معرفی مرد عنکبوتی – شهروند دلسوز نیویورک
خیلیها در دوران نوجوانی و بلوغ، دوست دارند خاص بوده و با بقیه تفاوت داشته باشند. شاید این قضیه چندان برای پیتر پارکر دنیای مارول صدق نکند اما سر یک اتفاق، این جوان دبیرستانی تبدیل ...
خیلیها در دوران نوجوانی و بلوغ، دوست دارند خاص بوده و با بقیه تفاوت داشته باشند. شاید این قضیه چندان برای پیتر پارکر دنیای مارول صدق نکند اما سر یک اتفاق، این جوان دبیرستانی تبدیل شدن به یکی از خاصترین قهرمانان دنیای مارول که همه او را با نام مرد عنکبوتی یا همان اسپایدرمن میشناسند.
اما مرد عنکبوتی دقیقاً کیست، از کجا آمده و چه ویژگیهایی دارد؟ چه چیزی باعث شده تا این همه طرفدار داشته باشد؟ اگر هنوز با اسپایدی مارول آشنا نیستید، پس این مقاله را دنبال کنید.
شناسنامه مرد عنکبوتی (Spider-Man)
- اولین حضور: شماره ۱۵ کمیک Amazing Fantasy (انتشار در ماه ژوئن سال ۱۹۶۲)
- ناشر: مارول
- پدیدآورندگان: استن لی (Stan Lee) و استیو دیتکو (Steve Ditko)
- نام واقعی: پیتر بنجامین پارکر (Peter Benjamin Parker)
- کمیکهای پیشنهادی برای مطالعه:
شماره ۱۲۱ و ۱۲۲ کمیک The Amazing Spider-Man (انتشار در ماههای ژوئن و جولای سال ۱۹۷۳)
شماره ۲۴۸ کمیک The Amazing Spider-Man (انتشار در ماه اکتبر سال ۱۹۸۳)
شماره ۱۰۷ تا ۱۱۰ کمیک Spectacular Spider-Man (انتشار از ماه اکتبر سال ۱۹۸۵ تا ماه ژانویه سال ۱۹۸۶)
Spider-Man: Blue (انتشار از ماه جولای سال ۲۰۰۲ تا ماه آوریل سال ۲۰۰۳)
شماره ۱ کمیک The Sensational Spider-Man Annual (انتشار در ماه می سال ۲۰۰۷)
مرد عنکبوتی کیست؟
خیلی بعید است که تا به حال اسم مرد عنکبوتی را نشنیده باشید یا چیزی در مورد این شخصیت ندانید. اما در هر صورت، باید گفت که اسپایدرمن با هویت واقعی پیتر پارکر یکی از ابرقهرمانان مارول است.
عمدتاً پیتر پارکر را به شکل یک جوان در حال تحصیل میبینیم که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند. با این حال، همیشه فعالیتهای قهرمانانه و نجات افرادی که به کمک نیاز دارند جزو اولویتهای زندگی او هستند. البته این فعالیتهای ابرقهرمانی گاهی زندگیاش را نیز دچار مشکل میکنند.
قدرت زیاد، مسئولیت زیاد به همراه دارد.
پیتر پارکر / مرد عنکبوتیاوریجین اسپایدرمن
پیتر پارکر در دوران کودکی پدر و مادر خود را از دست میدهد و از همین رو سرپرستیاش به عموی او واگذار میشود. عمو بن (Ben) به همراه زن عمو می (May) زندگی میکند و از پیتر مثل فرزندی که هیچگاه نتوانستند به دنیا بیاورند، مراقبت میکنند.
پیتر یک زندگی تقریباً معمولی را تا اواخر دوران تحصیلش تجربه میکرد؛ البته کمی سر بهزیرتر و سر در کتابتر. این روند عادی زندگی پیتر پارکر وقتی تغییر پیدا کرد که یک عنکبوتی رادیواکتیوی او را نیش زد. این نیش باعث شد تا پیتر کمکم قدرتها و تواناییهای جدید به دست بیاورد.
پارکر با قدرتها و تواناییهای جدیدش تصمیم میگیرد تا زندگیاش را از این رو به آن رو کند. بنابراین به سراغ مبارزات نمایشی میرود تا پولی به جیب بزند. اما هیچ چیز آن طور که در ذهن داشت پیش نرفت.
او روزی یک سارق را میبینید که در حال فرار از دست پلیس است اما توجهی به موضوع نمیکند و میگذارد تا این دزد به مسیر فرار خودش ادامه دهد. کمی بعد، پیتر متوجه یک اتفاق شوم میشود؛ عمو بن عزیزش توسط یک سارق کشته شده است! از قضا این سارق همان دزدی بود که پیتر از کمک به دستگیر کردنش سرباززده بود.
