دنیای واقعی مسخره‌تر از آن است که GTA 6 آن را به سخره بگیرد

GTA V سال ۲۰۱۳ برای کنسول‌های نسل پیش منتشر شد، تقریبا سه سال بعد از آن که مارک زاکربرگ به قدرتی دست‌نیافتنی رسیده بود و سه سال قبل‌تر از آن که او و شبکه اجتماعی معروفش یعنی فیسبوک با اخبار غلط نقش مهمی در انتخابات رییس جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ ایفا کنند. در GTA V، فیسبوک با نام غیرواقعی Lifeinvader (متجاوز زندگی) شناخته می‌شود، یک شبکه اجتماعی که کاربرانش می‌توانند پست‌های دیگران را به جای لایک کردن، استاک (Stalk) کنند. این شوخی حالا به نظر بسیار قدیمی و عادی می‌آید اما آن زمان کمی زیاده‌روی بود که بخواهیم به چنین مواردی اشاره کنیم.

اما امروز برایمان مثل روز روشن است. ما می‌دانیم که کمپانی‌های حوزه تکنولوژی اطلاعات شخصی ما را به عنوان محصولی برای فروش می‌بینند و شبکه‌‌های اجتماعی می‌توانند سلامت ذهنمان را به خطر بیاندازند. دیگر این زندگی عادی و روزمره ما در سال ۲۰۲۰ است تازه اگر بخواهیم اتفاقاتی چون اختلال اضطراب پس از حادثه (PTSD) ناظرین محتواهای شبکه‌های اجتماعی را نادیده بگیریم که از دیدن پست‌ها و تصاویر وحشتناکی که روزانه ارسال می‌شود، شکل می‌گیرد.

دکمه‌ای به نام «استاک» حالا خیلی کمتر از آن چیزی است که این روزها شبکه‌های اجتماعی واقعا روی ما تاثیر می‌گذارند و این تقریبا برای همه چیزی که در این ۷ سال بعد از عرضه GTA V اتفاق افتاده، صدق می‌کند. پس راکستار برای ساخت نسخه بعدی‌اش چه غلطی می‌تواند بکند؟ GTA 6 چطور می‌خواهد دنیایی را به سخره بگیرد که خودش به اندازه کافی دیوانه شده است.

راکستار تا به امروز به صورت رسمی اعلام نکرده که در حال ساخت نسخه بعدی سری Grand Theft Auto است اما می‌دانیم که در نهایت نسخه بعدی از راه می‌رسد. نمی‌دانیم که داستان این بازی در چه زمان یا مکانی روایت می‌شود سخت است که تصور کنیم موفقیت تاریخی GTA V و به خصوص دستگاه پول‌سازش یعنی بخش آنلاینش روی نسخه بعدی تاثیر نگذارد. اگر GTA 6 بخواهد در زمان حال بماند و هجویه‌ای از دنیای واقعی این روزها بسازد، باید به اندازه سری Saints Row دیوانه‌وار شود تا بتواند دنیای واقعی را پشت سر خود بگذارد.

تا ۵ سال پیش، اینکه یک سیاستمدار بخواهد پول کمپین تبلیغاتی‌اش را صرف بازی‌های ویدیویی کند، مثل یک کاراکتر فرعی احمقانه در سری GTA می‌ماند که احتمالا به شما ماموریتی می‌داد تا کودکی را که با او در بازی آنلاین بحث و جدل داشته، اذیت کنید. اما حالا یک عضو کنگره کالیفرنیا همین کار را انجام داده است.

بیشتر بخوانید:

• ۴ دلیل که چرا GTA و Red Dead Redemption دنیایی مشترک دارند
• صداپیشه سالید اسنیک فضای کلی بازی GTA 6 را لو داد؟
• راهنمای تمام کدهای تقلب GTA V

راکستار از زمان عرضه GTA 3 تا به امروز تعداد ایستگاه‌های رادیویی را که برنامه‌های تلفنی دارند، در بازی‌هایش بیشتر کرده اما گوش دادن به رادیو Blain County بازی تصویر بیش از حد واقعی و درستی از دنیا و آمریکای امروزی رسم می‌کند.

«منم از این مسخره بازی‌های بیمه درمانی خسته شدم. یه دکتر لیبرال می‌خواد به من بگه که دیابت دارم؟ چرت میگه دروغ‌گو لعنتی.» این جملات را یکی از شنونده‌های برنامه رادیویی Truth Seeker در تماس تلفنی‌اش می‌گوید. بیمه خدمات درمانی آمریکا در سال ۲۰۱۳ بد بود و امروز هم بد است اما شدت بد بودن واقعی آن در سال‌های اخیر واضح‌تر از قبل شده چرا که دیگر مردم مجبور شدند برای تامین هزینه لازم برای جراحی‌های مهم صفحات GoFundMe راه بیاندازند تا از مردم دیگر کمک بگیرند و حتی حزب دموکرات هم از پایه‌ریزی بیمه درمانی عمومی برای همه تفره می‌رود.

تازه در دنیایی که بسیاری از مردم فکر می‌کنند کرونا یک سلاح بیولوژی چینی است یا اینکه امواج رادیویی 5G آن را به وجود آورده‌اند، دیگر حتی این شوخی هم قدیمی شده است. از دیگر جوک‌ها و شوخی‌های رادیو GTA می‌توان به این موارد اشاره کرد: واکسن‌ها کودکان ما را فلج می‌کند، آمریکایی‌ها باید انگلیسی صحبت کنند و دولت افکار شما را می‌خواند. هجو همیشه ریشه‌ای از واقعیت را در خود دارد اما آیا واقعا این شوخی‌ها دیگر به عنوان جوک شناخته می‌شوند؟ موضوعاتی که زمانی به عنوان شوخی‌های مبالغه شده مطرح می‌شدند، حالا به صورت روزانه در شبکه‌های اجتماعی گفته می‌شوند و طرفداران تئوری‌های توطئه توانستند نظر مخاطبین زیادی را به خودشان جلب کنند.

