چه انتظاراتی از بسته‌ی الحاقی الدن رینگ داریم؟

آن‌هایی که مثل بنده در زمان انتشار آخرین بازی میازاکی و تیمش، عاشق آن شدند و صدها ساعت را در سرزمین‌های میانی به گشت و گذار پرداختند، این روزها بیشتر از همیشه خوشحال هستند که بالاخره قرار است یک بسته‌ی الحاقی داستانی برای بازی الدن رینگ منتشر شود. آن هم از طرف توسعه‌دهنده‌ای که سابقه‌ی درخشانی در ساخت بسته‌های الحاقی داستانی دارد. همراه ویجیاتو باشید تا انتظارات خود را از «سایه‌ی اِردتری» مرور کنیم.

حتما تاکنون متوجه شده‌اید که خود بازی الدن رینگ بسیار وسیع بود. خیلی خیلی وسیع. این وسعت نه فقط در مورد مساحت قابل گشت و گذار نقشه‌ی بازی، بلکه در مورد داستان‌ها و شخصیت‌های این بازی هم صدق می‌کند. شخصیت‌هایی که هرکدام داستان‌ها و خرده‌داستان‌های خود را داشتند و هر کدام به نحوی به یاد بازیکنان مانده‌اند. حالا که قرار است محتوای داستانی بیشتری از این جهان وسیع داشته باشیم، بهتر است کمی به خود الدن رینگ رجوع کنیم و احتمالات را بررسی کنیم.

صدالبته که متن پیش‌روی شما، بخش‌های زیادی از داستان بازی اصلی را لو می‌دهد. پس اگر هنوز بازی اصلی را تجربه نکرده‌اید (که عجیب هم هست!) و داستان آن برایتان مهم است، از مطالعه‌ی ادامه‌ی این متن، خودداری کنید.

اولین گزینه؟ میکولا!

میکولا قطعا یکی از مرموزترین شخصیت‌های داستان بازی الدن رینگ بود. برادر دوقلوی سخت‌ترین باس بازی که با همه‌ی نقش بزرگش، هرگز در بازی دیده نشد. میکولا توسط موگ ربوده شد و دوران سختی را گذراند.

حقیقت امر این است که بنده و بسیاری دیگر از افرادی که الدن رینگ را تجربه کرده‌اند، معتقد هستند خط داستانی مربوط به میکولا ناقص مانده است. این موضوع با پیدا شدن فایل‌هایی در بازی که به یک کوئست‌لاین استفاده نشده در بازی اشاره می‌کرد شدیدتر هم شد. خط ماموریت‌هایی که احتمالا در رویاهای میکولا جریان داشته است.

شخصیت میکولا در بازی به عنوان یکی از مهربان‌ترین و خوش‌قلب‌ترین نیمه‌خدایان جهان الدن رینگ معرفی شده است. دیدن جهانی که میکولا در رویای خود داشته می‌تواند تصاویر خیره‌کننده‌ای را برای ما خلق کند. و صدالبته که می‌تواند دشمنان کابوس‌وارتری هم برایمان تدارک ببیند. کابوس‌هایی که می‌تواند حاصل رفتارهای نه‌چندان دوستانه‌ی موگ و ماندن در آن پیله‌ی عجیب باشد.

سازندگان می‌توانند کاری که با بلادبورن کردند را اینجا نیز در مقیاسی بزرگ‌تر تکرار کنند. محیط‌هایی که قبلا توسط بازیکن تجربه شده‌اند ولی حالا قرار است در ظاهری متفاوت بازیکنان را ملاقات کنند. شاید هم رویکرد سومین نسخه‌ی دارک سولز را در پیش بگیرند و محیط‌هایی طراحی کنند که از بیخ و بن جدید هستند.

میکولا مهم‌ترین و محتمل‌ترین گزینه برای داستان این بسته‌ی الحاقی است. در همین تنها تصویر منتشر شده از این بسته‌ی الحاقی هم شخصی را سوار بر تورنت می‌بینیم که شباهت بسیار زیادی با میکولا دارد و کنار هم قرار گرفتن همه‌ی این موارد، میکولا و رویای او را در صدر احتمالات این بسته‌ی الحاقی داستانی قرار می‌دهد.

ادامه‌ای بر پایانی بد؟

حقیقت این است که احتمال این گزینه پایین است، ولی صفر نیست. اگر از جمله کسانی باشید که یکی از پایان‌های به نسبت سخت و مخفی بازی را تجربه کرده باشید، با یکی از شوکه‌کننده‌ترین کات‌سین‌های بازی مواجه شده‌اید.