با این اتفاق، پیتر پارکر میفهمد که با داشتن این قدرتها و تواناییها، مسئولیت سنگینی به روی دوشش قرار دارد. به این ترتیب، پیتر تصمیم میگیرد تا یک قهرمان شود و جلوی رقم خوردن چنین اتفاقات تلخی را بگیرد. این طور بود که پیتر پارکر تبدیل شد به مرد عنکبوتی.
قدرتها و تواناییهای مرد عنکبوتی
آن عنکبوت رادیواکتیوی که پیتر پارکر را نیش زده بود، مسئول به وجود آمدن یک سری جهشیافتگیها در بدن پیتر پارکر است. برخی از تواناییهای پایه ابرقهرمانی مثل قدرت، سرعت، چابکی و بالانس را میتوان در اسپایدی یافت.
از طرف دیگر اسپایدرمن میتواند به سطوح مختلف مثل دیوارها بچسبد و از آنها بالا برود. این قابلیت یکی از اولین تواناییهای مرد عنکبوتی بود که در کمیکها به تصویر کشیده شد و دلیل آن را نیروی واندروالسی معرفی کردهاند.
اسپایدی همچنین یک نوع حس ششم دارد که نام اسپایدر سنس (Spider-Sense) را روی آن گذاشتهاند. اسپایدر سنس اجازه میدهد تا پیتر پارکر کمی پیش از اتفاق افتادن وقایع و خطرها، متوجه آنها شود.
نوعی عامل التیام نیز برای اسپایدرمن تعریف شده است که به او اجازه میدهد تا از آسیبهایی که میبیند و زخمهایی که برمیدارد سریعتر از انسانهای عادی رهایی یابد. هر چند عامل التیام او قابل مقایسه با عامل التیام شخصیتهایی مثل ولورین و ددپول نیست.
اما ورای تمام قابلیتهای فیزیکی، هوش پیتر پارکر نیز یکی از برگ برندههایش است. هوش پیتر را در سطح نوابغ میسنجند و همین هوش باعث شده تا در زمینههای مختلفی صاحب نظر باشد.
به کمک تواناییهای ذهنی و هوشش، مرد عنکبوتی لباسی طراحی کرده که علاوه بر مخفی کردن هویتش، در فعالیتهای ابرقهرمانی نیز به کمکش میآید. یکی از مهمترین ابزارهای طراحی شده توسط پیتر هم وب شوترهایی (Web-Shooter) هستند که مرد عنکبوتی به مچ دستانش میبندد.
به کمک این وب شوترها که با مایعی مخصوص به نام وب فلویید (Web Fluid) پر میشوند، اسپایدی میتوان چیزی شبیه به تارهای عنکبوتها شلیک کند. این شلیکها میتوانند به شکلهای مختلف و با اهداف متفاوت باشند؛ چه به قصد حمله، چه به قصد دفاع و چه حتی برای تاب خوردن در بین آسمانخراشهای نیویورک.
اسپایدرمن خارج از دنیای کمیکها
مرد عنکبوتی یکی از آن شخصیتهای به شدت مشهور و محبوب کمیک بوکی است و جای تعجب ندارد که متوجه شوید در آثار خیلی زیادی از این شخصیت استفاده شده. تقریباً به هر مدیومی نگاه کنید، چه بازیهای ویدیویی، چه فیلمهای سینمایی و چه حتی آثار انیمیشنی، شاهد استفاده از این شخصیت محبوب هستیم؛ حالا چه خودش و چه شخصیتهای مشعب شده از او.
نام بردن از تمام این آثار کاری نسبتاً سخت است و مطلبی مفصل و جامع میطلبد اما از بین آنها میتوان به فیلمهای سهگانه Spider-Man سم ریمی اشاره کرد که با بازی توبی مگوایر توانست انقلابی در فیلمهای سینمایی کمیک بوکی ایجاد کند.
همچنین از این شخصیت در دنیای سینمایی مارول نیز بهره برده شده است تا اسپایدرمن با بازی تام هالند در کنار شخصیتهایی مثل آیرون من (Iron Man) و کاپیتان آمریکا (Captain America) قرار بگیرد.
از مدیوم ویدیو گیم نیز نباید گذشت که مرد عنکبوتی حضوری فعال در آن در طول این سالها داشته؛ از دوران آرکید گرفته تا جدیدترین نسل کنسولهای بازی. در این بین میتوان به بازی Marvel's Spider-Man اشاره کرد که دنبالهها و اسپینآفهایی نیز از آن ساخته شده است.
به مطالعه در مورد اسپایدرمن ادامه دهید
- ۱۲ لحظه برتر مرد عنکبوتی
- ۵ ویژگی خاص بدن مرد عنکبوتی
- ۹ بار که مرد عنکبوتی به نجات اونجرز پرداخت
- مرد عنکبوتی چگونه با بحران هویت خودش دست و پنجه نرم کرد؟
- ۱۰ مورد از بزرگترین تفاوتهای مرد عنکبوتی در کمیکها و فیلمها
پرسشهای متداول در مورد مرد عنکبوتی
با این که مرد عنکبوتیهای زیادی در دنیای مارول وجود دارند اما مشهورترین و محبوبترین آنها کسی است که با نام پیتر پارکر شناخته میشود.
استن لی و استیو دیتکو دو هنرمند افسانهای مارول هستند که به عنوان خالقان شخصیت مرد عنکبوتی در سال ۱۹۶۲ معرفی میشوند.
اسپایدرمن جزو آن دسته از شخصیتهای کمیک بوکی است که کلی ویلن و دشمن متفاوت و جذاب دارد اما از مهمترین آنها میتوان به دکتر اختاپوس (Doctor Octopus)، گرین گابلین (Green Goblin)، کینگپین (Kingpin)، کارنیج (Carnage)، ونوم (Venom) و میستریو اشاره کرد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اسپایدرمن کامل ترین،جامع ترین و بهترین ابرقهرمان خلق شده توسط بشریت است.در نگاه اول به اسپایدرمن چیزی که شما جذب خودش میکند اون کاستوم فوق العاده است.همون کاستوم نمادینی که استیو دیتکو با مهارت خاص خودش طراحی اش کرد و جان رومیتای عزیز هم بهش پر و بال داد.البته اسپایدرمن کاستوم های جالب و دیدنی دیگه ای هم داشته که اما هیچ کدوم به جایگاه این لباس کلاسیک نمیرسند.استفاده از رنگ های آبی و قرمز که دو رنگ متضاد هستند باعث شده که این لباس در هنگام تاب خوردن در نیویورک به شدت براق و زیبا دیده شود.علاوه بر این ما چشم های سفید رنگی رو داریم که نوک تیزی دارن و ماسک رو بشدت دیدنی میکنند.نشان عنکبوتی که رو و پشت لباس قرار دارد هم باشه برای امضای کار!
ما در توضیحات خود استن لی میشنویم که:《یکی از بهترین نکات راجب اسپایدرمن کاستومش هست که بدنش رو کاملا کاور کرده.اینطوری هر بچه ای و اصلا هر آدمی بدون توجه به رنگ پوست و نژادی که دارد میتونه خودش رو زیر اون ماسک فوق العاده تصور کند.کسی که اون زیر هست میتواند سیاه پوست باشد،سفید پوست باشد یا حتی هر رنگی باشد!》
و نکته جالب تر اینکه استن لی گفت این(که لباس اسپایدرمن تمام بدنش را کاور میکند)اتفاقی بود.یعنی کاستوم اسپایدرمن خیلی اتفاقی طوری طراحی شد تا این شکلی باشد.البته خب این قضیه برای فن ها مزیت دارد و علاوه بر اینکه باعث به وجود اومدن یکی از بهترین لباس ها در دنیای کامیک شد،حتی باعث میشود تا خود پیتر هم بتواند از هویت مخفی اش محافظت کند.به طوری که دشمنان اسپایدرمن نمیتوانند صدای او را تشخیص بدهند،چون ماسکش صدایش رو خفه میکند. اسپایدرمن دشمنان باهوشی دارد که میتوانند با استفاده از اثر انگشت یا چشم او به هویت مخفی اش پی بببرند اما این لباس باز هم اینجا خودش را نشان میدهد.چشم های اسپایدرمن دقیقا مثل آیینه هستند و باعث میشوند ویلن ها فقط بتوانند خودشان را ببینند اما پیتر از آن طرف میتواند بیرون را ببیند.سر انگشتان لباس هم طوری پوشیده شده است که اسپایدرمن هنگام چسبیدن به دیوار یا موقعیت های مختلف اثر انگشتی از خودش به جای نگذارد.نکته بعدی که باعث میشود شما شیفته این کاراکتر بشوید نحوه مبارزه بسیار تماشایی او است.قدرت های اسپایدرمن به قدری خلاقانه خلق شده اند که به او این امکان را میدهند تا بتواند در موقعیت های مختلف مبارزه کند.روی قطار(اسپایدرمن ۲ ریمی)،روی هواپیما(اسپایدرمن Homecoming)،روی بدنه ساختمان(مبارزه نهایی با دکتر اختاپوس در بازی marvel's spider-man)،روی زمین،هنگام تاب خوردن بین زمین و هوا و.....جالب اینجاست که اسپایدرمن شیوه مبارزه خاصی ندارد،یعنی به یک هنر خاص رزمی مسلط نیست و از هرچیزی که بتواند برای جنگیدن استفاده میکند،حتی از انگشت کوچیک خودش.این ویژگی باعث شده تا مبارزات اسپایدرمن و حرکاتش غیر قابل پیش بینی باشند و بیننده میتواند انتظار هر نوع مبارزه ای را از طرف اسپایدرمن داشته باشد.وب شوتر های اسپایدرمن که به او اجازه پرتاب تار را میدهند که در مبارزات بسیار کارآمد است به طوری که میتواند با استفاده از انواع آنها در موقعیت های مختلف دشمنان رو گیج،یا برای مدتی دیدشان رو محدود کند.حرف از وب شوتر شد،باید بگیم که اسپایدرمن جزو آن دسته از ابرقهرمان های ساده زیست است(!)یعنی از دار دنیا فقط یک وب شوتر دارد و تمام.البته شده که موقعیت های مختلفی قرار بگیرد تا مجبور شود لباس ها و وب شوتر های جدیدی برای خودش طراحی کند اما در کل چون یک ابرقهرمان خیابانی است و با آدم فضایی ها نمیجنگد پس به تجهیزات زیادی هم نیاز ندارد.حرف از مبارزه زدیم،بالاخره باید ویلنی وجود داشته باشد که اسپایدرمن با او بجنگد!اسپایدرمن از این نظر هم از تمامی کاراکتر ها در کامیک پیشی میگیرد و تنها کسی که در این زمینه توان رقابت با اسپایدرمن را دارد فقط بتمن است.اسپایدرمن ویلن هایی داشته با ریشه باستانی(مورلان و کیندرد)،ویلن هایی نابغه(دکتر اختاپوس،مخترع مخوف،موربیوس)،ویلن هایی با تم حیوانی(والچر و اسکورپیون)،ویلن هایی با زور زیاد اما کله توخالی(راینو و مردشنی)و.........
خلاصه تنوع ویلن ها آنقدر زیاد است که باید چند ساعتی وقت گذاشت تا اسم همه آنها را لیست کرد.به این هم اشاره بکنم که در دهه اخیر همچنان ویلن های جذابی در داستان های اسپایدرمن خلق شده اند(مانند مستر نگاتیو،رد گابلین،کیندرد و.....)چیزی که راجب ویلن های اسپایدرمن خیلی جالب است این است که معروف ترین و بهترین آنها همگی در اکثر گیم ها،انیمیشن ها و فیلم ها حضور پیدا کرده اند.کمتر شخصیتی در دنیای کامیک این افتخار بزرگ رو تجربه کرده است.اسپایدرمن برای مبارزه با هر کدام از این ویلن ها روش خاص خودش را در نظر گرفته چون همون طور که قبلا گفته شد نحوه مبارزه خاصی ندارد و هر دفعه که با آنها رو به رو میشود جوری دیگر شکستشان میدهد.برای مثال راینو پوستی نفوذ ناپذیر داشت که هیچ جوره نمیشد به آن آسیب زد،پس اسپایدرمن راینو را برد در تونل بخار و اونجا با استفاده از گرمایی که داشت شکستش داد.یا مثلا برای شکست دادن لیزارد از روش جالبی استفاده کرد،از آنجایی که باهوش هم هست فهمید که مارمولک ها خون گرم هستند و در آب سرد کند میشوند، بنابراین لیزارد را به بدبختی برد در یک حوضچه آب سرد و بعد آنجا محلولی که برای درمانش ساخته بود را ریخت در حُلقومش!!
و اما نکته بعد که میتواند شما را جذب این شخصیت کند کاراکتر های مکمل داستان های او هستند.مکمل یعنی کامل کننده و این یعنی اگه شخصیتی به هر اندازه هم که عالی باشد،اگر شخصیت های مکمل جذاب و خوبی نداشته باشد بدرد نمیخورد.خب از آنجایی که پیتر پارکر یک انسان عادی و نوجوان است پس طبیعی است که توی دبیرستان و کوچه و خیابان رفیق داشته باشد و با دیگران تعامل کند!مری جین واتسون،فلش،هری آزبورن،زن عمو می و ده ها دها شخصیت دیگر که نام بردنشان عمری از آدم میگیرد...!این شخصیت هایی که نام برده شد و البته آنهایی که خودتان هم میدانید نقش مهمی در رشد شخصیت پیتر پارکر داشته اند،خیلی اوقات پیتر از آنها روحیه گرفته است.شخصیت های مکمل داستان های پیتر همراه خودش رشد میکنند و پخته تر میشوند.این را زمانی متوجه میشویم که داستان های اسپایدرمن را برای مدت طولانی بخوانیم.البته از یاد نبریم که این شخصیت ها تا حدی موفق ظاهر شدند که حتی سری اختصاصی خودشان را هم دارند(مثل کمیک مری جین شگفت انگیز یا کمیک گوئن)بعد از این بحث ها میریم سراغ معشوقه های این پسر!اگرچه گفتیم پیتر خیلی بدشانس و بیچاره است ولی بیایید قبول کنیم دختر های زیادی برای پیتر میمیرن!!لیز،گوئن،مری جین،فلیشیا هاردی،کارلی کوپر و........
در بین این همه معشوقه ای که پیتر داشته به عقیده من گوئن،مری جین و بلک کت بهترین ها هستند و محبوبیت زیادی هم نزد طرفداران دارند.از این بین خب مری جین قطعا برترین معشوقه اسپایدرمن هست چون مدت زیادی همسرش بوده و در انواع مشکلات پیتر رو یاری میداده،کاری که گوئن حتی وقتی با پیتر دوست بود هم انجام نمیداد!وقتی فهمید پیتر اسپایدرمن است خیلی راحت ترکش کرد چون آن زمان پدرش مرده بود و گوئن فکر میکرد پیتر در مرگ پدرش مقصر است.البته این رو هم بگیم که گوئن خودش یکی از مهم ترین و بزرگ ترین داستان های تاریخ کل کمیک بوک را رقم زد و تبدیل شد به یکی از بزرگترین تراژدی های زندگی پیتر،پس حضورش آن چنان هم بی تاثیر نبوده.در این بین اما بلک کت پیچیده ترین رابطه را دارد،چون از پیتر پارکر متنفر است،ولی از اسپایدرمن خوشش می آید.برای همین تا زمانی که خبر نداشت اسپایدرمن همان پیتر هست خیلی توی نخش بود!!اما وقتی ماجرا را فهمید خورد توی برجکش!!البته باز هم برگشت پیش پیتر اما هیچوقت نتوانست این را هضم کند که پیتر همان اسپایدرمن است.در این بین از یاد نبریم که مثلث عشقی"پیتر،مری جین و گوئن" بهترین مثلث عشقی تاریخ کمیک است و برای فهمیدن این قضیه،خواندن کمیک"مردعنکبوتی آبی"را پیشنهاد میکنم.
حالا که میدانیم اسپایدرمن این همه جذابیت دارد پس باید افرادی باشند تا این جذابیت ها را به مرور زمان به داستان هایش تزریق کرده باشند.استن لی و استیو دیتکوی مرحوم دو خالق اصلی اسپایدرمن بودند.البته خیلی ها فکر میکنند که استن لی تاثیر بیشتری در خلق اسپایدرمن داشته اما نه!استن لی ایده اولیه را داد به جک کربی اما جک کربی خیلی دوست داشت اسپایدرمن را یک قهرمان بزرگ جلوه بدهد با آن کاستوم مسخره اش!ولی استن از ایده جک کربی خوشش نمی آید و میرود سراغ استیو دیتکو.ایده رو به او داده و استیو هم بهش پر و بال میدهد.دیتکو علاوه بر کاستومِ عالی که برای این شخصیت طراحی کرد،ویژگی هایی مانند ملموس بودن و نوجوان بودن و خیلی چیز های دیگر را استیو دیتکو به کار اضافه کرد.البته برترین دشمنان اسپایدرمن نظیر داک آک را هم استیو دیتکو خلق کرده.آنطور که خودش گفته اصلا نمیخواسته که باهاش مصاحبه کنند و علاقه ای به محبوبیت نزد مردم نداشت.برای همین هست که متاسفانه مصاحبه ای ندارد و فقط جز چند تا عکس داغون چیزی ازش نمانده:(((
بر خلاف دیتکو استن لی انگار عشق شهرت بوده و مصاحبه های زیادی داشته برای همین هم هست که مردم اکثرا استن لی رو میشناسند تا دیتکو.اگه از این دو عزیز که جایگاه ویژه ای دارند بگذریم، میرسیم به طراحان و نویسنده های برتر دیگر.
جان رومیتا،جان رومیتا جونیور(پسر جان رومیتا!)،راجر استرن،تادمک فارلین،مارک بگلی،برایان مایکل بندیس،دن اسلات و.......همه و همه جزو برترین طراحان و نویسنده های کمیک های اسپایدرمن هستند.نیک اسپنسر هم که چند وقت پیش ران فوق العاده خودش را برای اسپایدرمن تمام کرد.خلاصه بخوام بگویم همیشه این برترین ها و کله گنده های مارول بودند که روی کمیک های اسپایدرمن کار میکردند و کار میکنند.
مایلز مورالز،اسپایدر گوئن،اسپایدرمن نوآر،اسپایدرمن ۲۰۹۹ و......
همه این اشخاصی که بالا نام بردم جزو برترین نسخه های فرعی از اسپایدرمن هستند.قبول دارم،شاید در نگاه اول خیلی مسخره به نظر بی آید که یک شخصیت این همه نسخه فرعی دارد اما باور کنید الان همه شخصیت های کمیک بوکی آرزو دارند که به اندازه اسپایدرمن نسخه های فرعی متعدد داشته باشند.در این زمینه هم اسپایدرمن از دیگر کاراکتر ها جلو میزند.این نسخه های فرعی شاید در اول برای هدف های تجاری خلق شده بودند اما به مرور زمان رشد کردن و جایگاه خودشان را در دنیای مارول تثبیت کردند.خیلی از آنها به موفقیت های باور نکردنی دست پیدا کردند.مایلز مورالز که برترین نسخه فرعی از اسپایدرمن هست را مثال میزنم.این شخصیت انیمیشن اختصاصی خودش را دارد که در سال ۲۰۱۸ اکران شد و همه جایزه ها را درو کرد.از اینها گذشته بازی اختصاصی خودش را هم دارد که توانسته به موفقیت های زیادی دست پیدا کند،در دنیای کمیک هم که خوش درخشیده است و کمیک هایش همچنان منتشر میشوند.گفته میشود که سونی برای زن های عنکبوتی(اسپایدر گوئن،جسیکا درو،دختر عنکبوتی)برنامه های زیادی دارد و قرار است که طی چند سال آینده این کاراکتر ها هم انیمیشن اختصاصی خودشان را داشته باشند.
و اما در نهایت میرسیم به خود"پیتر پارکر".در آن زمان که کمیک ها غیر قابل درک بودند،همه قهرمان ها از سیاره ای دیگر آمده و مولتی میلیاردری بودند که با استفاده از زره هایشان میجنگیدند این کاراکتر خلق شد و دنیای کامیک را زیر و رو کرد.یقینا که هیچ شخصیتی تا به الان در حد و اندازه پیتر نبوده که بتواند دنیای کامیک را قابل لمس تر،پاور پذیرتر و واقعی تر جلوه دهد.شما هیچوقت فردی را نمیبینید که بگوید من تونی استارک را از آیرون من بیشتر دوست دارم،یا بروس وین را بیشتر از بتمن.همه میمیرند برای اینکه بتمن را در لباس خودش در حال مبارزه با جوکر ببینند یا سوپرمنی که دارد در مبارزه با دومزدی خون به پا میکند.اما فرق اسپایدرمن(بهتر است بگوییم پیتر پارکر)با بقیه همینجا است که میبینیم مردم آن کسی که زیر ماسک قرار دارد را دوست دارند.اما چرا؟!جواب ساده است.چون مردم احساس میکنند که دارند خودشان را میبینند،چون احساس میکنند عین خود پیتر هستند و این است فرق بین پیتر با تمام کاراکتر های کمیک.یک نوجوان تو سری خور لاغر مردنی با درآمد کم،کیه که واقعا نتواند این را درک کند؟!طیف بیشتری از جامعه را آدمهای همین شکلی یا حداقل با وضعیتی بهتر تشکیل میدهند برای همین هم است که پیتر اینقدر از محبوبیت بالایی برخوردارد.وگرنه در دنیا شاید حدود دو درصد از مردم باشند که بتوانند میلیاردری مثل استارک را درک کنند.حالا فکر کنید یک همچین بچه ای ناگهانی قدرت های فوق بشری دریافت کند،واقعا چه حسی به آدم دست میدهد؟!دوست دارید بروید و از تمام کسانی که شما را اذیت کردند انتقام بگیرید،بروید و باهاش پول در بیارید تا کمبود تمام این مدتی که بدبخت بودید را جبران کنید.این دقیقا همان کاری است که پیتر انجام داد،دقیقا عین یک نوجوان جوگیر و تازه به دوران رسیده.ولی در عوض چه اتفاقی افتاد؟!پیتر بهای این کارش رو به شکلی سنگین پرداخت.دنیا عمو بن پیتر رو ازش نگرفت بلکه این خود پیتر بود که باعث این اتفاق شد.اورجین اسپایدرمن همینجا است که از بقیه ابرقهرمان ها جدا میشود.بروس وین در بچگی پدر و مادرش را از دست داد،اما آیا واقعا او تقصیر کار بود؟!آیا بروس قدرت این را داشت که جلوی آن سارق مسلح را بگیرد؟!قطعا خیر اما پیتر میتوانست.او توانایی اش رو داشت که جلوی سارق را بگیرد ولی این کار را نکرد،بعدش هم که نتیجه اش نمایان شد.آیا با وجود اون همه قدرت امکان نداشت پیتر تبدیل شود به یک خبیث که میخواهد از دنیا انتقامش را بگیرد؟!همچین امکانی وجود داشت اما پیتر راه درست را انتخاب کرد.معلوم نبود اگر در دنیای واقعی همچین قدرتی برسد به دست یک آدمیزاد باهاش چکار میکنه.آیا واقعا لیاقت این قدرت ها را خواهد داشت و از آنها در راه صحیح استفاده خواهد کرد؟!معلوم نیست اما این پیتر بود که به قدرت دست پیدا کرد و از آنها بطور صحیح استفاده کرد.فکر میکنید چرا اسپایدرمن دو سم ریمی یکی از بهترین آثار کمیک بوکی است؟!علاوه بر فایت های نفس گیر،ویلن عالی و چه و چه و چه، این فیلم تعادل بین زندگی یک ابرقهرمان و یک انسان عادی را به زیبایی هرچه تمام تر نشان میدهد.یعنی شما برای اولین بار در یک فیلم کمیک بوکی فرد زیر ماسک را بیشتر از قهرمان داستان میبینید.این نکته در هیچ فیلم کمیک بوکی دیده نمیشود و فقط در این فیلم و این کاراکتر است که مردم آرزو دارند پیتر پارکر را ببینند تا اسپایدرمن.و باز هم این شخصیت نزد مردم محبوب تر میشود وقتی میفهمیم که او هیچوقت این قدرت ها را نمیخواست و نمیخواهد.ما از زبون خود پیتر میشنویم که:《هیچوقت این قدرت هارو نخواستم.هیچ وقت نخواستم مردعنکبوتی باشم.همه اینا نتیجه یک گَزش اتفاقی بود!!》
و این یکی هم باز جزو تفاوت های اصلی اسپایدرمن با سایر قهرمان ها است.تونی استارکی که خودش خواست مردآهنی باشد،بروس وینی که میدانست کارش چقدر خطرناک است و حتی با اینکه کمرش شکست،جیسون تاد مرد و بارابارا فلج شد باز هم تصمیم گرفت به حرفه ابرقهرمانی ادامه دهد.اما پیتر چی،اون چرا با گفتن این حرف ها،کشته شدن عمو بن،مرگ گوئن استیسی،مرگ هری آزبورن،دزدیدن بچه اش و ده ها بلای بزرگ دیگر دارد به مبارزه ادامه میدهد؟!
شاید چون میداند که:
با قدرت زیاد،مسئولیت زیاد به همراه می آید.........
آخه فانوصا این شخصیت نیاز به معرفی داره
این مقاله برا یه سال پیشه شاید یه چیزی بهش اضافه کردن یا به علت فیلم مردعنکبوتی اونو اوردن بالا
انقدر تو کامنت ها نگین (به نظرتون دیر نیست؟)
به جای انرژی دادن به نویسنده میاین انرژی میگیرین؟؟
همین؟ این اطلاعات رو که تقریبا همه میدونن! یجورایی انگار متن ویکی پدیا رو درآورده بودید و اینجا گذاشته بودید. یکم اطلاعات بهتر مثل همون سوالی که دوستمون در رابطه با دستای چسبناکش پرسید میدادید بهتر بود. یا مثلا ابزار جانبیش. ولی به هرحال خسته نباسید.
فکر نمیکنید زیادی دیره برای این مقاله؟
به نظرت باید کی مینوشتنش ؟!?
آخه مگه مردعنکبوتی هم نیاز به معرفی داره؟!
کامل ترین و جامع ترین ابرقهرمانی که تا الان باهاش آشنا شدم همین اسپایدرمن بوده.دقیقا یادمه که چهار سالم بود و نشسته بودم پای تلویزیون.اون موقع تلویزیون فیلم مردعنکبوتی ۱ سم ریمی رو داشت نشون میداد.منم نشستم و نگاه کردم و اون موقع برام خیلی هیجان انگیز بود که یه آدم میتونه به در و دیوار بچسبه یا حتی از دستاش تار بیاد بیرون(اون زمان عقلم نمیرسید وب شوتر و این جور چیزا چین?).لباسش هم بدجوری چشمم رو گرفت اصلا جوری عاشقش شدم که نمیشد دقیقه ای اسمش رو نیارم.از جوراب تا لباس و شلوارم همه طرح مردعنکبوتی بودن.حتی پتویی که باهاش میخوابیدم یا فرش اتاقم یا کلاهی که میزاشتم سرم و.........
بزرگتر که شدم(حدودا۷_۸ساله)فهمیدم که اسپایدرمن بازی هم داره!اون موقع مثل(موجودی چهارپا که خودتون اسمش رو میدونید)ذوق کردم.اولین بازی که از اسپایدرمن انجام دادم بازی اسپایدرمن ۲ بود.یادمه اون زمان اصلا بلد نبودم بازی کنم برای همین هی اعصابم خورد میشد.به مرحله مبارزه با راینو که میرسیدم از ترسم هیچ وقت جلو نمیرفتم?
بزرگتر که شدم فهمیدم که میتونم سی دی بازی یا انیمیشن و فیلمش رو بخرم و دیگه فکر کنم خودتون بتونید بقیش رو حدس بزنید.از هر لحظه ای که توی بازار بودم استفاده میکردم تا بتونم برم یه سی دی انیمیشن ازش بخرم.تا اینکه بزرگ و بزرگتر شدم و فهمیدم که اسپایدرمن یه شخصیت کمیک بوکیه!
یعنی اون موقع بود که فهمیدم این شخصیت مال دنیای مارول هست و ........
به واسطه سایت های مختلف ایرانی و خارجی خیلیییییی بیشتر باهاش و آشنا شدم.نه تنها خود اسپایدرمن بلکه دشمن هاش و داستان هاش و شخصیت های مکمل کمیک هاش و.........
بعد از اون شروع کردم به خوندن کمیک هاش و دیدن فیلم هاش به ترتیب و کلی کار دیگه.اون زمان که داستان هاش رو میخوندم واقعا شیفته شخصیت پردازی منحصر به فردش شدم،شیفته اون ملموس بودن و واقعی بودنش.اون موقع بود که تازه فهمیده بودم رمز محبوبیت این شخصیت پیتر پارکره نه اسپایدرمن!
اون کسی که زیر ماسک قرار داشت کل ماجرا بود و همه شیفته اون شده بودن تا مردعنکبوتی
واقعا چند تا ابرقهرمان این شکلی هستن؟!
شما دیدین که از استیو راجرز صحبت بشه؟!یا از بروس بنر یا کلارک کنت و......
داستان هایی داشت که در سطح فوق العاده بالایی شناخته میشدند.کیه که داستان مرگ گوئن استیسی رو نشناسه؟!!
همه میشناسن،همه!
کسی که دیسی فنه،مارول فنه یا حتی کسی که از مردعنکبوتی متنفره هم داستان های بی نهایت محبوب اسپایدرمن رو میشناسه.
.
واقعا نمیتونم توصیفی برای این شخصیت پیدا کنم.با اراده،زیبا،قدرتمند،ملموس،مسئولیت پذیر،خارق العاده،شگفت انگیز و.....
دوستت داشتم،دوستت دارم و دوستت خواهم داشت همسایه دوست داشتنی من.........!
خسته نباشی دلاور ! من جای تو بودم بعد نوشتن این متن یه یک هفته ای به انگشتام مرخصی میدادم ??
یا علی ، کتاب نوشتی داداش، یکم استراحت کن?
ولی واقعا توصیف دقیقی بود?
تازه باید بیشتر از اینا بنویسم:)))
ماشالله
از مقاله بیشتر متن نوشتی
انتظار نداری که بشیننم اینو بخونم اندازه ی 1/6 جزوه ی فیزیکمه
درکت میکنم:(
همون فیزیک رو بخونی بهتره
با اینکه مرد عنک-بوتی رو میشناسم ولی چندین ساله یه موضوعی رو نفهم-یدم !
اقا مگه دستای این بشر چسپ-بانک نیست ؟ خب ، حالا چجوری وقتی لباس-ش رو میپوشه بازم میتونه به درو دیوار بچ-سبه ؟! {{ به فیلما هایی که تام هاا-لند بازی کرده کاری ندارم چون برای اوون دلیلی خوبی هست اونم تونی استارکه }}
??
ببین جوابش اینه که اون هر موقع اراده کنه میتونی تار پرت کنه و یا دستاش چسب ناک شه مثه موقعی که می خوای بپری ?
شاید به کف دستش تار چسبیده?
لباسش یه الیاف مخصوص داره
ندیدم بهش جایی اشاره بشه !?♂️
ببین اون مثالی که دوستمون زد(آهن ربا و پارچه)دقیقا همین رو داره میگه
لباسش هم الیاف خاصی نداره یا جادویی نیست
البته بعضی مواقع شده که دشمن هاش بتونن از لباسش تقلید کنن(با روشی که فقط با لباس بتونن به در دیوار بچسبن)
چقدر از این تام هلند تیتیش مامایی بدم میاد
دک-تر این مقاله درمورد مردعن-کبوتیه نه تام هالند
جدیدا مقاله های کمیکی و ابرقهرمانیتون کم شده?
عالی عاشق این مقاله هام بیشتر بنویسید ممنونم
من خودم ددپول رو ترجیح میدم چون مثل بتمن و اسپایدر من نیست که لقمه رو دور دهنش بچرخونه،با یه گلوله قضیه رو از ریشه حل میکنه.
این عیب نیست برعکس فضلیت هست که به آدما فرصت بدی
جدا از این کارش تیپ شخصیتی خیلی باحالی داره?
دا کامنت مال یک سال پیشه ها...
از این دید بهش نگاه نکردم?
دا کامنت مال یک سال پیشه ها...
میدونم ، دیدم
اسپایدر من و بن تن دو تا از شخصیت های قهرمانی که دوستشون دارم.
مقاله خوبی بود مرسی.
یه نکته ی جالب اینه که صداگذار پیتر پارکر در spiderman2018 همون صداگذار بن تن هم بوده.
اسپایدرمن یکی از ملموس ترین و قابل همذات پنداری ترین شخصیت های کمیک بوکیه، مشکلاتی که توی زندگیش داشته مثل مشکلات مالی، عاطفی و بلایایی که سر خودش و عزیزان و اطرافیانش اومده ولی باعث نشده که خودشو ببازه و کنار بکشه و با اراده هرچه تمام تر در مقابل مشکلات ایستاده. واقعا شخصیت پردازی خارق العاده ای از استن لی و استیو دیتکو هست اسپایدرمن. لباسش هم که از نمادین ترین لباس های کمیک وبکه با رنگ آب و قرمز.
ممنونم بابت این مقاله و خسته نباشید.
معروف ترین کاراکتر های خلق شده توسط بشر اسپایدرمن و بتمن هستن