ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

مقالات

چطور شخصیت شما بر بازی‌هایی که می‌کنید تأثیر می‌گذارد؟

چطور شخصیت شما بر بازی‌هایی که می‌کنید تأثیر می‌گذارد؟

آتنا حسینی
نوشته شده توسط آتنا حسینی | ۸ بهمن ۱۴۰۳ | ۲۲:۰۰

در سال ۲۰۱۶، دکتر جرمایا اپلتون و تیم تحقیقاتی‌اش مطالعه‌ای را انجام دادند که در آن از گیمرها خواسته شد تا نظرسنجی‌هایی را در مورد شخصیت خود پر کنند. شرکت‌کنندگان باید با بیانیه‌هایی مانند «هنگامی که تنها هستم، تخیل رنگارنگی دارم»، «از همراهی دیگران لذت می‌برم»، «نگرانم که به اندازه کافی خوب نباشم » یا «احساس می‌کنم باید پیروز شوم، حتی اگر این باعث ناراحتی دیگران شود» و غیره موافقت یا مخالفت خود را اعلام کنند. این جملات می‌توانند برای هر کسی فرصتی برای فکر کردن و پاسخ دادن در ذهن خود باشند. پس از تکمیل این نظرسنجی‌ها، دکتر اپلتون از شرکت‌کنندگان خواست تا گزارش دهند که چه نوع گیمی بازی می‌کنند و چه ویژگی‌هایی از بازی‌ها را ترجیح می‌دهند.

این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین ویژگی‌های شخصیتی و ترجیحات بازی‌های ویدیویی انجام شد و نشان داد که چگونه جنبه‌های مختلف شخصیت می‌توانند بر انتخاب‌های گیمرها تأثیر بگذارند. این تحقیق راهی برای درک بهتر نقش روان‌شناسی در دنیای بازی‌ها و نحوه تعامل افراد با محیط‌های دیجیتال فراهم کرد. در ادامه برای بررسی دلایل رفتاری و شخصیتی نسبت به انتخاب بازی‌های مختلف با ویجیاتو همراه باشید.

تأثیر ژانرهای بازی بر ویژگی‌های شخصیتی: از JRPG تا بازی‌های سندباکس

رابطه بین شخصیت و سبک بازی

در ادامه این تحقیق، از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا مشخص کنند کدام ژانرهای بازی را بیشتر از همه دوست دارند. نتایج نشان داد که در بیشتر موارد، افرادی که به طور معمول علاقه‌مند به بازی‌های نقش‌آفرینی ژاپنی (JRPG) بودند، شخصیت‌هایی آرام و کم‌حرف داشتند و اغلب در مورد تصمیماتی که در بازی‌ها و حتی در زندگی واقعی می‌گرفتند، شک و تردیدهای جدی داشتند. این افراد معمولاً در تلاش برای اطمینان از درست بودن انتخاب‌های خود، با احساسات پیچیده‌ای روبه‌رو می‌شدند.

از سوی دیگر، کسانی که به بازی‌هایی مانند Doom علاقه داشتند، تمایل قوی‌تری به نقد و ارزیابی خود نشان می‌دادند. این افراد معمولاً در مورد توانایی‌های خود دقت بیشتری داشتند و ممکن بود در مواجهه با چالش‌ها، خودشان را تحت فشار بیشتری احساس کنند.

علاقه‌مندان به بازی‌های پازلی مانند Tetris یا Hue نیز ویژگی‌های جالبی از خود نشان دادند. این افراد تمایل داشتند که تغییر و تنوع مشخصی را در زندگی روزمره خود تجربه کنند و در صورتی که با محدودیت‌ها و قوانین سختگیرانه مواجه می‌شدند، احساس نارضایتی می‌کردند. به طور کلی، نتایج این مطالعه نشان داد که نوع بازی‌هایی که افراد ترجیح می‌دهند می‌تواند نمایانگر جنبه‌هایی از شخصیت و دنیای درونی آن‌ها باشد.

همین الگو در مورد طرفداران Minecraft و دیگر بازی‌های سندباکس جهان باز نیز صدق می‌کند. این افراد معمولاً شخصیت‌هایی دارند که نشان‌دهنده نیاز زیادی به تایید و تحسین از سوی دیگران است. به عبارت دیگر، این افراد به دنبال پذیرش اجتماعی و محبوبیت هستند و اغلب تمایل دارند تا خود را در جمع‌های مختلف برجسته کنند.

اثر بارنوم و تأثیر آن بر انتخاب بازی‌های شما

تأثیر ویژگی‌های شخصیتی بر تجربه‌های بازی

اما اگر شما هم احساس می‌کنید که این جملات به شخصیت و ترجیحات بازی‌های شما نزدیک است، بهتر است کمی بیشتر به آن شک کنید، زیرا تمام این گفته‌ها ساخته و پرداخته ذهن من بوده است. حتی خط اول هم حقیقت ندارد! حالا سوال مهمی که در اینجا مطرح می‌شود این است که چگونه شخصیت ما بر انتخاب بازی‌هایی که ترجیح می‌دهیم تأثیر می‌گذارد؟ این واقعاً سوال خوبی است و تحقیقاتی وجود دارد که توسط افرادی بسیار باهوش‌تر از من مورد بررسی قرار گرفته است.

این که شخصیت افراد چگونه بر ترجیحات بازی آن‌ها تأثیر می‌گذارد، به یکی از مسائل جذاب در دنیای روان‌شناسی و بازی‌های ویدیویی تبدیل شده است و پاسخ به این سوال می‌تواند به درک بهتری از ارتباطات میان دنیای درونی انسان‌ها و دنیای دیجیتال کمک کند.

قبل از این که به عمق این موضوع بپردازیم، دوست دارم چند نکته و چند مثال ارائه کنم. من آن مقدمه‌ی طولانی را صرفاً برای دست انداختن شما ننوشتم، هدفم از این کار این بود که نشان دهم روان‌شناسی شخصیتی یک سراشیبی لغزنده است. اگر به طور جدی به آنچه که در مورد شخصیت‌ها گفتم باور کرده‌اید، در واقع شما قربانی «اثر بارنوم» شده‌اید، که همان پدیده‌ای است که توسط آن پیشگویان و نویسندگان طالع‌بینی به کسب و کار خود ادامه می‌دهند.

چگونه شخصیت شما نوع بازی‌تان را شکل می‌دهد؟

اثر بارنوم یا همان اثر فورر، به تمایل انسان‌ها برای باور به پیش‌بینی‌ها یا ویژگی‌های شخصیتی عمومی و مبهم اشاره دارد که به نظر می‌رسد به‌طور خاص برای خودشان نوشته شده باشد، در حالی که این ویژگی‌ها اغلب برای اکثر افراد قابل تطبیق هستند. این اثر به وضوح نشان می‌دهد که چقدر راحت می‌توان مردم را با جملات کلی و غیر خاص تحت تأثیر قرار داد، چیزی که در طالع‌بینی‌ها، پیشگویی‌ها و حتی برخی از آزمون‌های شخصیت معمول است.

جملات مبهمی که می‌توانند برای تقریباً هر کسی صادق باشند، وقتی به‌طور خاص به شما نسبت داده می‌شوند، به راحتی می‌توانند احساسی واقعی در شما ایجاد کنند. حالا اگر این موضوع با کمی سوگیری تاییدی (Confirmation Bias) ( گرایش به جستجو در اطلاعات یا تعبیر کردن آن به نحوی است که باورها یا فرضیه‌های خودِ شخص را تأیید کند) ترکیب شود، ناگهان ممکن است شما به این نتیجه برسید که فردی فوق‌العاده خلاق هستید، فقط به این دلیل که ساعت‌های بیشتری را در Persona 5 گذرانده‌اید تا تمام دوران تحصیل کارشناسی‌تان. من قصد قضاوت ندارم، این یک شوخی خودمانی بود، ولی هدفم این است که به شما هشدار بدهم. در این مقاله، مراقب باشید و آن را با کمی شک و تردید بپذیرید.

شخصیت‌شناسی به هیچ وجه یکی از زمینه‌های محکم و ثابت در روان‌شناسی نیست. ابزارهایی برای اندازه‌گیری و ارزیابی شخصیت‌ها طراحی شده‌اند، اما با توجه به تغییرات سنی، تحولات فرهنگی اطراف ما و تکامل فردی‌مان، هویت ما دائماً در حال تغییر است. همچنین بیشتر این تحقیقات به صورت همبستگی انجام می‌شود، نه علیت. بنابراین، آنچه امروز در مورد آن صحبت می‌کنیم، تمایلات و تصویری از آنچه که فکر می‌کنیم می‌دانیم است، نه قوانینی ثابت. پس دوباره تأکید می‌کنم، این اطلاعات را با کمی تردید بپذیرید. 

فارغ از فهرست شخصی شما از بازی‌ها یا روش‌های خاص بازی کردن آن‌ها، می‌توانیم به راحتی به انتخاب ژانر‌های شما پی ببریم. ارزیابی دقیق شخصیت کار دشواری است، اما روان‌شناسان روش‌هایی برای اندازه‌گیری آن پیدا کرده‌اند. و ابزاری که امروز از آن استفاده خواهیم کرد، «پنج ویژگی بزرگ شخصیت» است که توسط لوییس گلدبرگ توسعه یافته است. 

۵ ویژگی شخصیت و ارتباط آن‌ها با سلیقه‌های فردی در زندگی و بازی‌ها

شخصیت شناسی در دنیای بازی‌ها

پنج ویژگی بزرگ شخصیت، به طور کلی، به عنوان معتبرترین، قابل تکرارترین و پرکاربردترین معیار در دنیای روان‌شناسی امروز شناخته می‌شوند. در این مقاله به طور عمیق‌تری به هر یک از ویژگی‌ها خواهیم پرداخت، اما برای شروع، فقط به عنوان یک مثال ساده ویژگی گشودگی (Openness یا باز بودن نسبت به تجربیات جدید بطور خلاصه بیانگر تخیل، خلاقیت، کنجکاوی، روشنفکری و لذت بردن از زیبایی هاست. در واقع این ویژگی به توانایی و علاقه به فعال بودن و پردازش محرک های پیچیده است. افرادی که همیشه به دنبال تجربیات جدید هستند، شاخص بالایی از این ویژگی دارند) را در نظر بگیرید. به طور بسیار ساده، این ویژگی به تمایل و اشتیاق ما برای جستجو و تفکر در مورد چیزهای جدید اشاره دارد. افرادی که گشودگی بالایی دارند معمولاً بسیار خلاق هستند، از امتحان کردن چیزهای جدید لذت می‌برند، کنجکاوی بالایی دارند و از تغییرات خوشحال می‌شوند. این افراد به طور کلی تمایل دارند که ذهنی باز داشته باشند و تغییرات را به عنوان فرصتی برای رشد و تجربه‌های جدید ببینند.

افرادی که گشودگی پایینی دارند، تغییرات را نمی‌پسندند. شما هرگز آن‌ها را در حال تغییر چیدمان اتاقشان یا تنظیم مجدد برنامه‌ روزانه‌شان نخواهید دید؛ آن‌ها از چیزهای جدید خوششان نمی‌آید و به ایده‌های انتزاعی علاقه‌ای ندارند. ویژگی وظیفه‌شناسی (Conscientiousness) به طور کلی به میزان سازمان‌یافتگی یک فرد اشاره دارد. آیا شما به جزئیات توجه می‌کنید و استراتژی‌ می‌چینید، یا صرفاً به طور لحظه‌ای عمل می‌کنید؟ اتفاق‌پذیری (Agreeableness) به علاقه ما به دیگران مرتبط است؛ آیا ما افرادی همدل و کمک‌کننده هستیم، یا خودخواه و بی‌توجه به نیازهای دیگران؟ نوروتیسیسم (Neuroticism) به ثبات عاطفی و نحوه مدیریت استرس اشاره دارد. در نهایت، احتمالاً با برون‌گرایی (Extraversion) آشنا هستید؛ این ویژگی به تمایل فرد به جلب توجه، ارتباطات اجتماعی و انرژی گرفتن از تعاملات با دیگران مربوط است.

در مجموع، این پنج ویژگی بزرگ به طور کامل نمایانگر جنبه‌های مختلف شخصیت ما هستند و می‌توانند به شناسایی تمایلات و رفتارهای فردی در زمینه‌های مختلف زندگی کمک کنند. در عمق وجودمان، ما در هر یک از این پنج مقیاس قرار داریم. شاید شما در مقیاس برون‌گرایی (Extraversion) نمره پایین‌تری دارید، اما به شدت اتفاق‌پذیر (Agreeable) هستید، به طوری که با دیگران همدلی زیادی دارید و از داستان‌های احساسی لذت می‌برید، اما چندان علاقه‌ای به تعاملات اجتماعی واقعی ندارید. به عنوان یک درون‌گرا، من می‌توانم به خوبی با شما ارتباط برقرار کنم. شاید شما وظیفه‌شناس (Conscientious) باشید و بازی‌هایی که نیاز به برنامه‌ریزی و استراتژی دارند را دوست داشته باشید، اما به دلیل نوروتیسیسم (Neuroticism) بالا، زمانی که مجبور به گرفتن تصمیمات سخت می‌شوید، دچار استرس می‌شوید... شاید بیش از حد برای آن ماموریت آماده شوید یا در انتخاب لباس یا مهارت، دچار «فلج انتخاب» (Choice Paralysis) شوید.

چرا بازی می‌کنید؟ بررسی ۱۲ انگیزه مختلف در پشت‌پرده انتخاب‌ بازی‌ها

چگونه شخصیت شما نوع بازی‌تان را شکل می‌دهد؟

این ویژگی‌ها، با همه پیچیدگی‌هایشان، می‌توانند به طور قابل توجهی بر نوع بازی‌هایی که ترجیح می‌دهیم و نحوه تعامل ما با آن‌ها تأثیر بگذارند. تحقیقات شگفت‌انگیزی در این زمینه توسط دکتر نیک یی از Quantic Foundry انجام شده است. در سال ۲۰۱۵، دکتر یی و تیمش داده‌هایی از بیش از ۱۴۰,۰۰۰ گیمر جمع‌آوری کردند. این تحقیق به ما کمک می‌کند تا ارتباط میان ویژگی‌های شخصیتی و ترجیحات بازی را به طور دقیق‌تر درک کنیم، و همچنین نگاهی علمی و معتبر به موضوعی که شاید به نظر بسیاری از ما به طور شهودی و تجربی درست باشد، داشته باشیم.

