ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فیلم Game Over
فیلم و سریال

نقد فیلم Game Over – یک بازیِ جدی

اکثر مخاطبان، سینمای هند و در واقع بالیوود را با رقص و آواز،  احساسات اغراق‌شده و قهرمان‌های همه فن حریف و کلیشه‌هایی از این دست می‌شناسند اما باید بگویم این نوع نگاه به سینمای هند ...

منا سهیلی
نوشته شده توسط منا سهیلی | ۱۱ مهر ۱۳۹۸ | ۱۴:۳۰

اکثر مخاطبان، سینمای هند و در واقع بالیوود را با رقص و آواز،  احساسات اغراق‌شده و قهرمان‌های همه فن حریف و کلیشه‌هایی از این دست می‌شناسند اما باید بگویم این نوع نگاه به سینمای هند یک نگاهِ قالبی، تک‌بعدی و نادرست است. سینمای هند به خصوص در این‌سال‌های اخیر یک جهش خیره‌کننده داشته است و با رجوع به ژانرهای متنوع‌تر توانسته تغییرات خوبی در تولیداتش ایجاد کند. آثاری که نه تنها به هندی بودن خود پشت نکرده‌اند بلکه از ظرفیت‌های فرهنگی و بومیِ کشورشان بیشتر استفاده می‌کنند. ویجیاتو را در نقد فیلمGame Over همراهی کنید.

نقد فیلم Game Over

پوست‌اندازیِ بالیوود

سینمای هند مدتی است که فیلم‌های خوبی در ژانرهای مختلف به خصوص ژانر تریلر و ترسناک تولید می‌کند. آثاری که دیگر اغراق‌های صوتی و تصویریِ معمول و مرسومِ بالیوود را ندارند اما از جنس خود بالیوود هستند. در واقع حجم زیادی از فیلم‌های بالیوودی به آثار قهرمانانه و حماسی، کمدی و ملودرام‌های احساسی اختصاص داشت که البته در این میان فیلم‌های بسیار خوبی نیز با رگه‌های اجتماعی ساخته می‌شد.

اما غیرقابل انکار است که بالیوود کلیشه‌ای داشته و دارد که به اندازه کلیشه‌های هالیوود کمرشکن بوده و مانع از فیلمسازی خلاقانه و متفاوت کارگردانان هندی می‌شد.

از طرفی نمی‌توان آثار خوب هندی در همین ژانرهای مرسوم بالیوود را نادیده گرفت. اما اینبار با فیلم‌هایی در سینمای هند طرف هستیم که رویکرد متفاوتی را در سینما دنبال می‌کنند. این آثار در عین آنکه همچنان بر مخاطب عام و وسیع تمایل دارند اما به موضوعات محدودکننده تجاری که فیلم‌های زیادی را به ورطه کلیشه‌های مشتری‌پسند کشانده است بی‌اعتنایی کرده‌اند.

آن‌ها حاوی وجوه فراوانی از زیبایی‌شناسیِ بومی و پیچیدگی‌های یک درام مهیج هستند که این مشخصات باعث شده تا این فیلم‌ها از تقلید صرف از هالیوود که همیشه رقیب جدی برای آن‌ها بوده فراتر بروند و به آثار مرسوم سینمای تجاری هند نیز روش جدیدتری برای سودآوری نشان دهند.

البته یقینا این آثار به دلیل نو بودن و استفاده خلاقانه از سنت‌های هندی در ابتدا ممکن است با شک و وسواس و در تعداد کمتری ساخته شوند اما به مرور جایگاه خود را در سینمای بدنه بالیوود پیدا خواهند کرد. به طور مثال فیلم تومباد (2018) محصول مشترک دو کارگردان، راحیل آنیل بارو و آناند گاندی، در ژانر ترسناک ساخته شده و از جمله چنین تولیداتی است که در سینمای هند تازگی دارد.

