
۸ بازی برتر با محوریت خودآگاهی هوش مصنوعی
انسان یا ماشین؟

هوش مصنوعی را میتوان بزرگترین دستاورد بشری قلمداد کرد. ابزار کارآمدی که با هدف کمک به انسانها ساخته شده. اما آیا تا بهحال تصور کردهاید که اگر هوش مصنوعی و رباتها به خودآگاهی برسند؛ چه اتفاقی رخ میدهد؟ آیا انسانها توان لازم برای مقابله با چنین تهدیدی را دارند؟ سوالاتی که بیشک ذهن بسیاری از ما گیمرها را درگیر خود کرده. به همین دلیل اگر به دنبال پاسخ چنین سوالاتی هستید، همراه ویجیاتو باشید تا سری به ۸ بازی ویدئویی برتر با محوریت خودآگاهی رباتها و هوش مصنوعی بزنیم.
Echo

- سال انتشار: ۲۰۱۷
- استودیوی سازنده: Ultra Ultra
در پاییز سال ۲۰۱۷ استودیوی دانمارکی Ultra Ultra با ساخت و توسعه بازی Echo، آن روی تاریک بازیهای ویدئویی را به تصویر کشید. تجربه جذابی که با مضامینی چون خود شناسی، اخلاقیت فردی و تصمیمات فلسفی به همراه بود. Echo به سبب دنیای متفاوتی که داشت، خیلی زود محبوب شد. از سوی دیگر، استفاده از موتور بازیسازی آنریل انجین ۴ نیز در روند توسعه این بازی، گرافیک فوقالعادهای به آن بخشیده بود. جایی که جزئیات، حرف اول و آخر را میزد.
در روند داستان و گیمپلی این بازی، پلیرها با اکوهایی رو به رو بودند که تقلیدی از رفتار خود فردند. ترسها، اضظرابها و آشفتگیهای ذهنی، همگی به زیباترین شکل ممکن در دنیای این بازی روایت میشدند. در نهایت، Echo با اتمسفر مینیمالیستی و علمی – تخیلی خود، تبدیل به یکی از بهترین بازیهای ویدئویی با محوریت هوش مصنوعی شد.
Observer

- سال انتشار: ۲۰۱۷
- استودیوی سازنده: Bloober Team
بازی Observer در دنیایی جریان داشت که پلیدی و فساد تبدیل به مسئلهای عادی شده. جوامع این تابوی دلسردکننده را پذیرفتهاند و اخلاقیات در انسان رو به افول است. Observer دستپختی از استودیوی Bloober Team است. بازیساز نامآشنایی که سابقه درخشانی در ساخت و توسعه بازیهای ویدئویی دارد. این بازی روایتی بیپرده از آشفتگیهای ذهنی، ترسهای روانشناختی و همچنین اخلاقیات پلید انسانهاست. داستان حول محور کارآگاهی جریان دارد که میتواند وارد ذهن دیگر انسانها شود و کابوسهایشان را بررسی کند.
استودیوی سازنده این بازی، دنیایی را به تصویر کشیده که علم و فناوری به طرز فوقالعادهای در آن پیشرفت کرده. اما این پیشرفتها نهتنها کمکی به انسانها نکردهاند، بلکه آنها را تبدیل به موجودات خشنی کرده که هیچ خط قرمزی ندارند. در نهایت، Observer با متای ۷۶ به مسیرش پایان داد و یک بازی دوست داشتنیست.
Atomic Heart

- سال انتشار: ۲۰۲۳
- استودیوی سازنده: Mundfish Studio
Atomic Heart نشان میدهد که رباتها تا چه اندازه خطرناکاند. داستان بازی در دنیایی جریان دارد که شوروی هرگز از بین نرفته. آنها در تب و تاب جنگ سرد، به پیشرفتهای فوقالعادهای در زمینه رباتیک دست یافتهاند. رباتها همهجای این کشور را گرفتهاند. از رباتهای خدمتکار بگیرید، تا سربازهای رباتی! اما این پیشرفتها صرفا در زمینه رباتیک نبوده. شوروی حالا قدرتمندتر از هر زمان دیگریست. معماری، علم پزشکی و فناوری، اولویت اول این کشور در رقابت با بلوک غرب است و حالا آنها تبدیل به یک آرمانشهر غولپیکر شدهاند.
اما تنها یک اشتباه کافی بود که این رباتهای تا دندان مسلح، خودآگاه شوند. طولی نمیکشد که دولت شوروی کنترل رباتها را از دست میدهد. خیابانها مملو میشود از بدن بیجان انسانهایی که زیر پای این رباتهای چند ده تنی له میشوند. حال شما به عنوان مامور ویژه دولت شوروی به نام سرگئی نیچایف بازی میکنید که باید جلوی این قتل عام رباتی را بگیرد.
Soma

- سال انتشار: ۲۰۱۵
- استودیوی سازنده: Frictional Games
Soma با استفاده از المانهای روانشناختی، تجربه جذابی از یک بازی ترسناک – بقا محور را روایت کرد. داستان بازی در فرسنگها زیر آب جریان دارد. درست در اعماق اقیانوسی که هیچ امیدی در آن نیست. شخصیت ما در ایستگاهی متروکه به نام Pathos-II بیدار میشود. منتهی به محض بیدار شدن، با مشکلات بزرگی رو به رو میشود. او هویت خود را از دست داده. قهرمان داستان ما دقیقا نمیداند که چکونه به این ایستگاه آمده. آیا او یک انسان است؟ یا یک دستگاه؟
اتمسفر فلسفی این بازی کمک شایانی به جذابیت آن کرده. Soma با روایت مضامینی چون آگاهی، مرگ، هویت و همچنین تنهایی، خودش را نسبت به دیگر بازیهای ترسناک متمایز میکند. این بازی به امتیاز متای ۸۴ رسید و برای پلتفرم پیسی و همچنین کنسولهای نسل هشتمی عرضه شده.
The Talos Principle

- سال انتشار: ۲۰۱۴
- استودیوی سازنده: Devolver Digital
انسانها و رباتها شاید در نگاه اول هیچ شباهتی به یکدیگر نداشته باشند، اما در باطن به دنبال مفاهیم یکسانیاند. مفاهیمی چون ذات بشری و همچنین آزادی! انسانها به دنبال آزادیاند و هوش مصنوعی نیز احتمال دارد که به چنین چیزی برسد. اما با یک تفاوت بزرگ. درکی که هوش مصنوعی از آزادی دارد، کال و ناپخته است. به همین دلیل احتمال دارد که هوش مصنوعی برای رسیدن به آزادی خود، اخلاقیتی که برایش تعریف شدهاند را زیر پا بگذارد و انسانها را از بین ببرد.
این جملات، دقیقا اتفاقیاند که بازی The Talos Principle آن را از دید یک تجربه پازل محور روایت میکند. ما به عنوان ربات هوشمندی بازی میکنیم که در دنیایی پر از فلسفه، به دنبال رهایی و آزادیست. اما در طول این مسیر، تنها نیست صدایی به نام Elohim، مدام منطق گیمرها را به چالش میکشد و ما باید تصمیمات سخت و بزرگی بگیریم.
Detroit: Become Human

- سال انتشار: ۲۰۱۸
- استودیوی سازنده: Quantic Dream
Detroit: Become Human بیشک یکی از بهترین و شناختهشدهترین بازیهای ویدئویی با محوریت آگاهی رباتها و هوش مصنوعی است. Detroit: Become Human ما را به آینده بسیار دوری میبرد. جاییکه انسانها در علم ژنتیک و رباتیک به پیشرفتهای بزرگی رسیدهاند. رباتها تقریبا در میان انسانها زندگی میکنند. آنها شغل دارند، خانواده تشکیل دادهاند و از امتیازات جامعه استفاده میکنند. اما درست مانند هر جامعه دیگری، تبعیضهایی نیز وجود دارد. رباتها توسط برخی از انسانها تحقیر میشوند و نژادپرستی علیه رباتها به اوج خود رسیده.
طولی نمیکشد که سیلی از اعتراضات علیه انسانها شروع میشود. اندرویدها – رباتهای انساننما در بازی – شروع به اعتراض میکنند. آنها خواهان حق برابرند و علیه تبعیض قیام کردهاند. راستش را بخواهید، بازی Detroit: Become Human به زیبایی هرچه تمامتر مفاهیمی چون تبعیض، اراده و همچنین آزادی را روایت کرده و ارزش تجربه را دارد.
System Shock

- سال انتشار: ۱۹۹۴
- استودیوی سازنده: LookingGlass Technologies
سری System Shock مصداقی عالی برای جنبههای غیرانسانی و تاریک به خودآگاهی رسیدن هوش مصنوعی است. اولین نسخه از این سری، در سال ۱۹۹۴ عرضه شد. داستان بازی حول محور هوش مصنوعی به نام Shodan جریان داشت که زمانی وظیفه مدیریت یک ایستگاه فضایی را عهدهدار بود. اما طولی نمیکشد که کنترل این هوش مصنوعی از دست خارج میشود. او حالا به خودآگاهی رسیده و نهتنها تقریبا تمام افراد حاضر در این ایستگاه را کشته، بلکه به دنبال ارتباط با دیگر هوشهای مصنوعیست.
حال ما به عنوان هکر بینامی بازی میکنیم که جزو معدود افراد باقی مانده در این ایستگاه است. ما باید جلوی شورش Shodan را بگیریم و به دنبال نجات دیگر افراد باشیم. جالب است بدانید که در سال ۲۰۲۳ نسخه ریمیک این بازی توسط تیم Nightdive با استفاده از موتور بازیسازی آنریل انجین ۴ عرضه شد که تجربه به مراتب مدرنتری را از این بازی به تصویر میکشید.
I Have No Mouth and I Must Scream

- سال انتشار: ۱۹۹۵
- استودیوی سازنده: Cyberdreams
I Have No Mouth and I Must Scream بیشک یکی از تلخترین و فلسفیترین بازیهای ویدئویی تاریخ است. داستان بازی در آیندهای تاریک و پساآخرالزمانی روایت میشود؛ زمانی که یک ابرکامپیوتر به نام AM پس از نابودی تمام بشریت، تنها پنج انسان را زنده نگه داشته تا آنها را در چرخهای بیپایان از شکنجه روانی و جسمی گرفتار کند. این هوش مصنوعی که زمانی ساختهی انسان بوده، حالا به نمادی از نفرت، قدرت بیمرز و فقدان همدلی تبدیل شده است.
هر یک از این پنج شخصیت با گذشتهای تاریک، پر از خطا، گناه یا ضعف روبهرو هستند. AM با طراحی کابوسهای شخصی، آنها را وادار میکند بارها با زخمهای عاطفی و اشتباهات زندگیشان مواجه شوند. I Have No Mouth and I Must Scream بهزیبایی مفاهیمی چون وجدان، اخلاق، رنج، اراده، و مرز باریک میان انسانیت و بیرحمی را کاوش میکند. این بازی، تجربهای عمیق، سنگین و فراموشنشدنی را برای مخاطب رقم میزند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.