نقد فیلم Maybe I Do – شاید انجامش بدم
فیلم Maybe I Do نمایشی است از سلسله کلیشههایی که به درستی اجرا نشدهاند. به بیان دیگر جدیدترین اثر مایکل جیکوبز نفرین شده است و برای فهم بیشتر این نفرین که آویزان فیلم شده، با ...
فیلم Maybe I Do نمایشی است از سلسله کلیشههایی که به درستی اجرا نشدهاند. به بیان دیگر جدیدترین اثر مایکل جیکوبز نفرین شده است و برای فهم بیشتر این نفرین که آویزان فیلم شده، با ویجیاتو و نقد فیلم Maybe I Do همراه باشید.
مطلب امروز نه در رابطه با من و چیزهایی که مینویسم که حول مایکل جیکوبز خرفت و کمدی عاشقانهی (باور کنید هر بار که این عنوان مثلا سینمایی را زیر یک ژانر و چارچوب مشخصی وارد میکنم نهتنها عذاب وجدان سرتاسر وجودم را فرا میگیرد که همواره میترسم ارواح قدمتدار سینما و افرادی که پایهگذار ژانرهای سینمایی بودهاند کالبدم را تسخیر و آن را بسوزانند) خیلی دلقکصفتش میچرخد.
باور کنید داشتن حس پوچی به هنگام تماشای این فاجعهی سینمایی فقط برای یک لحظه است. در لحظات دیگر دستتان را روی صورتتان گرفته و فریاد میزنید، یا به صورتتان چنگ میاندازید (من یکی که خودم را زخمی کردم)، گریه میکنید و اگر به خدا اعتقاد داشته باشید یک دور رو به آسمان میاندازید و چرایی وجودتان در بین انسانها را پرسش میکنید. نگران نباشید اگر هم به خدایی اعتقاد ندارید، میتوانید یک دور کابینت نوشیدنیهایتان را زیر و رو کرده و کل بطری سنگینترین نوشیدنی موجود را بالا بگیرید یا هم که آنقدر آت و آشغال دود کنید تا ذهنتان را از شدت مسمومیت Maybe I Do خالی کنید. حالا اگر خدا، باده و دخانیات چارهساز نبودند احتمالا با آشنا، دوست و یا فامیلتان تماس میگیرید و شمارهی یک تراپیست واقعا کاربلد که درمانتان کند را از آنها درخواست میکنید و در حالی که به خودتان میگویید: «امیدوارم این یکی حداقل واسم کار کنه» راهی مطب میشوید. اگر باز همهی اینها برایتان کافی نبود تا از خیر (لطفا بخوانید شر) Maybe I Do بگذرید و هنوز هم مصمم هستید تا این فیلم (دروغ چرا! هر بار که ازاین چیز به عنوان یک فیلم یاد میکنم حالم بد میشود) را تماشا کنید ادامهی مطلب دقیقا برای شما به رشتهی تحریر در آمده است. پس بیایید با مرور دلایل این موضوع که «چرا نباید چشم و گوش و ذهنمان را با Maybe I Do مسموم کنیم؟» هر چه زودتر حجت را برتمامی بشریت تمام کنیم.
خلاصه داستان رسمی که برای فیلم «شاید انجامش بدم» از سوی سازندگان منتشر شده تنها فریبی است تا شما را به دام بیاندازد، میپرسید چهطور؟
در خلاصه داستان این فیلم آمده: میشل و آلن به یکدیگر علاقهمند هستند و تصمیم میگیرند بالاخره ازدواج کنند. آنها از والدینشان دعوت میکنند تا با یکدیگر ملاقات داشته باشند اما والدین آنها یکدیگر را از قبل میشناسند و همین مساله ازدواج آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
خب این در حالی است که این خلاصه داستان باید اینچنین میبود: پدر میشل و مادر الن با هم در رابطهای عاشقانه به سر میبرند. این در حالی است که مادر میشل و پدر الن هم به طور اتفاقی (و واقعا مسخرهای) در سینما با یکدیگر آشنا میشوند. حال پدر الن سعی دارد تا مخ مادر میشل را بزند و از آنجایی که مادر میشل به وجودیت عیسی مسیح و کتاب آسمانی انجیل اعتقاد راسخی دارد، سم؛ پدرالن بدجور به در بسته میخورد. حال سم سعی دارد تا به پسرش بفهماند پی عشق حقیقی را بگیرد و مثل خود او با یک فرد بیبند و بار که گویا از لحاظ اخلاقی ثبات ندارد ازدواج نکند. از طرفی میشل هم که بدجور دلش بچه میخواهد سعی میکند تا با مشورت گرفتن از پدر و مادرش که اصلا ازدواج موفقی نداشتهاند الن را تور کند و هر چه زودتر فرآیند جوجهکشیاش را آغاز کند.
کاری به اینکه نظیر و مشابه داستان لودهی جیکوبز عین مور و ملخ در هنر هفتم یافت میشود، ندارم. مساله اینجا است که با وجود اشباع این داستان، چگونه میشود فیلمی بسیار بد از آن ساخت؟ بگذارید اینگونه بگویم: فکر کنید متن بسیار سادهی «بابا آب داد» را جلوی شما بگذارند و ازتان بخواهند تا عین این جمله را بازنویسی کنید ولی شما در کپی کردن یک عبارت سه کلمهای نه سهوا که از سر ندانی دچار اشتباه شوید و در عین حال خود را دکتر و مهندس بدانید. وضعیت «شاید انجامش بدم» به همین اندازه تاسفبرانگیز است. مایکل جیکوبز در حالی خودش را نویسنده این فیلم میداند که حتی قادر نبوده یک داستان سرراست را کپی کند و از طرفی جوری تز کارگردانی به خود میگیرد که حتی بلد نیست یک صحنه که خودش نوشته را به درستی در قابهایش بگنجاند.
روایت بسیار شلختهای که جیکوبز بر فیلمش سوار کرده باعث میشود تا دقایق ابتدایی Maybe I Do با پرشهای ناگهانی بین موقعیتهای مختلف کمی سردرگمکننده باشد. اما همین که پی بردید قضیه از چه قرار است دست فیلمساز را تا ثانیهی انتهایی از برمیخوانید. البته که جیکوبز هم دست از سورپرایز کردن مخاطب برنمیدارد و دقیقا همان لحظهای که فکر میکنید فیلم دیگر از این آزاردهندهتر نمیشود، او برگ برندهاش را رو کرده و سیلی محکمی به صورت بیننده میزند. بینندهی بیچارهای که تنها آرزویش یک فیلم عاشقانه کمدی متوسط بود اما در نهایت طعمهی کارگردان پلید و خواستههای شرورانهاش میشود.
اگر از داستان و نحوهی روایت گذر کنیم، به رعایت قواعد ژانر و نحوهی چینش آنها میرسیم. بگذارید روراست باشم. من مطمئنم اگر از جیکوبز بپرسید ۳ فیلم در ژانر کمدی و ۳ فیلم در ژانر عاشقانه را نام ببرد، بیشک از مغز پلاسیدهاش دود بلند میشود و این در حالی است که نمیتواند حتی یک عنوان سینمایی در ژانرهای مذکور را نام ببرد.
بیتعارف هر کسی که این فکر به ذهنش خطور کرده که این عنوان میتواند در ژانر کمدی قرار بگیرد احمقی بیش نبوده است. سکانسهایی که میخواهند مخاطب را به خندیدن وادار کنند به هیچ عنوان سطحی نیستند. بلکه آنها کپی خیلی ضعیفِ دست ششم هفتمی بدترین فیلمهای کمدی سینما به شمار میروند. متاسفانه همین مساله در رابطه با ژانر اصلی فیلم که عاشقانه باشد هم صدق میکند. این فیلم بیشتر از اینکه عاشقانه باشد شبیه به نسخهی خیلی سانسور شدهی یک فیلم غیراخلاقی میماند. جوری که انگار جیکوبز درمیانهی راه تصمیم گرفته تا فیلم مستهجنی که در حال تولید آن بوده را متوقف کند، سانسورهایش را اعمال و یک پیام اخلاقی و خانوادهمحور به آن بچسباند و آن را راهی سینما کند. این مساله زمانی بدتر میشود که بدانید در فیلمنامهی «شاید انجامش بدم» چیزی به عنوان پروسهی پرداخت شخصیتها اصلا عنوان نشده است. کاراکترها به قدری بیثبات و در عین حال رباتیک عمل میکنند که در بیشتر لحظات فراموش میکنید آنها انسان هستند!
در این بین چیزی که واقعا حیرتزدهام کرد این بود که علاوه بر تمام مشکلاتی که در بالا به آنها اشاره شد Maybe I Do حتی اسمِ درست و حسابی هم ندارد. در چند بخش از فیلم به این اشاره میشود که دوست داشتن و عاشق کسی بودن اینگونه است که چشمهایت را ببندی و بدون اینکه بفهمی زیر پایت چه چیزی است، بپری. کاراکتر میشل هم یکی دو بار از الن میپرسد که «حاضری باهام بپری؟» یا «باهام بپر». با این تفاسیر حس میکنم Jump With Me «با من بپر» میتوانست عنوان درخوری برای این فیلم باشد. «شاید انجامش بدم» نهتنها انگیزه و هدف کارگردان در آن دیده نمیشود که انگار خیلی یهویی یک نیمهشب به ذهن سازندگانش خطور کرده است.
در نهایت باید گفت فیلم Maybe I Do «شاید انجامش بدم» نه یک فیلم سینمایی که بیشتر شبیه یک «چیز» است. حتی اگر تمام فیلمهای تاریخ سینما را درو کردهاید پیشنهاد نمیشود این عنوان را تماشا کنید. دلایلش هم که مبرهن و شفاف است. این چیز حتی لیاقت ندارد عنوان یک «فیلم سینمایی» را یدک بکشد، قواعد ژانر را از بیخ و بن اشتباه فهمیده و حتی زمانی که پریز مغزتان را از برق میکشید و به دور از هرگونه سختگیری صرفا میخواهید از یک کمدی عاشقانهی بسیار سطحی لذت ببرید، مایکل جیکوبز ارواح هفت جد و آباد بیننده را به سخره میگیرد. باور کنید ارزشش را ندارد. در عوض میتوانید غذای مورد علاقهتان را برای خود بپزید (یا حتی سفارش دهید) و در کنار میل کردن آن باری دیگر به تماشای بهترین فیلمهای عاشقانهی عمرتان بنشینید؛ به شدت ساده اما بینهایت دوستداشتنی.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من از طرف مغز شما بابت اینکه حرصتون رو با قلم خالی کردید، تشکر میکنم :)
The fu....est movie in 2023
"الن را تور کند و هر چه زودتر فرآیند جوجهکشیاش را آغاز کند."
عجب لاینی بود???