نگاهی به جهان پنهان استادان رنگ هالیوود؛ آنهایی که در پشت صحنه هستند
ناامیدکننده است که ببینی چقدر کمتر از آنچه باید شناخته میشوند.
در دل محله شلوغ و پرگردشگر سوهو در مرکز لندن، دور از چراغهای پرنور شهر و ترافیک پرصدا، مردی در اتاقی تاریک و آرام نشسته است. نام او آدام گلسمن است، رنگپرداز ارشد در شرکت گلدکریست فیلمز، شرکتی که برای امکانات پساتولید در پایتخت بریتانیا شهرت دارد. گلسمن روی سامانه پیچیده کامپیوتری روبهرویش مسلط است. صدها کنترل، فیدر، تگل، چرخ، روی میز او پراکنده است؛ چشمش به دو نمایشگر بزرگ بالای میز دوخته و دستانش بیوقفه کار میکنند. صحنه تا حدی شبیه اجراهای دیجی است. برای گلسمن، که رنگپرداز پرکاری در هالیوود و کارنامه او شامل صدها فیلم است، همه اینها حافظه عضلانی است.
او فیلمبرداریای از House of Guinness، سریالی محصول نتفلیکس با پسزمینه دوبلین، بالا میآورد؛ یکی از کارهای اخیر او. «فیلمبردار، نیکولاج بروئل، خواست دنیاهای داخل مجموعه را کمی از هم جدا کنیم» گلسمن توضیح میدهد و با یک کلیک آسمان بیرون کارخانه گینس به یک سپیا غنی و دراماتیک تبدیل میشود. «خانواده گینس دنیای ثروتمند و سرسبزی دارند، خیلی صحنهها داخل هستند، با نور شمع و چراغ. اما برای دنیای کارگرهای کارخانه و فینیانها میخواست فضای زمختتری داشته باشیم. پس برای آن دنیا یک زرد-سبز گوگردی اندکی ساختیم.»
این هنر پنهان درجهبندی رنگ است: صنعتی که بیرون از دایره خودش کمتر قدرشناسی میشود اما تاثیرش همان اندازه موسیقی متن، طراحی لباس یا دیالوگ بر تجربه مخاطب است. رنگپردازها رنگ فیلم، سریال یا موزیک ویدئو را دستکاری میکنند تا حال و هوای مشخص، سبک بصری یا تم روایی ایجاد کنند و این نقش را از همان مدتها که دیگر خلاقان روی مجموعه کار میکنند، ایفا کردهاند.
دافنه پولسکی، تهیهکننده جوایز FilmLight Colour میگوید: «رنگپرداز قویترین همکار فیلمبردار است. درجهبندی رنگ عاطفه فیلم را شکل میدهد؛ با تغییرات ظریف در تهرنگ، کنتراست و اشباع میتواند یک صحنه را گرم یا دور، امیدوارکننده یا تاریک کند. هدف هدایت احساس مخاطب در هر لحظه، تقویت روایت و عمیقتر کردن مسیر احساسی است.»
فیلملایت بیش از ۲۰ سال است که به ارائه راهکارهای حرفهای و سطح بالا در درجهبندی رنگ و پایپلاین برای سینما، تلویزیون و صنعت پساتولید میپردازد؛ مشتریان آن از استودیوهای بزرگ مانند Warner Bros تا خانههای پساتولید کوچک در سراسر جهان هستند. دفتر مرکزی شرکت در لندن قرار دارد و این شرکت متعهد است هنر و فن رنگ را به صحنه بیاورد، و در راستای همین هدف، جوایز FilmLight Colour در ۲۰۲۱ راهاندازی شد. جکلین لوران، هممدیر فیلملایت، میگوید: «آنچه میخواهیم برجسته کنیم این است که یک هنر پنهان و زیبا وجود دارد که تجربه سینمایی را ارتقا میدهد.
گلسمن از جمله چند رنگپردازی است که امسال برای کارش روی Nosferatu ساخته رابرت ایگرز نامزد جوایز FilmLight Colour شده است. فهرست کوتاه که در اکتبر اعلام شد، بهترینهای حرفه درجهبندی رنگ را گرامی میدارد و حالا در پنجمین سال خود است. پولسکی میگوید: این کمی ناامیدکننده است که ببینی آنها به اندازهای که باید شناخته نمیشوند. خواستیم به رنگپردازها اعتباری بدهیم که واقعاً سزاوار آناند؛ نه فقط در میان همصنفیهاشان، بلکه در سرتاسر صنعت خلاق. به همین دلیل جوایز رنگ را آغاز کردیم.»
رنگپردازها، که به آنها گاهی رنگنگار هم گفته میشود، در مراسم جوایز اغلب دستهای مستقل ندارند (و تا همین هفته گذشته در IMDb زیر مجموعه تیمهای VFX یا تدوین ذکر میشدند)، با وجود سهم بسزا در موفقیت یک فیلم. مثال Poor Things ساخته یورگوس لانتیموس که گرگ فیشر در Company 3 لندن آن را درجهبندی کرد. پولسکی میگوید: «فیلم با سیاه و سفید آغاز میشود و سپس به رنگ میرود تا تحول شخصیت اصلی را دنبال کند، و در پایان بسیار اشباع و اغراقآمیز میشود. این نمونه عالی است از اینکه چگونه درجهبندی رنگ به روایت خدمت میکند.» فیلمبردار راببی رایان برای کارش نامزد اسکار شد، اما فیشر پاداشی نگرفت؛ به جز پیروزیاش در FilmLight.
این به معنای آن نیست که فیلمبرداران به این هنر بیتوجهاند. برعکس، اغلب فیلمبرداران یک رنگپرداز قابل اعتماد دارند که در هر پروژه با او همکاری میکنند. مندی واکر، فیلمبردار استرالیایی و رئیس انجمن فیلمبرداران آمریکا (ASC) و نامزد اسکار برای Elvis میگوید: «در طول پروژه یک زبان مختصر بینمان برقرار میشود. کار با رنگپرداز از اوایل کار بسیار مهم است. فیلمبردار و رنگپرداز در گفتوگو با کارگردان LUTها را برای فیلم تعیین میکنند؛ اینها جداولی هستند که رنگها، گرادیانها، پالتها و تونهای مختلف را برای صحنهها یا بخشهایی از داستان مشخص میکنند و میتوانند روی همه مانیتورهای صحنه در طول فیلمبرداری اجرا شوند یا در پساتولید برای تدوین استفاده شوند.»
«در Elvis تصمیم گرفتیم برای هر یک از سه بازه زمانی که فیلمبرداری میکردیم ظاهر متفاوتی داشته باشیم. من با باز به اتاق زمانبندی رنگ رفتم و در پیشتولید با رنگپرداز برای تعیین یک LUT جدا برای هر بازه زمانی کار کردم؛ آن LUT روی صحنه برای شکلدهی طراحی صحنه، لباس، گریم و طراحی نور استفاده میشد… در بخشهای اولیه زندگی الویس رنگها کمی کماشباع بودند و تنها چند رنگ قرمز، سبز و آبی بیشتر حضور داشتند. یادآور نوعی عکاسی مستند آن زمان بودند.»

