ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فیلم Barbie | صورتی سیاسی
فیلم و سریال

یک فیلم، دو نگاه: نقد فیلم Barbie | صورتی سیاسی (نگرش منفی)

«باربی» گرتا گرویگ نمونه کاملی از این است که چرا سینما علیرغم تلاش‌های گاه و بی‌گاه برای دفن آن، تنها یک پدیده زنده نیست، بلکه یکی از واسطه‌های اصلی بین دنیای ایده‌ها و دنیای محصولات ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ | ۲۰:۳۰

«باربی» گرتا گرویگ نمونه کاملی از این است که چرا سینما علیرغم تلاش‌های گاه و بی‌گاه برای دفن آن، تنها یک پدیده زنده نیست، بلکه یکی از واسطه‌های اصلی بین دنیای ایده‌ها و دنیای محصولات است. هم تداوم برخی ایده‌ها و هم واکنش‌هایی به آنها که برای ادامه حیات خود با ایده‌ها سازگار می‌شوند. در واقع فیلم باربی نه یک فیلم فمینیستی، بلکه فیلمی درباره فمینیسم است. در ادامه با نقد فیلم Barbie همراه ویجیاتو باشید.

نقد فیلم Barbie | صورتی سیاسی
  • باربی / Barbie
  • ژانر: کمدی رمانتیک
  • کارگردان: گرتا گرویگ
  • بازیگران: مارگو رابی، رایان گاسلینگ، ویل فرل، سیمو لیو، آمریکا فررا
  • صفحه در IMDb

خلاصه داستان: پس از یک معضل وجودی غیرمنتظره، باربی متوجه می‌شود که جهان بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که او فکر می‌کند. باید بدانید باربی توسط گرتا گرویگ کارگردانی شده و مارگو رابی در نقش عروسک محبوب شرکت متل، ایفا کننده نقش اصلی آن است. او نقش «باربی معمولی» را بازی می‌کند و با انواع مختلفی از باربی‌ها در باربیلند زندگی می‌کند، همچنین در میان کن‌هایی که مظلوم، بی‌خانمان و فاقد هدف در زندگی هستند (به این دوگانگی بعداً خواهیم رسید). یک روز او دچار یک بحران وجودی می‌شود و باید به دنیای واقعی برود و این عواقب بدی برای باربیلند به دنبال خواهد داشت.


گرتا گرویگ که زمانی نماد سینمای مستقل آمریکا به‌عنوان بازیگر و کارگردان بود، با فیلمی که در بسیاری از جنبه‌های هنری، اقتصادی و حتی سیاسی پرمخاطره است، ورود قطعی خود را به جریان اصلی هالیوود اعلام می‌کند. برای ساخت باربی ۱۴۵ میلیون دلار هزینه شد و به لطف یکی از چشمگیرترین کمپین‌های بازاریابی سال‌های گذشته (تنها ۱۵۰ میلیون دلار هزینه داشت) توانست هزینه تولید خود را در سه روز اول فقط در سینماهای آمریکا جبران کند. فیلمی که بحثی فرهنگی، ایدئولوژیک و تجاری را باز می‌کند و تا این لحظه که در حال نگارش این بررسی هستم به فروش جهانی ۱٫۳۶۰ میلیارد دلار (پرفروش‌ترین فیلم سال) رسیده است.

گلوریا استاینم، فمینیست آمریکایی و یکی از رهبران اصلی موج دوم فمینیسم در آمریکا، یک بار گفت که باربی نماینده «همه چیزهایی است که جنبش فمینیستی سعی کرده از آن فرار کند». این عروسکِ در ابتدا باریک و بلوند، مظهر فرهنگ مصرف‌گرایی و کالایی‌سازی زنان بود. در واقع این عروسک مسئول تحمیل کلیشه‌های کسب زیبایی و جنسیت‌گرایی در بین دخترانی بود که در درازمدت از دستیابی به کمال موجود در اسباب‌بازی شرکت «متل» ناامید بودند. این یعنی یک شرکت با تولید محصول خود، یک استاندارد مربوط به عروسک محبوبش را هم ساخته بود.

نقد فیلم Barbie | صورتی سیاسی

اکنون گرتا گرویگ که قبلاً در دو فیلم قبلی خود، یعنی فیلم زندگینامه‌ای «لیدی برد» و «زنان کوچک» سروصدای فمینیستی به پا کرده بود، در جدیدترین فیلم خود نیز درگیر همان موضوع با پهنای بیشتر است. پس بنابراین، «باربی» واقعاً یک فیلم در درجه اول زنانه است که در زیر دست کارگردانی چون گرتا گرویگ، بیشتر روی فمینیسم متمرکز است. البته شخصیت‌های مرد در فیلم وجود دارند، اما واضح است که آنها هدف اصلی آن نیستند.

