۱۰ دنبالهای که طرفداران بازیها از آنها استقبال نکردند
ساختن یک دنباله برای یک عنوان موفق از ساختن نسخه اصلی آن سختتر است. چرا که سازندگان نه تنها باید ویژگیهای نسخه قبل را پیشرفت دهند، بلکه باید به اصول و عوامل موفقیت نسخه قبل ...
ساختن یک دنباله برای یک عنوان موفق از ساختن نسخه اصلی آن سختتر است. چرا که سازندگان نه تنها باید ویژگیهای نسخه قبل را پیشرفت دهند، بلکه باید به اصول و عوامل موفقیت نسخه قبل هم وفادار باقی بمانند.
در طول تاریخ بازیهای ویدیویی هم دنبالههایی بودند که مورد استقبال طرفداران واقع شدند و دنبالههایی که طرفداران آنها را خوش نداشتند. خصوصا وقتی که یک دنباله سعی میکند تا با نسخه قبلی تفاوت پیدا کند، احتمال بالایی وجود دارد که طرفداران مجموعه از آن استقبال نکرده و حتی نسخههای بعدی را هم کنار بگذارند.
البته همیشه تغییر در ساختار گیمپلی دنباله نیست که باعث نارضایتی طرفداران میشود، چرا که عوامل مختلفی میتوانند این ماجرا را رقم بزنند. حتی اتفاقی ساده مثل تغییر در گرافیک بازی هم سابقه کسب نارضایتی طرفداران را داشته، مثل اتفاقی که برای نسخه Wind Waker زلدا رخ داد.
در لیست زیر که برایتان گرد آوردهایم، برخی از این دنبالهها قرار دارند که علارغم نارضایتی طرفداران، آن چنان هم بد نیستند و شاید بهتر باشد یک بار دیگر هم به آنها شانس بدهید. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
۱۰- Kingdom Hearts 3
هر بازیای که طرفداران را برای ۱۰ سال منتظر بگذارد، بدون شک برخی از آنها ناامید میکند. البته در این مورد، کینگدام هارتس ۳ از سمت طرفداران واکنشهای مختلفی دریافت کرد.
بازیکنان از گیمپلی و عدم محتوی بعد از پایان داستان آن ناراضی بودند. گیمپلی بازی با آن چه که در نسخههای پیشین وجود داشت، تفاوت بسیاری کرده بود. برای کسانی هم که بازی را به پایان برسانند، واقعا چیز جذابی برای انجام دادن وجود نداشت.
مشکل دیگری که بازیکنان را آزار میداد، سرعت داستان بود. تقریبا تا رسیدن به بخش آخر، داستان خاصی وجود ندارد. این قضیه برای طرفداران مجموعهای که تمرکز آن بر روی داستان بود، یک قدم اشتباه به حساب میآمد.
اگر از این اشکالات چشم بپوشانید، میتوانید از داستان خوب (البته وقتی که به آن برسید) و گیمپلی بامزه بازی لذت ببرید. حالت Critical هم سطح بازی را به مرحلهای جدید میرساند.
۹- Max Payne 3
یکی از بزرگترین دلایلی که طرفداران را از مکس پین ۳ ناامید میکرد، تغییر حال و هوای بازی بود. دو نسخه قبلی بازی حس و حالی تیره و تاریک داشتند و شاهد حالت صحنه آهسته معروف (Bullet Time) و شیرجه رفتن با دو اسلحه در دست بودیم. اما در نسخه سوم اوضاع فرق کرده بود.
در مکس پین ۳، بیشتر ماجرای بازی در مناطق آفتابی برزیل میگشت که با تاریکی نیویورک کاملا در تضاد بود. به این وضعیت، فیلترهای گرافیکی و صحنههای سینمایی طولانی را هم اضافه کنید تا درک کنید چرا برخی از طرفداران از آن ناراضی بودند.
اما اگر اینها را کنار بگذاریم، مکس پین ۳ یکی از به یاد ماندنیترین بازیهایی است که راکستار در آن نسل منتشر کرد. مبارزات نزدیک، مکانیکها بالت تایم فوقالعاده و داستانی جذاب بازی را به یکی از عناوین خاص این لیست تبدیل کرده.
واقعا مهمترین دلیل نارضایتی طرفداران، همان تغییر حال و هوای بازی است.
۸- Banjo-Kazooie: Nuts & Bolts
طرفداران بسیاری منتظر یک بازی درست و حسابی از مجموعه بانجو هستند، اما Nuts & Bolts چیزی نبود که آنها میخواستند. البته بازی به آن بدی که همه میگویند هم نیست.
این که چرا این نسخه به مذاق طرفداران خوش نیامد، واضح است. چرا که بازی اصلا شبیه مجموعه بانجو نیست. بازی همان سبک و سیاق را دارد، اما بخش سکو بازی تقریبا به صورت کامل از آن حذف شده است. این ماجرا بسیاری از طرفداران را که برای سالها منتظر یک نسخه جدید بودند، ناراحت کرد و منجر به حاشیه راندن Nuts & Bolts شد.
از نگاه برخی سیستم ساخت وسایل بزرگترین مشکل بازی بود. اما در واقع این بخش، مهمترین نقطه قوت این نسخه است. ساخت و ساز در بازی تنها به خلاقیت بازیکن محدود میشود. سیستم ساخت هم گسترده و در عین حال بسیار قابل درک است.
دستکاری در فیزیک بازی هم جذابیتهای خودش را دارد و با دیدن وسایلی که برخی از بازیکنها ساختهاند، میتوانید قدرت سیستم ساخت و ساز بازی را درک کنید.
شاید اگر بازی با نام بانجو عرضه نمیشد، شاهد واکنشی متفاوت نسبت به بازی بودیم.
۷- Hitman Absolution
با وجود فروش خوب بازی، این نسخه از بازی تقریبا توسط همه طرفداران کوبیده شد.
بازی اسم هیتمن را یدک میکشد، اما به عقیده بسیاری، بازی از هیتمنهای قبلی بسیار فاصله گرفته است.
سازندگان برای ارتقای تجربه بازی، سبک بازی را تا حد خاصی تغییر دادهاند. Absolution دیگر شما را مجبور به مخفیکاری نمیکند و میتوانید با خیال راحت همه را به رگبار ببندید.
شاید در نگاه اول این اتفاق ویژگی مثبتی به نظر برسد، اما برای طرفداران قدیمی هیتمن این اتفاق باعث شد تا گیج شده و ندانند بازی از آنها چه میخواهد.
دیگر از ماموریتهای پراکنده در جهان باز خبری نبود و به جایش ماموریتهای خطی در راس کار قرار داشتند.
همه این مشکلات به کنار، اگر به Absolution هم شانسی مجدد بدهید، بازی میتواند تا حد زیادی شما را سرگرم کند. با وجود خطی شدن داستان، هنوز هم میتوان گهگداری بخشهایی مشابه با هیتمنهای قدیمی را در آن مشاهده کرد. برخی از مراحل و ماموریتها هم تا اندازه زیادی سرگرمکننده هستند.
به هر حال نسخههای اخیر هم تشابهات زیادی با Absolution دارند و قطعا میتوان گفت که بازی تا آن حد هم که طرفداران فکر میکنند، بد نبوده است.
۶- Halo 5
هیلو بعد از ترک استودیو بانجی فراز و نشیبهای زیادی داشته.
بانجی برای ساخت سری بازیهای دستینی، هیلو را رها کرد تا استودیو ۳۴۳ آن را در دست بگیرد. اولین نسخه ساخت آنها، هیلو ۴، با استقبال مناسبی روبهرو شد، اما نه همانند نسخههای قبلی. نسخه پنجم هم بیشتر از قبل ناامید کننده ظاهر شد.
طرفداران از نبود هیجان در بخش تکنفره، عدم وجود قابلیت تقسیم صفحه شاکی بودند. هیجان داستان بازی هم بیشتر در تریلرها بود تا خود بازی.
تمام این اشکالات تا حد خاصی صحیح و بجا بودند، اما هیلو ۵ هنوز هم یک شوتر عالی بود.
لذت بخشترین قسمت بازی، بخش آنلاین آن بود. در طول زمان این بخش تغییر یافته بود، اما هنوز هم همان هیلویی بود که طرفداران به یاد داشتند. امیدواریم که هیلو: اینفینیت بتواند طرفداران نسل قدیم را به نسل جدید امیدوار کند.
۵- Red Dead Redemption 2
شاید باورتان نشود، اما رد دد ردمپشن ۲ یکی از بحثبرانگیزترین بازیهای راکستار است. البته نه مشابه با اتفاقی که با GTA و ماجرای هات کافی رخ داد. بلکه بحث در مورد واکنش طرفداران نسبت به آن است.
بازی بدون شک به موفقیتهای مالی و امتیازی بسیاری رسیده است، اما طرفداران واکنشهای متفاوتی به خود بازی داشتهاند. اصلیترین جایی که طرفداران بر سر آن بحث دارند، نحوهی پیشرفتن بازی با داستان است.
چیزی که به نظر میرسد، راکستار در طراحی مراحل بازی به در بسته خورده است. چرا که مراحل در بازی بسیار آهسته، اذیتکننده و یک دست هستند.
اما قطعا اگر این مسئله را ندید بگیرید، به یکی از بهترین داستانهای نسل حاضر میرسید که در دنیایی پر از جزئیات رخ میدهد. مضاف بر آن، شما در نقش یکی از بهترین شخصیتهای خلق شده توسط راکستار، آرتور مورگان، قرار خواهید گرفت.
۳- DmC Devil May Cry
نسخه سال ۲۰۱۳ دویل می کرای را چه ادامه نسخههای قبلی بدانیم چه یک ریبوت، باز هم بازی یکی از جنجالیترین عناوین اخیر است. بازی از همان لحظه اعلام شدنش با اعتراض طرفداران روبهرو شد و دیگر نتوانست آنها را راضی کند. دوستداران مجموعه با تغییرات صورت گرفته بر شخصیت محبوبشان راضی نبودند.
بزرگترین مشکل بازی، تغییراتی بود که بر روی دانته اعمال شده بود. نه تنها قیافه او دیگر شباهتی به دانته قدیم نداشت، بلکه حتی رفتار او نیز عوض شده بود. بقیه شخصیتها هم کمابیش همین بودند و در این بین ورجیل حتی وضعیتی وخیمتر از بقیه داشت.
این اعتراضات کاملا به جا بودند، اما به غیر از آن، خود بازی هم چنان یک عنوان اکشن عالی بود که در این ویژگی هنوز به نسخههای قبلی وفادار بود. مبارزات به صورت فوقالعادهای رضایتبخش هستند و سیستم حرکات و جابهجایی بازی بهترین موردی بود که در طول مجموعه شاهد آن بودیم.
در نسخه Definitive هم ویژگیهای جدیدی مثل نمایش ۶۰ فریم در ثانیه به بازی اضافه شد. اما حیف شد که شخصیتهای بازی تا این حد تغییر پیدا کردند.
۳- Mass Effect 3
این که بازی شما به خاطر تنها یک بخش مورد تحقیر و نفرت قرار بگیرد تا حد زیادی خندهدار است. اما این دقیقا چیزی است که BioWare به خوبی آن را درک و تجربه کرده است.
در مس افکت ۳ تنها موردی که مورد اعتراض واقع شد، پایانبندی آن بود که البته مشکل بزرگی بود. برای مجموعهای که به داشتن قابلیت تصمیمگیری خود معروف بود، این که بخش پایانی بازی یک انتخاب رنگ ساده باشد، کاملا حرکتی ناشیانه بود.
اما این قضیه باعث نشود تا از بخشهای دیگر بازی غافل شوید. مبارزات بازی در مجموعه خود بهترین است. شخصیتها هم در بهترین حالت ممکن قرار داشتند. اگر هم بخواهید پایانهای دیگری وجود دارند تا بتوانید از آنها لذت ببرید.
استودیو BioWare در تلاش برای تغییر بر آمد و پایانبندی مذکور را تغییر داد، اما دیگر دیر شده بود. اما میتوانید وانمود کنید که هیچ وقت از این اتفاق خبر نداشتهاید و از بازی لذت ببرید.
۲- Assassin's Creed Unity
یونیتی در ابتدای عرضه اعتراضات بسیاری را برانگیخت که بجا هم بودند. یوبیسافت برای عرضه سریعتر بازی، روند توسعه را سرعت داده بود که همین مورد با مشکلات نسخه اولیه به خوبی خود را نشان داد.
