بازیگرانی که هنرپیشگی در فیلمهای تارانتینو را رد کردند
دوستش داشته باشید یا نه، بیشک تارانتینو از تاثیرگذارترین کارگردانان تاریخ است. تارانتینو سینمای مدرن را با دیالوگهای عالی، اکشن فوقالعاده و ساختار پیچیده فیلمهایی چون سگهای انباری، عامهپسند و بیل را بکش. تغییر داده ...
دوستش داشته باشید یا نه، بیشک تارانتینو از تاثیرگذارترین کارگردانان تاریخ است. تارانتینو سینمای مدرن را با دیالوگهای عالی، اکشن فوقالعاده و ساختار پیچیده فیلمهایی چون سگهای انباری، عامهپسند و بیل را بکش. تغییر داده است. بیشتر بازیگران جانشان را میدهند که در فیلم های تارانتینو بازی کنند، ولی باور کنید یا نه، کسانی بودهاند که این شانس را داشتند ولی به دلایلی گفتند "نه، ممنون." با ویجیاتو همراه باشید تا نگاهی به اسامی این بازیگران داشته باشیم.
مکس جولین
احتمالا مخاطبان عادی سینما اسم مکس جولین را نشنیدهاند، ولی کوئنتین تارانتینو مخاطبی عادی نیست. این کارگردانْ جولین را به خاطر بازی فوقالعادهاش در فیلم مردِ هرز (اثر مایکل کمپوس در سال 1973) میشناسد، فیلمی درباره خرابکاری بلندپرواز به اسم گُلدی (با بازی جولین) که پلههای جُرم را به سرعت طی میکند و مجرمی بزرگ میشود.
با وجود اینکه مردِ هرز تنها در بیست سینما اکران شد، هوادارن وفاداری پیدا کرد -و قسمتهایی از دیالوگهای فیلم در آهنگهای Dr. Dre و Jay-Z خوانده شد. وقتی تارانتینو درگیر ساخت فیلم عاشقانه واقعی بود مطمئن شد که مردِ هرز به نمایندگی از سینمای کلاسیک در پسزمینه فیلمش پخش شود. بنابر گفتهی اسکات ساول از سایت The Concourse، این فیلم بود که خرابکار بودن را معروف کرد.
موقع انتخاب بازیگر برای شخصیت مارسلوس والاس، رییس رعبآور فیلمِ عامهپسند، تارانتینو دنبال جولین بود، اما به گفتهی ساموئل ال. جکسون، جولین خیلی از صحنهای که (اسپویل!) دو نفر به او تجاوز میکنند خوشش نمیآمده: "مکس جولین نمیخواست آن کار را بکند." همانطور که جکسون میگفت، طرفدارهای جولین نمیخواستند او را در آن وضعیت ببینند. وینگ رامس البته مشتاق نقش والاس بود. آنطور که پیداست، او از بازی کردن نقش آدمهای قویِ تکبعدی خسته شده بوده و میخواسته شخصیتی آسیب پذیرتر را بازی کند.
درست است که این تصمیم مهمی برای رامس بوده، ولی ناراحتکننده است که جولین شانس درخشیدنش را از دست داد.
مایکل مدسِن
در نگاه اول، سخت است که کسی جز جان تراولتا را تصور کنیم که نقش وینسنت وگا در پالپ فیلکشن را بازی کند؛ مزدور ماهری که از صحبت دربارهی ماساژ پا خجالتزده میشد. تراولتا برای این نقش به سمت اسکار هم پیش رفت و خیلی مشهورتر از قبل شد. ولی با وجود اینکه تراولتا بهترین بازیگر این نقش به نظر میآید، گزینه اول تارانتینو نبود. او یک بازیگر قدیمی را در نظر داشت، مردی که تا ابد به فیلم"Stuck in The Middle With You" گند زد.
مایکل مدسن و تارانتینو اولین بار زمانی ملاقات کردند که مایکل برای نقش آقای پینک در سگهای انباری قبول شد. بنابر گفتهی مدسن، بعد از اینکه او بهترین اجرایش را کرد، تارانتینو پاسخ داد: "تو آقای پینک نیستی. تو آقای بلوندی - و اگر آقای بلوند نیستی، توی فیلم من هم نیستی." مدسن تصمیم عاقلانه را گرفت و تا ابد فیلمبازها را با تیغ و قوطیِ گازوئیلش تحت تاثیر قرار داد. او مشخصاً توجه تارانتینو را جذب کرد چرا که او میخواست مدسن نقش مزدورِ رقاصِ عامهپسند را هم بازی کند.
