«لیتل نایتمرز ۳»: امیدها و ترسها
۱- بگذارید همین اول کار، منظورم از «تاریخی شدن» را تعبیر کنم. آنچه «تارسیر» با سری Little Nightmares تحویل مخاطب داد، فرم متفاوتی از ترس روانشناسانه از زاویهی کودکان بود. درگیر شدن با محیطهای دیستوپیایی ...
۱- بگذارید همین اول کار، منظورم از «تاریخی شدن» را تعبیر کنم. آنچه «تارسیر» با سری Little Nightmares تحویل مخاطب داد، فرم متفاوتی از ترس روانشناسانه از زاویهی کودکان بود. درگیر شدن با محیطهای دیستوپیایی از زاویه دید کوچکترین مخلوقات آن جهان، از آن دست رویکردهایی است که اگر درست و حسابی پیاده شود، حالا حالاها مخاطب خواهد داشت. موردی که «تارسیر» بهخوبی از آن آگاه بود و «لیتل نایتمرز» را با همراهی بندای تبدیل به یک فرنچایز موفق در بین بازیهای مستقل کرد. حالا وقتی میگوییم «سهگانهای که یک قدم با تاریخی شدن فاصله دارد»، منظورمان مشخص است: عنوان سوم باید در سطحی عمل کند که دیگران آن را بهتر و یا حداقل همرده دو بازی پیشین بدانند. موردی که البته امروز برای خیل عظیمی از هواداران این فرنچایز محبوب، دور از ذهن بهنظر میرسد.
۲- «لیتل نایتمرز ۳» و نمایشهایش در نگاه اول پر است از پرچمهای قرمزی که یکی پس از دیگری جلوی چشم هواداران فرنچایز قرار میگیرند: کنار رفتن تیم تارسیر از روند توسعه این نسخه، معرفی حالت کو-آپ و البته تصاویر محیطهای باز و با پالت رنگی متفاوت که از اولین مراحل بازی منتشر شدند. بهعنوان کسی که همواره فرنچایز «لیتل نایتمرز» را تصدیق و البته از مشکلات کنترلش انتقاد کرده است، برای نظر دادن درباره نسخه سوم مردد بودم. فرصت دادم تا از نزدیک بازی دوم را ببینم و این کار تا سومین سالگرد این نسخه در هفتهای که گذشت، طول کشید. اگرچه دیرتر، اما حالا میتوانم با اطمینان بیشتری بگویم: امیدهایم درباره «لیتل نایتمرز ۳»، بسیار بیشتر از ترسهایم است.
۳- اگرچه سوپرمسیو گیمز و فرم بازیسازیاش هرگز جزو استودیوهای محبوبم نبوده است؛ اما شیوهی درگیر شدن آنها با پروژهی «لیتل نایتمرز» را هوشمندانه میدانم. سوپرمسیو ابتدا و با همراهی تارسیر کار روی نسخه Enhanced Edition از بازی دوم مجموعه را آغاز کرد. رفت و برگشت با تیم توسعهی اصلی و البته کار روی بازی دوم که اساس آن قرار گرفتن دو شخصیت در کنار هم بود، سوپرمسیو نهچندان خوشسلیقهی داستان را تبدیل به بهترین گزینه بعد از تارسیر برای کار روی بازی میکند. حالا که تارسیر علاقه دارد روی محتواهای جدیدتری کار کند (به این امید که ناشر چنین چیزی را تحمیل نکرده باشد!)، سوپرمسیو تبدیل به گزینهی خوبی میشود. اگرچه ایدههایشان در نگاه اول فاصلهی زیادی با هستهی «لیتل نایتمرز» دارد؛ اما با هر نمایش بهنظر میرسد که دنیایشان حرفهای بیشتری برای گفتن داشته باشد.
