نگاهی به بازی Stalker: Shadow of Chernobyl – یک شوتر کلاسیک
در این مطلب با نگاهی جدید به سراغ عنوان قدیمی Stalker: Shadow Of Chernobyl میرویم؛ اثری که به نظر ناتمام رها شد. نسخه دسترسی زودهنگام آن در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و هیچگاه به نسخه ...
در این مطلب با نگاهی جدید به سراغ عنوان قدیمی Stalker: Shadow Of Chernobyl میرویم؛ اثری که به نظر ناتمام رها شد. نسخه دسترسی زودهنگام آن در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و هیچگاه به نسخه ۱.۰ ارتقا پیدا نکرد. این بازی عنوانی جهان باز براساس فاجعه هستهای ۱۹۸۹ چرنوبیل است و وقایع آن در یک برهوت رادیواکتیو اتفاق میافتد. Stalker: Shadow Of Chernobyl اثری رک و راست از سیاهبختیهای پسا شورویست، یک عنوان شوتر با جغرافیایی افسردهکننده که پر از بیرحمی، تلههای فرا-زمانی و اسلحههای از کار افتاده است.
این بازی با اینکه قرار بود فضایی ترسناک و رعبآور را به تصویر بکشد اما بیشتر فضایی افسردهکننده دارد. اتمسفر این عنوان در مقایسه با اثری همچون Horizon: Forbidden West یک فاجعه محسوب میشود، اثری که پر از سرزمینهای کمنظیر و خارقالعاده و مراحل سهولتآمیز و مهیج است، و دایره مراحل جذاب، تواناییهای گوناگون و فضای پساآخرالزمانی پر از احتمالش از خوبیهای آن محسوب میشود.
استاکر عناصری شبیه به بازیهای جدید دارد، با این تفاوت که جد و در عین حال رقیب ناموفق آنهاست. در این بازی پایگاههای معامله، اردوگاههای دشمن و مکانهای تجدید مهمات دیده میشود و در واقع ابتداییترین المانهای جهانسازی آثار یوبیسافت را داراست. همچنین شاهد نقشهها و مینی-نقشهها و یک قطبنمایی جادویی هستیم که شما را به سوی هدف بعدیتان سوق میدهد. داستان، شما را مشغول به انجام رساندن مراحل تعیینشدهای میکند و در پی آن باید به دنبال «استرلوک» مرموز که در قلب پایگاه ممنوعهای در چرنوبیل کمین کرده است، بگردید.
شما به پرسه زدن در راهروی سیلوهای غرقشده میپردازید و به دیدن نور چراغ قوه بر روی دیوارهای Pripyat یعنی شهر فلکزده «آز» عادت کرده و در نهایت به امید رسیدن به پایانی خوشحالکننده در این شهر رادیواکتیوزده به راه خود ادامه میدهید. نکته تلخ ماجرا این است که استاکر این عناصر را به شکلی راضیکننده و به خوبی عناوین سری «فارکرای» به هم متصل نمیکند. با اینکه محیط این گیم پر از انپیسی و حیوانات جهشیافته است که مدام این طرف و آن طرف رفته و به لطف هوش منصوعیِ خوب بازی به یکدیگر حمله میکنند، اما در نهایت این بازی موفق به ایجاد جهانی زنده نمیشود.
توسعهدهنده عنوان، GSC Game World، به ایجاد جزئیات فراوان در معماری بازی پرداخته و در آن فضایی قهوهای رنگ و خاص را به وجود آورده است. شهر Pripyat یک ساخته شگفتانگیز است که در آن مکانهای مربع و مستطیل شکل فراوان همراه با زمین آجری و کثیف و درهای تکی فراوان وجود دارد. یک نیروگاه برق نیز در بازی وجود دارد که با نردهها و حصار مناسب خود فضایی استادانه را برای تمرین و در نهایت ایجاد بالانس بین محیطهای مختلف بازی ایجاد میکند و بازیکن میتواند از کمین تکتیراندازها و کمپرها در امان باشد. با این حال اکثر زمینهای بازی از بتنهایی زنگزده و نومیدکننده ساخته شده است که معمولا توسط استاکرهای حریف استفاده شدهاند. در طول بازی شما یاد میگیرید که از ساختمانها و مکانهایی که غرق مواد رادیواکتیو شدهاند دوری کنید و یا به کمک سخاوتمندانه داروهای ضد رادیواکتیو از میان آنها عبور کنید.
دنیای Stalker: Shadow of Chernobyl هیچوقت شما را مانند افقهای خیرهکننده و مهآلود بازی Fallout 3 که یک سال بعد از آن منتشر شد، به درون خود نمیکشد؛ دنیایی خوشبینانهتر و سرزنده که دیدی فاتحانه را از یک فاجعه اتمی به ما نشان میدهد. استاکر شما را در باتلاق فرو کرده و از پیشرفت باز میدارد، طوری که از هر زاویه احتمال حمله به شما وجود دارد. جادههای آن شما را تا کیلومترها قابل مشاهده نگه میدارد و در ادامه به سمت کمینکنندگان هدایت خواهید شد.
مسیرهای فرعی بازی پر از تلههای مختلف است که هر کس را که پا در این مسیرها بگذارد آتیش زده یا آنها را دچار برقگرفتگی میکند. انتظارات برآن است که یک اثر پسا-آخرالزمانی با فضایی وحشیانه داشته باشید، با این حال مناطق شهری استاکر هیچ ظرافت و زرق و برقی ندارد. این عنوان در بهترین حالت شما را مجبور به گذر از تپهها، جعبهها و درختان کرده و در طول ماجراجویی خود به حصارهای صعبالعبور زیادی برخورد خواهید کرد. در تجربه اول خود از بازی شما بسیاری از این محدودیتها را پشت سر گذاشته و به این درک میرسید که دست کم از یک ناحیه ایمن هستید و مورد حمله قرار نخواهید گرفت. همچنین قابل ذکر است که در سکونتگاهها صمیمیت کمی دیده میشود. چکپوینتهای بازی و مناطق احیای مهمات تنها برای مردهاییست (هیچ زنی در منطقه وجود ندارد) که به دنبال دسترسی به جوایز موجود در نیروگاه برق هستند.
در اردوگاهها بین صحبتهای شما با دیگر استاکرها رفتاری صمیمانه و دلگرمکننده دیده میشود، کسانی که میتوانید به آنها کمک کرده و برایشان به شکار گرازهای جهشیافته بپردازید. شما همچنین قادر هستید که بعضی از این انسانها را استخدام کنید، با این حال آنها در بهترین حالت همکار شما هستند. بعضی از آنها دارای اسم هستند که باعث میشود حس کنید که در یک جامعه قرار دارید. با این حال ایجاد جوامع در یک برهوت رادیواکتیو زده کار بیهودهای است.
تهدیدهای بازی مبهم، پراکنده و به طرز وحشتناکی پیش پا افتاده هستند. در استاکر انسانها و حیوانات جهش یافته مختلفی وجود دارد که به سختی میتوان آنها را ترسناک نامید، مخصوصا غولهای نامرئیای که شما را زیرزمین دوره میکنند و شما را یاد غولهای عنوان Amnesia: The Dark Descent میاندازند. زنندهترین دشمنان بازی رقیبانی ماسکزده در لباس نظامی هستند، انسانهایی شیطانی در نقشه بازی که از میان شکافهای واگنهای قطار و لولههای آسیبدیده به شما تیراندازی میکنند. آنها در کنار یکدیگر و به روشی مسخره و غیرنمایشی دست به حمله زده یا عقب نشینی میکنند.
اسلحههای درون بازی قدیمی و نمادین نیستند و تنها سلاحهایی عادی و ساخت اخیر هستند که توسط گذر زمان و آب و هوای ماورایی و عجیب و غریب منطقه بدین شکل در آمدهاند. این سلاحها در طی زمان به دیگران منتقل شده و بسیاری از آنها در واقع غنائم جنگی هستند.
اگر شما در حال مطالعه این مطلب هستید و این سوال برایتان پیش میآید که چرا باید به سراغ بازی Stalker: Shadow of Chernobyl بروید باید بگویم که این عنوان به شما روش جستجو کردن و فکر کردن راجع به نحوه کاوش را آموزش میدهد. بازیهای جهان باز امروزی اغلب بزرگتر از جهان استاکر هستند اما به دلیل نحوهای که توجه شما را به خود جلب میکنند، کوچکتر به نظر میآیند. زیرا اهداف، نشانهها، مسیرها و نقاط دیدنی در آنها طراحی شدهاند که حتی طولانیترین ماجراجوییها به مجموعهای از حواسپرتیها تبدیل میشود، در نتیجه آنها به وجود آمدهاند تا شما را بین نقاط مختلف بچرخانند.
عنوان استاکر موجب میشود که شما در جای خود بایستید و به زمین زیر پای خود توجه نشان دهید. غیبت عنصر سفر سریع (فست ترول) به این معنی است که شما باید یک راه را بارها و بارها طی کرده و عناصر مختلف سرزمینها را از زوایای گوناگون و در بازههای زمانی متفاوت درک کنید. همه این عوامل به دلیل سیستم قدرتمند هوش مصنوعی این اثر است.
خطرات زمینی نامرئی یا نیمه-نامرئی رویکردی پیچیده و پر پیچ و خم را ایجاد میکند و شما باید از احساس خود بجای قدرت بصری استفاده کنید. شما یاد میگیرید که به هرچیزی در میان کنجکاوی کردنتان شلیک کرده و به هر سر و صدایی واکنش نشان دهید و در نهایت باید به صدای ردیاب خود توجه کنید. پیچ و خم اشاره شده، حس تنهایی و غریبی را به ما القا میکند که به وسیله آن مایلیم تا از اینجور بازیها به سراغ دیگر عناوین — که چنین محیطهایی دارند — برویم. در مورد آن قسمتی حرف میزنیم که حسی شبیه فیلم ۱۹۷۹ اندره ساپکوفسکی یعنی استاکر دارد. (فیلم و بازی هر دو بر اساس رمان «پیک نیک کنار جاده» از Arkady و Boris Strugatsky ساخته شدهاند.)
این فیلم شما را به برزخی رویاگونه از خطرات بومی و اسرارآمیز میبرد که بیشتر شبیه انهدام ساختار نمایشی و تخریب سینماتوگرافی آن است. شخصیتها بجای آنکه مستقیم به دل خطر بروند با احتیاط در این تصویر کلی و چشمانداز سفر میکنند و در نتیجه هر صحنه را با ترس از طبیعت وحشی و کنجکاوی همراه میکنند. در بازی استاکر این ایده به شکل نزولیتری به تصویر در میآید و ناهنجاریهای آن پر سر و صدا و شبیه منبعی از آثار باستانی ماورایی است که تنها آمار و نتایج شما را بهبود میبخشد.
با اینکه در مقایسه با بازی اساسینز کرید یا اسکایریم کمتر به Stalker: Shadow of Chernobyl توجه شده اما تاثیر آن بر روی دیگر بازیها ملموس است. این تاثیرات را در کارهای سازندههای اروپایی دیگر مانند عنوان Chernobylite از Farm 51 یا بازی The Signal From Tölva از Big Robot مشاهده میکنیم. با این حال مقلدین برجسته آن، عناوین مترو از شرکت 4A هستند که استایلی شبیه به بازیهای هف لایف داشته و در متروهای مسکو جریان دارند.
میتوان اثر استاکر را در بازی مولتی پلیر ژانر بقایی چون Hunt: Showdown و همچنین در ژانر بتل رویال — که بازیکنان را در محیطی پر از دشمن به مبارزه با اسلحه وا میدارد — مشاهده کرد. دیگر بازیها سبک تیراندازی استاکر را کنار گذاشتهاند تا بازیکنان بیشتر از جغرافی، محیط و سازههای بازی لذت ببرند. همچنین در عناوین شبیهساز و بازیهایی که فضایی رها شده مانند The Town of Light دارند، میتوان شاهد اثر بیابانی و برهوت استاکر بود.
اما شاید بزرگترین میراث Stalker: Shadow of Chernobyl در واقع به تصویر کشیدن فاجعه چرنوبیل و منقطه ممنوعه آن در قالب یک روایت تاریک و غمافزاست. خلق دوباره این فضا توسط GSC Game اولین و تنها عامل ایجاد علاقه به انفجار رآکتوری سال ۱۹۸۹ نیست. طرفداران سرسخت و برجسته استاکر در کنار بازیکنان Fall Out و بینندگان سریال چرنوبیل (محصول ۲۰۱۹ از شبکه HBO) به تماشای این فاجعه نشستهاند و گاها توسط تورهای مختلف و بعضی اوقات دزدکی با تشعشعسنج به جستجو در این منطقه پرداختهاند.
با توجه به تهاجم ۲۰۲۲ روسیه، دولت اوکراین برنامه داشت که این منطقه را بازسازی کرده و آن را به جاذبهای گردشگری و رسمی تبدیل کند. با وجود اینکه این فاجعه مدتها پیش به وقوع پیوسته اما همچنان به لطف بازدیدکنندگان بیاحتیاط میتواند خطراتی را در پی داشته باشد. سربازان روسیه طی حمله خود به این پایگاه موجب پخش بیشتر تشعشعات رادیو اکتیو شدند و طبق گفته دولت اوکراین بعضی از آنان قطعاتی پرتوزده را برای فروش بردهاند.
تمام نکات گفته شده نگاه تلخ و تاریک بازی استاکر را به انسانیت توجیه میکند. مایه تعجب نخواهد بود که در بازی بعدی شرکت GSC Game World یعنی Stalker 2: Heart Of Chornobyl شاهد طرفدارانی در درون دنیای بازی باشیم که به دیدار منطقه چرنوبیل میروند. این داستان اساسا روایتی پسا-آخرالزمانی ندارد و مصیبتی که در آن شاهد هستیم هنوز به پایان نرسیده است، زیرا که بسیاری از مردم این فاجعه را فراموش نکرده و از آن دل نمیکنند. برهوت خشک و بیروح آن تصویری از آیندهای دور نیست، بلکه مصیبتی را به تصویر میکشد که میتواند دنیای واقعی ما را قبل از وقوع فاجعه نشان دهد؛ جهانی مرگبار که به وسیله کشندهترینِ جبرِ ناخودآگاه ادامه حیات میدهد و آن چیزی نیست جز کنجکاوی.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عالی از این دست مقالات باز هم بذارید
مرداد ۱۴۰۱ شایعه پورت کنسولیش خوشحالمون کرد ولی متاسفانه هرگز محقق نشد حداقل تا الآن !
این بازی یکی از بدترین گیمپلی هایی که توزندگیم دیدم رو داره
بیشتر اسلحه ها هم شبیه ماکت کاغذی ان