۲۰ فیلم عاشقانه با پیچ و تاب علمیتخیلی که روز ولنتاین شما را عجیبتر میکنند
دوستان عاشق لطفا امروز را صبر کنید و یک روز ولنتاین دیگر را با تماشای یک کمدی رمانتیک با بیسکویت و قهوه هدر ندهید؛ اما چرا؟ چون داستانهای علمیتخیلی و ترسناک نیز میتوانند عاشقانه باشند. ...
دوستان عاشق لطفا امروز را صبر کنید و یک روز ولنتاین دیگر را با تماشای یک کمدی رمانتیک با بیسکویت و قهوه هدر ندهید؛ اما چرا؟ چون داستانهای علمیتخیلی و ترسناک نیز میتوانند عاشقانه باشند. اگر میخواهید روز ولنتاین خود را با دوز سالمی از عجیبوغریب بودن تلقین کنید، یکی از این فیلمهای پیشنهادی ما در ویجیاتو را تماشا کنید و « 14 فوریه» یا «روز ولنتاین» خود را از معمولی به عالی تبدیل کنید. بیایید با دیدن این فیلمهای علمیتخیلی عاشقانه در روز ولنتاین عجیب و غریب شوید. این شما و ۲۰ فیلم عاشقانه با پیچ و تاب علمیتخیلی که روز ولنتاین را عجیبتر میکنند.
منتهی پیش از شروع این مقاله توصیه میشود که اگر طرفدار بهترین فیلم های عاشقانه جهان هستید، مقاله مرتبط با این موضوع را نیز از ویجیاتو بخوانید.
- 1 Eternal Sunshine Of The Spotless Mind
- 2 Her
- 3 Seeking A Friend For The End Of The World
- 4 Warm Bodies
- 5 The Fly
- 6 About Time
- 7 Shaun of the Dead
- 8 Zoe
- 9 Beetlejuice
- 10 The Adjustment Bureau
- 11 WALL-E
- 12 The Lake House
- 13 Edward Scissorhands
- 14 Perfect Sense
- 15 Stay
- 16 The Shape of Water
- 17 Free Guy
- 18 Avatar
- 19 The Mummy
- 20 Palm Springs
Eternal Sunshine Of The Spotless Mind
همه خاطرات دردناکی دارند که دوست دارند فراموش کنند. در دنیای «درخشش ابدی یک ذهن پاک»، فناوری وجود دارد تا آن خاطرات بد را از بین ببرد. فیلم Eternal Sunshine با تمرکز بر دو بزرگسال که تصمیم گرفتهاند خاطرات رابطه خود را پاک کنند، با دست زدن به موضوع علمی تخیلی کلاسیک، مانند اخلاق استفاده از فناوری پیشرفته و قدرت سرنوشت، فیلمی مهم را برای این لیست ایجاد میکند. فیلم درباره نترسیدن از یافتن عشق و درک این است که هیچکس کامل نیست و همه ما نقصهایی داریم.
جیم کری و کیت وینسلت در این داستان عشقی حماسی که در زمان به این سو و آن سو میپرد، نقش جوئل و کلمنتاین عاشق را بازی میکنند. پس از یک جدایی بد، کلمنتاین راه و روش ویژهای را انجام میدهد که جوئل را از حافظهاش پاک میکند. هنگامی که او تصمیم میگیرد این کار را انجام دهد، ما شاهد شکوفایی داستان عشق بین آنها به شکل معکوس به عجیب ترین و تاثیرگذارترین شکل ممکن هستیم. پایان فیلم ثابت میکند که گاهی عشق سرنوشت است. اگر برای دنبال کردن خط داستانی این به کمک نیاز دارید، به رنگین کمان رنگ موی کلمنتاین دقت کنید.
Her
چهارمین فیلم Spike Jonze در آیندهای نزدیک قابل درک و تشخیص است، جایی که روابط شخصی ما با فناوری به دوستی و حتی روابط عاشقانه طولانی مدت با سیستمعاملهایی که رایانهها، موبایلها و موارد مشابه ما را هدایت میکنند، تبدیل شده است. واکین فینیکس در این اثر نقش تئودور تومبلی را بازی میکند، مردی میانسال که به تنهایی در آپارتمانی مشرف به افق آسمان خراشها زندگی میکند و کار روزانهاش شامل نوشتن نامههای دست نویس احساسی از طرف غریبهها است. تئودور در حال طلاق است و همزمان عاشق سیستم عاملی به نام سامانتا با صدای اسکارلت جوهانسون میشود.