قطعا تا به الان باگهای فراوانی را که یونیتی با آنها شهرت پیدا کرده را دیده یا شنیدهاید. اما خود بازی یک تجربه خاص از اساسینز کرید است که در آن ویژگیهای جدیدی معرفی شده و قابلیتهای قدیمی هم بهبود پیدا کردهاند.
مبارزات هنوز هم شکل کلاسیک خود را در بهترین حالت ممکن دارد و با قابلیتهای شخصیسازی زیادی که به آن اضافه شده، هر شخص میتواند تجربهای تقریبا منحصر به فرد از آن را داشته باشد.
پارکور هم در این نسخه به بهترین حالت خود در مجموعه رسیده بود. با اضافه شدن قابلیت پایین رفتن، گردش در محیط بازی تغییرات بسیاری به خود دید. تجربه بازی در کنار دوستان هم جذابیت خاص خودش را داشت که البته با توجه به واکنش منفی کاربران، احتمالا افراد زیادی آن را تجربه نکردهاند.
در حال حاضر، نسخههای جدید، مسیری متفاوت را طی میکنند و به همین دلیل تجربه مجدد یونیتی و سیندیکیت میتواند ارزش داشته باشد.
۱- Resident Evil 6
نسخههای اخیر رزیدنت اویل با استقبال مناسبی روبهرو شدهاند. اما چند سال پیش وضعیت به گونهای بود که احساس میشد به اواخر عمر مجموعه نزدیک شدهایم.
نزدیکترین مورد هم مربوط میشود به عرضه رزیدنت اویل ۶ که به دلیل عدم شباهت با نسخههای قدیمی بازی و نزدیک شدن به عناوین اکشن و نداشتن موارد ترسناک کافی، با اعتراض طرفداران مواجه شده بود.
این اتفاق در موقع عرضه برای رزیدنت اویل ۵ هم اتفاق افتاده بود، اما در مقیاسی کوچکتر.
اگر بازی و اعتراضات پیرامون آن را جدی نگیرید، میتوانید به خوبی از آن لذت ببرید. اعتراضات نسبت به کمبود موارد ترسناک بجا هستند، اما در طول بازی میتوانید شاهد چند مورد کاملا لرزهانداز باشید.
گیمپلی بازی هم نکته مثبت دیگری است. بخش داستانی مربوط به جیک تقریبا شبیه نسخهای پر جنب و جوشتر از آنچارتد است و گهگداری هم باید در مبارزات تن به تن دخیل شوید.
در کل رزیدنت اویل 6 قطعا بهترین در مجموعه نیست، اما مطمئنا بدترین آنها هم نیست.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خوب از نظر من یعنی بنده حالا دیگران و کار ندارم بازی مکس پین ۳قشگترین بازی بود ولی حیف که ادامه نداشت و بازی رزیدنت اوییل هم از یه قسمتش قشنگترعععع
مقاله خیلی خوبی بود، میتونم بگم خیلی وقت بود که مقاله به این خوبی از ویجیاتو ندیده بودم.
مافیا ۳ و رزیدنت اویل ۷ هم میتونستن باشن.
ممکنه بگید از رزیدنت اویل ۷ استقبال شد ولی یسری از طرافدارای سری بخاطر اینکه دوربین بازی اول شخص شده بود و اکشن بازی هم خیلی کم رنگ شده بود تحویلش نگرفتن.
مکس پین 3 و مس افکت 3 رو که تجربه کردم باید بگم عالی بودن
دیگه باید خیلی طرفدار تعصبی باشین که یه بازی قشنگ رو تحقیر کنید فقط چون شبیه نسخه های قبلیش نبوده مثلا چون طرفدار تعصبی کمپانی اف هیروز هستم حالم از نسخه 3 بد شد چون شبیه قبلیا نبود ولی خب خیلیا دوسش دارن بنظرم بهتر بود نسخه یک رو ریمیک میکردن
الان تو این لیست مثلا یونیتی یا دویل می کرای یا هیتمن یا اویل 6 بازی های خوبی هستن ولی میان با نسخه های قبلی مقایسه میکنن و چون لذتی که قبلا بهشون دست داده سر اون نسخه بهشون دست نداده شروع میکنن به نمره منفی دادن
خب سید طبیعیه که دیگه حس قدیم رو نده...
مگه اینکه بازی خیلی شت شده باشه اونوقت آره باید نمره کم بگیره
با unity موافق نیستم چون اینم مثل سایبرپانک باگ باعث خرابی اش شد
Shadow of the tomb raider هم میاس میزاشتین چون نسبت به دو نسخه قبلیش افتضاح بود
دارک سولز ۲ هم میتونست توی لیست باشه ، میازاکی کارگردان بازی های دارک سولز روی بلادبورن کار میکرد و قسمت دوم مجموعه بازی بدی نبود ولی به پای دوتا بازی دیگه نمیرسید .
چون میازاکی اسما کارگردان بازی نبوده دلیل نمیشه که هیچ نقشی نداشته باشه. برای بنده دارک سولز ۲ ( البته نسخه scholar of the first sin) اگر تجربه بهتری از دارک سولز ۱ نبود قطعا پایین تر نبود. درسته باس های خیلی ماندگاری در بازی اصلی وجود نداشت. اما dlc ها قطعا شاهکار بودن. تک تک باس ها به شخصه برام جذابیت داشتن. در کل هم به نظرم اتمسفر این بازی فوق العاده بود.
خدایی بازی های قدیمی ی چیز دیگ بودن کالاف دو تو زمان خودش هیولایی بود همه چیش خوب بود کمپین طولانی اساسین۱ که واقعا تو صنعت گیم یکی ا بهترین ها بود اساسین الان چی یادشون بخیر واقعا چه دورانی بود بازی های قدیمی انگار با جون و دل ساخته شده بودن الان دیگ خیلی ا شرکتا تو فکر پولن هی یادش بخیر حیف که دیگ اون دوران بر نمیگرده امیدوارم اساسین جدید یاد اون روز هارو برامون زنده کنه
من یک ماه پیش پشت سر هم کل سه گانه مکس پین رو تموم کردم. 3 شروع جذابی داشت و مثل بقیه مکس پین ها داستان به صورت flashback مانند روایت میشد. تا نیمه اول بازی، نویسندگی بازی که در این نسخه با راکستار بود به شدت تفاوت خودش رو با نویسندگی سم لیک که نویسنده دو مکس پین قبلی بود نشان میداد. بیشتر شده بود تلفیقی از GTA و مکس پین. گیم پلی از مکس پین و دیالوگ های کمدی از GTA. ولی رفته رفته و با وارد شدن در نیمه دوم بازی و شروع شدن فلش بک های گذشته مکس پین، کم کم نویسندگی اوج گرفت و بی شک میتوان گفت که اگر از نویسندگی سم لیک بالاتر نبود، پایین تر هم نبود. و مهم تر از همه، پایانی دلچسب که برعکس عناوین قبلی سری کلیف هنگر نبود و مهر پایانی بود بر سه گانه شاهکار مکس پین. هرچند اگر روزی از Max Payne 4 رونمایی بشه، تعجب نمیکنم و به شدت استقبال میکنم! امیدوارم که شاهد نسخه ای دیگر از این سری شاهکار باشیم.
Ac Unity بخاطر باگ منفور شد ولی الان که یوبیسافت تونست باگ ها رو حذف کنه یکی از اساسین کرید های خوبه
وجود قابلیتهای متفاوت این رو ثابت میکنه
مثل اینکه میتونی اون رو با دوستات بازی کنی.
برای همین دوست دارم که داخل یوتیوب از این بازی به صورت دستهجمعی ویدئو بزارین.
