نقد سریال The Lord of the Rings | قسمت ششم
قسمت ششم «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت» با عنوان «Udûn» یا جهنم، چندین داستان فرعی سریال را با هم ادغام میکند تا نمایشی پر از اکشنِ هیجانانگیز داشته باشد. بنابراین، من به نوبه خود فکر میکنم ...
قسمت ششم «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت» با عنوان «Udûn» یا جهنم، چندین داستان فرعی سریال را با هم ادغام میکند تا نمایشی پر از اکشنِ هیجانانگیز داشته باشد. بنابراین، من به نوبه خود فکر میکنم که این اپیزود بهترین قسمت از حلقههای قدرت تا کنون بوده است. در بُعد بصری، سریال با رسیدن اولین نبرد یک گام به جلو برمیدارد، در داستان شروع به شفافتر کردن همه چیز میکند و همچنین قصه بسیار متمرکزتری را ارائه میدهد، که گیلاس روی کیک آن برخورد خوب با شخصیتها و برخی دیالوگها است. در ادامه با نقد سریال The Lord of the Rings همراه ویجیاتو باشید.
بر کسی پوشیده نیست که نیمه اول سریال «حلقههای قدرت» با انتقادات شدیدی مواجه شد. انتقادات درستی که شاه کلید آن وجود چنین پرسشهایی بود: چرا این همه شخصیت بدون پرداخت در سریال وجود دارد؟ این داستانهای از هم گسسته چگونه به هم مرتبط میشوند؟ یا از اساس مقصد نهایی این روایت کجاست؟ خوشبختانه، قسمت ششم سعی میکند تا اندازهای به آن سوالاتی که ذهن مخاطبان را آزار میداد پاسخ دهد.
اپیزود هفته گذشته حلقههای قدرت ظاهراً پایان داستانسرایی طولانی سریال در نیمه اول آن بود، با این تفاسیر قسمت جدید لحظهای برای نفس کشیدن به مخاطب نمیدهد و او را در بیشتر زمان اجرا سرخوش پای کار نگه میدارد. این یعنی بر خلاف قسمتهای قبل اینبار هیچ جابهجایی بین خطوط داستانی، شخصیتهای جانبی غیرضروری و البته گفت و گوهای بدون خاصیت طولانی وجود ندارد. این اپیزود شامل شصت دقیقه اکشن و احساسات خام است که طرفداران را به یاد ارباب حلقههایی میاندازد که میشناسند و دوست دارند.
و جالب اینجاست که این فقط روایت نیست که در قسمت شش بهبود یافته، بلکه هم کارگردانی و هم فیلمبرداری نیز در سطح دیگری قرار دارند و برخی از همهجانبهترین و هیجانانگیزترین سکانسها را در کل سریال تا کنون ساختهاند. صحنههای متعددی در این اپیزود وجود دارند که تنها در یک فیلم بلاکباستر گران قیمت قابل مشاهده هستند؛ و این خود ثابت میکند که از بودجه ۱ میلیارد دلاری سریال در این قسمت بهخوبی استفاده شده است.
قسمت شش همچنین اولین تلاش کارگردان «شارلوت براندستروم» فرانسوی سوئدی را در پشت دوربین نشان میدهد و سبک پویای او تا این لحظه بر دو کارگردان دیگر در این سریال برتری قابل لمسی داشته است. روشی که او سکانسهای مبارزه (و حتی لحظات آرامتر) را زنده میکند، دقیقاً همان چیزی است که سریال در قسمتها پیش از دست داده بود، و مشارکت او در قسمت هفته آینده مطمئناً باید اندکی امید به آینده را در دل همه طرفداران سریال زنده کند.
بدون شک اپیزود ششم حلقههای قدرت یک نبرد بدون توقف است که میخواهد مخاطب را به شور و شوق بیاورد؛ و موفق به این کار نیز میشود. بنابراین، تقریباً خندهدار است که سازندگان با چنین محتوا و فضایی برای خلق هیجان، لحن قسمتهای قبلی را بسیار کند تنظیم میکردند، در حالی که این قسمت تقریباً چیزی جز اکشن نیست و بیشتر شخصیتهای اصلی را گرد هم میآورد.
چیزی که مبارزه را در این اپیزود سرگرمکنندهتر میکند این است که محوریترین شرور تا کنون، یعنی آدار (جوزف ماول) نیز در مرکز آن حضور دارد. تماشای او در هر زمان که روی صحنه دیده میشود، بسیار جذاب است و موفق میشود هم آسیب پذیر و هم ترسناک به نظر برسد.
در این میان، نبرد بین انسانها، اِلفها و اورکها به ایجاد یک اپیزود هیجانانگیز و همزمان دراماتیک کمک میکند که احتمالاً قسمت مورد علاقه بسیاری از بینندگان خواهد بود. اما در حالی که اکشن در بیشتر زمان این قسمت اتفاق میافتد، ولی سرعت آن بسیار خوب است و لحظات پیروزی و باخت با یکدیگر در هم تنیده شدهاند. اگرچه، در برخی از لحظات سازندگان سعی میکنند این اپیزود را بیش از حد شاعرانه جلوه دهند. مانند صحنهای که تئو از مادرش برونوین میخواهد شعری را تکرار کند که در کودکی به او گفته بود.
