۱۵ بازی شبیه به آنچارتد که می‌توانید همین حالا بازی کنید

یکی از دلایلی که همواره برای موفقیت پلی‌استیشن ۴ گفته می‌شود، وجود عناوین انحصاری فوق‌العاده آن است. مایکروسافت هم به عنوان شرکت رقیب سونی، تمام توان خود را به کار گرفت تا با تهیه لیستی بلند از عناوین معروف برای کنسول ایکس باکس وان به موفقیتی مشابه برسد. اما با وجود تلاش‌های بسیار، باز هم خیلی از عناوین پلی‌استیشن بر روی دیگر پلتفرم‌ها رقیب نداشتند. یکی از این عناوین، بازی آنچارتد ساخته استودیو ناتی داگ بود.

در طول سالیان اخیر، بازی‌های ماجراجویی خوبی منتشر شدند که به راحتی در پلتفرم‌های مختلف قابل اجرا هستند و تا حدودی هم به آنچارتد شباهت دارند. البته طبیعی است که این بازی‌ها دقیقا همان حس خاص موجود در بازی‌های ناتی داگ را نداشته باشند، اما می‌توانند تا حدودی جای خالی آن را برای شما پر کنند.

Sea Of Thieves

---

درست است که فضای دریایی بازی شباهت زیادی با آنچارتد ندارد، اما Sea of Thieves ساخته شده تا در آن بگردید و ماجراجویی کنید؛ همان ویژگی‌های شاخصی که در نیتن و کل مجموعه آنچارتد دیده‌ایم. داستان بازی هم پر است از شوخی‌های شیرین و شخصیت‌هایی که تا مدت‌ها به یادتان خواهند ماند.

شباهت دو مجموعه در همین قسمت تمام می‌شود. اما همین ماجراجویی بدون انتها با ترکیب نایاب دزدان دریایی تا حد زیادی می‌تواند جای خالی آنچارتد را برای بازیکنان پر کند. سازندگان هم با کراس‌اورهای مختلف و آپدیت‌های منظم به خوبی طرفداران را راضی نگه می‌دارند.

Marlow Briggs And The Mask Of Death

---

بازی Marlow Briggs and the Mask of Death در همان سال عرضه هم جزو بازی‌های منتخب سال نبود، اما این دلیل نمی‌شود که ویژگی‌های مثبت آن را در نظر نگیریم. مارلو در بیشتر داستان یک شخصیت جالب است که گاهی از اوقات شبیه نسخه‌ای مدرن و امروزی از ایندیانا جونز به نظر می‌رسد.

البته باید قبول کرد که برخی اوقات عملکرد مارلو چندان منطقی نیست. ولی اگر این مسئله را کنار بگذاریم، بازی تجربه‌ای جذاب است که موفق شده تا ایده‌های جالبی را پیاده‌سازی کند. اگر به دنبال یک بازی ماجراجویی جالب در باقی‌مانده‌های تمدن مایاها می‌گردید، بدون شک باید این بازی را یک بار تجربه کنید.

Deadfall Adventures

---

در اواخر سال ۲۰۱۳ و زمانی که Deadfall Adventures معرفی شد، تعدادی بازی ماجراجویی قابل توجه برای ایکس‌باکس ۳۶۰ عرضه شده بودند. در این بازی، شخصیت اصلی فردی به نام جیمز لی کواترمین (James Lee Quatermain)، یک جستجوگر گنج بود که در حین جنگ جهانی دوم باید با سربازان نازی هم سر و کله می‌زد.

ماجراهای درون بازی، بازیکنان را به مناطق مختلفی از مصر، قطب شمال و آمریکای جنوبی می‌برد. متاسفانه سیستم مبارزات بازی چندان عملکرد خوبی ندارد و حل کردن برخی از معماهای موجود در آن هم بسیار آسان بود.

Enslaved: Odyssey to the West

---

بازی Enslaved شاید در حد دیگر کارهای استودیوی Ninja Theory نباشد، اما هنوز هم بعد از یک دهه ارزش دارد تا آن را تجربه کنید. داستان بازی برداشتی از رمان سفر به غرب Wu Cheng’en است. وقایع در دنیایی پسا آخرالزمانی رخ می‌دهند که ربات‌های غول‌پیکر در پی نابودی آخرین انسان‌های باقی‌مانده هستند.

