چرا نقش مادران به ندرت در بازیهای ویدیویی به نمایش در میآید؟
مطلبی که پیش روی شماست برای نخستین بار در روز ۱۳ مهر ۱۳۹۸ منتشر شد و حالا به مناسبت روز مادر بازنشر شده است. در حالی که پدران برای مدتی طولانی، نقش مهمی در بسیاری ...
مطلبی که پیش روی شماست برای نخستین بار در روز ۱۳ مهر ۱۳۹۸ منتشر شد و حالا به مناسبت روز مادر بازنشر شده است.
در حالی که پدران برای مدتی طولانی، نقش مهمی در بسیاری از بازیهای ویدیویی داشتهاند و شاید بهترین مثالهای چند سال اخیر، بازیهای The Last of Us و Bioshock Infinite باشند، نقش مادران همواره در بازیهای ویدیویی کمرنگ بوده و یا به اشکال دیگری به تصویر کشیده شده که باعث افول شأن آنها میشود.
بیش از ۳۰ دهه از پیشرفت بازیها میگذرد و هر روز و هر سال شاهد عناوینی تازه هستیم، ولی هنوز مادران جایگاه لازم خود را نیافتهاند و به خاطر برخی پیچیدگیها، از نمایش صحیح فداکاریها و تواناییهای آنها اجتناب میشود.
کیت گری، نویسنده وبسایت گاردین به بررسی ابعاد این موضوع پرداخته و دلایل عدم نمایش نقش مادران یا وارونه جلوه دادن عواطف و احساسات آنها را موشکافی کرده است. در ادامه این مقاله جذاب را با یکدیگر مطالعه میکنیم.
و بازیها، همانطور که احتمالاً شروع به کشفاش کردهاید، چندان در نمایش مادر بودن عالی عمل نکردهاند - هرچند که گویی کاملاً بر زیر و بم پدر بودن مسلط هستند. میدانستید به محض اینکه دختردار شوید، ناگهان به این موضوع پی میبرید که زنان هم جزوی از مردم هستند؟ چه کسی میتوانست پیشبینیاش کند؟ این پدیده مدرن که به نام «پدرانهسازی بازیها» شناخته میشود، اساساً از سوی طراحان بازی و نویسندگانی نشئت گرفته که بزرگ شدهاند، فرزند دارند و میخواهند عواطف و احساساتی مانند محافظت و اهمیت دادن به فرزندانشان را از طریق مدیوم منتخب خود منتقل کنند.
بازیهایی مانند The Last of Us ،Bioshock Infinite ،The Walking Dead و سایر عناوین مشابه را ببینید. در همین حال، به این خاطر که بسیاری از طراحان ارشد بازیها زن نیستند، و به این خاطر که بسیاری از آنها که زن هستند معمولاً به انتخاب میان خانواده و شغل مجبور میشوند -چون ظاهرا تبعیض جنسیتی چرند است- داستانهای مادر بودن گفته نمیشوند.
احتمال آماری چنین اتفاقی در ابعاد گسترده بسیار نگرانکننده است: مادر الی را در The Last of Us داریم، مادر ایوی و جیکوب در Assassins's Creed Syndicate، مادر غرق شده در Brothers: A Tale of Two Sons، مادر پروتاگونیست در فالآوت ۳، بانو کامستاک قدیس در بایوشاک اینفینیت (که وقتی به زندگی باز می گردد، به زنی حوری-مانند و به شکل کابوسواری کشنده تبدیل شده است) و... این لیست همینطور ادامه مییابد.
ممکن است فکر کنید مادرها نوعی پازل لاینحل در داستانسرایی هستند؛ بهتر است در همان ابتدا حذف شوند تا دیگر هیچکس به خود زحمت خلق یک کاراکتر مونث تمام و کمال را ندهد. اگر سخاوتمند باشیم، میتوانیم بگوییم که بازیها به صورت مداوم، ساختارهای هندسی خود را از افسانهها قرض گرفتهاند (پرنس شجاعی که دوشیزه های زیبارو را نجات می دهد و چیزهایی از این دست) - و در این داستانهای باستانی، مرگ مادران اتفاقی محرک و مشابه است. اما در عصر داستانسرایی پیچیده امروزی، این دلیل کافی نیست.
Bloodborne هم آریانا را دارد، بانوی شهوترانی که به کودکانی هیولاوار جان میدهد که باید کشته شوند. اگر در عوض آریانا را به قتل برسانید، کفشهایش را دریافت میکنید که این توضیح ناخوشایند برایش ارائه شده: «معصوم و زیبا، در تناقض با صاحبشان». بسیاری از بازیها این ذهنیت غیرقابل تحمل و پاکدینانه را نمایش می دهند که مادرها باید از لحاظ جنسی عفیف باشند و بنابراین هرچیزی که جنسیت و مادر بودن را ترکیب میکند، چیزی بد و خطرناک است.
نوعی وسواس ترسناک درباره فاسد بودن مادرانگی وجود دارد که تسلیم ترس فروید از زنان به عنوانی ماهیتی خفقانآور و ضعیف شده است. از زمانی که زنان وجود داشتهاند، این ترس هم وجود داشته است؛ ترس از اینکه آنها موجوداتی «هیولاوار» هستند - یعنی غیرقابل پیشبینی، پر هرج و مرج، غیرقابل اعتماد؛ در یک ثانیه دلبری میکنند و در ثانیه دیگر به عفریتههایی تند زبان تبدیل میشوند.
شاید مسئله بدی نباشد که مادر بودن به ندرت در بازی های ویدیویی نمایش داده شده است. به نقش مادر در تمام سری بازی پوکمون نگاه کنید؛ شخصیتی که در خانه و در شهری بنبست گیر افتاده، شوهرش یا گم شده یا برای کار به شهری دیگر رفته، پسر ۱۰ سالهاش تمام روز برای شکار موجوداتی کوچک از خانه بیرون میرود و تنها زمانی باز می گردد که از مادرش پول میخواهد. یک شخص نمیتواند به صورت موثر جای خود را به دستگاه ATM بدهد.
خوشبختانه چندین مثال خوب و جالب درباره مادر بودن در چند بازی ویدیویی به چشم میخورد. Child of Light در حالی شروع میشود که مادر پروتاگونیست در حال مرگ است اما داستان درباره ارتباط او با پدرش نیست، بلکه «آرورا» را در حالی نشان میدهد که در جهانی افسانهای و جادویی، به دنبال برقراری ارتباط با مادر عزیزش است که حالا تبدیل به ملکه نور شده.
اما هنوز به نظر میرسد که مادرها اجازه ندارند مثل پدرها، در نقش شخصیت اصلی بازیهای ویدیویی ظاهر شوند. این اعتقاد مداوم وجود دارد که مادرها نقششان مشخص است و در همین حال مردان میتوانند بدون اینکه تبدیل به انگیزهای تراژیک در پلات داستانی شوند، جهان را نجات دهند یا خانه را ترک کنند. ماجراجویی، مجازات را به همراه می آورد؛ درست مانند مادر لارا کرافت، آملی کرافت که یا با لمس شمشیری نفرین شده میمیرد یا هواپیمایش سقوط میکند.
در اکثر موارد، تصور میشود که بازیکن، مذکر است و به همین خاطر، تنها ارتباط او با مادران، داشتن یک مادر یا ازدواج با یک مادر است. حتی شخصیت Bayonetta که یکی از مثالهای واضح مادر بودن پروتاگونیست است، در واقع دارد برای ورژنی جوانتر از خودش مادری میکند که حساب نمیآید.
با بهتر از این: مادرها را استخدام کنید و بگذارید داستانهایشان را برایتان بگویند. حتی اگر این چشمانداز برایتان مانند ترسی غیرطبیعی به نظر میرسد، طیف گسترده ای از داستانهای همذاتپندارانه برای کشف وجود دارد و بازاری دست خورده که آنها را می خرند. هرچه نباشد بخش اعظمی از مشتریان شما یا فرزند داشتهاند یا در آینده خواهند داشت - و بسیاری از آنها به محض تولد فرزندشان، توسط شیاطین کشته نمیشوند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مقاله خیلی جالب بود، ولی حتی خیلی بیشتر از این حرفا میشه این بحثها رو باز کرد. این مقاله من رو یاد مطلبی که درباره فیلمهای ترسناک با محوریت مادرانگی دیده بودم انداخت. این که چرا مادر بودن ترسناکه.
مظلوم مادر
سلام
هرچی بدبختی روزگار هست رو دوش مرده بعد بهشت زیر پای مادران هست
اگر مادر 2 دقیقه درد زایمان می کشد پدر تمام عمرش درد می کشد برای اینکه بتونه خانوادرو سیر و همینطور شاد نگه داره
البته طبق آیات قرآن دارم میگم اینُ یعنی دارم نقد بهش وارد می کنم
طبق آیان قرآن مرد میره می جنگه و توی جنگی معلوم نیست چه بلاهایی سرش بیاد مثلا سوختگی که از درد حاملگی هم بدتره و همینطور تمام عمرش باید با دنیای بیرون دنیایی وحشی و پر هرجُ مرج سرو کله بزنه و هزارجور حرف بشنوه و تحقیر بشه
در همین حال مادر نشسته خانه لم داده به بچه شیر میده درد حاملگی هم نهایت 2 یا 3 بار می کشه برای بچه دار شدن
البته یه سری امتیازاتُ از زن گرفته که کم چیزی نیست و بنظرم باعث تساوی بین زن و مرد میشه ولی هیچ کدومش رعایت نمیشه و هرچی بدبختی رو دوش مرده
من خودم مسلمانم ولی تو این مورد در زندگی مدرن با چیزی که در قرآن گفته شده موافق نیستم درواقع قدیم جواب میداد ولی الان نه
زندگی ها راحت شده اما نه برای مرد بلکه برای زن و در آینده راحتر هم میشه ولی برای مرد سخت ترُ سختر تر میشه پس زن هاهم باید کار کنن
ادامه
در مورد بچه هم باید مساوی عمل بشه در تربیت و خرجی دادن به بچه
در آینده انقدر علم پزشکی پیشرفت می کنه که زایمان سزارین دیگه هیچ تفاوتی با زایمان طبیعی نخواهد داشت و این درد زایمانی که به بهانش قرآن گفته بهشت زیر پای مادران هست از بین میره یا حتی لزومی به این کار هم نیست و همون زایمان طبیعیُ بدون هیچ دردی انجام میدن وقتی دستگاهی ساخته بشه که ارسال درد به مغز بطور موقت بدون هیچ عارضه ای از بین ببره عملی میشه
یه مرد هست بعنوان فرا انسان شناختنش بدن خودش چنین تواناییرو داره و تیر بوخوره آتیش بگیره با تمرکز جلوی ارسال درد از عصب رو به مغزُ میگیره
عزیز تو قرآن نگفته بهشت زیر پای مادر است بلکه در احادیث بیان شده شما باید احادیث رو در کنار هم ببینید همانگونهکه احادیثی داریم در باب حسنات برای مادر ، برای پدر نیز از این احادیث داریم مثلا این حدیث:رِضـا اللّه فـي رِضـا الوالِدِ ، وسَخَطُ اللّه في سَخَطِ الوالِدِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
خشنودى خدا در خشنودى پدر است و ناخشنودى خدا در ناخشنودى پدر .
الترغيب والترهيب : 3 / 322 / 30 منتخب ميزان الحكمة : 614
هنوز مادر از دست ندادی که قدرشو بدونی