ناشر بازی: 11bit Studios | مدت زمان بازی: 20 ساعت |
سازنده بازی: 11 bit studios |
با مرور علل شکستهای متوالیم در Frostpunk وارد دومین نسخه از این بازی شدم. تصمیم گرفتم مسیری را برای مدیریت شهر اتخاذ کنم که عذاب وجدان کمتر و موفقیت بیشتری به همراه داشت. تا حدودی هم در این کار موفق بودم، اما وقتی متوجه شدم ۱۰۰ کودکی که برای استخراج ذغال به یکی از راهروهای تنگ و غیرقابل دسترس معدنم فرستاده بودم جانشان را از دست دادند متوجه شدم Frostpunk 2 دوباره مرا درگیر همان بازی کثیف سابق کرده است!
وقتی وارد Frostpunk 2 میشوید بزرگتر شدن تقریبا تمام پارامترها اولین چیزیست که شگفتزدهتان میکند. وقتی به پایان بازی اول نزدیک میشدید جمعیت شهرتان به سختی هزار نفر بود و حالا کار با جمعیتی چند هزار نفری شروع میشود. دیگر مانند گذشته قرار نیست شهرتان را به زیبایی دیزاین کنید و حواستان به جادهکشی و متقارن بودن ساختمانهای شهرتان باشد (البته اگر مثل من دچار وسواس هستید)؛ درواقع در Frostpunk 2 تمام المانهای شهرسازی (City Building) کنار گذاشته شدهاند. حالا بیشتر با یک بازی مدیریت / شبیهساز جامعه طرفید که قرار است بیرحمانه و پیچیدهتر از بازی اول شما را به چالش بکشد.
سی سال پس از وقایع بازی اول مجددا رهبری شهر New London به شما سپرده میشود. دوران اتکا به ذغال و ذغالسنگ برای گرمایش رو به اتمام است و حالا بشریت برای بقا نیاز به پیدا کردن راههای دیگری دارد. جواب این سوال سریعتر از آنچه انتظارش را دارید پیدا میشود. درواقع قرار نیست هدف نهایی شما رسیدن به منبع گرمایشی جدیدی که جایگزین قلب تپنده کهنه اما جذاب فعلیست باشد، بلکه مدیریت شهری که حالا دهها هزار جمعیت دارد دغدغه اصلی شماست.
اعداد و ارقام در Frostpunk 2 به نسبت بازی اول معنا و مفهوم ندارند. مرگ ۲۰۰ نفر در یک سانحه کمرتان را در Frostpunk میشکاند و حالا امری طبیعی در بازی دوم است. مسئله اینجاست که همه چیز در بازی دوم کَلانتر شده. ساخت یک ساختمان برای تولید غذا را فراموش کنید، حالا شما چندین کارگاه/کارخانه بزرگ کنار یکدیگر تاسیس میکنید تا صدها نفر در آن مشغول به کار شوند. این دید کلان نسبت به بازی موجب شده تا دیگر مانند گذشته نتوانید رفت و آمد شهروندان شهرتان را تماشا کنید یا برای اضافه شدن تعداد کمی رهگذر به شهرتان ذوقزده شوید. برخی مواقع پیامهایی که نشاندهنده شرایط زندگی/کار مردم است روی صفحه قرار میگیرند و این نهایت ارتباطیست که قرار است با آنها داشته باشید.
این بار اولین قدم برای گسترش شهرتان برفزدایی از محیط است. زمین از کاشیهایی تشکیل شده که میتوانید هر یک را برای انجام کاری انتخاب کنید. پیش از ساخت سازهها نیاز است این کاشیها با صرف کمی هزینه برفزدایی شوند. درواقع از مکانیزمی صحبت میکنم که به شدت اضافه به نظر میرسد. تصور کنید میخواهید برای جبران کمبود یک ماده اولیه دست به کار شوید و پیش از آن میبایست فضای مورد نیاز را به این شکل آمادهسازی کنید. ساخت هر سازه نیاز به تعداد کاشیهای مشخصی دارد. برای مثال بیشتر کارخانههای بازی در فضایی ۳تایی ساخته میشوند. مورد عجیب در این خصوص این است که اگر بخواهید گوشهای از این سازه را جابجا کنید تنها راهتان تخریب کلی آن است! هر چند تمام مواد اولیه و هزینهای که برای ساخت و ساز صرف کردهاید به شما برمیگردد، اما فاکتور زمان را به کل از دست میدهید.
با این حساب چه چیزی در Frostpunk 2 چالش محسوب میشود؟ سیاست، مدیریت و برنامهریزی. میخواهید قانون جدیدی وضع کنید؟ باید وارد مجلس شوید و پس از اعلام قانون ببینید آیا ۱۰۰ نماینده مردم به آن رای میدهند یا نه. البته این گزینه وجود دارد تا پیش از رایگیری سراغ یکی از حزبها بروید و با آنها زد و بند کنید تا قانونتان رای بیاورد. این حزبها در طول بازی شکل میگیرند و هر کدام ویژگیها و افکار خاص خود را دارند. از مردمی که دوست دارند زندگی کردن با سرما را یاد بگیرند و دوران اتکا به گرما را پشت سر بگذارند تا مردمی که علاقهمند به استفاده از تکنولوژیهای مدرن و کنار گذاشتن راه و روشهای منسوخ شده برای زندگی هستند.
