سری بازیهای «یاکوزا» از آغاز تاکنون بیش از ۲۰ میلیون نسخه در سراسر جهان فروش داشتهاند. سگا با یاکوزا یک برند نسبتا جدید را در دنیای بازیهای ویدیویی خود تاسیس کرده که کمتر از ۲۰ سال عمر دارد اما توانسته جای پای خودش را به درستی در بین گیمرها باز کند. بازیهای یاکوزا یا به زبان ژاپنی، ریو گا گوتوکو، تا امروز در ژاپن مدرن روایت میشدند و بازی جدید این سری یعنی بازی Like A Dragon Ishin این قاعده را به هم زده و داستان خودش را در قرن ۱۹ ژاپن روایت میکند. آیا این تغییر پارادایم زمانی توانسته روح تازهای در این سری بدمد یا خیر؟ با بررسی بازی Like A Dragon Ishin همراه ویجیاتو باشید.
سری یاکوزا (که از سال گذشته تغییر نام داده و با نام Like A Dragon شناخته میشود تا با معنای ژاپنی آن قرابت معنایی بیشتری پیدا کند) شامل ۸ بازی اصلی و چندین بازی فرعی است. در بین بازیهای فرعی این سری عناوین عجیب و غریبی به چشم میخورند که اصلا ربطی به بازی اصلی ندارند، نه از نظر محتوایی و نه از منظر گیمپلی! در واقع بهنظر میرسد سازندگان این سری با محبوبیتی که توانستند با بازیهای خود دست پیدا کنند، هر از گاهی خودشان را در یک ژانر دیگر محک میزنند تا ببینند حاصل کار چه میشود! بهعنوان مثال بازی Yakuza: Dead Souls که در سال ۲۰۱۲ برای پلی استیشن ۳ عرضه شد یک بازی اکشن با محوریت زامبیها بود تا سری یاکوزا روی ترند محبوب زامبیها نیز حرکت کند! یا از آنسو یک بازی دیگر با نام Kurohyō: Ryū ga Gotoku Shinshō برای کنسول دستی سونی یعنی PSP ساخته و عرضه شد که یک بازی رزمی بود و دو شماره پیاپی هم داشت.
اسکوئر انیکس پیشتر با بازی Kingdom Hearts موزیکال خود، در کنسولهای خانگی سری به بازیهای موسیقایی زده بود و حالا با Theatrhythm Final Bar Line به این ژانر ادای دین کاملتری میکند و یاد و خاطره چند ده سال فاینال فانتزی را زنده نگه میدارد. در بازی فعلی بیش از ۳۸۵ آهنگ قرار دارد که از دل ۲۹ بازی فاینال فانتزی بیرون آمده است. این یکی از کاملترین کلکسیونهای آهنگهای بینظیر سری فاینال فانتزی در یک بازی است و یک گنجینه موسیقایی باارزش به حساب میآید که نادیده گرفتنش، واقعا کار سختی است! به این ۳۸۵ آهنگ جذاب باید DLCهای احتمالی در آینده را اضافه کرد و آن وقت است که آدمی مدهوش این حجم از موزیک در یک بازی میشود و زمانی که قرار باشد این قطعات توسط خودمان و با کمک کنترلر نواخته شود، موضوع جذابتر هم میشود!
ورود بازیهای یاکوزا به دوران قدیم ژاپن نیز برای اولین بار در عنوان Ryū ga Gotoku Kenzan! رخ داد که برخلاف بازی Ishin که هماکنون به عرضه جهانی رسیده، بازی کنزان هیچگاه رنگ بازار بینالمللی را به چشم خود ندید. عنوان Ryū ga Gotoku Kenzan! بازی نسبتا موفقی بود که در خود ژاپن از آن استقبال شد اما برنامهای برای انتشار آن در بازار جهانی در کمپانی سگا صورت نگرفت. بخاطر موفقیت این بازی بود که در سال ۲۰۱۴ بازی Yakuza Ishin برای پلی استیشن ۳ و پلی استیشن ۴ عرضه شد و توانست در آن زمان به موفقیت نسبی هم دست پیدا کند. حالا با عرضه عناوینی چون Ni Oh و Sekiro و Ghost OF tsushima و موفقیت این بازیها در بین گیمرهای جهانی، سگا نیز دوزاری کج خود را صاف کرده و تصمیم گرفته تا با یک بازسازی، بازی Yakuza Ishin را برای جهانیان عرضه کند.
داستان اصلی: ۲۱ ساعت
داستان + ماموریتهای فرعی: ۳۷ ساعت
بازی Like A Dragon Ishin سومین نسخه از این سری بازیهای سگا برای نسل جدید کنسولها است و دارندگان کنسول نسل هشتمی سونی نیز میتوانند از آن بهرهمند شوند. من خودم بازی را روی کنسول پلی استیشن ۴ تجربه کردم و در واقع با یک بازی ترجمه شده روبرو بودم تا با یک بازسازی. در واقع باید اعتراف کرد بازی Like A Dragon Ishin برای پلی استیشن ۴ صرفا یک ترجمه است و هیچ چیز خاصی در آن بازسازی نشده مگر اضافه شدن یک سری محتواهای جدید نسبت به بازی که در سال ۲۰۱۴ در داخل مرزهای ژاپن عرضه شده بود و یک بهبود گرافیک بسیار جزیی. تجربه اندک من از بازی در کنسول نسل جدید (پلی استیشن ۵) نشان داد که بازی برای این کنسول از منظر گرافیکی تجربه بهتری را عرضه میکند. نورپردازی در بازی نسخه نسل جدید بسیار جالب توجه است و انیمیشنها روانتر و جذابتر از آب درآمدهاند. هرچند به طور کلی با یک بازی با گرافیک خارقالعاده روبرو نیستیم ولیکن بازیهای یاکوزا بیشتر از آنکه بخاطر گرافیک خود زبانزد باشند، بخاطر داستان خود شهرت دارند.
بازی Like A Dragon Ishin مانند تمامی بازیهای یاکوزا از یک داستان غنی برخوردار است که روایت آن مانند یک رمان طولانی و جذاب، شگفتانگیز است. داستان بسیار شبیه به فیلمهای سامورایی سینمای کلاسیک ژاپن است که البته در آن روح مدرنی نیز دمیده شده باشد. درواقع هسته اصلی داستان خیلی کلاسیک و سنتی پیش میرود اما شاخ و برگهایی که در آن دیده میشود، قصه را از آن حالت کهنه بودن و کلیشهای بودن آزاد کرده و یک قصه جدید در کالبدی قدیمی را نشانمان میدهد.
سگا در بازی جدید خود از همان چهرههای آشنای سری یاکوزا استفاده کرده اما این بار این افراد در نقشهای دیگری ظاهر میشوند. این موضوع شاید در وهله اول هواداران بازی را گیج و سردرگم کند. من شخصا بازی را مانند برنامههای مهران مدیری تصور کردم! مدیری و تیمش در زمانی سریالهایی پشت هم میساختند که بازیگران تقریبا یکسانی در آنها وجود داشت ولی داستانها فرق داشت. بازی Like A Dragon Ishin هم دقیقا همین است! کاراکترهای سری یاکوزا در این چند سری شماره از بازی رسما تبدیل به بازیگرانی در صنعت ویدیوگیم شدند که برای ما آشنا هستند و حالا در بازی Ishin قرار است نقشهای دیگری را بازی کنند!