واکر، رئیس هیئت داوران جوایز FilmLight Colour سال گذشته، وظیفه رنگپرداز را «خیلی جادویی» توصیف میکند. آنها میتوانند بخشهایی از کادر را ایزوله کنند، چشم بیننده را با روشنتر، تیرهتر، نرمتر یا با کنتراست بالاتر کردن چهره یک شخصیت به آن سمت جلب کنند. او میگوید: «من یک پاس ابتدایی رنگ و چگالی فیلم انجام میدهم تا همه چیز همخوان شود. و بعد پاس بعدی است که آنها واقعاً جادویشان را انجام میدهند. وقتی میگویی، «درختان سبز پسزمینه را دوست ندارم»، رنگپرداز میتواند بگوید، «من تهرنگ سبز را تغییر میدهم تا رنگی بهتر شود.» ممکن است هفتهها یا حتی ماهها طول بکشد تا یک فیلم یا سریال فِریم به فِریم طی شود. «من عاشق کار با رنگپردازها هستم. آنها یک کارشناس میآورند تا آنچه را تو انجام دادی ارتقا دهد.»
او اضافه میکند: «فیلمبرداری واقعاً درباره روایت است و بهترین رنگپردازها واقعاً قصهگوهای خوبی هستند. آنها زبان بصری یک فیلم و تأثیرش بر مخاطب را میفهمند، میدانند چگونه نگاه را به جایی هدایت کنند… فیلمبرداران به شدت روی آنها حساب میکنند تا چشم خوبی داشته باشند و ابزارشان را خوب بشناسند تا به روایت کمک کنند.»
بدیهی است که این کار صرفاً هنری نیست؛ رنگپردازها باید بین فیلمبرداری با نگاتیوهای مختلف، محصول نهایی متعادل و یکدست و فناوریهای پرسرعت در صنعتی که روزبهروز دیجیتالتر میشود هماهنگ باشند. پیتر دویل، رنگپرداز در Picture Shop با کارنامهای بینظیر شامل The Matrix، سهگانه The Lord of the Rings، فیلمهای هری پاتر و آثار مختلف تیم برتون، به یاد میآورد وقتی تیمهای جلوههای ویژه تازه به امکانات رنگ در محیط دیجیتال پی بردند. «واچوفسکیها میخواستند برای یک سکانس ظاهری خاص خلق کنند که با فرآیندهای آنالوگ و شیمیایی شدنی نبود»
«پس ما از فرایند دیجیتال برای آن استفاده کردیم، و بعد تبدیل شد به پیشنهاد جالبی برای تلاش در فیلمهای کامل. بر مبنای آن، پیتر جکسون و اندرو لسنی، فیلمبردار The Lord of the Rings… با هم صحبت کردیم و گفتند، «چرا برای The Fellowship of the Ring تلاش نکنیم؟» از آنجا ادامه پیدا کرد.» آن داستان حدود ۲۵ سال پیش است. او میگوید: «و میگویم اولین درجهبندی مهمی بود که من انجام دادم.»
درباره تغییرات اخیر در صنعت درجهبندی رنگ، دویل میگوید بازار تازهای اوضاع را پیچیده کرده است: «درجهبندی رنگ حالا واقعاً سه بازار را خدمترسانی میکند، بازار سینمایی، سینما آنطور که میشناسیم، و بعد چیزی که الآن استریمینگ مینامیم که قبلاً پخش بود و بعد یک بازار سوم، بیشتر وبمحور و بسیار شکلپذیر.» او میگوید رنگپردازها خود را با صفحهنمایشهای کوچکتر و حتی یوتیوب تطبیق میدهند چون مخاطبان بیشتر محتوایشان را آنلاین دنبال میکنند. و با این حال، او اضافه میکند، عطشی برای بازگشت به فن آنالوگ نیز وجود دارد؛ بازگشت نوستالژیک به ظاهری خاکیتر و دانهدارتر.
گرایشهای رنگی بسته به کشور و فرهنگ نیز کاملاً متفاوت خواهد بود، حسب نظر تیم فیلملایت. «برای مثال، ظاهر یک فیلم آمریکایی معمولاً به طور چشمگیری با ظاهر یک فیلم بالیوودی تفاوت دارد» که ممکن است بسیار اشباعتر به نظر برسد. این توجه به جزئیات فرهنگی نکتهای است که رنگپردازها در انجام کار لحاظ میکنند.
