۱۰ بازی جهان باز قدیمی که هنوز هم عالی هستند
صنعت بازیهای ویدئویی بسیار بیرحم است. بازیهای بسیار زیادی هستند که علارغم کیفیت بسیار بالایی که در زمان عرضه داشتند، به دلایل مختلف فراموش شدند یا شکست خوردند. از سویی دیگر بازیهایی هم بودند که ...
صنعت بازیهای ویدئویی بسیار بیرحم است. بازیهای بسیار زیادی هستند که علارغم کیفیت بسیار بالایی که در زمان عرضه داشتند، به دلایل مختلف فراموش شدند یا شکست خوردند. از سویی دیگر بازیهایی هم بودند که چنان در زمان عرضه درخشیدند و دیده شدند که به سختی میتوان آنها را از حافظهی جمعی گیمرها پاک کرد. در این بین، این صنعت بزرگ بازیهای جهانباز مهمی را به خود دیده که تاریخ مصرف نداشتهاند و هنوز هم مثل روز اول انتشار خود، لذتبخش هستند.
عناوینی که بار نسبتاً زیادی از نوستالژی را به همراه خود دارند و ویژگیهایی را در خود جای دادهاند که در در این سالها کمتر با آنها مواجه میشویم. با ویجیاتو همراه باشید تا ۱۰ مورد از این بازیهای جهانباز را با هم مرور کنیم.
The Elder Scrolls V: Skyrim | 2011
شاید مهمترین بازی بتسدا تا کنون که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و تا همین امروز هم هنوز فروش خود را حفظ کردهاست و در ادامهی همین فروش، همچنان بازیکنان زیادی مشغول تجربه بازی نقشآفرینی و جهانباز بتسدا هستند.
جهان اسکایریم به معنای دقیق کلمه، جهانی پویا و زنده است. جهانی که میتوانید صدها ساعت در آن گشت و گذار کنید، ماجراجوییهای متفاوتی را به چشم ببینید و با دهها شخصیت جذاب و منحصربهفرد تعامل کنید و لحظات به یاد ماندنی برای خود بسازید.
آزادی عملی که در گشت و گذار در محیط دارید، تا آن زمان و البته تا حدی در بازیهای این زمانه هم کمتر پیدا میشود. آزادی عملی که همیشه میتواند تبدیل به دلیل خوبی برای بازیکنان باشد تا به سرزمینهای سرد و برفی اسکایریم بازگردند و وقت بیشتری را در جهان آن سپری کنید.
Fallout: New Vegas | 2010
یک بازی دیگر از بتسدا که البته توسط بتسدا توسعه پیدا نکرده است! محبوبترین نسخه از فالاوتهای مدرن که توسط استودیو خوشنام و دوستداشتنی آبسیدین توسعه پیدا کرد و در سال ۲۰۱۰ منتشر شد.
نسخهی نیو وگاس یک نقشآفرینی جهانباز تمام عیار بود. تصمیماتی که شما به عنوان شخصیت اصلی بازی در روند داستان میگیرید، به خوبی تاثیر خود را بر جهان بازی نشان میدهند. جهانی که به خوبی لاس وگاس پس از بمب اتمی را نمایش میدهد.
فکشنهای زیادی در جهان وسیع بازی وجود دارند و نحوه برخورد شما با هرکدام از اینها چنان شاخههای داستانی متفاوتی را ایجاد میکند که همین موضوع هم امکان تجربهی بازی را بسیار زیاد میکند. تجربههایی که پر شده از خرده داستانهایی که در گوشه و کنار جهان مرده و تباه شدهی بازی انتظار بازیکن را میکشند تا او را مجاب به گشت و گذار بیشتر در جهانش کند.
BATMAN: Arkham City | 2011
دومین و البته به زعم بسیاری، بهترین نسخه از سهگانهی آرکام استودیو راکستدی نه اولین بازی محصول سال ۲۰۱۱ این لیست و نه آخرین آن.
مهمترین رقیب اسکایریم در تصاحب عنوان «بهترین بازی سال» یکی از بهترین نمونههای موجود در بازار است که به بسیازی از استودیوهای بعد از خودش نشان داد، چگونه باید بازی ابرقهرمانی ساخت و مهمتر از آن، چگونه باید یک بازی جهانباز ساخت که بازیکن بتواند از متر به متر نقشهی آن لذت ببرد و حس بیهودگی از هیچ بخش آن دریافت نکند.
