ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

معرفی فیلم GoldenEye
مقالات فیلم سینمایی

چگونه فیلم GoldenEye فرنچایز جیمز باند را نجات داد؟

در زمانی که تصور می‌شد فرنچایز جیمز باند دیگر آن اهمیت سابق را ندارد

آرش بوالحسنی
نوشته شده توسط آرش بوالحسنی تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۴۰۴ | ۲۰:۰۰

تعدادی اندکی از فیلمسازان معاصر پیدا می‌شوند که بتوانند ادعا کنند بخشی از تاریخ سینما را رقم زده‌اند، اما مارتین کمپبل بی‌تردید یکی از آنهاست؛ او حتی میتواند بگوید این کار را دو بار انجام داده است. این کارگردان زاده نیوزیلند و شناخته‌شده در سینمای اکشن، تنها کسی است که هدایت نخستین حضور دو بازیگر متفاوت را در نقش جیمز باند بر عهده داشته است. سال ۲۰۰۴ بود که تهیه‌کنندگان باتجربه، باربارا بروکولی و مایکل دبلیو. ویلسن، کمپبل را برای آغاز دوره حضور دنیل کریگ در نقش جیمز باند انتخاب کردند؛ نتیجه این همکاری، فیلم سال ۲۰۰۶ Casino Royale بود. کمپبل این موفقیت را نه سال پس از آن به دست آورد که فرنچایز نیمه‌خاموش باند را با نخستین فیلم ۰۰۷ پیرس برازنان، یعنی فیلم GoldenEye در سال ۱۹۹۵، جان تازه‌ای بخشید.

فیلم GoldenEye که در ۱۷ نوامبر ۱۹۹۵ اکران شد، پیرس برازنان را در نقش مامور خوش‌سیما و خونسرد MI6 نشان میداد که می‌کوشید جلوی همکار و دوست سابقش، ۰۰۶ با بازی شان بین، را بگیرد؛ کسی که قصد داشت با استفاده از توانایی‌های قدرتمند یک ماهواره روسی، جهان را به عصر حجر برگرداند. پیش از GoldenEye، برازنان در سال ۱۹۸۷ قراردادی مشهور برای بازی در نقش باند در فیلم The Living Daylights امضا کرده بود، اما در آخرین لحظه قراردادش برای سریال امریکایی رمینگتون استیل تمدید شد و نقش پرطرفدار جیمز باند به تیموتی دالتون رسید.

GoldenEye در شکل‌گیری Casino Royale نقش مهمی داشت، زیرا نگاه بدون زحمت و در عین حال پرانرژی مارتین کمپبل را به خلق صحنه‌های اکشنِ عظیم و مخاطب‌پسند تثبیت کرد؛ صحنه‌هایی که با تصاویر خشن و پویای او جان میگرفتند. این سبک تصویری پرتحرک و ویژه، در آن زمان در مجموعه باند کم‌سابقه بود. کمپبل و گروهش، از جمله فیلمبردار باسابقه فیل مه‌یو، اکشن را از دریچه شخصیت تعریف کردند؛ طوری که هر پیروزی یا ضربه‌ای که باند دریافت میکند، برای تماشاگر هم ملموس است.

نقد فیلم GoldenEye

با این حال در آن مقطع هیچ تضمینی وجود نداشت که نگاه تازه کمپبل و همکارانش به اولین فیلم باند در دهه نود، قرار است ۳۰ سال بعد تحسین شود؛ چه برسد به اینکه از همان روز نخست اکران موفق شود.

کمپبل در گفت‌وگو با هالیوود ریپورتر به مناسبت سی‌سالگی GoldenEye گفت: «تردیدهایی وجود داشت که آیا باند هنوز جواب می‌دهد یا نه. استودیو خیلی روی بودجه حساس بود. مدام می‌پرسیدند: اصلا کسی می‌خواهد آن را ببیند؟ آیا باند هنوز اهمیتی دارد؟»

پاسخ، یک «بله» قاطع بود. فیلم کمپبل در فهرست ده فیلم پرفروش سال ۱۹۹۵ در امریکا قرار گرفت و بنا بر گفته خود کمپبل، با بودجه ۵۸ میلیون دلار، ۳۵۶.۴ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد.