اگر بخواهم این فیلم را صادقانه روی میز نقد بیاورم، باید بیان کرد باربی جدا از زنانه بودن، یک اثر سیاسی است. در واقع دقیقاً همین قلمرو سیاسی است که باربی را به یک سرمایه گذاری نسبتاً مخاطره آمیز در دنیای بلاک باسترهای انبوه طراحی شده برای فصل تعطیلات تبدیل می‌کند، و همچنین با توجه به جنس فیلم که ممکن است برخی مخاطبان جوان را دچار احساس خستگی کند، پس دایره مخاطبان هدف این اثر نیز محدود می‌شود.

اما شاید بگویید کجای فیلم سیاسی است؟! خب در میان پرسش‌های فراوان فیلم زمانی که فیلمساز درباره نظام مردسالار حرف می‌زند اوج سیاسی بازی آن است. فیلم در طول مدت زمان خودش بارها به این موضوعات برخورد می‌کند و در مواقعی خود متن را تحت الشعاع قرار می‌دهد. باید بدانید این اثر به شدت به نظریه فمینیستی و سیاسی لورا مالوی نزدیک است. مالوی که یک نظریه‌پرداز سینما و فیلمساز فمینیست انگلیسی است، در دهه هفتاد میلادی دست به ایجاد یک نظریه فمینیستی در سینما زد.

مالوی سینمای رسمی را یک سینمای مردانه خطاب کرد و این اعتقاد خود را بیان داشت که در سینمای رسمی زنان همواره تحت یک نگاه خیره مردانه هستند. او سینمای هالیوود را یک سینمای پدرسالار می‌دانست. او اعتقاد داشت که باید از سینما لذت زدایی کرد و بدین طریق یک سینمای زنانه فمینیستی به‌وجود آورد. اکنون فیلم باربی ساخته گرتا گرویگ به شدت در نیمه اول خود به این ایده مالوی از سینما نزدیک است.

نقد فیلم Barbie | صورتی سیاسی

اکنون برای درک فضای این فیلم، داستانی پیرامون یک اسباب‌بازی را تصور کنید که با زیبایی‌شناسی ظاهری اثری چون جادوگر شهر اوز، نوشته‌های لورا مالوی و دنیای فیلم‌های «ژاک دمی» یا «استنلی دونن» همراه باشد، و ما با چنین ترکیب خاصی شروع به نزدیک شدن به یک فرم پست مدرن و پیچیده می‌کنیم که نه تنها خنده‌دار نیست، بلکه به معنی خاص و عام سرگرم‌کننده نیز نخواهد بود. به نظر من هسته داستانی آشنای این فیلم هم نسخه‌ای از «فیلم لگو» و «داستان اسباب‌بازی ۳» است.

در واقع روشی که گرتا گرویگ سعی می‌کند با آن شکلی از پیام‌رسانی فمینیستی و گاهی در تضاد مستقیم با مردانگی را در فیلمنامه‌اش توسعه دهد، به‌طور مشمئزکننده‌ای به مخاطب ارائه می‌شود. اگر فیلم را مشاهده کنید متوجه خواهید شد که کلمه «پدرسالاری» حداقل چیزی حدود بیست بار در باربی گفته می‌شود، که هر بار بیان آن در یک دیالوگ بیشتر و بیشتر برای من مخاطب تحریک‌کننده می‌شود.

این اثر سینمایی به گونه‌ای موجی از پراکندگی را در دل داستان خود جای داده که پرتاب ایده‌ها در آن به سمت مخاطب در لحظاتی باعث می‌شود که خود فیلم بیشتر شبیه یک پایان‌نامه دانشگاهی خشمگین باشد تا یک داستان واقعی که سعی در سرگرم کردن مخاطب دارد. حتی در لحظاتی این اثر به سینما بودن هم نزدیک نیست، اما چرا؟ چون در خیلی از دقایق ما با مجموعه‌ای از میم‌های شاد اینستاگرامی فمینیستی روبرو هستیم.

پس من باید به عنوان یک مخاطب به صراحت بگویم «باربی» برای شبه روشنفکران در نظرات توییتر یا لترباکسد ساخته شده است. این فیلم به معنای واقعی کلمه یک قطعه تبلیغاتی فمینیستی رادیکال دو ساعته است. بنابراین، کل فیلم تلاشی خام برای بهبود تصویر شرکت متل در مواجهه با فمینیسم است، پس سازندگان از انواع کلیشه‌ها استفاده می‌کنند و مردان را به عنوان افراد احمق و خشن به نمایش می‌گذارند.

نقد فیلم Barbie | صورتی سیاسی

و نکته جالب اینجاست که اگر در این فضا به ساختار فیلم نقدی وارد شود، به آن شخص منتقد نیز حمله می‌کنند. برای مثال می‌گویم چند نفری که از این فیلم لذت نبردند، به من پیام دادند که از ترس اینکه مورد توهین یا قضاوت قرار بگیرند، جرأت نداشتند نسبت به فیلم علنی ابراز عدم علاقه کنند. آیا این امر طبیعی است؟! بدون شک خیر. اما این نتیجه یک سیستم فکری است که پشت چنین اثری ایستاده و آن را پشتیبانی می‌کند.

من فکر می‌کنم باربی واقعاً فیلم بدی است و ما گرفتار قدرت یک شرکت اسباب‌بازی هستیم که سود ناخالص آن در سال ۲۰۲۳ چیزی در حدود ۲.۴۸ میلیارد دلار (۱.۹ میلیارد پوند) و بودجه بازاریابی آن ۱۵۰ میلیون دلار بود که بیشتر از هزینه تولید این فیلم است. من بدون شک فیلم‌های بدتری دیده‌ام، اما مطمئن نیستم که فیلم‌های بدتری را دیده‌ باشم که این‌قدر بی‌وقفه تبلیغ شده باشند و این‌قدر هولناک نقد مثبت یک‌طرفه گرفته باشند.

من در زیر تیتر هم بیان کردم که باربی بیشتر یک پیام است تا یک فیلم سینمایی؛ اما نکته اینجاست که این پیام حتی مفید یا مثبت هم نیست. برای یک فیلم همچون «باربی» داشتن قدرت زنانه عالی است، اما در عوض این فیلم بسیار فراتر از آن به حوزه جنسیت‌گرایی آشکار و بی‌توجهی به پویایی‌های جنسیتی در دنیای واقعی می‌رود. تک تک افراد این فیلم یا یک احمق کامل هستند یا یک شیطان درنده. برای مثال: به محض اینکه کاراکتر مارگو رابی وارد دنیای واقعی می‌شود، مردان به جسم او خیره می‌شوند، او را صدا می‌زنند و در روز روشن به او تجاوز جنسی می‌کنند.

نکته قابل توجه اینجاست که در همان غرب هم حداقل ۹۵ درصد از مردان هرگز این کارها را در یک مکان عمومی و جلوی جشم هزاران بیننده انجام نمی‌دهند، و حتی افراد حقیری که وارد انجام چنین نگاه و عملی می‌شوند، بازهم هرگز این کار را در ملاء عام انجام نمی‌دهند. پس این فیلم چنین پرتره کاملاً نادرست از دنیای واقعی را ترسیم می‌کند که در آن تک تک موقعیت‌های قدرت و احترام در اختیار یک مرد است، گویی هیچ زنی وجود ندارد که به عنوان منشی به یک میز زنجیر نشده باشد. این یک دیدگاه عصبانی و نادرست به جهان کنونی است.

نقد فیلم Barbie | صورتی سیاسی

شاید اکنون خیلی از مخاطبان بگویند که آیا من می‌گویم همه چیز در جامعه ما عالی است؟ البته که نه. اما بیایید صادق باشیم، مشکل چه در ایران و چه در در لس آنجلس آمریکا وجود دارد، و قطعاً هنوز کار فرهنگی برای انجام دادن و هویت دادن به زنان و مادران وجود دارد و من با مشکلاتی که زنان متحمل می‌شوند بسیار همدردی و همراهی می‌کنم، اما این فیلم آن را به حد افراط غیر واقعی می‌برد که ناخواسته قدرت زنان را کم رنگ و مردان را سالار خشک و بی‌چون و چرای این دنیا می‌کند.

با این حال، بدترین عنصر پیام رسانی این فیلم گرتا گرویگ آن است که فیلم چگونه به پایان می‌رسد. «باربی» در پایان به مخاطبان جوان پیام دائمی معنادار برابری برای افراد از هر جنسیت و نژاد را نمی‌دهد. در عوض، فیلم به این نتیجه ختم می‌شود که باربی‌لند باید بهشتی باشد که در آن منحصرا باربی‌ها موقعیت‌های قدرت را داشته باشند، در حالی که کِن‌ها مظلوم و بی‌خانمان می‌مانند، و همه اینها برای مقابله با مردسالاری دنیای واقعی است. خب بیایید صادق باشیم، این چه نوع پیامی برای کودکان و نوجوانانی است که این فیلم را تماشا می‌کنند؟ آیا گرویگ واقعاً می‌خواهد که دختران جوان فکر کنند بهترین راه برای مبارزه با تبعیض جنسی، تبعیض جنسیتی است؟!

حالا بیایید از پیام‌رسانی فیلم باربی جلو‌تر برویم و به چیزهایی بپردازیم که ساختار فنی آن را شکل داده‌اند. در مورد اینکه چه چیزی در بخش فنی فیلم درست انجام شده باید گفت: طراحی تولید در بخش لوکیشن‌سازی و فیلمبرداری کاملاً خیره‌کننده است. باربی‌لندِ درون فیلم از نگاه زیبایی شناختی مکانی است که باید به آن نگاه کرد و فوراً جذب طراحی آن شد. این طراحی پلاستیکی به راحتی یکی از زیباترین و از نظر بصری خیره کننده ترین مناظر سینمایی سال است.

نقد فیلم Barbie | صورتی سیاسی

برخی از اجراهای تیم بازیگری نیز قابل ستایش هستند؛ اما برجسته ترین آنها مارگو رابی است. به گفته موج هواداران باربی، او برای کارش در اینجا شایسته نامزدی اسکار است، اما من می‌گویم او در نمایش شخصیت خودش مناسب است، ولی جایزه اسکار شاید نه! او به عنوان باربی چرخه‌های احساسی مختلفی را پشت سر می‌گذارد، از پرتو شادی‌بخش در آفتاب گرفته تا زنی شکسته که ظاهراً بی‌هدف است تا فردی امیدوار و بالغ. نکته جالب بازی در شخصیت باربی این است که رفتارهای فیزیکی مارگو رابی به نظر پلاستیکی و اسباب‌بازی شکل می‌آید.

در بخش بازیگران مرد نیز باید به بازی رایان گاسلینگ اشاره شود. متأسفانه من از تماشای بازی او لذت نبردم. در واقع شخصا از بازی رایان گاسلینگ بیشتر متعجب و ناامید شدم، نه به این دلیل که بد بود، بلکه به این دلیل که شخصیت او چنان درهم و برهم بود که اجرای او با فیلمنامه همخوانی نداشت. گاسلینگ نقش کِن را در قامت یک شخصیت احمق اما شیرین ساده لوح بازی می‌کند، در حالی که فیلمنامه می‌خواهد او یک آنتاگونیست احمق و خطرناک باشد، اما گاسلینگ دائماً در برابر این ایده قرار می‌گیرد. او استعداد خوبی است که نتوانسته در این اثر فراتر از یک کاریکاتور برود.

اما جدای اشاره به بازی‌ها، باید گفت فیلم باربی خیلی طولانی است، حتی با وجود اینکه کمتر از دو ساعت به طول می‌انجامد. این یعنی فیلم باید به نسبت نسخه کنونی چیزی حدود بیست دقیقه کوتاه می‌شد، زیرا قسمت سوم و پرده پایانی فیلم حدود پنجاه دقیقه طول می‌کشد و تا رسیدن به پایان آن بسیار خسته‌کننده می‌شود.

پس با این تفاسیر در پایان باید گفت: باربی آن فیلم عجیب و دوست‌داشتنی نیست که در برخی رسانه‌ها معرفی می‌شود. به نظر من باربی یک کمدی معمولی است که حتی خنده خاصی از مخاطب نمی‌گیرد. پس این یک محصول سیاسی و فکری است که باید پیروز شود، چون دنبال‌کنندگان آن تاب و توان شکستش را ندارند.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (28 مورد)
  • sibzaminie
    sibzaminie | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

    حیف اون همه رنگ صورتی!

  • TheGuy
    TheGuy | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

    از کلمه کلمه، جمله جمله، پاراگراف پاراگراف مقاله لذت بردم. اما همانطور که توضیح دادم بحثی که هست این است که در نقد فیلم فردی خنثی باید نقد کند و در تحلیل افراد با دیدگاه های مختلف صحبت کنند.
    اگر کار ویجیاتو صرفا تحلیل موضوعی داستانی فیلم باشد کارش کاملا عالی و تمیز است اما بحث این است که ما اینجا فقط با تحلیل رو به رو نیستیم.
    برای مخاطب عام تحلیل مساوی است با نقد و به همین علت نقد خود سایت مقدم است بر تحلیل افراد چرا که ممکن است نظر شخصی بر نظر کل سایت تعمیم داده شود‌.
    بار ها دیده ام که تعمیم جز به کل توده مخاطبان، باعث افزایش نارضایتی از افراد، محتواسازان، وبگاه ها… شده است.
    نمونه بارز آن این است که نفرت پیرامون جی کی رولینگ موجب کاهش علاقه به فرنچایز هری پاتر شده است.
    راه چاره چیست؟
    بنده معتقدم این سبک مقاله جدید ویجیاتو، به شدت جذاب است اما باید جدا از نقد باشد.
    بهتر است ابتدا یک منتقد خنثی اثر را نقد کند.
    و بعد ما شاهد این باشیم که دو نگاه متفاوت (مثلا فمینیست و ضدفمینست) اثر را در یک مقاله جدا از نقد، تحلیل کنند.
    یا می توان برنامه ای ساخت که در آن خانم فرهادی و آقای پریمی سر موضوعی مانند فیلم باربی با هم بحث و صحبت کنند.
    این حرف هایی که می زنم نه قصد جسارت و گستاخی دارم نه قصد زیاده گویی. بحث سر این است که ویجیاتو را بهترین رسانه سرگرمی ایران می دانم و می خواهم که ویجیاتو به حداکثر ظرفیت و جذابیت خودش برسد.

  • pals
    pals | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

    «چند نفری که از این فیلم لذت نبردند، به من پیام دادند که از ترس اینکه مورد توهین یا قضاوت قرار بگیرند، جرأت نداشتند نسبت به فیلم علنی ابراز عدم علاقه کنند. آیا این امر طبیعی است؟! بدون شک خیر. اما این نتیجه یک سیستم فکری است که پشت چنین اثری ایستاده و آن را پشتیبانی می‌کند.»
    همین یک پاراگراف برای کسی که اندکی از تاریخ بدونه کافیه تا با تمام وجود از رشد و گسترش چنین سیستم فکری‌ای احساس خطر کنه.
    متاسفانه فروش بالای چنین فیلمی نشون میده اکثریت هنوز در تاریکی مطلق به‌سر می‌برند و عمق فاجعه‌ای که اتفاق افتاده و در سال‌های آینده بسیار بدتر هم خواهد شد رو درک نمی‌کنند. همون کسانیکه میگن این فقط یک فیلم فانه، سخت نگیر.

  • pals
    pals | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

    این فیلم اینقدر شورش رو درآورده که اکثر تماشاگران با شخصیت مرد (کن) خیلی بیشتر ابراز همدردی می‌کنند تا شخصیت زن (باربی). بطوریکه بعضیها که گرتا گرویگ رو نمی‌شناسند خیال می‌کنند این فیلم نقدی بر فمینیسم هست. بیچاره‌ها باورشون نمیشه ایدئولوژی‌ای که همیشه با شعار پوپولیستی برابری زن و مرد در رسانه‌ها معرفی میشه دراصل اینقدر نگاه مردستیزانه‌ای داشته باشه.

  • ARSHIA._.
    ARSHIA._. | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

    این فیلم اگه تبلیغ و اسم باربی رو نداشت فروشش به ۵۰۰ هزار دلار هم نمیرسید

  • Hanna
    Hanna | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

    من نقد رو تا انتها خوندم و متاسفانه منتقد ذره ای از نمادگرایی داستان رو نفهمیده. بعد با سطحی ترین نگاه ممکن نقد رو شروع کرده و نهایتا بدون داشتم درک از دنیای زنان و مشکلاتش (که حتی دنبال کردن ساده اخبار روز فریادش می زنه) نقدی نوشته که مخاطب سایت بدون تلاش برای درک موضوع، صرفا خوش حال بشه و دنبالش راه بیافته و به به بگه. جالب اینکه برای مثال منتقد منتظر بوده واقعا مردها به باربی تعرض فیزیکی در خیابان بکنن و توضیح داده که این “ اتفاق در غرب نمی افته”. اتفاقی که افتاده اما این هست که منتقد اصلا فیلم گرویک رو حتی در سطح هم درک نکرده.

    • pals
      pals | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

      فمینیسم صورت واقعی خودش رو مدتهاست نشون داده. تلاش برای تطهیر اون با توسل به مغلطه‌های همیشگی دیگه روی خیلی‌ها جواب نمیده. اینکه فیلم نمادگرایانه بوده و در اصل معنی دیگری داشته بیشتر شبیه ماله کشیه تا استدلال. ضمنا کارگردان‌هایی مثل گرتا گرویک یا پتی جنکینز عمق خاصی ندارند که کسی از درکشون عاجز باشه. اعتقاداتشون رو در اکثر مصاحبه‌ها و فیلم‌هاشون بطور روشن و واضح بیان کردند.

  • PAND
    PAND | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

    ایده فمنیستی از کجا شکل گرفت که اوضاع به اینجاها کشیده شد

  • aaaa
    aaaa | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

    در اینجا برای در امان ماندن از این مباحث به صحبت های اندرو تیت پناه میبرم البته که همه حرفاش درست نیست...

  • Lucky-boy385
    Lucky-boy385 | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

    ""به محض اینکه کاراکتر مارگو رابی وارد دنیای واقعی می‌شود، مردان به جسم او خیره می‌شوند، او را صدا می‌زنند و در روز روشن به او تجاوز جنسی می‌کنند.""
    درسته که در واقعیت به این شدت نیست، اما وجود داره
    یکی از اصلی ترین دلایل حجاب جلوگیری از استفاده ابزاری و حفظ ارزش زنان است و دین اسلام همواره بر حفظ ارزش زنان تاکید داره

    • یونس
      یونس | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

      خب چشمای مردا و چرا نبندن؟
      یا فک کنم وسایل فلزی و خشنی هست که بشه بین پای مردا بست که به خانم ها آسیب نزنن😊
      مردی که بخواد تجاوز جنسی کنه کارش می‌کنه چه با حجاب چه بی حجاب

      • Alireza
        Alireza | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

        موضوع اینه نمی‌دونید اینکار اینجا انجام بشه چه بلایی سر طرف میارن1
        2حجاب حفاظت میکنه از حیا آدم آدم چشم چرون میتونی کنترل کنی؟ نه
        جامعه مثل کشتیه هرکی راه خودشو بره کشتی به هیچ جایی نمیرسه

        • Wind
          Wind | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

          هر کی راه خودش رو نمیره، به مردا گفته میشه که چجوری راه برن. این مثال های کشتی و شکلات و غیره خیلی وقته دورشون تموم شده. به اندازه کافی هم به ما مردا با این مثال هاتون اهانت کردین.

          • Alireza
            Alireza | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

            جوابت در این حده دوران تموم شده
            اگه خیلی به همه اعتماد داری برو در خونتون باز بذار روی همه کلید خونه و گاوصندوقتم بده دست اولین نفر که دیدی
            خیلی مردی اینکارو کن
            جابر بن حیان شاگرد امام صادق بود توی شیمی دهم اگه انشاالله خونده باشی میتونی انبیق اختراع این فرده
            این سینا دانشمند مسلمون ما بود که بخاطر حمله مغول کتاب قانون و شفا ازش مونده ولی همون کتابت حتی دانشگاه اروپا تدریس میشه
            شیخ بهایی اگه فیزیک دوازده خونده باشی منار جنبانو با قانون تشدید یا رزونانس درست کرد
            خیام دیگه حداقل بخاطر اصل پاسکال و تقویم شمسی میتونی بشناسید
            همه اینا مسلمون بودن
            اگه فکر می‌کنی عقلت در اندازه این جماعت دانشمنده همه اینا مسلمون
            حتی سعدی و فردوسی شاعرانی بزرگ ایران همه اسلام ایمان داشتن
            میتونی خودتو با اینا مقایسه کنی؟
            اصلا خارج مسیحیت
            با بهترین مثال بهت توجیه میکنم اسحاق نیوتون یه مسیحی توحید گرا بود یعنی به تثلیث اعتقاد نداشت میگفتم خدا یکیه
            پس دهنتو ببند و بدون دین برای همه زمانها پویاست

          • Wind
            Wind | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

            همیشه جوری حرف میزنید انگار دیگران کوچک ترین مطالعه ای نداشتن و فقط شما مطالعه داشتین. یجوری میگی اگه فلان کتاب رو خونده باشی که انگار اسم کتاب برای مخالف های شما غریبه هستش.
            بهم بگو، توی اون دوره ای که مثال زدی اون دانشمند ها بودن، تفکر دیگه ای هم بود که از بدو تولد مجبور نباشن باهاش بزرگ شدن و کل خط فکریشون بر اساس اون چیده نشه؟ اصلا راهی بوده که فکر کنن چیز دیگه ای غیر از این هست؟
            توی این کشور هایی که ما هستیم اصولا در ها قفله و پنجره ها نرده داره، ولی یه کشوری مثل کانادا(البته تا قبل ورود یه عده خاص) در خونه رو فقط میبستن، هیچ قفلی نداشت. حتی یه مستندساز هم بود که میرفت در خونه هارو باز میکرد و میپرسید چرا درتون رو قفل نمیکنید و اونا میگفتن "چرا باید قفل کنیم وقتی امنیت هست؟"
            کلید گاو صندوق رو بدم دست اولین نفری که دیدم؟
            چقدر جالبه که آزادی رو ربط میدی به چنین مثال احمقانه ای!
            زن ها خونه یا گاوصندوق با شکلات نیستن، نمیتونی یک انسان رو با یک جسم مقایسه کنی البته وقتی درکی از کرامت یک انسان نداشته باشی همین مثال هارو هم میزنی.
            امثال شما هیچ وقت عوض نمیشین، فقط میخواین دهن مخالفتون رو به هر ابزاری ببنید.
            هی میگین این بهترین چیزه میخواین همه اینو تایید کنن ولی تهش یه سوال میمونه.
            طلا که پاکه چه منتش به خاکه؟؟
            در آخر هم میگم، من مشکلم با دین نیست، با تحمیل اونه که شما درش استادین.