بیش از یک دهه از انتشار این بازی جهانباز میگذرد و هنوز هم میتوان آن را یکی از بهترین بازیهای جهانباز و ابرقهرمانی یاد کرد. شهر آرکام در این بازی یک شهر فشرده و متراکم است که شوالیه تاریکی میتواند بر پشتبامهای آن پرواز کند و با سیستم مبارزات بینقص بازی، دمار از روزگار خلافکاران گاتهام در بیاورد.
به من اعتماد کنید! حتی اگر همین الان هم نسخهی سال ۲۰۱۱ بازی را تهیه و تجربه کنید، از دقیقه به دقیقهی آن لذت خواهید برد.
Far Cry 3 | 2012
تقریباً همهی افرادی که نسخههای متفاوت سری فارکرای را تجربه کردهاند با بنده همعقیده هستند که سومین نسخهی این مجوعه جهانباز، بهترین نسخهی سری است. سیستمهای تیراندازی و مبارزهی عالی، تنوع سلاحها و ماموریتهای چشمگیر، یک جزیرهی وسیع و زیبا برای گشت و گذار و صدالبته که یک آنتاگونتیست درجه یک که تا همیشه در ذهن بازیکنان این بازی باقی میماند.
واس به قدری ضدقهرمان جذابی بود که تقریباً تمام مولفههای دیگر بازی را زیر سایهی خود قرار داد. مولفههایی از جمله سیستمهای جهانباز بازی که به زیبایی هرچه تمامتر در بازی پیاده شده بودند و جزیرهی جهنمی بازی را به بهشتی برای علاقهمندان به بازیهای جهانباز تبدیل کرده بودند.
بعد از این نسخه، یوبیسافت سالهاست تلاش میکند تا بتواند یک فارکرای دیگر به خوبی نسخهی سوم بسازد و با اینکه در نسخهی چهارم هم تا حدی به این استانداردها نزدیک شد، ولی هرگز نتوانست جهانی به جذابیت جزیرهی سومین فارکرای بسازد.
Assassin's Creed IV: Black Flag | 2013
ماجرای ادوارد کنوی در دریاهای کارائیب، تبدیل به آخرین قسمت از سری بازیهای اساسینز کرید شد که عددی را به دنبال خود داشتند. چهارمین نسخه از سری بازیهای اصلی مجموعه که به سمت دوران طلایی دزدان دریایی رفت و موفق شد تا یکی از بهترین و سرگرمکنندهترین نسخههای مجموعه را بسازد.
ایدهی کنتل کشتیها و نبردهای دریایی در ابتدا و به شکل محدود در نسخهی سوم اجرا شده بود ولی اشرف اسماعیل و تیم تحت هدایتش همان ایدهی فرعی را تبدیل به محور اصلی بازی خود کردند و در نهایت هم به موفقیت بسیار بزرگی دست پیدا کردند.
نقشهی بازی، یکی از وسیعترین نقشههای آن سالها بود و بازیکنان میتوانستند ساعتهای متمادی در دریاها گشت و گذار کنند، کشتیهای دریاها را غارت کنند و با کشتیهای بزرگتر درگیر شوند و اوقات خوشی را سپری کنند.
همیشه هم میتوانستند کشتی خود را کنار جزیرهای متوقف کنید و به گشت و گذار در جزیرهها هم مشغول شوید.
Just Cause 2 | 2010
شما هم جزو کسانی هستید که در گشت و گذار در محیطهای وسیع نسخهی اخیر جاست کاز لذت میبرید؟ از اینکه سازندگان یک زمین بازی بسیار وسیع را در اختیار شما قرار میدهند و اجازه میدهند تا محیرالعقولترین افعال ممکن و گاهاً ناممکن را در آنها انجام کیف میکنید؟ حقیقت این است که همهی ایت آزادی عملها و مکانیکها جذابی که در جهان این مجموعه میبینید، از دومین قسمت این سری آغاز شد و رشد کرد.
محیطهای متنوعی که در بازی وجود داشت، تنوع بصری بازی را نیز بالا نگه میداشت تا قلاب فوقالعاده جذاب بازی به تنهایی مسئولیت به دام انداختن بازیکن را به دوش نکشد. نقشهی بازی وسعت زیادی داشت و پر شده بود از فعالیتهای تکرارشونده که میتوانستند که حسابی بازیکنان را سرگرم کنند. همچنین مکانیکهای بازی جوری طراحی شده بودند تا هر لحظه از لحظات جابهجایی در نقشه، تبدیل به یک فرصت بالقوه برای خلق لحظهای عجیب، به یادماندنی و گاهی خندهدار باشد.
Sleeping Dogs | 2012
لقب قدرنادیده بیش از هر بازی دیگری در این لیست، برازندهی بازی فوقالعادهی Sleeping Dogs است. عنوانی که با انتشارش برای کنسولهای نسل هفتم و رایانههای شخصی بسیاری را غافلگیر کرد و در ادامه و به مرور زمان افراد بیشتری به سراغ تجربهی آن رفتند و رفته رفته این بازی جهانباز طرفداران خاص خودش را پیدا کرد.
زمین بازی شما در این عنوان، شهر هنک کنگ بود. شهری زنده، زیبا و پویا و که قدم زدن در آن هم میتوانست برای بازیکن لذتبخش باشد. این نقشه همه چیز برای بازیکنان داشت. مبارزات تن به تن که تنه به تنهی سری بتمن آرکام میزد، مبارزات مبتنی با سلاح گرم که تمام استانداردهای آن روزگار را تیک میزد، تعقیب و گریزهای نفسگیر که گاهی با وسایل نقلیه و در خیابانهای شهر جریان داشت و گاهی هم به کمک حرکات پارکور و روی بامهای خیس هنک کنگ، چند شخصیت بسیار خوب و داستانی پلیسی که تا آخرین مرحلهی خود هم مخاطبش را ناامید نمیکند. همهی اینها را به مراحل و فعالیتهای فرعی بسیار زیاد بازی اضافه کنید تا متوجه شوید با چه بازی غنی و پر و پیمانی طرف بودیم.
متاسفانه بازی در زمان انتشار موفق نشد تا انتظارات مالی ناشر خود، یعنی اسکوئر انیکس را برآورده کند و مدتی بعد از انتشار، استودیو سازندهاش تعطیل و احتمال ساخت دنبالهی آن هم بر باد رفت.
Borderlands 2 | 2012
یک بازی دیگر از سال پربار ۲۰۱۲! دنبالهی بازی تیراندازی، کوآپ و جهان باز استودیو گیرباکس در زمان انتشار و حتی تا چندین سال بعد از انتشار، تبدیل به متر و معیار بازیهای شوتر لوتر کوآپ شده بود. نقشههای دومین بوردرلندز شاید به اندازهی عناوین دیگر این لیست وسیع نباشند، ولی تیم توسعهدهنده به قدری آنها را با ظرافت طراحی کردهاند که گشت و گذار در آنها چه به تنهایی و چه به همراه دوستان میتواند لذت فوقالعادهای را نصیب شما کند.
سیستم لوت بینظیر و اسلحههایی که به نظر میرسند لایتناهی باشند، در کنار وسایل نقلیه عجیب و غریب، دشمنان متنوع و جذاب و در نهایت ماموریتهای جنونآمیز و سیستم ارتقای شخصیت کارآمد، بوردرلندز ۲ و جهانش را به یکی از بهترین زمینهای بازی آن سالها تبدیل کرده بودند.
البته این زمین بازی هنوز هم یکی از مفرحترین نقاط در جهان بازیهای ویدئویی است تا بتوانید در آن با دوستان خود وقت بگذرانید و حسابی از کمدی جاری در بازی لذت ببرید.
Saints Row: The Third | 2011
اجازه بدهید تا آخرین نسخهی منتشر شده از سری بازیهای Saints Row را فراموش کنیم و به سومین نسخه از سری قبلی این مجموعه و پیش از ریبوت آن برگردیم. جایی که با یک عنوان جهانباز جنونآمیز طرف میشدیم و هر لحظه از آن را با حیرت و البته خنده سپری میکردیم.
سومین ماجرای قدیسان یکی از بهترین نمونههای بازیهای جهانباز بود. عنوانی که مراحل داستانی متنوعی را برای بازیکن تدارک دیده بود، فعالیتهای جانبی زیاد و سرگرمکنندهای را عرضه میکرد و البته پر شده بود از مکانیکهای ریز و درشتی که در محیطهای نقشهی بازی به کار میآمدند. از چتر بازی در آسمان گرفته تا به آشوب کشیدن شهر در درگیری با گروههای خلافکار دیگر.
اگر قرار است تا تنها یک نسخه از سری Saints Row را بازی کنید، لطفا قسمت سوم را انتخاب و تجربهی این ترنهوایی دیوانهوار لذت ببرید!
Infamous: Second Son | 2014
یکی از اولین بازیهای انحصاری پلیاستیشن در نسل هشتم، ساختهی استودیو ساکرپانچ بود. تیمی که در نسل هفتم دو نسخه از بازیهای جهانباز و ابرقهرمانی خود را به نام اینفیمس منتشر کرده بودند و بازی سوم سری را (که البته یک اسپینآف از مجموعهی اصلی تلقی میشد) برای انتشار در اولین ماههای عرضهی پلیاستیشن ۴ آماده کردند.
بازی یک از زیباترین جهانهای خلق شده در یک بازی ویدئویی تا آن روزها را ارائه میکرد. شهر سیاتل به شکل خیرهکنندهای زیبا بود و قدرت کنسول تازه از راه رسیدهی سونی را به خوبی به رخ میکشید. تنها ویژگی مثبت سیاتل زیبایی آن نبود، بلکه این شهر پر شده بود از فعالیتهای جذاب و سرگرمکننده که در ترکیب با قابلیتهای ویژهی شخصیت اصلی، اوقات بسیار خوبی را برای بازیکن به ارمغان میآورد.
عنوانی که هنوز هم از آن به عنوان یکی از بهترین انحصاریهای پلیاستیشن در نسل هشتم یاد میکنند و طرفداران آن هنوز منتظر هستند تا استودیو ساکر پانچ دنبالهای جدید برای آن بسازد.
نظر شما چیست؟ کدام عناوین جهانباز هستند با گذشت زمان ارزش خود را از دست ندادهاند و هنوز هم میتوانند برای ساعتهای متمادی، مخاطب خود را سرگرم کنند؟
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
پورتوتایپم جاش خالی بود
تنها بازیی بود که حق خدایی کردن داشتی 😂😂
چم روز پیش نسخه دومش رو برای اولین بار بازی کردم. علاوه بر قدرت خدایی که اشاره کردی آشوب یه شهر زامبی زده رو در قسمت ناحیه قرمز به زیبایی به تصویر می کشه. البته اگر اکتیویژن یکم منصف تر بود شاید جای infamous تو این لیست prototype قرار داشت، چون تو نسخه های اول و دوم تقریبا رقیب هم بودن.
احتمالا چون داستان پورتوتایپ ضعیف تر بوده
ولی هیچ بازیی مثلش نیومد بعد انتشارش یعنی بازی در نوع خودش تکه مثلاً داخل بازی اگه لباس درجه دار بپوشی نیروها بهت احترام نظامی میذارن اگه آدم بد بخت بیچاره باشی هل میدنت یا میگن از گیت رد شو که میشی لو میری
ولی یه مشکل داشت بازی اگه سلاح بدن رو استفاده کنی تو هر قامتی میفهمیدن ولی اگه سوپر مشت به زامبیا بزنی شک نمیکنن. کلا توی دوره خودش نایس ترین حالت بود
۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ انقلاب صنعت گیم بود اصلا
جالبه gta iv چیه ما gta iv نداریم اینجا
از این لیست فقط سینت رو ۳ رو بازی کردم
مدت زمان کوتاهیی داره و در حد خودش فانه
اسکایریم و فالوت و فارکرای رو بازی کن پشیمون نمیشی
بولی یک ، رد دد یک و واچ داگز یک
+
درایور ۲ پلی استیشن یک هم واقعا اگه همین الآنم بازی کنی جذابه . کاش رو پریمیوم میومد
و تمام بازی های جهان باز نسل نه به اندازه یکی از این بازی ها هم نمی ارزن !
الدن رینگ، زلدا ، بالدرگیت ، دیابلو ، استارفیلد: مشکل داری مشکل داری، ما اینجا داریم زحمت می کشیم
از اینا که گفتی استارفیلد فقط خوبه
اصلا بازی های قبل استارفیلد رو تجربه کردی که از یه بازی که هنوز نیومده دفاع میکنی؟!
خودت فروش هاش و پلیر هاشو با قدیمی ها مقایسه کن
دیابلو ۴ با اینکه فقط چند ماهه اومده ولی ۱۲ میلیون پلیر جذب کرده و احتمالا پرفروش ترین بازی بیلیزارد بشه
زلدا هم حدود ۱۵ میلیون نسخه فروش داشته تا الان
بالدرگیت هم از هر دو نسخه قبلی فروش بیشتری داشته
استارفیلد هم الان چند هفته است جزو پرفروش ترین بازی های استیمه
داداش استارفیلد که هنوز نیومده
الدن رینگو دیابلو هم که برای نسل هشتم اومده
لجند آف زلدا هم که اصلا برای نینتندو
فقط بالدرگیت برای نسل نهم اومده فعلا ترکونده$$$$