شاید با خواندن خلاصه داستان بازی متوجه شده باشید که داستان بازی بیشتر به Horizon: Zero Dawn شباهت دارد تا آنچارتد. اما اگر به گیم‌پلی آن نگاهی بیندازید، متوجه شباهت آن به آنچارتد می‌شوید. اصلی‌ترین بخش گیم‌پلی از سکوبازی‌ها و گشت و گذار در محیط تشکیل شده و معماهای فراوان آن قرار است تا بازیکنان را به چالش بکشند.

Indiana Jones and the Emperor’s Tomb

---

ایندیانا جونز حق بزرگی بر گردن هر دو شخصیت لارا کرفت و نیتن دریک دارد. قطعا سازندگان آنچارتد و تامب ریدر از داستان‌های ماجراجویی‌های او الهامات بسیاری گرفته‌اند. اما شاید در این بین بازیکنان فراموش کرده باشند که ایندیانا جونز خود چندین بازی ماجراجویی مختلف دارد.

بسیاری از طرفداران مجموعه بازی اشاره و کلیکی عرضه شده در اواخر دهه هشتاد میلادی را بهترین ساخته از روی داستان‌های ایندیانا جونز می‌دانند. این نظر تا حد زیادی درست است، اما برخی از ساخته‌های سه بعدی نیز تا حدودی ارزش بازی کردن دارند. برای مثال Indiana Jones And The Emperor’s Tomb یکی از بهترین‌های این مجموعه است. البته همه این‌ها تا زمانی اعتبار دارند که بتسدا بازی جدید و بدون نام این مجموعه را عرضه کند.

مطلب پیشنهادی:صندلی داغ ویجیاتو ۱۵#؛ محمدرضا نوروزیدورهمی این هفته با نینجامون رو از دست ندید!

Far Cry

---

اگر تا به حال فار کرای را تجربه نکرده‌اید، پس بهتر است سریع‌تر به سراغ آن بروید. البته که طبیعی است که این ساخته یوبی‌سافت کاملا عالی و بدون نقص نباشد، اما هر آن چه را که از یک بازی بزرگ بخواهید در آن خواهید یافت. طراحی و شخصیت‌پردازی نقش‌های اصلی مجموعه معمولا ضعیف است، اما در عین حال برخی از بهترین شخصیت‌های منفی را در آن خواهید یافت.

در طول نسخه‌های مختلف، طیف مختلفی از شخصیت‌های منفی نظیر Rafe Adler، Harry Flynn، Pagan Min و Vaas ظاهر می‌شوند و با رفتار و گفتار خود داستان بازی را شکل می‌دهند. حالا در کنار این‌ها مکانیک‌های جابه‌جایی در نقشه‌های بازی و مبارزات آن را هم اضافه کنید تا شباهت‌ها خود را نمایش دهند.

Prince Of Persia

---

شاهزاده ایرانی هم از آن دست بازی‌هایی است که مدت‌ها میهمان خانه‌های مختلف بوده و سازندگان در طول سالیان متمالی به خوبی شخصیت اصلی آن را شکل داده‌اند. به همین خاطر، شاهزاده می‌تواند جایگزینی مناسب برای شخصیت نیتن دریک باشد.

بخشی از جذابیت مجموعه شاهزاده ایرانی، سکوبازی‌های فوق‌العاده و قابلیت‌های حرکتی عالی آن است که در این مورد برای طرفداران آنچارتد قطعا لذت‌بخش خواهد بود. برخی از مناطق و موضوعات هم می‌تواند یادآور برخی ماجراها در آنچارتد باشد و به شما دلایل بیشتری بدهد تا این بازی را در لیست خود قرار دهید.

Quantum Break

---

کوانتوم بریک هم یک بازی ماجراجویی دیگر است که از صحنه‌های اکشن پر زد و خورد چیزی کم ندارد. هر دو بازی کوانتوم بریک و آنچارتد داستانی خطی دارند، صداپیشگی در آن‌ها به بهترین نحو ممکن صورت گرفته و البته که هر کدام در انحصار یک کنسول هستند.

در کوانتوم بریک بازیکن حق انتخاب‌هایی دارد که بر جریان داستان بازی تاثیر می‌گذارند. این قابلیت باعث شده تا مخاطبین احساس کنند که دیگر صرفا یک تماشاچی نبوده و در حال شکل دادن به داستان خاص خود هستند. در کل کوانتوم بریک هم همانند آنچارتد بازی فوق‌العاده‌ای است و احتمالا طرفداران هر کدام، از بازی دیگر هم لذت ببرند.