بازی در قرن ۱۹ در ژاپن میگذرد و داستان دو دوست خیلی صمیمی که مانند برادر هم هستند را روایت میکند. آنها پس از مدتی طولانی دوباره همدیگر را میبینند و پیش مربی یا همان پدر خود میروند که آنها را بزرگ کرده بود. این فرد توسط یک نینجا با هویتی ناشناس کشته میشود و صحنهسازی طوری انجام میشود که انگار قتل پدر (که رهبر یک گروه بزرگ است) توسط این دو برادر رخ داده است. قهرمان داستان از خودگذشتگی میکند و برادرش را از این گناه تبرئه میکند ولی به اهالی شهر قول میدهد تا زمانی که قاتل را پیدا نکند، به آن شهر برنگردد و سپس از آنجا فرار میکند.
شما در نقش قهرمان داستان دنبال آن نینجای قاتل هستید که یک سبک خاص از مبارزه را داشت و تنها مدرکی که از او دارید، همان سبک ممنوعه مبارزهاش است. ادامه داستان بازی با پیچ و تابهای فراوانی همراه است و قصه به آرامی اما با جذابیتی بسیار بالا پیش میرود بهطوری که بعید است دلتان بخواهد برای ادامه مسیر، بازی را رها کنید. داستان اصلی و جذابیت آن یک طرف، سری بازیهای یاکوزا به تعداد زیادی داستانهای فرعی و خرده روایتهایی دارند که آنها هم به جذابیت بازی کمک بزرگی میکنند. داستانهای فرعی در بازی Like A Dragon Ishin گاهی بسیار مضحک هستند و گاه بسیار پندآموز و یا بامزه. این ماموریتهای فرعی هرچه که باشند، امتیازی به شما میدهند که میتوانید با آن ویژگیهای کاراکتر بازی را آپگرید کنید.
یک ماموریت فرعی میتواند فقط سر زدن به یک پیرزن تنها در یک روستا باشد که نیاز به یک همنشین دارد و یا گوش سپردن به صحبتهای زنی باشد که تمامی زنان روستا از وراج بودن آن شاکی هستند و شما میتوانید با گوش دادن به قصههای درازش و البته پاسخ درست دادن به سوالات او درباره قصهاش! او را راضی نگهدارید. گاهی میتوانید به پیرمردی سر بزنید که هیزم شکن است و قدرت کمی دارد و به او در این راه کمک کنید و یا حتی به یک پسربچه که از دیگر دوستانش جدا افتاده و تک و تنهاست، یک اسباب بازی بدهید تا بتواند دوباره به جمع رفقایش برگردد. شما در بازی یک سامورایی اصیل هستید که اصالت و منش ساموراییها را برخلاف دیگران فراموش نکرده و خیلی لوطیوار! به همه کمک میکند و نمیگذارد در هیچ جایی به کسی ظلم روا شود.
گیمپلی بازی به دوران قبل از بازی Like A Dragon برگشته و یادآور گیمپلی اکشن بازیهای یاکوزا است با این تفاوت که در اینجا بخاطر وجود اسلحه سرد و گرم، مبارزات بسیار جذابتر هستند. شما چهار نوع حالت مبارزه دارید که میتوانید با دکمههای D PAD بین آنها سوییچ کنید. یک حالت مبارزه با مشت و لگد است که حالت کشتی و بوکس را باهمدیگر دارد. یک سبک دیگر مبارزه با شمشیر کاتانا سامورایی است و یک حالت دیگر با طپانچه است. سبک محبوب مبارزهای من و بسیاری از دیگر گیمرها نیز سبک «رقص وحشی» است که در آن مبارزه با استفاده از ضربات ترکیبی شمشیر سامورایی و طپانچه پیش میرود. در این حالت هم سرعت مبارزات خیلی سریعتر شده هم حرکات دیوانهواری از این سامورایی سر میزند که گیمر را به وجد میآورد.
مبارزه به سبک رقص وحشی در دوئلهای تن به تن (بخوانید باس فایتها) چندان به کار نمیآید و بیشتر برای مبارزات خیابانی و زمانی که یک عده زیاد سرتان ریختند، به کار میآید. در این حالت چیزی به نام گارد (دفاع) وجود ندارد و جاخالی دادن کلید اصلی شما برای کتک نخوردن است. مبارزه با طپانچه نیز کاری کرده که بازی در بسیاری مواقع راحت شود چرا که کافیست از دشمنان دور شود و با گلوله باران کردن آنها، یک به یک آنها را به دیار باقی بفرستید. البته حالت نشانهگیری اتوماتیکی برای این سبک مبارزه وجود دارد که در وهله اول به نظر میآید کار را آسان میکند اما کمی که بگذرد میفهمید بازی بدترین انتخاب را در این حالت دارد و ممکن است دورترین دشمن به شما را هدف بگیرد در حالی که یک فرد دیگر با شمشیری اندازه قد من و شما، کنارتان ایستاده تا آن را تا ته در شکمتان فرو کند!
یک سری کارت هم در جای جای باز وجود دارد که با پیدا کردن آنها میتوانید از قابلیتهای خاص آنها استفاده کنید. این کارتها میتوانند گاه به شما یک اسلحه گرم بزرگتر مثل یک توپ جنگی همراه! بدهند و یا حتی گاهی یک موجود را برای شما احضار کنند تا دوش به دوش شما با دشمنان بجنگد. مثلا یک خرس گریزلی قهوهای گشنه که دشمنان را لت و پار میکند! وجود این کارتها باعث شده تا گیمپلی بازی از تنوع خاصی برخوردار شود و از آنجا که تعداد حرکات و کمبوها در بازی آنچنان بالا نیست، وجود این کارتها واقعا نجات بخش بازی برای تکراری نشدن گیمپلی مبارزات بازی است.
باگهای زیادی هم در حین مبارزات و هم در زمان گشت و گذار و تکمیل ماموریتهای فرعی وجود دارد که بسیار توی ذوق میزنند. مثلا شما از یک خیابان که خیلی پهن است و جا برای عبور ده نفر آدم در کنار هم وجود دارد نمیتوانید رد بشوید چرا که مثلا دو نفر در وسط آن دارند گپ میزنند! یا خیابانها و مکانهای زیادی در بازی وجود دارد که رسما به درد هیچ میخورند و مبارزه با دشمنان نیز گاهی تبدیل به مبارزه با در و دیوار میشود! این قبیل باگها در بازی فراوان بوده و اکثرا به چشم نمیآیند ولی گاه، تبدیل به نقطه ضعف بزرگی میشوند.
به جز مبارزات بازی که در سطح شهر و یا در حین تکمیل ماموریتهای اصلی و فرعی انجام میشود، بازی پر از مینی گیم است و همچنین یک حالت شبه Life Simulation هم دارد. شما در محیط بازی میچرخید، با آدمها صحبت میکنید و میتوانید به رستورانها و کافهها و گرمابهها سر بزنید و یا لباسی برای خود بخرید و به آهنگر سر بزنید تا اسلحهتان را آپگرید کند. نکته قابل توجه اما داشتن یک مزرعه و کسب و کار خانوادگی است که میتوانید تمرکزتان را روی آن هم بگذارید. شما میتوانید محصولات مزرعه خودتان را بفروشید و یا با آنها آشپزی کنید و غذاهای خود را به دیگر نقاط شهر دلیوری کنید و برای خودتان رستورانی خانگی داشته باشید و پول این کسب و کار را هم به زخم زندگی خودتان بزنید و هم به یتیمخانهای که قصد کمک به آن را دارید، بدهید. ماهیگیری و شرکت در بازیهای دسته جمعی و یا قمار هم از دیگر کارهایی است که در سطح شهر میتوان انجام داد و هر یک مهارتهایی خاص به تکنیکهای شما اضافه میکند.