متاسفانه مدسن برای بازی نقش Virgil Earp در فیلم Wyatt Earp انتخاب شده بود؛ فیلمی وسترن با بازی کوین کاستنر در نقش کلانتر افتخاری. به گفتهی وبسایت The Daily Beast، خیلی طول کشید که تارانتینو به خاطر رد کردنِ نقش وینسنت وگا، مدسن را ببخشد. (خوشبختانه مشکلشان را حل کردند و بعدها مدسن در بیل را بکش و هشت نفرتانگیز بازی کرد.) مدسن هم احتمالا از انتخابش پشیمان شده چرا که عامه پسند به نظر خیلیها یکی از برترین فیلمهای تاریخ سینماست. به هر حال، اگر دوباره رقص مایکل مدسن را میدیدیم احتمالا از فلشبکهای بسیار دردناکی رنج میبردیم.
وارن بیتی
وارن بیتی یکی از معروفترین بازیگران هالیوود و بازیگر فیلمهای بهیادماندنی دهههای 60 و 70 میلادی است؛ مثل بانی و کلاید، قرمزها، و مککیب و خانم میلر. با این حال بیتی تعداد زیادی پیشنهاد بازی در فیلمهای کلاسیک را رد کرده. به گفتهی خودش، او پیشنهاد بازی در پدرخوانده را رد کرده و علاقهای به بازی در سوپرمن 1978 نداشته. وقتی پاول توماس اندرسن از او خواست که در فیلم شبهای عیاشی بازی کند، بیتی به خاطر بچههایش پیشنهاد را رد کرد چون نمیخواست در فیلمی راجع به صنعت فیلمهای غیراخلاقی بازی کند.
و همانطور که حدس زدید، بیتی به تارانتینو هم جواب رد داد.
تارانتینو چه نقشی را به بیتی پیشنهاد کرده بود؟ خب، کارگردان میخواست نقش آنتاگونیست اصلیِ بیل را بکش را به او بدهد. او حتی با در نظر گرفتن بیتی فیلمنامه را نوشته بود و به جای قاتلی کونگفو کار، شخصیتی شیکتر و پیچیدهتر نوشته بود. به گفتهی تارانتینو، بیل قرار بوده شخصیتی بیشتر شبیه به جیمز باند باشد. مثل بلوفلد (شخصیت منفی فیلمهای جیمز باند.)
به شانس بد تارانتینو، بیتی علاقهای به بازی کردن در چین نداشت و ترجیح میداد در آمریکا پیش بچههایش بماند. اما بیتی این افتخار را دارد که دیوید کاردین را به عنوان بازیگر رزمیکار به تارانتینو پیشنهاد دهد. اگر این درست باشد، او نابغه است که همچین پیشنهادی داده. تارانتینو فیلمنامه را بازنویسی کرد که شخصیت کارادین بهتر در آن جای بگیرد. حقیقتاً خیلی باحال بود که بیتی را در نقش بیل ببینیم ولی واقعا سخت است که کس دیگری جز کارادین را تصور کنیم که مونولوگ معروف سوپرمن را بگوید.
سیلوستر استالونه
مردم گاهی فراموش میکنند که سیلوستر استالونه بازیگر بزرگی است. درحالیکه داوران تمشک طلایی خوشحالند که به او "جایزه" بدهند، استالونه مهارتش را در فیلمهایی مثل راکی، خون اول، سرزمین پلیسها و کرید اثبات کرده. آیا او خطا هم داشته؟ بله نسبتا. ولی او همان مردی است که راجر ایبرت منتقد را یاد "مارلون براندوی جوان" انداخت. به عبارتی دیگر، استالونه استعدادی واقعی و سابقهای تقریباً درخشان دارد که بهترین ویژگی برای بازی در فیلمهای تارانتینو است.
ولی به بخت بد زندگی هیچوقت جفت استالونه-تارانتینویی که میخواستیم را ندیدیم. البته که این قضیه تقصیر کارگردان نیست. در مصاحبهای با مجلهی کانادایی MacLean’s، استالونه گفت که نه یک نقش، که دو نقش در دو فیلم مختلف تارانتینو به او پیشنهاد شده بود. به گفتهی استالونه، تارانتینو ابتدا از او خواسته که نقش لوییس گارا، مجرمِ روانیِ ساکت فیلم جکی براون را بازی کند که استالونه به دلایل نامشخص آن را رد میکند و نقش گارا به دستان توانمند رابرت د نیرو میافتد.
بعدها تارانتینو پیشنهاد نقش مایک مککی بدلکار را از فیلم ضد مرگ به استالونه داد؛ قاتلی سریالی که خانمهای جوان را با یک خودروی نمایشیِ تجهیزشده میکشت. وقتی استالونه جریان این خون و خونریزیها را فهمید، به تارانتینو گفت که خوشش نمیآید آن را بازی کند؛ گفت که "عمراً. من دو تا دختر دارم و این یارو تفریحش این است که نوجوانها رو در ماشینش بذارد به بکوبدشان به دیوار. من نمیتوانم."
به جای او، نقش را کرت راسل بازی کرد که بعد از فیلمهایی مثل معجزه، اسکایهای و دریمر احتمالا خیلی خوشحال میشد که کمی بکشبکش راه بیندازد.
آدام سندلر
دنیایی را تصور کنید که در آن دیکاپریو نقش کلنل هانس لاندا را بازی کند. نمیتوانید نه؟ عملاً غیر ممکن است که کس دیگری را جز کریستوفر والس تصور کنیم که نقش شکارچی یهود عشقِ قمار «حرامزادههای لعنتی» را بازی کند. ولی به گفته MTV، تارانتینو در اصل میخواسته این نقش را به دیکاپریو بدهد؛ قبل اینکه سراغ کسی برود که بتواند آلمانی صحبت کند.
تارانتینو حتی به این فکر کرده بود که نقش بریجت فون همرزمارک را به ناستاسیا کینسکی بدهد و نقش سروان آرچی هیکوکس را به سایمون پگ یا تیم راث. اما به دلایلی بیخیال آن سه شد و نقشها به دیان کروگر و مایکل فاسبندر رسید.
و اما عجیبترین قسمت انتخاب بازیگر زمانی بود که تارانتینو میخواست نقش سرباز دُنی دونوویتز را به آدام سندلر بدهد. در نگاه اول ایده احمقانهایست ولی اگر فیلمهایی مثل جک و جیل را در نظر نگیریم، سندلر اگر بخواهد واقعا بازیگر ماهری است؛ اگر Punch-Drunk Love را دیده باشید میدانید که او میتواند یک دستشویی را نابود کند.
به این امید که سندلر آچار چرخش را با چوب بیسبال عوض کند، تارانتینو یک شخصیت بوستونی ساخت چون سندلر خوب لهجهی بوستونی را صحبت میکرد. اما افسوس که سندلر رویای تارانتینو را محقق نکرد چون قرار بود فیلم آدمهای بامزه را بازی کند. تارانتینو البته قبول کرد که "[آدمهای بامزه] واقعا یک فیلم عالی است و در واقع هیچ مشکلی وجود ندارد." به جای سندلر، نقش Bear Jew به الی روث داده شد که به اندازهی سندلر خوب است.
ویل اسمیت
وقتی سوپراستار تراز اول جهانی مثل ویل اسمیت باشید ، احتمالا هرروز کلی پیشنهاد بازیگری دریافت میکنید. طبیعتاً نمیتوانید همهی آنها را قبول کنید ولی گاهی وقتها سلبریتیهای خفن تصادفا پیشنهادات عالی را از دست میدهند. اسمیت هم مثل وارن بیتی به نقشهای مهمی نه گفته، مثل زمانی که واچوفسکیها نقش نئو در فیلمِ ماتریکس را به او پیشنهاد کردند. به همین شکل، تارانتینو هم نتوانست از او بازی بگیرد.
تارانتینو اسمیت را برای نقش جنگو در وسترنِ ایتالیاییاش، جنگویِ زنجیرگسسته میخواست. بنابر مصاحبهی اسمیت با هالیوود ریپورتر در سال 2015، او واقعا میخواسته این فیلم را بازی کند ولی قبول نکرده چون "داستان فیلم باید عاشقانه میبود، نه داستان انتقام. خشونت، خشونت میآورد. من فقط نمیتوانستم درک کنم که خشونت پاسخ باشد. عشق باید پاسخ میبود."
حرف او مسلما حس خوبی میدهد و احتمالا علاقهی تارانتینو به خونریزی واقعا روی تصمیم اسمیت تاثیر گذاشته. ولی اگر به سال 2013 برگردیم، میبینیم که اسمیت دلیل کاملا متفاوتی را برای رد کردن نقشش در این فیلم ارائه کرده: طبق مصاحبهای با Entertainment Weekly، او نقش را قبول نکرده چون به اندازهی کافی بزرگ نبوده. او حس میکرد در اصل دکتر کینگ شولتز (کریستوف والتس) شخصیت اصلیست خصوصا که (اسپویل!) شولتز آدم بده فیلم را میکشد. اسمیت با این موضوع راحت نبود و سعی کرد تارانتینو را قانع کند که جریان را عوض کند. آنطور که اسمیت میگوید: "من گفتم: نه کوئنتین ، لطفا. من باید آدم بده رو بکشم."
ویگو مورتنسن
شاید روزی برسد که ویگو مورتنسون را در فیلمی از تارانتینو ببینیم، اما آن روز هنوز نیامده. مورتنسون سهمش را از خونریزیهای سینما انجام داده: علیه ارکها در ارباب حلقهها یا گنگسترها در فیلم قولهای شرقی. اما عجیب است که این بازیگر تابهحال با تارانتینو همکاری نداشته؛ ولی معنیاش این نیست که تلاش نکرده. در مصاحبهای با گرنتلند، مورتنسون گفت که او درواقع برای دو قسمتِ سگهای انباری تست بازیگری داده بوده و با وجود اینکه یادش نیست برای کدام نقشها تست داده، میداند که یکی از آنها نقش یک اسپانیایی زبان بوده.
تارانتینو تصمیم گرفت که از مورتنسون بگذرد ولی چند سال بعد، ماجرا برعکس شد. این بار کارگردان بود که مشتاق دادن نقش به مورتنسون بود: "رییس بیرحم باند خلافکاران" در هشت نفرتانگیز. از آنجایی که در فیلم فقط یک باند خلافکاری وجود دارد، میتوان حدس زد که تارانتینو میخواسته نقش جذاب ولی بیرحم جودی دومِرگ را به مورتنسون بدهد. متاسفانه مورتنسون برای درسهای زبان فرانسه وقت نداشت چرا که باید دو فیلم کوچکتری که بازی کرده بود را تبلیغ میکرد: جاوجا و دور از آدمها.
در مصاحبهای با گرنتلند، مورتنسون توضیح داد که "من تهیه کننده و بازیگر هستم و میدانستم که باید آن کار را برای آن دو فیلم بکنم تا شانس دیده شدن پیدا کنند. تارانتینو میخواست فیلمبرداری را آخر سال شروع کند و تمرینها را قبل آن، و این با برنامه من جور نبود." البته مورتنسون قبول داشت که جذاب میبود اگر در فیلمی از تارانتینو بازی کند و اما اوضاع برای چانینگ تاتوم خوب شد. او در برنامهی The Tonight Show به جیمی فالون گفت که به مدت یک ماه، هرروز به تارانتینو ایمیل میزده که فیلمنامهی جودی دومرگ را بگیرد؛ اگر مورتنسون این را میدانست احتمالا به تاتوم میگفت که به پای تارانتینو نیفتد چون ستارگان سینما به کسی تعظیم نمیکنند.
جنیفر لارنس
تارانیتنو به Entertainment Weekly گفت "من از طرفداران بزرگ جنیفر لارنسم." درست هم میگوید. از زمستان استخوانسوز گرفته تا دفترچهی امیدبخش و بازیهای گرسنگی، این بازیگرِ برنده اسکار در هر فیلمی که بوده درخشیده. اما اخیرا به لارنس این انتخاب داده شد که از حاشیهی امنش خارج شود و وارد برهوت یخی شود؛ زنجیر شده به کرت راسل و پوشیده شده با خون.
وقتی تارانتینو فیلمنامه هشت نفرتانگیز را مینوشت برای هر شخصیت یک بازیگر در نظر داشت، جز دو نقش: یکی باب (که نقشش به دمیان بیچیر رسید) و دیگری نقش اول زن، دِیزی دومِرگ. برای این نقش، او به فکر لارنس افتاد و حتی با او ملاقات کرد و درباره مبارزهاش علیه ساموئل ال. جکسون صحبت کرد. اما به گفتهی تارانتینو لارنس مشغول بازی در فیلم جوی و تبلیغ The Hunger Games: Mockingjay Part 2 بوده. به عبارتی دیگر، وقتش کاملا پر بوده و نمیرسیده حتی با اسطورهای مثل بروس دِرن کار کند.
با وجود اینکه تارانتینو ابتدا ناامید شده بود، نهایتا فهمید که لارنس برای آن نقش کاملا مناسب نیست: "خوشحالم که بازیگری به آن جوانی انتخاب نکردم. فکر میکنم دربارهی سنّ بازیگران انتخاب کاملا درستی کردهام." به جای لارنس، کارگردان بازیگر پیرتری را انتخاب کرد: جنیفر جیسن لی 53 ساله که برای بازیِ شرورانه نقش قانونشکن بیرحم نامزد جایزه اسکار شد. لارنس اما تازه 26 سال دارد و کلی وقت برای کار کردن با تارانتینو دارد؛ اگر تارانتینو تهدید بازنشسته شدنش را عملی نکند. امیدواریم روزی تارانتینو برای لارنس نقشی بنویسد که به خوبی قدرت بازیگری اش را نشانش دهد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.