خشونت فقط برای وینی پو نیست؛ وقتی شخصیتهای محبوب دوران کودکی رنگ عوض میکنند
اینترنت اخیراً با معرفی فیلمی به نام «وینی پو: خون و عسل» (Winnie the Pooh: Blood and Honey) منفجر شد و تریلر آن هم کاری کرد که همه بفهمیم واقعا قرار است وینی پو و ...
اینترنت اخیراً با معرفی فیلمی به نام «وینی پو: خون و عسل» (Winnie the Pooh: Blood and Honey) منفجر شد و تریلر آن هم کاری کرد که همه بفهمیم واقعا قرار است وینی پو و دوستانش تبدیل به قاتلین بیرحمی شوند. اثری ترسناک و تازه بر اساس شخصیتهایی که مستقیماً از صفحات کتابهای محبوب کودکان نوشته آلن الکساندر میلن (A. A. Milne) برداشته شدهاند. در این فیلم، نسخههای انساننما و وحشی وینی پو و پیگلت پس از نادیده گرفته شدن توسط کریستوفر رابین شروع به انجام جنایاتی وحشتناک میکنند.
چنین پروژهای به لطف قرار گرفتن این شخصیت ادبی در مالکیت عمومی (در سال ۲۰۲۲) امکان پذیر شد (دیزنی هنوز امتیاز نسخه خودش از شخصیت وینی پو را دارد). اگرچه در ابتدا ممکن است به نظر برسد این یک استفاده گیج کننده از شخصیتی باشد که در اصل برای کودکان ساخته شده است، اما خون و عسل از سنت دیرینه تبدیل شخصیتهای دوست داشتنی دوران کودکی به موجوداتی که برای بزرگسالان جذابتر است پیروی میکند.
در حالی که شرکتهایی مانند دیزنی بر تصویر عموم مردم روی شخصیتهایی مانند سفید برفی یا سیندرلا تسلط دارند یا شاید بهتر است بگوییم مستبدانه آنها را در چنگالهایشان دارند، این استودیوها به طور کامل مالک این شخصیتها نیستند. بسیاری از افسانههای کلاسیک که هنوز داستانهایشان برای بچهها خوانده میشود، در دورانی ساخته شدهاند که قانون کپی رایت هنوز به این اندازه برجسته نشده بود. در واقع، همین نکته به هر کسی اجازه میدهد مثلاً یک فیلم راجع به شنل قرمزی بسازد.
این اغلب به این معنی است که استودیوهای انیمیشن کارتونهایی تولید میکنند که عملاً تقلیدهای فاحشی از فیلمهای دیزنی هستند. اما همچنین به این معنا است که پروژههایی مخصوص بزرگسالان فرصت دارند بدون نگرانی در مورد خفه شدن توسط وکلای قدرتمند، خودی نشان دهند.
در ابتدا، تبدیل کاراکترهای عمومی به شخصیتهایی که برای مقاصد بزرگسالان مورد استفاده قرار بگیرند، شامل تمرکز شدیدی بر روی تصور مجدد این کاراکترها از طریق یک لنز بسیار جنسی بود. مناسب سالی که در آن اکران شد، فیلم سال ۱۹۶۹ به نام ماجراهای جدید سفید برفی یک کمدی جنسی بود که نه تنها خود شاهزاده خانم، بلکه سیندرلا و زیبای خفته را در سناریوهای سنگین برهنگی تجسم میکرد.
این سرنوشت حتی برای افسانههایی که نزدیکتر به دنیای امروز ما نوشته شدهاند (حداقل در مقایسه با امثال سفید برفی) نیز رقم خورد. ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب اثر لوئیس کارول (Lewis Caroll) در سال ۱۸۶۵ منتشر شد، اما صد و یازده سال بعد، الهام بخش کمدی جنسی آلیس در سرزمین عجایب در سال ۱۹۷۶ بود. هیچ افسانه آشنای دوران کودکی از تبدیل شدن به چنین فیلمهایی برای مخاطبان بزرگسال در امان نبود.
