چهار نفر دبه یک شهر کوچک و کم جمعیت سفر کردهاند. هر یک رازی در سینه دارند و همسفر شدنشان در این شهر به نظر نمیآید که تصادفی باشد. یکی از آنها دنبال معشوقه خود است و دیگری دنبال پدری که سالها پیش او را گم کرده است. یکی معتاد است و دیگری راز مخوفی در زندگی خود دارد. این چهار نفر در شهری هستند که یک شیطان در آن آزاد شده، شیطانی که در سطح شهر میچرخد و هر لحظه ممکن است آنها را شکار کند. آنها طعمههایی هستند که باید ضمن فرار از این شیطان مخوف، راز و رمزهای شهر خیالی گراووی در کشور ایتالیا را حل کنند تا بتوانند از آنجا فرار کنند. این داستان بازی Saturnalia است؛ یک بازی ترسناک و خلاقانه از تیمی کوچک که از منوی شروع بازی تا لحظات پایانی آن، اتمسفر وهم و وحشت را عرضه میکند و آن را در سراسر بازی حفظ میکند. با نقد بازی Saturnalia همراه ویجیاتو باشید.
ژانر وحشت در بازیهای ویدیویی دستخوش تغییرات زیادی شده و هواداران خاص خودش را هم دارد. در بین بازیهای پرشکوه این ژانر که بودجههای کلان و تیمهای بزرگی پشت آن هستند؛ هر از گاهی بازی ترسناکی عرضه میشود که به صورت مستقل ساخته شده ولی میتواند تا حد زیادی خودش را در بازار شلوغ پر از عناوین مختلف، نشان دهد. بازی Saturnalia یکی از این گوهرهای کوچک است که کمتر کسی دست به کشف آن زده و حیف است وحشت خلاقانه آن توسط دوستداران بازیهای ترسناک نادیده گرفته شود.
بازی Saturnalia مانند بسیاری از فیلمهای ترسناک سالهای اخیر که به سراغ قصهها و افسانههای محلی و سنتی رفتهاند، سری به داستانهای فولکلوریک ایتالیایی زده است. شهری که در بازی وجود دارد یک شهر فرضی است اما قصهای که برای ان روایت میشود شباهت زیادی به شهر ساردینیا در ایتالیا دارد که خودش در دنیای واقعی عناصر وحشتناک زیادی دارد. به عنوان مثال یکی از روستاهای این شهر تبدیل به روستایی خالی از سکنه شده و به روستای جن زده ایتالیا شهرت دارد.
در Saturnalia ما با چهار شخصیت سر و کار داریم و بسته به سبکی که بازی را پیش میبریم میتوانیم با همه این کاراکترها تا انتهای بازی همراه باشیم و یا آنها را از دست بدهیم. گیمپلی بازی درواقع شبیه به یک بازی روگ لایت بوده که در عین حال در خودش پازلهای زیادی قرار داده و فضای موهوم و رعب انگیز خود را در همه حال حفظ میکند.
داستان اصلی: 5 ساعت
داستان + ماموریتهای فرعی: 6 ساعت
ما بازی را با آنیتا شروع میکنیم، دختری زمین شناس که به تازگی به این شهر آمده تا از معدنهای قدیمی این شهر و احیای دوباره آنها بازدید کند. او در سفر کوتاه خود به این شهر با مردی متاهل وارد رابطه شده و حالا از او باردار است. اما این تنها راز آنیتا نیست و قرار است زندگی گذشته او، بیشتر و بیشتر سراغش بیاید. بازی در دقایق ابتدایی با اینتا پیش میرود و همانطور که گفته شد، اگر آنیتا را از دست ندهید، میتوانید با او به سراغ دیگر شخصیتها هم بروید.
در واقع با باز شدن معادن زیرزمینی و قدیمی این شهر، روحی شیطانی دوباره از خواب برخاسته و در سطح شهر تردد میکند. حضور این شیطان در جای جای بازی خطرناک است و هر لحظه ممکن است که در دامن او گیر بیفتید. برخی کاراکترها میتوانند با قابلیتهایی که دارند از دست این شیطان فرار کنند (به عنوان مثال یکی از آنها با دوربین عکاسی خود میتواند کاری کند که شیطان برای لحظاتی دور شود و فرصت فرار فراهم شود) و برخی دیگر نیز قدرت چندانی در برابر این شیطان ندارند. فرار کردن و از دید این شیطان پنهان ماندن، حال چه به صورت دور زدن او در یک مسیر باشد و چه قایم شدن در یک سطل آشغال بزرگ، اصلیترین هسته گیمپلی بازی را تشکیل میدهد.
شهری که بازی در آن جریان دارد تبدیل به دشمن شماره یک شما میشود و لحظه به لحظه ترسناکتر میشود. جالب است بدانید مانند بسیاری از بازیهای روگلایت، پس از هر بار باختن (از دست دادن یک کاراکتر) چیدمان شهر تغییر پیدا میکند. اساسا نقشه درست و درمانی هم از سطح شهر وجود ندارد و شما باید با کمک تابلوهایی که در سراسر شهر به دیوار چسبانده شده، راه خود را به مقصد پیدا کنید.
اگر هر یک از کاراکترها به دست شیطان بیفتد، بازی بدون او ادامه پیدا میکند و البته راهی برای نجات این شخصیتها نیز وجود دارد. جالب است که میتوانید حین گشت و گذار در شهر، به کاراکترهایی که اسیر این شیطان شدند برسید و آنها را در حالی که به صلیب کشیده شدهاند و منتظر مرگ هستند! نظاره کنید. بازی با توجه به اینکه چه تعداد شخصیت تا پایان آن باقی بمانند، پایان بندیهای متفاوتی عرضه میکند که طبیعتا کاملترین آن وقتی است که همه شخصیتها سالم و در کنار یکدیگر باشند.
ماموریتهای متعددی در بازی وجود دارد که باید یک به یک آنها را حل کرد تا Saturnalia تمام شود. دفتر یادداشتی در بازی وجود دارد که سر و کله زدن با آن، لااقل در دقایق اولیه، گیجکننده به نظر میرسد. این دفتر یادداشت شبیه به تابلوهای ادارههای پلیس است و در آن هر سرنخی که در طول بازی به دست آوردهاید، گنجانده شده است. تمامی این سرنخها با خطوطی به همدیگر ارتباط پیدا کردند و بازی سعی میکند تا حد اندکی به شما برای حل معماها کمک کند. مرور این مدارک پیدا شده و سرنخها از الزاماتی است که باید برای پیشروی در بازی، دائما انجام دهید و بدانید که هر ماموریت را باید توسط چه کسی و چطور به سرانجام برسانید. ضمنا باید حواستان باشد که باید تمام این معماها تا پیش از طلوع آفتاب در بازی حل و فصل شوند.
در برخی مواقع میتوانید با چندین کاراکتر به صورت همزمان به جایی بروید و این حالت برای حل برخی معماها کاملا لازم است. در بین حل کردن این ماموریتها (که به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم میشوند) داستان کاراکترهای بازی نیز روایت میشود. شخصا پیشنهاد میکنم حتما اگر یک وقتی خدای ناکرده یکی از کاراکترها را از دست دادید، بازی را دوباره لود کنید و نگذارید هیچ شخصیتی از دستتان در برود چرا که قصه همه شخصیتها جذاب بوده و مکمل یکدیگر هستند.
معماهای بازی چندان دشوار نیستند اما با توجه به راهنمای بسیار کمی که از سوی بازی میشود و عدم وجود نقشه در بسیاری از موارد، گاهی حل کردن آنها زمان بر میشود. اکثر این معماها به پیدا کردن یک آیتم و استفاده از آن ختم میشود و در برخی موارد، معماها پیچیدهتر میشود. به طور کلی میتوان ادعا کرد که بازی Saturnalia یک اثر معمامحور است که از قضا در ژانر وحشت گنجانده شده و سازندگان به این موضوع نیز بسیار توجه کردند.
در همان منوی ابتدایی بازی، نجواها و پچ پچهای ترسناکی به عنوان موسیقی متن به گوش میرسد و شما کافیست تا روی گزینههای مختلف در منو کلیک کنید تا با اصوات ترسناکی روبرو شوید. عنصر صدا در بازی بسیار ماهرانه به کار گرفته شده و از موسیقی و صدا برای القا کردن حس وحشت به درستی استفاده شده است. دیالوگهای بازی هیچ کدام صداگذاری نشدهاند اما صداها و اصوات شخصیتها طوری است که ناخودآگاه حس ترس را به گیمر منتقل میکند.
موسیقی بازی نیز بسیار جذاب است و زمانی که برای اولین بار تیتراژ آغازین بازی نواخته میشود و یک آواز اصیل ایتالیایی پخش میشود، قدرت آن بیشتر از همه جای بازی به چشم (یا بهتر است بگوییم به گوش!) میآید.