          • m2003
            m2003 | ۲۷ شهریور ۱۴۰۲

            عزیز من به حرفای این عزیزمون کار ندارم سبک درست بحث اینجوری نیست درسته بیایم فرض بگیریم اسلام بهترین روش زندگیه حالا اسلام نه فمنیسم نه دین ایکس اسمش مهم نیست فرضه حالا (از اوناجایی که دین و روش زندگی هم معنی ان و نوشتن دین خب راحت تره من از کلمه دین استفاده میکنم از اینجا به بعد) این دینی که ما فرضی کردیم بهترین یعنی چی یعنی اینکه تو این دین نه چش چرونی هست نه دزدی نه هیچ چیز بد دیگه ایی سوال من اینه ایا شما میتونی تمامی افراد دنیا رو به یک دین بکنی نه حالا تمام افراد دنیا اصلا ده نفر ادم تو گروه دوستات میشتی سر هر چیز ساده ایی با هم اختلاف نظر دارید اصلا فزضا تونستیم همه افراد دنیا رو به هر روشی که بود به یک دین در بیاریم ایا همه این افراد قراره از این دین تبعیت بکنن خب واضحا نه برای همین اصلا مجازات تو همه فرهنگ ها وجود داره بنابر این به هیچ وجه نمیشه چش چرونی رو از بین برد میشه کمش کرد ولی مثل لیمیت تو ریاضیات میمونه میتونی تا بینهایت بهش نزدیک بشی ولی بهش نمیرسی خب بازم نتیجه خیلی خوبیه از هر هزار نفر یه نفر نخاله بازم خیلی خوبه ولی خب بازم یه مشکل داریم بزار با یه مثال توضیح بدم (البته که در مثال مناقشه نیست) فرضا شما توی رژیمی من خودم به شخصه شیرینی جات خیلی دوست دارم پس مثال رو با یک کیک میزنم نه اصلا تو ترکی میخوای دیگه سیگار نکشی خب شما به هر حال بدنت به اون چیز جذب میشه خواه یا ناخواه شما شیرین خیلی دوست داری ببینی خب حوس میکنی حالا یک بار ببینی خودتو کنترل کنی دوبار ببینی بازم خودتو کنترل کنی ولی اگه همیشه وسط خونه باشه اون کیک چی مشه علم عذابت هی از کنارش رد میشی نمیتونی بخوریش به مرور هرچقدر هم که قوی باشی بالاخره تو یک نقطه ای زمان اون کیک رو میخوری (حالا یه روز دو روز یا اصلا هزار سال) یکی از بهترین روش های اعتیاد اینه که خودتو از اون مخدر دور کنی نه اینکه یه پاکت سیگار همیشه تو جیبت باشه بگی تو ترکم حالا این مثال رو به موضوع خودمون ربط بدیم مردان و زنان به هم به دلایل بیولوژیکی جذب میشن بنابر این برای هم کاکرد همون مخدر رو دارن تا حدودی خب حالا میخوایم اینه دو به هم جذب نشن بنابر این باید اینا رو از هم به یک نحوی از هم دور کنیم خب روش هامون چیه یکیش اینه که حوضه کار این دو رو کاملا از هم جدا کنیم تا باهم هیچ ارتباطی نداشته باشن که خب کار نشد وگرنه بشریت چجوری اصلا تولید مثل کنه پس ما نیاز داریم این دو گروه در مواقعی با هم ارتباط و در مواقعی از هم دور باشن خب راه سادش اینه که خب پوشی برای هر دوسته تعیین کنیم که اون جذابیت رو برای هم نداشته باشن که خب شما خیلی راحت میتونی این پوشش رو حذف کنی ولی خب چرا زنها باید اونی باشن که پوشش بیشتر رو داره چرا مردا چادر سر نکن خب از لحاظ بیلوژی مردا جسم قوی تری نسبت به زنها دارند (اره قطعا زنهایی هستن که از من قوی ترن بدون شک ولی ما داریم اینجا یه مرد اورج و یه زن اورج رو مقایسه میکنیم)بنابراین قدرت مردا یک جور های مثل یک سد دفاعی براشون عمل میکنه مثل این میمونه که دوره کیکمون یه سیم خاردار بکشیم که دست فردی که بیرونه بهش نرسه بنابراین احتمال اینکه یک زن به یک مرد تجاوز کنه تقریبا از بین میره ما فرض کردیم که تمام مردم جهان به یک دین برتری اعتقاد دارن که خب مرد به زن یا بلعکس تجاوز نمیکنه ولی بعدش با مثال کیک گفتیم به هر حال هرچقدرم جلو خودشو بگیره در یک نقطه ای اون کیک رو میخوره ولی اگر اون کیک رو قایمش کنیم یا تا حدودی از دسترس خارجش کنیم اون فرد دیگه سراغ اون کیک نمیره چون به اصطلاح ما تو رژیم و نمیخواد کیک رو بخوره بنابر این مشکل تجاوز رو تو جامعه ای که دین برتر رو دارن حل کردیم ولی خب چشچرونی چطور خب اگر مردا به زنها نگاه نکن همه این مشکلات هم حل میشه مشکل اینجاست غیر ممکنه شما به عنوان مثال داری تو خیابون را میری نمیدونی که ده ثانیه بعد چه چیزی رو قراره ببینی که از الان بهش نگاه نکنی که اصلا نبینیش بنابراین برای ک لحظه هم که شده نگاهت میفته حالا این یک لحظه با هم جمع بشن و بشن سالیان سال بالاخره به همون نقطه ای میرسیم که اون فردی که رژیم داشت کیک رو گاز میزنه
            ها یک نکته کوچیک هم در مورد دزدی و خونه و اینا بگم که یک ضرب المثل قشنگی داریم ما ایرانی ها که میگه مال خودتو صفت بچسب همسایتو دزد نکن

    • Wind
      Wind | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

      اون رو با قانون و آموزش جلوش رو میشه گرفت، نه پرده کشیدن روی بندن:)

  • Lucky-boy385
    Lucky-boy385 | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

    ""به محض اینکه کاراکتر مارگو رابی وارد دنیای واقعی می‌شود، مردان به جسم او خیره می‌شوند، او را صدا می‌زنند و در روز روشن به او تجاوز جنسی می‌کنند.""
    درسته که در واقعیت به این شدت نیست، اما وجود داره
    یکی از اصلی ترین دلایل حجاب جلوگیری از استفاده ابزاری و حفظ امنیت و ارزش زنان است و دین اسلام همواره بر حفظ ارزش زنان تاکید داره

    • Wind
      Wind | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

      امنیت و ارزش و جلوگیری از استفاده ابزاری با قانون و فرهنگ میاد نه با پرده کشیدن. کاملا بی ربط و غیر منطقی هستش این حرفی که زدین.

  • parsa122323
    parsa122323 | ۱۵ شهریور ۱۴۰۲

    رادیکالی و سینوسی یعنی چی ؟ معمولا زیاد تو نقد فیلما ار این کلمات استفاده میشه

    • امیر پریمی
      امیر پریمی | ۱۵ شهریور ۱۴۰۲

      رادیکال، از نظر لغوی به معنای اصل و ریشه است و در علوم اجتماعی به آن اندیشه‌هایی می‌گویند که اقداماتی تند و سخت و ریشه‌ای را در بهبود جامعه خواهانند و دگرگونی‌های بنیادی را در امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی طلب می‌کنند.

  • Alireza
    Alireza | ۱۵ شهریور ۱۴۰۲

    مالکوم ایکس موقعی که میخواست حقوق سیاه پوستارو توی آمریکا برقرار کنه اوایل فکر میکرد سیاه از سفیدا بالاترن
    اما وقتی گرایش به اسلام آورد فهمید همه یکسان زن و مرد ندارن حتی خواست از محمد علی کلی کمک بگیره ولی اون درخواستشو رد کرد
    آخر کار حالا یا مامورای سیا یا شایدم از پیروان رقیب سیاسیش کشته شد
    آخرش خود محمد علی اظهار پشیمونی کرد
    جالبه بدونید پدر خود مالکوم بدست کوکلوس کلن همون سفید پوشایی که توی رد دد میدیدید کشته شده بود
    کل حرفم از دانستیه این بود که حتی قهرمانای حقوق زنان وسیاها همه رو برابر میدونستن نه. این وضعیت که حتی توی کشور خودمون زن ها بیشتر کاربرد ابزاری دارن حالا توی کشورای غیر سکولار یا موحد کمتره ولی هست نمیشه انکار کرد
    البته داستان کاملشو میدونستم کامنت از این طولانی تر میشد میتونید از ویکی پدیا بخونید داستانو گرچه منابعش خارجیه ولی خوب بنظر نمیاد تحریفات زیاد بهش اومده باشه

    • Wind
      Wind | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

      شما هم که باید همیشه از آب گل آلود ماهی بگیرین واسه توجیه اقداماتتون.
      ملت این تفکرات شما رو نمیخوان، ملت ایران آزادی میخوان، حالا هی بگو سکولار بده.

      • Alireza
        Alireza | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

        اسلام دین حقه دیگه حداقل کلاس راهنمایی گذرانده باشی میتونی بری اعجاز محتوایی قرآنو بخونی
        چه دوست داشته باشی چه نه پیش بینی شده اسلام تا 2100 پرجمعیت ترین دین جهان میشه
        میتونی پیشرفتهای علمی و صنعتی کشور ببینی
        میتونی بری طرفداری کشوری که دوست داره منابعتو یه تومن بخره با پالایشگاه ده تومن بفروشم بهت
        میتونی بری طرفداری کشوری کنی که همین سالاس پیش هزار پونصد تا تحریم اقتصادی روی ما نوشت
        یا میتونی پشت سر وطن و دینت بمونی از مشکلات بگذریم
        میتونی بری ابر تورم آلمان بخونی بری رکود اقتصادی آمریکا توی جنگ جهانی اولو بخونی
        یا بری دروغای رسانه معاندو گوش بدی
        میتونی دین حق اسلامو قبول کنی که پیشرفتهای علمی از همین دین ظهور کرد
        یا بدون مطالعه سه خط از دینت بگی قرن بیست و یکه دین نیاز نیست دست خودته

        • Wind
          Wind | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

          من پشت سر وطنم هستم، ولی پیشرفت علمی ای که میگی نتیجه حمله و تسخیر کشور هایی مثل ایران بود و تحمیل زوری همین تفکر. وگرنه اونا از خودشون چی داشتن؟ دانش کشور هایی مثل ایران بود، در اون زمان هایی که ازش حرف زدی اگه کسی غیر از این تفکر رو داشت چه بلایی سرش می اومد؟
          بزور دارین مردم رو مجبور میکنید به پیروی از تفکراتتون. ابر تورم آلمان؟ قیمت چیزارو توی ایران چک کردی که داری از آلمان رفرنس میدی؟ آلمان اینقدر بده چرا ملت صف کشیدن برن اونجا؟ بچه های همینا چرا همه ویزای اونور رو دارن؟
          تو حتی نمیتونی توی تفکرت بذاری که یک نفر مخالف تو فکر کنه و درست بگه.

  • Mahan_Devil
    Mahan_Devil | ۱۵ شهریور ۱۴۰۲

    دنیا تا چند تا سال دیگه همه چیش برعکس میشه 😐

    • Alireza
      Alireza | ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

      روزی روزگاری مریخ همینو نشون میداد

  • Death Lake
    Death Lake | ۱۵ شهریور ۱۴۰۲

    با این نقد بیشتر موافقم. دیگه الان داره جوری میشه که باید جامعه رو زن سالار دونست!
    باید بیایم و برای همیشه حقوق زن و مرد رو مساوی کنیم و این قضیه ها رو تموم کنیم🫤

مطالب پیشنهادی