ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد انیمیشن The Witcher: Sirens of the Deep
انیمیشن

نقد انیمیشن The Witcher: Sirens of the Deep | جنگ زمین و دریا

حکایت یک قراردادِ هیولاکشی دیگر با گرالت آو ریویا

حمزه سروری
نوشته شده توسط حمزه سروری | ۴ اسفند ۱۴۰۳ | ۱۳:۰۰

سیاست و شطرنجی که قدرت‌مداران بازی می‌کنند، اخباری که هر روز از تلویزیون و رسانه‌ها می‌شنویم، برگه‌هایی که از کتاب تاریخ ورق می‌زنیم، اکثراً بازتابی از تغذیه‌ی پوچی، غرور بی‌جا و بیهودگی‌های انسان است. این‌ها یک مرز و بوم برای خود تعیین می‌کنند و تمام وجودیت خود را پیرامون آن شکل می‌دهند، برایش جنگ به راه می‌اندازند و آدم می‌کشند. یک سری خط روی نقشه‌ها شکل می‌گیرد و گروهی را از گروه دیگر تمایز می‌بخشند. یکی می‌شود ایرانی، دیگری می‌شود عراقی، یکی دیگر قزاقی و آن یکی آلمانی. چرا؟ چون غرایزی در میان انسان‌ها، این موجود را ترغیب کرده‌اند تا مکانی را مال خودش بداند، همانطور که یک شی را مال خود می‌داند!

این غریزه و این احساس باعث می‌شود که تمام فکر و ذهن او، تمام قوه‌ی بدنی و خلاقه‌ی او خرج دفاع و گرامی‌ داشتن این خطوطِ روی نقشه بشود. پوچی، غرور بی‌جا و بیهودگی تمام آن چیزی‌ست که این ایگوی بادشده بار می‌آورد. چه انرژی‌های بسیاری که تاکنون صرف چنین بازی بی‌نتیجه‌ای نشده و چه اتفاقات مسخره‌ای که در طول تاریخ نیافتاده است. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا انیمیشن The Witcher: Sirens of the Deep را مورد بررسی قرار بدهیم.

دنیای سرگرمی، داستان‌ها و فیلم‌ها مدیومی را فراهم می‌کنند که از طریق آن می‌توان مفاهیمی نهادینه‌شده در ذهن افراد را شکست و دیدگاهی نو ارائه کرد که از طریق آن دیدی سالم‌تر و بالاتر نسبت به زندگی داشت؛ دیدی که دیگر در قید و بند غرایزی چون غریزه‌ی مالکیت و احساساتی چون تعصب‌ بی‌جا و پرخاش کوته‌فکرانه نیست. سبک فانتزی، حد و مرزهای موجود در تخیل انسان را می‌شکند و به روشی آزادتر و خیال‌برانگیزتر ایده‌های خود را به نمایش می‌گذارد. همه‌ی ما که اهل دنیای سرگرمی هستیم، دیگر گرالت آو ریویا را می‌شناسیم و با جهان او آشنایی داریم. جدیدترین قطعه از پازلِ این شخصیت، انیمیشنی‌ست که اخیراً در سرویس نت‌فلیکس عرضه شده است: The Witcher: Sirens of the Deep. در اینجا موضوعی داستان را شکل می‌دهد که بی‌ارتباط با مسئله‌ی مطرح شده در پاراگراف ابتداییِ این نوشته نیست.

آخرین اثر ساخته شده از دنیای ویچر، پیام‌های بزرگی در خود دارد

گرالت آو ریویا را بار دیگر در مأموریتی برای شکار هیولا می‌یابیم. یک هیولای دریایی به نام آلارمکس، مشکلاتی برای صیادان مروارید در سواحل برمورود ایجاد کرده است؛ اما همین که گرالت سعی می‌کند لایه‌های زیرین قرارداد پیش روی خودش را مورد بررسی قرار بدهد، می‌فهمد که قضیه پیچیده‌تر از چیزی‌ست که در ابتدا به‌نظر می‌رسید. این هیولا صرفاً یک وسیله برای گمراه کردن و پوشاندن مقاصد اصلیِ دست‌های پشت پرده است. در واقع یک بازی سیاسی بین قلمروی زمینی برومورود و قلمروی پری‌های دریایی، جریان دارد.

