| ناشر بازی: Xbox Game Studios | مدت زمان بازی: 5 ساعت |
| سازنده بازی: Double Fine | کامل کردن بازی: 5 ساعت |
وقتی رونمایی بازی Keeper را در رویداد تابستان ایکسباکس دیدم واقعا خوشحال شدم. استودیوی دابل فاین و همچنین شخص «تیم شیفر» تا چند سال پیش اهل بی سر و صدا کار کردن نبودند و مدام در شبکههای اجتماعی فعالیت میکردند و از وضعیت بازیهای در حال ساخت، محیط کاری و موضوعات باحال حرف میزدند. اما پس از ملحق شدن به مایکروسافت و انتشار Psychonauts 2 این روند متوقف شد. چهار سال هیچ خبری از دابل فاین نبود تا این که Keeper را دیدیم و حالا میتوانیم آن را تجربه کنیم. آیا این اثر چهار سال سکوت آنها را جبران میکند؟ جواب این سوال را در ادامه این مطلب از بررسی بازی Keeper متوجه خواهید شد.
استودیوی Double Fine Productions پیش از ملحق شدن به خانواده ایکسباکس، روی ساخت همزمان چند بازی مختلف تمرکز میکرد که توسط تیمهای کوچکتر داخل استودیو ساخته میشدند و علاوه بر این که تولیدشان نهایت دو الی سه سال طول میکشید، آثار بزرگی هم نبودند. اما در عوض این رویکرد اجازه میداد تا تمام اعضا فرصتی برای بروز خلاقیت و ارائه ایدههای خود داشته باشند. خروجی چنین روندی هم چندین بازی مختلف طی یک دهه بود. چنین مسیری به خاطر تمرکز کامل روی «سایکوناتز ۲» و پس از آن سکوت خبری کامل متوقف شد. اما پس از دیدن Keeper و تجربه یک ساعت ابتدایی، انگار دابل فاین دوباره به سنت قدیمی خود بازگشته است، چرا که این بازی دقیقا از همان ابعاد کوچک و خلاقیتهای دابل فاینی تبعیت میکند. بنابراین تعجب نمیکنم اگر طی دو سه سال آینده به جای یک بازی بزرگ، سالی یک اثر با ابعاد کوچکتر از این تیم جذاب ببینیم.

صد البته که تمام این خروجیهای کوچکتر منجر به یک شاهکار یا بازی عالی نشدهاند. اما در عین حال ایدههایی پشت آنهاست که شاید به ندرت در عنوان دیگری ببینیم. حالا ایده Keeper چیست؟ شما در نقش یک فانوس دریایی قرار دارید! نه یک فانوس عادی، بلکه فانوسی که در یک دنیای پساآخرالزمانی به یک موجود زنده تبدیل شده است و با پاهای عنکبوتیاش میتواند راه برود. شروع بازی را به این شکل تجربه میکنید که این فانوس در یک محیط پوشیده از طبیعت، بیحرکت و بینور مانده است. دستهای از پرندگان هم بالا سرش حرکت میکنند که ناگهان با ظهور دستهای از موجودات خبیث، یکی از آنها جدا میافتد و به سمت فانوس میرود تا این که فانوس با نورش موجودات را پراکنده میکند. طی کمتر از پنج دقیقه، شما با دو شخصیت اصلی یعنی فانوس دریایی زنده و پرنده دریایی که سازندگان آن را Twig نامیدهاند آشنا میشوید، هدف آنها برای رسیدن به قله یک کوه که منشا نیروهای خبیث است را میفهمید و سپس از روی خرابه ساختمانها و ماشینهای قراضه شده، درمییابید که بشریت خیلی وقت پیش جایش را به موجودات عجیب و غریب داده است.
شما تمام این دادهها را در حالی کسب میکنید که حتی یک کلمه دیالوگ یا متنی ادا نمیشود. دابل فاین از Keeper به عنوان «داستانی روایت شده بدون کلمات» یاد میکند و این مسئله کاملا حقیقت دارد. هر چیزی که بازی بخواهد از شخصیتها، اتفاقات و دنیایش بگوید، از طریق محیطهایش، طراحی بصری و انیمیشنها منتقل میشود. بازی از این جهت بیشتر به آثار مطرحی چون Journey یا Inside شباهت پیدا میکند که تمام داستان خود را از طریق تصویر و بدون صدا یا متن روایت میکردند. اما برعکس آن دو که استعاره در آنها هم عمق داشت و هم خیلی درست پیاده شده بود، داستان Keeper آن قدر ساده و کمعمق است که انگیزه کافی را نمیدهد تا مشتاق سرنوشت فانوس و Twig باشید. این دو صرفا میخواهند بروند و جلوی نیروی خبیث بایستند. همین قدر ساده و در نهایت چیز بیشتری دستگیرتان نمیشود. یک دنیای پساآخرالزمانی و پر از موجودات عجیب و غریب اطرافتان قرار دارد، ولی بازی توضیح بیشتری دربارهشان نمیدهد. البته که تیم سازنده از اول هم چنین قصدی نداشته است، اما طی پنج الی شش ساعت تجربه چند بار حس کردم که انگار برای هیچ دارم پیش میروم. همین در نهایت پتانسیل فانوس و Twig برای تبدیل شدن به شخصیتهایی ماندگار را هدر میدهد.


حالا شاید بپرسید اگر داستان خاصی نیست، پس بازی از لحاظ بصری هم حرفی برای گفتن ندارد؟ برعکس اتفاقا بخش بصری Keeper و کارگردان هنری قویترین بخش آن به حساب میآید. تیم هنری دابل فاین همیشه جزو حرفهایترینها بودهاند و این موضوع را با کلی بازی مثل سری سایکوناتز و عناوینی چون Costume Quest و Brutal Legend و Broken Age ثابت کردهاند. دابل فاین به جرئت در خلق دنیاهای جدید با فاز سورئال کمرقیب ظاهر شده و هر بار نشان داده است که میتواند دنیایی کاملا متفاوت مقابل شما بگذارد. حالا در Keeper هم دنیایی را میبینیم که فرم بصریاش بیشباهت به یک نقاشی روی بوم نیست. کلی محیط متنوع میبینید که هر کدام هویت خودش را دارد؛ ساحلی تاریک که همه چیز در آن به گل نشسته است، خیابانها و ساختمانها و ماشینهای به جا مانده از بشریت نابود شده، یک شهر کوچک که تمام اهالیاش روبات هستند یا دشتی پر از رود که گیاهان و درختانش مثل پشمک سبک و صورتی رنگاند.
چیزی که این زیبایی را بیشتر هم نشان میدهد، دوربین کارگردانی شده و ثابت بازی است. شاید غافلگیر بشوید وقتی بفهمید کنترل دوربین بازی مشابه اثری چون «سایلنت هیل ۲» دست شما نیست و بنا به موقعیتی که در آن قرار دارید، جابهجا میشود یا حرکت میکند. این مکانیک نه تنها دست و پا گیر نیست، بلکه منجر به خلق کلی منظره و نمای زیبا در بازی میشود تا حداقل Keeper به عنوان یک اثر زیبا در ذهنتان باقی بماند. این که یک اثر در سال ۲۰۲۵ چنین کاری کند شاید باعث تعجب خیلیها شود، اما دقیقا همین مورد در کنار یک المان دیگر باعث میشود در نهایت از تجربه Keeper راضی باشم.

مورد جذاب دیگر برای من چه بود؟ این که با یک اثر کاملا خطی طرفیم؛ از آن جور بازیهای خطی که در نسل هفتم کنسولها فت و فراوان بودند. مسیر پیشروی شما کاملا مشخص است و به جز راههای فرعی که کلا چند ثانیه شما را از مسیر اصلی منحرف میکند، فضایی برای گشت و گذار ندارید. نه خبری از آیتمهای جمعکردنی پنهان شده هست و نه فعالیت جانبیای وجود دارد. همه چیز در راستای این طراحی شده است که شما فقط رو به جلو بروید. شخصیت اصلی داستان همان طور که گفتم، فانوس دریایی است که Twig همراهیاش میکند. کلا شما کنترل چند چیز محدود را دارید؛ اول راه رفتن فانوس، دوم قابلیت چرخانده و حرکت دادن چراغ فانوس و سوم، فرمان دادن به Twig که در عبور از موانع و حل معماها به شما کمک میکند. طی بازی شما به پازلهای مختلفی برخورد میکنید که با پیشروی تنوعشان بیشتر میشود، اما همگی آن قدر راحت هستند که حتی یک کودک هشت ساله بهراحتی از پس آنها برمیآید. خلاصه بگویم Keeper هیچ چالشی ندارد، بلکه طوری طراحی شده تا خیلی راحت فقط جلو بروید. این سادگی معماها در نیمه اول بازی بیشتر حالت خستهکننده دارد، اما در نیمه دوم با دیدن مکانیکهای جدید و متنوع وضعیت بهتر میشود و این روند مثبت تا انتها ادامه پیدا میکند. نه فقط در گیمپلی، بلکه بازی در بخشهای مختلف خلاقیت بیشتری نشان میدهد.

بنابراین اگر بخواهم کوتاهتر Keeper را توصیف کنم، ما با اثری کوتاه در حد نهایت شش ساعت طرفیم که مثل یک نقاشی متحرک زیبا و رنگارنگ میماند و سازندههایش از این بابت تمام خلاقیت خود را به کار گرفتهاند. علاوه بر آن تجربه بازی بیشتر حالتی تجربی مشابه Journey و Inside دارد که البته از لحاظ فضاسازی و استعارهسازی خیلی از آنها عقبتر است. همچنین سادگی معماهایش در نیمه اول بیشتر حس یکنواختی میدهد، اما همین روند خیلی ساده باعث میشود شما برای تجربهاش نیاز به انرژی یا تمرکز زیادی نداشته باشد. کافی است چند ساعتی از وقت آخر هفته خود را خالی کنید، روی مبل یا صندلی راحتی لم بدهید و بازی را در ریلکسترین حالت ممکن تمام کنید. وجود چنین تجربهای در سال ۲۰۲۵ میلادی واقعا مایه مسرت است، سالی که نه تنها کلی بازی مهم در آن منتشر شد، بلکه اکثرشان خیلی راحت بین ۲۰ تا ۳۰ ساعت از وقتتان را درگیر میکنند.
میان موج شلوغ بازیهای امسال، بازی Keeper مثل مرهم و استراحتی است تا از بازیهای طولانی چند وقت اخیر مقداری فاصله بگیرم و یک اثر کاملا روان و آرامشبخش را تجربه کنم. شاید اگر بازی در بازه خلوتتری منتشر میشد، نظر منفیتری به آن داشتم. روایت و داستان بازی هیچ چیز جذابی برای ارائه ندارد. بازی از شدت سادگی رسما بدون چالش است و همین در نیمه اول توی ذوق میزند. موسیقی بازی هم با این که در کل بد نیست و در خدمت تجربه است، اما در برخی موقعیتهای خاص و مهم اصلا همراهی نمیکند و هماهنگ نیست. تازه به تمام اینها باید قیمت ۳۰ دلاری را هم اضافه کنیم که انصافا نمیارزد. البته اگر مشترک گیم پس باشید، خیلی راحتتر میتوان این بازی را به شما پیشنهاد داد، چرا که دقیقا از جنس همان عناوینی است که در کاتالوگ متنوع این سرویس ارزش بیشتری پیدا میکنند.

بازی Keeper از یک طرف، نویدبخش بازگشت دوباره دابل فاین به دورانی است که به اعضایش فرصت میدهد تا خلاقیت را در اولویت خود قرار دهند؛ فارغ از این که نتیجه یک شاهکار باشد یا یک اثر متوسط. این اثر هیچکدام از آنها نیست و بیشتر یک اثر معمولی است که از برخی جهات مثل کارگردانی هنری و انیمیشنها عالی عمل میکند، اما از طرف دیگر داستان و گیمپلیاش در همان حد ظاهر نمیشود. در عین حال Keeper میتواند پیشنهادی کاملا مناسب برای افرادی باشد که موج عظیم بازیهای طولانی امسال را پشت سر گذاشتهاند و حالا به یک تجربه ۱۸۰ درجه متفاوت نیاز دارند. جدیدترین اثر دابل فاین احتمالا مدت زیادی در ذهنتان ماندگار نباشد، اما باز هم ارزش یک بار تجربه به نسبت زمانی که از شما میگیرد را دارد. حداقلش این است که فعالیت دابل فاین را میبینیم و هنوز میتوان امید داشت که یک تیم میتواند خلاقیتش را امتحان کند.
بررسی بازی Keeper بر اساس کد ارسالی ناشر (Xbox) برای ویجیاتو روی پلتفرم پیسی انجام شده است.
میخرمش...
اگر دنبال یک بازی زیبا و متفاوت از لحاظ بصری هستید یا دنیاهای عجیب و غریب سورئال را دوست دارید. دابل فاین با Keeper یک محصول ایدهآل به شما ارائه میدهد. همچنین بازی میان چندین اثر دیگر که حداقل ۲۰ تا ۳۰ ساعت از شما وقت میگیرند، مثل یک استراحت چند ساعته است و اگر مشترک گیمپس باشید، خیلی راحتتر میتوان آن را به شما پیشنهاد داد.
نمیخرمش...
خبری از داستان عمیق با روایت پیچیده یا گیمپلی چالشبرانگیز و معماهای درگیرکننده در Keeper نیست. همچنین قیمت ۳۰ دلاری برای پکیج کلی خیلی عادلانه به نظر نمیرسد و بیشتر ناشی از تصمیمهای مایکروسافت برای درآمد بیشتر است.
بازی Keeper پتانسیل بالایی برای نمایش خلاقیت در تمام ابعادش را دارد؛ بازی همچون یک نقاشی متحرک، تجربه بصری لذتبخشی را رقم میزند که چاشنی مخصوص دابل فاین را داخلش حس میکنید، اما عدم عمق کافی در بخشهای دیگر آن در حد یک اثر نسبتا خوب متوقف میکند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.