۴- بندای میداند که هواداران از شنیدن یک نام جدید در کنار سری محبوبشان و البته اضافه شدن حالت کو-آپ به یک تجربهی ترسناک روانشناسانه، خاطرهی خوبی ندارند. همین بهانهای است تا نسخهی سوم خلاف دو بازی اول، زودتر از موعد نمایشهای بلندپروازانهای داشته باشد. گیمپلی نزدیک به ۲۰ دقیقهای بازی در کنار توضیحات تهیهکننده اثر از آن، برای من بهعنوان مخاطب دو نسخه اول قانعکننده و البته جذاب بهنظر میرسد. پالت رنگی که اشاره کردیم، تنها به آغاز بازی ختم میشد و در ادامه بازهم شاهد فضاهای آشنا و جدید بودیم. انگار همان تارسیر تازهنفس با نسخهی جدیدی برگشته باشد. پازلها، درگیریهای کوچک با دشمنان و البته ناتوانی در تعامل با محیطی بسیار وسیعتر از شخصیتهای اصلی، بهخوبی در کنارهم و با هارمونی همیشگی دیده میشوند. این «لیتل نایتمرز» است؛ اگرچه همچنان یک دغدغهی بزرگ برای بسیاری از هواداران وجود دارد: حالت کو-آپ!
۵- تهیهکنندهی «لیتل نایتمرز ۳» توضیح میدهد که بازی به دو شکل قابل تجربه است: کو-آپ و البته بهشکل آشنای سری، یعنی تکنفره. با توجه به تفاوتهایی که بین دو شخصیت قابلبازی وجود دارد، بهنظر میرسد «لیتل نایتمرز ۳» از پایه برای کو-آپ طراحی شده است و سعی دارد تا با ارائهی مواردی مثل Friend's Pass، جا پای بازیهای کو-آپ محبوب پیش از خود بگذارد. تماشای همکاری بین دو شخصیت و درگیریشان با پازلهای محیطی و دشمنان، درست مثل تماشای یک تناسخ از قصه عجیب نسخه دوم است. اینجا البته یک تفاوت اساسی وجود دارد: اگر به «لیتل نایتمرز ۲» کو-آپ اضافه کنید، دو شخصیت با قابلیتهای نسبتا نزدیک خواهید داشت. نسخه سوم اما با تفاوتی که بین دو شخصیت قابل بازی قائل میشود - حداقل در نمایشهایش - اینطور نشان میدهد که صرفا به دنبال پیروی از ترندها نیست و همچنان مثل نسخههای پیشین، حرفهایی برای گفتن دارد. برای تایید و یا رد گزارههای پیشین، باید تا زمانی نامعلوم در سال جاری میلادی منتظر بمانیم. تا آن زمان، پیشنهاد میکنم یک بار دیگر و بدون عینک بدبینی، نمایش طولانی گیمپلی بازی را به دید اثری از فرنچایز «لیتل نایتمرز» ببینید. تصور میکنم حالا که از معرفی بازی زمان نسبتا مناسبی گذشته است، میتوان با دید بازتری این عنوان را دید و تحلیل کرد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مایکل و آماندا، جان و ابیگیل، با همین عکس تیتر نیتن و النا رو خیلی دوست دارم
همیشه عوض شدن ناشر ترس داره اونم اینکه تو همه مدیا ها یه نفرینی به اسم " نسخه سوم" وجود داره
ولی خب امیدوار بودن بهتره
پ.ن:مقالات شما واقعا جذابن خواهشا ادامه بدید سایت حداقل نیاز داره که در ماه "حداقل" یک بار یه مطلب درست حسابی و جذاب مثل مقالات شما بگیره . ایداارم مقالات طولانی تر هم اضافه بشن
بازی مورد علاقه م هست و دلم میخواد سومی هم واقعا به همون خوبی قبلی ها باشه.
مشتاقم بیشتر ازت بخونم
منو میبری به دورانی که مجله همشری بچهها دانستنیها موفقیت بازینما بازی رایانه میخوندم
لذت خوندن با محتوها سریع و کوتاه امروزی تو منم کمتر شده حداقل باعث میشه یکم یاد اون دوران بیفتم