تنها همین نیست! گرالت با خاطرات خود و رابطه‌ی سرد شده‌اش با ینفر دست به گریبان است و در عین حال فرصتی برای رمنسی دیگر پیش پایش می‌بیند. به گذشته‌ی پیچیده‌ی یاسکیر پرداخته می‌شود و با شخصیت‌های جدیدی آشنا می‌شویم. به اعماق دریا می‌رویم و با دنیای پری‌های دریایی دیدار می‌کنیم و از همه مهم‌تر رابطه‌ای نامتعارف بین شاهزاده‌ی زمینی و شاهدخت دریا را دنبال می‌کنیم. رابطه‌ای که محوریت داستان می‌باشد و اتفاقات دیگر را شکل می‌دهد.

ابتدای نوشته درباره‌ی واقعیتِ بازی‌های سیاسی گفتیم؛ داستانی که این انیمیشن به بیننده نشان می‌دهد در واقع حکایتی می‌باشد مِن باب غرور بیجای افرادی‌ که طالب قدرت هستند و در بازی سیاسی محیط پیرامون خود می‌خواهند به اهداف‌شان برسند. فضایِ فانتزی داستان این اجازه را به نویسنده و سازندگانِ اثر می‌دهد که بتوانند به نحوی شایسته نتیجه‌ای روشنی‌بخش از داستان بگیرند. برای اینکه بهتر این نکته را بررسی کنیم، نیاز به اسپویل کردن داستان و خصوصاً قسمت‌ها مهم آن است. خودتان این اثر را تماشا کنید و مطمئناً پس از تماشایش مطمئن خواهید شد که چطور مفهوم ملیت، میراث و سنت‌های نهادینه شده در انسان‌ها را به شکلی گیرا مورد نقد قرار می‌دهد. تنها همین نیست و مضامین متعددی را می‌توان در لابه‌لای سکانس‌های این انیمیشن ساخته شده از دنیای ویچر یافت که قابل تأمل هستند.

در واقع وقتی که به مقیاس و مدت زمان فیلم توجه می‌کنیم و سپس می‌نگریم که چطور این همه قصه و مضمون در آن گنجانده شده، شگفت‌زده می‌شویم. به هر کدام از شخصیت‌ها به اندازه‌ی کافی پرداخته می‌شود و داستان، پیچ و خم‌های متعددی را دنبال می‌کند که از پایه قوی پرداخته شده‌اند. به لطف نویسندگی آندژی ساپکوسکی و داستان کوتاه A Little Sacrifice، این انیمیشن چندین لایه دارد و همه‌چیز ارتباط مستحکمی با یکدیگر دارد.


همچنین، همانند داستان‌هایی که پیش‌تر از این دنیا دیده بودیم، خبری از مضمون سنتی خوب و بد وجود ندارد، شخصیت‌ها خاکستری هستند و حتی اگر انگیزه‌هایی شرورانه داشته باشند، علتی محکم پشت آن است که بیننده می‌تواند ارتباط مناسبی با شخصیت برقرار کند. پس برخلاف فانتزی‌های سنتی که خیر و شر را به خوبی از هم متمایز می‌کند، مثل دیگر داستان‌هایی که از سری ویچر سراغ داریم، در اینجا رنگِ غالب خاکستری‌‌ست.

گرالت به علت‌های بالاتری به جز قرارداد خود نیاز دارد تا هیولاها را بکشد

از همه مهمتر جدال اخلاقی گرالت با قراردادی‌ست که باید به آن عمل کند. او از تصمیم قطعی گرفتن برای کشتن بی‌دلیل آلارمکس و وادنیک‌ها، خودداری می‌کند چون به ریشه‌ی این اتفاقات مشکوک است. به لطف همین شکاکیت گرالت است که می‌توانیم پشت‌پرده‌ی کشتارهای رخ‌داده در ساحل را بفهمیم. همچنین، دودل بودن گرالت، جنبه‌ای طبیعت‌گرایانه هم به داستان افزوده است؛ او از آسیب رساندن بی‌دلیل به اکولوژی هیولاها ممانعت به خرج می‌دهد و دوست دارد که چرخه‌ی حیات همان شکل طبیعی خود را حفظ کند و فارغ از انگیزه‌های بشری به آن پرداخته شود. علاوه بر این، کدهای اخلاقی گرالت باعث می‌شود که حقیقت ماجرا را از نقطه‌نگاهی بی‌طرف مشاهده کنیم. به عبارت دیگر، شغلِ هیولاکشی و سلوک ویچری که به معنای «انجام دادن کار و گرفتن سکه» است، او را از جهت‌گیری در قضایای مربوط به دربار و پری‌های دریایی بازمی‌دارد و به همین علت است که به مرور به واقعیت ماجرا پی می‌برد.

همه‌چیز در The Witcher: Sirens of the Deep بیننده‌ای که با ویدیو گیم‌های مربوط آشنا باشد را به یاد مراحل فرعی می‌اندازد که در آن گرالت یک قرارداد قبول می‌کرد و وارد داستانی جذاب می‌شد که زوایای متعددی از جهان پیرامونش را به او می‌آموخت. او با زره آشنایش، صدای داگ کاکلی، گردن‌بندِ مدرسه‌ی جادوگری گرگ و دو شمشیری که بر پشت خود آویزان کرده برای هر گیمری آشناست. البته پس از مدتی تماشای این اثر، شاید انیمیشن‌ها گاهی خشک و بی‌روح به‌نظر برسند و به جز در سکانس‌های اکشن، پویایی کافی نداشته باشند.

تعادل نسبتاً خوبی بین سکانس‌های اکشن و درام وجود دارد. اکشنِ کار از به تصویر کشیدن خون و خون‌ریزی ابایی ندارد و شاهد تکه شدن افراد در طول نبردها هستیم که بی‌شباهت به سبک مبارزات در سری بازی‌های ویچر هم نیست. در سکانس‌های درام هم وام‌دار به سری بازی‌ها را می‌توان مشاهده کرد؛ گرالت و یاسکیر رابطه‌ای نزدیک دارند و درباره‌ی شعر، غنای روحی و گذشته‌ی خود صحبت می‌کنند، برهنگی‌های جنسی متعدد وجود دارد، گاهی جوک‌هایی هم از سوی شخصیت‌ها گفته می‌شود که یادآور لحن فان بازی‌ست.

همه‌چیز یادآور یکی از مراحل فرعی طولانی در سری بازی‌های ویچر می‌باشد

به‌طور کلی اگر دوست دارید یک مرحله‌ی فرعی نسبتاً طولانی از دنیای ویچر را مشاهده کنید، انیمیشن The Witcher: Sirens of the Deep منتظر شماست. علاوه بر یک داستان گیرا، مفاهیم مهمی مثل ذات بشر، سیاست، تجارت، عشق، انتقام و خاطرات در سکانس‌ها به نمایش کشیده می‌شود. همچنین، شخصیت‌های جدیدی را می‌شناسیم که ما را به گوشه‌های ناشناخته‌ی دنیای ویچر می‌برند. جنبه‌هایی دیگری از زندگی گرالت و حرفه‌ی هیولاکشی را می‌شناسیم. البته این انیمیشن بی‌ایراد نیست و مسائل ریز فنی مثل خشک بودن انیمیشن‌ها ممکن است گاهی اذیت کنند.

80
امتیاز ویجیاتو

علاوه بر یک داستان گیرا، مفاهیم مهمی مثل ذات بشر، سیاست، تجارت، عشق، انتقام و خاطرات در سکانس‌های The Witcher: Sirens of the Deep به نمایش کشیده می‌شود. البته این انیمیشن بی‌ایراد نیست و مسائل ریز فنی مثل خشک بودن انیمیشن‌ها ممکن است گاهی اذیت کنند.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی