بازی ویدیویی Process of Elimination بعد از دو سال عرضه شدن در بازار ژاپن راهی بازار جهانی شده است؛ همین که بازی توانسته از مرزهای ژاپن خارج شود جای شکرش باقیست و سازندگان شانس آوردند که ناشر بازی آنها را به عرضه بینالمللی هم رسانده است. بسیاری از بازیهای همسبک Process of Elimination تا ابد در نسخه ژاپنی باقی میمانند و جهانیان طعم تجربه آنها را نمیتوانند حس کنند. اما Process of Elimination چه داشته که ناشر به فکر عرضه جهانی آن افتاده و به بازار داخلی بسنده نکرده است؟ با نقد بازی Process of Elimination همراه ویجیاتو باشید.
بازیهای ویژوال ناول منحصر به بازار ژاپن هستند و اگر تاکنون فرصت تجربه این رمانهای گرافیکی را نکردید، بازی Process of Elimination بهترین فرصت برای آشنایی با این نوع بازیها است. این بازیها تمرکز خاصی روی داستان دارند و برگ برنده اصلیشان داستانشان است. در این مطلب بیشتر درباره این بازیها توضیح دادیم اما اگر خواندنش از حوصلهتان خارج است همین بس که بدانید در بازیهای ویژوال ناول، قصه از طریق گیمپلی و نمایشها و میانپردههای کوتاه و بلند در محیط بازی بیان نمیشود؛ بلکه برای پیش رفتن در دل روایت، باید متون زیادی را بخوانید و به دیالوگهای فراوانی گوش دهید. این بازیها به شما حق انتخابهای متعددی میدهد و معمولا چند نوع پایان بندی برای آن در نظر گرفته شده است.
بازیهای Danganronpa از محبوبترین عناوین ویژوال ناول ژاپنی هستند که سازندگانش حالا یک بازی دیگر با نام Process of Elimination عرضه کردند. اگر دانگرانرنپا را دوست داشتید، حتما از Process of Elimination هم خوشتان آمد و اگر با هیچکدام آشنایی ندارید، اشتباه بدی کردید و بهتر است همین حالا آستین بالا بزنید.
در بازی Process of Elimination شما در نقش یک کارآگاه نوجوان فرو میروید که عضو یک آژانس کارآگاهی است و مشغول حل کردن معماهای مختلف است. شما با واجاهو، نام اصلی کاراکتر بازی، داستان را شروع میکنید و یک سری پرونده جزیی حل میکنید اما در نهایت یک روز از روزها، این کاراکتر دزدیده میشود و به یک جزیره در ناکجاآباد برده میشود. واجاهو وقتی چشمانش را باز میکند، خودش را در سرزمینی ناآشنا میبیند و یک نامه دستنوشته را نیز در کنار خود میبیند. نامهای که از سمت شخص آدمربا است و به او گوشزد کرده که بهتر است در این مکان، کارها را به خوبی پیش ببرد. او دزدیده شده، به جایی آمده که یک گروه بزرگتر کارآگاهی وجود دارند و باید با کمک این ۱۴ کارآگاه حاضر در جزیره، به حل بزرگترین معمای ژاپن بپردازد. آنها باید یک قاتل زنجیرهای را پیدا کنند که سالیان سال است رعب و وحشت به جان مردم انداخته و هیچ گروه کارآگاهی نتوانسته آن را پیدا کند.
تمام ۱۴ کارآگاه بازی شخصیتهای منحصر به فرد خود را دارند و با اینکه مدت زمان بازی نسبت به سایر عناوین رمانهای تصویری نسبتا کم است (بازی میتواند ظرف ده ساعت به اتمام برسد، ولو کمتر) اما سناریونویسهای بازی توانستند در همین مدت زمان، شخصیتهای خود را به درستی معرفی کنند. کاراکترهایی در بازی وجود دارند که قیافهشان اصلا به یک کارآگاه زیرک نمیخورد اما حضورشان در بازی لازم است تا بهعنوان مثال، طنز بازی نابود نشود. هر شخصیت ویژگی منحصر به فردی در گیمپلی خود هم دارد که میتوان از آن برای حل کردن برخی معماها استفاده کرد. در برخی مواقع نیز میتوانید از دو یا چند ویژگی دو یا چند کاراکتر به صورت همزمان استفاده کنید تا بهتر به آنالیز کردن اشیا بپردازید.
داستان اصلی: 10 ساعت
داستان + ماموریتهای فرعی: 13ساعت
بازی Process of Elimination فقط یک ویژوال ناول نیست و مانند اکثر بازیهای جدید این سبک (مانند عنوان شاهکار Digimon Survive که در این لینک معرف حضورتان شده است) المانهای نقش آفرینی را نیز درون خود دارد. بازی در مواقعی که شما مشغول گپ و گفت با دیگر کاراکترها نیستید، شما را به مکانهایی که در آنها جرم و جنایت رخ داده و یا سرنخهایی در آنها پیدا شده میبرد و در این حالت گیمپلی خود را دگرگون میسازد.
شما در این مکانها میتوانید به آنالیز محیط بپردازید. در وهله اول هم فقط میتوانید کاراکتر اصلی را کنترل کنید و سایر شخصیتها توسط هوش مصنوعی بازی هدایت میشوند. باید اعتراف کرد که هوش مصنوعی بازی بسیار پایین است و گاهی مرغ پخته از آن بهتر عمل میکند از همین رو زیاد به یار و یاورهای خود تکیه نکنید. شما در هر باری که نوبتتان برای گردش در محیط میشود یا میتوانید به اطراف حرکت کنید و یا میتوانید یک نقطه یا یک شی را آنالیز کنید. همانطور که گفته شد، ویژگیهای خاصی هم در برخی کاراکترهای بازی وجود دارد که میتواند تحقیقات شما را راحتتر پیش ببرد.
