ناشر بازی: Konami | مدت زمان بازی: 21 ساعت |
سازنده بازی: کونامی | کامل کردن بازی: 16 ساعت |
دو احساس بد و اضطراب آور همیشگی در نقد بازیها وجود دارد، اولی زمانی است که عنوانی را تحسین میکنید که میدانید بازیکنان زیادی شاید آن را قبول نداشته باشند و دوم اینکه وقتی از یک اثر بزرگ و پر انتظار ناامید میشوید. ایستادگی و مصمم بودن روی نظر شخصی و نادیده گرفتن این نظرات، شاید تجربه خوبی برای یک منتقد نباشد. بازی Edens Zero یک بازی نقشآفرینی و اکشن که توسط کونامی توسعه یافته و آنقدر خارج از دیدها باقی مانده که صادقانه باید بگویم حتی یک بار هم ندیدهام کسی بهطور جدی دربارهاش صحبت کند. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
Edens Zero چهارمین باری است که من را وارد دنیای مانگا و انیمه میکند و حالا که هرآنچه میخواستم از این بازی به قدر کافی دیدهام، میتوانم صادقانه بگویم به یک طرفدار جدید این انیمه تبدیل شدهام؛ هرچند بازی بینقص نیست و ضعفهای طراحی در آن به چشم میخورند.
Edens Zero روایتگر ماجراجویی شیکی است؛ پسری ساده که بعد از آشنایی با ربکا (یک دختر ماجراجوی جوان) و همراهاش یعنی یک گربه به نام هپی، قدم به سفری بزرگ به دل کهکشان میگذارد. این سه نفر به مرور با بقیه دوستان خود آشنا میشوند و گروهی تشکیل میدهند که مأموریت اصلی آنها، پیدا کردن موجودی فرازمینی به نام مادر است. همزمان، شیکی که در تنهایی بزرگ شده در تلاش است تا دوستیهای واقعی بسازد. در این مسیر، اتفاقات مختلفی پیش میآید که باعث رشد شخصیتها میشود.
از نظر داستان، بازی با سرعت بالایی جلو میرود و در زمان کوتاهی از یک آرک به آرک دیگر میرسد. با این حال، برای فردی مثل من که هیچ شناختی از منبع اصلی (مانگا یا انیمه) ندارد، روایت اصلا گیجکننده نبود. البته احتمالاً طرفداران قدیمی سری متوجه تفاوتها شدهاند، چون منطقی است بخشهایی از داستان برای جا دادن حجم بزرگی از روایت اصلی فشرده یا حذف شدهاند. با وجود این، تجربه کلی من از داستان روان و قابلدرک بود، جز در مورد چند شخصیت فرعی و گفتگوهای کوتاهی که بیشتر جنبه رفع تکلیف داشتند.
شیکی بهعنوان قهرمان اصلی، شخصیتی دوستداشتنی با قلب پاک است. در مقابل، ربکا در واقع بیشتر منطقی است و به صدای عقل خودش گوش میدهد. این دو بدون شک ستارههای اصلی روایت هستند و طبیعاتاً نسبت به اعضای دیگر گروه تأثیر بیشتری بر مخاطب میگذارند. بقیه شخصیتهای اصلی شاید گاهاً تکبعدی به نظر برسند، اما نقاط قوت و لحظات درخشش خود را دارند.
نکته مثبت اینجا است که تیم سازندگان به شخصیتهای فرعی هم فرصت نفس کشیدن دادهاند. بعد از به دست آوردن پایگاه خود یعنی سفینه Edens Zero، بازیکن میتواند در مجموعهای از اپیزودها شرکت کند که فرصت مکالمات و تعاملات صمیمانه بین اعضای گروه را به شما میدهد. این گفتوگوها غالباً به اهداف شخصی، گذشته یا دغدغههای هر کاراکتر میپردازند.
جالب اینکه همه این لحظات به شیکی محدود نمیشوند. شخصیتهای دیگر هم در مرکز توجه قرار میگیرند و همین موضوع به گروه جان تازهای میبخشد. مخصوصاً رابطه ربکا و ویچ نمونه موفقی از این روش است. در کل میتوان حدس زد که طرفداران مانگا و انیمه از این صحنهها لذت خواهند برد، چون که این بازی احتمالاً محتوایی تازه و متفاوت از نسخه اصلی است.
گیمپلی در بازی Edens Zero بهمراتب بیشتر و بزرگتر از چیزی است که در نگاه اول میبینیم. بازی اساساً دو حالت اصلی دارد. اول حالت داستانی بازی است که ساختاری خطی و مراحل نسبتاً فشرده دارد که در آنها با دشمنانی که (در بعضی مواقع تعدادشان اذیت کننده است) دست و پنجه نرم میکنید. راهی سرراست که بیشتر برای دنبال کردن روایت طراحی شده است. اما دومین حالت یعنی حالت آزاد است که بازی بهمعنای واقعی کلمه جان میگیرد. در سیاره مرکزی Blue Garden بازیکن میتواند آزادانه در یک دنیای بزرگ و پرجزئیات بچرخد؛ دنیایی که پر از مأموریتهای فرعی، آیتمهای جمعکردنی و حتی یادداشتهای داستانی (Lore Notes) است. این حالت بیشک بیشترین زمان مخاطب را میگیرد.
هرچند حس میکنم طراحی محتوا بیشتر بر اساس کمیت بنا شده تا کیفیت، اما سیستم پاداش بهقدری خوب است که تجربه بازیکن را همچنان رضایتبخش میکند. همین انگیزه دریافت پاداش باعث میشود چرخه مأموریتها و جمعآوری آیتمها جذابیت خود را حفظ کند، حتی اگر بعضی از وظایف تکراری یا کلیشهای باشند. در بیشتر مأموریتهای بازی احتمالاً شما یا با هیولاها و باسهای مختلف در حال جنگ هستید و یا از سوژه خاصی عکس میگیرید.
با این حال، سازندگان برای جلوگیری از یکنواختی، لایههای بیشتری به گیمپلی اضافه کردهاند مثل مأموریتهای ویژه هر شخصیت که هر کدام از اعضای گروه خط داستانی یا وظایف اختصاصی خود را دارند. ایونتکوئستها که مخصوص رویدادهای خاص درون بازی هستند و در آخر سیستم رتبهبندی که تعیین میکند چه نوع مأموریتهایی را میتوانید قبول کنید و همین باعث میشود بازیکن انگیزه بیشتری برای پیشرفت داشته باشد. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد بازی، سیستم (Recruiting Friends) است. وقتی دوستان جدیدی پیدا میکنید، هم اعضای جدیدی به تیم اضافه میشوند و هم بخشهای جدیدی در سفینه Edens Zero فعال میشود.
بخش گشتوگذار در Edens Zero یکی از جذابترین بخشهای بازی است. در حالت Free Roam همانطور که بالاتر به آن اشاره کردم، شیکی میتواند از همان اول بازی روی آسمان سیاره Blue Garden پرواز کند. وسایل نقلیه در بازی موجود هستند، اما پرواز تجربهای لذتبخشتر است. اکتشاف یکی از کارهای لذتبخش در بازی است که میتوانید گنجینههای مختلف را پیدا کنید و شاهد رویدادهای جدید باشید. اما این آزادی و محتوای بزرگ هم ضعفهای فنی خودش را دارد.
با توجه به اطلاعاتی که به دست آوردم، بازی روی پلیاستیشن ۵ عمدتاً پایدار است، اما در محیطهای بزرگ وقتی که پرواز میکنید، افت فریم و (Texture Pop-in) در بازی تجربه میکنید. از نظر بصری هم بازی کمی قدیمی به نظر میرسد و تضاد بین انیمیشنهای اغراقآمیز چهرهها و محیطهای ساده بیشتر جلب توجه میکند. نکته مثبتی که در این بخش وجود دارد، تجهیزات و سیستم شخصیسازی بازی است. هر قطعه و یا تجهیزاتی که به دست میآورید، ظاهر شخصیتها را تغییر میدهد و با سیستم شبیه به Transmog میتوانید ظاهر دلخواه خودتان را بسازید.
سیستم مبارزه در Edens Zero هسته اصلی بازی است و با خیلی از مکانیکهای پیشرفت دیگر گره خورده است. بازیکن میتواند کمبوها و حملات را به صورت پشت سرهم و با استفاده از قدرت Ether Gear اجرا کند و همزمان اعضای تیم را کنترل کند. هر شخصیت درخت مهارت خودش را دارد و تجهیزاتشان قابل ارتقاء است. مکانیکهای حرکت، مخصوصاً در حالت مبارزه، بازی را روان نگه میدارد و سبکهای مبارزه شخصیتها به خودی خوداش جالب است.
با وجود جذابیتهایی که گفتم، مبارزات گاهی حس تکراری بودن میدهند، چون تنوع دشمنان کم است و وقتی نوبت باسها میشود میتوانید چالش واقعی را حس کنید. استراتژیهای ترکیبی و استفاده درست از مهارتها میتواند حس خوبی ایجاد کند، اما سیستم پیشرفت و استفاده از آیتمهای Healing، مبارزات را واقعاً آسان میکند. در نهایت، مبارزات Edens Zero ساده و آسان هستند و تجربهسرگرمکنندهای میدهند، اما نبود تنوع کافی باعث میشود که این سیستم در طولانیمدت نتواند حس هیجان را در بازیکن بیدار کند.
یکی از ستونهای اصلی گیمپلی در واقع سفینه بازی است. در این بخش، مینیگیمهایی وجود دارند که ارز مخصوص خود را تولید میکنند و امکان خرید آیتمهای ویژه را فراهم میکنند، همچنین یک سیستم آشپزی جذاب برای بازیکن در دسترس است. بیشتر مینیگیمها کوتاه و تا حدی اجباری هستند و مثل یک وقفه کوتاه در جریان اصلی بازی میمانند. در نگاه کلی، Edens Zero نمونهای تقریباً موفق از تبدیل انیمه به بازی است که تلاش کرده تجربهای جذاب را در اختیار بازیکن قرار دهد. جستجو، گیمپلی و داستان بازی به خوبی اجرا شدهاند، اما کمبودهایی در گرافیک، طراحی دشمنان و عملکرد فنی باعث میشود تجربه کمی پایینتر از پتانسیل واقعی خود قرار گیرد.
با وجود این نقصها، بازی همچنان برای طرفداران سری جذاب است و نکات قابل تحسین دارد. این تجربه به من نشان داد که بازیهای انیمهای اکشن RPG با دنیایی بزرگ پتانسیل بالایی دارند و با سرمایهگذاری و زمان بیشتر میتوانند به آثار خوبی تبدیل شوند.
بررسی بازی EDENS ZERO براساس کد ارسالی ناشر (Konami) برای ویجیاتو روی پلتفرم پیسی انجام شده است.
میخرمش...
شیکی و ربکا با جذابیت و شیمی بین خودشان، هسته احساسی داستان را محکم نگه میدارند و هر شخصیت تواناییها و سبک بازی خودش را دارد که با وجود سادگی کلی، به عمق اکشن بازی اضافه میکند.
نمیخرمش...
گرافیک قدیمی و انیمیشنهای چهره بد تجربه بازی را آزاردهنده میکند، افت فریم و به هم خوردن بافتها در طول پرواز، حس خوب جستوجو در بازی را از بین میبرد و در نهایت دشمنان با تنوع کم به جز باسها، چالش و هیجان مبارزه را کم میکند.
Edens Zero یک اکشن RPG است که با وجود کاستیها، موفق میشود داستانگویی پر احساس خودش را همراه با با کاوش و جستو جو در محیط و مکانیکهای سبک RPG ترکیب کند.شاید ضعفهای بصری و مشکلات عملکردی تجربه بازی را محدود کنند، اما جذابیت شخصیتها و گیمپلی باعث میشود تجربهای ارزشمند برای طرفداران و تازهواردان فراهم شود.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.