اسپایک جونز در این اثر ترجیح میدهد به جای اینکه روی پیشرفتهای فناوری متمرکز شود، از آنها برای کشف ایدههای جاودانهتر در مورد عشق، روابط و آنچه از شریک زندگی انتظار داریم استفاده کند. کل فیلم در مورد تعامل شخصی و اتکای ما به هوش مصنوعی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. داستانی در مورد درک ارزش روابط و ارتباط انسانی.
Seeking A Friend For The End Of The World
عشق در آخرالزمان؛ اگر قرار بود دنیا سه هفته دیگر تمام شود، وقت خود را چگونه سپری میکردید؟ برای پنی (کیرا نایتلی) و دوج (استیو کارل)، آنها یک جستجوی پایانی برای گردش در جهان انتخاب میکردند که به داستان عشق واقعی تبدیل میشود. در دل داستان این فیلم بزودی سیارکی بزرگ با عبور از جو به سیاره زمین برخورد خواهد کرد و تمام نسل بشر را از میان خواهد برد! این موضوع سبب ترس و وحشت میان مردم شده، اما دو شخصیت اصلی این فیلم دست به دست هم میدهند تا برای سفری خانوادگی به انگلستان آماده شوند. من شخصاً توصیه میکنم آن را به صف فیلمهای مورد نیاز خود در ولنتاین اضافه کنید تا قبل از برخورد سیارک ببینید.
Warm Bodies
در روزهایی که فیلمهای زامبی گونه دچار یک درجا زدگی در ایده پردازی و تلفیق ژانر بودند، فیلم بدنهای گرم ساخته جاناتان لوین تلاش کرد تا کاری متفاوت با این ژانر انجام دهد، اما از آن جایی که این فیلم دقیقاً در همان سالی که «جنگ جهانی زد» به عنوان یک بلاکباستر زامبی گونه به نمایش در آمده بود اکران شد، به شکل دردناکی توسط عامه مخاطبان سینمایی نادیده گرفته شد و سپس از یادها رفت. البته این نادیده گرفته شدن بدین معنا نیست که Warm Bodies فیلم خوبی نیست، زیرا این اثر با ایجاد جهانی بینظیر که عشق واقعی در آن پادزهر زامبی-ایسم است، نگاهی جالب به این ژانر محبوب سینمایی دارد.
عاشقانه بین دو شخصیت غیر متعارف این اثر به شدت شیرین است و همین موضوع فیلم را به عنوان یک کمدی ترسناک متفاوت به بیننده معرفی میکند؛ از طرفی این فیلم به جای آنکه مانند تمام آثار این ژانر از زاویه انسانی روایت شود، به دیدگاه شخصیت زامبی خود ایمان دارد. در واقع فیلم با نقطه نظر یک زامبی وارد جریان قصه گویی اصلیاش میشود. با این اوصاف Warm Bodies در اوج سادگی یک فیلم شگفت آور احساسی و عاشقانه است که در تمام مدت زمان خود مسیری لذت بخش دارد. تصور کنید رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر الهام بخش این فیلم زامبی عاشقانه ماورا الطبیعی است.
The Fly
فیلم مگس حاوی داستان عاشقانه دیگری است که یک تراژدی در مرکز آن وجود دارد. اساساً فیلمهای ژانر ترسناک با ترکیب نشانههای سینمای عاشقانه دارای لحظات تراژیک هستند؛ این ژانر گاهی القا کننده حوادث عجیب و غریب است و فیلم مگس یکی از بهترینهای این گونه نادر است. داستان فیلم مگس گویای ماجرای دانشمند جوانی به نام «ست براندل» است که ماشینی ساخته که میتواند ماده را به اتمهای مجزا تجزیه کند و پس از انتقال به مکانی دیگر با سرعت جریان الکتریسیته، دوباره با پیوند اتمها به همان ماده برسد. او در حال مستی تصمیم میگیرد آزمایش ماشین را روی خودش هم انجام دهد، در حالی که او و عشقش آگاه نیستند که مگسی هم همراه او وارد دستگاه شده است.
آنچه در پی این فیلم ترسناک عاشقانه میآید این است که دانشمند جوان به شکلی آهسته و دردناک تبدیل به چیزی میشود که نه کاملاً انسان است و نه یک حشره؛ البته این جریان برای دانشمند جوان فیلم تماماً ناخوشایند نیست، زیرا او از قدرت و متابولیسم تازه خود لذت میبرد. اما این لذت زندگی عاشقانه او را نابود و گاهاً نامتعارف میکند. فیلم مگس به کارگردانی دیوید کراننبرگ یک معجون ویژه از جنون، عشق و تخیل شگفتانگیز است.
About Time
ریچارد کورتیس به عنوان فیلمساز یکی از بهترین کمدیهای رمانتیک سفر در زمان را ساخته که سینما تا به حال دیده است. این اثر یک فیلم کمدی-رمانتیک است که با درونمایه سفر در زمان و با نشان دادن زیبایی و شکنندگی زندگی، روح ما را آرام میکند. یک مرد جوان (با بازی دامنل گلیسون) متوجه میشود که مردان خانواده او دارای موهبتی خاص هستند که طبق آن میتوانند در زمان سفر کنند. او از این توانایی استفاده میکند تا آینده خود را به واسطه آن بهبود ببخشد.
در همین راه او با یک زن جوان (با بازی ریچل مکآدامز) آشنا شده و عاشق او میشود. به همین دلیل نیز موهبت سفر در زمان برای او تبدیل به هدیهای تلخ و شیرین میشود. در کنار تمامی این ویژگیهای جذاب چیزی که فیلم درباره زمان را به اثری بزرگ تبدیل میکند استفاده از عنصر سفر در زمان جهت ایجاد تصویری ساده و صادقانه از تجربه انسان است.
Shaun of the Dead
شان (سایمون پگ) یک پسر بیست و نه ساله انگلیسی است و هیچ هدف واقعی ندارد و تنها دوست دارد نوشابه بخورد و بازیهای ویدیویی را تجربه کند. زندگی ملایم و بی حوصلگی ناپایدار او هرچند با آخرالزمان زامبیها به لندن همراه میشود، اما او در این میان سعی میکند با نجات معشوقهاش، بهترین دوستش و مادر دوست صمیمیاش حرکتی رو به جلو در زندگیاش انجام دهد.
این فیلم زامبی گونه ادای احترامی به فیلم «Night of the Living Dead» جرج اندرو رومرو است. شاید اولین فکر شما در مورد Shaun of the Dead این نخواهد بود که این یک داستان عاشقانه است، اما به راستی چه چیزی عاشقانه تر از این است که فردی برای نجات معشوق خود و نجات دوستانش از آخرالزمان، در میان انبوهی از زامبیها بجنگد؟ در قلب این زامبی کمدی سینمایی ساخته ادگار رایت، یک داستان دلهره آور از عشق وجود دارد که در آن شخصیت شان به شدت تلاش میکند ثابت کند که او یک شریک ارزشمند برای شخصیت لیز است. همین ابراز علاقه ساده هسته مرکزی این فیلم را شکل میدهد. بنابراین شانِ مردگان یکی از مهمترین آثار لیست فیلمهای ترسناک عاشقانه است.
Zoe
همه ما میدانستیم که طولی نمیکشد که باید از خود بپرسیم، آیا میتوانیم با یک روبات رابطه عاشقانه داشته باشیم؟ فیلم علمی تخیلی دریک دورموس، یعنی Zoe شما را خیلی زودتر از حد انتظارتان با این سوال روبرو خواهد کرد. برخی از مردم ممکن است پاسخ این سوال را از قبل بدانند، و دیگران با دیدن این فیلم به چالش کشیده شوند. ایوان مک گرگور و لئا سیدوکس در این عاشقانه علمی تخیلی نقش اصلی را بازی میکنند؛ مک گرگور نقش دانشمندی را بازی میکند که یک سیستم هوش مصنوعی ویژه اختراع میکند که بسیار پیشرفتهتر از حد تصور ماست و افراد را بر اساس دادههای آماری مطابقت میدهد. من نمیتوانم در مورد طرح این فیلم چیزهای زیادی را بدون افشای نکات داستانی بزرگ ارائه کنم، اما بیایید بگوییم که Zoe میتواند به طور مؤثر نسخهای دیگر از فیلم Her باشد.
Beetlejuice
بیتلجوس فیلمی کمدی، ترسناک و ماورائی به کارگردانی تیم برتون است که در سال ۱۹۸۸ میلادی ساخته شد. داستان فیلم دربارهٔ زوج جوانی است که بعد از مرگ مجبور میشوند در همین دنیا بمانند. خانوادهای مالک خانهشان میشوند اما دختر نوجوان خانواده روح آنها را میبیند، و این شروع یک داستان جالب است. زوج اصلی این قصه یعنی باربارا و آدام مایتلند، یک ازدواج طولانی مدت دیگر در مدیوم سینما را به رُخ بیننده میکشند. در واقع این زوج یکی از خارق العاده ترین روابط روی پرده سینما را دارند؛ روابطی که شامل حمایت از یکدیگر و دوست داشتن یکدیگر تا پس از مرگ میشود.
این فیلم تنها حاوی یک فرمول عاشقانه نیست بلکه نمایشگر یک رابطه قوی و پایدار است، در واقع نحوه تعامل زن و شوهر در طول فیلم و تعهد به زندگی مشترک شبح گونهشان به معنای واقعی کلمه یک معجون دلانگیز است. با این اوصاف تیم برتون واقعاً پادشاه ساختن آثار رُمانتیک وحشتناک است؛ بنابراین بیتلجوس درخشان عجیب و غریب و سرشار از ایده است.
The Adjustment Bureau
این فیلم بر اساس داستانی از افسانهنویس بزرگ علمی تخیلی یعنی فیلیپ کی دیک است، مردی که مسئول نوشتن آثاری چون Blade Runner و The Man in the High Castle است. این فیلم متفاوت تمثیلی از پارانویا و توطئه است که اتفاقاً یک داستان عاشقانه به طرز شگفت انگیزی قوی دارد. قابل تامل است که در مرکز این اثر سرگرم کننده مت دیمون و امیلی بلانت فوق العاده جذاب قرار دارند. فیلم دیوان محاسبات، ماجرای نیروهای مرموز و اسرارآمیزی است که در آشنایی و عشق یک مرد سرشناس و یک زن هنرمند مداخله میکنند و سعی دارند آن ها را از هم جدا نگه دارند. به طور کلی داستان این فیلم در مورد یافتن عشق و داشتن شجاعت مبارزه برای آن بدون توجه به هزینه است.
WALL-E
درست است که شخصیتهای اصلی این فیلم ربات هستند و این یک انیمیشن از شرکت پیکسار است اما هنوز هم باید آن را یک عاشقانه متفاوت در فضای آخرالزمانی دانست. فیلم یک داستان جذاب در مورد یک ربات تنها است که آرزوی دوستی و عشق دارد، آن هم بدون اینکه بداند آرزویش محقق خواهد شد یا نه! بدون شک این خالصترین نوع از عشق انسانی است که در آن یک نفر با وجود تمام رنجها و دردهایی که متحمل میشود بازهم حاضر نیست کسی که دوستش دارد را رها کند. این همان عشق متعالی است که سازندگان WALL-E به خوبی درکش کردند و آن را در انیمیشن قرار دادند تا این اثر تبدیل به یکی از بهترین فیلم های علمی تخیلی فضایی عاشقانه شود.
مضمون اصلی این فیلم انیمیشن تخیلی درباره تلاش برای یافتن عشق، ناامید نشدن، شجاع بودن و ادامه کار برای آیندهای بهتر است. پیکسار از سال ۱۹۹۵ که Toy Story را اکران کرد، دارد برای نسلهای مختلفِ مخاطبان خاطرهسازی میکند. آنها از روح و اسباببازی گرفته تا حشراتی شجاع را به تصویر کشیدهاند و سعی کردهاند در قالب انیمیشن حرفهای بزرگ و مهمی را به ما منتقل نمایند. مشخصا انیمیشن WALL-E هم از این قاعده مستثنا نیست.
The Lake House
داستان فیلم The Lake House کمی بیش از حد پیچیده است، اما فیلم میخواهد عاشقانه گستردهای را از دل ایدهای عجیب به نمایش بگذارد. هنگامی که دو نفر از طریق خانهای کنار دریاچه باهم اتصال برقرار میکنند (خانهای متعلق به دو نفر که در دو دوره زمانی مختلف زندگی میکنند)، پیوند بین آنها میتواند به قدری خالص و ساده باشد که دلها را در بهشت به هم بزند. وقتی آنها در همه مکانهای درست و در زمانهای نامناسب به هم وصل شوند ، آسمان برای قلبهای شکسته گریه میکند. برای بهبود این قلبهای شکسته، بهشت زمان را میشکند. این خلاصهای است از یک فیلک عجیب با داستانی عجیبتر؛ به طور ساده این اثر داستانی در مورد ایجاد ارتباطات انسانی، یافتن عشق، یادگیری بخشش و یادگیری انتخاب درست است. (این فیلم بیشتر به دلیل حضور کیانو ریوز و ساندرا بولاک در این لیست قرار دارد، دیگر نیازی به گفتن همه چیز نیست)
Edward Scissorhands
اولین همکاری جانی دپ و تیم برتون، ادوارد دست قیچی، یک افسانه مدرن جادویی با رنگهای گوتیک و هستهای شیرین است. یک زن کنجکاو که محصولات آرایشی و زیبایی میفروشد، پسری بسیار غیرعادی را در یک عمارت قدیمی گوتیک پیدا میکند و تصمیم میگیرد او را به خانه خود بیاورد. پس از مدتی این پسر عجیب که ادوارد دست قیچی است با دختر دوست میشود و رابطه عاشقانهای بین آنها شکل میگیرد، اما همه از این دوستی راضی نیستند. مخصوصا بعضی از مردم همسایه از این پسر عجیب میترسند، و این شروع ماجرایی دراماتیک اما دوست داشتنی است. این اثر تیم برتون داستانی درباره چیزهای زیبای زندگی، کشف ارتباط انسانی، مسئولیت پذیری اعمالمان و کشف عشق است.
Perfect Sense
عشق در دل یک اپیدمی وحشتناک؛ این فیلم افرادی را با مسائل شخصی در دنیایی نشان میدهد که به آرامی بر اثر یک بیماری ناشناخته در حال مرگ و نابودی است. شخصیتهای اصلی این فیلم مشکلات خاص خود را دارند. اما آنها در درون این همهگیری با یگدیگر ملاقات میکنند و با یک آشنایی ساده شروع به قرار ملاقاتهای بیشتر میکنند. اما چه اتفاقی میافتد زمانی که آنها شروع به نشان دادن علائم بیماری کنند؟ دیدن این فیلم را در روز ولنتاین از دست ندهید؛ داستانی درباره یافتن عشق در میان هرج و مرج! فراموش نکنید Perfect Sense ایدههای جالب و ستارههای کاریزماتیکی چون اوا گرین و ایوان مک گرگور دارد که همگی به تجربه تماشایی بودن این اثر میافزایند.
Stay
این یکی برای افراد ضعیف احساسی نیست، زیرا سطوح لینچی طرح آن بی معنی و رویایی است، حتی اگر در کمال تعجب توسط دیوید بنیوف از سازندگان سریال Game of Thrones نوشته شده باشد. رایان گاسلینگ در این فیلم همچنان تماشاگران را فریب میدهد تا فکر کنند ممکن است این یک اثر رمانتیک کامل است، اما این در حالی است که فیلم مخفیانه یک اثر کاملاً عجیب و غریب است. داستان فیلم درباره ی یک بیمار افسرده است که دانشجوی رشتهی نقاشی یک آموزشکده میباشد و قصد دارد دست به کاری ترسناک و خطرناک چون خودکشی بزند. اما در این میان دکتری فداکار میخواهد او را از این عمل باز دارد و این شروع یک عاشقانه پیچیده و خاص است.
The Shape of Water
یک عاشقانه عجیب بین انسان و هیولا؛ یک نگهبان لال که در یک آزمایشگاه دولتی فوق سری در اوج جنگ سرد کار میکند و یک هیولای دوزیست نیمه انسان و ماهی که هم ماموران ایالات متحده و هم شوروی که از حضور او آگاه هستند، امیدوارند از او بهره برداری و یا نابودش کنند، عاشق یکدیگر میشوند. چه کسی میتواند بگوید این دو بچه دیوانه با وجود همه چیز نمیتوانند عشقی را در وجود هم پیدا کنند؟! این فیلم را نیز در روز ولنتاین فراموش نکنید.
Free Guy
فیلم علمی تخیلی Free Guy عاشقانههای موجود در بازیهای ویدیویی را به سطح جدیدی از مدیوم سینما میبرد؛ Free Guy که در سال 2021 منتشر شد، شخصیت گای (رایان رینولدز) را دنبال میکند، یک NPC در یک بازی که پس از آشنایی با زنی که نقش او را جودی کامر بازی میکند، به فکر آزادی خود از بازی میرسد. در طول بازی، این شخص برنامه ریزی شده، شروع به داشتن احساسات میکند. زیرا هر دو شخصیت وارد یک ماجراجویی حماسی پر از خطر و توطئه میشوند.
داستان عاشقانه فیلم در نهایت به نیروی محرکهای تبدیل میشود که به توقف برنامههای توسعه دهنده بازی کمک میکند و همچنین به گای کمک میکند تا نوع فردی را که میخواهد در دنیای دیجیتال باشد، درک کند. در حالی که داستان روی طنز و اکشن سنگین متمرکز است، هسته مرکزی فیلم از عاشقانههای آن نشات میگیرد و به طرز هوشمندانهای در پیچ و تاب فرو میرود که به گره زدن هسته عاطفی فیلم با یک صحنه خوب قبل از پخش تیتراژ کمک میکند.
Avatar
آواتار از یک ایده کلاسیک برای خلق یک داستان عاشقانه قدرتمند استفاده میکند. آواتار جیمز کامرون به دنبال جیک اسکالی، یک سرباز فلج است که به سیاره پاندورا سفر میکند تا وارد برنامه آواتار شود. از طریق یک پیوند عصبی، او میتواند با بدنی که شبیه ساکنان بومی سیاره، یعنی ناویها است، جفت شود. در حالی که هدف او ملاقات با مردم محلی و متقاعد کردن آنها برای دسترسی مردمش به منابعشان است، در عوض با یک ناوی بومی به نام نیتیری پیوند محکمی برقرار میکند. این دو در نهایت عاشق هم میشوند و این موضوع باعث میشود جیک در مقابل انسانها قرار بگیرد. داستان فیلم مسیر کلاسیک پوکوهانتس را دنبال میکند، اما دنیای غنی و عاشقانه مفصل آن بین جیک و نیتیری، داستان را تازه و مخاطرات را بالا نگه میدارد.
The Mummy
فیلم مومیایی ثابت میکند که موارد متضاد شخصیتی که باهم تفاوت زمین تا آسمان دارند، واقعاً خیلی زود جذب یکدیگر میشوند و عاشقانه تشکیل میدهند. مومیایی بازسازی فیلم هیولایی و کلاسیک به همین نام است. با این حال، فیلم به جای تکرار لحن ترسناک نسخه کلاسیک، ژانر اکشن و ماجراجویی را در هم میآمیزد و قهرمان کاریزماتیک خود، ریک اوکانل و متحد تیز هوش و باهوش او، ایوی کارناهان را به بهترین شکل معرفی میکند. این دو همراه با مجموعهای از ماجراجویان دیگر، یک مومیایی چند صد ساله را بیدار میکنند و آخرالزمان را به وجود میآورند.
در حالی که این دو با آمنهوتپ کشنده مبارزه میکنند، این مومیایی معتقد است که ایوی میتواند به تجسم عشق از دست رفتهاش کمک کند، در این مسیر ریک و ایوی در ابتدا با هم کنار نمیآیند. اما با پیشرفت داستان، آنها شروع به دیدن استعدادهای یکدیگر میکنند و ثابت میکنند که اگرچه از نظر علایق یا شخصیت شبیه به هم نیستند، اما هنوز همدیگر را دوست دازند و کامل میکنند.
Palm Springs
گاهی اوقات بهترین داستانهای عاشقانه داستانهایی هستند که از منظر بدبینانه بیرون میآیند. اندی سمبرگ در این فیلم پیرامون یک حلقه زمانی بسته (من عاشق فیلمهای حلقه زمانی هستم!) بازی میکند که درباره مردی است که نمیتواند از یک روز عروسی سرنوشتساز فرار کند، در انزوا گیر کرده است… تا زمانی که شخص دیگری با او در این چرخه گیر کند.
بازی با فرمول و ایده آشنای فیلم روز گراندهاگ، البته با چاشنی انرژی موجود در کمدی رمانتیک و پیچ و تابهایی سرگرمکننده هسته مرکزی این فیلم است؛ داستان فیلم پالم اسپرینگز بسیار ساده و سر راست است، وقتی در یک حلقه زمانی خاص و بی پایان گیر میکنیم، چه کنیم که زندگی تکراری ما پویایی یک زندگی سرزنده را داشته باشد؟! سازندگان این اثر فرض کردهاند همه روز گراندهاگ را قبلاً دیدهاند و با ایده درگیری با حلقه زمانی آشنا هستند، بنابراین آنها به جای تمرکز روی چرایی رخداد حلقه زمانی، به زندگی شخصیتها در حلقه زمانی تمرکز کردهاند.
پالم اسپرینگز یکی از آن موقعیتهای نامتناهی است که ممکن است، اگر نمونه اش را ندیدهاید، حداقل شاید درباره آن شنیده باشید. این فیلم مانند روز گراندهاگ یک پیام عاطفی و احساساتی با چاشنی سبک زندگی هالیوودی در مورد ارزش بلوغ و خود شناسی و مراقبت از افراد پیرامونی انسان دارد. شخصیتهای این اثر در راستای خودشناسی، به وسیله حلقه زمانی با بحرانهای وجودی خود درگیر هستند، و این درگیری گاهی وارد لحنی کارتونی نیز میشود. با این اوصاف این اثر قبل از هر چیزی یک کمدی رمانتیک واقعی است.
کلام پایانی: فراموش نکنید تماشای فیلمهای علمی تخیلی راهی است که برای مدتی حواس خود را از این جهان پرت کنید؛ چه با کسی باشید و چه تنها باشید. در نهایت متوجه خواهید شد که فیلمهایی وجود دارند که به شما انگیزه میدهند تا به عشق ایمان بیاورید، و این به شما امید میدهد تا برای آیندهای بهتر، بیشتر تلاش کنید.
درمورد این لیست چی فکر میکنید؟ آیا به تماشای هر یک از این فیلمها در روز ولنتاین فکر میکنید؟ یا فیلمهای مورد علاقه خود را برای تماشا در این روز دارید؟ توجه داشته باشید که میتوانید هر روز دیگری نیز آنها را تماشا کنید. در صورت تمایل نظرات خود را بنویسید. من دوست دارم آنها را از شما بشنوم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
Her خیلی زیبا بود . حتما ببینیدش . Free guy هم بد نبود .stay هم خوبه .
چرا وال ای باید عاشقانه باشه مگه جنسیت دارن
در واقع رابطه ای احساسی بین والی و ای وای بوجود اومد
wall e رو حتما نگاه کنید که خیلی قشنگه
تشکر میکنم بابت لیست به این کاملی
اما ای کاش برای تیتر میزدید بهترین فیلم های عاشقانه
چون آخه "ولنتاین" به ما چه؟
??
تشکر بابت این مقاله عالی.
Her واقعاً قشنگ بود و عالی بود به همه پیشنهاد میکنم ببینید.
Eternal Sunshine Of The Spotless Mind هم خیلی زیبا بود .
کل فیلمای لیست واقعا عالین و ارزش دارن ولی بنظر من The Shape of Water یکم اورریتده، درسته یکسری خلاقیتهایی رو داره ولی میتونیم بگیم یک فیلم فرانکشتاین با هیولای دریایی! اونقدرا هم ایده فیلم اورجینال و ابتکاری نبود.
پینوشت: کیا میخوان روز سپندارمذگان پنج اسفند به جای ولنتاین جشن بگیرن؟
من کاملا موافقم
ولی متاسفانه من تنها لازم نیست برای موافقت
من فیلمش رو ندیدم ... فقط کتابش رو خوندم که اونم میشه گفت واقعا کتاب خوبی بود .
فقط شاون مرده
Eternal Sunshine Of The Spotless Mind واقعا جز بهترین فیلم هاست