اما راه رسیدن به این موفقیت دشوار بود؛ زیرا دعوای حقوقی طولانی بین استودیو MGM و سهامداران دیگر باعث شد شکافی شش‌ساله میان فیلم‌های باند ایجاد شود. فیلم دوم و آخر تیموتی دالتون در نقش مامور ملکه، یعنی License to Kill محصول ۱۹۸۹، آن سال در گیشه تابستانی شکست خورد. منتقدان و تماشاگران با نسخه تاریک‌تر و واقع‌گرایانه‌تر فیلم کنار نیامدند؛ نگاهی که بعدها، به شکلی تناقض‌آمیز، در Casino Royale همان‌ها خواستارش شدند.

این دعوای طولانی و ناکامی License to Kill در گیشه به گفته کمپبل زمینه یک «اصلاح مسیر» را برای مجموعه فراهم کرد؛ اصلاحی که از لحظه ورود او آغاز شد. یکی از نخستین گفت‌وگوهای خلاقانه کمپبل هم موضوعی تعیین‌کننده بود: چه کسی قرار است جیمز باند را بازی کند؟

کمپبل می‌گوید: «باید پیرس میبود.» پدر باربارا و مایکل، آلبرت بروکلیِ فقید، حرف آخر را درباره انتخاب بازیگر تازه نقش اصلی می‌زد؛ چون خانواده بروکلی ظاهرا مایل بودند تیموتی دالتون برگردد. اما در جلسه با MGM، این کابی بود که تصمیم گرفت پیِرس برازنان را انتخاب کند. با قطعی شدن حضور برازنان و این که قرار است دوباره والتر پی‌پی‌کی را از رو شانه ببندد، کمپبل و تهیه‌کنندگانش سراغ فیلمنامه رفتند. در مجموع چهار نویسنده روی فیلم کار کردند.

کمپبل می‌گوید: «اولین نسخه‌ای که دیدم از مایکل فرانس بود. متن خیلی سنگینی داشت. مایکل از آن نویسنده‌هایی است که تک‌تک ضرباهنگ‌های اکشن را می‌نویسد، حتی کلوزآپ ماشه. در کارش هم واقعا خوب است. اما با کل نسخه اول مشکل داشتم.»

بعد از آن که جفری کین برای بازنویسی آمد و پیش‌درآمدی نوشت که در آن گذشته مشترک باند و 006 روایت میشد، فیلمنامه هنوز به پرداخت بیشتری نیاز داشت. همین شد که فیلم‌سازان از یک گزینه غیرمنتظره کمک گرفتند.

بهترین فیلم جیمز باند

کمپبل یادآوری میکند: «نویسنده فیلم Working Girl برای مایک نیکولز، یعنی کوین وید، را آوردیم. او آمد و واقعا ستون فقرات فیلمنامه را دوباره شکل داد. ساختار را سامان داد و چند صحنه خیلی خوب هم اضافه کرد. فقط یک ماه قرارداد داشت، فکر میکنم چون بیشتر از آن توانش را نداشتیم و در همان مدت هم کار درخشانی انجام داد. نامش در تیتراژ نیامد، اما خودش از اول میدانست و پذیرفته بود.»

اما فیلمنامه همچنان احتیاج به کار داشت. زمان کم بود و گروه تولید دنبال نویسنده‌ای می‌گشت که نه فقط «درخشش باندی و حس شوخ‌طبعی» مورد نظر کمپبل را به متن تزریق کند، بلکه روایت را هم به شکل آماده برای فیلمبرداری درآورد. به گفته کامبل، این باربارا بروکلی بود که پیشنهاد داد «تعمیرکار» فیلم را بیاورند: نویسنده، طنزنویس و رمان‌نویس، بروس فایرستین.

«مدت زیادی پیش‌تولید را با بروس کار کردم، روی فیلمنامه. فیلم در همان دوران بود که واقعا جان گرفت. صحنه بزرگ M هم کار او بود.»

صحنه‌ای که کمپبل به آن اشاره میکند اولین گفت‌وگوی خصوصی باند با رئیس جدیدش است؛ نقشی که جودی دنچ ایفا میکند. با توجه به این که کمپبل از همان ابتدا می‌خواست برای اولین بار در تاریخ مجموعه، نقش M را یک زن بازی کند (با الهام از انتصاب استلا ریمینگتون به ریاست MI5 در 1992)، احساس میکرد فیلم گلدن آی به صحنه‌ای نیاز دارد که در آن 007 با توجه به شهرتش به عنوان یک «دایناسور زن‌ستیز» رودرروی مورد خطاب قرار بگیرد.

کمپبل میگوید: «بروس به دلایل مختلف نسخه‌های زیادی از آن صحنه نوشت. اما آن چیزی که فیلمبرداری کردیم همان نسخه اول بود و بهترین نسخه.»

اما آنچه فیلمبرداری نشد، صحنه‌ای بود که سال‌ها شایعه شده بود به خاطر بودجه حذف شده: صحنه‌ای مفصل که سلاح‌ها و ابزارهای ماشین جدید باند را نمایش میداد. با وجود این که کیو (دزموند لولین فقید) ماشین و زرادخانه‌اش را به باند و تماشاگر معرفی میکند (مثلا موشک‌های پشت چراغ جلو)، کمپبل با قطعیت میگوید هیچ برنامه‌ای برای یک صحنه اکشن انفجاری با آن ماشین وجود نداشته است.

البته کمترین نگرانی مارتین کمپبل در آن روزها پیدا کردن جایی برای خودروی اسپرت نو جیمز باند بود. در حالی که کمپبل با سرعت به آغاز فیلمبرداری اصلی نزدیک می‌شد، فیلم GoldenEye هنوز یکی از نقش‌های کلیدی خود را انتخاب نکرده بود: ناتالیا سیمونوا، برنامه‌نویس روس متخصص کامپیوتر و ماهواره، با بازی ایزابل اسکورپکو. زنی که قرار بود همراه باند راهی سفری جهانی شود تا نقشه 006 را نقش بر آب کند.

کمپل توضیح می‌دهد: «ما بازیگران زیادی را کنار پیرس آزمودیم، اما هیچ ارتباطی شکل نمی‌گرفت. احساس نمی‌کردیم زن مناسبی برای نقش پیدا کرده‌ایم. دبی مک‌ویلیامز، مدیر انتخاب بازیگر فوق‌العاده ما، همیشه سراسر دنیا را برای کشف استعدادهای در حال ظهور زیر نظر داشت؛ اینکه کدام بازیگران ارزش توجه دارند. با او صحبت کردم و پرسیدم: آیا کشور اروپایی‌ای مانده که هنوز سر نزده باشی؟ گفت: یکی، سوئد. همان شب سوار هواپیما شد و به سمت سوئد پرواز کرد. فکر می‌کنم حدود شش روز تا شروع فیلمبرداری مانده بود.»

مک‌ویلیامز خیلی زود پس از فرود در سوئد و آغاز کار، نگرانی‌های کمپبل را با یک تماس تلفنی برطرف کرد.

کمپل می‌گوید: «تماس گرفت و گفت: دختره را پیدا کردم. او ایزابل بود؛ فکر می‌کنم آن زمان یک خواننده پاپ هم بود. کمی بازیگری کرده بود اما یکی دو نقش در اروپا داشت. چندین صفحه طلایی هم داشت. همان روز ایزابل را به انگلستان پرواز دادیم. با او روخوانی کردم و بعد از سی ثانیه گفتم: نقش مال توست. واقعا هم عالی از پسش برآمد.»

بازیگران فیلم جیمز باند

مرحله بعد در فهرست کارهای کمپبل: ساختن یک صحنه نبرد تماشایی برای باند تازه‌واردش.

به گفته او، آخرین بار که 007 یک مبارزه واقعا به‌یادماندنی و پرتنش داشت، به سال ۱۹۶۳ و From Russia With Love برمی‌گشت؛ زمانی که شان کانری با قاتل KGB، رد گرانت با بازی رابرت شاو، مبارزه می‌کرد. کمپبل با الهام از همان صحنه نمادین، تصمیم گرفت نبرد باند و 006 درون اتاقکی فلزی و کوچک شکل بگیرد؛ اتاقکی مخفی در دل آرایه عظیم آنتن‌های تبهکاران در کوبا. خیلی زود گروه بدلکاری تمرین‌های پیرس برازنان و شان بین را برای یکی از لحظه‌های ماندگار تاریخ سینما آغاز کرد.