خود شیطانی که دائم در سطح بازی نیز در حال گردش است، به اندازه کافی ترسناک است و حضورش و نزدیک شدنش لحظاتی را خلق میکند که فقط دلتان میخواهد فرار کنید و پشت سرتان را هم نگاه نکنید. دست خالی بودن شخصیتها و عدم وجود صحنههای اکشن در بازی نه تنها نقص بازی Saturnalia حساب نمیشود بلکه کاملا با آن همخوانی دارد. شخصیتها در برابر شیطان تقریبا هیچ توانایی ندارند و هر سر و صدایی که ایجاد کنند و حتی اگر زیادی بدوند، توجه او را به خودشان جلب میکنند و بازی سختتر میشود. این موضوع باعث شده که ابهت این شیطان بیشتر نشان داده شود و ضعیف بودن شخصیتها کاری کند تا گیمر حتی گامهای خود را با احتیاط بردارد.
شیطانی که در بازی Saturnalia وجود دارد برخلاف مستر ایس رزیدنت اویل ۲، در هیچ نقطهای بیخیال شما نمیشود و تا جای ممکن به دنبالتان میآید. با توجه به درجه سختی بازی نیز، پیگیر شدن او بیشتر خواهد شد! خوشبختانه سازندگان تنظیمات سختی بازی را با جزییات کامل عرضه کردند و کاری کردند که هر گیمر با هر درجهای از مهارت بتواند با چیدن تنظیمات درست، از بازی لذت ببرد.
نکته مهم دیگری که نباید در دل بازی Saturnalia از آن غافل شد و احتمالا تا به اینجای متن نیز خودتان با با دیدن تصاویر و اسکرینشاتهای بازی به آن پی بردید، طراحی هنری آن است. طراحی هنری بازی Saturnalia واقعا یک امضای شخصی سازی شده و خلاقانه و جذاب است که در هیچ بازی دیگری نظیر آن دیده نشده است. این گرافیک هنری یک گرافیک خارقالعاده و چشمنواز را معرفی نمیکند اما سبک و سیاق خاصی دارد که توصیف آن بسیار سخت است. طراحی کاراکترها به صورت دستی انجام شده و نورپردازی بازی و سیاه و سفید بودن آن باعث جذابیت دوچندان آن شده است. کند و کاو در گوشههای این شهر و دیوارهای تنگ و تاریک آن و ساختمانهای متروکه با این طراحی هنری، بینظیرترین حسی است که در کنار قلقلقک وحشتناک بازی به مخاطب ارائه میشود.
بازی Saturnalia یک اثر جذاب و خلاقانه است که داستان جذابی هم دارد و لحن روایت آن بسیار سینماتیک است. در واقع بازی هم برای دوستداران سینمای ترسناک است هم طرفداران بازیهای ترسناک و مستقل. برای تجربه بهتر آن باید در یک اتاق تاریک نشست و با ذهنی باز به سراغ آن رفت تا بتوان معماهای شهر را در کنار شیاطینی که هر لحظه در کمین شما هستند، حل و فصل کرد. بازی احتمالا کاری میکند که تا مدتها دیگر سراغ تاریکی نروید و فقط به نور فکر کنید!
خلاصه بگم که...
ترسی که بازی Saturnalia آن را در لحظه شروع تا پایان القا میکند یک ترس سینمایی و هنری است که در آن عنصر خلاقیت نیز دیده میشود. بازی اثری مستقل با تیمی کوچک است و با تکیه بر قصههای فولکلوریک ایتالیایی و گیمپلی معمایی و استرس زا، ترکیب بسیار خوبی از وحشت و پازل را در کنار هم داده است. گرافیک متفاوت بازی و موسیقی بینظیر آن نیز به جذابیت بازی کمک بسزایی کرده است.
میخرمش...
یک بازی ترسناک که با تمامی بازیهای ترسناک دیگری که با آن سر و کله زدید فرق دارد و قرار است داستانی جذاب را نیز ارائه کند. درجه سختی بازی نیز با جزییات فراوان تعبیه شده تا هر گیمری بتواند از Saturnalia لذت ببرد.
نمیخرمش...
بازی صبر و حوصله میخواهد و ممکن است در لحظاتی بسیار گیج کننده ظاهر شود. حواستان به این موضوع باشد! ضمن آنکه تسلط نسبی به زبان انگلیسی هم میخواهد تا بتوان با معماهای عجیب و غریبش راه آمد!
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
لطفا نگاهی هم به بازی Somerville داشته باشید . با تشکر . و اینکه شبیه روگ همون روگ لایکه؟