ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

بررسی بازی Xenoblade Chronicles 3 

انتشار در ۱۱ شهریور ۱۴۰۱
آرش پارساپور
نوشته شده توسط آرش پارساپور | ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ | ۲۲:۰۰
آرش پارساپور
آرش پارساپور

منتشر‌ شده در 2 سال قبل
اشتراک گذاری:

نام زنوبلید تداعی کننده بهترین نقش آفرینی برای کنسول نینتندو سوییچ است، این سری در کنار نامی چون Fire Emblem تا به امروز توانستند سنگر ژانر نقش آفرینی را توسط نینتندو روی کنسول خانگی‌اش حفظ کنند. با اینکه سری زنو جوان‌تر از سری Fire Emblem است اما در سال‌های اخیر پخته‌تر عمل کرده و توانسته بسیار موفق آمیز ظاهر شود؛ تکرار این موفق در قسمت سوم بازی نیز محقق شده و شاید بتوان گفت که زنوبلید جزو معدود بازی‌هایی است که هر قسمت آن از قسمت قبلی پیشی می‌گیرد و دائم در حال بهتر شدن است. این رشد و توسعه در حد و اندازه‌ای رخ داده که بتوان Xenoblade Chronicles 3 را یکی از بهترین بازی‌های نقش آفرینی ژاپنی در ده پانزده سال اخیر معرفی کرد.

بررسی بازی Xenoblade Chronicles 3
امتیاز متاکریتیک: 89 امتیاز
امتیاز دهید:
  • عالی
  • خوب
  • متوسط
  • خوب نیست!
  • ضعیف!
میانگین امتیاز کاربران 8.7
در دسترس برای:
بیشتر
ناشر بازی: نینتندو
سازنده بازی: Monolith Soft

بیست و چهار سال پیش بود که تتسویا تاکاهاشی تصمیم گرفت یک بازی نقش آفرینی ژاپنی بسازد، مردی خلاق و هنرمند در کمپانی اسکوئرسافت (قبل از آنکه با انیکس ادغام شود و به sQUARE eNIX تغییر نام دهد) که پروژه‌اش در ابتدا یک بخش داستانی از قسمت هفتم فاینال فانتزی ۷ بود، اما پروژه او بیش از حد تاریک شناخته شد. پس از مدتی قرار شد که بازی او یک اسپین آف برای بازی موفق دیگر اسکوئرسافت در آن سالها یعنی Chrono Trigger باشد که با این موضوع هم موافقت نشد و بازی او به طور مستقل ساخته شد. در نهایت بازی Xenogears برای کنسول پلی استیشن ۱ عرضه شد و توانست بسیار موفق آمیز ظاهر شود.

بعد از آن تاکاهاشی و چند تن از رفقا، کمپانی بازیسازی خودشان را تاسیس کردند و این بار تحت حمایت دیگر ناشر دنیای بازیسازی یعنی نامکو، سری بازی‌های زنوساگا را برای کنسول پلی استیشن دو عرضه کردند. سه گانه زنوساگا (Xenosaga) از بهترین بازی‌های نقش آفرینی تاریخ پلی استیشن ۲ به حساب می‌آید که البته چندان در ایران دیده نشد و زیر سایه بازی‌های غول دیگری همچون فاینال فانتزی محو شد.

سومین ایستگاه تاکاهشی و دوستانش اما کمپانی نینتندو بود، آنها با حمایت نینتندو سری دیگری از دنیای Xeno خلق کردند که این بار Xenoblade Chronicles نام گرفت و حالا قسمت سوم آن عرضه شده است. اما با توجه به این پیشینه طولانی، آیا باید از تجربه این بازی واهمه داشته باشیم و تصور کنیم که اگر یکراست سراغ Xenoblade Chronicles جدید برویم، قرار نیست چیزی از داستان بازی بفهمیم؟

پاسخ به پرسش بالا که احتمالا سوال بسیاری از گیمرها است در یک کلمه نهفته است: خیر! در واقع باید گفت سازندگان آنقدری در روایت قصه جدید دنیای زنوبلید مهارت داشتند که توانستند با یک تیر، دو نشان بزنند. Xenoblade Chronicles 3 برای گیمرهای قدیمی و آشنا با این مجموعه حکم دیداری مجدد با یک الماس را دارد و برای کسانی که با این سری هم آشنا نیستند، حکم کشف یک معدن الماس را دارد! اگرچه طبیعتا توصیه می‌شود که هر دو نسخه قبلی (که اتفاقا برای کنسول نینتندو سوییچ موجود هستند) را امتحان کنید تا با شخصیت‌ها و دنیای بازی بهتر آشنا شوید ولی مجدد تاکید می‌شود که الزامی برای تجربه این بازی‌ها وجود ندارد و Xenoblade Chronicles 3 خودش به تنهایی، یکه‌تازی می‌کند.

داستان بازی نبرد دو سرزمین خیالی را به تصویر می‌کشد که معلوم نیست چرا در حال جنگ هستند. در واقع سربازان دو جبهه هم دقیقا نمی‌دانند چرا در حال جنگیدن با یکدیگر هستند و نکته جالب اینجاست که این سربازان، افرادی عادی نیستند. در این جهان خیالی، هر سرباز پس از مرگش به زندگی برمی‌گردد تا دوباره به جنگ و وظیفه خود ادامه دهد و همه آنها نهایتا ده سال عمر دارند تا بتوانند در این جنگ شرکت کنند.

مدت زمان بازی

داستان اصلی: 100 ساعت
ماموریت‌های فرعی: 150 ساعت

داستان بازی روایتگر دو گروه سه نفره، از هر دو جبهه جنگی است. دو گروهی که در واقع دشمن یکدیگر هستند ولی تصمیم می‌گیرند این دشمنی‌ها را موقت کنار گذاشته تا از راز این جنگ ابدی که نه منشا مشخصی دارد و نه هدف معلوم شده‌ای، پرده بردارند. آنها در مسیری که پا پیش می‌گذارند، مسائل عجیب و غریب و مهمی را می‌فهمند که می‌تواند در کل این نبرد بزرگ تاثیر بگذارد و مسیر آن را به کلی دگرگون سازد.

این دو کشور ویژگی‌های خاص خودشان را دارند، یکی از آنها کشوری است فناورمحور و با تکنولوژی سر و کله می‌زند و ادوات جنگی پیشرفته‌ای دارد و دیگری به جای سرک کشیدن به علم و فناوری، روی موضوعاتی مانند سحر و جادو کار کرده و در واقع شاهد نبرد علم در برابر جادو هستیم! نکته دیگری که باید حتما به آن اشاره کنم اینست که داستان اصلی حول محور شش شخصیت برمی‌گردد اما تعداد قهرمانان بیشتر از این حرف‌ها است و حداقل دو برابر می‌شود، این شما هستید که انتخاب می‌کنید قهرمانان چطور پیشروی کنند.

اولین نکته‌ای که در حین تجربه Xenoblade Chronicles 3 حس می‌شود، بی‌شک گرافیک قدرتمند آن برای کنسول نینتندو سوییچ است که در هر دو حالت دستی و روی داک، کیفیت خود را تا جای ممکن حفظ می‌کند و لگ و افت فریم با خود به همراه ندارد. در حالت دستی کیفیت روی 720 ثابت مانده و در حالت بازی در تلویزیون نیز نگرانی بابت افت کیفیت ۱۰۸۰ وجود ندارد. گرافیک بازی و جهان پهناور آن، Xenoblade Chronicles 3 را به یکی از برترین بازی‌های نینتندو سوییچ از نظر فنی تبدیل می‌کند، هرچند این موضوع با لودینگ‌های نسبتا طولانی همراه است که شاید کمی آزاردهنده باشد.

اما این نگاه اول هر گیمر به دنیای زنوبلید خواهد بود و پس از تجربه‌ای یکی دو ساعته، بی‌شک مسحور داستان بازی و نحوه روایت آن خواهد شد. Xenoblade Chronicles 3 از آن بازی‌هایی است که در دو ساعت اول تجربه آن، نزدیک به یک ساعت کات سین وجود دارد و روایت سینماتیکی را عرضه می‌کند. سازندگان، داستان خود را ذره ذره روایت می‌کنند و به تک تک شخصیت‌های بازی، از شش قهرمان اصلی گرفته تا دشمنان بازی، فرصت می‌دهند تا خودشان را نشان دهند. شخصیت پردازی در Xenoblade Chronicles 3 آدم را یاد فاینال فانتزی ۷ و کاراکترهای محبوبش می‌اندازد که هر یک خصیصه و ویژگی خاص خود را داشتند و حتی دشمنی مثل سفیروث نیز، شخصیت پردازی کامل و منحصر به فردی داشت. Xenoblade Chronicles 3 نیز با استفاده از همان فرمول موفق آمیز، توانسته کاری محشر ارائه کند و مطمئن باشد که قهرمانانش، از آن شخصیت‌های به یاد ماندنی در تاریخ بازی‌های نقش آفرینی خواهند بود.

شما در Xenoblade Chronicles 3 قرار نیست از همان ابتدای راه با تمام شخصیت‌ها آشنا شوید و پیشینه آنها را نیز بفهمید. حتی بازی از آن قماش بازی‌هایی نیست که اطلاعات اضافی را در اینور و آنور جهان پهناور خود مخفی کرده باشد تا با جستجوی بیشتر، به رمز و راز کاراکترها پی ببرید. همانطور که گفته شد سازندگان هیچ عجله‌ای برای پرورش شخصیت‌های ناب خود ندارند و در خلال داستان اصلی و برخی ماموریت‌های جانبی، سعی می‌کنند تا پیشینه شخصیت‌های اصلی قهرمان و دشمنان آنها را نشانمان دهند. بازی بارها و بارها به فلش بک منجر می‌شود و خط ارتباطی که بین روایت گذشته و حال وجود دارد، در ابتدا کمی گنگ به نظر می‌رسد اما کم کم پررنگ شده و تبدیل به یک پکیج کامل از یک «قصه سرایی بی‌نظیر» خواهد شد.

مطلب پیشنهادی
فرسنگ‌ها زیر انتظارات
بررسی بازی Skull and Bones

مفاهیمی که در Xenoblade Chronicles 3 بیان می‌شود شبیه به یک کلاس درس فلسفه و اخلاق است. زنوبلید نگاهی سطحی به قصه ندارد و از آن فقط برای پیشبرد بازی استفاده نمی‌کند بلکه سعی می‌کند مفاهیمی را به گیمر یادآوری کند و او را به تفکر وادار کند. درکی که کاراکترها از جهان عجیب و غریب خود دارند، پر از استعاره از دنیای کنونی خودمان است. جهان زنوبلید می‌خواهد یادمان بیندازد که برای چه به این دنیا آمدیم، هدفمان از زندگی کردن چیست و حاکمان چه بلایی سر این هدف والا آورده‌اند.

داستان قوی در کنار گرافیک هنرمندانه بازی، یک گیم پلی جذاب و درگیرکننده را کم دارد؛ موضوعی که بازهم خوشبختانه در Xenoblade Chronicles 3 رعایت شده و شاهد یک گیم‌پلی خلاقانه در یک عنوان JRPG هستیم. سه کلاس و چندین زیرمجموعه در بازی وجود دارد که می‌توانید شخصیت‌های مختلف را به این کلاس‌ها مجهز کنید و به عنوان مثال آنها را در نقش Healer (یا همان درمان کننده) به رشد برسانید. خوشبختانه همه کاراکترها می‌توانند دائم و در لحظه کلاس خود را عوض کنند و با یک مدیریت درست، می‌توانید همه شخصیت‌ها را تبدیل به کاراکترهایی همه فن حریف کنید که تمام هنر و فنون را بلد هستند.

چرا از واژه هنر استفاده کردم؟ دقیقا خود بازی از واژه ART برای حملات ویژه شخصیت‌ها استفاده کرده و به نظرم ترجمه آن به عبارت «هنر» کاملا ملموس باشد چرا که هر شخصیت هنر رزم مخصوص به خودش را دارد، این هنرها در ابتدا کم هستند و ذره ذره و با پیشرفت، به قدرت و تعداد آنها افزوده می‌شود.

Xenoblade Chronicles 3 سعی کرده یک بازی نقش آفرینی ژاپنی تمام عیار باقی بماند اما از آنسو تلاش داشته تا تبدیل به یک بازی سنتی و کلاسیک این سبک هم نشود و بتواند مثل طعم یک «پیتزا ایتالیایی» همه را راضی نگه دارد! این کار هنرمندانه توسط تیم بازیسازی صورت گرفته و آنها ترکیبی از اکشن-نقش آفرینی را در میادین نبرد Xenoblade Chronicles 3 خلق کردند که هم سرعت مبارزات را بالاتر ببرد و آنها را کسل کننده نکند و هم مکانیزم مبارزات را طوری طراحی کردند که بازی تبدیل به یک اثر اکشن تمام عیار نشود و المان‌های نقش آفرینی خود را حفظ کند. سوییچ کردن بین شخصیت‌ها در نبرد و تنظیماتی که پیش از آغاز هر جنگ و حتی در حین مبارزه توسط گیمر صورت می‌گیرد، گیم‌پلی را تبدیل به اثری درگیرکننده کرده که برای موفق شدن در آن نیاز به فکر و چیدن استراتژی است و نمی‌توان با زدن پیاپی دکمه‌های کنترلر، امیدی به موفقیت داشت. هرچند این نوید را باید بدهم که سازندگان خیال گیمرهایی که قصد لذت از داستان جادویی بازی دارند را راحت کرده و بخش Story Mode را برای آنها گذاشته تا با ذهنی آسوده، به تجربه Xenoblade Chronicles 3 بپردازند.

موضوع لول آپ در بازی‌های قبلی سری زنوبلید، گاه تبدیل به معضل بغرنجی می‌شد که گیمر را به شدت به چالش می‌انداخت. نحوه این لول آپ‌ها و سیستم تنظیمات آن به کلی دستخوش تغییر شده و سازندگان کاری کردند که با انجام ماموریت‌های اصلی و فرعی، بتوان به قدرت کافی رسید و بازیکنان را مجبور به گشت و گذار بیخود برای کسب مهارت و قدرت بیشتر در دنیای بازی نمی‌کنند. ماموریت‌های اصلی که در شش مرحله (لوکیشن) روایت می‌شود و ماموریت‌های فرعی نیز به مراحل خسته‌کننده‌ای تبدیل نشده‌اند و پیگیر شدن آنها، هم باعث غرق شدن بیشتر در داستان بازی و هم باعث کسب مهارت‌های جدید و رسیدن به برخی اسلحه‌ها و آیتم‌های باحال می‌شود! در کل هنگامی که در دنیای بازی مشغول جستجو هستید، می‌توانید نقاط مختلفی را کشف کنید و از این طریق EXP و Spirit Points به دست بیاورید

بازی به دو صورت دوبله انگلیسی و ژاپنی در دسترس همگان قرار گرفته و مثل همیشه شخصا توصیه می‌کنم که تجربه یک بازی ژاپنی را حتما با صدای اصلی خودشان سپری کنید، هرچند اگر بخواهیم منصف باشیم صداپیشگی انگلیسی بازی نیز تمام و کمال است و حتی لیپ‌سینک (نحوه حرکت لب‌های کاراکترها) در حین دوبله انگلیسی رعایت شده است. در کنار صداگذاری کامل بازی نباید از موسیقی شگفت انگیز این اثر غافل شد که همواره امضای ثابت آن بوده است. در قسمت سوم هم مانند هر دو قسمت قبل، با قطعات موسیقی جادویی همراه هستیم که چه در حین کات سین‌ها و چه نبردها، با روح بازی همخوانی دارد.

به نظر من می‌توان در دنیای بازی تا چند ماه زندگی کرد و از آن خسته نشد، گیم پلی بازی برای تکمیل شدن کامل به بیش از ۱۰۰ و یا حتی ۱۵۰ ساعت زمان نیاز دارد و این حجم از محتوای فاخر و البته سرگرم کننده درون یک بازی، بدجوری جای تحسین دارد.

مطلب پیشنهادی
دراما در مدرسه
بررسی بازی Persona 3: Reload

قرار است سناریوهای داستانی جدیدی به بازی اضافه شود و نینتندو و تیم سازنده بازی حالا حالاها برای خریداران برنامه دارند. آنها در قسمت دوم هم ثابت کردند که در زمینه عرضه نسخه‌های الحاقی تبحر خاصی دارند (بسته الحاقی بازی دوم آنقدری بزرگ بود که به صورت یک بازی مجزا هم عرضه شد!) و حالا به نظر می‌رسد همین سیاست در قسمت سوم هم تکرار می‌شود.

با توجه به پایان بندی بازی، می‌توان گفت که مانند زنوساگا، حالا زنوبلید هم تبدیل به یک سه‌گانه موفق در ژانر نقش آفرینی ژاپنی شد و به تمام سوالات هواداران پاسخ درست و شفافی ارائه داد. بازی‌های زنوبلید توانستند جهانی را خلق کنند که فراموش کردن آن کار آسانی نیست و حالا که به نظر می‌رسد داستان آن تمام شده (فعلا خبری از ساخت قسمت چهارم نیست) بهترین وقت است که به این دنیا سر بزنید، از نسخه یک تا همین نسخه جادویی قسمت سوم، بازی‌ها را تجربه کنید و لحظات شگفت انگیزی را برای عمر باارزش خود رقم بزنید!