نقد فیلم Game Over

تومباد درباره حرص یک پدر است برای به دست آوردن سکه‌هایی که به عجیب‌ترین و پیچیده‌ترین شکل ممکن به دست می‌آید. این فیلم نه در ترسناک بودن از کلیشه‌های هالیوودی استفاده کرده و نه در پرداخت قصه اما آنگونه که عده‌ای تصور کرده‌اند از سنت فیلمسازی اروپایی نیز تقلید نکرده است.

ریتم و داستانگویی نامتعارف لزوما به معنای تاثیر از سینمای اروپا نیست. سنت فیلم‌های اروپایی عموما با ریتم کند، پیچیده‌نمایی و مفاهیم تنهایی و پوچی انسان مدرن عجین شده است که در آثار مدرن هندی جایگاهی ندارد. چنانچه وقتی فیلم تومباد را ببینید کاملا متوجه می‌شوید که با یک فیلم کاملا هندی مواجهید که داستانگویی حکایت‌گونه و خاص خود را دارد.

احساسات انسانی و مفاهیم اخلاقی نیز به شرقی‌ترین شیوه ممکن روی مخاطب تاثیر می‌گذارد و اینبار اگر اشک مخاطب را هم درمی‌آورد برخواسته از یک احساس عمیق و تکان‌دهنده است. در واقع سینمای مدرن هند نه تنها به اخلاقیات و مضامین مستحکم انسانی پشت نمی‌کند بلکه یک هند متفاوت به ما نشان می‌دهد.

تصویرسازی فیلم و قاب‌ها یک تازگی خاصی در خود دارد که کمتر در فیلم‌های بالیوودی شاهد آن بوده‌ایم. حتی آواز نیز که جزیی جدانشدنی از سینمای هند محسوب می‌شود نیز در این فیلم‌های مدرن هندی کارکرد متفاوت و به قاعده‌ای یافته است.

در تومباد آواز نه برای متوقف کردن فیلم و به عنوان یک قسمت مجزا بلکه به عنوان عاملی برای تحکیم حس و حال مورد نظر در فیلم و همچنین به عنوان یک عنصر ریتمیک و تکمیل‌کننده برای نشان دادن گذر زمان استفاده شده است. نکته جالب توجه استفاده از سنت‌ها و اسطوره‌های هندی برای ایجاد بستری برای این فیلم‌های ترسناک بوده و ایده‌های دلهره‌آور آن‌ها نیز از از همین درون‌مایه‌ها استخراج شده است.

خوشبختانه رویکرد فیلمسازان پیشروی هندی این نیست که با نشان دادن فقر و تهی دستی مردم هندوستان در آنور آب‌ها جایزه ببرند و ملیت خود را تحقیر کنند. از آن سو از نشان دادن واقعیت پیچیده جامعه هند نیز طفره نمی‌روند و آن را به مفاهیم بالاتری گره می‌زنند.

نقد فیلم Game Over

وقتی فیلمسازان غربی برای ساخت فیلم به هند می‌آیند چیزی جز زاغه و گنداب و خرافات نمی‌بینند و هستند فیلمسازان هندی که همین نگاه تحقیرآمیز و عقب‌‌مانده را به کشور خود دارند. می‌دانم که با این حرف یاد فیلمسازان زیادی در ایران خودمان افتادید که پیشرو بودن را به تمامی اشتباه فهمیده‌اند و راه را عوضی رفته‌اند.

ناگفته نماند که یک سینمای پیشرو زمانی در مبحث ژانر و درام موفق عمل می‌کند که بتواند ادبیات داستانی قوی و ژانری داشته باشد. فیلم تومباد نیز اقتباسی از یک رمان هندی است و نشان می‌دهد که تا چه حد ادبیات داستانی می‌تواند برای ایجاد تغییرات گسترده در سینمای یک کشور موثر واقع شود.

سه‌گانه اسطوره‌ای

فیلمِ بازی تمام شد را نیز می‌توان جزو فیلم‌های مدرن هند در ژانر ترسناک قلمداد کرد که تلاش داشته تا رویکرد متفاوتی در سینمای بالیوود داشته باشد. این فیلم درباره دختری است که کارش با بازی عجین شده و در نهایت خودش نیز وارد یک بازیِ واقعی می‌شود. البته چند نکته در اینجا وجود دارد.

اول اینکه این فیلم بیشتر بر دلهره‌آور بودن تکیه دارد و آثار روانیِ یک شوک را به ما نشان می‌دهد. در یک نگاه کلی می‌توان گفت که بیشتر مهیج و کنجکاوبرانگیز است تا ترسناک. اما به این دلیل که سایت‌های سینمایی به اشتباه هر نوع دلهره و اضطرابی را ترسناک می‌دانند در این ژانر جای گرفته است.

نکته بعدی درباره واقعی بودن یا واقعی نبودنِ بازی در این فیلم است که اتفاقا چالش جذابی را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند. در ابتدای فیلم با یک دوربین خانگی مواجهیم و از نگاه قاتل مقتول‌هایی را زیرنظر می‌گیریم که به معنای واقعی کلمه بی‌گناه هستند. این تصاویر به قدری خام‌دستانه، ضمخت و رئالیستی هستند که مخاطب را تکان می‌دهند و توحش قاتل را به خوبی منتقل می‌کنند.

از همان لحظه است که ما منتظر می‌مانیم تا این قاتل سریالی را که علاقه زیادی به کشتن زنانِ تنها در خانه دارد ببینیم. اما در ادامه به شیوه‌ای غافلگیرکننده با ضدقهرمان شروری مواجه می‌شویم که از زمین تا آسمان با تصور ما متفاوت است.

یکی از عواملی که باعثِ این تفاوت می‌شود قاعده بازی است. زمانی که سواپنا وارد مراحل بازی می‌شود آن قاتلِ بسیار واقعی به جزئی خطرناک از این مراحل تبدیل می‌شود. از اینجاست که این ضدقهرمان واقعا شرور نه تنها به قاتلین سریالی که معمولا امراض روانی دارند شباهتی پیدا نمی‌کند بلکه بیش از پیش به اسطوره‌ای معروف در هند پهلو می‌زند.

در هندوستان خدایان زیادی وجود دارد که معروف‌ترینِ آن‌ها سه اسطوره هستند که بر اساس قواعد اسطوره‌های غیرتوحیدی، هر کدامشان به کاری مشغول‌اند و توان انجامِ کارهای دیگر را ندارند.

برهما مسئولیت آفرینندگی را دارد و منفعل‌ترین اسطوره هندی است چرا که بعد از آفرینش جهان را به دو خدای دیگر می‌سپارد و به سانِ خدای ساعت‌ساز در تفکر غربی فقط می‌سازد و کوک می‌کند و سپس انسان را تنها می‌گذارد. خدای بعدی ویشنو است که جهان را نگه می‌دارد از نابودی و به آن ناجی جهان نیز می‌گویند. نماد او آفتاب است که به انسان‌ها حیات دوباره و گرما می‌دهد. به نظر می‌رسد این اسطوره سودمندتر از اسطوره قبلی باشد که در اسطوره‌های هندی در 9 پیکر مختلف ظاهر شده و به انسان‌ها کمک کرده است.

اما جالب‌ترین خدای هندی شیوا است با چندین دست بر یک پیکر. دو دیدگاه درباره او وجود دارد. اول اینکه او با اهریمنان می‌جنگد و دوم اینکه او خود از اهریمنان و انسان‌های گناهکار حمایت می‌کند.

نقد فیلم Game Over

به نظر می‌رسد مورد دوم منطقی‌تر باشد چرا که سه‌گانه خدایان هندی نمی‌تواند بدون وجود عنصرِ شرّ کامل شود. در واقع این تصور و تفسیر من از فیلم است و معتقدم قاتل خاصی که در فیلم game over  وجود دارد هم واقعی و هم خیالی و اسطوره‌ای است. برای لو نرفتن ماجرا خیلی کلی ظاهر قاتل را شرح می‌دهم تا ببینیم تا چه اندازه این ضدقهرمان شرور به اسطوره‌های هندی نزدیک است.

شیوا سه چشم دارد که یک چشم در پیشانی او قرار گرفته است. کسانی که فیلم را دیده‌اند می‌توانند معنای عدد 3 را در این فیلم درک کنند. از سوی دیگر شیوا نماد خون‌ریزی و سویه‌های تاریک بشری است که بدن خود را با خاکستر گورستان پوشانده است.

باز هم کسانی که فیلم را دیده‌اند می‌توانند این نکته را نیز تطبیق دهند. حسی از اینکه قاتل بوی مرگ می‌دهد به تمامی در این ضدقهرمان وجود دارد. از طرفی ابزار قاتل متوحشانه و پیشامدرن است و می‌تواند به دوره‌هایی اسطوره‌ای تعلق داشته باشد. ضمنا این موضوع که قاتل به همراه سواپنا و کالاما وارد چرخش یک بازی می‌شود بیش از پیش وجه خیالی و ذهنی بودن آن را پررنگ می‌کند.

نکته آخر نیز درباره این قاتل، به شیوه پرداخت آن از سوی نویسنده برمی‌گردد. نویسنده و کارگردان به هیچ عنوان به این کاراکتر نزدیک نمی‌شوند و از شخصیت‌پردازی آن خودداری می‌کنند. در واقع به جز شمایل و اعمال تکرارشونده قاتل ما چیز بیشتری از این ضدقهرمان نمی‌بینیم.

کاملا مشخص است که عمدی در کار است وگرنه نویسنده و کارگردان در شخصیت‌پردازی سواپنا و کالاما به خوبی عمل کرده‌اند. این نزدیک نشدن فیلمساز به قاتل باعث می‌شود در جاهایی کاریکاتوری به نظر برسد اما در عین حال این روش باعث شده تا این کاراکتر در اغلب موارد مخوف‌ باشد و بیش از پیش به موجودات اسطوره‌ای شبیه شود.

نقد فیلم Game Over

البته این موارد اصلا به معنای آن نیست که قاتل خطرناک و ترسناک تصویر نشده و غیرقابل باور است. اتفاقا قاتل از وجوه رئالیستی قوی برخوردار است. اول اینکه یک عمل خاص را هنگام کشتن تکرار می‌کند که این موضوع قاتلین واقعی سریالی را در ذهن ما تداعی می‌کند.

استفاده از یک ابزار مدرن و تصاویری که در اینترنت به اشتراک گذاشته می‌شود نیز بیشتر و بیشتر بر این واقعی بودن تاکید می‌کند. نکته جذاب و جالب همینجاست که مخاطب بدون اینکه گیج شود دچار یک حس تردید است.

این تردید در اینکه آیا این قاتل واقعی است یا خیر بیش از پیش فیلم بازی تمام شد را به اثری غیرکلیشه‌ای تبدیل کرده است. در واقع قاتل در این فیلم چیزی بین اسطوره‌های شر و قاتلین سریالی است و هویتی مبهم دارد. از طرفی غیرقابل شکست دادن است و از طرف دیگر قابل دسترس است.

این فیلم با استفاده از سنت‌های بومی و دیدگاه‌های خاص هندی‌ها مثل سوزاندن مردگان و اهمیت خاکستر نزد آن‌ها توانسته است در عین داشتن شباهت‌هایی با فیلم‌های این ژانر، تفاوت‌های شایانِ ذکری داشته باشد.

تنها نقطه ضعفی که درباره پرداخت این قاتل وجود دارد این است که ویژگی بارز شخصیتی ندارد. درحالی که هستار در فیلم تومباد یک ویژگی بارز داشت و آن هم وجود مخزن طلایی بود که در قسمت‌هایی از بدن‌اش تولید می‌شد. نقطه ضعفی جالبی هم داشت. اینکه هستار عاشق غذا بود و دقیقا از این ناحیه فریب می‌خورد.

اما قاتلِ فیلمِ بازی تمام شد از چنین نقاط قوت و ضعفی برخوردار نیست. البته شمایل و اعمال او تکان دهنده است و یک نکته غافلگیرکننده و گمراه‌کننده در خود دارد که می‌تواند ضعف شخصیت‌پردازی این کاراکتر را تا حد زیادی جبران کند.

نقد فیلم Game Over

از طرفی هم نمی‌دانیم انگیزه این قاتل شرور از کشتن زنان چیست. او نه بیمار روانی است و نه در پی مجازات آدم‌هایی است که گناهان کبیره مرتکب شده‌اند. این موضوع بسیار مهم است چرا که اسیر کلیشه‌های فیلم‌هایی با موضوع قاتل سریالی نشده است اما انگیزه متفاوت او نیز چندان مشخص نیست.

(آغاز خطر اسپویل) اینکه این کشتن دقیقا چه ارتباطی با موضوع خالکوبی و تتو دارد. اگر کلیت قصه فیلم به موضوع خالکوبی مربوط نبود می‌شد عدم وجود انگیزه برای کشتن را به همان نگاه اسطوره‌ای مربوط دانست. به افرادی که از جایی نامعلوم آمده‌اند و انگیزه آن‌ها تنها بدی و ظلم است. اما چون کلیت فیلم را تحت تاثیر قرار داده در نتیجه به یک نقطه ضعف در این فیلم تبدیل شده است (پایان خطر اسپویل). در ادامه به پاشنه آشیل فیلم بیشتر می‌پردازم.

یک بازیِ جدی

بارها شده که ما در زندگی شخصی و حتی کاریمان اشتباهاتی می‌کنیم و آرزو می‌کنیم که ای کاش فرصتی به ما داده می‌شد که بتوانیم دوباره همان کار را اما اینبار درست‌تر انجام دهیم. فیلم‌های خوب زیادی در سینما با همین مضمون و ساختار ساخته شده که در آن‌ها کاراکتر وارد یک پازل و بازیِ تکرارشونده می‌شود.

بدو لولا بدو (1998) ساخته تام تیکور یکی از شناخته‌شده‌ترین فیلم‌ها با ساختار بازی است. اما فیلم بازی تمام شد تفاوت آشکاری با دویدن لولا برای رساندن پول به نامزدش دارد. سواپنا در موقعیتی متناقض قرار دارد که با ژانر دلهره آور فیلم نیز هماهنگ است. شاید بتوان گفت این بهترین و سخت‌ترین وضعیتی بود که نویسنده می‌توانست برای سواپنا ایجاد کند که در خود یک طنز رقیق نیز دارد و در عین حال ما را به وحشت می‌اندازد.

در واقع جنسِ ترس مخاطب در فیلم بازی تمام شد به چیزهایی از این قبیل برمی‌گردد. قهرمانی در بدترین وضعیت ممکن که باید دست به مبارزه هم بزند.

همین جزییات بوده که این فیلم را متفاوت کرده است. تفاوت بعدی این است که ساختار کلی فیلم بازی تمام شد بر بازی استوار نیست و برعکسِ فیلمِ بدو لولا بدو و خیلی از فیلم‌هایی که از همان ابتدا با بازگشت‌ها طرف هستیم، در فیلم game over تنها زمانی فیلم وارد قواعد و مراحل بازی می‌شود که سواپنا قرار است با نقطه ضعف خود مقابله کند.

نقد فیلم Game Over

از سویی سوال پیش می‌آید که چرا تنها سواپنا از شانسی برای بازی و داشتن فرصت دوباره بهره مند می‌شود. فیلم جواب روشن و واضحی به این سوال نمی‌دهد که با چه منطقی زمان برای سواپنا بازگشت می‌کند اما برای قربانی‌های دیگر نه. اگر به این مربوط باشد که شغل سواپنا در دنیای بازی‌سازی می‌گذرد چندان پاسخ درستی نیست چرا که این موضوع تنها در ابتدای فیلم به شیوه‌ای گذرا مطرح می‌شود و چندان نمی‌تواند یک دلیل دراماتیک و بی‌نقص محسوب شود.