هیچ چیزی در دنیای GTA نمی‌تواند حتی به مرز مسخره و احمقانه بودن الکس جونز (Alex Jones)، یکی از مجری‌های رادیویی آمریکا برسد، مردی که برای سال‌ها معتقد بود تیراندازی در مدرسه Sandy Hook غیر واقعی بوده است. یا حتی پیتزاگیت (Pizzagate)، تئوری‌ای که خود جونز به پخش شدن آن کمک کرد مبنی بر اینکه هیلاری کلینتون یک فرقه قاچاق کودکان و تجاوز به آن‌ها را رهبری می‌کند و تمام این اتفاقات در یک پیتزا فروشی درر شهر واشنگتن می‌افتد.

نتیجه‌اش این بود که یک مرد مسلح به سراغ این پیتزا فروشی رفت. واقعیت انقدر مسخره است که دیگر خنده‌دار به نظر می‌رسد با این تفاوت که افرادی ممکن است واقعا آسیب ببینند، آزار داده و حتی کشته شوند. ما هم نمی‌توانیم این تئوری‌های توطئه را صرفا نتیجه حماقت بدانیم چرا که رییس جمهور آمریکا خود یکی از آن کسانی است که این نظریه‌ها را پخش می‌کند.

نحوه مقابله آمریکا با همه‌گیری کرونا ناکارآمدی دولت و اولویت قرار دادن اقتصاد بر جان مردم را به خوبی معلوم کرده است و اینکه چقدر سیستم خدمات درمانی ما  عیب و ایراد دارد. هر روز به نظر می‌رسد که داریم در بدترین برهه زمانی ممکن زندگی می‌کنیم. شاید بگویید که که حس طنز GTA هیچ وقت جاذبه اصلی آن نبوده اما نسخه اغراق‌آمیزش از دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، همیشه یکی از نکات مهم این سری سندباکس بوده است.

اگر GTA 6 بخواهد مسیر نسخه قبلی را ادامه دهد و ضمن مسخره کردن همه چیزهای بد زندگی‌مان به آن‌ها اشاره کند، در نهایت تبدیل به نسخه‌ای رقیق شده از زندگی خراب خودمان می‌شود. حتی آخرین دورهمی‌ها و فعالیت گیمرها در بخش آنلاین هم تصویری از اتفاقات اخیر است. یادتان می‌آید چند وقت پیش گروهی لباس موجودات فضایی به تن می‌کردند؟ هنوز یک سال هم نشده که نزدیک به یک میلیون نفر آماده حمله کردن به Area 51 در صحرای نوادا بودند.

برای آنکه نسخه بعدی Grand Theft Auto به این سرنوشت دچار نشود، ستینگ داستانی آن باید چه باشد؟ باید چه رویکردی داشته باشد؟ Red Dead Redemption 2 راه حل احتمالی دیگری را نشان داد، آن هم ساخت یک بازی جدی‌تر که راحت‌تر می‌توان با کاراکترهایش ارتباط برقرار کرد. انگار که بیشتر شبیه فیلم گادفادر باشد تا Goodfellas. شاید هدف از ساخت GTA 4 و طراحی نیکو بلیک هم همین بود اما حالا که به آن نگاه می‌کنیم، نتیجه نهایی کمی بدقواره و ضایع بود. داستان از فرش به عرش رسیدن نیکو چندان با تجربه بازی همخوانی نداشت. اینکه با یک راکت‌لانچر در شهر بچرخید کمی ذهنیت جدی بودن بازی را خراب می‌کرد.

اما Red Dead Redemption 2 توانست از عهده آن بر آید چون وسترن‌ها داستان‌هایی حماسی و اسطوره‌ای هستند که در برهه زمانی تغییر یافته و به دور از واقعیت و دنیای مدرن جریان دارند. شاید وقتش شده باشد تا GTA هم دوباره به زمان قدیم و دهه‌های ۶۰، ۷۰ یا هر زمان و مکانی برود که در بازی‌های ویدیویی به تصویر کشیده نشده. یک نسخه از GTA که در شهر دترویت باشد، چطوری خواهد بود؟ یا آتلانتا؟ نشویل؟ بوستون؟

مافیا ۳ نشان داد که داستان‌های جنایی وقتی آن‌ها را از شهرها و دوره‌های تاریخی که صد‌ها بار آن‌ها را دیده‌ایم، جدا کنیم می‌توانند متفاوت به نظر بیایند. به همان شکلی که هیجان‌انگیز است می‌بینیم سری اساسین کرید برای نسخه جدیدش به سراغ دوره دیگری از تاریخ رفته تا آن را در دنیای جهان‌بازش به تصویر بکشد، به همان اندازه هم هیجان‌انگیز خواهد بود که GTA ما در دوره خاصی از تاریخ قرار دهد، در شهری که راکستار تا به حال هیچ وقت آن را با جزییات بی‌نظیرش به ما نشان نداده است.

حتی اگر GTA 6 به زمان حال بچسبد، می‌تواند با تمرکز روی مکان‌ها و افرادی که تا به حال در بازی‌های ویدیویی حضور نداشتند، حرفی برای گفتن داشته باشد. مهم نیست نسنخه بعدی در کجا و چه زمانی رخ دهد اما GTA 6 باید فراتر از چیزی باشد که بخواهد بگوید «هاها نگاه کن دنیای امروز چقدر احمقانه‌اس» چون این چیزی است که بدون شک همین حالا هم از آن خبر داریم.