اما بیش از هر چیز، قسمت ششم حلقههای قدرت به اسماعیل کروز کوردووا و نازنین بنیادی در نقش آروندیر و برونوین تعلق دارد. اما چرا؟ چون روایت خاص آنها نیروی محرکه داستان این هفته است و هر دو بازیگر در راس اجرای بهتر خود قرار دارند. جوزف ماول نیز بار دیگر در نقش آدار به شکلی عالی میدرخشد، که این هفته به شخصیت او مطالب بسیار بیشتری داده میشود و او را از یک شرور تا حدودی عمومی به یک آنتاگونیست چند لایه تبدیل میکند که بیشتر داستان این قسمت حول محور اوست. دیدن اینکه این شخصیتها (و بازیگران) از تمام پتانسیل خود استفاده میکنند، به جای اینکه به عنوان چهرههای مکمل در داستانی بسیار گستردهتر کنار گذاشته شوند، به شدت خوشحالکننده است.
مشکل واقعی که این قسمت از آن رنج میبرد، در واقع چیزی است که به دلیل روایت متمرکزتر در این اپیزود گنجانده نشده است. شخصیتهایی مانند الروند (رابرت آرامایو) و سلبریمبور (چارلز ادواردز) نقش بزرگی در قسمت هفته گذشته بازی کردند، با این حال آنها به طور کامل از ورود به این قسمت حذف شدهاند. چیزهای زیادی برای کاوش در داستانهای مربوطهشان باقی مانده است، و برای سریال بسیار دشوار خواهد بود که در دو قسمت باقیمانده به قصههای فرعی خود زمان کافی برای نمایش بدهد. این همان مشکلی است که از ابتدا گریبان سریال را گرفته و به دلیل فیلمنامه بدون چارچوب به یک حفره بزرگ تبدیل شده است.
با این تفاسیر در نهایت، قسمت جدید حلقههای قدرت با توجه به تمام ضعفهای گذشتهاش یک سورپرایز بسیار دلپذیر بود. مطمئناً مدتی طول کشید تا به این نقطه برسد، اما نیمه دوم این فصل در حال شکل گیری است تا شامل یک سناریو پر اکشن باشد که طرفداران ارباب حلقهها می توانند به طور کامل از آن لذت ببرند. تاثیرگذاری این چند قسمت اخیر مسلماً تمام مشکلاتی را که در طول سفر برای رسیدن به اینجا به وجود آمد برطرف نمیکند، اما اکنون که اینجا هستیم، به نظر میرسد که حلقههای قدرت آماده است تا درک کند که دقیقاً از چه چیزی ساخته شده و مخاطبش از او چه چیزی میخواهد.
یکی از آن خواستههای مخاطب اکشن و هیجانات فانتزی ماجراجویی است. اما برای مثال: جالبترین بخش این اپیزودِ اکشن، اساساً از اکشن و تعلیق آن ناشی نمیشود. چیزی که هم مخاطب میخواهد و هم سناریو باید آن را بهتر جلوه دهد، قصهای است که از درون تمایلات شخصیتها و شناخت بهتر آنها شکل میگیرد. و در این قسمت شاهد چنین فاکتوری در دل برخی شخصیتها چون آدار، ایسیلدور، آروندیر و البته برخی دیگر هستیم. بنابراین شخصیتی چون آدار با نمایش همین اپیزود یکی از جالب ترین تبهکارانی است که در داستانهای سرزمین میانه دیدهایم. و این نه تنها به خاطر بازی عالی جوزف ماول، بلکه به این دلیل است که یک بار سریال شخصیتی با عمق خاصی را به ما نشان میدهد که علیرغم اهداف شرورانه او به خوبی قابل درک است.
رو در رویی گالادریل (مرفید کلارک) و آدار نیز یکی دیگر از نکات جالب این اپیزود است. گفت و گوی این دو شخصیت به سرعت نظر مخاطب را نسبت به آنها تغییر میدهد. و این برای اولینبار ناشی از فیلمنامه فکر شده سریال است. این فیلمنامه پارامتری درخشان را ایجاد میکند که در آن دشمنان اکنون عمق و هوش بسیار مهمتری نسبت به فرستادگان شیطانی ساده، دست و پا چلفتی و کاریکاتوری دارند.
در نتیجه حلقههای قدرت با این قسمت جایگاه خود را در دنیای تلویزیون محکمتر میکند. این اپیزود شامل یک درام تماشایی و اکشن قدرتمند است که دشمن را به گونهای که به ندرت در اقتباسهای تالکین دیده میشود کاوش میکند. و این همان حلقه گمشده سریال در اپیزودهای قبل است. اپیزود ششم، به کارگردانی شارلوت برندستروم با نمایش خونریزیهای گرافیکی، کلوزآپهای دلخراش، اکشن هیجانانگیز و چرخشی عظیم در نهایت به طور کامل با افسانههای تالکین پیوند میخورد.
اپیزود «Udûn» بیش از هر قسمت این سریال باعث نقدهای خوب و واکنشهای مثبت بیشتری شده است؛ این تعجبی ندارد. چرا که این اپیزود شامل یک ساعت جذاب تلویزیونی است. این یک ساعت هیجانانگیز از ماجراجویی در سرزمین میانه است. در حالی که داستان از کلیشهها استفاده میکند، اما آن را به روشهای متفکرانه و تحریکآمیز گسترش میدهد. بنابراین، اگر حلقههای قدرت با دو قسمت آینده خود در این مسیر بماند، میتواند اثری قابل قبول باشد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.