ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

اقتباس انیمه – بخش دوم: از غرب تا شرق

در بخش اول این مطلب درباره اقتباس‌های غربی از انیمه/مانگا، بالارفتن علاقه به ساختن آن‌ها، توجه شبکه‌های پخش فیلم به انیمه‌های قدیمی و پیشنهاداتی برای اقتباس‌های جدید، صحبت کردیم. حال می‌خواهیم از سمت دیگر به ...

پرنیان عنبری
نوشته شده توسط پرنیان عنبری | ۲ شهریور ۱۳۹۸ | ۱۴:۳۰

در بخش اول این مطلب درباره اقتباس‌های غربی از انیمه/مانگا، بالارفتن علاقه به ساختن آن‌ها، توجه شبکه‌های پخش فیلم به انیمه‌های قدیمی و پیشنهاداتی برای اقتباس‌های جدید، صحبت کردیم. حال می‌خواهیم از سمت دیگر به ماجرا نگاه کنیم و ماجرا را برعکس کنیم، یعنی برویم سراغ سمتی که چندان محبوب نیست: اقتباس انیمه‌ها از فیلم‌های غربی.

انیمه‌ای که براساس سریال، فیلم یا داستان‌های انگلیسی ساخته شده باشد کمیاب است اما وجود دارد. مثلا استودیو جیبلی (Ghibli) از چندین رمان کودکانِ انگلیسی و آمریکایی اقتباس کرده است.

قبل از غلبه دنیای سینمایی مارول بر هالیوود، شبکه آنیماکس (Animax) بین سال‌های 2010 تا 2011، از محصولات مارول چندین انیمه ساخت (مانند Blade و Iron Man). از آن زمان، انیمهِ تعداد زیادی از ابرقهرمانان مانند Ninja Batman، ساخته شده است.

برای بعضی سریال‌های غربی نیز چندین اسپین آف انیمه‌ای موفق ساخته‌اند. برای مثال Supernatural: The Anime Series ، ساخته استودیو Madhouse، بازگویی مجددی از داستان دو فصل اول است و تعداد زیادی مانگا هم با اقتباس از داستانِ سریال شرلوک (ساخته بی‌بی‌سی) نوشته شده‌. در هر صورت هیچ‌کدام از فیلم‌ها و سریال‌های غربی که تبدیل به انیمه یا مانگا شده‌اند، شهرت منبع اصلی‌شان را ندارند.

خبر ساخت اقتباس غربی از انیمه یا مانگا معمولا بیشتر از همه، توجه طرفداران انیمه را جلب می‌کند. هرچند وقتی برعکس آن اتفاق می‌افتد و از مدیایی غربی یک انیمه اقتباس می‌شود، سر و صدای چندانی به پا نمی‌کند. چرا این‌گونه است؟ به خاطر کیفیت ‌آن‌ها است یا به خاطر عدم علاقه چندان خبرگزاری‌ها؟ فکر می‌کنم دلایلش تلفیقی از این مسائل و چیز‌های دیگر باشد. وقتی یک رسانه (مانند فیلم یا کتاب) وارد فرهنگی جدید می‌شود، ایجاد تغییراتی مانند عوض کردن مکان‌ها یا قسمتی از داستان برای انطباق بیشتر با فرهنگ مقصد، غیر قابل اجتناب است.

اقتباس ژاپنی‌ها از رسانه‌های غربی را اغلب به چشم انتخابی خلاقانه می‌بینند. اگر تغییری که ایجاد کرده‌‌اند مربوط به چیز‌هایی باشد که فقط در انیمه‌ها دیده می‌شود، با توجیه «ژاپن است دیگر» قسر در می‌روند و چندان به آنان ایراد گرفته نمی‌شود (مانند Fanservice یا  اضافه کردن قسمت‌هایی که هدفی جز راضی کردن مخاطبان ندارند).

اما اگر ماجرا را برعکس کنیم، همه فورا اعتراض می‌کنند. چرا که فرهنگ غربی ید طولایی در پاک کردن فرهنگ‌های دیگر دارد. صرف نظر از قصد نویسنده یا کارگردان برای حفظِ حس و حال اثر اصلی، به تلاش آمریکایی‌ها برای ایجاد تغییر در فرهنگ‌های دیگر همواره اعتراض خواهد شد.

انتظارات ژاپنی‌ها از رسانه و قوانین سانسور غالبا خیلی با غرب فرق دارد و در مواردی حتی قابل انطباق بر فرهنگ آمریکا یا اروپا نیست. مثلا ساختن تئاتر موزیکال از روی یک انیمه در ژاپن کار متداولی است اما در غرب هیچ‌کس انجام چنین کاری را جدی نمی‌گیرد. همچنین، در قسمتی از فرهنگ ژاپن دختران کم‌سن ممکن است طوری نشان داده شوند که در غرب فقط مخصوص افراد بالای هجده سال است.

اما برعکس این اتفاق نیز می‌افتد، مثلا فیلم Fifty Shades of Grey بنا به قوانین ژاپن پس از سانسوری شدید به سینماها راه یافت و خشن‌ترین صحنه‌های بازی ویدیویی Until Dawn با تصویری سیاه جایگزین شد.

به هر صورت علی‌رغم محدودیت‌های موجود این اقتباس‌ها قبل‌تر نیز صورت گرفته‌اند. آمریکا اخیرا تعدادی از محصولات ژاپنی را به سبک مخصوص خودش اقتباس کرده ‌است، اما اگر قرار باشد برعکس آن اتفاق بیفتد کدام محصولات غربی برای ژاپنی شدن مناسبند؟ از کدام فیلم یا سریال می‌شود انیمه‌ای خوب ساخت؟

Once Upon a Time

محتوی قابل اقتباس: هفت فصل سریال یا 155 قسمت (هر کدام حدود چهل دقیقه)

خلاصه داستان: اِما سوان (Emma Swan) زنی 28 ساله است که در نیویورک زندگی می‌کند. او بدون این که پدر مادر اصلی‌اش را بشناسد به فرزند خواندگی گرفته می‌شود. در روز تولدش پسری ده ساله به اسم هنری میلز (Henry Mills) در خانه‌اش را می‌زند. هنری آمده تا به اِما بگوید در واقع فرزندش و قصد دارد او را به خانه‌اش در شهری به نام «کتاب‌داستان» ببرد. ظاهرا پدر مادر اِما (سفید برفی و شاهزاده جذاب) در آن شهر زندگی می‌کنند، اما خاطرات آن‌ها به خاطر طلسمِ ملکه شیطانی عوض شده است. ِاما حرف‌های هنری را باور نمی‌کند و با بی‌میلی او را به خانه‌اش بازمی‌گرداند، اما وقتی به آنجا می‌رسد متوجه می‌شود که در اثر حضور او، شهر و چیزهای درون آن شروع به تغییر می‌کنند...

چرا برای اقتباس انتخاب شود؟ این سریال ساخته ABC حال و هوایی فن‌فیکشنی داشت اما به خاطر بازیگر‌های جذاب، داستان‌های خلاقانه و فضای جادویی منحصر به فردش بسیار پرطرفدار بود. این سریال سال گذشته تمام شد و من فکر می‌کنم اقتباس انیمه از آن می‌تواند پتانسیل‌ بالایی برای شگفت‌زده کردن ما داشته باشد. ژاپنی‌ها هم به اندازه غربی‌ها به دیزنی علاقه دارند. تبدیل این سریال به انیمه می‌تواند سه مشکل اصلی آن را حل کند:

1. تعداد زیاد بازیگران: در طول سریال مجبور شدند برای تعدادی از شخصیت‌ها بازیگری جایگزین پیدا کنند یا برخی شخصیت‌های دیگر به خاطر تداخل برنامه‌های بازیگرانشان به کلی حذف شدند. اما در انیمیشن تنها به گوینده نیاز است و پیدا کردن جایگزینی که صدایی شبیه به گوینده قبلی داشته باشد، کار بسیار ساده‌تری است.

2. جلوه‌های ویژه: فصل اول once upon a time فصلی خوب و قابل قبول بود اما بودجه را هر فصل کم‌تر کردند و در نتیجه جلوه‌های ویژه هم ضعیف‌تر شد. با توجه به استفاده زیاد سریال از پرده سبز، این مسئله مشکل‌زا بود. انیمیشن این دردسرها را ندارد. با انتخاب استودیو و طراحان مناسب می‌توانند دنیایِ جادویی جنگل افسون‌شده را بهتر از هر زمان دیگری جان ببخشند.

3. نویسندگی: سازندگان سریال بدون شک قوه تخیل محشری دارند، اما در پیوسته و سر راست نگه‌داشتن خط داستانی افتضاحند.

حالا که سریال به پایان رسیده، یک کارگردان انیمه می‌تواند با دوباره نویسی داستان یا تعدیل کردن تناقض‌ها این مشکلات را حل کند.

Scott Pilgrim

محتوی قابل اقتباس: شش جلد کامیک بوک یا یک فیلم 112 دقیقه‌ای

خلاصه داستان: اسکات پیلگریم در حال دست و پا زدن در زندگی است. او با دختری هفده ساله به اسم نایوز چاو (Knives Chau) دوست است و در گروه Sex-Omb گیتار بیس می‌نوازد، این گروه آنقدرها هم کارش خوب نیست و اسکات ناشاد است. اما این مسائل وقتی او دختر رویاهایش رامونا فلاورز (Ramona Flowers) را ملاقات می‌کند عوض می‌شود. اسکات با این که در رابطه است به دنبال این دختر می‌رود. رامونا به او هشدار می‌دهد که اگر اسکات می‌خواهد با او باشد ابتدا باید شش دوست‌پسر قبلی شیطانی‌اش را شکست بدهد و در این دنیا که قوانین بازی‌های کامپیوتری بر آن حاکم است هر اتفاقی می‌تواند بیفتد!

چرا برای اقتباس انتخاب شود؟ همانطور که قبل‌تر اشاره کردم، درست است که در دنیای انیمه فقط سراغ ابرقهرمانان رفته‌اند، اما با اقتباس کامیک‌بوک‌های انگلیسی غربیه نیستند. البته اسکات پیلگریم جزو این دسته (ژانر ابرقهرمانان) نیست، هر چند تشابهات زیادی هم دارد، برای مثال داشتن قهرمان جوان، صحنه‌های دعوا و انفجار، عاشقی و شخصیت منفی‌هایی که باید شکستشان داد.

با این که فقط قسمت کمی از کامیک‌بوک را عینا در فیلم ساختند، فیلم اسکات پیلگریم در گیشه ترکاند (قسمت زیادی از تحول شخصیتی اسکات حذف شده بود و روش‌های رویایی او با دشمنانش هم فرق داشت). به علاوه باید توجه داشت که سازنده اصلی، برایان لی اُمالی (Bryan Lee O’Malley) می‌خواست داستانی با قهرمانی کم سن و سال بسازد. او در نوشتن کامیک‌بوکِ خودش از مانگایRanma ½  و انیمه FLCL  کمی الهام گرفت. خب پس اگر انیمه‌ اسکات پیلگریم را هم بسازند، این حلقه یک جور‌هایی کامل می‌شود!

