بین دو سریال The Simpsons و South Park کدام یک برتر از دیگری است؟
اثر شگفت انگیزی که هر دو سریال The Simpsons و South Park بر تمام بخشهای ضدفرهنگ (بخشی از فرهنگ که ارزشهای آن با ارزشهای فرهنگ عامه ضدیت دارد) داشتهاند را نمیتوان نادیده گرفت. هر دو ...
اثر شگفت انگیزی که هر دو سریال The Simpsons و South Park بر تمام بخشهای ضدفرهنگ (بخشی از فرهنگ که ارزشهای آن با ارزشهای فرهنگ عامه ضدیت دارد) داشتهاند را نمیتوان نادیده گرفت. هر دو سریال تاثیری گسترده بر کمدی و طنز مدرن گذاشتهاند و با توجه به این که جفت آنها بیش از 20 فصل است که در حال پخشاند، نمیتوان گفت که چه زمانی قرار است تمام شوند.
بسیاری از بینندهها نسبت به خانواده سیمپسون و ساکنین South Park در کلرادو، همانقدر احساس نزدیکی دارند که نسبت به دوستان و آشنایان نزدیکشان دارند. مردم با این شخصیتها بزرگ شدهاند و هنوز هم نسلهای جدیدتر کودکان با آنها بزرگ میشوند. سن بینندهها بالا رفته اما بارت سیمپسون، لیسا سیمپسون، استن مارش، اریک کارتمن، کایل بروفلوفسکی و کنی مککورمیک در همان سن باقیماندهاند.
هر دو سریال The Simpsons و South Park آفریننده برخی از بهترین و شوربرانگیزترین لحظات تلویزیون در سی سال گذشته بودهاند. اما آیا میشود گفت که یکی از دیگری بهتر است؟ هر دو این انیمیشنها حتی در ضعیفترین دورانشان هم طرفداران وفادار خود را دارند و این که بگوییم کدام بهتر از دیگری است کار آسانی نیست. گرچه شاید با استفاده از چند استدلال و مقایسه، به علاوه تامل درباره این که هر کدام از این کارتونها چه مسیری را طی کردهاند و الان در چه موقعیتی قرار دارند، بتوان فهمید کدام سیتکام انیمیشنی بهتر و موفقتر بوده است.
The Simpsons
این کارتون که مت گرونینگ (Matt Groening)، جیمز ال.بروکس (James L. Brooks) و سم سایمن (Sam Simon) آن را آفریدهاند، از دل یک سریال انیمیشنی دیگر که در برنامه تریسی آلمن (The Tracey Ullman) پخش میشد، در آمد. طراحیِ عجیب و غریب انیمیشن آنقدری توجه شبکه فاکس (FOX) را جلب کرد که تصمیم گرفتند آن را به یک سیتکامِ هر هفتهای تبدیل کنند. در واقع از همان ابتدا تصمیم بر ساخت سریالی انیمیشنی بود که بتواند با سیتکامهای لایو اکشن دهه هشتاد میلادی رقابت کند.
اولین قسمت Simpsons در هفدهم ماه دسامبر سال 1989 پخش شد. زمان زیادی به درازا نکشید تا این انیمیشن که تحت سرپرستی گرونینگ و جیمز ال.بروکس و سم سایمن ( برَد بِرد سایمن را قهرمان فداکارِ سریال مینامید) ساخته شده بود، دورنمای برنامههای تلویزیونی را برای همیشه عوض کند. با این که Simpsons در ابتدا به خاطر رفتارهای یاغیگرانه بارت مورد نکوهش قرار گرفت، بازنگریای در فرمول سیتکامهای خانوادگی ارائه داد که کاملا ضروری بود و در عین حال موفق شد از سریالهای رقیبش پیشی بگیرد و طنزی را به نمایش بگذارد که مخاطبان امیدوار بودند هر هفته بتوانند در تلویزیون تماشا کنند.
سریال The Simpsons حول اعضای این خانواده نامدار میچرخد، از جمله پدر خانواده، هومر (Homer)، مادر خانواده مارج (Marge) و سه فرزند آنها بارتِ خرابکار، لیسای عاقل و باسواد و فرزند نوزاد خانواده مگی (Maggie). صد البته که این انیمیشن ساختهِ فاکس، شهر اسپرینگفیلد (Springfield) را تبدیل به مکانی استثنایی کرده که علیرغم کوچک بودنش، دارای مشاهیرو مکانهای تاریخی و دیدنی بسیار است. اسپرینگفیلد پر است از آدمهای عجیب و غریب، خاص و کمیاب؛ و در فصلهای بعدتر حتی قسمتهایی وجود دارد که به طور خاصتر به این شخصیتهای میپردازد.
این کارتون عموما به خاطر طنز و کنایههای تند و تیزش به فرهنگ عامه، دیدگاههای اجتماعی و لحظات احساسات برانگیزش مورد احترام است. The Simpsons از واژگون کردن فرمولِ سیتکامهایی که دیگر تکراری شده بودند سربرآورد و دیدگاهی درخشان و زیبا بر فرهنگ آمریکایی ارائه کرد و نشان داد که این خانواده ناکارآمد با این که غیرعاقلانه عمل میکنند، چطور میتوانند خودشان را جمع کنند. اما چند مدت بعدتر، The Simpsons دیگر مانند قبل نتوانست بدرخشد و ارتباط گرفتن با آن سختتر شد.
انیمیشنی که زمانی یک ضدفرهنگ کوبنده بود به طور عجیب و ناراحت کننده و حتی غیرمنتظرهای تبدیل به یک کمدی میانهرو و محافظ کار شد که در آن الگوهای آشنای بیشتری میشد دید و فضای چندانی برای واژگونه کردن و طنز استهزا آمیزی که آن را در دهه نود میلادی تبدیل به پدیده کرده بود، باقی نمیماند. The Simpsons هرگز دوباره به قلههای جسورانه و درخشانش صعود نکرد، گرچه هر از چند گاهی به آن نزدیک شد؛ که قابل توجهترین آن در The Simpsons Movie، فیلم بلندِ تولید سال 2007 بود. احساس میشد که این فیلم بر خلاف انتظار، بازگشتی قوی و پیروزمندانه از صفحه کوچک تلویزیون به صفحه بزرگ سینما است. اما از آن سال تا الان، سریال فقط هر از گاهی توانسته خودش را در همان کیفیتی بیابید که زمانی به راحتی ارائه میداد.
South Park
شاید بشود این سریال را میراث ماندگار شبکه Comedy Central نامید. South Park انیمیشن خندهدار و هجو آمیز است که تقریبا حول دوران کودکی سازندگان آن، تری پارکر (Trey Parker) و مت استون (Matt Stone) میچرخد. پارکر و استون یکدیگر را در کلاس فیلم در دوران کالج ملاقات کرده بودند. سریال پس از این که این دو نفر، هیئت رییسه را با فیلم کوتاهشان Jesus Vs. Frosty تحت تاثیر قرار دادند، تولید شد. استودیو 20th Century Fox سریال را نپذیرفت زیرا با شخصیت آقای هنکی (Mr. Hankey) مشکل داشتند، پس شبکه Comedy Central آن را برای پخش انتخاب کرد.
قسمت اول South Park که با دقت با تکنیک انیمیشنی cutout (تکنیکی که در آن شخصیتها، وسایل و پس زمینه را به طور جداگانه با کاغذ درست میکنند. امروزه این استایل انیمیشن با کامپیوتر و عکسهای اسکن شده ساخته میشود) درست شده بود، در سیزدهم ماه اوگست سال 1997 در شبکه Comedy Central پخش شد. این کارتون در ابتدا چندان موفق نبود زیرا باید از سد مخاطبانِ دشوارپسندی که با استایل غریب طنز و جسورانه بودنش مشکل داشتند، عبور میکرد. سریال ابتدا در جامعههای آنلاین اینترنت معروف شد و در مدت کوتاهی به موفقیتی چشمگیر رسید.
South Park از همان روزهای اول، جایگاه خود را به عنوان یکی از اثرگذارترین و بحث برانگیزترین سریالهای کمدی تاریخ تلویزیون تثبیت کرد. شوخیهای خشن و گستاخانه، خام و نوجوانانه سریال که نشانگر شیطنت شخصیتهای جوان آن است، هم به شدت مورد تقدیر قرار گرفته و هم به شدت نقد شده است، مخصوصا از طرف والدینی که از قرار گرفتن فرزندانشان در معرض همچین محتوی نامناسبی عصبانی بودند، محتوی چون Chocolate Salty Balls و PC Principal.
سریال موفق شده است که شهرتش مبنی بر خشمگین کننده و بحث برانگیز بودن را با تولید سریع قسمتهای جدید حفظ کند. تری پارکر و مت استون معمول اپیزود را در طول یک هفته مینویسند و به انیمیشن در میآورند؛ این کار باعث میشود که طنز کارتون همیشه به روز و همگام با اتفاقات جدید باشد، چیزی که معمولا در سریالهای انیمیشنی کمتر میتوانیم ببینیم. اینطور نیست که این روش کار همیشه نتایج خارق العادهای به همراه داشته، اما South Park به هر حال موفق شده که تعدادی از گزندهترین قسمتها به علاوه تندترین شوخیها درباره افراد مشهور را داشته باشد.
تعدادی از کمدیهای بحث برانگیز وجود داشتهاند که پخششان سالها (و حتی دههها) زودتر تمام شده، اما South Park همچنان در شبکه به درخشیدن ادامه داده است. قسمتهای اخیر حس و حال متفاوتی با قسمتهای قدیمی سریال دارند اما فصلهای امروزیاش هنوز هم هجوآمیز و مرتبط قلمداد میشوند، کاری که The Simpsons این روزها در انجام آن شکست میخورد. احتمال زیاد قرار است South Park سلطنت ترسناکش را تا سالهای زیادی ادامه دهد. به هر صورت به نظر نمیرسد ساکنین عجیب و غریب این شهر میلی برای تغییر روشهای خبیثانهشان داشته باشند.
The Simpsons در برابر South Park
مقایسه کردن دو سریال خیلی مشهور هیچوقت کار آسانی نیست اما چیزهای زیادی وجود دارد که در آن دو سریال South Park و The Simpsons اشتراک داشته باشند. هر دو آنها در دورهای تولید شدند که طنز داشت محافظهکارانه و مبتذل میشد و هر دو، مخاطبان اصلی خود را با محتویِ خلاقانهای که حس میشد تازه و مورد نیاز است، جذب کردند. این کار به نویسندگانشان اجازه داد تا در حیطه ریسک و خلاقیت از مرزهای خود فراتر روند.
این روش همیشه جواب نداده، اما در هر دو این انیمیشنها میتوان دید که جسورانهترین لحظاتشان، بهترینشان نیز بودهاند و برعکس، در لحظات کسلکننده و ریاکارانه بدترین قسمتهای سریال را دیدهایم. وقتی پای مسخرهکردن اتفاقات در حال وقوع در میان باشد، رفیقهایمان درSouth Park در این راه ثابت قدمتر بودهاند. احتمال این که موقع دیدن یکی از قسمتهای South Park از خنده غش کنم خیلی بیشتر از این است که هنگام دیدن یکی از قسمتهای The Simpsons همچین اتفاقی رخ دهد. منظورم این نیست که The Simpsons خیلی سریال بدی است، اما نسبت به آنچه که قبلا بوده خیلی ضعیفتر عمل میکند.
با این حال The Simpsons میتواند در غنی بودن شخصیتها از نظر احساسی و صحنههای دلگرم کننده، South Park را شکست دهد. خیلی به ندرت پیش میآید که South Park از نظر احساسی آسیبپذیر یا صمیمانه باشد. ردای ضخیم طعنهای که South Park معمولا به دور خود میپیچد، فضا را برای شوخیهای گزنده آماده میکند، اما کم پیش میآید که سریال از موضعش پایین بیاید و رویکرد عمیق و بزرگسالانهتری را پیش بگیرد. این لحظات هر از گاهی پدیدار میشوند، مخصوصا در فصلهای اخیرتر آن.
اما این The Simpsons است که معمولا قادر است در تمام فصلهایش بین میزان احساسات و طنز تعادل برقرار کند و این باعث میشود در موقعیتهایی که ساکنین South Park معمولا علاقهای به برقراری ارتباط با مخاطب ندارند، حس شود شخصیتهای The Simpsons عمق بیشتری دارند و ارتباط گرفتن با آنها راحتتر است. به عبارت دیگر احتمال این که شما در یکی از قسمتهای با کیفیت و عالی The Simpsons گریه کنید بیشتر از این است که در یکی از قسمتهای South Park اشک بریزید. نمیگویم این اتفاق امکان ندارد رخ بدهد، صرفا واقعا کمیاب است.
با این حال، حضور و همکاری مداوم تری پارکر و مت استون در سریالشان، چیزی قابل تحسین است؛ نظر به این که مت گرونینگ مدتهاست در ساخت سریال که توسط ال جین (Al Jean) اداره میشود، نقشی ایفا نکرده است. منظور این نیست که گرونینگ کاملا غایب است، اما او آنطور که پارکر و استون، در نوشتن، کارگردانی یا صدا پیشگی شخصیتهای اصلی همکاری دارند، فعالیت ندارد. گرونینگ غالبا خودش را وقف پروژههای جانبی مورد علاقهاش میکند. برای مثال اخیرا مشغول انیمیشن فانتزی تولید نتفلیکس به اسم Disenchantment بوده، که فصل دوم آن هم به زودی منتشر میشود. عوض شدن سرپرست The Simpsons در افت کیفیت قسمتهای جدیدتر سریال تاثیر مهمی داشت.
وقتی بحث شخصیتهای فرعی که دنیای South Park و The Simpsons را احاطه کردهاند در میان باشد، هر چند انتخاب واقعا سختی است، اما احتمالا گزینه دومیب رنده میدان است. South Park پر از دستههای شخصیتهای سرگشته و بدشانس اما دوست داشتنی است؛ اما شخصیتهای فرعی The Simpsons که نقش مهمی در پیشبرد و رشد داستان داشتهاند، سریال را غنیتر کردند و همچنین جای بیشتری برای این که افراد رندم اما عزیز، در مرکز داستان باشند و بیشتر آنها را بشناسیم، وجود دارد.
با این که South Park در فصلهای جدید در پیشبرد داستان تفاوتهای ظریفی ایجاد کرده است، مخصوصا در شخصیتهایی مثل رندی مارش و آقای گریسون، معمولا تجربهای که از دیدن The Simpsons دریافت میشود غنیتر است. محیط و انسانهای شهر اسپرینگفیلد مانند یک جامعه زنده و کامل هستند، و احساس میشود که در هر گوشه شهر و اتوبوس مدرسهای اتفاقی جالبی در حال رخ دادن است و این مسئله باعث شده زندگی خود خانواده سیمپسون هم حس و وزن کمدی بیشتری داشته باشد.
به علاوه، نمیتوان انکار کرد که حضور ستارهها و افراد مشهوری در The Simpsons به عنوان میهمان، خارق العاده بوده است و ایفای نقش خیلی از سلبریتیها در خندهدارترین و تاثیرگذارترین قسمتها بوده است. ممکن است حضور این افراد کمی حواس را از داستان پرت کند، تمرکز را از شخصیتهای اصلی بردارد و حس شود که میخواهند توجه مخاطب به زور جلب شود و ارتباط بگیرد. سریال در اکثر مواقع این مهمانان را صرفای برای سود کردن دعوت نکرده و صحنههای مفرح و شگفتانگیزی نیز تولید کرده است.
با این وجود، وقتی پای بحث برانگیز بودن در میان باشد، هیچکدام از سریالها با دریافت نقدهای خشن و کوبنده غریبه نیستند. اما South Park به دلایل متنوعی بیشتر از آنچه که باید، در معرض این نقدها بوده است. مردم آزاری و طعنه آنچنان به قسمتی از هسته اصلی کارتون تبدیل شده که وقتی South Park حرف یا کار توهین آمیزی انجام میدهد، مسئلهای معمولی است. نمیتوان انکار کرد که این انیمیشن در طوفانهای رسانهای به خوبی جنگیده است و البته معمولا باعث شده که توجه زیادی به خودش جلب کند و در بالا رفتن نمرههای سریال موثر باشد.
از طرف دیگر بحث برانگیزترین قسمتهای The Simpsons، باعث شده که طرفداران احساس کنند نیاز است درباره دید و احساسشان به سریال تامل کنند. پررنگترینِ آن را در رابطه با شخصیت آپو (Apu) و انتقاداتی که به آن درباره برداشت سطحی از هویت نژادی شده است میتوانیم ببینیم. تیم سازنده سریال پاسخی ضعیف و بی ملاحظه به این انتقادات دادند. با این همه آنها قصد ندارند شخصیت آپو را به طور کامل حذف کنند و در فصلهای جدید نیز حضور خواهد داشت. صد البته که South Park، سریال The Simpsons را به خاطر انتخابهای اشتباهشان در مورد این مسئله مسخره کرده است و در اینجا نهایتا برای ما مشخص میشود انیمیشنی که در این مورد دست بالا را دارد و میداند چطور با این جور مشکلات برخورد کند South Park است.
فیلمهای سینمایی
در قدم بعد بحث فیلمهای بلند وجود دارد. هم The Simpsons Movie و هم South Park: Bigger, Longer and Uncut در کمال تعجب توانستند دچار نفرینی که گریبان اغلب فیلمهای سینمایی اقتباسی از سریالها را میگیرد، نشوند. هر دو فیلم بلند را با دقت، توجه و سختکوشی بسیار ساختند چرا که اهمیت بسیاری داشت سریالشان چگونه از تلویزیون به سینما انتقال پیدا کند.
South Park از فرصتی که داشت استفاده کرد و همه خشونتها، بددهنیها و حرفهای جنسی نامناسبی که در تلویزیون نمیشد نشان داد را در فیلم اعمال کرد. نه این که این کار را صرفا برای بیادبانهتر کردن فیلم انجام داده باشد، بلکه قصدشان اشاره گستردهتر به مسئله سانسور، محدودیتهای ابراز خلاقیت و والدین بیش از حد نگران، بود. به علاوه این که پدر مادرهایی که زیادی سعی میکنند اخلاق را حفظ کنند ممکن است متوجه نشوند که نیتهای خیرشان در واقعیت میزان بسیار کمی مفید واقع میشود.
همچنین موزیکال بودن Bigger, Longer and Uncut کمک کرد. از لحاظ داشتن موسیقی جذاب و پرکششی هیچگونه کمبودی حس نمیشد تا حدی که میتوان گفت تمام فیلمهای موزیکالی که در دو دهه قبلش ساخته شده بودند را به چالش میکشید. فیلم به خاطر گذشت زمان جذابیتش را از دست داده و شوخیهایش قدیمی شدهاند (به همان شکلی که این اتفاق برای اکثر کمدیهای هجوآمیز میافتد) اما به هر حال دستآوردهای فیلم South Park: Bigger, Longer and Uncut به شدت تاثیرگذار است.
