کارگاه نویسندگی فیلم: آشنایی با مفهوم ضد شرور
توجه: در این متن منظور از شرور، شخصیتی است که به طور کلی منفی محسوب میشود. این شخصیت میتواند مکمل یا اصلی (آنتاگونیست) باشد. شرایط برای کلمهی «قهرمان» نیز به همین صورت است، با این ...
توجه: در این متن منظور از شرور، شخصیتی است که به طور کلی منفی محسوب میشود. این شخصیت میتواند مکمل یا اصلی (آنتاگونیست) باشد. شرایط برای کلمهی «قهرمان» نیز به همین صورت است، با این تفاوت که این شخصیتها مثبت هستند.
در چند سال اخیر، اهمیت به ارزشمندی یک اثر سینمایی هر روز کمتر و کمتر شده است. به موازات همین موضوع نیز علاقهی استودیوهای فیلمسازی به ساخت آثاری که تنها دلارهای بیشتری را روانهی جیب آنها میکند بیشتر و بیشتر شد.
در صنعت سینما به فیلمهایی که احتمال موفق بودن آنها بسیار بالاست، تِنت پُل (Tent pole) میگویند. این نوع فیلمها به طور کلی از یک فرمول خاص استفاده میکنند که پیش از این جواب پس داده و تهیه کنند مطمئن است که محصول در حال تولیدش فروش خوبی خواهد داشت. برای مثال، میتوان به فیلمهای دنیای سینمایی مارول اشاره کرد که از یک فرمول کم و بیش تکراری استفاده میکنند. جدا از فرمول تکراری که باعث میشود یک اثر تحت عنوان تنت پل شناخته میشود، موارد دیگری از جمله بازیگران، کارگردان و تیم سازنده، تاریخ اکران، تم و مخاطبان هدف نیز در این مورد دخیل هستند.
با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر سینما، میتوان دورهی کنونی را دوره طلایی شخصیتهای شرور (Villain) دانست که به واسطهی شخصیتهای قهرمان (Hero)، حضور پررنگی در آثار سینمایی دارند. البته موضوعی که اهمیت بسیاری دارد، نحوهی پرداختن به شرورها است. آن دوران که نویسنده میتوانست با دادن یک اسلحه و نوشتن چند دیالوگ به اصطلاح خفن، شخصیت شرور خود را در دل مخاطب جا کند به سر آمده است. در سینمای امروز، تنها راه خلق یک شرور خوب پروراندن، دادن انگیزه و دلایل مشخص برای انجام خرابکاریها است.
در چنین شرایطی، یک سوال اساسی به وجود میآید: اگر اهداف شرور داستان بشردوستانه باشد، چه اتفاقی رخ میدهد؟ در اینجاست که مفهومی تحت عنوان ضد شرور (Anti-Villain) مطرح میشود. در این مقاله قصد داریم تا به طور دقیق به این تیپ شخصیتها پرداخته، آنها را با ضد قهرمانها (Anti-Hero) مقایسه کنیم و در این بین نیز به چند مثال از ضد شرورها در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی اشاره خواهیم کرد.
ضد شرور چیست؟
با توجه به تعاریف کلاسیک، شخصیت شرور فردی است که بر سر راه قهرمان قصه قرار میگیرد. حال اگر شخصیت پردازیهای مرسوم برای شرورها و روند تحول شخصیتی آنها (روند اتفاقاتی که آنها را از فردی خوب به بد تبدیل کرده است) را تغییر دهیم، اوضاع کمی پیچیده میشود و دیگر نمیتوان از آنها به عنوان شرورهای کلاسیک سینما یاد برد. همانطور که از لحاظ تعریف، شرور مقابل قهرمان قصه قرار میگیرد، ضد شرور نیز مقابل ضد قهرمان قرار میگیرد.
مقایسه ضد قهرمان و ضد شرور
ضد قهرمان که معمولاً شخصیت اصلی داستان نیز هست، از روشهای نسبتاً ناخوشایندی برای برقراری عدالت (یا هر هدف خوب دیگری) استفاده میکند؛ یا علیرغم اهداف و روشهای خوبش، گاهی اوقات مرتکب اشتباهات جبرن ناپذیری میشود. این افراد در واقع قهرمانهایی هستند که در وجودشان جنبههای تاریکی وجود دارد اما اگر بخواهیم به طور کلی آنها را مورد قضاوت قرار دهیم، انسانهای خوبی به شمار رفته و در زمرهی شخصیتهای مثبت قرار میگیرند.
ضد شرورها معمولاً آنتاگونیست (شخصیت اصلی و منفی) فیلم هستند و علیرغم اهداف خوبشان، کارهای خلافکارانه انجام میدهند یا روشهای نامعقولی دارند. حتی اگر اهداف خوبی نداشته باشند، همچنان در وجود آنها میتوان رگههای خوب بودن را پیدا کرد. با اینحال، اگر بخواهیم ضد شرورها دسته بندی کنیم، آنها را در دستهی شخصیتهای منفی قرار میدهیم.
تفاوت ضد شرورها با شرورها در همین است. افراد شرور اهداف شیطانی را دنبال میکنند، کارهای خلافاکارانه انجام میدهند و هیچ جنبهی مثبتی هم ندارند. اما ضد شرورها علیرغم بد بودن، پتانسیل خوب بودن همچنان در لایههای پنهان شخصیت شان یافت میشود.
حال که تفاوت ضد شرور با شرور را گفتیم، وقت آن رسیده تا به تفاوت ضد شرور و ضد قهرمان بپردازیم. تفاوت این دو تیپ شخصیت یک مورد است: اینکه ضد قهرمانها به طور کلی انسانهای خوب و ضد شرورها انسانهای بد تلقی میشوند. برای درک بهتر این موضوع، فیلم ددپول 2 (Deadpool 2) را به یاد آورید که در آن میتوان هم ضد قهرمان و هم ضد شرور را مشاهده کرد.
شخصیت ددپول بدون شک ضد قهرمان ماجراست که علیرغم هدف خوبش (نجات دادن کودک)، روشهای چندان قابل قبولی را به کار نمیبرد. آن سوی ماجرا، شخصیت کیبل قرار دارد که ضد شرور بوده و قصد دارد تا با کشتن یک کودک از آیندهای وحشتناک جلوگیری کند و برای رسیدن به هدف خود نیز از انجام هیچ کاری ابا ندارد.
انواع ضد شرورها
دسته بندی کردن ضد شرورها مقداری سخت است، زیرا برخی از آنها در چند دسته بندی مختلف قرار میگیرند. با این حال، میتوان آنها در 4 دسته قرار داد.
ضد شرور شریف
اگر در فیلمها و داستانهای مختلف کنکاش کنید، با شرورهایی مواجه میشوید که هیچ دلیل مثبتی پشت اعمال خلافکارانه شان نیست. آنها بنا به دلایلی که میتواند متفاوت باشد، تصمیم گرفتهاند تا همیشه آدم بدِ ماجرا باشند. با وجود این، یک سری قوانین (خط قرمز) برای خود وضع کردهاند که هرگز از آنها عبور نمیکنند. شخصیت عمر لیتل در سریال تلویزیونی شنود (The Wire) ساخته شبکه اچ بی او در این دسته قرار میگیرد.
ضد شروری که با او حس همدردی دارید
وقتی کلمهی شرور یا ضد شرور به گوش یک طرفداران فیلمهای سینمایی میرسد، اولین تصویری که در ذهن اکثر آنها نقش میبندد فردی با اعتماد به نفس، بد ذات، خشن و بسیار قدرتمند است که از ابتدا تا ازل بد بودهاند. این قضیه برای همهی شخصیتهای منفی صدق نمیکند. بسیاری از آنها تحت تاثیر یک تراژدی یا اتفاق غم انگیز به این روز افتادهاند. اعمال خلافکارانهی این شخصیتها همچنین میتواند از روی وفاداری، عشق، بیماری لاعلاج یا حتی اطلاعات نادرست (شستوشوی مغزی) باشد. همین مسئله نیز باعث میشود تا برخی از مخاطبان اعمال شیطانی آنها را توجیه کرده و حق را به آنها بدهند.
نمونهی این تیپ شخصیت، ویلسون فیسک در فیلم مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی (Spider-Man: Into the Spider-Verse) است. همسر و فرزند فیسک طی یک اتفاق غم انگیزی فوت کردند و او حاضر است تا برای برگرداندن آنها و گفتن دوبارهی جمله «دوستت دارم» دست به هر کاری بزند؛ حتی اگر به قیمت از هم پاشیدن دنیا باشد.
نمونهی دیگر چنین شخصیتی، هارلی کویین در فیلم جوخهی انتحار (Suicide Squad) است. کویین میخواهد برای همیشه در کنار آقای جِی باشد و به او در برنامههایش برای خرابکاری کمک کند که البته همهی اینها به خاطر علاقه مندی به اوست. کویین در نهایت به همراه همیشگی جوکر تبدیل میشود اما در عوض هیچ چیزی بدست نمیآورد. همین مسئله نیز باعث میشود تا برخی مخاطبان در هنگام تماشای این فیلم، نسبت به شخصیت هارلی کویین احساس همدردی و ترحم داشته باشند.
ضد شروری با اهداف خوب
برخی اوقات، وقتی نقشهای که شرور قصیه در سر دارد را میشنوید، با خود میگویید حق با اوست. برخی اوقات، حتی شرایط پیچیده تر از این میشود و قهرمان اصلی و شخصیت شرور یک هدف یا دشمن مشترک دارند. تفاوت اما در روشی است که هر یک از آنها دنبال میکند. برای مثال، گروهی از شورشیان را تصور کنید که تلاش دارند تا یک سیستم فاسد و سرکوبگر را از بین ببرند. قهرمان داستان سعی میکند تا روش مسالمت آمیزتری را به کار بگیرد تا خسارت مالی و جانی کمتر بر جا بماند اما شخصیت منفی مکمل عقیده دارد که تنها راه مقابله با چنین سیستمی، استفاده از مبارزات مسلحانه بدون در نظر گرفتن تلفات است.
شخصیت کیل مانگر در فیلم پلنگ سیاه (Black Panther) نمونهی بارز یک ضد شرور با اهداف خوب است. او در کنار گرفتن انتقام به خاطر زندگی اسفناکش، میخواهد برابری، نوع دوستی و آسایش را برای همه به ارمغان بیاورد اما اعمالش اگرچه موفقیت آمیز نیستند، به قتل هزاران نفر منجر میشود.
همانطور که پیش از این اشاره شد، برخی از ضد شرورها در چند دسته بندی قرار میگیرند که کیل مانگر یکی از آنهاست. او علاوه بر اینکه ضد شروری با اهداف خوب محسوب میشود، به واسطهی گذشتهی دردناک توانست حس همدردی تماشاگران را تحریک کند؛ بطوری که در توییتر هشتگی تحت عنوان «حق با کیل مانگر است» به راه افتاد.
شخصیتی که تنها نام ضد شرور را یدک میکشد
شخصیتهای این دسته اسماً شرور هستند و اگر بخواهیم دقیقتر آنها را مورد بررسی قرار دهیم، میبینیم که اعمال خرابکارانهای انجام نمیدهند. آنها تنها به خاطر اینکه هدفشان در تناقض با قهرمان قصه است، شخصیتهای منفی محسوب میشوند. در بسیاری از مواقع، جنگیدن با این شخصیتها شرایط داستانی را پیچیده تر میکند، به همین دلیل قهرمان قصه سعی میکند تا از رویایی با آنها اجتناب کند. نمونهی این تیپ شخصیتها، باکی در فیلمهای سرباز زمستان (Winter Soldier) و جنگ داخلی (Civil War) است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
What makes you think you're the good guy in this scenario, huh ?