محبوبیت فیلمهای ترسناک دهه ۷۰ میلادی مانند کشتار با اره برقی در تگزاس (The Texas Chainsaw Massacre) و هالووین (Halloween)، فیلمهای ترسناک خشن و خون آلود را از آثار عجیب و غریب و مبهم به کارگردانی هرشل گوردون لوئیس (Herschell Gordon Lewis) به جریان اصلی وارد کرد. از همین طریق راه کاملاً جدیدی باز شد. راهی تازه برای تجسم دوباره شخصیتهای مالکیت عمومی و تبدیل آنها به فیلمهای جذابی برای بزرگسالان.
سال ۱۹۸۴ تا حدودی شاهد نمونه اولیه این روند با شب خاموش، شب مرگبار (Silent Night, Deadly Night) بود. فیلمی اسلشر درباره مردی که در حالی که لباس بابا نوئل به تن دارد، مردم را میکشد. اگرچه این فیلم دارای صحنههایی از بریدن سر مردم توسط کریس کرینگل نبود، اما به طور کلی و به ویژه در بازاریابی خود شدیداً به تصویر جدید و غیرقابلخانوادهپسندی که از بابانوئل ارائه میداد، تکیه داشت.
جنجال گسترده پیرامون شب خاموش، شب مرگبار، که بیشتر به تبلیغات آن که بر ایده نسخه ترسناک بابانوئل تاکید داشت، اکران سینمایی این فیلم را کوتاه کرد. با این حال، این همه سر و صدا نشان داد که وقتی شما تصورات مردم در مورد نحوه رفتار یک نماد دوست داشتنی دوران کودکی را تغییر میدهید، میتوانید توجه زیادی را به خود جلب کنید. چنین راهی برای بازار گرمی امکان نداشت برای همیشه بدون استفاده باقی بماند.
در همان سال، یک نسخه ترسناک دیگر از شخصیتهای محبوب کودکان از فیلم The Company of Wolves به کارگردانی نیل جردن (Neil Jordan) پدیدار شد، که از داستان شنل قرمزی الهام گرفته شده بود. روندی در حال شکل گیری بود که به این زودیها متوقف نمیشد.
رونق بازار فیلمهای ترسناکی که مستقیم به بازار ویدیو کلوپ وارد میشدند در دهه ۹۰ میلادی تنها باعث افزایش حضور عناوینی شد که به دنبال ارائه دیدگاه های عجیب و غریب از یادگارهای آشنای دوران کودکی بودند. نام برندی معروف و تثبیت شده میتواند نوار ویاچاس را فوراً برای بینندگان بالقوه قابل تشخیص کند و به آنها حس آشنایی دهد، و نام چه برندی آسان تر از نامهای متصل به یک کاراکتر که در مالکیت عموم است؟
اینجاست که فیلمهایی مانند انتقام پینوکیو (Pinocchio's Revenge) و سفید برفی: داستان وحشت (در دومی بازیگرانی مانند سم نیل و سیگورنی ویور حضور دارند) وارد بازار شدند و تفسیرهای نگرانکنندهای از شخصیتهای عمومی که اغلب برای سرگرم کردن بچهها استفاده میشوند ارائه کردند. فیلم جک فراست (Jack Frost) محصول سال ۱۹۹۷، در مورد قاتلی که به یک آدم برفی قاتل تبدیل شده است، هم میتوان گفت بخشی از این روند است، با توجه به اینکه عنوان آن به شخصیتی معروف اشاره دارد که به طور کلی با زمستان شناخته میشود.
در قرن بیست و یکم پایان کاملی برای این روند مشاهده نشد، و فیلمهایی مانند Gingerdead Man شبیه به آثار قبلی در این سبک بودند. جالب اینجاست که در این دوران این نوع برداشتهای خون آلود و آزار دهنده از افسانههای کلاسیک و شخصیتهای اسطورهای از اهمیت کمتری برخوردار شده بود. دلیلش هم این بود که آثار خانوادگیتر با ارائه نسخهای ناهنجار خود از گلدیلاکس (موطلایی)، پینوکیو و دیگر شخصیتهای مالکیت عمومی، شروع به تقلید از موفقیت باورنکردنی شرک کردند. حتی خود دیزنی با آثاری مثل Chicken Little و Enchanted وارد صحنه شد. مردم همچنان علاقهمند به دیدن کاراکترهای آشنا بودند که شبیه به انسانهای معلومی به تصویر کشیده میشوند، این موضوع فقط بیشتر در فیلمهایی با درجه بندی PG اتفاق میافتاد.
البته این روند نمیتوانست تا ابد ادامه داشته باشد. همچنین احیای افسانههای سنتیتر در سال ۲۰۱۰ با عناوین دیزنی مثل آلیس در سرزمین عجایب و Tangled، تضمین کرد که پاسخ این نسل در قالب فیلمی مثل شب خاموش، شب مرگبار چندان دور نخواهد بود. گاهی اوقات، نگاه دهه ۲۰۱۰ به نیمه تیرهتر شخصیتهایی مثل وینی پو یا در این مورد سفید برفی، در قالب فیلمهای سرگرم کننده و گیشه پسندی، مانند سفید برفی و شکارچی ظاهر میشد. اگرچه پالت رنگی کمرنگ شده بود و هیچ کس آهنگ نمیخواند، اما The Huntsman اثری با درجه بندی PG-13 بود، خبری از خون و انفجار، سر قطع کردن یا مسائل تند جنسی نبود.
فیلمهای سودجو قدیمی مشکلاتی در برخورد با مسائل جنسی و خشونت داشتند، بهویژه در ارائه دادن تصاویری بیپروا از تجاوز جنسی علیه زنان. با این حال، تعهد آنها به برهنگی شدید و خشونت، در مقایسه با داستانهای پریان جریان اصلی که خودشان از آن الهام میگرفتند، کار جدید و گستاخانهای بود. در مقابل، Snow White & The Huntsman نمونهای از استفاده از مالکیت عمومی صرفاً برای موفقیت تجاری بود و نه به عنوان نقطه جهشی برای سرگرمیهای بی حد و مرز و هیجانانگیز.
نسخههای شیطنتآمیزتر و خشونتآمیزتر از شخصیتهای عمومی همچنان در قفسههای فروشگاهها، شبکههای استریم و حتی سالنهای سینما پر قدرت ادامه میدهند که مورد آخر در فیلم کرمپوس (Krampus) مشهود است. این عنوان در سال ۲۰۱۵ به کارگردانی مایکل داورتی (Michael Dougherty) ساخته. این فیلم از فرهنگ عامه کلاسیک آلمانی استفاده میکند تا یک تصویری ترسناک درباره شخصیت اسطورهای که اساساً نوعی بابانوئل شیطانی است ارائه دهد.
این فیلمی بود که بسیاری از قطعات به ظاهر شاد کریسمس را به چیزی پیچیدهتر و وحشتناکتر تبدیل کرد. چند سال قبل از آن، Rare Exports: A Christmas Tale از فنلاند با داستانی در مورد نسخه وحشی بابا نوئل پدیدار شد، در حالی که در آمریکا، نسخهای منحصر به فرد و اکشن از Hansel & Gretel با درجه بندی R به نام Hansel & Gretel: Witch Hunters منتشر شد.
روند استفاده از کاراکترهای عمومی به نحوی که دل والدین سختگیر را بلرزاند همیشه در حال تحول است. این کار تا حدی به خاطر همگام شدن با سلیقه تماشاگران سینما است و همچنین اطمینان از این است که این زیرژانر همیشه حواسش به شخصیتهای جدید که وارد مالکیت عمومی میشوند باشد.
در مورد این نسخه از وینی پو هم همینطور است. فیلمبرداری این اثر تنها چند ماه پس از اینکه شخصیت پو به مالکیت عمومی درآمد شروع شد. ماهیت به ندرت راکد این زیرژانر تضمین میکند که هر شخصیت آشنایی بلافاصله پس از قرار گرفتن در مالکیت عمومی تا حد امکان و بدون درنگ مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت.