 از این داده‌ها، محققان دریافتند که گیمرها معمولاً  به خاطر ترکیبی از ۱۲ انگیزه مختلف بازی می‌کنند. ممکن است شما بازی کنید تا خلاقیت خود را تقویت کنید، یا ممکن است بازی کنید تا در یک داستان غرق شوید و احساس کنید که شخص دیگری هستید. برخی افراد برای چالش بازی می‌کنند، برخی دیگر برای لذت بردن از حس قدرت، بسیاری از شما به دنبال جامعه و رقابت هستید، و بعضی از ما فقط دوست داریم چیزها را به آتش بکشیم.

این انگیزه‌ها در واقع نمایانگر تفاوت‌های اساسی در نحوه برخورد ما با بازی‌ها و دلیل انتخاب ژانرهای مختلف است. به همین دلیل است که برخی از گیمرها عاشق داستان‌های عمیق و پر جزئیات هستند، در حالی که دیگران تنها برای هیجان و اکشن به دنیای بازی‌ها وارد می‌شوند.

مقیاس‌بندی چندبعدی: روش دکتر نیک یی برای درک روابط پیچیده انگیزه‌ها در بازی‌ها

تأثیر شخصیت بر انتخاب‌های بازی شما

احتمالاً ما همگی ترکیبی از این انگیزه‌ها هستیم؛ مردم به ندرت یک‌بعدی هستند. و از آن جا که بیشتر افراد هنگام بازی کردن، چندین انگیزه مختلف را از خود نشان می‌دهند، دکتر یی و همکارانش از تکنیکی به نام مقیاس‌بندی چندبعدی (Multidimensional Scaling) برای تحلیل داده‌ها استفاده کردند. این تکنیک ارتباط میان این متغیرها را ترسیم می‌کند... اگر دو انگیزه بیشتر با هم همبستگی داشته باشند، به هم نزدیک‌تر قرار می‌گیرند، در حالی که انگیزه‌هایی که همبستگی کمتری دارند، از یکدیگر فاصله بیشتری می‌گیرند.

این روش به محققان این امکان را می‌دهد که روابط پیچیده میان انگیزه‌ها را بهتر درک کرده و نحوه تعامل آن‌ها با یکدیگر را به تصویر بکشند. این تحلیل به ما کمک می‌کند تا بفهمیم چرا بعضی از گیمرها ممکن است چندین انگیزه مختلف را همزمان تجربه کنند و چگونه این انگیزه‌ها می‌توانند بر انتخاب‌هایشان تأثیر بگذارند.

اگر شما واقعاً به بازی کردن برای تخریب کردن چیزها علاقه دارید، احتمالاً به هیجان نیز علاقه‌مند خواهید بود، اما احتمال کمتری وجود دارد که به استراتژی علاقه‌مند باشید. وقتی که به نقشه کامل داده‌ها نگاه می‌کنید، می‌توانید ایده بهتری از روابط میان انگیزه‌ها به دست آورید... و احتمالاً خواهید دید که شما احتمالاً در یکی از این سه دسته قرار دارید، یا حتی ممکن است به طور همزمان به دو دسته علاقه داشته باشید  که این دقیقاً همان چیزی است که دکتر یی و تیمش متوجه شدند.

دسته‌بندی انگیزه‌های گیمرها، چگونه ترکیب انگیزه‌ها بر انتخاب پلیرها تاثیر می‌گذارد

بازی‌های شما و شخصیت درونی‌تان: تأثیرات متقابل

این دسته‌بندی‌ها به ما نشان می‌دهد که افراد معمولاً انگیزه‌های مختلف خود را به صورت گروه‌بندی‌های خاص تجربه می‌کنند، که به درک بهتر ترجیحات بازی و نحوه تعامل افراد با دنیای بازی کمک می‌کند. همچنین این موضوع به وضوح نشان می‌دهد که افراد به ندرت تنها به یک انگیزه خاص محدود هستند، بلکه مجموعه‌ای از انگیزه‌ها می‌توانند در انتخاب‌ها و تجربیاتشان نقش داشته باشند.

سه ساختار سطح بالاتر وجود داشتند، یعنی سه نوع اصلی از پلیرها که بیشتر همبستگی‌های انگیزشی در آن‌ها قرار می‌گیرند: عملی-اجتماعی (Action-Social) که ترکیبی از علاقه به گیم‌پلی سریع و تعامل پلیرها است، غرق‌شدگی-خلاقیت (Immersion-Creativity) که ترکیبی از علاقه به داستان‌ها، بیان فردی پلیرها و کاوش است، و استادانه-دستاورد (Mastery-Achievement) که ترکیبی از جذابیت گیم‌پلی استراتژیک، چالش‌های دشوار و تعقیب دستاوردها است.

انگیزه‌های کشف و قدرت کمی پیچیده‌تر هستند... این‌ها واقعاً در هیچ‌کدام از دسته‌ها نمی‌گنجند، و طبق گفته دکتر یی، آن‌ها به نوعی به عنوان پل‌هایی میان این سه گروه اصلی عمل می‌کنند. به این معنا که اگر شما با دسته غرق‌شدگی-خلاقیت و استادانه-دستاورد شناسایی می‌شوید، احتمالاً انگیزه کشف برای شما جذاب است.

این موضوع به وضوح نشان می‌دهد که انگیزه‌های مختلف می‌توانند به گونه‌ای ترکیب شوند که تجربه‌های بازی منحصر به فردی را شکل دهند، و بسته به ویژگی‌های شخصیت و اولویت‌های فردی، ممکن است ترکیب‌های مختلفی از این انگیزه‌ها بر انتخاب بازی‌ها تأثیر بگذارند.

تفاوت‌های فرهنگی و شباهت‌های جهانی در انگیزه‌ها و شخصیت گیمرها

شخصیت‌های متفاوت، بازی‌های متفاوت: تأثیرات روانشناختی در بازی

حال توجه داشته باشید که در حال حاضر در مورد انگیزه‌ها صحبت می‌کنیم، نه اینکه چگونه شخصیت بر آن‌ها تأثیر می‌گذارد. اما نکته جالب این است که درست مانند ویژگی‌های پنج‌گانه بزرگ شخصیت، نقشه‌برداری انگیزه‌های گیمرها در مناطق و فرهنگ‌های مختلف نیز مثل هم هستند. این می‌تواند به این معنا باشد که انگیزه‌های بازی و شخصیت به نوعی برای همه ما صدق می‌کند و به علاوه، ممکن است به‌طور پیوسته و در یک الگوی ثابت با یکدیگر مرتبط باشند.

این یافته‌ها می‌توانند نشان‌دهنده‌ی این باشند که به رغم تفاوت‌های فرهنگی، انگیزه‌های اصلی ما در بازی‌ها و ویژگی‌های شخصیتی‌مان ممکن است ویژگی‌های مشترکی داشته باشند که ما را به یکدیگر مرتبط می‌کند. اگرچه ممکن است تجربیات و اولویت‌های فردی در زمینه بازی‌های ویدیویی متنوع باشند، این شباهت‌های جهانی نشان می‌دهد که نحوه ارتباط ما با بازی‌ها و انتخاب‌هایمان می‌تواند از اصول مشابهی پیروی کند.

هنگامی که مشغول مطالعه این موضوع بودم، متوجه شدم که تنها کاری که باید انجام می‌دادم این بود که شواهدی برای اثبات آن پیدا کنم. و وقتی که وارد این جستجو شدم تا تحقیقاتی پیدا کنم که این دو را به هم متصل کند، تعجب کردم که دکتر یی قبلاً تحقیقاتی در این زمینه انجام داده بود که کار من را خیلی راحت‌تر کرد. تنها چند هفته بعد، تیم Quantic داده‌هایی از گیمرهایی که پروفایل انگیزه بازی خود را پر کرده بودند و همچنین یک تست شخصیت پنج‌گانه انجام داده بودند، جمع‌آوری کرد.

این پیشرفت در تحقیق، به طور قابل توجهی مسیر را برای ارتباط دادن انگیزه‌های بازی و ویژگی‌های شخصیتی هموار کرد و به وضوح نشان داد که این دو می‌توانند به هم مرتبط باشند. به همین دلیل بود که همه چیز به سرعت به سمت نتیجه‌گیری‌های جالبی پیش می‌رفت.

انگیزه‌های هیجانی و رقابتی: رابطه برون‌گرایی با تجربیات گیمینگ

آیا شخصیت شما به سبک بازی‌تان بستگی دارد؟

آن‌ها همبستگی‌های میان ویژگی‌های شخصیتی شرکت‌کنندگان و انگیزه‌های بازی آن‌ها را تحلیل کردند. آنچه که آن‌ها یافتند، این بود که چگونه ویژگی‌های شخصیتی ما می‌توانند بر انتخاب‌های بازی و تجربیات گیمینگ‌مان تأثیر بگذارند و همچنین تأیید می‌کند که این روابط، واقعی و قابل اندازه‌گیری هستند. این تحقیقات از دیدگاه علمی به ما کمک می‌کند تا به درک بهتری از نحوه ارتباط بازی‌ها با شخصیت خود برسیم.

دسته عملی-اجتماعی (Action-Social)، که شامل انگیزه‌های بالا برای هیجان، رقابت و جامعه است، ارتباط زیادی با سطوح بالای برون‌گرایی (Extraversion) داشت. حالا، معمولاً برون‌گرایی را به عنوان ویژگی افرادی که برون‌گرا یا خوب در کنار دیگران هستند، توصیف می‌کنند، اما تحقیقات نشان می‌دهد که این ویژگی دقیق‌تر با هیجان‌پذیری، بیان عاطفی، تمایل به هیجان و به دست آوردن انرژی از موقعیت‌های اجتماعی ارتباط دارد. نه لزوماً به این معنا که در این موقعیت‌ها «خوب» باشید، بلکه به این معنا که از آن‌ها چیزی دریافت می‌کنید. حتی اگر این چیز، صرفاً رقابت یا جلب توجه باشد.

این نکته نشان می‌دهد که برون‌گرایی به عنوان یک ویژگی شخصیتی، بیشتر به تمایل فرد برای درگیر شدن در موقعیت‌های اجتماعی و دریافت انرژی از این تعاملات مربوط است، حتی اگر این انرژی به صورت غیرمستقیم از طریق هیجان یا رقابت به دست آید.

به این نکته توجه کنید، شما لازم نیست که حتماً مردم را دوست داشته باشید تا یک برون‌گرا باشید و با این حال، ممکن است هنوز از بودن در کنار آن‌ها چیزی به دست آورید. بنابراین ممکن است شما بازی‌های مبارزه‌ای را انتخاب کنید چون برون‌گرایی شما، شما را به سمت رقابت می‌کشاند، همان‌طور که ممکن است بازی‌های ماجراجویی اکشن را برای هیجان مداوم یا بازی‌های MMORPG و شبیه‌سازهای اجتماعی بازی کنید، چون واقعاً مردم زندگی‌تان را دوست دارید و از تعاملات مثبت با دیگران چیزهای معناداری به دست می‌آورید.

همچنین یک همبستگی دیگر که آن‌ها یافتند، میان گشودگی (Openness) و دسته غرق‌شدگی-خلاقیت (Immersion-Creativity) بود. بازی‌های RPG، Sandboxها، دنیای باز، هر چیزی که دارای داستان عمیق و غرق‌کننده یا راهی برای بیان خلاقیت باشد...

این ارتباط نشان می‌دهد که افراد با سطوح بالای گشودگی، احتمالاً به سمت بازی‌هایی می‌روند که فضای گسترده‌ای برای کاوش و بیان خود فراهم می‌کنند، مانند بازی‌های نقش‌آفرینی یا دنیای باز، که اجازه می‌دهند بازیکنان دنیای بازی را به شیوه‌های مختلف کشف کرده و خلاقیت خود را به نمایش بگذارند.

بیشتر بازیکنانی که این نوع بازی‌ها را دوست دارند، تمایل داشتند که سطوح بالای گشودگی (Openness) را داشته باشند که همانطور که قبلاً بحث کردیم، با تخیل و خلاقیت مشخص می‌شود. افرادی که در این زمینه نمره بالایی دارند، معمولاً دامنه وسیعی از علایق دارند، از تغییر لذت می‌برند و به تجربیات جدید و متنوع باز هستند.

چطور برون‌گرایی می‌تواند انتخاب بازی‌های مبارزه‌ای یا اجتماعی را توجیه کند؟

شخصیت‌شناسی در بازی‌ها: تأثیر ویژگی‌های فردی بر انتخاب‌ها

به این نکته توجه کنید، شما لازم نیست که حتماً مردم را دوست داشته باشید تا یک برون‌گرا باشید و با این حال، ممکن است هنوز از بودن در کنار آن‌ها چیزی به دست آورید. بنابراین ممکن است شما بازی‌های مبارزه‌ای را انتخاب کنید چون برون‌گرایی شما، شما را به سمت رقابت می‌کشاند، همان‌طور که ممکن است بازی‌های ماجراجویی اکشن را برای هیجان مداوم یا بازی‌های MMORPG و شبیه‌سازهای اجتماعی بازی کنید، چون واقعاً مردم زندگی‌تان را دوست دارید و از تعاملات مثبت با دیگران چیزهای معناداری به دست می‌آورید.

همچنین یک همبستگی دیگر که آن‌ها یافتند، میان گشودگی (Openness) و دسته غرق‌شدگی-خلاقیت (Immersion-Creativity) بود. بازی‌های RPG، Sandboxها، دنیای باز، هر چیزی که دارای داستان عمیق و غرق‌کننده یا راهی برای بیان خلاقیت باشد...

این ارتباط نشان می‌دهد که افراد با سطوح بالای گشودگی، احتمالاً به سمت بازی‌هایی می‌روند که فضای گسترده‌ای برای کاوش و بیان خود فراهم می‌کنند، مانند بازی‌های نقش‌آفرینی یا دنیای باز، که اجازه می‌دهند بازیکنان دنیای بازی را به شیوه‌های مختلف کشف کرده و خلاقیت خود را به نمایش بگذارند.

بیشتر بازیکنانی که این نوع بازی‌ها را دوست دارند، تمایل داشتند که سطوح بالای گشودگی (Openness) را داشته باشند که همانطور که قبلاً بحث کردیم، با تخیل و خلاقیت مشخص می‌شود. افرادی که در این زمینه نمره بالایی دارند، معمولاً دامنه وسیعی از علایق دارند، از تغییر لذت می‌برند و به تجربیات جدید و متنوع باز هستند.

چرا شخصیت ما به دنبال بازی‌هایی می‌رود که هویت‌مان را منعکس کنند؟

انتخاب‌های بازی شما بازتاب شخصیت درونی‌تان

این نشان می‌دهد که افرادی که علاقه‌مند به داستان‌های پیچیده و تجربیات منحصر به فرد هستند، معمولاً تمایل دارند که بیشتر به بازی‌هایی با قابلیت‌های خلاقانه و غیرمعمول روی بیاورند. ویژگی گشودگی نه تنها آن‌ها را به سمت اکتشافات جدید می‌برد، بلکه آن‌ها را قادر می‌سازد تا دنیای بازی‌های غیرمتعارف و عجیب را به طور کامل تجربه کنند.

که احتمالاً به همین دلیل است که این ویژگی به شدت با لذت بردن از بازی‌های Sandbox مانند Minecraft و بازی‌هایی با قابلیت‌های شخصی‌سازی زیاد مانند Monster Hunter World مرتبط است. وجدان‌گرایی (Conscientiousness) کمی به دسته استادانه-دستاورد (Mastery-Achievement) مرتبط است. افراد با وجدان‌گرایی بالا معمولاً استراتژی‌پردازها و افرادی هستند که به کارهای خود نظم و ترتیب می‌دهند و معمولاً بازی‌های استراتژیک چالشی مانند Advance Wars و XCOM برای آن‌ها دقیقا همان چیزی است که نیاز دارند.

در نهایت، اگر شما خیلی درون‌گرا باشید، احتمالاً دوست دارید که تنها بازی کنید. اگر در سطح بالایی از گشودگی (Openness) باشید، هرچه دنیای بازی عجیب‌تر و تازه‌تر باشد، احتمالاً بیشتر به آن علاقه‌مند خواهید شد و می‌خواهید به عمق آن فرو بروید. این موضوع به نوعی از نظریه من حمایت می‌کند که چرا وقتی تریلر یک بازی جدید منتشر می‌شود، ممکن است شما خودتان بگویید «اوه، این برای من نیست»، در حالی که رفیق شما هیجان‌زده می‌شود و آن را به کوه بزرگی از بازی‌های ناتمام خود اضافه می‌کند چون می‌خواهد همه آن‌ها را بازی کند. به هر حال، نظر من درباره این که چگونه شخصیت ما بر بازی‌هایی که می‌کنیم تأثیر می‌گذارد به تقویت شخصیت برمی‌گردد. ما به دنبال بازی‌ها و رسانه‌هایی می‌گردیم که نه تنها شخصیت ما را بلکه در کل هویت‌مان را منعکس کنند. همانطور که دکتر یی در سخنان پایانی خود در این مطالعه اشاره کرد، بازی‌ها اغلب به عنوان فانتزی‌های فرار از واقعیت برچسب زده می‌شوند تا ما بتوانیم کسی باشیم که نیستیم.

تقویت هویت فردی از طریق تجربه‌های گیمینگ

شخصیت‌های مختلف، انتخاب‌های متفاوت: چگونه ویژگی‌های فردی بازی شما را شکل می‌دهند؟

اما در واقع ممکن است ما بازی‌ها را برای تجربه بهتر خود واقعی‌مان، برای درک دقیق‌تر از اینکه چگونه واقعاً عمل می‌کنیم و برای بهتر شناختن هویت خود بازی کنیم. چندین مطالعه که در یک تحلیل متا توسط NCBI گردآوری شده، نشان می‌دهند که موسیقی و تلویزیون معمولاً با اهدافی مانند توسعه هویت، تنظیم هیجانات و همراهی است، به‌ویژه در میان افراد جوان. این باعث می‌شود که من باور داشته باشم که در بسیاری از جهات، بازی‌ها ممکن است به همان شیوه‌ای که شخصیت بر بازی‌کردن ما تأثیر می‌گذارد، بر شخصیت ما تأثیر بگذارند. شخصیت ممکن است در واقع جرقه اصلی‌ای باشد که علاقه ما به بازی‌ها را برانگیزد، اما من فکر می‌کنم که به مرور زمان، آن‌ها به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. بازی‌ها ممکن است به عنوان آینه‌ای عمل کنند که نشان می‌دهند چه چیزهایی را دوست داریم و چه چیزهایی را دوست نداریم، چیزی که به ویژه در سال‌های اولیه زندگی‌مان می‌تواند ساختاردهنده هویت ما باشد.

در مورد اکثر موضوعات روان‌شناسی تقریباً همیشه هر دو عامل دخیل هستند. این به ما یادآوری می‌کند که چگونه هویت و شخصیت ما نه تنها نتیجه ویژگی‌های درونی ما هستند، بلکه از تجربیات و محیط‌هایی که در آن‌ها رشد می‌کنیم نیز تأثیر می‌پذیرند.

ژنتیک قطعاً نقش مهمی در شخصیت دارد، همانطور که در مطالعاتی که با دوقلوها انجام شده نشام می‌‌دهد که در واقع، بر اساس این مطالعه، تأثیر ژنتیکی بر ویژگی‌های پنج‌گانه شخصیت (Big 5) حدوداً ۵۰٪ تخمین زده شده است، به این معنی که شخصیت احتمالاً نیمی از طریق ژن‌های ما و نیمی دیگر از طریق تجربیات‌مان شکل می‌گیرد. بنابراین، دلیلی که ممکن است شما مدام به بازی‌های مبارزه‌ای برگردید ممکن است این باشد که شما برون‌گرا هستید یا ممکن است مسئله به آن سادگی که شخصیت شما تعیین‌کننده بازی‌هایی که می‌کنید باشد، نباشد. ممکن است این تأثیر دوطرفه باشد.

سن و تغییرات شخصیت: چگونه با افزایش سن، انتخاب‌های بازی تغییر می‌کنند

سن هم عامل بسیار مهمی است. برخی تحقیقات که در سال ۲۰۰۳ ارائه شده نشان می‌دهند که با افزایش سن، شخصیت ما تغییر می‌کند. وجدان‌گرایی (Conscientiousness) و هم‌دلی (Agreeableness) معمولاً در دهه‌های ۲۰ زندگی افزایش می‌یابد و گشودگی (Openness) تمایل دارد کاهش پیدا کند. به این معنی که برای بسیاری از افراد، ممکن است واقعاً خود را در حال محدود کردن ژانرهایی که بازی می‌کنند بیابند، شاید همه چیز جدید آن‌طور که قبلاً جذاب بود، دیگر به همان شدت جذاب نباشد.

همچنین مدل‌های دیگری برای انگیزه‌های بازی وجود دارد که شاید بخواهید به آن‌ها توجه کنید. برای مثال، مدل انواع بازیکنان بارتل (Bartle’s Player Types) شما را به یکی از ۴ نوع مختلف بازیکن تقسیم می‌کند، بسته به اینکه آیا شما بیشتر به دنیای بازی علاقه‌مند هستید یا به دیگر بازیکنان و نحوه تعامل با آن‌ها. مدل حوزه‌های بازی جیسون واندنبرگه (Jason Vandenberghe’s Domains of Play) نیز ممکن است ارزش بررسی داشته باشد. در نهایت، پیدا کردن رابطه دقیق بین شخصیت ما و ترجیحات بازی‌های‌مان بسیار دشوار است. شاید چیزی باشد که هنوز نتوانسته‌ایم آن را درک کنیم و تحقیقاتی که امروز برای شما جمع‌آوری کرده‌ام تنها نوک کوه یخ را نشان می‌دهد.

ما همه متفاوت هستیم و همه به دنبال چیزهایی می‌گردیم که ما را تکمیل می‌کند. از همه مهم‌تر، امیدوارم این تحقیق شما به طوری مشوق برای شما باشد که تلاش جدی‌تری برای درک شخصیت خود انجام دهید، و نه اینکه سعی کنید آن را اصلاح کنید. اغلب گفته می‌شود که «فقط خودتان باشید»، اما از روی تجربه می‌‌گویم که این کار آنقدرها هم ساده نیست. فکر می‌کنم یک توصیه بهتر این باشد، خودتان را بشناسید. وقت بگذارید تا یاد بگیرید، به آنچه شما را می‌خنداند توجه کنید و از آن شرمنده نباشید. بازی‌ها همیشه به من در انجام این کار کمک کرده‌اند و فارغ از اینکه شخصیت شما چگونه بر بازی‌هایی که می‌کنید تأثیر می‌گذارد، فکر می‌کنم تا زمانی که از خودتان لذت می‌برید، واقعاً مهم نیست.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • Sargras
    Sargras | 5 ساعت قبل

    این مقاله باعث شد من اکانت ویجیاتو خودم رو بسازم و خسته نباشید بگم خدمت نویسنده مطلب
    البته هنوز کامل نخوندمش

مطالب پیشنهادی