برخی کارگردانها برای پالت رنگشان مشهورند: به یاد وس اندرسن و پاستلهای متمایز او بیفتید. در سالهای اخیر رابطه بین کارگردانها و رنگپردازان (در مورد اندرسن، با گرت اسپنزلی) قویتر شده است، دویل اشاره میکند. اما رنگپردازها هنوز همانند گریم، لباس، مو و دیگر رشتهها در جوایز به رسمیت شناخته نمیشوند. پولسکی میگوید: «برخی پروژههای بزرگ ممکن است تا سه ماه در درجهبندی صرف شود. فکر نمیکنم مردم متوجه باشند چه مقدار کار در آن انجام میشود.»

واکر اضافه میکند: «این کاری است که بیشتر بعد از تمام شدن فیلم اتفاق میافتد، در پسزمینه، و جلوی صد نفر روی صحنه رخ نمیدهد. فکر میکنم هنوز تعداد کافی آدم نیستند که بفهمند آنها چه میکنند و چه چیزی به فیلم میآورند، که واقعاً مهم است.» به عنوان فیلمبردار او ادامه میدهد: «میخواهم مردم احساس کنند چه احساسی شخصیتها دارند، جو، مکانها و آنچه شخصیتها تجربه میکنند را حس کنند. و احساس میکنم رنگپردازهای واقعاً عالی تنها آن را بهتر میکنند.»
جوایز FilmLight Colour امیدوار است این فن را در صحنه جهانی به نمایش بگذارد. در میان نامزدهای ۲۰۲۵ کسانی مانند کوستاس تئودوسیوی برای کارش روی Sinners از رایان کوگلر، تام پول برای پالت بالینی و صیقلی فصل دوم Severance و دامیان واندراکرویسن که پشت ظاهر قدیم هالیوودی زیبای The Studio است، دیده میشوند.
این جوایز همچنین کارهای رنگ در موزیک ویدئو را به رسمیت میشناسند و بخشهای استعداد نوظهور را برای محتوای کمبودجه و رنگپردازان نوپا برجسته میکنند. بردفورد یانگ، فیلمبرداری که برای Solo: A Star Wars Story، Arrival و Selma شناخته میشود، ریاست هیئت داوران را برعهده دارد و پارک چان-ووک میهمان افتخاری است. مراسم جوایز FilmLight Colour 2025 در ۱۶ نوامبر در EnergaCAMERIMAGE لهستان برگزار خواهد شد.
دویل سریال Euphoria را مثال کاملی از کار رنگ شایسته جایزه در چند سال اخیر میداند: «دستکم با امیها گاهی میبینی که رنگپرداز بخشی از تیم جلوههای بصری میشود. اینکه در آینده جوایز مستقل برای رنگپرداز ببینیم، مطمئن نیستم… تلاش FilmLight امیدوارم، به شکم خودخواهانه من، به درک بیشتر از آن فرایند کمک کند و سپس مخاطب وقتی به سینما میرود توقع بیشتری داشته باشد.»
گلسمن موافق است: «نقش رنگپرداز از حیث جوایز به اندازه کافی شناخته نشده و به نظرم این نشاندهنده کمدرکی از نقش است به جز میان همکاران مستقیم؛ معمولاً فیلمبرداران، اما همچنین کارگردانها و تیم تدوین. واقعاً احساس میکنم جوایز FilmLight دارد به شناخته شدن ما کمک میکند.»
این بریت منتظر است تا پایین برود و جلوی پردهای به اندازه تئاتر روی پروژهای از یک فیلمساز مشهور کار کند. یکی از آن تعداد زیادی پروژهای است که روی میز اوست، به حدی که مجبور شده برخی کارگردانها و تهیهکنندگان سرشناس را رد کند. این جهان یک رنگپرداز هالیوود است: همیشه حضور دارد، اما خارج از نور.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.