Tomb Raider

---

سال‌ها قبل از آن که نیتن پایش را از یتیم خانه بیرون بگذارد، لارا کرفت مشغول گشتن در میان مقبره‌های باستانی بود. اخلاق و رفتار شخصیت اصلی هر دو بازی شباهت بسیاری به یک دیگر دارد و احتمالا طرفداران نیتن، از شخصیت لارا کرفت هم خوششان بیاید.

در بین بازی‌های این لیست احتمالا هیچ عنوانی را نتوان نزدیک‌تر از سه گانه ساخته اسکوئر انیکس پیدا کرد. هر دو بازی پر از معماها و عتیقه‌های تاریخی مختلف هستند و گاهی از اوقات هم پای مسائل فراطبیعی به داستان باز می‌شود. در این میان سیستم مبارزات تامب ریدر نسبت به آنچارتد برتری نسبی دارد که البته ناتی داگ در نسخه چهارم تا حد ممکن آن را بهبود داده است.

Batman: Arkham Collection

---

مجموعه بازی‌های بتمن آرکام یکی از بهترین سیستم‌های مبارزاتی را در میان دیگر بازی‌ها ارائه می‌دهند. علاوه بر آن سازندگان در چند نسخه منتشر شده نیز داستان خوبی را عرضه کرده‌اند. البته این که بازیکنان بتمن را به نیتن ترجیح بدهند یا خیر، نظر شخصی خودشان است.

پشت آن لباس و نقاب تیره و در پس صدای خشن بتمن، یک بروس وین با قوس شخصیتی ملموس وجود دارد. در مورد شخصیت‌های منفی هم کفه ترازو کمی به سمت بتمن سنگینی می‌کند. البته شاید باورپذیری سرگذشت این دشمنان کمی سخت‌تر و غیر واقعی‌تر از موارد موجود در امثال آنچارتد باشد.

Marvel’s Guardians of the Galaxy

---

یک بازی دیگر و این بار از شاخه ابرقهرمانی. در مورد گیم‌پلی آن نمی‌توان حرف خاصی زد، اما اگر داستان برای‌تان اهمیت بیشتری دارد، حتما باید آن را چک کنید. خصوصا اگر روی ایکس‌باکس اشتراک گیم‌پس دارید که کارتان بسیار راحت‌تر می‌شود.

البته در اینجا دیگر خبری از عتیقه‌های باستانی نیست و شاید کمی از این قضیه دلسرد شوید. اما اگر خود شخصیت نیتن دریک را دوست دارید، احتمالا از این بازی هم لذت خواهید برد. نویسندگان به خوبی در طول بازی مهارت خود را نمایش داده‌اند و شوخی‌های گاه و بیگاه شخصیت‌ها، می‌تواند یادآور خوبی برای دوست‌داران نیتن باشد.

Max Payne

---

کمتر شخصیتی را می‌توان یافت که سنگینی حضورشان به اندازه مکس پین احساس شود. شخصیت خاکستری مکس و لحن سنگینش با نیتن تفاوت زیادی دارد، اما این‌ها دلیل نمی‌شود که او را دوست نداشت.

در هر دو مجموعه، بازیکن به مناطق مختلفی سفر کرده و در یک مسیر نسبتا خطی به پیش می‌روند. البته هدف مکس انتقام‌جو با نیتن جست‌وجوگر گنج تفاوت بسیاری دارد. اما اگر جنبه عتیقه‌یابی را کنار بگذاریم، داستان قوی و ساختار مبارزاتی هر دو بازی لذت بسیاری دارند.

Just Cause

---

ریکو رودریگز، مردی که یک تنه همه‌جا را به آتش می‌کشد و می‌تواند به راحتی آب خوردن از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر جابه‌جا شود. در طول چهار نسخه منتشر شده، گاهی اوقات بازی هدف خود را گم می‌کند و در داستان درجا می‌زند، اما این‌ها باعث نمی‌شوند تا از بازی لذت نبریم.

بین دو شخصیت نیتن و ریکو شباهت‌های زیادی می‌توان یافت. برای مثال هر دوی آن‌ها در مقابل مشکلات بسیار بی‌خیال تشریف دارند. اگر بیشتر دنبال داستان جذاب هستید، بهتر است بی‌خیال این مورد شوید، اما اگر از بخش‌های خنده‌دار و سرگرم‌کننده آنچارتد بیشتر لذت می‌برید، قطعا باید جاست کاز را تجربه کنید.

Mirror’s Edge

---

در نگاه اول میرورز ادج هیچ شباهتی با آنچارتد ندارد. بازیکن بعد از آن که کمی با فضا و داستان آرمان‌شهری بازی کنار بیاید، خود را در یک تعقیب و گریز بزرگ با چاشنی مهارت‌های پارکور میابد. باید قبول کرد که نرمی و اجرای حرکات بازی از آن بخش‌هایی است که کمتر بازی‌ای می‌تواند به پای آن برسد.

البته تعقیب و گریز تنها بخش جذاب آنچارتد نیست، اما اگر دلتان می‌خواهد تا چیزی مشابه با آن را تجربه کنید، میرورز ادج قطعا ارزش امتحان کردن را دارد. این بازی جزو معدود مواردی است که می‌تواند همان حس و حال تعقیب و گریزهای لب مرزی و پر هیجان نیتن را ایجاد کند.

Sunset Overdrive

---

در میان انحصاری‌های کوچک و بزرگ مایکروسافت، Sunset Overdrive از آن بازی‌های اکشن ماجراجویی‌ای بود که توانست نظر بسیاری از منتقدین را به خود جلب کند.

داستان بازی به کنار، گیم‌پلی بازی آن چیزی است که ممکن است گاهی اوقات شما را به یاد آنچارتد بیاندازد. طراحی‌های خاص و پر رنگ بازی در کنار حرکات نرم و روان بازی، آن را بسیار سرگرم‌کننده کرده است.

Watch Dogs

---

آخرین نسخه Watch Dogs تفاوت بسیاری با آنچارتد دارد، اما در شخصیت‌های اصلی دو نسخه ابتدایی این مجموعه می‌توان شباهت‌هایی را به نیتن یافت. البته هر دو شخصیت آیدن و مارکوس اصلا نزدیک به نیتن هم نیستند، اما باز هم قابل قبول بوده و در داستان بازی خود بسیار دخیل هستند.

سیستم مبارزات هم در هر دو بازی پازل محور است که اینجا به لطف محیط غنی‌تر، باز هم آنچارتد دست بالاتر را دارد. البته واچ داگز هم با استفاده از سیستم هک کردن تا حدودی سعی در بهبود وضعیت داشته است.

مطلب پیشنهادی:داستان کامل بازی Assassins Creed Mirageتماشا کنید

Control

---

کنترل بازی‌ای است که همانند آنچارتد تا حد زیادی به قدرت شخصیت اصلی خود وابسته است. البته این بدین معنا نیست که بازی نقطه قوت دیگری ندارد، بلکه منظور این است که این شخصیت‌های دوست‌داشتنی داستان هستند که باعث شده‌اند تا محصول نهایی بیشتر به چشم بیاید.

وقتی هر دو بازی را از جهت داستان خطی‌شان نگاه کنیم، شباهت‌هایی را بین هر دو خواهیم یافت. در طول سالیان اخیر، بسیاری از سازندگان رو به بازی‌های جهان باز آورده‌اند و به جای آن از داستان پیوسته بازی کاسته‌اند. اما رمدی و ناتی‌داگ تاکنون از این کار امتناع کرده‌اند.

Assassin’s Creed

---

اساسینز کرید از آن دست بازی‌هایی است که همانند آنچارتد با الهاماتی از تاریخ واقعی ساخته شده است. با این تفاوت که اساسین‌ها در درون تاریخ به مبارزه می‌پردازند و نه در زمان حال حاضر. اما در پس پوشش اساسین‌ها، شخصیت‌هایی قابل تامل و داستانی جذاب را خواهیم یافت.

گاهی از اوقات هم می‌توان بین دو بازی ارتباطاتی را یافت. چه به شکل یک ایستر اگ در آنچارتد و یا سفر به موقعیتی مشابه (البته در بازه زمانی متفاوت). گاهی از اوقات هم پای مسائل فراطبیعی به بازی‌ها باز می‌شود. البته نیتن و دوستانش به اندازه اتزیو و دیگر برادرانش در این بخش وارد نشده‌اند.

مطلب پیشنهادی:بررسی بازی اساسین کرید میراژ | نقد و بررسی اختصاصی + ویدیونوستالژی در خدمت فرمول مدرن یوبیسافت