بازی Manor Lords کاری را انجام داد که توسعهدهندههای بزرگ هرگز نتوانستند
از شما میخواهم که یک سوال از خودتان بپرسید. بپرسید که آخرین باری که یک بازی شما را غافلگیر کرد چه زمانی بود؟ قطعا منظورم بازیهای ترسناک و جامپ اسکیر نیست، منظورم این است که ...
از شما میخواهم که یک سوال از خودتان بپرسید. بپرسید که آخرین باری که یک بازی شما را غافلگیر کرد چه زمانی بود؟ قطعا منظورم بازیهای ترسناک و جامپ اسکیر نیست، منظورم این است که چه زمانی یک بازی به قدری خوب بود که باعث شد که چند ثانیه هیچکاری نکنید و با دهانی باز به مانیتور خود خیره شوید؟ برای خیلی از افراد آخرین بار شاید Elden Ring و دنیا بزرگش باشد. شاید هم داستان زیبا Last of Us یا هیجان HellDivers. ولی شاید جدیدترین بازیای که توانست چنین بلایی را سر بازیکنان بیاورد، بازی Manor Lords باشد.
احتمالا میدانید که این بازی تنها به دست یک نفر ساخته شد. بله کاملا درست است. «گرگ استیچن» خودش به تنهایی تحت عنوان استودیو Slavic Magic این بازی را در مدت هفت سال ساخت. وقتی که بالاخره بازی هفته پیش منتشر شد، در همان روز اول بیش از یک میلیون نسخه فروش داشت. اما خب ما باید با خودمان یک موضوع مهم را مرور کنیم. اینکه چرا این بازی با کوچکترین تیم از نظر فیزیکی ممکن، توانست کاری کند که استودیوهای AAA نمیتوانند انجام دهند؟
شاهکاری بزرگ در سبک تاریخی
بازی Manor Lords نشان داد که اگر شما به اندازه کافی به یک پروژه اهمیت دهید، میتوانید یک شاهکار خلق کنید. این عنوان با فروش خیرهکنندهای که داشت، این موضوع را هم ثابت کرد که گیمرها از بازیهای خوب و خاص همیشه حمایت خواهند کرد. ولی شاید برایتان سوال باشد که چرا الان این بازی تا این حد و اندازه معروف است؟ فرقش با بازیای مثل 2 Cities Skylines که توسط یک شرکت نسبتا بزرگ منتشر شد و شکست خورد چیست؟
به طور خلاصه میتوان دلایل موفقیت بزرگ این بازی را به دو دسته تقسیم کرد. یکی توجه به جزئیات به شدت زیاد و دیگری استقامت و صبری باورنکردنی. ما گیمرها شاید همیشه جزئیات ریز و درشت بازیها را نبینیم؛ شاید یک توسعهدهنده ساعتها از زمان خودش را صرف ساخت یک بخش از بازی کند و تعداد زیادی جزئیات ریز به آن اضافه کند و همه بازیکنان صرفا از درونش عبور کنند و حتی نگاهی به اطراف هم نکنند.
فرق بازی Manor Lords با دیگر بازیهای شهرسازی
نوآوریهای تاریخی بازی Manor Lords خیلی جالب است. دیدگاه قرون وسطی این بازی واقعا جدید و متفاوت است. سه مورد از اصلیترین و جالبترین این تفاوتها مربوط به زیرساخت، تجارت و نحوه زندگی عادی مردم است.
یکی از مهمترین بخشهای شهر شما، زیرساخت آن است. شما اگر خیابانهایی هدفمند و حیوانات کافی نداشته باشید، سرعت کار شما به شدت کاهش پیدا خواهد کرد. حتی ممکن است در طول بازی با کمبود حیوانات مهمی مثل گاو دچار شوید و مجبور باشید که برای مثال بین کار در مزرعه و حمل چوب یکی را انتخاب کنید. این موضوع یک عمق جدیدی از مدیریت را وارد این بازی مدیریتی میکند.
تجارت هم که میتوان گفت یکی از بخشهای اصلی بازی است. شهر شما بدون تجارت زنده نخواهد ماند. در دیگر بازیهای شهرسازی یا چنین مکانیکی وجود ندارد، یا اگر هم داشته باشد صرفا یک نقش اضافی دارد و اصلا مهم نیست. با این حال در این بازی شما برای بقا نیاز به تجارت دارید. شهر شما نمیتواند تمامی مواد مورد نیاز برای بقا را تولید کند و نیاز خواهید داشت که از بقیه بخرید. چنین مکانیکی در بازی باعث میشود که شما مجبور باشید که دقیقا در همان شرایط تاریخی زندگی کنید.
مورد خیلی جالب آخر هم مربوط به خانه مردم عادی میشود. در تمامی بازیهای شهرسازی، خانه صرفا یک محل است که جمعیت ایجاد میکند. اما در این بازی شما با یک مکانیک کاملا متفاوت مواجه میشوید. دقیقا مثل دوران قرون وسطی، در این بازی خانوادهها میتوانند از خانه خود کار کنند و شما نیاز خواهید داشت که خانه آنها را به محل کار تبدیل کنید. تقریبا تمامی خانههای آن زمان، محل یک شغل خانوادگی بودند. درست است که مشاغلی مثل چوببری و یا آهنگری یک مکان خاص داشتند، ولی باغبانی، خیاطی، پرورش حیوانات کوچک و حتی نانوایی جزو کارهایی بودند که خانوادههای یک خانه از منزل خود انجام میدادند و شما میتوانید دقیقا چنین مکانیکی را در بازی ببینید.
موفقیت این بازی خوب است یا بد؟
شاید این سوال هیچ اهمیتی برایتان نداشته باشد. در نگاه اول با خودتان میگویید که «معلوم است که خوب است.» ولی خب متاسفانه شاید جواب این سوال چندان هم ساده نباشد. به هر حال موفقیت این بازی خیلی کوچک نبود و قرار است تاثیر خیلی زیادی روی تمامی جامعه گیمینگ داشته باشد. چگونه؟ الان توضیح میدهم. طی یکی دو سال گذشته ما تعداد خیلی زیادی از بازیهای مستقل را دیدیم که به موفقیتی باورنکردنی رسیدند. شاید حتی بتوانیم بگوییم که تعداد این بازیها از بازیهای AAA و بزرگی که موفق بودند هم بیشتر است.
حالا این موضوع هم خوب است و هم بد. قطعا همه ما دوست داریم که موفقیت یک بازی کوچک را ببینیم. حس خیلی خوبی دارد وقتی که یک بازی ارزان قیمت، صدها برابر بیشتر از یک بازی چند میلیون دلاری فروش دارد. این موضوع حتی برای توسعهدهندههای این بازیهای مستقل هم به شدت خوب است و شاید حتی یک مسیر شغلی خیلی عالی را برای آنها آغاز کند. ولی چنین موفقیتی میتواند باعث سقوط نه تنها استودیو مورد نظر، بلکه حتی میتواند منجر به سقوط تمامی بازیهای مستقل شود. مقصر اصلی آن هم فقط و فقط ماییم.
نقش ما در این میان
من یک طرفدار بزرگ سبک استراتژیک هستم و در حال حاضر به شدت از بازی Manor Lords لذت میبرم؛ ولی این بازی میتواند باعث پایان عصر طلایی بازیهای مستقل شود. چگونه؟ به دست و ما و به خاطر افزایش انتظارات ما. این دقیقا دلیلی است که چند سال پیش باعث نابودی بازیهای بزرگ شد.
من مدعی این نیستم که این بازیهای بزرگ کیفیت خود را از دست ندادند، ولی تعداد قابلتوجهی از این بازیها واقعا کیفیت خوبی داشتند و لیاقت چنین سرنوشتی را نداشتند. ولی دلیلی که فروش خوبی نداشتند این بود که انتظار بازیکنان از آن به شدت بالا بود. باز هم میگویم که حرص و طمع خود استودیوهای سازنده هم در آن تاثیر خیلی زیادی روی برداشت منفی مردم داشتند، ولی خب استودیوهایی هم بودند که صرفا به خاطر ساخت بازیهایی بزرگ و گران، قربانی خشم مردم شدند.
طی این دو سالی که گذشت ما شاهد افزایش عجیب تعداد بازیهای مستقلی بودیم که واقعا با بازیهای AAA قابل مقایسه بودند. در نگاه اول شاید این موضوع خوب باشد، ولی چه بخواهیم و چه نخواهیم سلیقه ما هم در حال تغییر است. سرعت این تغییر زیاد نیست، ولی کم کم ما شروع میکنیم به مقایسه بازیهای مستقل با هم؛ بعد کم کم این بازیها را با بازیهای بزرگ مقایسه خواهیم کرد. طولی نمیکشد که دیگر ما انتظار خواهیم داشت که یک تیم کوچک بتوانند بازیهایی در حد استودیوهای میلیاردی بسازند. چرا؟ چون چندین و چند بار تا آن موقع دیدهایم که استودیوهای دیگر این کار را کردهاند.
تقلید یا درس عبرت؟
اگر شما هم از عاشقان سبک استراتژیک و مدیریتی، یا حتی بازیهای ویدیویی به طور کلی باشید، شاید الان کمی احساس ترس کنید. نمیدانیم با خیال راحت از بازی لذت ببریم چون دیگر قرار نیست مشابهاش را ببینیم، یا نگران آیندهای پر از این بازیها باشیم؟ شاید الان برایتان سوال باشد که چرا انتشار بازی خوب باید بد باشد؟ به هر حال هرچقدر بازی خوب بیشتر، بهتر. در جواب باید گفت که علاوه بر دلیلی که در بالا به آن اشاره شد، این موضوع بستگی به این دارد که استودیوهای دیگر از موفقیت بازی Manor Lords چه درسی میگیرند؟
روش اول این است که درس عبرت بگیرند از این بازی. این بازی با یک توسعهدهنده تنها توانست که به موفقیتهایی باورنکردنی برسد و تنها دلیلش پشت کار بود. این یک نفر به اندازه یک تیم کامل پشت کار داشت و برای هدف خودش تا جایی که توانست، جنگید. درست است که این بازی پر از جزئیات است، ولی به صورت کلی یک بازی شبیهساز شهرسازی است که المانهای نظامی مشابه Total War هم دارد. دلیل اصلی موفقیتش، با وجود کلیات تکراریای که دارد، این بود که در تمامی آنها نهایت جزئیات را میتوانستید پیدا کنید و کمتر بازیای تا این حد به حتی جزئیات کوچک تاریخی تا این حد اهمیت داده است.
حالا اگر فرض کنیم که استودیوهای دیگر درسی از این بازی نگیرند و تصمیم بگیرند که مثل اکثر مواقع صرفا از آن تقلید کنند. در این حالت یک اتفاق خیلی ساده میافتد که قطعا همه ما انتظارش را همین الان هم داریم. این سبک تبدیل به یک سبک اشباع میشود و دیگر تشخیص یک بازی خوب و بد از هم غیرممکن میشود.
دلیل واقعی موفقیت بازی Manor Lords
حالا واقعا چرا بازیکنان تا این حد از این عنوان حمایت کردند؟ بدون شک بخشی از آن به خاطر شهرت ناگهانی بازی بود و بالاخره این شوق فروکش خواهد کرد. ولی آیا تنها به این خاطر این بازی تا این حد فروش داشت؟ قطعا نه. عشق و علاقه به دقت تاریخی و جزئیات گرافیکی این بازی باعث میشوند که هر کسی از تجربه آن به شدت لذت ببرد.
این بازی المانهای زیادی از سیستم نظامی Total War هم دارد و آن را از تمامی بازیهای سبک شهرسازی جدا میکند. البته خب خود توسعهدهنده بازی معتقد است که بخش نظامی بازی قسمت اصلی آن نیست و همچنان موضوع اصلی، شهرسازی و مدیریت است.
گرگ استیچن نشان داد که اگر هدف شما از ساخت یک بازی، خلق یک اثر هنری باشد، قطعا بازیکنان از آن حمایت خواهند کرد. در نهایت همه ما به دنبال یک بازی خوب میگردیم و اگر ببینیم یک بازیای ارزشش را دارد، حاضریم که رویش سرمایهگذاری کنیم. اما الان دیگر نه وقت نگرانی است و نه سرزنش استودیوهای بزرگتر؛ الان فقط باید بازی کنیم و از تجربه این بازی منحصر به فرد لذت ببریم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
در مورد تغییر سلیقه باهاتون هم نظرم
سلیقه گیمرها در حال تغییره
گیمرها از بازی های جهان باز پوچ و طولانی و بازی های سینماتیک با گیم پلی تکراری و کپی شده واقعا خسته شدن
مخصوصا عناوین آنلاین بدون هیچ نوآوری
بازی ها از بازی بودن دور شده بودن !
حتی سبک سولز هم به زودی تکراری و خسته کننده میشه و از دور میافته
اما بازی های آیندی و مستقل و بازی های گیم پلی محور دارن تجربه دوباره یک گیم رو بهمون نشون میدن ، بازی هایی که واقعا ویدیو گیم هستن !
نه فیلم های سینمایی با گیم پلی حداقلی و شبیه سازی دویدن و شلیک کردن
ضمن اینکه حدس میزنم به زودی قراره دوباره شاهد محبوبیت فوق العاده سبک هک اند اسلش و سبک تلفیقی هک اند اسلش _ سولز باشیم
با انتشار لایز آو پی ، استلار بلید ، و احتمال ریمیک سه گانه گاد ، ساخت دویل می کرای ۶ ، نسخه جدید نیئر و دیگر بازی ها ، چنین احتمالی بسیار قریب به وقوعه
واقعا آینده خوبی در پیشه!