Stargate

سریال فیلم stargate دروازه ستاره

محتوی قابل اقتباس: سه فیلم، سه سریال تلویزیونی، سریال اینترنتی و انیمیشن

خلاصه داستان: یک دروازه ستاره‌ (stargate)، پرتالی حلقه‌ای شکل است که‌ جابجایی در فضا را امکان‌پذیر می‌کند. هیچ فاصله‌ای بیش‌ از حد طولانی نیست و افراد کره زمین می‌توانند به راحتی با سیارات دیگر معاشرت کنند. اولین کسانی که پرتال را کشف کردند، مصریان باستان بودند، اما اکنون دولتمردان ایالات متحده بر آن کنترل دارند. آمریکایی‌ها استار گِیت را برای رسیدن به مقاصد خودشان استفاده می‌کنند، اما بعضی سیارات با انسان‌ها خوب نیستند و موجوداتی‌ هم وجود دارند که از استار گیت‌هایشان برای تسلط پیدا کردن بر کل جهان استفاده می‌کنند.

چرا برای اقتباس انتخاب شود؟ Stargate شاید الان چندان معروف یا محبوب نباشد اما در دهه نود و اوایل دهه 2000، یک سریال علمی-تخیلی شناخته شده بود. فیلم اصلی با بازی کرت راسل (Kurt Russell)، موفقیتی تجاری بود و باعث شد که سریال بسیار محبوب Stargate SG1 را در ده فصل بسازند. برای این سریال هم چندین اسپین آف تولید شد. Atlantis اولین اسپین آفی بود که ساختند و پس از آن علی‌رغم تلاششان برای جذب مخاطب (از تولید فیلم نمایش خانگی گرفته تا کارتون‌های کودکان) هیچ‌کدام به موفقیت سریال اولیه نرسیدند و کنسل شدند. از سال 2016 به بعد هم خبری مبنی بر ادامه دنباله منتشر نشده.

خب چرا این دنباله را به کارگردانان و سازندگان ژاپنی واگذار نکنیم؟ ژانر علمی تخیلی نه تنها هنوز در ژاپن محبوب است، بلکه نیاز زیادی به طراحی موجودات فضایی و جلوه‌های ویژه دارد که البته تمام این‌ها به راحتی در انیمیشن شدنی است.

همان تغییراتی که گفتیم می‌شود در سری Fate ایجاد کرد را در نسخه انیمه stargate نیز می‌توانیم اعمال کنیم. برای مثال به جای ایالات متحده، دولت‌مردان ژاپن کنترل پرتال را در دست داشته باشند. به تصویر کشیده شدن مصر باستان در انیمه‌ای به جز Yu-Gi-Oh برای من بسیار جذاب و کنجکاوی برانگیز است. از آنجا که سازندگان در Atlantis، داستان را حتی تا زیر دریا هم کشاندند، می‌دانیم جای مانور ایده‌ها و خلاقیت‌های زیادی وجود دارد.

American Horror Story

محتوی قابل اقتباس: هشت فصلِ ده تا سیزده قسمتی

خلاصه داستان: هر فصل، داستان و شخصیت‌های مخصوص به خودش را دارد (بازیگران تقریبا ثابتند). موضوعات این سریال از خانه‌های تسخیر شده گرفته تا جادوگران و یا سیاست‌های دنیای امروز را پوشش می‌دهد. هر فصل داستان مجزایی دارد و تقریبا عنصر مشترکی بین ‌آن‌ها نمی‌شود پیدا کرد.

چرا برای اقتباس انتخاب شود؟ از آن‌جا که اسم سریال داستان ترسناک آمریکایی است، ممکن است انتخاب عجیبی به‌نظر برسد اما خب اسم نسخه انیمه را هم می‌شود داستان ترسناک ژاپنی گذاشت! اگر سریال را دیده یا حداقل در موردش شنیده باشید، می‌دانید که هر فصل رویکرد متفاوتی نسبت به ژانر ترسناک دارد، داستانی کلیشه‌ای را انتخاب و تبدیل به چیزی غیرمعمول می‌کند. مثلا فصل دوم، تیمارستان، درباره اتفاقات وحشتناکِ بخش روانی بود. هر یک از بیماران، از جنون متفاوتی رنج می‌برد: از پارانویا گرفته تا اختلال چند شخصیتی. ماجرای قاتل سریالی و تسخیر شدن هم –بدون از بین رفتن پیوستگی داستان- به ‌تم اصلی فصل اضافه شده بود.

من فکر می‌کنم نسخه ژاپنی این سریال می‌تواند بسیار جالب باشد. در فرهنگ ژاپن علاوه بر افسانه‌ها، هیولاها، خدایان و روح‌ها، داستان‌های ترسناکِ واقعی هم وجود دارد که دقیقا مناسب چنین سریالی است. سازندگان اصلی حتی می‌توانستند یک فصل را در ژاپن بسازند (با همان بازیگران اصلی). اما من فکر می‌کنم اقتباس انیمه، با توجه به این که مخاطبان جدیدی را جذب می‌کند جالب‌تر است. همچنین دست سازندگان در انیمیشن برای اجرای ایده‌های خلاقانه و ترسناک بازتر است.

حتی می‌توان برای دوبله انگلیسی بازیگران اصلی را انتخاب کرد تا یک‌دست بودن سریال حفظ شود و از آنجا که تعدادی از این بازیگران قبلا تجربه دوبلری داشته‌اند، کار غیرمعقولی نخواهد بود. مزیت این سریال در این است که اگر انیمه موفقیت آمیز نباشد، در فصل بعد به راحتی می‌توانند با اجرای ایده‌هایی جدید جبران کنند.

هر چیز مربوط به دوران تودر (Tudor)

سلطنت خانواده تودور tudor انیمه

 محتوی قابل اقتباس: 117 سال تاریخ یا هر فیلم و کتابی که راجع‌به آن‌هاست.

خلاصه داستان: بستگی به سال و فردِ در راس قدرت دارد!

چرا برای اقتباس انتخاب شود؟  این مبحث تقریبا همیشه در درس‌های تاریخ مدارس وجود دارد و صدها کتاب داستان و غیرداستان، فیلم و سریال بر اساس این دوران، مخصوصا دوره حکومت هنری هشتم، ساخته شده. حال چرا باید از این دورانْ انیمه اقتباس کنیم؟ دوران تودور، بیش از آن‌چه تصورش را می‌کنیم الهام بخش داستان‌های مدرن بوده است. سیاست‌ها و کشتار‌های خونین Game of Thrones، من در آوردی نیست. البته دوران تودور و شخصیت‌هایش راه خودشان را به انیمه و مانگا هم باز کرده‌اند. در Berserk امپراطوری به همین اسم وجود دارد، Requiem of the Rose King نوشتهِ ایا کانو (Aya Kanno) بازنمودی از جنگ رُزها و ریچارد سوم است، هنری هفتم نیز در یکی از بازی‌های Yu-Gi-Oh سر و کله‌اش پیدا می‌شود.

اقتباس تاریخِ یک کشور دیگر با این که کارِ غیر معمولی است، نشدنی نیست. سیاست‌ها، داستان‌های متعدد، ویژگی‌های بصری فرازمانی و جنگ‌های بسیار، موضوعات جالبی برای اقتباس انیمه هستند. در بدترین حالت می‌توان یک هنری هشتم نوجوان در زمان مدرن داشت که در مدرسه تودورها درس می‌خواند و باید تا قبل از پایان سال همسر پیدا کند. این یک انیمهِ ژانر حرم خواهد بود که روابط همسران هنری در آن نشان داده می‌شود، مثلا شخصیت Anne Boleyn یک کرم کتابِ جدی و Jane Seymour فرد ساکتِ گروه باشد و... ایده افتضاحی است، مگر نه؟


خب به نظر شما کدام فیلم‌ها و کتاب‌های غربی می‌توانند منبع خوبی برای تولید انیمه‌ باشند؟ هیچ‌کدام از انیمه‌‌هایی که بر اساس داستان‌ها غربی بوده‌اند را دوست داشته‌اید؟ در قسمت نظرات به ما بگویید!

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی