ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اسطوره‌شناسی

داستان‌های اساطیر نورس؛ خدایان نورس به جان هم می‌افتند

اودین (Odin) خدای یک چشم قدرت‌مندترین در میان خدایان اِسیر و سرزمین اَزگارد (Asgard) به حساب می‌آید و سایر خدایان من‌جمله ثور (Thor)، تیِر (Tyr) و حتا لوکی (Loki) تحت فرمان او هستند، اما همان‌طور ...

پردیس احمدی
نوشته شده توسط پردیس احمدی | ۳۰ تیر ۱۴۰۱ | ۲۲:۰۰

اودین (Odin) خدای یک چشم قدرت‌مندترین در میان خدایان اِسیر و سرزمین اَزگارد (Asgard) به حساب می‌آید و سایر خدایان من‌جمله ثور (Thor)، تیِر (Tyr) و حتا لوکی (Loki) تحت فرمان او هستند، اما همان‌طور در معرفی سرزمین‌های نه‌گانه که بر شاخه‌ها و ریشه‌های درخت زندگانی یعنی ایگدراسیل (Yggdrasil) شکل گرفته‌اند، اشاره کردیم گروه دیگری از خدایان وجود دارند که در قلمروی دیگری به نام واناهیم (Vanaheim) زندگی می‌کنند، این خدایان که با نام وانیر (Vanir) شناخته می‌شوند که تخصص و قدرتشان در دانش و بصیرت است؛ آنان قادر پیشگویی آینده و صحبت کردن با طبیعت هستند.

خدایان اِسیر به رهبری اودین (که در تمام داستان‌ها عطش و حرص بی‌نهایتی در دستیابی به بصیرت داشت) برای یافتن منشاء دانش به سرزمین واناهیم لشکرکشی کرده ولی با توجه به اینکه خدایان وانیر حمله آنان را پیشگویی کرده بودند موفق به دفاع از خود و عقب راندن خدایان اِسیر شدند. این‌بار برای انتقام‌جویی حمله‌ای از واناهیم به اَزگارد صورت گرفت و این روند رفت و برگشت به جنگی طولانی منجر شد.

خدایان وانیر و اِسیر قادر به شکست یکدیگر نشده و تصمیم به صلح کردن گرفتند

در نهایت خدایان هر دو سرزمین تصمیم به اعلام صلح گرفتند و به منظور اطمینان حاصل کردن از قول طرف دیگر قرار شد از هر سرزمین خدایانی به سرزمین دیگر به عنوان غرامت جنگی فرستاده شوند و تا زمانی‌که آنها سالم و زنده باشند صلح برقرار خواهد بود.

از طرف واناهیم، یورد (Njord – خدای ارابه‌ها که بعدها اسکادی (Skadi) به عنوان همسر او را انتخاب می‌کند) و دو فرزندش فرِی (Frey) و فرِیا (Freyja) به خدایان اَزگارد ملحق شدند. از طرف اَزگارد هم هُنیر (Hoenir – خدایی که قدرت تفکر و منطق را در آغاز خلقت به انسان‌ها هدیه کرده بود) و میمیر (Mimir – دانایی افسانه‌ای) به واناهیم فرستاده شدند.

فری و فریا از خدایان وانیر هستند که به اَزگارد وارد شدند

بعد از مدتی، خدایان وانیر که به دنبال کسی از اَزگارد بودند که رهبری آنها را به عهده بگیرد و هُنیر را برای چنین مقامی انتخاب کرده بودند، متوجه شدند که هُنیر زیر بار مسئولیت تصمیم‌گیری برای سرزمین واناهیم نرفته و برای تمام کارها از میمیر سوال می‌کند و مشورت می‌گیرد. این امر باعث شد که خدایان وانیر عصبانی شوند و احساس کنند که در این معامله گول خورده‌اند و برای انتقام از خدایان اِسیر میمیر را به قتل رسانده و سر او را به اَزگارد برای اودین فرستادند.

اودین سر بریده شده‌ی میمیر را زنده کرده و به کنار چشمه‌ی بصیرت می‌برد

اودین فوراً و با استفاده از گیاهان جادویی و وردهایی ناشناخته، موفق شد سر میمیر را زنده کند تا بتواند به تمام سوالاتش پاسخ دهد. اودین سر میمیر را در کنار چشمه‌ای در یوتن‌هیم (Jötunheim – سرزمین جاینت‌ها) می‌برد تا دست خدایان وانیر به آن نرسد، این چشمه که به ریشه‌های ایگدراسیل آب و غذا می‌رساند و در گذشته میمیر تمام عمر خود را در کنار آن به سر برده و با نوشیدن از آب این چشمه تمام دانش و بصیرت خود را بدست آورده بود، دوباره خانه‌ی او می‌شود. (در مقالات قبلی اشاره کردیم که قبل از نبرد خدایان وانیر و اِسیر، اودین نزد چشمه‌ی میمیر رفته و در ازای نوشیدن یک جرعه از آب چشمه‌ی بصیرت، چشم خود را فدا کرده بود).

چشمه‌های ایگدراسیل و نورن‌ها

درخت زندگانی که جایگاه شکل‌گیری سرزمین‌های اساطیر نورس است در سه سرزمین ریشه دارد که در کنار هر یک از این ریشه‌ها چشمه‌هایی قرار گرفته‌اند تا آب و مواد غذایی را به درخت رسانده و سرزمین‌های شکل گرفته بر روی آن را سالم نگه دارند.

سه جشمه‌ی عظیم ریشه‌های ایگدراسیل را سیراب می‌کنند

اولین ریشه در سرزمین پوشیده از مه و یخ، یعنی نیفل‌هیم (Niflheim) قرار گرفته است که آب رودهای سمی این سرزمین با گدازه‌های آتش از موسپل‌هیم (Muspelheim – سرزمین آتش سوزان) ادغام شده و اولین حیات را شکل دادند.

سدی که در این سرزمین قرار دارد وارگِلمیر (Hvergelmir) نام دارد که آب آن سمی و جوشان است و اژدهای مرده‌خوار و خوفناک اساطیر نورس یعنی نیتاگ (Nidhogg) در اعماق این آب‌ها مستقر است و آرام آرام ریشه‌های ایگدراسیل را می‌جود.

نیتاگ در کنار چشمه‌ی سمی ریشه‌های ایگدراسیل را می‌جود

دومین ریشه در سرزمین جاینت‌ها یا همان یوتن‌هیم قرار دارد که چشمه‌ای که آن را سیراب می‌کند چشمه‌ی دانش و بصیرت، چشمه‌ی میمیر است.

آخرین ریشه نیز در سرزمین خدایان یعنی اَزگارد قرار دارد و خدایان هر روز در کنار این ریشه دور هم جمع شده و برای مسائل پیش آمده مشورت و تصمیم‌گیری می‌کنند و چشمه‌ای که در کنار این ریشه قرار دارد اورد (Urd) نام دارد و خدایان در هنگام رگناروک در کنار این چشمه دور هم جمع شده و خود را برای نبرد آماده می‌کنند.

نورن‌ها سه خواهری که گذشته، حال و آینده تمام موجودات را رقم می‌زنند

سه خواهر خردمند وظیفه مراقبت و نگهداری از این چشمه را به عهده دارند و هر روز به ریشه‌های ایگدراسیل در کنار این چشمه رسیدگی می‌کنند. این سه خواهر نورن‌ها (Norns) هستند و در اسطوره‌های مردمان نورس سرنوشت تمام موجودات به دست این خواهران رقم خورده و بر روی تکه‌های چوب ایگدراسیل تراشیده می‌شود.

یکی از این خواهران اورد، صاحب چشمه است، او نماد قسمت و سرنوشت موجودات است و بر دنیای زمان گذشته حکم‌رانی می‌کند. دومین خواهر ورداندی (Verdandi – به معنای تبدیل شدن و تغییر یافتن) است که بر دنیای زمان حال موجودات غلبه دارد و آخرین خواهر اِسکالد (Skuld – به معنای آنچه در راه است) نام دارد و دنیای آینده موجودات را بر چوب حکاکی می‌کند. سرنوشت تمام موجودات در کنار این سد و توسط این سه خواهر نوشته می‌شود.

نورن‌ها سرنوشت انسان را از تولد تا مرگ می‌نویسند

نوشیدنی خدایان

پس از پایان نبرد خدایان وانیر و اِسیر و اعلام صلح، تمامی خدایان در جشنی بزرگ شرکت کردند و برای اعلام برادری هر یک در ظرفی خون (یا در برخی نسخه‌ها آب دهان) خود را ریختند، در پایان جشن اودین ظرف خون را دیده و پرسید چه کسی می‌تواند از محتوای این ظرف چیزی بی‌نظیر خلق کند؟ فریا فوراً پاسخ داد که من می‌توانم از آن موجودی زنده خلق کنم و جلو آمد و شروع به خواندن وردهای جادویی خود کرد، محتوای ظرف فرم بدن یک انسان را به خود گرفت که اودین او را واسیر (Kvasir) نامید و از او پرسید که آیا می‌دانی من چه کسی هستم؟

واسیر در پاسخ با صدایی رسا گفت:

"تو اودین، خدای خدایان هستی، نام‌های فراوانی داری که من تک‌تک آنها را از بَرم و می‌توانم از همه‌ی آنها در شعری استفاده کنم"

واسیر فوراً شروع به خواندن شعری زیبا و اشاره کردن به تک‌تک نام‌های اودین پرداخت و خدایان همگی او را تشویق کردند. پس از این ماجرا واسیر رفته‌رفته جایگاهی عالی در میان خدایان بدست آورد و به دانش و حکمت بسیاری دست یافت، به طوری که قادر بود تمام سوالات خدایان را پاسخ دهد.روزی واسیر نزد خدایان آمد و اعلام کرد که قصد سفر به عوالم نه‌گانه و ترویج دانش خود در میان موجودات سایر سرزمین‌ها دارد اما در نهایت برای حل معمایی بزرگ نزد آنان بازخواهد گشت.

در سرزمین اِلف‌های سیاه یا همان دورف‌ها (Svartalfheim – اَسوَرت‌اَلف‌هیم) دو دورف که مهارت فراوانی در ساخت وسایل مختلف و جادویی داشتند زندگی می‌کردند و فکر وجود چیزهایی که هنوز ساختشان به ذهن آنها نرسیده بود دائماً ذهنشان را درگیر می‌کرد. نام این دو برادر فیالار (Fjalar) و گالار (Galar) بود. زمانی‌که آنها خبر ورود واسیر به شهرشان را شنیدند به نزد او رفته و از او خواستند تا همراهشان به کلبه آنها برود تا بتواند سوالشان را پاسخ دهد.

گالار و فیالار گلوی واسیر را بریده و خود او را در خمره می‌ریزند

با ورود واسیر به کلبه دورف‌ها او شروع به سوال کردن درباره وسایل مختلفی که آنها ساخته بودند کرد ولی قبل از اینکه دورف‌ها جوابی به او بدهند گالار گلوی واسیر را برید و خون او را در خمره‌هایی ریخت و سپس آن را با عسل مخلوط کرده و جوشاند. بعد از مخلوط و سرد شدن محتوای خمره‌ها دو برادر یک جرعه از آن که نامش را مید (Mead) گذاشته بودند، نوشیده و فوراً هنر شعرسرایی در آنها شکوفا شده و هوش زیادی پیدا کردند.

زمانی که خدایان در پی واسیر به کلبه گالار و فیالار وارد شدند آنها به سمت سرزمین جاینت‌ها فرار کرده بودند تا از خشم خدایان در امان باشند. با رسیدن به یوتن‌هیم جاینتی به نام سوتونگ (Suttung) آنها را اسیر کرد و گفت تنها در ازای گران‌بهاترین چیزی که آنها با خود دارند حاضر است از جانشان بگذرد. دورف‌ها فوراً نوشیدنی جادویی خود را تقدیم جاینت کردند.

هونین (Huginn) و مونین (Muninn) کلاغ‌های اودین که شاهد این وقایع بودند با سرعت به نزد او بازگشته و محل نوشیدنی جادویی ساخته شده از خون واسیر را در گوش او زمزمه کردند.

اودین فوراً به سمت جایی که سوتونگ خمره‌ی مید (نوشیدنی دورف‌ها) را در دل کوه پنهان کرده بود رفت و با مته‌ای سنگی شروع به سوراخ کردن دیواره‌ی کوهستان کرد و با سوراخ کوچکی که در دل کوهستان ایجاد کرده بود خود را به شکل ماری درآورده و از سوراخ عبور کرد و وارد کوهستان شده و خود را به خمره‌ها رساند. اودین این‌بار به شکل یک عقاب بزرگ درآمده و خمره‌ها را با خود از کوهستان خارج کرد اما سوتونگ که از این اتفاقات به دلیل بصیرت زیادی که از نوشیدن مید بدست آورده بود خبر داشت و بیرون از غار به شکل عقاب بزرگی منتظر اودین بود.

اودین با مته‌ای سنگ دیوار کوهستان را سوراخ می‌کند

اودین به سرعت به سمت اَزگارد پرواز می‌کند و به سمت خمره‌های بزرگی می‌رود که قبل از ترک آنجا تهیه کرده بود و خمره‌ی نوشیدنی را در آن خالی می‌کند، خدایان اِسیر هم برای حفاظت از اودین به سوتونگ حمله کرده و به این ترتیب ترکیب عسل و خون واسیر به نوشیدنی محبوب خدایان تبدیل می‌شود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (28 مورد)
  • IEZIO
    IEZIO | ۱ مرداد ۱۴۰۱

    جهان دارای ۲۰۰ و خورده ای کشوره، که هرکدوم داستان های اساطیری خودشون رو دارن ولی قرار نیست همه این اساطیر مورد توجه همه مردم جهان قرار بگیره. اساطیر هندو، اساطیر چینی، اساطیر ایرلندی و خیلی اساطیر دیگه که اونقدر گمنامن که نمیشه اسمشون رو جایی پیدا کرد.دلیل مورد توجه قرار گرفتن اساطیر نورث هم شاهکار GoW هست که با اومدن خبر هایی از قسمت جدیدش، سایت ویجیاتو هم تصمیم گرفته گیمر هارو با اساطیر نورث آشنا کنه. حالا دوستان چه اصرار عجیبی دارن که از شاهنامه مقاله نوشته شه نمیدونم.

    • amirhosin214
      amirhosin214 | ۳ مرداد ۱۴۰۱

      اخه قربون اون مغز روشنفکرت برم تو گاد اف وار که زیاد حیوانات افسانه ایی ایران استفاده کرده ولی تو نمیدونی

  • amirhosin214
    amirhosin214 | ۳۱ تیر ۱۴۰۱

    اساطیر ایران خیلی منطقی تر و جذابتر از اساطیر نورس هست
    اروپا به رگنار دروغین و وایکینگای هایی که بزرگ نمایی کردن میباله اونوقت ایران یه شخصیتی مثل سورنا داشت که کراسیوس به زانو در اورد از صدتای رگنار دروغین بهتر بود تاسف واقعا

    • Man
      Man | ۳۱ تیر ۱۴۰۱

      الان رستم و سهراب منطقیه؟؟ سیمرغ منطقیه؟؟ زال منطقیه؟؟ بزرگ شدن بچه توسط سیمرغی که حرف میزنه منطقیه؟ اونوقت خدایان نورس و ... غیر منطقیه؟؟
      درست فکر کنید لطفا آنقدر تو هر مقاله اساطیر نورس نیاید در مورد ایران حرف بزنید.
      ایران هم اساطیر دروغین داره و اروپا هم اساطیر دروغین داره. هر دو تا هم جذابن. ما که نباید به خاطر اساطیر خودمون بگیم اونها بدن. بخوایم یا نخوایم الان اساطیر نورس محبوب تر هستن. شاید در سال های آینده اونها راجع‌به اساطیر ما مقاله بنویسن.

      • amirhosin214
        amirhosin214 | ۳۱ تیر ۱۴۰۱

        بله شاهنامه برگرفته از واقعییت و با بزرگ نمایی است رستم فرخ هرمز همون رستم شاهنامه است
        تو اروپا خدایان ایران باستان میپرستیدن کلی وقت که یکیشون میترا بود و یکی زروان خیلی سهتن بخوام نام ببرم که کاملا منطقیه
        خدایان نورس بیشترر خرافاتن فکرش کن زندیگتو بذاریتی اینکه برات سزنوشتی تایین کردن یا یه ادمو قربانی کنی تا زمین کشاورزیت پر رونق باشه اخه این جهل و خرافات هم طرفداری داره ؟

        • Man
          Man | ۳۱ تیر ۱۴۰۱

          بله. میلیون ها نفر بازی هاشو کردن(گاد آف وار، والکیری و ...) و میلیون ها نفر کمیک هاشو خواندن (کمیک ثور) بیش از یک میلیارد نفر طرفدار اونها هستن چون براشون تبلیغ شده، اما ما چی؟ کمتر از ۸۰ میلیون نفر اساطیر ایران رو دوست دارند و داستان هاشو میدونن. چون نه تبلیغ شده نه حمایت. تقصیر خودمونه. تا وقتی اساطیر ایران رو تحویل نگیرن مجبوریم به اساطیر نورس و یونان بچسبیم.

      • MohammadMJ
        MohammadMJ | ۳۱ تیر ۱۴۰۱

        رستم و سهراب کاملا واقعیه
        زال هم کاملا منطقیه چطور زئوس که همه موهاش سفیده کامل و به دست طبیعت بزرگ میشه واقعیه اما زال که به دست سیمرغ بزرگ میشه الکیه؟
        درحالی که از زال کپی کردن
        (زئوس کلا داخل اینا (خدایان نورس) نبود ولی خیلیا واقعی میدوننش)

        پس زنده کردن سر قطع شده منطقیه؟
        اینکه شخصی به مار و مارمولک و هر جونوری تبدیل میشه منطقیه؟

        اصلا مال ایران دروغ هم که باشه حق نداری اینطور حرف بزنی و طرف خارجیا رو بگیری (با اینکه همش راسته)

        • Man
          Man | ۳۱ تیر ۱۴۰۱

          من طرف هیشکی رو نگرفتم. یکم عقل به خرج بدی و درست کامنتم رو بخونی میفهمی گفتم اونوری ها هم دروغین. اما بخوای یا نخوای (قبلاً هم گفتم) الان اساطیر نورس و یونان طرفدار بیشتری داره و ایرانی ها زیاد طرفدار ندارن. بازم میگم شاید چند سال دیگه اساطیر ایران طرفدار بیشتری داشته باشن. البته اونها برای اساطیرشون خرج کردن و معروف شدن ما چی؟؟؟ تا حالا چند بازی از اساطیر ایران ساخته شده؟؟؟ برای همینه که اساطیر ایران طرفدار نداره و اساطیر نورس و یونان پرطرفدار تر هستن

        • Sheperd
          Sheperd | ۳۱ تیر ۱۴۰۱

          طرفداری بیخود نکن کجای دنیا بزرگ شدن بچه به دست سیمرغ واقعی بوده؟اینا قبلا دینشون بوده مثل خود ایرانیا که قبلا زرتشتی بودیم دیگه کم حرف بیخود بزن

          • Man
            Man | ۲ مرداد ۱۴۰۱

            زحمت کشیدید خودم حلش میکردم ?

          • amirhosin214
            amirhosin214 | ۳ مرداد ۱۴۰۱

            یعنی شما از شاهنامه فقط بزرگ شدن انسان به دست سیمرغ میدونی؟

          • Man
            Man | ۴ مرداد ۱۴۰۱

            چطور بلند کردن درخت از ریشه راسته، بلند کردن یک سنگ غولپیکر راسته، دیو سپید راسته، ارژنگ دیو راسته. نابودی دیو ها توسط رستم راسته. پاشیدن جگر بر چشم یک نفر باعث شفای چشم او میشود راسته. نبرد اسب با اژدها راسته؟؟ یکم فکر کن.
            من نمیگم اساطیر نورس راستن اما یکم دقت کن ببین اساطیر ایران حقیقی هستن؟

        • IEZIO
          IEZIO | ۱ مرداد ۱۴۰۱

          چرا حق نداره طرف خارجیارو بگیره؟ چرا احساس میکنی کشورت بهترین کشور جهان از لحاظ فرهنگ و تاریخه؟ چرا نمیری آدم خواری در دوره صفوی رو بخونی؟ چرا یه کتاب اجتماعی سوم دبستان گرفتی دستت و داری از روی اون به میهنت افتخار میکنی؟ ایران تو تاریخش انسان قابل افتخار زیاد داشته مثل کوروش کبیر که در جهان هم بهش توجه کافی شده، ولی قرار نیست تو بخاطر یکی دوتا امثال کوروش کبیر کشور خودت رو بهتر از کل کشور های جهان بدونی

          • Man
            Man | ۲ مرداد ۱۴۰۱

            آی آی.... حرف دلمو زدی تو همه کامنتات?

          • amirhosin214
            amirhosin214 | ۳ مرداد ۱۴۰۱

            اینو ما نمیگیم حتی تو گوگل به انگلیسی بزنی قدرتمندترین شاهان سریع اسم کوروش بزرگ میاد اونوقت هیچکدوم از شاهای وایکینگا نمیاد چرا ؟ چون تو فیلم تحریف شده وایکینگا و قدرتمند نبوودن

            ادم خواری رو مغولا اوردن دوما کسی از صفویه دفاع نکرد حداقل اونا مجرم رو شکنجه میکردن میخوردن ولی وایکینگا چی یه ادم بی گناه قربانی میکردن و مثل مغولا وحشی بودن

            از حاض تمدن و تاریخ ایران و مصر و عراق و یونان و ایتالیا و چین صدر هستن شما عادت دارین غرب پرست باشین نمیخواین باور کنین ایران از لحاظ فرهنگ و تمدن غنی هست

          • Man
            Man | ۴ مرداد ۱۴۰۱

            چرا نمی‌خوای بفهمی این اسطورس نه تاریخ.این خیالاته اون اتفاقات واقعی دو چیز که اصلا به هم ربطی ندارن. ما داریم راجع‌به خیالات صحبت میکنیم اونوقت تو حرف تاریخ واقعی رو میکشیم وسط؟؟ چرا نمی‌فهمی که حرفت اشتباهه و اصلا تو سایت اشتباهی اومدی ؟؟؟؟.

          • amirhosin214
            amirhosin214 | ۴ مرداد ۱۴۰۱

            شما کلا پاسخارو درست نمیخونید بعد میاین جواب میدین ایشون بحث تاریخی کشوندن وسط
            یعنی بخش اسطوره شناسی سایت فقط متعلق به اسطوره های نورس هست؟

          • Man
            Man | ۴ مرداد ۱۴۰۱

            این اسطوره شناسی بخاطر بازی گاد آف واره که تا الان کلی سر و صدا کرده. پس به نظرت چرا قبل این بازی اسطوره شناسی نداشتیم؟؟

    • IEZIO
      IEZIO | ۱ مرداد ۱۴۰۱

      چرا قیمه هارو میری تو ماستا؟
      این اسطورس،اون تاریخه!
      انگار یه یونانی بگه رستم دروغین بیخودی مورد توجه قرار گرفته ما خودمون یه اسکندر داریم کلی کشور فتح کرده!

      • amirhosin214
        amirhosin214 | ۳ مرداد ۱۴۰۱

        رستم فرخ هرمز یه شخص واقعی و دلیر بوده قبل هم گفتم که ولی شما درست نمیخونین
        فقط داستان ضحاک و کاه اهنگر کل افسانه های نورس رو میشوره و میبره جه برسه داستانای دیگش

        • Man
          Man | ۴ مرداد ۱۴۰۱

          تا حالا شده یکی از داستان های نورس و یونان رو بخونی تا بفهمی چقدر از شاهنامه بهتر هستن؟ تا حالا از فضای خشک شاهنامه و داستان هاش خسته نشدی؟ تا حالا شده قبول کنی که به چیز اشتباهی امید داری و دیر یا زود نسلش تموم میشه ولی نسل یونان و نورس بخاطر داستان های جذابش دوام بیشتری داره؟؟

          • amirhosin214
            amirhosin214 | ۴ مرداد ۱۴۰۱

            مشکل ما اینکه فکر میکنیم مرغ همسایه غازه بعد میدونم شما یکم هم شاهنامه رو خونده باشی
            چه دلیلی داره غرب اسطوره های خودشو ول کنه درباره اساطیر ایران فیلم و بازی بسازه ؟
            همینکه فیلم وایکینگا دیدم به چرت بودن خدایان و اسطوره هاشون پی بردم دیگه

          • Man
            Man | ۴ مرداد ۱۴۰۱

            وایکینگ و منم خوشم نیومد. مشکل تو اینه که داستان هایی مثل گاد آف وار رو انجام ندادی تا از زیبایی نورس و داستانهای لذت ببری... تا حالا کمیک و داستان های زیبا نورس و ثور رو نخوندم بعد رفتی فیلم بدی مثل وایکینگ دیدی. مشکل تو اینه که قبل از اینکه درک درستی از قضیه داشته باشی میای و میگی قضیه چرته.... در جواب حرف اولت هم بله شاهنامه رو یک بار به طور کامل خوندم و متاسفانه بدم اومد.

  • emperorpalpatin
    emperorpalpatin | ۳۰ تیر ۱۴۰۱

    خواستار اینم که بدونم این مردم نورث چقدر ........ بودن که حداقل خودایشان را میرا و ضعیف تصور کردن با چند خدایی و دین کار ندارم حداقل تو اساطیر ایران قبل از دین زرتشت که چند خدایی بود همه ی آنهارا قوی و گودرتمند تصور کرده بودند
    یعنی اوج بربریت رو باید از این اسکاندیناوی ها آموخت

  • freddy
    freddy | ۳۰ تیر ۱۴۰۱

    کی نوبت اساطیر اریایی میشه؟(فلات ایران-سکا ها-اسی ها-و...)

    • emperorpalpatin
      emperorpalpatin | ۳۰ تیر ۱۴۰۱

      برادر ژرمن ها خود نیز آریایی هستند و اسکاندیناوی ها ژرمنی مس وایکینگ ها آریایی هستند

      • freddy
        freddy | ۱۳ مرداد ۱۴۰۱

        برادر ژرمن ها اریایی نیستن شبیه ما هستن ولی هندی ها اساطیرشون اریایی هست

    • emperorpalpatin
      emperorpalpatin | ۳۰ تیر ۱۴۰۱

      آریایی نه ایرانی زیرا ژرمن ها هم آریایی هستند

مطالب پیشنهادی