برخلاف اکثر بازیهای یاکوزا که دو دوبله ژاپنی و انگلیسی را در خود جای دادهاند، این بار سازندگان فقط به صداگذاری ژاپنی بسنده کردهاند (هرچند بارها گفتهام تجربه بازیهای یاکوزا به زبانی غیر از ژاپنی، کاری بسیار عبث است چرا که صداپیشگان این سری بازیها بسیار ماهر هستند و آدم از شنیدن صداهایشان کیف میکند!) موسیقی بازی نیز تلفیقی از آهنگهای سنتی ژاپنی و موسیقی راک و متال امروزی است و این تلفیق باعث میشود که بازی آن حالت دیوانهوار خود را حفظ کند و یک بازی صرفا سنتی و کلاسیک نباشد.
بازی Like A Dragon Ishin یک عنوان فرعی از این سری بازیها است که توانسته با حفظ المانهای گیمپلی این سری و ارائه یک داستان به شدت جذاب و زیبا که تلفیقی از سبک سنتی و مدرن و چاشنی طنز شرقی در آن دیده میشود را روایت کند. سگا در بازی Like A Dragon Ishin ماموریت خود را با موفقیت انجام داده و بار دیگر یک بازی یاکوزایی جذاب را برای گیمرها فراهم کرده و آنها را این بار در داستانی تو در تو و پیچیده در ژاپن قرن ۱۹ میبرد و با الهام از واقعیت تاریخی و کاراکترهای واقعی و فانتزی (من در آوردی!) قصه زیبای خودش را به بهترین شکل روایت میکند.
خلاصه بگم که...
بازی Like A Dragon Ishin تجربه موفق دیگری برای کمپانی سگا است و یک بازی یاکوزایی خوب به شمار میرود. بازی در ژاپن قرن ۱۹ میگذرد و داستانی عمیق و جذاب دارد که بهکندی ولی با جذابیت کافی روایت میشود. ماموریتهای اصلی و فرعی بازی سرگرمکننده بودند و سبک مبارزات بازی بخاطر وجود شمشیر و طپانچه در کنار یکدیگر جذاب بوده و مینی گیمهای متعدد در کنار گیمپلی اصلی بازی، آن را جذابتر میکنند. به همه اینها گرافیک قابل قبول و صداپیشگی محشر را نیز اضافه کنید تا پکیج بازی Like A Dragon Ishin جذابتر بهنظر برسد.
میخرمش...
اگر به وجود داستان قوی در بازیها اعتقاد دارید و این موضوع را یک برگ برنده برای تجربه خود در بازیها میدانید، حتما سراغ بازی Like A Dragon Ishin بروید.
نمیخرمش...
بازی داستان خود را با صبر و طمانینه بسیار روایت میکند و همچنین پر از اسامی ژاپنی است. توجه و دقت زیادی برای لذت بردن از این داستان غنی لازم است که لزوما در حوصله هرکس نمیگنجد ضمن اینکه باید بدانید مبارزات اکشن بازی نیز با اینکه به اندازه کافی جذاب هستند اما گیمپلی درخشان و شاهکاری به حساب نمیآیند و باگهای ریز و درشتی در آن وجود دارد که ممکن است دل مخاطب را بزند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عاشق بازی های با موضوع ساموراییم کسی اگر بازی کرده بگه برای کسایی ک تم سامورایی دوس دارن بازی خوبیه؟
در ضمن هیچکدوم از بازیای یاکوزارو بازی نکردم
Ghost of tsushima
Sekiro:shadows die twice
منظورش این بازی بود ها
بازی عملا فن سرویسه برای پلیر های یاکوزا و خیلی از تجربه بازی رو از دست میدی بدون بازی کردن یاکوزا های قبلی
حداقل یاکوزا زیرو و کیوامی ها رو بازی کن بعد برو سراغش
اگر کل سری رو بری که به شدت لذت بخش خواهد بود
Hesitation is defeat
Hesitat, and you lose
That is the way of war
مطمئنم جفتمون نمیدونیم چرا این دیالوگ ها رو اینجا بازگو کردیم و فقط حسمون بهمون گفت:)))
یوزر اسکور درسته ؟