تصور دلایل مالی که باعث میشود شرکتهای رسانهای بخواهند از این طریق روی شخصیتهای عمومی سرمایه گذاری کنند، آسان است، اما چه چیزی در مورد مفهوم و درونمایه این آثار وجود دارد که انقدر مخاطبان را به خود جلب میکند؟ چه فیلمهای مستهجن دهه ۶۰ میلادی، چه فیلمهای ترسناک امروزی راجع به سیندرلا یا سفید برفی، چرا مردم به تماشای این فیلمها ادامه میدهند؟ دقیقاً همین میزان تقاضای بالا است که این فیلمها را ماندگار میکند.
بخشی از آن صرفاً به خاطر این است که تماشا کردن تبدیل شدن شخصیتهای کاملاً بیگناه به شخصیتهای عجیب و غریب جالب به نظر میرسد. به لطف شرکتهایی خانواده دوستی مثل دیزنی که همه جا و هر ثانیه از هر دقیقه به ما روی شاد و دوست داشتنی وینی پو و پینوکیو را نشان میدهند و پشت سر هم نسخههای مختلفی از همین شخصیتها را ارائه میکنند.
دیدن اینکه کسی چنین شخصیتهایی را با خون و امیال خشونت آمیز خفه کند، میتواند مانند نوعی مبارزه علیه وضعیت موجود باشد. به علاوه، برخی از این اقتباسها، بهویژه چندین اقتباس وفادارانه از داستان پینوکیو، به تاریکی موجود در داستانهای اصلی این شخصیتها اشاره میکنند و آثار جذابی پدید میآورند.
دلیل ساخته شدن این آثار هرچه هم که باشد، اینکه به طور مداوم چنین فیلمهایی ساخته میشوند (بدون در نظر گرفتن تمام توجه اینترنتی که بر وینی پو: خون و عسل معطوف شده بود) نشان میدهد که این نوع پروژهها به این زودیها دست از کار نخواهند کشید.
این بدان معناست که تماشاگران سینما باید خود را برای برخی از فیلمهای زباله و واقعاً ضعیف آماده کنند که معتقدند فقط ناسزاگویی تند و برهنگی برای ساختن یک فیلم به طور اساسی «بزرگسال» کافی است. با این حال، فیلمهایی مانند کرامپوس نشان میدهند که با تجسم عجیبتر چهرههای عمومی، میتوان سرگرمیهای شیطنتآمیزی داشت. در این نوع فیلمها پتانسیل وجود دارد... یا حداقل پتانسیل بهتر بودن از چیزی مانند سفید برفی و شکارچی.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چه مقاله ی فوق العاده ای بود!
توی خواب هم این چیز ها رو نمی تونستم حدس بزنم!
پ.ن: فقط اونجایی که فرشته ی مهربون به پینوکیو میگه آرزوت چیه؟
پینوکیو جواب میده: کشتن پدر ژپتو! :/
باب اسفنجی داره از گوشت انسان همبرگر میپزه
پینگو داره کله همرو میکنه.سیندرلا تبدیل به جن شده.ننه تو شکرستان با عصا یهو ظاهر میشه با میزنم تو فرق سرمون
عجیبه خیلی عجیبه?
مقاله خوبی بود
با خوندنش فهمیدم چقد اثار بزرگسال از انیمیشن های بچه گونه ساخته شده
دوستان حق کپی رایت باب اسفنجی تا کیه؟
یا خدا تنم لرزید با اومدن ایده فیلم ترسناک باب اسفنجی☠️
اتفاقا یه قسمت ترسناک باب اسفنجی هست...
اپیزود ساختگی خودکشی اختاپوس...
?
رد میست رو میگی
فن مِیْده...
یه قسمتی هست باب و بختاپوس میرن به ناکجا اباد یه جایی هست که چنتا در داره بختاپوس یه در رو باز میکنه و ......جامپ اسکیر
قضیه داره ساس و دارک میشه ???
Five night at winnie's
اصن نمیتونم ب روزی فک کنم ک فیلم ترسناک شرک میاد الان ک دارم بهش فک میکنم میزنه رو دست احضار ?
مطمعنی نیومده خیلی وقته اومده ?
شرک عشقه??
اون ک ساخته ی مخصوص بزرگسالانه+۹۹
بازیش که اومده بود و خیلی دارک و ترسناک بود .
ایرانی هم ساخته بود
پوریا ولی و شکرستان ترسناک??