فیلم Babylon: چقدر از فیلم واقعی است و چقدر خیالی؟
فیلم Babylon راجع به زنان و مردانی است که بیابانی در کالیفرنیا و سینمای آمریکا را به چنین صنعتی خارق العاده تبدیل کردند. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی دیمین شازل در CinemaScope با رنگهای ...
فیلم Babylon راجع به زنان و مردانی است که بیابانی در کالیفرنیا و سینمای آمریکا را به چنین صنعتی خارق العاده تبدیل کردند. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی دیمین شازل در CinemaScope با رنگهای باشکوه فیلمبرداری شده است، در حالی که فیلمبردار لینوس ساندگرن و طراح تولید فلورنسیا مارتین تصویری بصری ارائه میکنند که با زحمت دنیای اولیه فیلمسازی را بازسازی میکند. این فیلم تجسم حقیقی جمله تبلیغاتی «هزاران بازیگر» است (شعار تبلیغاتی که به درستی برای فیلم بن هور در سال ۱۹۲۶ در نظر گرفته شد) و شخصیتهایی را دنبال میکند که ستارههای فیلم مارگو رابی، برد پیت، ژان اسمارت و توبی مگوایر بازی میکنند. تازه واردانی مثل جون لی، دیگو کالوا، و جووان آدپو، در این اثر حضور دارند و مقدار کافی سیاهی لشکر که برای سسیل بی. دمیل راضی کننده باشد.
منتقدان پیش از این صحت ولخرجی شزل را زیر سوال بردند و آن را از لحاظ تاریخی بد و آشفته نامیدند. اما فیلم Babylon، فرسنگها بهتر از هر فیلم دیگری عمل میکند که تا به حال به تولد هالیوود در طول دهه ۲۰ میلادی پرداخته است. این اثر بهتر از سایر فیلمها راجع به گذار این صنعت از فیلم صامت به فیلم صدادار (پس از موفقیت خوانندگان جاز در سال ۱۹۲۷) ظاهر میشود. بسیاری از تازهترین بینشها، از تحقیقات تاریخی در مورد ریشههای غیرمتعارف لسآنجلس و حضور قابل توجه زنان و اقلیتهای نژادی که در این صنعت، راه خود را به پرده سینما باز کرد.
عجیب است، به عنوان یک مورخ سینما، بزرگترین شکایت من از فیلم Babylon، آن قسمتهایی نیست که از حقایق تاریخی فاصله میگیرد – خلاقیت معقول باید حق انحرافاتی را هم داشته باشد. اما در جاهایی انگار این فیلم سینمایی در مقابل تعهدی که به بازگویی این داستان مهم و ریشهای دارد کم میآورد و یادش میرود باید علاوه بر نشان دادن تنشهای آن دوره، داستانی هم به ما ارائه کند. فیلم بابیلون همچنین سؤالات مهمی را مطرح میکند، مثلاً چه اتفاقی برای همه دست اندرکارانی افتاد که در آن دوران پشت صحنه عرق میریختند؟ که البته این سوال فقط مبهمترین پاسخها را دریافت میکند. با این حال، هرکسی که مشتاق است گروه گستردهای از قومیتها را ببیند که واقعا هم در ساخت هالیوود کمک کردند، از این فیلم لذت میبرد. فیلمی که لبریز از حس و ظاهر آن دوره است.
- 1 آیا هالیوود قدیم واقعا یک مهمانی بیانتها بود؟
- 2 آیا لس آنجلس واقعاً به همان اندازه که فیلم Babylon نشان میدهد خشن بود؟
- 3 شخصیت مارگو رابی، نلی لاروی، بر اساس چه کسی است؟
- 4 شخصیت برد پیت چه؟ او قرار بود بر اساس چه کسی باشد؟
- 5 در آن دوره واقعا این همه آدم جز مردان سفیدپوست در فیلمسازی شرکت داشتند؟
آیا هالیوود قدیم واقعا یک مهمانی بیانتها بود؟
شک نکنید - حداقل برای برخی. قوانین دوران ممنوعیت در مورد الکل در مراکز شهری عرقخور مانند لس آنجلس به سرعت اکثر مردم را به نوشیدن بیشتر و نه کمتر سوق داد. ناگهان نوشیدن تبدیل به یک ورزش خطرناک و مد روز شد، حتی برای «خانمها» (که هرگز در سالنها شرکت نکرده بودند). استفاده از مواد مخدر در استودیوهای فیلمسازی و جاهای دیگر بیداد میکرد، زیرا تریاک و مشتقات آن مانند هروئین، مورفین و کوکائین تا زمان تصویب قانون هریسون در سال ۱۹۱۴ به طور گستردهای در دسترس بودند و به دلیل اجرای ضعیف این قانون، دسترسی به آن بسیار آسان بود. برای مثال، یک دهه بعد بازیگر والاس رید، به طرز مشهوری در تلاش برای ترک اعتیاد خود به مورفین، که پس از جراحت در فیلمبرداری یک شیرین کاری از آن استفاده کرده بود، درگذشت. مصرف مواد مخدر سر صحنه فیلمبرداری به اندازهای بد بود که استودیو Famous Players/Paramount از عوامل فدرال دعوت کرد تا منابع آن را ریشهیابی کنند، اما موفقیت چندانی نداشتند.
در بهترین لحظههایش، فیلم سینمایی Babylon حباب آزاد و جادویی هالیوود را به تصویر میکشد و افرادی را نشان میدهد که به دلیل ماهیت شغلشان سریعتر از هر کس دیگری مشهور و ثروتمند میشدند. بدون شک این انزوا در برخی مواقع باعث ترویج افراط و تفریط زندگی بوهمیایی میشد. در بدترین لحظاتش، فیلم به اشتباه نشان میدهد که همه افراد در هالیوود همیشه به این مقدار پارتی میکردند. اگر این درست بود، هالیوود نمیتوانست تا سال ۱۹۲۰ به یک کسب و کار بسیار موفق تبدیل شود و به عنوان چهارمین صنعت بزرگ ایالات متحده - پس از فولاد، اتومبیل و راه آهن - در سال ۱۹۲۰ به چنین جایگاهی برسد، و لس آنجلس نمیتوانست این چنین مشهور و پررونق شود.
آیا لس آنجلس واقعاً به همان اندازه که فیلم Babylon نشان میدهد خشن بود؟
محیط Babylon، به خصوص در انتهای فیلم، به طرز حیرت انگیزی خشن است و فضایی متشنج و بیثبات است که در تاریخ ریشه دارد. لس آنجلس برای اینکه بین سالهای ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰ به بزرگترین شهر کالیفرنیا تبدیل شد به عنوان یک غرب وحشی مدرن تبلیغ شد، زیرا سینماگران در آنجا مستقر شدند. در دوره فیلم، لس آنجلس بیشتر از هر شهر دیگری دزدی و میزان قتل را تجربه کرد. اسلحهها ابزار مورد علاقه قاتلان بودند، که اکثراً مردان جوان و سفیدپوست آمریکایی بودند که - مانند خود سینماگران - اخیراً از نقاط دیگر کشور به آنجا نقل مکان کرده بودند. حضور این همه انسان در شهرب که هیچ پیوندی با آن ندارند، در کنار ساختارهای مدنی اندک، اغلب منجر به ضرب و شتم و فساد میشود.
شخصیت مارگو رابی، نلی لاروی، بر اساس چه کسی است؟
شخصیت مارگو رابی بر اساس کلارا بو ساخته شده است. دادن اسمهایی ساختگی به کاراکترها، یکی از تصمیمات هوشمندانه شزل بود (به جز ایروینگ تالبرگ، تهیه کننده). این موضوع باعث شد تا کارگردان از دست افرادی مثل من در امان بماند و همچنین نشان میدهد که بهترین آثار تاریخی همیشه از منابع متعدد استفاده میکنند.
رابی در حین تبلیغ بابیلون، در مورد اینکه چگونه تحقیقاتش در مورد زندگی بو، تفسیر او از نلی لاروی را شکل دادند، صحبت کرده است. رابی میگوید: «او احتمالاً وحشتناکترین دوران کودکیای را که میتوانم تصور کنم را پشت سر گذاشت.» حقیقت دارد. این هنرپیشه در یک جای فقیر در بروکلین بزرگ شد (به دلیل نام تجاری جذاب این شهر، در فیلم به نیوجرسی تغییر کرد). مادر بو یک اسکیزوفرنی پارانوئید بود که یک بار سعی کرد او را بکشد. پدر الکلی او ممکن است از او سوء استفاده جنسی کرده باشد. یکی از بهترین صحنههای رابی - که در آن او به راحتی، بارها و بارها، به شیوههای مختلف، سر صحنه گریه میکند - شهرت بو را به عنوان یک «ماشین احساسات» منعکس میکند. مانند فیلم، بو این استعداد را با این جمله توضیح داد: «تنها کاری که باید انجام دهم این است که به خانه فکر کنم.»
در نقشی کوچک اما مهم، ژان اسمارت نقش الینور سنت جان را بازی میکند، تلاقی بین روزنامهنگار آدلا راجرز سنت جانز و رماننویس بریتانیایی که ایده «It Girl» را ابداع کرد، الینور گلین. اینها تنها دو نفر از هالیوودیهایی بودند که تلاش کردند تا از کلارا باو محافظت کنند، که البته ناموفق بود.
این فیلم بسیاری از شخصیت پردازیهای نلی لاروی را تقریباً مستقیماً از کتابهای تاریخی درباره زندگی بو برمیدارد. بو یکی از محبوبترین ستاره های عصر صامت بود و رابی به خوبی این نکته را به تصویر میکشد. اولین It Girl و نماد جنسی قطعی عصر جاز، بو نماد امید برای میلیونها طرفدارشبود - پیامی که در سراسر فیلم Babylon بر آن تاکید شد. مانند بو، لاروی رسواییها را در آغوش میگیرد و برخلاف بسیاری از اهالی سینما، از جمله شخصیت پیت، هیچ تلاشی نمیکند تا ظاهر «تازه به دوران رسیده» خودش را پنهان کند، چیزی که راهنمای واقعی بو، گلین، هم میگوید.
در Babylon، رفتار افسار گسیخته لاروی او را به سمت خود ویرانگری سوق میدهد. در زندگی واقعی، خستگی و هیاهوی مداوم در مورد سبک زندگی آزاد جنسی بو، او را در سال ۱۹۳۳ برای محافظت از سلامت روانش از هالیوود بیرون راند. او که یک زن ثروتمند بود، با بازیگر وسترن رکس بل در مزرعهای در نوادا ساکن شد.
شخصیت برد پیت چه؟ او قرار بود بر اساس چه کسی باشد؟
داستان جک کنراد شباهت زیادی به زندگی بازیگری به نام جان گیلبرت دارد. گیلبرت که اکنون تا حد زیادی فراموش شده است، یک مرد برجسته با استعداد و محبوب بود که با چهار بازیگر زن مختلف ازدواج کرد و با بسیاری دیگر (مثل گرتا گاربو) روابط عاشقانه داشت. مانند شخصیت روی پرده، گیلبرت نتوانست از نقشهای کلیشهای به عنوان یک عاشق بزرگ در درامها بگریزد. همچنین مانند شخصیت پیت در فیلم، ستاره بودن تونی گیلبرت، زندگی سختی که در کودکی تجربه کرده بود را به حاشیه میراند.
مرگ گیلبرت مثل مرگ کنراد در Babylon تماشایی نبود، اما گیلبرت نیز نتوانست با تغییر به فیلمهای صدادار کنار بیاید، بیشتر به دلیل سیاست استودیوها. او بر اثر عوارض ناشی از اعتیاد به الکل در سال ۱۹۳۶ در سن ۳۸ سالگی درگذشت. با توجه به تفسیر شزل از دهه ۲۰ میلادی به عنوان دورهای غرق در افراط و تفریط و محکوم به فنا (داستان اصلی این دهه)، به نظر میرسد که شخصیتهای رابی و پیت از جهت دیگری نیز از واقعیت دور میشوند. نسبت به الگوهای واقعیشان، آنها پایان تراژیکتری را تجربه میکنند.
در آن دوره واقعا این همه آدم جز مردان سفیدپوست در فیلمسازی شرکت داشتند؟
کاملا. زنان سفیدپوست در دوران فیلم صامت فیلمهایی را کارگردانی، تولید و تدوین میکردند که تعدادشان خیلی بیشتر از امروز بود! بازیگرانی مانند رابی - که از زمان تأسیس شرکت LuckyChap در سال ۲۰۱۴ در کنار بازیگری به یک تهیهکننده فوقالعاده موفق هم تبدیل شده است - امروزه و به تازگی از آزادی برخوردار شدند که زنان قبل از حاکم شدن سیستم قدیمی استودیو در دهه ۳۰ میلادی، داشتند. اولیویا همیلتون (از دیگر تهیه کنندگان بابیلون) از کارگردان دوروتی آرزنر - که انتقال موفقیت آمیز فیلم صامت به فیلم صدادار را در The Wild Party (۱۹۲۹) کارگردانی کرد - به عنوان الگویی برای شخصیت خود، روث آدلر، که نلی لاروی را کشف میکند، استفاده کرد.
فیلمهای صامت هم بازیگرانی را از قومیتها، نژادها و زبانهای مختلف جذب میکردند و اجازه میدادند روی پرده ظاهر شوند. در این دوره بازیگران برجستهتر آسیایی تبار نسبت به دهههای بعد خیلی بیشتر بودند، از سسو هایاکاوا، فیلیپ آن گرفته تا یکی از بزرگترین سینماگران تاریخ هالیوود، جیمز ونگ هو، که در فیلم Babylon الکساندر چن در این نقش ظاهر میشود. لی جون لی نقش شخصیتی را بر اساس آنا می وونگ، لس آنجلسی بومی ایفا میکند که در بیش از ۶۰ فیلم ظاهر شد، که معروفترین آنها در کنار دوستش مارلین دیتریش در شانگهای اکسپرس محصول سال ۱۹۳۲ بود. ناامیدی وانگ از تایپ کست شدن و تبعیض فزایندهای که در هالیوود با آن روبه رو بود، باعث شد که او بیشتر وقتش را در چین و اروپا بگذراند و در آنجا مشغول شود، همانطور که این شخصیت در فیلم انجام میدهد.
فیلم صدادار منافذی ایجاد کرد که در آن بزرگان جاز مانند لوئی آرمسترانگ، دوک الینگتون، اتل واترز و بسی اسمیت بتوانند خودی نشان دهند. اما ترومپت نوازی جووان آدپو در نقش سیدنی پالمر در Babylon، احتمالاً از نوازندههای کمتر مشهور ساکن لس آنجلس مانند کورتیس ماسبی و لس هایت الگوبرداری شده است. این افراد برای تطبیق با کلیشههای نژادپرستانه با چوپ پنبه سوخته رنگ چهره خود را تیرهتر میکردند. این مسئله بسیار عذاب آور بود، همانطور که فیلم نشان میدهد.
شازل بر اساس شخصیتهای واقعی، از جمله رنه کاردونا، یک مهاجر کوبایی که تهیهکننده شد و (مانند چند تن از افراد لاتین تبار در این صنعت) بعدها برای کار در سینمای مکزیک در دوران طلاییاش به آنجا رفت، شخصیت مانی تورس با بازی دیگو کالووا را بنا کرد.
متاسفانه حفظ این سطح از آزادی در دهه ۳۰ میلادی، پس از پایان دنیای خیالی Babylon، زمانی که صنعت با خودسانسوری بر اساس کد تولید موافقت کرد، غیرممکن شد. این آیین نامه که توسط یک کشیش کاتولیک نوشته شده بود، آداب و رسوم غالب اکثریت را منعکس میکرد، البته به زور.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
ساختن یه چیزی که هالیوود رو نشون بده گمونم یه سریال میطلبه ، اونم از دید شخصیت های مختلف پشت صحنه و جلوی صحنه
یه داستان شبیه پالپ فیکشن با خطوط زمانی شکسته که سه کاراکتر ، بازیگر ، تهیه کننده و فیلمبردار در نماد قسمت های مختلف سینما
یا تدوین گر
اینطوری میشه از دید اکثریت نشون داد اون دوران دقیقا چطور بوده .