خلاصه بگم که...

بازی Xenoblade Chronicles 3 هم برای دوستداران قبلی این بازی‌ها و هم تازه‌واردها، کلی حرف برای گفتن دارد. بازی یک نقش آفرینی ژاپنی تمام عیار است که ضمن حفظ المان‌های کلاسیک این سبک، نوآوری در آن تزریق کرده تا سرعت بازی و مبارزات نفس‌گیر‌تری درست شود. گرافیک و موسیقی بی‌نظیر در کنار داستان سحرامیز، کاری کرده که با یکی از بهترین بازی‌های نقش آفرینی چند اخیر روبرو باشیم.

می‌خرمش...

اگر علاقه‌مند به بازی‌های نقش آفرینی هستید، ندیدن این گوهر تابناک ظلم به خودتان است. اگر به این بازی‌ها چندان علاقه ندارید هم، تجربه سه‌گانه زنوبلید می‌تواند تا حد زیادی نظرتان را تغییر دهد. ضمنا اگر اساسا به وجود داستان قوی در بازی اعتقاد دارید، Xenoblade Chronicles 3 شما را کاملا مبهوت خود می‌کند.

نمی‌خرمش...

عمر آدمی با ارزش است، برای این یکبار زندگی که در این جهان می‌کنیم، ارزش قائل باشیم و آن را با تجربه بازی خفنی مثل Xenoblade Chronicles 3 زیبا کنیم! اما اگر بطالت عمر برایتان در اولویت است، بهتر است بازی را نخرید.

  • امتیاز ویجیاتو95
  • امتیاز
    • عالی
    • خوب
    • متوسط
    • خوب نیست!
    • ضعیف!
    میانگین امتیاز کاربران 8.7
  • امتیاز متاکریتیک89

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (7 مورد)
  • jiqjwhs8enqjo
    jiqjwhs8enqjo | ۱۳ شهریور ۱۴۰۱

    خیلی دوست دارم بازیش کنم اما حیف که سوییچ ندارم.
    کلا خیلی از بازی های jrpg خوشم میاد اما خب نه کنسول دارم نه پی سی:/
    خیلییییی از سیستم کمبت بازی خوشم امدههههههههههههههه
    (عکس پروفایلم رو فقط به خاطر علاقه ام به بقیه بازی های زلدا گذاشتم وگرنه برث اف د وایلد رو بازی نکردم?)

  • 3D Club
    3D Club | ۱۲ شهریور ۱۴۰۱

    ای کاش یه نینتندو سوییچ داشتم . این بازی یه جواهره و واقعا ارزش تجربه داره . باید یه راهی برای تجربه اش رو پی سی باشه ! با استفاده از شبیه ساز میشه ؟ چون بازی سنگینه

    • آرش پارساپور
      آرش پارساپور | ۱۴ شهریور ۱۴۰۱

      والا تست نکردم. اساسا هیچوقت از شبیه سازها استفاده نکردم.

  • AmirS
    AmirS | ۱۲ شهریور ۱۴۰۱

    نویسنده عملا فحش داد به افرادی که بازیش نمی‌خوان بکنند xD

  • Mohammad-Nikhalat-Jahromi
    Mohammad-Nikhalat-Jahromi | ۱۱ شهریور ۱۴۰۱

    بازی خوبی جلوه میکنه ولی به خاطر سختی زیادی که نسبت به فاینال فانتزی داره ، همیشه در خارج از ژاپن کمتر دیده شده یا به اصطلاح آندرریتده

    • آرش پارساپور
      آرش پارساپور | ۱۳ شهریور ۱۴۰۱

      این شماره اصلا سخت نیست.بهت قول میدم

      • mehrta
        mehrta | ۶ آبان ۱۴۰۱

        به خاطر ورود گیمرهای نسل جدید که کم سن و سال هستن ، جامعه گیمری ایران نوب زیاد داره ، اونایی هم که گیمر قدیمی هستن و همچین بازی فاخری رو نمی خوان بازی کنن مثل این می مونه که عمری فیلم دیده و ادعای فیلم بازی داره ولی وقتی ورود می کنی میبینی که یه بی سواده که عمری داشته سینما میرفته فیلم ایرانی میدیده

مطالب پیشنهادی