The Simpsons Movie نیز یک استثنای نو و شگفتآور دیگر در بین فیلمهای سینمایی اقتباس شده از سریالها است. فیلم قصه زیبای به هم پیوستن اعضای خانواده، علی رغم نفوذ و تاثیر تبلیغات است. تمرکز اصلی بر حس کردن عشق خانوادگی و طنین انداز شدنش در خود-آگاه شدنی است که در طول فیلم میبینیم.
فیلمی عالی پر از مسائل قابل توجه و حس حمایت است، چیزی که در دنیای امروز کمتر پیدا میشود. به علاوه شوخیهای بامزه بسیاری نیز دارد. در مقایسه، South Park movie جسورانهتر و به یاد ماندنیتر است اما در The Simpsons Movie هم میتوان چیزهایی دوست داشتنی پیدا کرد، مخصوصا اگر طرفدار بلند مدت سریال بودهاید.
نتیجه گیری
خب، در کل کدام بهتر است: The Simpsons یا South Park؟ هر کدام از آنها به دلایل متفاوتی میتوانند برتر باشد و هر دو هم تاثیری عمیق بر فرهنگ عامه و برداشت امروزه ما از آن داشتهاند، اما در آخر میراث ماندگار The Simpsons است که دست بالاتر را دارد و برنده میشود.
South Park پر از لحظات خنده دار است، مخصوصا هنگامی که بدون ترس به فرد یا موضوع هدف شوخیاش حمله میکند، اما The Simpsons در ترکیب طنز و احساساتی که مردم امید دارند در یک سیتکام بیابند کمی بهتر عمل میکند. حتی اگر قسمتهای جدیدتر گاهی ناامید کننده باشد و کاری کند که مخاطب فراموش کند چرا این سریال در روزهای اوجش انقدر عالی بود، امتیازهای The Simpsons به طور کلی دست نخورده باقی میماند.
The Simpsons سریالی است که مخاطبان در بسیاری از سنین و نسلها میتوانند از آن لذت ببرند، از همان نظر که South Park گاهی میتواند برای افرادی که از طنز گزنده آن خوششان نمیآید، ناخوشایند باشد. لحظههای گرم و لطیفی که در بهترین قسمتهای سیتکام شبکه فاکس پیدا میشود نه تنها به عنوان قویترین بخشهای سریال، بلکه به عنوان بهترین قسمتهای کمدی تلویزیونی شناخته میشود.
مطمئنا افرادی هستند که مخالفت کنند و به نظرشان The Simpsons به گرد پای South Park هم نمیرسد، اگر شما هم جزو این افرادید دلایلتان را با ما به اشتراک بگذارید. در نهایت درباره جفت سریالها صحبتهای زیادی میتوان کرد و هر کدام هم جایگاه شایسته خود را در تاریخ تلوی
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
لطفا باز هم مقایسه ی انیمیشن بگذارید
من که سه فصل از سیمپسونز رو دیدم واقعا نفهمیدم چی داره این سریال.تو کل سه فصل پوکر فیس مطلق بودم.واقعا هیچیش ب ساوث پارک نمیخوره.موندم چجوری ب خودتون جرات دادین حتی مقایسش کنید با ساوث پارک
جرات خاصی نمیخواست. هر دو سریال از معدود انیمیشن هایی هستند که سالیان ساله پخش می شوند و معمولا هم توی یک زمان باهم از تلویزیون پخش میشن.
من هر دوی این سریال ها رو دانبال کردم ، قطعا هرکدوم نقطه قوتهای خودشون رو دارن ولی در مجموع south park رو اثر قوی تری میدونم. نقطه قوت سیسمسون به نظر من یکیش گرافیک چشم نوازترشه و یکی دیگه اینکه سریال در کنار طنز و هجوش دارای بار ملودرام هم هست . اما قوت south park یکیش طنزهای جسورانه تر ، تیزبینانه تر و عمیقترش نسبت به سیمسونه و دیگرش اینکه افت کیفیتی که طی گذر زمان داشته نسبت به سیمپسونس خیلی کمتره.
ساوت پارک جدا با هیچ مساله ای شوخی نداره و جسارت ستودنی داره.