لیمبو و اینساید دوتا از عمیقترین و جالبترین بازیهایی هستند که تا به امروز تجربه کردهام. با وجود این که هنوز بازی بعدی استودیوی پلی دد مشخص نیست، اما جپ کارلسون، طراح این دو بازی توانسته تا در طی یک همکاری با استودیوی جئومتریک اینتراکتیو یک تجربه کاملا جدید را خلق کند. خلاصه که امروز قرار است با هم سری به دنیای Cocoon زده و این ساخته جدید را محک بزنیم. با بررسی بازی همراه ویجیاتو باشید.
راستش را بخواهید، قبل از نوشتن همین جمله اول بررسی کمی به فکر فرو رفتم و نمیدانم بررسی بازی را از کجا شروع کنم. Cocoon یک سفر است و مانند اسمش، شما را داخل یک سلسله پیلهای قرار میدهد که باید از آن خارج شوید.
در واقع شما به عنوان یک حشره از درون پیله خود بیرون میآیید و با کمی بازی کردن متوجه میشوید که در حال حاضر باز هم داخل یک پیله بزرگتر گرفتار هستید و البته نباید فراموش کنید که شما تنها موجود زنده درون آن نیستید.
در کل، تعدادی گوی وجود دارد که هر یک در خود دنیایی چون آن شهرک کوچک داخل قاصدک هورتون جای دادهاند و درشان تمی مخصوص و منحصر به فرد وجود دارد.
شما با قرار دادن این گویها داخل دستگاههایی به خصوص میتوانید به داخل آنها سفر کنید و جالب است بدانید که به مانند پرانتزهای تو در تو، به این راحتیها نخواهید فهمید که چند دنیای تو در تو در بازی وجود دارد.
هر یک از این دنیاها باس فایتی در خود جای داده که شما با شکست دادنشان قدرت به خصوصی جذب گوی خود میکنید و بدین وسیله دستتان برای گشت و گذار در محیطهای مترویدوانیایی بازی بازتر میشود.
جالب است بدانید که بازی در عین پیچیدگی مفهومی و فلسفه دنیایش، گیمپلی بسیار سادهای دارد که صرفا شامل یک کلید اکشن و استیک کنترلر برای گشت و گذار در محیط خواهد بود.
بازی دنیای پیچ در پیچ و عجیب و غریبی دارد و با این وجود هرچه که جلوتر میروید، جهان و تفکر پشت آن بیشتر برایتان روشن میشود و این بزرگترین نقطه قوت Cocoon است. با وجود آن که میدانید قرار است در این سیاره، گوی یا (هر چیز دیگری که اسمش را میگذارید) یک باس فایت پیدا کنید، شکستش دهید و قدرتش را جذب کنید، اما بازی هر بار چیز جدیدی برای شگفتزده کردن شما دارد.
بازی تجربه خیلی سختی نیست، اما ممکن است تا برای اولین بار به هنگام مواجهه با باسها گیج شوید تا الگوی آن را حدس بزنید و شاید هم یک یا دو تا از پازلهای بازی شما را گیر بیندازد، اما در کل میتوان گفت که هدف بازی ارائه پازلهای غیرقابل حل نیست و بیشتر دوست دارد که فکر شما را درگیر لور و دنیایش کند.
گفتم بازی جز یک دکمه اکشن و کلیدهای حرکت، دکمه تعاملی دیگری ندارد و از همین رو شیوه مبارزه با باسها جالب و خلاقانه است. به هنگام مواجهه با هر یک از آنها، در محیطی پوشیده به نوعی گیاه به خصوص قرار میگیرید که به شکل منظم ظاهر میشوند و کلید شکست باسها همین گیاهها هستند.
مثلا در محیط جنگلی بازی دشمنی که قرار گرفته به آب حساس است و شما باید با استفاده از گیاهی مخصوص که به هنگام جدا شدن از ریشهاش آب داخلش را با فشار خارج میکند پرواز کنید و به موجود بخت برگشته حملهور شوید یا در قسمتی از گیاهی که به شما اجازه تلپورت کردن میدهد استفاده کنید.
جالب است بدانید که بسیاری از پازلهای درجه یک از مکانیزم ورود به دنیاهای دیگر استفاده میکنند و گاهی ممکن است فرضا گوی صحرایی را داخل گوی جنگلی قرار دهید تا بتوانید از یک مانع عبور کنید و دوباره این دو را از هم تفکیک کنید.
برای به پایان رساندن بازی بعید میدانم بیش از چهار ساعت وقت احتیاج داشته باشید، اما در همین مدت زمان کوتاه دقایقی وجود دارد که گیمپلی کمی تکراری شود و پازلها آن جون لازم را نداشته باشند که شاید این مورد بزرگترین نقطه ضعف بازی باشد.
Cocoon از نظر بصری، واقعا فوق العاده است و هر یک از لایههای آن، بازیکن را غرق خود خواهد کرد. جالب است بدانید که این لایهها تم و آرت مخصوص به خود را دارند و جا به جایی میان این دنیاها به تمیزترین شکل ممکن صورت میگیرد.
هر چه اینساید و لیمبو جهانهای تیره و تاری داشتند، Cocoon توانسته تا علاوه بر قسمتهای تاریکش دنیاهای زیبایی را به تصویر بکشد و شاهد طیفی از تمامی رنگها در طول بازی خواهیم بود.
این مورد در رابطه با باس فایتها و موسیقی نیز صدق میکند به طوری که هر یک از باسها با محیط و موسیقی نبرد با باسها و جلوههای صوتی هم بسته به جهانی که در آن حضور دارید تغییر کرده و با آنجا تطبیق پیدا میکند.
بازی از نظر بصری مرموز و گوش نواز است و شاید ترکهای پیچیدهای در خود جای نداده باشد، اما سادگی موسیقی با سبک و سیاق بازی کاملا جور در میآید و به نظر میتوان نمره قبولی را از نظر موسیقی به بازی داد، کما این که صداگذاری بازی، فرضا به هنگام استفاده از درونها واقعا گوش نواز بوده و به شکلی آهنگین صورت گرفته است.
بازی Cocoon توسط نسخه پیسی بررسی شده است.
خلاصه بگم که...
Cocoon یکی از بهترین انتخابها برای اوقات فراغت این روزها خواهد بود و اگر به دنبال تجربه یک اثر کوتاه، سرگرمکننده و البته آمیخته به مفاهیم فلسفی هستید، پیشنهاد میکنم دستپخت استودیوی جئومتریک اینترکتیو را امتحان کنید.
میخرمش...
بازی یک تجربه چهار الی پنج ساعته سرگرمکننده و چشم نواز است و بعید میدانم که گیمری باشد که از تجربه این اثر لذت نبرد.
اکشن به موقع، پازلهای خلاقانه و روند نه چندان سخت و پیچیده گیمپلی بازی میتواند گیمرهای کژوال پسند و فلسفه و لور دنیای Cocoon میتواند گیمرهای پیگیر را حسابی به بازی جذب کند.
نمیخرمش...
ایکس باکس یا کامپیوتر دارید؟ از آن جا که بازی تجربه چندان طولانیای نیست میتوانید آن را روی گیمپس تجربه کنید.
از طرفی اگر واقعا حال و حوصله حل کردن پازل و فکر کردن در رابطه با دنیا و لور بازی ندارید، خب این اثر اصلا برای شما ساخته نشده و بخشهای کوتاهی از بازی که روند یکنواختی دارد میتواند شما را به کل زده کند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده های بازی های ایندی همیشه جالب بودن
دم شما گرم که به بازی های مستقل هم اهمیت میدید .
فقط cocoon دو سه جا اشتباه تایپ شده coccn cocoon3
لطف داری❤️
اصلاحش کردم ممنون