ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد سریال Unbelievable
فیلم و سریال

نقد سریال Unbelievable – نمک‌پاشی به زخمی کهنه

سریال‌های جنایی این روزها یا از همان فرمول‌های همیشگی پیروی می‌کنند، یا سعی بر این دارند که داستانی جدید خلق کنند و مخاطبشان را نه فقط درگیر معمایی یک وجهی، بلکه چند وجهی کنند. از ...

مهرشاد مرادزاده
نوشته شده توسط مهرشاد مرادزاده | ۴ آبان ۱۳۹۸ | ۲۰:۳۰

نقد سریال Unbelievable
سریال‌های جنایی این روزها یا از همان فرمول‌های همیشگی پیروی می‌کنند، یا سعی بر این دارند که داستانی جدید خلق کنند و مخاطبشان را نه فقط درگیر معمایی یک وجهی، بلکه چند وجهی کنند. از دل همین تلاش‌ها آثاری همچون True Detective و Mindhunter متولد شده و به مقام ماندگاری می‌رسند. سریال‌هایی که به اصطلاح  چند لایه هستند و گستردگیشان موجب می‌شود طیف وسیعی از مخاطبان درگیر ابعاد مختلف داستانی شوند. نتفلیکس هم با سریال جدید خود به این سمت هجوم آورده. در ادامه با نقد سریال Unbelievable در ویجیاتو همراه باشید تا بفهمیم این عنوان در این مسیر چه اندازه موفق عمل کرده.

از زبان یک قربانی

سریال Unbelievable در نگاه اول و با روند ابتدایی خود شباهت زیادی به دیگر هم‌رده‌های جنایی خود ندارد. قسمت اول در اصل مسیر روایی را به سمت و سویی می‌برد که شباهت زیادی به درام‌های امروزی دارد و مشخصا این بخش از داستان به دیگر المان‌ها می‌چربد. داستان این سریال شروعی متمرکز بر یک شخصیت به نام «ماری» دارد و مخاطب این گونه حس می‌کند که طی هفت قسمت بعدی نیز او را همراهی خواهیم کرد. این نظر تا حدودی درست است، اما او به تنهایی وظیفه پیشروی داستان را بر عهده ندارد.

یکی از مواردی که در سریال Unbelievable بیننده را به یاد ترو دیتکتیو می‌اندازد، وجود چندین خط زمانی در زمان‌های متفاوت محسوب می‌شود. معرفی دو کارآگاه با عقایدی متمایز هم دقیقا همین حس را تشدید می‌کند. به همین دلیل است که این عنوان را می‌توان یک الهام‌گیری از همان فرمول موفق دانست. اما مشکلی که اینگونه آثار را تهدید می‌کند، گم شدن هسته و DNA اثر بین این رونوشت‌ها و اقتباس‌هاست.

در Unbelievable با یک داستان واقعی طرف هستیم و برای شرح این روایت از کتاب‌های خوبی به عنوان منبع استفاده شده. به همین دلیل است که در نگاه اول، شباهت‌های اشاره شده چندان هم به چشم نمی‌آیند. این موضوع باعث شده این عنوان برای خودش هویتی مستقل تعریف کند و با توجه به موضوعات بحث‌برانگیزی که در آن مطرح می‌شوند، حفظ این اتمسفر کلی نیز سخت به نظر می‌رسد که در محصول نهایی به خوبی صورت گرفته. این سریال هیچگاه از ماهیت True Crime خود فاصله نمی‌گیرد و ضمن افزودن عناصر درام بیشتر، سعی دارد همان حس و حال مستندواری را انتقال دهد که مخاطب از اثری این چنینی می‌طلبد.

در این سریال، داستان تحقیقاتی برای دستگیری متجاوزی سریالی را دنبال می‌کنیم. «ماری ادلر»، همانطور که پیش‌تر هم اشاره شد، وظیفه آغاز کردن این داستان را بر عهده دارد. بخش قابل توجهی از روایت به او اختصاص داده شده و دریچه‌هایی برای درک احساسات درونی او طراحی شده‌اند. با اینکه Unbelievable همچون دیگر آثار با محوریت تجاوز نیست و در هیچ نقطه‌ای از داستان سعی نمی‌کند به جنبش Me Too اشاره کند، همچنان هم ماری نماد برجسته‌ای است که سازندگان اثر برای نشان دادن حس و حال یک قربانی در نظر گرفته‌اند.

طی این هشت قسمت، قربانی‌های متعددی به نمایش در می‌آیند که هر کدام با شیوه متفاوتی به تصویر کشیده شده‌اند. به همین دلیل، این سریال توانسته دید یک قربانی را به زیبایی در مخاطبش ایجاد کند. تفاوت‌های این قربانیان موجب شده که بیننده در نهایت با یکی از آن‌ها ارتباط برقرار کند و با احساسات او همراه شود. هر چند به دلیل پردازش درستی که برای بیش‌تر آن‌ها صورت گرفته، این احتمال وجود دارد که همه آن‌ها روی مخاطب تأثیر بگذارند و مفاهیم احساسی و مهمی را القا کنند.

بیانیه‌ای برای همگان

نقد سریال Unbelievable

دو خط زمانی اصلی در سریال وجود دارند. پرونده ماری در سال ۲۰۰۸ نزد پلیس باز می‌شود و ماجراهای او از این نقطه دنبال می‌شوند. سه سال بعد و طی سال ۲۰۱۱، دو کارآگاه به نام‌های «گریس رسموسن» و «کرن دووال» متوجه شباهت‌های جالب توجه دو پرونده تعارض جنسی می‌شوند و تحقیقات خود را دنبال می‌کنند. در روندی که سریال از آن بهره می‌برد، مخاطب از هر کدام از این خط‌های داستانی چند سکانس‌ می‌بیند و سپس با فلش‌بک یا فلش‌فروارد طرف می‌شود. این انتقال‌ها تفاوت بصری خاصی ندارند و با دیدن تم کلی و نسبت تصویر صفحه متوجه نمی‌شوید در حال تماشای کدام خط زمانی هستید.

در حقیقت، سریال Unbelievable فقط با نوشتن اینکه در چه سالی هستیم، به این کات‌ها معنا می‌بخشد. بنابراین گاهی دنبال کردن این موارد سخت و کسل‌کننده می‌شود. زیرا مخاطب در ابتدا باید از یک حال و هوای کلی، به یک جو دیگر برود و با آن همراه شود و سپس به یادآوری وقایع هر خط زمانی بپردازد. این موضوع جایی آزاردهنده‌تر می‌شود که ارتباط چندانی بین این داستان‌ها نیست و دنبال کردن آن‌ها به صورت منسجم، بی‌هدف به نظر می‌رسد.

در کنار مسائل مربوط به فمینیسم و جایگاه بانوان در جامعه، به معضلات ابعاد بزرگ‌تری از سیستم کلی نیز اشاره می‌شود. برای مثال بارها شاهد این هستیم که رسموسن یا دووال به شیوه کار همکاران خود اعتراض کنند و از کم‌کاری‌های آن‌ها بگویند. برجسته‌ترین جایی که این اعتراضات و بیان مشکلات را شاهد هستیم، مربوط به قوس شخصیتی ماری به عنوان یک نوجوان یتیم است. ماری در ابتدا تجاوز صورت گرفته را گزارش می‌دهد، اما در نهایت با رفتار ناشایست و قلدرانه دو پلیس مجبور به پس گرفتن آن می‌شود. ماجرا جایی جالب‌تر می‌شود که پلیس از او به خاطر پر کردن گزارش جعلی شکایت هم می‌کند.

به همین دلیل، او خدمات اجتماعی دریافتی خود را از دست می‌دهد و از جامعه نیز طرد می‌شود. جامعه‌ای که به راحتی او را قضاوت کرده و حکم می‌دهد. به دلیل رفتار بد همکارش، مجبور به ترک کارش می‌شود و تمامی مزایای خود را از دست می‌دهد. در ادامه از صفر شروع می‌کند و مجبور می‌شود مجددا برای بازپس‌گیری جایگاهش در جامعه تلاش کند. او دیگر اعتماد خود را نسبت به مردم از دست داده و تلاشی هم برای برقراری عدالت نمی‌کند.

در خط داستانی دیگر اما با کشمکش‌های بیش‌تری روبه‌رو هستیم که باعث شده برخی بخش‌های آن جذاب‌تر به نظر برسند. پویایی رابطه دووال و رسموسن به درگیرکننده‌تر شدن معما کمک شایانی کرده و موجب شده ضرباهنگ اثر برای مدت زیادی یکسان نماند. برای مثال هر کدام ازا ین دو کارآگاه باورهای مختلفی دارند که گاهی باعث می‌شود مشاجره‌هایی را شاهد باشیم. هر کدام از آن‌ها به شیوه متفاوتی با شکست‌ برخورد می‌کنند و سعی بر هضم آن دارند. رابطه هر کدام از آن‌ها با همسرانشان تمایزهایی ویژه‌ای دارد. همین تفاوت‌ها به یکی از مزیت‌های بزرگ سریال تبدیل شده.

نقد سریال Unbelievable

از طرفی، کاملا واضح است که سعی شده از هر گونه تغییر در ماجرای اصلی جلوگیری شود. این موضوع در بیش‌تر مواقع یک مزیت محسوب می‌شود و برعکس تصویر عموم مردم، تأثیرگذاری را چندین برابر می‌کند؛ اما در برخی نقاط داستانی الزام اعمال تغییرات حس می‌شود. دید مخاطب کاملا به دید دو کارآگاه و نیروهای پلیس محدود است و به همین دلیل، بعد از مدتی، نبود سرنخ یا شکست خوردن آن‌ها دیگر خسته‌کننده می‌شود.

جنبه جنایی Unbelievable ضمن اینکه استاندارد است و مناسب اتمسفر اثر از آب درآمده، اما خلاقیت چندانی به خود ندیده. این موضوع نیز می‌تواند از همان وفاداری به واقعیت نشأت گرفته باشد و در این راستا طراحی شده باشد، اما موجب شده میل و اشتیاق بیننده برای دنبال کردن معما پس از چندین قسمت از بین برود. مسیر کلی تحقیقات کمی قابل پیش‌بینی است و این معضل با اضافه یا حذف کردن موارد مختلفی همچون مسیر «پیدا کردن سرنخ و گم کردن آن» که بارها طی می‌شود، حل می‌شد.

نقد سریال Unbelievable

سریال Unbelievable یکی از برترین عناوینی است که توانسته همزمان تم جنایی و بخش قربانی‌محور آثار مربوط به تجاوز را کنار هم حفظ کند و به مشکلات مختلفی که در جامعه در این‌باره دیده می‌شوند، اشاره کند. شخصیت‌های مختلف سریال بسیار خوب طراحی شده‌اند و ارتباط‌گیری با آن‌ها آسان است. اگر از عناوینی که بر اساس جنایت‌های واقعی ساخته شده‌اند لذت می‌برید، این سریال نیز می‌تواند شما را سرگرم نگه دارد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی