نقد فیلم Spaceman – غوطهور در پوچی!
Spaceman فیلمی در ژانر درام، علمی تخیلی و عاشقانه، محصول سال ۲۰۲۴ آمریکا است که کارگردانی آن را یوهان رنک (Johan Renck) بر عهده داشته. نویسنده اثر کلبی دی (Colby Day) فیلمنامه را بر اساس ...
Spaceman فیلمی در ژانر درام، علمی تخیلی و عاشقانه، محصول سال ۲۰۲۴ آمریکا است که کارگردانی آن را یوهان رنک (Johan Renck) بر عهده داشته. نویسنده اثر کلبی دی (Colby Day) فیلمنامه را بر اساس رمانی به نام Spaceman of Bohemia به نویسندگی یاروسلاو کالفار (Jaroslav Kalfař) به رشته تحریر دراورده. Spaceman برای نخستین بار در جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمده و توسط نتفیلیکس توزیع شده است.
آدام سندلر (Adam Sandler) در نقش یاکوب یک فضانورد، کری مولیگان (Carey Mulligan) به عنوان لنکا همسر یاکوب، کونال نیار (Kunal Nayyar)، ایزابلا روسلینی (Isabella Rossellini) و پائول دانو (Paul Dano) نیز در نقش یک موجود بیگانه به نام هانوش و چندی دیگر در Spaceman به ایفای نقش میپردازند.
پلات Spaceman
تودهای بیگانه در آسمان به وجود آمده. برای فهم از ماهیت آن فرمانده یاکوب به مدت یک سال اعزام میشود تا در فضای بیکران به تنهایی به سمت مشتری حرکت کند. هدف او کسب اطلاعات درباره این ذرات ناشناخته است. یاکوب بعد از شش ماه تنها ماندن به بیخوابی و افسردگی دچار میشود. علاوه بر این یاکوب مدتها است که با همسرش صحبتی نکرده و از او بیخبر است. در واقع همسرش از او جدا شده اما برای سلامت عملیات این موضوع از فرمانده پنهان شده است.
او ناگهان در فضاپیمای خود با موجودی فضایی که شبیه عنکبوت است روبه رو میشود، در ابتدا میترسد اما هر چه زمان بیشتری با او سپری میکند حرفهای هانوش بیشتر بر یاکوب تاثیر میگذارد؛ درست مثل یک دوست دانا. هانوش خاطرات یاکوب را برایش تداعی میکند و از زندگی او حرف میزند. در نهایت یاکوب را مجاب میکند که در زندگی زناشویی اشتباهات فاحشی داشته و دلیل تنهایی او تنها خودش است.
در نهایت هانوش و یاکوب به توده غبار بنفش بیگانه میرسند و بعد از ورود به آن گذشته و آینده برای یاکوب تداعی میشود اما هانوش در این توده آگاهانه به سمت مرگ میرود و ذرات ریزی تبدیل میشود و قبل رفتن به یاکوب گوشزد میکند که داستان برای او به سر نیامده. در انتها شش ماه پایانی سفر نیز میگذرد و یاکوب به ایستگاه فضایی میرسد و این یعنی او بازخواهد گشت و زندگی خود را با لنکا از سر خواهد گرفت.
انسان در مضیقه!
فضای اکسپرسیونیستی که از همه جهات به کاراکتر و نوع زیست او فشار وارد میکند، بیمورد و احمقانه است. چرا که این همه دست و پا زدن کارگردان برای نماد سازی از انسان در مضیغه نتوانست تاثیر خود را بر مخاطب بگذارد. علاوه بر این فراموش نکنیم Spaceman مخلوطی در هم و بیربط از چند وجه مختلف است. چپاندن چند مضمون مختلف در موقعیتی طاقت فرسا نه تنها آن را پیچیده و عمیق نمیکند، بلکه فیلم را به یک اثر پیشپا افتاده که دنبال مفاهیم بزرگ است اما در سطح باقی مانده تبدیل میکند!
لباس پوشیدن، حرکت کردن، خوردن غذا و دیگر اعمال روزمره در فضاپیما و نمایش دادن همین روزمرگی در مدت زمان طولانی برای نشان دادن خستگی و حوصله سر بری شرایط برای شخصیت و انتقال آن به مخاطب، یکی از سادهترین و ارزانترین روشهای سازندگان است. اما چیزی که اتفاق میافتد، دست و پا زدن سازنده برای تلقین احساس کاراکتر تنها و بیگانه به بیننده است. تکرار این مکررات نه تنها چشمهارا دچار همزاد پنداری نمیکند، بلکه همه چیز را هیچ و پوچ رقم میزند.
چون Spaceman آن فشاری که قصد دارد بر مخاطب بگذارد را نمیتواند در تصویر به حد اعلا برساند، ناچار دست به دامن صداها میشود. راجع به موسیقی صحبت نمیکنم قصد من تاکید بر صداهایی است که به قصد اعمال فشار بر روان شخصیت و در نهایت تزریق حس آزار به مخاطب بر سکانسها مینشیند. مثل صدای بلند توالت این فضاپیما! این حس ازار دهنده با تکرار در هر سکانس به یک امر معمولی تبدیل میشود. انگار که کارگردان چیز دیگری برای جایگزینی آن ندارد و ناچارا به همین سر و صداها بسنده میکند.
یاد تو در آسمان!
همانطور که پیشتر گفته شد ما با یک فیلم عاشقانه و علمی تخیلی رو به رو هستیم! یاکوب محکوم است تا با تنهایی خود دست و پنجه نرم کند. این را از بدو ورود او میفهمیم حتی نویسنده نیاز دیده تا برای اثبات تنهایی او در دقایق ابتدایی فیلم از یک تماس تلفنی از زمین استفاده کند تا حتما شخصی از پشت تصویر اعلام کند که:«شما تنها هستید! این سخت نیست؟» خب تا اینجای کار ما با یک انسان تنها در فضا روبه رو هستیم، دیگه چی؟
دومین افشای فیلم با مرور خاطرات یاکوب رقم میخورد. مروری بر زندگی او با همسری که شش ماه است در زمین تنها به سر میبرد و گاهی از طریق تماس با او ارتباط میگیرد. اما برای شروع یک عاشقانه و یا یک بحران عشقی و احساسی این کافی نیست! در واقعما حتی در طول فیلم سنگهای افتاده بین رابطه این دو شخص را آنقدر نمیفهمیم؛ بنابر تنهایی هیچکدام از طرفین را درک نمیکنیم!
چند مثال کوتاه و سرسری از اینکه یاکوب در شرایط حساس در کنار همسرش حضور نداشته و درک متقابلی از رنجشهای لنکا همسرش ندارد در طول فیلم بیان شده اما اتفاق بزرگی که بشود غم این فراق و جدایی را درک کرد به گونهای که این مسافت طولانی بینشان که از زمین تا آسمان است دراماتیکتر شود وجود ندارد. بنابراین برای مخاطب تنهایی یاکوب در فضای ناشناخته با غم دوری او از خانه و خانواده، همچنین پشیمانی یاکوب از ضربههایی که به زندگی زناشویی خود زده گره نمیخورد. در نهایت نمیتواند احساسات را برانگیخته کند!
فلسفه آبکی!
شاید عجیبترین طرح کارگردان استفاده از المان جدیدی میباشد که در بدن یک موجود فضایی که شبیه عنکبوتی غولپیکر است، تجلی پیدا میکند. این عنکبوت به گفته خود زبان انسانها را آموخته. او یک نصیحت کننده است که سعی دارد همه چیز را با فلسفه وجود درآمیزد. اما خب آنقدر دیالوگهای ساده و پیش پا افتادهای را بیان میکند که به نظر میرسد نویسندهای به دنبال مخاطب میافتد تا بتواند حرفهایی که ارزش شنیدن ندارند را در لباسی فاخر با پسوند حرف فیلسوفانه به خورد شنونده بدهد.
عنکبوت فضایی قصه در نقش یک دانای کل و متکلم آگاه هر چه که پیش آمده را میبیند و آنچه که اتفاق نیافتاده را از بر است. لحظهای حمایت میکند و لحظهای دیگر وقتی که از بشر نا امید میشود با او وداع میگوید. سعی میکند حضوری تاثیرگذار داشته باشد و البته بیشتر سعی میکند قبل از رفتن یاکوب و سرنوشتش را بسنجد، قضاوت کند و حتی نتیجه بگیرد. همین موضوع از او یک پند دهنده مزخرف میسازد و از یاکوب نیز یک شنونده تاثیرپذیر مضحک!
در نهایت باید گفت که با چپاندن کلمات قلمبه فلسفی و با طمانینه سخن گفتن یک موجود فرضی نمیتوان پیچیدگی خاصی به اثر تزریق کرد. Spaceman در سطحیترین لایه معنا دست و پا میزند و دائم به در بسته میخورد. این فیلم از مبدا وجود صحبت میکند و سعی دارد تا آن را تصویر کند، اما نه اطلاعات کافی را منتقل میکند و نه تجسم او از این حرفها درست از آب درمیآید. بنابراین Spaceman به یک اثر کم ارزش و خسته کنندهای تبدیل میشود که هم از کارگردانی درست و شگفتآور و هم از خط داستانی تمرکز طلب و پر جاذبه به دور است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
جالبه که کامنت گذاشتم برای غلط املایی و بعد خیلی خودجوش دیگه با اسم کاربری متونسنم وارد سایت بشم!!!!!
لطف کنید به نویسنده محترم بگید به جای پز ر.شنفکرانه لطف کنه و غلط های بیشمارش را اصلاح کند.
مضیغه علطه .مضیقه درسته.لطف کنید بعد از ویرایش هم کامنت نذارید که همه چی گل وبلبله.شهامت عذرخواهی داشته باشید.
اول از همه برام سواله که وقتی حتی سواد نوشتن نداری چرا چیزیو نقد میکنی!
کاملا از نقد و بررسی مشخصه هیچی از فیلم نفهمیدی حتی نماد عنکبوت هم نمیدونی چیه !
اعذام غلطه استاد، اعزام درسته!
طومانینه غلطه، طمأنینه درسته !
توزیع نه توضیع
توزیع به معنی پخش و انتشار استفاده شده، و کاربردش درسته!