
۶ داستان که میتوانند برای بازی دردویل استفاده شوند
در نقش شیطان هلز کیچن

کاراکترهای کمیک بوکی با محتوایی که دههها روی هم تلنبار شدهاند، پتانسیل فراوانی برای ساخت اقتباسهای گوناگون در مدیومهای دیگر دارند. چند سالی است که این دست شخصیتها دنیای فیلم و سریال را به چنگ خود درآوردهاند ولی در مدیوم بازیهای ویدیویی از پتانسیل آنها کمتر استفاده شده است. یکی از این کاراکترها که میتواند در کانون یک بازی قرار بگیرد دردویل به شمار میآید. با وجود درخشش این قهرمان نه تنها در دنیای کمیکها بلکه در اقتباسهای سریالی، اما هنوز یک بازی درخور از او توسعه نیافته است. در این نوشتار میخواهیم به چند داستان، رویداد و زمینهی روایی نگاهی بیندازیم که میتوانند سنگبنای یک بازی با محوریت دردویل باشند.
روزهای نخست دردویل

شاید برجستهترین ویژگی دردویل را بتوان نابینا بودن او به حساب آورد. با این که مت مورداک نمیتواند با چشمانش چیزی را ببیند ولی دیگر حواس او به گونهای تقویت شدهاند که دیدی رادارگونه داشته باشد. این قابلیت که رادار سنس نامیده میشود از مجموعهای از المانها همچون آواها، رایحهها و دمای پیرامون بهره میبرد تا دردویل متوجه جزئیات اطرافش شود. چنین چیزی میتواند به خودیخود یک گیمپلی بسیار متفاوت برای یک بازی ویدیویی فراهم کند که در آن بازیکنان با کمک این المانها پیرامونشان را درک میکنند و مراحل را پیش میروند.
شاید بهترین زمینه برای چنین روندی نیز روزهای نخست دردویل باشد که خود او نیز در حال یادگیری به کار بردن این حواست است. چیزی به مانند کمیک Daredevil: The Man Without Fear فرانک میلر که اوریجینی از دردویل را روایت میکند و میبینیم که مت جوان پس از نابینا شدن آموزشهایی را پشت سر میگذارد تا با شرایط تازهاش خو بگیرد. سپس مبارزهاش را با هدف انتقام پدرش آغاز میکند ولی در پایان به سراغ چیزی فرای خونخواهی میرود.
دردویل و تبهکاران سازمانیافته

در جایگاه یک قهرمان سطح خیابان، دردویل درگیریهای فراوانی با انسانهای جنایتکار و تبهکار دارد؛ از زورگیرها و آدمکشها گرفته تا قاچاقچیها و سیاستمداران فاسد. کم هم دیده نشده که همهی این جرایم توسط یک فرد یا گروهی از افراد برای دستیابی به خواستههای خود هدایت شوند. بدین گونه، مت مورداک زیاد مجبور میشود تا با سازمانهای جنایی و تبهکاران سازمانیافته ضدوخورد کند.
معمولاً این دست خانوادههای مافیایی و گروههای خلافکاری به گونهای به یکی از بزرگترین ویلنهای مت مورداک یعنی ویلسون فیسک پیوند میخورد. این شرور نه تنها در نقش مغز اندیشمند جنایتهای هلز کیچن و نیویورک قرار میگیرد بلکه با هیکل گندهی عضلانی خود یک رقیب فیزیکی سرسخت برای هر قهرمانیست. در کمیکهای زیادی به مانند Daredevil: Born Again یا خط داستانی Gangwar! شاهد رویاروییهای دردویل و کینگپین هستیم و میبینیم این ویلن چگونه هم از دیدگاه روانی و هم از نظر فیزیکی میتواند زندگی مت مورداک را تبدیل به یک دوزخ کند.
دردویل و بولزآی

بولزآی نیز یکی دیگر از شرورهای پردردسر دردویل محسوب میشود که در طول حضورش در دنیای داستانها، تراژدیهای سختی را برای مت مورداک رقم زده است. این شخصیت منفی از این توانایی بهره میبرد که کموبیش هر چیزی را تبدیل به یک جنگافزار پرتابی مرگبار کند؛ از سلاحهای واقعی همچون تیغها و چاقوها گرفته تا ابزارهای روزمره در ظاهر بیآزار مثل مداد و کارت بازی.
مرگبار بودن بولزآی را میتوان به سادگی و با مرور کوتاه کمیکهای مربوط به دردویل دید. او در خط داستانی Devils دچار یک تومور مغزی شده بود تا همه را به شکل دردویل ببیند و کشتار خودش را آغاز کند. از بدترین بلاهایی که بولزآی سر مت مورداک آورده است هم میتوان به کشتن الکترا در داستان Last Hand یا به قتل رساندن کرن پیج در کمیک Daredevil: Guardian Devil اشاره کرد. هر کدام از این رویدادهای تلخ میتوانند یک موش و گربه بازی را پایهریزی کنند که در آن بازیکنان در نقش دردویل باید به سراغ یکی از مرگبارترین آدمکشان دنیای مارول بروند.
دردویل و هند

یکی از سادهترین مسیرها برای قرار دادن مت مورداک در برابر ارتشی بیکران از دشمنهای ماهر و زبردست، کشیدن پای هند به گود است. سازمان هند یک گروه شرور در دنیای مارول است که متشکل از نینجاهاییست که در زمینهی کشتار و پنهانکاری آموزشهای سختی را پشت سر گذاشتهاند. در بیشتر نگارشها، خود مت نیز توسط این سازمان آموزش دید تا تواناییهای مبارزهی خود را به دست آورد.
البته هند تنها محدود به ماجراهای دردویل نیست. این مبارزات با شمار دیگری از قهرمانان و شخصیتهای دنیای مارول به مانند ولورین، پانیشر و اسپایدرمن هم برخورد داشتهاند. با همهی این اوصاف، بیشترین حضور هند را میتوان در کمیکهای گوناگونی از دردویل دید. استفاده از هند این فرصت را به سازندگان بازیهای ویدیویی میدهد تا جنگجویان ماهری را با تعداد بالا در برابر دردویلی که بازیکنان کنترل میکنند قرار دهند تا چالشهای دشوار فراوانی در برابرشان پدید آید.
دردویل و پانیشر

سخن از پانیشر شد و او یکی دیگر از کاراکترهاییست که رویارویی جالبی با دردویل در دنیای کمیکها داشته است. اگر یک دید فراگیر داشته باشیم، مت مورداک و فرانک کسل خواستهی تقریباً یکسانی دارند؛ آنها ویجلنتیهایی هستند که میخواهند جلوی جرم و جنایت را بگیرند. با این حال، روش کاری این دو زمین تا آسمان با یکدیگر فرق دارد. در حالی که پانیشر، افسارگسیخته دشمنانش را از بین میبرد، دردویل تلاش دارد تا از کشتار پرهیز کند و حتی در کنار ویجلنتیسم با هویت وکلات خود از طریق قانونی آنها را تنبیه کند.
این تفاوت بین فرانک و مت باعث الهام داستانی همانند Daredevil vs. Punisher شد (و در سریال Daredevil نتفلیکس به اقتباس رسید) که همان گونه که از نامش پیداست پانیشر را در برابر دردویل قرار داد. تقابل ایدئولوژیک بین این دو کاراکتر نه تنها یک داستان جذاب در خود جای داده است بلکه در چهارچوب یک بازی ویدیویی نیز میتواند دو سبک گیمپلی متفاوت را ارائه دهد؛ دو استایلی که اگر دولوپرها خوشذوق باشند میتوانند کنترل هر دویشان را به پلیرها دهند.
دردویل و مرد عنکبوتی

از بین همهی قهرمانان دنیای مارول هیچکس به اندازهی اسپایدرمن در دنیای ویدیو گیم موفق نبوده است. عناوین زیادی را میتوان از فرانچایز مرد عنکبوتی نام برد که توانستهاند در دنیای بازیهای ویدیویی بدرخشند. پس هوشمندانه خواهد بود اگر سازندگان بخواهند از طریق اسپایدرمن، دردویل را بیشتر به دنیای ویدیو گیم بشناسانند.
خوشبختانه فرصتهای فراوانی نیز برای این دو قهرمان که در شهر نیویورک فعالیت میکنند در دنیای کمیکهای ایجاد شده است. از کمیکهای مشترکی مثل Daredevil/Spider-Man و Spider-Man/Daredevil که نگاهی به روشهای متفاوت این دو در حل جرایم میاندازد تا حضور دردویل و مرد عنکبوتی در کمیکهای اختصاصی یکدیگر برای برطرف کردن یک مشکل بزرگتر وجود دارد تا زمینهای برای همکاری این دو در قالب یک بازی ویدیویی را فراهم کنند.
سخن پایانی دربارهی داستانهای محتمل برای یک بازی از دردویل
با این که شیطان هلز کیچن یکی از کمدردسرترین کاراکترهای دنیای کمیکها برای ساخت یک بازی ویدیویی به چشم میآید و به اندازهای مشهور است که ساخت یک بازی اختصاصی از او توجیه شود اما تا کنون چندان مورد توجه بازیسازان نبوده است. در این نوشتار نگاهی به چند داستان، رویداد و زمینهی روایی انداختیم که میتوانند پایهریز یک بازی ویدیویی با محوریت دردویل باشند. از دیدگاه شما بهترین روش برای ساخت یک بازی بر اساس هویت قهرمانی مت مورداک چیست؟ نظراتتان را در بخش کامنتهای ویجیاتو به اشتراک بگذارید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.