۱۰ زوج کمیکهای مارول که در دنیای سینمایی استفاده نشدند
گستردگی دنیای مارول اجازه میدهد تا هر نوع شخصیت ظاهراً نامربوط با تمام شخصیتهای دیگر ملاقات و تعامل داشته باشد. فرقی نمیکند دوستان ناسازگار باشند، دشمنان قسم خورده یا معشوقههایی که به یکدیگر نخواهند رسید؛ ...
گستردگی دنیای مارول اجازه میدهد تا هر نوع شخصیت ظاهراً نامربوط با تمام شخصیتهای دیگر ملاقات و تعامل داشته باشد. فرقی نمیکند دوستان ناسازگار باشند، دشمنان قسم خورده یا معشوقههایی که به یکدیگر نخواهند رسید؛ فرصتهای بیانتهایی برای خلق دینامیکهای ویژه بین زوج شخصیتها در تمام گوشههای دنیای مارول دیده میشود.
به تصویر کشیدن این زوج شخصیتها چیزی بود که مارول نمیتوانست به طور کامل از آنها در فیلمها و سریالهای خود بهره ببرد. ضررهای مالی این انتشارات در دهه ۹۰ میلادی باعث شد تا مارول در آستانه ورشکستگی قرار بگیرد و بنابراین این تصمیم گرفته شد تا حقوق ساخت آثار اقتباسی از برخی از مشهورترین داراییهای مارول به دیگر شرکتها فروخته شود. به این ترتیب، سونی حقوق مرد عنکبوتی را به دست آورد، یونیورسال هالک را صاحب شد و فاکس قرن ۲۰ام هم حقوق مربوط به شخصیتهای ایکس من را خرید.
با توجه به این که دیزنی حالا موفق به خرید فاکس قرن ۲۰ام شده و توانسته با شرکتهای صاحب حقوق مرد عنکبوتی و هالک به توافق برسد، پس آیا به این معنی است که این شرکت حالا باید بتواند زوج شخصیتهای کمیکهای خود را به درستی با یکدیگر به تعامل برساند؟
متأسفانه با پاسخ مثبتی برای این پرسش مواجه نخواهیم شد. اگر این توافقات و خریدها زودتر اتفاق میافتاد شاید زوج شخصیتهای کمیکهای مارول امکان ملاقات یکدیگر را در قالب فیلمها و سریالهای دنیای سینمایی میداشتند. اما به دلیل مرگها، ناپدید شدنها و بازنشستگیهای برخی از مهمترین شخصیتهای دنیای سینمایی مارول، احتمالاً غیرممکن باشد که این زوج شخصیتهای محبوب کمیکهای مارول در قالب دنیای سینمایی به تصویر کشیده شوند.
حالا هم در این مطلب قصد داریم به سراغ ۱۰ مورد از این زوج شخصیتهای محبوب و مشهور کمیکهای مارول برویم که تقریباً غیرممکن است از آنها در دنیای سینمایی استفاده شود.
- 1 خطر اسپویل
- 2 ۱۰. دردویل و بلک ویدو
- 3 ۹. ددپول و کاپیتان آمریکا
- 4 ۸. تسکمستر و کراسبونز
- 5 ۷. پانیشر و نورمن آزبورن
- 6 ۶. ددپول و تانوس
- 7 ۵. مرد عنکبوتی و کارنیج
- 8 ۴. آیرون من و ماندارین
- 9 ۳. تانوس و نووا
- 10 ۲. ولورین و کاپیتان آمریکا
- 11 ۱. آیرون من و دکتر دووم
- 11.1 به مطالعه در مورد مارول و شخصیتهایش ادامه دهید
خطر اسپویل
برخی از موارد این مطلب سرنوشت شخصیتهای دنیای سینمایی مارول را لو خواهد داد. اگر دوست ندارید این اتفاق بیفتد، از مطالعه این مقاله صرف نظر کنید.
۱۰. دردویل و بلک ویدو
سریال Daredevil نتفلیکس پیش از کنسل شدنش بعد از سه فصل، توانست دو معشوقه اصلی دردویل را به تصویر بکشد: کارن پیجِ (Karen Page) خبرنگار و الکترا ناچیوس (Elektra Natchios) که نینجای آموزش دیده توسط گروه هند (Hand) بود. منتهی یک رابطه عاطفی که امکان اقتباس از آن وجود نداشت بین مت مورداک و ناتاشا رومانوف یا همان بلک ویدو بود.
این دو قهرمان وقتی در شماره ۸۱ سری اول کمیک Daredevil ملاقات کردند که بلک ویدو توانست دردویل را از غرق شدن پس از شکست خوردن در برابر ویلنی با نام اول (Owl) نجات دهد. پس از این اتفاق، این دو قهرمان در کنار یکدیگر چند بار مبارزه کردند تا این که نسبت به هم علاقهمند شدند؛ به طوری که در شماره ۸۷ و فقط ۶ شماره پس از اولین ملاقاتشان در دنیای کمیکها با همدیگر به سان فرانسیسکو رفتند تا در آن جا با جرم و جنایت مبارزه کنند. در نهایت این زوج مارول از هم جدا شدند اما با یکدیگر دوست باقی ماندند.
متأسفانه معرفی مجدد مت مورداکِ چارلی کاکس در فیلم Spider-Man: No Way Home به قدری دیر بود که او نتوانست با ناتاشا رومانوف اسکارلت جوهانسون که در فیلم Avengers: Endgame خودش را فدا کرده بود ملاقات کند.
۹. ددپول و کاپیتان آمریکا
ددپول با وجود ریشههای کانادایی خود احترام بسیار زیاد و غیرقابل انتظاری نسبت به کاپیتان آمریکا دارد و این احساس اکثراً دو طرفه است. با این که این دو قهرمان، شخصیتها، اهداف و روشهای تقریباً متضادی با یکدیگر دارند اما درون یکدیگر چیزی را میبینند که ارزش تحسین دارد.
وید ویلسون به کاپیتان آمریکا به چشم یک الگو نگاه میکند، یک سرباز که مثل خودش توسط دولت، قدرتهای آزمایشگاهی به دست آورده است ولی او از این تواناییها با مسئولیت و به عنوان یک رهبر استفاده میکند. استیو راجرز نیز احساس همدردی با وید میکند و متوجه ضربهها و سختیهایی است که در تبدیل شدن به ددپول کشیده.
البته این زوج مارول یک دوستی بینقص ندارد. آنها در طی ران جو کِلی کمیک Deadpool (اولین سری آنگوینگ این شخصیت) با یکدیگر مشکل پیدا میکنند. با این وجود ددپول و کاپیتان آمریکا در مواقع زیادی با یکدیگر همکاری کردند و مزدور حراف مارول حتی در خط یک داستانیِ بدنام به طور ناخواسته به سمت کاپیتان آمریکای هایدرا کشیده شد.
حتی اگر ددپول بتواند در نهایت وارد دنیای سینمایی مارول شود، خط داستانی استیو راجرز به پایان رسیده و به نظر دوستی این زوج فقط در صفحات کمیکهای مارول باقی میماند.
۸. تسکمستر و کراسبونز
براک روملو (Brock Rumlow) یکی از ترسناکترین و تیرهترین ویلنهای کاپیتان آمریکا بود که از دوران جوانی مسیر خلاف را پیش گرفته بود. با الهام گرفتن از الگوی خود، رد اسکال (Red Skull)، او رهبری یک گروه از نئو نازیها با نام سویج کریمز (Savage Crims) را برعهده داشت تا این که تسکمستر (Taskmaster) براک را زیر پر و با خود گرفت و او را آموزش داد تا به یک آدمکش مرگبار با نام کراسبونز (Crossbones) تبدیل شود.
کراسبونز به عنوان یک آنتاگونیست ثانویه در فیلمهای Captain America: The Winter Soldier و Captain America: Civil War حضور داشت و ایفای نقش او برعهده فرانک گریلو بود. داستان اوریجین نقل شده برای این نسخه کراسبونز هیچ ارتباطی با تسکمستر را نشان نمیدهد. به جایش او در یک نبرد آسیب دید تا هویت کراسبونز را به خود بگیرد. در نهایت نیز در آغاز وقایع فیلم Captain America: Civil War طی یک انفجار کشته شد.
نسخه دنیای سینمایی مارول تسکمستر هم سالها بعد و در فیلم Black Widow (کمی پس از وقایع فیلم Captain America: Civil War) حضور پیدا کرد. این نسخه تسکمستر به عنوان دختر ژنرال دریکوف (Dreykov) معرفی شد که پس از تلاش بلک ویدو در به قتل رساندن پدرش آسیب دیده بود و نمیتوانست صحبت کند.
با یک اقتباس غیروفادارانه و خیلی دور از تسکمستر کمیکها، این نسخه از تسکمستر نه یک رهبر بلکه بیشتر یک شاگرد است و امکان آموزش دیدن کراسبونز توسط او وجود ندارد.
۷. پانیشر و نورمن آزبورن
پانیشر به عنوان یک ارتش تک نفره که به دنبال جنگی مرگبار علیه جرم و جنایت است، عموماً تمرکز خود را روی خیابانها میگذارد تا هدف قرار دادن سوپرویلنها. این ویژگی به خاطر خود پانیشر است تا هر چیز دیگر؛ چرا که در غیر این صورت روشهای مرگبار او و عزم راسخش باعث میشود تا شخصیتهای با ارزشی که در برابرش قرار میگیرند از بین بروند.
با این وجود، پانیشر رفتار خود را در طی رویداد Dark Reign تغییر داد و توجهش به نورمن آزبورن (Norman Osborn) یا همان گرین گابلین (Green Goblin) جلب شد. در این مقطع، آزبورن موقعیت ریاست امنیت ملی را برعهده داشت و از جایگاهش برای جایگزین کردن اونجرز و ایکس من با گروههای متشکل از سوپرویلنهای خود استفاده کرد.
البته فرانک کسل در رسیدن به هدف خودش ناموفق بود و توسط پسر ولورین، داکن (Daken)، که در آن مقطع پدرش را زندانی کرده بود، کشته شد. هر چند پانیشر به طور بحث برانگیزی به عنوان فرانکن کسل (Franken-Castle) احیا شد.
نورمن آزبورنِ مشهورِ ویلم دفو در فیلم Spider-Man: No Way Home دوباره به سینماها بازگشت و توسط جادوی دکتر استرنج پا به دنیای سینمایی مارول گذاشت. به عنوان یک شخصیت جدید در این دنیا، سخت است بتوان تصور کرد او میتوانست به ریاست سازمان امنیت ملی برسد. از طرف دیگر، این نسخه گرین گابلین در انتهای فیلم دوباره از دنیای سینمایی مارول خارج شد. تمام این اتفاقات هم در حالی رقم خوردند که پانیشر جان برنثال حتی در دنیای سینمایی مارول حضور ندارد.
۶. ددپول و تانوس
رابطه پیچیده ددپول با مرگ یکی از ویژگیهای خاص شخصیت او در طول زمان بوده است. عامل التیام پیشرفته وید ویلسون کشتن او را تقریباً غیرممکن جلوه میدهد اما او از زندگیش نیز لذت چندانی نمیبرد.
چیزی هم که باعث پیچیدهتر شدن اوضاع میشود این است که مرگ برای ددپول صرفا یک مفهوم در زندگی نیست بلکه یک وجودیت فیزیکی محسوب میشود که وید از نظر عاطفی به او علاقهمند شده است.
عامل التیام ددپول یک مانع بزرگ در این رابطه به حساب میآید اما مانع بزرگتر برای مزدور قرمزپوش مارول یک رقیب عشقی است: تانوس. تایتان دیوانه نیز یک موجود قدرتمند است که نسبت به مرگ احساس علاقه میکند و از قرار گرفتن ددپول در مسیر رسیدن به عشقش خشمگین است.
دلایل فراوانی برای ممکن نبودن استفاده از این زوج شخصیت به شکل کمیکها در دنیای سینمایی مارول وجود دارد. مهمترینِ آنها این است که اولاً شخصیت مرگ اصلاً در دنیای سینمایی مارول مورد استفاده قرار نگرفته است تا تبدیل به معشوقه تانوس (و ددپول در صورت حضور) شود. دوماً هم تانوس در فیلم Avengers: Endgame کشته شد.
۵. مرد عنکبوتی و کارنیج
با وجود این که کارنیج بیشتر در رقابت با ونوم دیده میشود یا در سری کمیکهایی مثل Carnage: USA در نقش محوری قرار میگیرد اما این شخصیت در کمیکهای اسپایدرمن به مخاطبان معرفی شد. کارنیج قرار بود تا جایگزین ونوم به عنوان یک سوپرویلن شود که روز به روز جنبههای آنتیهیرویی او بیشتر نمایان میشد.
اگر ونوم یک انعکاس تاریک از مرد عنکبوتی باشد، کارنیج از آن هم تاریکتر است: یک قاتل روانی که هیچ تعریفی از اخلاقیات برایش قابل درک نیست. شکست دادن کارنیج برای اسپایدی معمولاً آن قدر سخت است که نیاز به کمک ونوم برای انجام این کار دارد.
هر چند در طول زمان، این شخصیت بیشتر تبدیل به یکی از ویلنها ونوم شده است چرا که ادی براک ارتباط شخصیتری نسبت به پیتر پارکر با کلتوس کسدی دارد. با این اوصاف مرد عنکبوتی هنوز هم در اکثر موارد با حضور براک در برابر کارنیج قرار میگیرد.
در دنیای فیلمها، کارنیج در Venom: Let There Be Carnage برای اولین بار پا به سینما گذاشت؛ در فیلمی که اوریجین و مرگ او را به تصویر کشید، آن هم بدون این که اثری از اسپایدرمن باشد. سکانسهایش پس از تیتراژ Venom: Let There Be Carnage و Spider-Man: No Way Home اوضاع آینده ونوم در کنار مرد عنکبوتی پیچیده را کردند ولی احتمالاً هیچ گاه این فرصت پیش نیاید که کارنیج را در برابر اسپایدی ببینیم.
۴. آیرون من و ماندارین
انتظارات زیادی نسبت به اکران فیلم Iron Man 3 با حضور ماندارین (Mandarin) با ایفای نقش بن کینگزلی مشهور وجود داشت. در کمیکها، ماندارین به عنوان دشمن اصلی مرد آهنی و مسئول اوریجین او محسوب میشود.
ماندارین به وانگ چو (Wong-chu) دستور داده بود تا تونی استارک را بدزدد. در این مقطع بود که استارک با استفاده از منابعی که در اختیارش بود توانست اولین زره آیرون من را بسازد و از دست ربایندگان خود فرار کند. این اتفاق با حذف شدن ماندارین در اولین فیلم Iron Man رقم خورد.
در نهایت نیز طرفداران از رویکرد Iron Man 3 ناامید شدند چرا که ماندارین این فیلم در واقع یک شخصیت خیالی درون دنیای سینمایی بود که نقشش توسط یک بازیگر با نام ترور ایفا میشد. مارول این فرصت را پیدا کرد تا در فیلم Shang-Chi and The Legend of The Ten Rings اشتباه خود نسبت به ماندارین را اصلاح کند.
هر چقدر که این تصحیح به درستی انجام شده بود اما فرصت رو در رو شدن ماندارینِ تونی لیانگ با مرد آهنی رابرت داونی جونیور گذاشته بود. خود آیرون من در فیلم Avengers: Endgame جانش را فدا کرد و ماندارین هم در نقطه اوج Shang-Chi and The Legend of The Ten Rings.
۳. تانوس و نووا
نووا کورپز (Nova Corps) گروهی از شبه نظامیان سابق فضایی هستند که تبدیل به نیروی پلیس بین کهکشانی شدند و از سیاره زاندار (Xandar) ریشه میگیرند. ریچارد رایدر (Richard Rider) انسانی بود که توانست نیروی نووا را به دست بیاورد و با همین عنوان به فعالیت بپردازد. به عنوان یک نیروی پلیس فضایی، رایدر به همراه دیگر اعضای نووا کورپز با انواع تهدیدهای کیهانی رو به رو شدند. یکی از آنها تانوسی بود که خشمش در دنیای سینمایی مارول هم حس شد.
کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی به عنوان فیلمنامه نویسان Avengers: Infinity War در یک مصاحبه در سال ۲۰۱۹ درباره ایده آغاز این فیلم که دور ریختند صحبت کردند. در آن ایده دور ریخته شده، تانوس با استفاده از سنگ قدرت، نووا کورپز را سلاخی میکرد. منتهی یک نفر، ریچارد رایدر، جان سالم به در میبرد و به قهرمانان زمین در مورد حمله تایتان دیوانه هشدار میدهد. نقش این قاصد در نهایت به هالکی رسید که پس از حمله تانوس به سفینه ثور فرار کرد. به سلاخی زاندار نیز به عنوان یک رویداد آفاسکرین اشاره میشود.
ظاهراً نسخه دنیای سینمایی مارولِ تانوس با نووا کورپز در مقطعی درگیر شده است اما مخاطبان هیچگاه نتوانستند مبارزه این دشمنهای خونین را تماشا کنند.
۲. ولورین و کاپیتان آمریکا
همانند ددپول، هر دوی کاپیتان آمریکا و ولورین نیز توسط دولت تبدیل به سلاح شدند. لوگان برای تمام طول عمرش با جنگ آشنا بوده و در طی جنگ جهانی دوم با استیو راجرز ملاقات کرده است. به این ترتیب این دو شخصیت تاریخچه مشترک مخصوصی با یکدیگر دارند.
ولورین در برابر غرایز رهبری کاپیتان آمریکا یک جنگجوی تکرو محسوب میشود ولی یک احترام متقابل و درک قوی بین این زوج شخصیت مارول وجود دارد؛ به طوری که لوگان در طی رویداد Civil War به جبهه استیو راجرز پیوست.
هر چند دیزنی و مارول تلاش خواهند کرد تا یک نسخه از ولورین را وارد دنیای سینمایی مارول کنند (با وجود این که هیو جکمن برای آخرین بار در سال ۲۰۱۷ و در فیلم Logan به ایفای نقش ولورین پرداخت) اما برای توسعه رابطه لوگان با استیو راجرز فرصتی باقی نمانده است. داستان استیو راجز در فیلم Avengers: Endgame به پایان رسیده و او عنوان کاپیتان آمریکا را به سم ویلسون منتقل کرده است. اگر قرار بود تا این زوج شخصیت تاریخچه مشترکی با هم داشته باشند، ولورین باید سالها پیش در دنیای سینمایی مارول معرفی میشد.
۱. آیرون من و دکتر دووم
در داستانی شبیه به Superior Spider-Man (یک خط داستانی که در آن دکتر اختاپوس کنترل بدن پیتر پارکر را به دست گرفته بود)، دکتر دووم (Doctor Doom) هنگامی که تونی استارک به کما رفته بود هویت مرد آهنی را برای خود کرد.
دوران فعالیت دکتر دووم به عنوان آیرون منِ بدنام نسبتاً کوتاه بود و پر بود از ناراحتی و کینه ورزی از طرف قهرمانها و ویلنها. اما همین دوره کوتاه شباهتهایی بین این زوج شخصیت مارول را نمایان کرد تا مخاطبان به این فکر فرو بروند که شاید آیرون من و دکتر دووم آن قدرها هم از همدیگر متفاوت نباشند.
هر دوی این شخصیتها به شدت ثروتمند و نابغه هستند که قدرتها و تأثیرگذاری خود را از درون یک زره آهنین به دست میآورند. با وجود این که دکتر دووم عموماً به عنوان یک سوپرویلن شناخته میشود ولی با برخورداری از ابهامات اخلاقی و تراژدیها تبدیل به چیزی بیشتر از یک زورگوی دو بُعدی میشود.
ویکتور ون دووم (Victor Von Doom) آن قدر شخصیت جذاب و خاصی است که نمیتوان از آن در دنیای سینمایی مارول استفاده نکرد. اگر تونی استارک رابرت داونی جونیور هنوز هم در این دنیا حضور میداشت، فرصت فوق العادهای برای کند و کاو دینامیک بین این قهرمان و این ویلن پیش میآمد تا شباهتها و تفاوتهای این شخصیتها نمایان شوند.
به مطالعه در مورد مارول و شخصیتهایش ادامه دهید
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به نظر من یکی از بهترین زوج ها ددپول و مرد عنکبوتی است که امیدوارم در آینده شاید همچین چیزی رو ببینیم
فقط یک کلمه میتونم بگم......دیزنی
جدی چقدر پتانسیل و ایده پشت اینا هست اگه استفاده بشن
زوج دد پول و کاپیتان خیلی جالب میشد?
وید ویلسون?
عه اینم ویلسونه