ناشر بازی: THQ Nordic | مدت زمان بازی: 6 ساعت |
سازنده بازی: Pieces Interactive | کامل کردن بازی: 13 ساعت |
به عنوان یکی از پایهگذارهای سبک وحشت بقا، بازی Alone in the Dark یک عنوان مهم محسوب میشود. عنوانی که خیلیها آن را پدر مجموعههای بزرگی مثل Resident Evil میدانند و عقیده دارند که نسخههای کلاسیک این مجموعه عالی بودند. بازی جدید Alone in the Dark تلاشی دوباره برای بازنگری این مجموعه است. تلاشی قابل احترام که البته شانه به شانه پای ریمیکهای رزیدنت اویل از نظر کیفیت یا استانداردسازی حرکت نمیکند. با بررسی ویجیاتو همراه باشید.
ریمیک Alone in the Dark یک بازی بسیار آشناست. ریمیکی که البته بیشتر میتوان آن را در دستهبندی بازنگری یا Reimagination قرار داد و در عین داشتن ایدههای جدید، کار خیلی بزرگی را از پیش نمیبرد. بازی از یک گفتگوی دونفره بین شخصیتهای اصلی آن شروع میشود. شخصیت اول یا امیلی هارتوود، به ملک یا عمارت Derceto میرود که جایی برای نگه داشتن افراد بیمار ذهنی است. ماجرا از این قرار است که عموی امیلی یا جرِمی گم شده است و امیلی با خودش یک کارآگاه به نام ادوارد کارنبی را هم میبرد تا ببیند که چه اتفاقی افتاده است. فضاسازی بازی مرتبط با دهه ۲۰ آمریکاست. از معماری عمارتهای قدیمی گرفته تا عتیقههایی که در گوشه و کنار خانهها پیدا میکنید. بازی Alone in the Dark در بازسازی حال و هوای بازیهای کلاسیک مجموعه و مخصوصا سه بازی اول موفق است. با این حال، همچنان حرفهای جدیدی هم برای گفتن دارد.
اولین چیزی که پس از کاتسین اول و گفتگو بین شخصیتها نظرتان را به خودش جلب میکند، شیمی بین دو شخصیت اصلی است. شیمی آشنایی که قبلا آن را در سری بازیهای ترسناک دیگری مثل رزیدنت اویل 2 دیده بودیم. مثل همان بازی و البته اولین بازی خود Alone in the Dark، این بازی هم دو پروتاگونیست دارد که میتوانید در ابتدای بازی بین آنها انتخاب کنید. تمام کردن بازی با هر کدام از این دو شخصیت، حال و هوای خودش را دارد و البته بخش خاصی از داستان را برملا میکند. بنابراین برای فهمیدن داستان به صورت کامل، باید حتما بازی را دو بار تمام کنید. هر چند این موضوع که بازی پتانسیل دو شخصیت اصلی را دارد، یک بحث دیگر است.
شخصیت اول بازی یا امیلی هارت وود با بازی جودی کومر (Jodie Comer) یک خانم با ظاهری متشخص است و شخصیت دوم یا ادوارد کارنبی با بازی دیوید هاربر (David Harbour) یک کاراگاه شخصی نسبتا بیدفاع است که حس ششم قویتری نسبت به اتفاقات عمارت دارد. از آنجایی که Alone in the Dark یک بازی قدیمی کلاسیک محسوب میشود که سالها نیز قدمت دارد، در طول نسلهای مختلف چندین بار بازنگری شده است. از جلو و عقب کردن تایملاین زمانی بازی گرفته تا جا به جا شدن حس داستانی. با این حال، Alone in the Dark اصلی که محصول سال ۱۹۹۲ است، مرجع داستانی حساب میشود که توسط آقای فردریک رینال (Fredrick Raynal)، برنامهنویس و دیزاینر محبوب خلق شده است. طبق نظر آقای رینال، Alone in the Dark جدید در بازنگری عنوان کلاسیک این مجموعه موفق بوده است. با این که من هم با نظر او در بحث فضاسازی و قصه موافق هستم، اما به عنوان یک بازی ویدیویی، این بازی بسیار با قسمت اولش فاصله دارد.
مثل هر بازی کلاسیک دیگری که یک بازنگری نوین دریافت میکند، Alone in the Dark هم قبل از همه با یک سیستم کنترلی جدید عرضه شده است. مثل رزیدنت اویل 2 و 3 یا حتی 4 ریمیک، بازنگری Alone in the Dark دیگر از دوربین ثابت یا حتی تانک کنترل پشتیبانی نمیکند و زاویه دوربین سوم شخص روی شانه را جایگزین آن کرده است. دشواری کار خیلی از عناوین ترسناک بقای قدیمی، دیگر اینجا آنقدر احساس نمیشود و از اولین مواجهه با یکی از هیولاهای بازی میتوانید متوجهش شوید. فراتر از اینها اما Alone in the Dark تفاوتهای بنیادی با بازی اول خودش دارد.
من با انتظار یک ریمیک یا بازنگری 1:1 سراغ این بازی نرفتم و با این حال چندان از چیزی که تجربه کردم شگفتزده نشدم. به نظر من، Alone in the Dark جدید بازی خوشساخت و آبروداری است. حداقل برخلاف آخرین بازی این مجموعه یا Illumination که میانگین نمرات ۱۹ از ۱۰۰ را در متاکریتیک گرفته بود، این بازی به هویت اصلی این مجموعه نزدیکتر از همیشه میشود. حتی میتوان گفت که این بازی ورود خوبی به نسل هشتم کنسولها برای این مجموعه محسوب میشود، اما کاری بزرگ یا انقلابی؟ اصلا.
اولین چیزی که Alone in the Dark جدید برای ارائه کردن دارد، زاویه دوربین سوم شخص روی شانه است. اتفاقی که با ریمیک رزیدنت اویلهای قدیمی در سالهای اخیر تجربه کرده بودیم. از آنجایی که بازی دو شخصیت قابل بازی نیز دارد، به شخصه انتظاری شبیه به رزیدنت اویل 2 ریمیک را داشتم. بازیای بینظیر در عناوین ترسناک بقا که با وجود تفاوتهای بسیار، همچنان در حد و اندازه نسخه کلاسیک خود باقی مانده بود. اما Alone in the Dark در بازسازی چنین حسی ناموفق است. به نظرم وقتی این بازی را نه فقط در کنار رزیدنت اویل 2، بلکه از نظر شوتینگ در کنار هر بازی شوتر سوم شخص دیگری بگذاریم بازی حرف زیادی برای گفتن ندارد.
کنترل نه چندان نرم شخصیتها یک مشکل است. جدا از این، فضاهای کوچک و تاریک بازی و اتاق به اتاق آن طوری طراحی نشدهاند تا شما بخواهید در آن از هر قسمتی با دشمنان درگیر شوید و البته هدف اصلی بازی هم این نیست. با این وجود، انگار که کمترین توجه سازندهها در بازنگری این عنوان، به بخش اکشن بوده است. بخشی که البته کمرنگ هم نیست و به لطف هیولاهای زیاد بازی که خیلی هم ترسناک نیستند و بیشتر به گلوله خوردن علاقه دارند، آن چنان عالی از آب در نیامده است.
اما اگر از بحث اکشن صرف هم خارج شویم و بازی را صرفا از نظر یک عنوان ترسناک بقا بررسی کنیم، Alone in the Dark نه تنها یک عنوان بقا نیست، بلکه حتی ترسناک هم نیست. بازی پشت سر هم به شما گلوله میدهد، طوری که انگار وظیفه شما راه رفتن و شلیک کردن است. این مسئله برای کسانی که نسخه کلاسیک را حتی چند ساعت هم تجربه کرده باشند، میتواند عجیب و آزاردهنده باشد. فرای این اتفاق، Alone in the Dark پر از ترسهای سطحی و جامپ اسکیرهای نخنمایی است که حتی با در نظر گرفتن ترس لاوکرفتی، آنقدر قرار نیست شما را بترسانند.
جایی که سازندهها کمی حرف جدیتری برای گفتن دارند، در زمینه طراحی پازلهاست. از پازلهای محیطی گرفته تا آنهایی که باید برای حل کردنش دنبال آیتم و نکات مخفی در دفترچهها بگردید. از آنجایی که Alone in the Dark اصلی به همان اندازه که ترسناک بقا بود، یک عنوان ماجرایی یا ادونچر هم محسوب میشد، بازی جدید قطعا در خلق دوباره این اتمسفر موفق بوده است. از پازلهای مختلف تا طراحی تو در توی محیط که انصافا خوب از آب در آمده و آن حال و هوای ترسهای لاوکرفتی را القا میکند.
مسئله اینجاست که با وجود تمام اینها، این پکیج انگار که در کنار هم نمیتواند به بهترین شکل ممکن کار کند. بازی در هر بخشی که خوب یا حتی عالی است، در بخش بعدی میتواند ناامیدکننده یا ضعیف باشد. مثل رابطه سکانسهای اکشن با ادونچر و البته حس ترسی که به ندرت میتوانید آن را پیدا کنید. علاوه بر این، به عنوان یک بازی نسل هشتمی که قیمت ۶۰ دلاری دارد، به نظرم Alone in the Dark ارزش تمام زمان اضافهای که با وجود تاخیر شش ماههاش برای آن صرف شد را ندارد و یک بازی صرفا متوسط است که حرف جدیدی برای گفتن ندارد.
کد بررسی این بازی توسط ناشر آن در اختیار ویجیاتو قرار گرفته است.
میخرمش
اگر طرفدار سینهچاک Alone in the Dark هستید، شاید تجربه بازی جدید فرنچایزی که پدر سبک ترسناک بقاست برایتان جالب باشد. در غیر این صورت، با توجه به محتوای کم، ارزش تکرار متوسط و قیمت ۶۰ دلاری، حداقل برای یک تخفیف پنجاه درصدی صبر کنید.
نمیخرمش
اگر طرفدار هاردکور سبک ترسناک هستید و از همه بازیهای جدید به جز ریمیکهای رزیدنت اویل ۲ و ۴ ناامید شدهاید، به خودتان لطف کنید و دور Alone in the Dark را هم خط بکشید!
Alone in the Dark جدید اثری قابل احترام، اما به شدت معمولی است که بیشتر از ترس و بقا یا حتی اکشن، در بحث ادونچر و حل پازل حرفی برای گفتن دارد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.