کمپل به یاد می‌آورد: «تمام آن صحنه را خود بازیگران انجام دادند. فقط در یک برداشت که باند روی میز فلزی سر می‌خورد و سقوط می‌کند، از بدل استفاده کردیم.»

آن صحنه مبارزه، همان‌قدر که در سال ۱۹۹۵ برای تماشاگران چشمگیر بود، برای کارگردانش در پشت صحنه حیرت‌انگیزتر جلوه می‌کرد.

«میخواستیم آن صحنه را تا حد ممکن خشن و نفسگیر بسازیم؛ تماشای نبرد این دو نفر که هر دو مهارت بالایی دارند و مرگبارند، باید سخت باشد. پیرس و شان برای آن مبارزه با گروه بدلکاری بسیار کار کردند. خودشان خواستند که صحنه را شخصا اجرا کنند و همین کار را هم کردند؛ اقدامی غیرمعمول، به خصوص وقتی در فضایی تنگ و محدود فیلمبرداری می‌کنید. در چنین شرایطی عملا بدلکاری بسیار دشوار است. به ویژه با طراحی آن سکانس که باعث می‌شد بخش زیادی از چهره بازیگران مشخص باشد. با این حال، خوش‌شانس بودم که چنین بازیگرانی داشتم و اینکه باند مقابل کسی از گذشته‌اش قرار میگرفت؛ یک همتای واقعی، یک دوست. همین مسئله تنش صحنه را بالا می‌برد.»

کمپبل خودش را نه فقط از بابت کارگردانی دو فیلم مهم و محبوب در طولانی‌ترین فرنچایز تاریخ هالیوود خوش‌شانس می‌داند، بلکه از این نظر هم که این فرصت را در کنار بروکلی و ویلسون تجربه کرده است. فیلم GoldenEye برای کمپبل و تهیه‌کنندگان تجربه‌ای مهم بود؛ به‌خصوص که این قسمت، عملا آغاز دوره‌ای بود که در آن، این دو نفر جای کبی را در مدیریت مجموعه می‌گرفتند. در سال ۲۰۲۵، این دو تهیه‌کننده باسابقه از فرنچایز کنار رفتند و اکنون مجموعه برای آمازون/ام‌جی‌ام زیر نظر ایمی پاسکال و دیوید هیمن اداره می‌شود و دنی ویلنوو کارگردانی Bond 26 را بر عهده دارد.

فیلم گلدن آی

کمبپل میگوید: «باربارا و مایکل چه در GoldenEye و چه در Casino Royale واقعا عالی بودند. چون اجازه می‌دادند فیلم را خودت بسازی. تقریبا هیچ دخالتی نمی‌کردند. البته در فرایند نگارش فیلمنامه بسیار درگیر بودند، اما هنگام ساخت، اختیار را به دستت می‌دادند و آزادی فوق‌العادهای داشتی.»

این آزادی خلاقانه تا مرحله اکران در سینماها هم ادامه پیدا کرد.

کمپبل تأکید میکند: «صادقانه می‌توانم بگویم که در هر دو فیلم من، نسخه‌ای که تماشا کردید عملا همان نسخه خودم بود. هیچ فشاری از طرف آنها برای تغییر تدوین وجود نداشت. در واقع، آنها کنترل استودیو را هم در دست داشتند؛ درباره یادداشت‌های رایج استودیویی، خودشان تصمیم می‌گرفتند کدام را اجرا کنند و کدام را به حال خودش بگذارند. واقعا تهیه‌کنندگان فوق‌العاده‌ای بودند، واقعا همینطور بود.»

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی

مطالب مرتبط از نگاه دیجیاتو
۲۶ آبان ۱۴۰۴
۲۶ آبان ۱۴۰۴
۲۶ آبان ۱۴۰۴
۲۶ آبان ۱۴۰۴