نقد فیلم May December – وقتی که معشوق قربانی است!
May December فیلمی درام و محصول سال ۲۰۲۳ آمریکا میباشد، که تاد هینز (Todd Haynes) آن را بر اساس فیلمنامهای که سامی برچ (Samy Burch) نوشته است _قبل تر سامی برچ و الکس مهانیک داستانی ...
May December فیلمی درام و محصول سال ۲۰۲۳ آمریکا میباشد، که تاد هینز (Todd Haynes) آن را بر اساس فیلمنامهای که سامی برچ (Samy Burch) نوشته است _قبل تر سامی برچ و الکس مهانیک داستانی را به این نام به رشته تحریر دراورده بودند_ کارگردانی کرده. این داستان با الهامگیری از زندگی حقیقی مری کی لتورنو (Mary Kay Letourneau) که در آمریکا به دلیل کودک آزاری جنسی مجرم شناخته شده بود، ساخته و پرداخته شده است. البته کارگردان اعلام کرده است که از فیلم پرسونا (Persona) و وینتر لایت (Winter Light) اثر اینگمار برگمن برای ساخت May December الهام گرفته است.
در May December افرادی چون ناتالی پورتمن (Natalie Portman) به عنوان الیزابت، بازیگر مطرحی که قصد دارد داستان زندگی زنی را بسازد؛ جولیان مور (Julianne Moore) در نقش گریسی زنی که به دلیل ارتباط جنسی با یک کودک مجرم شناخته میشود، چارلز ملتون (Charles Melton) نیز به عنوان قربانی و همسر گریسی حضور دارند.
عشق سن و سال نمیشناسد!
الیزابت بری (Natalie Portman) بازیگری شناخته شدهای است که قصد دارد در فیلم جدیدی در نقش زنی به نام گریسی بازی کند که با دانشآموز سیزده ساله خود همبستر شده، گریسی به دلیل مجرم شناخته شدن به زندان افتاده و بعد از تولد اولین فرزندش آزاد شده است. اکنون این زن که گریسی نام دارد بیست و چهار سال است که با همان پسر نوجوان که در حال حاضر سی و شش ساله است زندگی میکند.
گریسی و جو اکنون سه فرزند از ازدواج خود به ثمر رساندند که به نظر میرسد هر کدام از فرزندانشان از اختلال خاصی رنج میبرند. الیزابت به جورجیا آمده تا زندگی آنها را زیر نظر داشته باشد تا با شناخت بیشتر گریسی بتواند نقش او را به خوبی ایفا کند. او سعی دارد تا اطلاعات را از طریق همسر قبلی گریسی نیز به دست آورد.
گریسی در زندگی قبلی خود چند فرزند داشته. در واقع گریسی با همکلاسی فرزند خود جورجی این ارتباط جنسی را برقرار میکند. بنابراین به نظر میرسد که خانواده اولیه او علاقه زیادی را نثار مادرشان نمیکنند و در نهایت حتی میفهمیم که در زندگی کنونی او نیز درک متقابلی بین فرزندانش و همسرش وجود ندارد.
وقتی که بازیگر بر رویداد پیشی میگیرد!
May December را اگر به قصد دیدن بازی درست ناتالی پورتمن میخواهید تماشا کنید گزینه درستی است. اما باید گفت که بهتر است انتظار داستانی پر کشش را نداشته باشید. اتفاقا پلات درست و جذاب است. بازی کردن نقش یک بازیگر که قصد دارد داستان یک زن ۵۰ ساله ای را روایت کند که بیست و چهار سال با پسری حدودا بیست سال کوچکتر از خودش به عنوان همسر زندگی میکند! این پلات پر کشمکشی است! که ارزش و قابلیت پرداختن دارد.
با این وجود نوعی که کارگردان آن را روایت کرده و نویسنده آن را کند و کم حس به رشته تحریر دراورده، داستان را به یک خط صاف توصیفی بدل کرده است. اما ناتالی پورتمن که به نظر میرسد چند پله بالاتر از خود فیلم است توانسته اثری پویا و قابل پذیرش و همچنین طوفانی قبل از آرامش را بدون سر و صدا پیش ببرد.
علاوه بر این تکنیک بازی در بازی (بعد تر نیز به آن میپردازیم)، که توسط پورتمن اجرا شده است یک ابزار قدرت است که میتواند این فیلم را با خود بالا بکشد. اما به نظرم این شیوه درستی نیست که کاراکتر و فاعل داستان را بر ارجحیت فعل قرار دهیم. البته میتوان این کار را کرد اما نه برای داستانی که محتوای مستند گونه و رئالیستی را قصد دارد نشان دهد. بنابر این ترجیح من به عنوان یک بیننده این است که فعل و فاعل هر دو در راستای هم به ارزشمندی برسند!
ترومای کودکی
در May December با زنجیرهای از تروماهای کودکی افراد روبه رو هستیم که همگی به یکدیگر متصلند. جولیان مور در نقش گریسی به نظر میرسد که سرگروه این زنجیره است با این وجود در اصل او میانه یک زنجیره را به ما نشان میدهد. به طوری که ما برخلاف مردم شهر او را یک قربانی کننده نمیبینیم در نهایت او نیز برایمان تبدیل به یک قربانی میشود .
وقتی شجره نامه وسعت پیدا میکند هر چیزی در بحبوحه گذر زمان گم میشود چه برسد به اتفاقات و رخدادها. در فیلم May December نیز به همین صورت ما در گنگی خواهیم ماند. که چه اتفاقی برای گریسی افتاده است که او را تبدیل به یک شکارچی کرده است که به دنبال شکار ۱۳ ساله ای تام زندگی خود را تغییر میدهد.
حال برایمان کمی معنا پیدا میکند که چطور پسر گریسی از همسر اولش که تقریبا همسن شریک زندگی کنونی او میباشد رازهای مادر را رو میکند اما حتی کارهای اشتباهش را درست مثل یک نوجوان کوچک با مادرش در میان میگذارد. دو گانگی او نیز به نظر میرسد به یک ترومای کودکی بازمیگردد. به همین ترتیب تمامی افراد در May December از مشکلی ریشهدار رنج میکشند. که از دوران کودکیشان نشات گرفته!
بازی در بازی
شاید بشود گفت که این تکنیک یکی از سخت ترین متدهای بازیگری است که در این فیلم بارها شاهد آن هستیم. علاوه بر این ناتالی پورتمن به راحتی هر چه تمامتر توانسته بازی در سکوت را زمینه بازی در بازی کند. در سکانس پایانی این فیلم الیزابت در مقابل دوربین نقش گریسی را بازی میکند که مثال خوبی برای مضمون این بند به شمار میرود.
الیزابت حتی در تنهایی بدون فوکوس دوربین و افرادی روی خودش شروع به بازی کردن نقش گریسی میکند. مثلا گریسی و جو وقتی که در مغازه نگهداری از حیوانات با هم کار میکردند در انباری مجموعه دستگیر میشوند. الیزابت با آگاهی بر این داستان به انباری همان پناهگاه میرود و نقش همبستری با شخصی را در تنهایی به تصویر میکشد!
او یک بازیگر را در قالب بازیگری دیگر رقم میزند و به راحتی از پس این تکنیک دشوار برمیاید! علاوه بر این الیزابت با این که شخصیت اول خط داستانی نیست، روایت را او مطرح میکند. دقیقا مطمئن نیستم کارگردان آگاهانه این کار را کرده است یا ناتالی پورتمن به تنهایی جوری بر صفحه میدرخشد که تمرکز را از دیگر موضوعات برمیدارد!
تا ابد قربانی!
شاید نکته کمتر پرداخته شده در این مقاله، چارلز ملتون است که او را به نام جو در فیلم مورد نظر میشناسیم. جو نماینده یک قربانی است که نه تنها توسط یک فرد بلکه توسط عموم مردم نیز مورد آزار قرار گرفته و آن هم از نظر روحی و روانی! ملتون تصویری ظریف از جو را بازی میکند که همیشه در عملی انجام شده گیر افتاده است. چرا که جو قدرت پردازش اتفاقات را ندارد.
او سالها است که توسط گریسی به صورت نهان کنترل میشود. گریسی نیز روحیه کنترلگر خود را در لفافه بروز میدهد. مثلا او به لباس کوتاه دخترش هرگز صفت بدی نمیدهد و نمیگوید این را نپوش چرا که زشت یا کوتاه است بلکه با موزیگری راجع به قدرت و اعتماد به نفس زن امروزی میگوید که با بازوهای غیر متناسب هم میتواند هر لباسی را بپوشد!
گریسی در ارتباط با همسر جوانش نیز همین راهحل را پیشه میکند. در واقع آنقدر بحث را به بیراهه میکشاند که دیگر لازم نباشد تا جو راجع به درونیاتش صحبت کند! کنترلگری او شیوهای مادرانه و زن سالارانه را تصویر میکند. بنابر این در نهان جو همیشه یک قربانی باقی خواهد ماند.
البته ناتالی پورتمن نیز برای دستیابی به آگاهی راجع به گریسی دوباره از احساسات لطیف و کودکانه جو سو استفاده میکند و جو چون طبق گفته قبلی قدرت پردازش رخدادها را ندارد، بعد از فاجعه به داستان پی میبرد؛ درست وقتی که هیچ راه فراری نیست. این فیلم توانسته یک مرد قربانی را به خوبی نمایان کند و البته ملتون نیز توانسته یک پسر سیزده ساله را در سن سی و شش سالگی به درستی تصویر کند!
توضیح واضحات
یکی از منفی ترین نکتههای May December صحنههای نامنسجمی است که کارگردان برای توضیح شخصیت کاراکترها و البته خودنمایی بیدلیل در فیلم چپانده. مثلا سکانس کوتاهی از گریسی وجود دارد که در جنگل قصد شکار دارد و با سبز شدk یک روباه مقابلش لحظهای به فکر فرو میرود! این سکانس میانه دو رویداد رخ میدهد! رویداد اول دعوای جو و گریسی است و راجع به زندگی مشترکشان و سکانس بعد از شکار رویداد اتمام سال تحصیلی جو و گریسی میباشد!
با این که قبل ترکاراکتر بیان کرده که شکار را از پدرش آوخته اما کارگردان به دلیل نامفهومی ترجیح داده تا گریسی را نیز حین شکار تصویر کند! با قدرت میشود گفت که در این صحنه هیچ جنبه هنرمندانهای نهفته نیست و تنها تکهای دور افتاده و اضافه است که هدف خاصی را دنبال نمیکند.
از این دسته از مسائل در May December متاسفانه کم دیده نمیشود! دیالوگهای خالی از محتوا برای متوجه کرن مخاطبی که تا الان خودش به همه چیز پی برده به جز تکرار واضحات هیچ نیست. اما کارگردان به این هم بسنده نمیکند و اصرار دارد همه جنبههای زندگی افراد را نه تنها با استفاده از دیالوگ بلکه با فضای بصری روشن و نمایان کند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
هالیوود با همین فرمون پیش بره کم کم میتونه با کمپانی های پ....ن رقابت کنه