بعضی مواقع تجربه Frostpunk 2 به شما حس و حال Game of Thrones میدهد. هر بار تصور کردم کنترل شهر را دست گرفتهام ناگهان با یک سورپرایز بزرگ مواجه شدم. استراتژی مخالفت با یک حزب برای دور کردن افکارشان از محیط شهر با کمک و جلب اعتماد حزبهای دیگر شدنیست، اما این را هم به یاد داشته باشید که ممکن است حزبهای قدرتمند خودشان برای کنار زدن یکدیگر دست به کار شوند. اینجاست که از بین بردن تنش (که المان جدیدی برای سنجش وضعیت مردم و شهرتان است) و آرام کردن شهر و برگرداندن امنیت تبدیل به اولین ماموریت شما برای حفظ جایگاهتان میشود. بخواهم توضیح این بخش را کوتاه کنم؛ تک تک تصمیمهایی که در Frostpunk 2 میگیرید مانند گلولههای برفی هستند که از یک کوه به پایین هل داده میشوند. ممکن است هیچوقت متوجه سرنوشتشان نشوید، یا مدتی بعد با یک بهمن ویرانگر روبهرو شوید.
چاقو دست گرفتن کودکان در شهر و از بین بردن امنیت و آسایش خروجی تصمیم من بود. فکر میکردم مخالفت با مدرسه و تمرکز روی کار میتوانم آینده بهتری رقم بزنم. وقتی به یک حزب قول دادم که خواستهشان را در ازای رای دادن به قانونم پیگیری میکنم و آن را پشت گوش انداختم شرایطی را ایجاد کردم تا اعتمادشان را از دست بدهم. شاید فکر کردن به این موارد وقتی خارج از گود ایسادهاید ساده به نظر برسد، اما فقط زمانی که درگیر Frostpunk 2 شدهاید و هر لحظه به فکر اتخاذ تصمیمی جدید هستید متوجه میشوید که چطور از مسیر درستی که در ذهنتان تصور کرده بودید فاصله میگیرید و تبدیل به آدمی دیگر میشوید.
این جهان برفی بزرگتر از چیزیست که تصور میکنید. برای پیدا کردن محیطهای جدید میتوانید تیمهایی را عازم جستجو در برف و سرما کنید. حتی این امکان وجود دارد تا فارغ از شهر New London کلونیهای دیگری را در سایر نقاط جهان با حزبهایتان تشکیل دهید و سپس با راهاندازی خطوط راهآهن مواد اولیه و سوخت را بینشان جابجا کنید. مشکلی که با مدیریت کلونیهای جدید وجود دارد این است که نمیتوانید به صورت همزمان وضعیت شهرهای دیگرتان را بررسی کنید. ممکن است بیش از اندازه درگیر رسیدگی به امورات یک شهر شوید و این درحالیست که مردم در شهری دیگر یکدیگر را به خاک و خون کشیدهاند.
خوشبختانه Frostpunk 2 منی که به شدت طرفدار قسمت اول بودم را ناامید نکرد. هر چند کنار آمدن با حذف المانهای شهرسازی در ابتدا کمی برایم سخت بود، اما به نبودشان عادت کردم. حالا Frostpunk 2 جایی برای آموزش سیاست است. بازی همچنان ارزش تکرار بالایی دارد و اصلا با همین رویه است که یاد میگیرید چطور میتوانید کمخطرتر موقعیتتان را حفظ و مردمتان را راضی نگه دارید. اگر قسمت اول را دوست داشتید، تجربه قسمت دوم را از دست ندهید.
بررسی بازی Frostpunk 2 با کد ارسالی ناشر و روی پلتفرم پیسی انجام شده است.
میخرمش...
پس از گذشت ۶ سال نسخه دوم Frostpunk برگشته تا تمام افرادی که ساعتها از زندگیشان را صرف بقا در یک جهان برفی و یخزده کرده بودند را دوباره به چالش بکشد. این فرصت را اصلا از دست ندهید.
نمیخرمش...
المانهای شهرسازی Frostpunk برایتان مهم است و دوست ندارید بیش از حد درگیر سیاست و اتخاذ قوانین مختلف برای شهرتان شوید؟ پس قید تجربه Frostpunk 2 را بزنید.
جادوی Frostpunk دوباره من را میخکوب خودش کرد. چشم به هم زدم و دیدم ۵ ساعت خیره به مانیتورم گذشته و تازه از عملکرد خودم به عنوان رهبر شهر New London رضایت ندارم. گرچه کنار آمدن با برخی از تغییرات مثل کَلانتر شدن سیاستها و نحوه مدیریت کمی سخت اتفاق میافتد، اما خوشحالم که Frostpunk 2 من را به عنوان طرفدار پر و پا قرص بازی اول مایوس نکرد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بررسی فوق العاده ای بود
مجاب شدم برم تجربش کنم