با 1 به شدت مخالفم
من خودم از اونایی بودم که از رد دد ۲ خوشم نیومد با اینکه بازی خیلی خوبی بود
رد دد یک رو بهش ترجیح میدم
ولی اساسینز کرید ۳ هم میتونست تو لیست باشه
رد دد از همه نظر شاهکار بود ولی متاسفانه راکستار زیاد به بخش آنلاینش توجه نکرد
Unity انصافاً بازی بدی نبود ولی متاسفانه قربانی باگ شد
حداقل این نسخه از ریشه ها فاصله نگرفته بود
پ.ن: Mafia3
رزیدنت اویل هر چی رفت اکشن تر شد
یک و دو اکشن کمی داشتن و تو ۳ کمی بیشتر شد اما تعادل بین ترس اکشن بین ۴ رعایت شد و خوب خیلی خوب در اومده اما ۵ بود که اکشن بیشتری داشت و ۶ نور الا نور
پ.ن: ولی واقعا سوم شخص رو من بیشتر دوست دارم تا اول شخص
توی این لیست واقعا با مورد ۱,۳,۴,۶,۷ مخالفم اینا ۸۰ درصد بازی های نا امید کننده ای هستن که خیلی سخت بسه قبولشون کرد خصوصا مورد ۱ و ۷ اینا کاملا از بازی اصلی فاصله گرفتن برای خیلیا که نسخه های قبل اینا و بعد این دو مورد رو نگاه کنن این دو بازی اصلا فاجعه میشه براشون چرا وقتی مورد های بهتری توی این دو سری یعنی هیتمن و رزیدنت هست آدم بره این دو تا نسخه رو بازی کنه؟(صحبت من توهین به علاقه مندای این چندتا بازی نیست سوءتفاهم نشه)
همه اینا خوب بودن ولی نسبت به نسخه های قبل ضعیف تر بودن
جز رزیدنت اویل ۶ از بقیه شون استقبال کردم?
مورد یازدهم :
Sonic the hedgehog 2006
مورد ۱۲ : سونیک۴ اپیزود ۱ و ۲
نه .
اونا خوب بودن ولی زمان انتشارشان اشتباه بود . باید ۱۹۹۶ منتشر می شدن
۱۱،۱۲،۱۳،۱۴،۱۵،۱۶،۱۷،۱۸،۱۹،۲۰،۲۱، و.........:
هر بازی ای که یوبیسافت در سالهای اخیر ساخته
وقتی که Resident Evil4 عرضه شد و اکشن و ترسش یک اندازه شد، همه ازش استقبال کردن. کپکام هم این استقبال رو دید و همینطور لیتر لیتر چاشنی اکشن به رگ های رزیدنت تزریق کرد و نتیجه اش شد نسخه 5و6 (فرعی ها رو کاری نداریم). دقیقا کاری که نباید انجام میداد.
Resident Evil6 اگه اسم و کاراکتر های رزیدنت رو نداشت، میتونستیم بگیم بازی خوبیه. اما همینکه برچسب رزیدنت خورد بهش خراب کرد کار رو.
این نتیجه طبیعی تکامل سری بوده . رزیدنت ایول از نسخه اول مدام داشته به سمت اکشن و اکشن تر شدن پیش می رفته و موفقیت نسخه های سوم و چهارم هم این نوع تکامل رو تشدید کرد
Kane & Lynch 2
منم موافقم ردد یه شاهکار بود و نمیدونم چرا تا حالا یه بازی از رو ونوم نساختن اون تاریکی و خشونتی که تو ونوم هست واقعا میتونه یه بازی جذاب شه ونوم لیاقتش بیشتر از اینه که به عنوان یه باس تو بازی اسپایدرمن ۲ باشه امیدوارم بتونن اون خشونت و تاریکی ونوم رو به تصویر بکشن
بازی از ونوم ساخته نشده ولی تو آلتمیت اسپایدرمن ونوم کاراکتر اصلیه در کنار اسپایدر من و میتونیم با ونوم بازی کنیم
اره میدونم دادا اما هنو جای خالی یه بازی خفن و مستقل ا ونوم حس میشه
ونوم بیش از حد به اسپایدر من گره خورده،اگه تو بازی اسپایدرمن وجود نداشته باشه احتمالا فروش خوبی نمیکنه؛بنابر این شرکتا ازش بازی نمیسازن
درسته یکی ا خفن ترین دشمنای اسپایدرمنه چقد دلم برا ی مبارزه خفن با ونوم تنگ شده ?
اگر اسمشو "رزیدنت ایول" نذاری*
در واقع حرفم اینه که بازیه خوبیه ولی رزیدنت اویل نیست
اونقدر هم شت نیست
مافیا سه هم میتونست تو این لیست باشه
و با ردد 2 اصلا موافق نیستم یک شاهکار بچد