این کات‌سین متعلق به پایان «ارباب شعله‌ی مجنون» یا همان The Lord of the Frenzied Flame است که در آن، نه تنها سرزمین‌های میانی نجات پیدا نمی‌کنند، بلکه به وسیله‌ی یکی از خدایان دیگر که Frenzied Flame و صدالبته که همراهی شما تسخیر می‌شود و تمام این سرزمین به وسیله‌ی این آتش می‌سوزد. اتفاقی که باعث زنده ماندن ملینا می‌شود و او جمله‌ی ترسناکی را بر زبان می‌آورد:

آه ای ارباب شعله‌ی مجنون… به هرکجا که سفر کنی، من تو را پیدا خواهم کرد… تا تقدیم تو کنم، آنچه که از آن توست… مرگی قطعی!

همانطور که در ابتدای این بخش هم گفتم، احتمال به وقوع پیوستن این احتمال، بسیار کم است، ولی شخصاً دوست دارم آن جهان ویران‌شده را نیز ببینم و در آن قدم بزنم. دوست دارم تقابل ملینا با شخصی که گمان می‌کرد قرار است همه را از هرج و مرج نجات دهد و در نهایت خودش ارباب هرج و مرج شد را ببینم.

امیدوارم اگر در این بسته‌ی الحاقی شاهد این داستان نبودیم، در آینده و به شکلی، آن جهان را ببینیم. حتی اگر تصویرش در صفحات یک کتاب مصور باشد.

سیاه‌چاله‌ها و سلاح‌های بیشتر

محال است از تجربه‌ی الدن رینگ لذت برده باشید و عاشق گشت زدن در سیاه‌چاله‌های آن نشده باشید. دانجن‌هایی که تعداد بسیار زیادی دارند و در انتهای هرکدام یک مبارزه‌ی نفس‌گیر با یک باس جذاب انتظار بازیکن را می‌کشد و در انتها هم بازی با آیتم یا سلاحی ارزشمند، از تلاش‌های بازیکن قدردانی می‌کرد.

مهم نیست این بسته‌ی الحاقی قرار است نقشه‌ی جدیدی را به بازی اضافه کند یا نه، نکته‌ی مهم این است که فرام سافتور باید تعداد قابل قبولی از دانجن‌های جدید و جذاب را برای بازیکنان تدارک دیده باشد. حتی می‌تواند از سیستمی مشابه با چَلیس‌های یکی دیگر از شاهکارهای خودش، یعنی بلادبورن استفاده کند. چلیس‌هایی که به نوبت در دسترس قرار می‌گیرند و چالش‌های سخت‌تری را برای بازیکن در آستین دارند. چالش‌هایی که با جوایز خوبی همراه بودند.

صحبت از جوایز شد و باید اشاره کنم که این بسته‌ی الحاقی هرچه که باشد، بدون سلاح‌های جدید ارزش خودش را پایین خواهد آورد. استودیو فرام سافتور همیشه با توسعه و انتشار هرکدام از بسته‌های الحاقی بازی‌های خود، تعدادی از جذاب‌ترین سلاح‌های ممکن را به بازیکنان ارائه کرده است. فقط به یاد بیاورید که چه سلاح‌های معرکه‌ای در بسته‌ی الحاقی «شکارچیان قدیم» به بلادبورن اضافه شد. سلاح‌هایی که شمیشر مون‌لایت فقط یکی از آن‌ها بود!

با توجه به تنوع توانایی‌های موجود در بازی، می‌توانیم منتظر سلاح‌های جذابی باشیم که از حسابی بازیکنان را سر ذوق بیاورند و آن‌ها را مجبور کنند تا بیلد‌های جدیدی بسازند و سلاح‌های بیشتری را امتحان کنند.

جادو هم که نقش بسیار پررنگی در مبارزات الدن رینگ ایفا می‌کرد، می‌تواند با قدرت بیشتری برگردد و با افکت‌های جذاب خود، چشم بازیکنان را نوازش کند و صدالبته که دمار از روزگار دشمنان بخت‌برگشته در بیاورد.

در انتهای این بخش باید تاکید کنم که امیدوارم فرام‌سافتور کاتاناهای بیشتری را به بازی اضافه کند. شخصا اوقات بسیار خوشی را با سلاح‌های مرتبط با خون سپری کردم 🙂

رفقای گِلی بیشتر

این مورد هم از آن موارد عجیب است، ولی واقعاً دلتان برای این موجودات عجیب و دوست‌داشتنی که شبیه کوزه هستند تنگ نشده؟ یکی از بهترین شخصیت‌های الدن رینگ، الکساندر کوزه‌ای بود. شخصیتی که می‌توانستید او را برای مبارزه با ژنرال رادان فرابخوانید و در ادامه او را به خواسته‌ی همیشگی‌اش برسانید. سرنوشتی سلحشورانه و محزون.

شخصاً دوست دارم داستان‌های بیشتری از این کوزه‌های قدرتمند و سخنگو بشنوم. شخصیت‌های بیشتری از آن‌ها را ملاقات کنم و بیشتر در مورد گذشته و خواستگاه آن‌ها بدانم.

واقعاً برای شما این سوال پیش نیامد که الکساندر و هم‌نوعانش در سرزمین‌های میانی چه می‌کنند؟ اصلا نقش و جایگاه آن‌ها بین دیگر موجودات این سرزمین چیست؟

سوالاتی از این دست شاید به نظر بی‌اهمیت به نظر بیایند ولی باور کنید این شخصیت‌ها و این موجودات به قدری برای من جذاب هستند که حاضرم یک سریال ۸ قسمتی که فقط در مورد الکساندر است را تماشا کنم و از آن لذت ببرم.

این مورد را هم بگذارید کنار آن موارد عجیب و شاید محال که امیدوارم روزی محقق شود.

در انتها؛ پاسخ به سوالات

حقیقت این است که الدن رینگ با تمام ویژگی‌های درخشانش، سوالات زیادی را بی‌پاسخ گذاشت. سوالاتی که شاید بتوان در مورد آن‌ها حدس‌هایی زد، ولی نمی‌توان پاسخی قطعی برای آن‌ها یافت.

نیاز به مثال دارید؟ مثلاً یکی شدن ماریکا و راداگون دقیقاً کی اتفاق افتاد؟ اصلا چگونه چنین اتفاق عجیبی رخ داد؟ بیماری ملینیا و میکولا، حاصل همین ادغام بود یا حاصل نفرین همسر باردار راداگون؟

یا در مورد گادفری، شخصی که عنوان اولین الدن لرد را به دوش می‌کشد. او چگونه بر تمام نیروهای مخالف ماریکا پیروز شد؟ به چه دلیل و چگونه شوالیه‌های ویژه‌اش (که یکی از سخت‌ترین دشمنان بازی بودند) را تعلیم داد؟ در نهایت، اصلا به چه دلیل توسط ماریکا تبعید شد؟

حتی می‌توان سوالات بنیادین بیشتری پرسید. در آن شب که به «شب خنجرهای سیاه» شهرت یافت، دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ اگر این نقشه‌ی رایکارد و رانی بود، چرا گادوین را هدف این قتل قرار دادند؟

اصلا یک سوال بزرگ حول شخصیت رایکارد وجود دارد. بعد از شکست دادن او، متوجه می‌شویم که رایکارد هرگز واقعاً نمی‌میرد، بلکه به شکل موقت می‌میرد و باز هم مجدداً زنده می‌شود. آیا قرار است رایکارد بازگردد؟

سوال‌هایی از این دست بسیار زیاد هستند و فکر می‌کنم که همه دوست داریم تا پاسخ‌های قطعی‌تر و بهتر از اطلاعاتی که الان داریم به دست بیاوریم. حتی داسنتن گذشته‌ی شخصیت‌هایی مثل ژنرال رادان هم جذابیت زیادی دارد و به درک بهتر روابط این خاندان نیمه‌خدا کمک زیادی می‌کند.

در نهایت، نگرانی زیادی از بابت کیفیت نهایی این بسته‌ی الحاقی نداریم. فرام سافتور در دائماً در حال ساخت و انتشار بسته‌های الحاقی بی‌نظیری بوده و هرگز طرفداران خود را ناامید نکرده است. یقین دارم که باز هم این کار را تکرار می‌کند. نظر شما چیست؟ شما چه انتظاراتی از این بسته‌ی الحاقی دارید؟

مطلب پیشنهادی:هر آن‌چه که باید از بازی Payday 3 بدانیدبازگشت یکی از محبوب‌ترین آثار شوتر و چندنفره دهه اخیر