اما جوابی که می‌توان با تسامح در فیلم جست‌و جو کرد این است که سواپنا به وسیله یک عامل توانسته خاطرات و وقایع روز حادثه را جلوتر از زمان در ذهن خود ببیند که این موضوع به ارتباط روحی سواپنا با یکی از قربانیان برمی‌گردد. در واقع می‌توانیم بگوییم فیلم در جهت پاسخ به سوال ما برآمده و جواب نصفه و نیمه‌ای به آن داده است.

پاشنه آشیل

نقص‌هایی که در فیلمِ بازی تمام شد وجود دارد تا حدی ذهن مخاطب را دچار سردرگمی می‌کند اما به دلیل هیجان کافی در فیلم از آن‌ها عبور می‌کنیم و به دیدن فیلم ادامه می‌دهیم. اما موضوع این است که اگر این نقص‌ها نبود فیلم می‌توانست به چیزی بهتر از این تبدیل شود.

(آغاز خطر اسپویل) فیلم به گذشته دردناک سواپنا اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که او پیش از این در دست یک انسان مریض الاحوال گیر افتاده است و حالا آن شخص در زندان به سر می‌برد. این موضوع در ابتدا ذهن ما را درگیر می‌کند که آیا شخصی که در عید سال پیش به سواپنا ضربه زده همان قاتل سریالی است یا خیر.

نقد فیلم Game Over

سرنخ‌ها نشان می‌دهد که قاتل سریالی هنوز دستگیر نشده و ما همچنان گیج هستیم که حادثه اولی که برای سواپنا اتفاق افتاده توسط چه کسی بوده؟ اگر آن اتفاق نیز به خالکوبی مربوط می‌شود چرا مجرم متفاوتی دارد و چطور سواپنا از چنگال آن گریخته است؟ کسانی که فیلم را دیده‌اند می‌توانند به خوبی این سوالات را تجزیه و تحلیل کرده و متوجه نقصِ موضوع شوند.

فیلم از این زاویه سردرگمی بدی در مخاطب ایجاد می‌کند چرا که از همان ابتدا تصور ما را به جاهای نادرستی می‌برد. تصور ما از اول این است که سواپنا نیز این قاتل سریالی را دیده اما گریخته است در حالیکه که ما با دو موقعیت مشابه با دلیلِ جرمِ مشابه مواجهیم که مجرمانشان ربطی به یکدیگر ندارند (پایان خطر اسپویل).

اما در کلیت، فیلم چه در صحنه مراجعه سواپنا به روان‌شناس و چه در نحوه ارتباط او با خدمتکارش کالاما و چه در نشان دادن مجرمی متفاوت بسیار موفق و خلاقانه عمل می‌کند و می‌تواند تاثیر خود را بر مخاطب بگذارد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (4 مورد)
  • iShadow
    iShadow | ۱۱ مهر ۱۳۹۸

    بسیار ممنون بابت نقد! لطفا فیلم‌های کمتر دیده شده و غیر هالیوودی رو بیشتر معرفی و نقد کنید.

    • منا سهیلی
      منا سهیلی | ۱۳ مهر ۱۳۹۸

      ممنون که مطالعه کردید..بله حتما

      • احمدرضا
        احمدرضا | ۱۹ مهر ۱۳۹۸

        سلام. چند سال پیش فیلمی دیدم که چندتا دوست درگیر یه بازی کامپیوتری شدن و هر اتفاقی تو بازی براشون میفتاد توی دنیای واقعی هم سرشون می اومد. میشه لطف کنید اسم فیلم رو بگید

        • منا سهیلی
          منا سهیلی | ۲۲ مهر ۱۳۹۸

          سلام..مطمئنم که فیلمی با چنین موضوعی رو قبلا دیدم اما هر چی فکر می کنم و سرچ می کنم اسمشو پیدا نمی کنم. هر وقت اسمشو پیدا کردم بهتون اینجا اطلاع میدم

مطالب پیشنهادی