حالت استراتژی- نقش آفرینی که در بازی گنجانده شده، بازی را از یکنواختی خارج میکند و محیطهای متنوعی برای این بخش از بازی در نظر گرفته شده است. دوربین بازی در این حالت شبیه به دوربین ایزومتریک شده و شما کل نقشه بازی را از بالا میبینید. باید بدانید این بخش از جاری شدن یک گیمپلی متفاوت و تقریبا خلاقانه در این بازی، تقریبا ۲۰ درصد کل بازی Process of Elimination را در برمیگیرد.
در نهایت و پس از کارآگاه بازی کافی که در این مناطق از خود نشان میدهید، به مرحلهای میرسید که وارد یک سری پرسش و پاسخ میشوید. شما باید در این نقطه از بازی به جوابهای درست رسیده باشید تا بتوانید ادامه داستان کارآگاهی Process of Elimination را پیش ببرید. بازی چندباری به شما فرصت میدهد و زیاد سختگیر نیست اما پاسخهای شما بسته به اینکه چقدر توانستید به مدارک رسیدگی کنید و آنها را بررسی کنید، ربط دارد. البته اگر شانسی و روی هوا هم جواب بدهید و پاسخهایتان درست باشد، بازی جوابها را از شما قبول میکند.
متاسفانه باید گفت صداگذاری انگلیسی برای هیچ یک از کاراکترها در نظر گرفته نشده و بازی تنها به زیرنویس انگلیسی بسنده کرده است. اینکه سازندگان دو سال تمام زحمت کشیدند که بازی خود را زیرنویس کنند و به عرضه جهانی برسانند، نشان از تنبلی خاصشان دارد!
خوبی Process of Elimination اینست که بیخود و بیجهت به حاشیه نمیرود و شوخیهای دم دستی و مسخره بازیهای ژاپنی را چندان در خود جای نداده و سرراست داستانش تعریف میکند. شاخ و برگهایی که در قصه وجود دارند، همگی در خدمت داستان اصلی هستند و گیمر به اطلاعات الکی دست پیدا نمیکند. در واقع بازی روی داستان اصلی خودش تمرکز داشته و سعی نکرده که بیهوده به دنبال کشدار شدن داستان خودش شود.
سرراست بودن داستان بازی البته معایبی هم دارد، یکی اینکه بازی یک پایان بندی دارد و ارزش تکرار آن نیز بسیار کم است چرا که قرار نیست روند بازی هم با انتخابهای شما دستخوش تغییرات جدی شود. بازی به اصطلاح یک اثر یکبار مصرف شده که میتواند ده ساعت تمام، یک داستان معمایی هیجان انگیز را روایت کند و البته اینکه پایان بندی تقریبا قابل حدسی هم دارد که این موضوع رسما بزرگترین نقطه ضعف داستان به حساب میآید. شما از اواسط بازی تقریبا میفهمید که قاتل اصلی که صدها نفر را در ژاپن سلاخی کرده، چه کسی است و در نیمه دوم بازی فقط سعی دارید تا زودتر به مرحله اثبات کردن فرضیه خود برسید. این موضوع در یک بازی ویژوال ناول معمایی، ضربه بزرگی را وارد کرده و میتواند کاری کند که گیمر از اواسط بازی، بیخیال رد کردن معماهای جدید بشود.
نیمه اول بازی Process of Elimination معماهای جذابی را طرح میکند و با آپگرید شدن قابلیتهای شخصیت اصلی و توانایی کنترل دیگر شخصیتها که به مرور به گیمر داده میشود، روند بازی در یک ریتم خوب قرار میگیرد. اما در نهایت همانطور که گفته شد در نیمه دوم بازی، داستان از تک و تو میافتد و نمیتواند آنطور که باید پیش برود. با این وجود دیالوگنویسیهای قدرتمند برای شخصیتها و شخصیت پردازی خوب تک تک کارآگاهان بازی، باعث میشود که بتوانید این نواقص بازی را چشمپوشی کرده و به ادامه حل معمای بازی بپردازید.
بازی Process of Elimination برای دوستداران سبک بازیهای رمان تصویری ساخته شده؛ افرادی که به داستان بازی اهمیت خاصی میدهند و میخواهند وارد دنیای معمای کشف هویت یک قاتل زنجیرهای جانی بشوند. با این حال بازی نواقص زیادی نسبت به یک عنوان ویژوال ناول در سال ۲۰۲۳ دارد و نمیتواند به یک بازی ماندگار در این سبک تبدیل شود اما برای کسانی که با این سبک بازیها آشنا هستند یک اثر قابل توجه و برای کسانی که کلا با این سبک بازیها غریبه هستند، فرصت خوبی برای آشنایی با یک ژانر جدید در دنیای بازیهای ویدیویی است.
خلاصه بگم که...
بازی Process of Elimination برخلاف بسیاری از بازیهای ویژوال ناول، کوتاه است و داستان آن نیز از اواسط بازی قابل حدس بوده و آن حالت معمایی خود را از دست میدهد. با این حال ۱۴ شخصیت در بازی وجود دارند که شخصیتپردازی ماهرانهای برای آنها انجام شده و دیالوگنویسی قدرتمند (متاسفانه بدون دوبله انگلیسی) باعث میشود که این نقصهای بازی کمتر به چشم بیاید. ویژگی استراتژی- نقش آفرینی که برای حل معماهای بازی در نظر گرفته شده هم با اینکه کوتاه است اما بازی را از حالت تکراری خود خارج میکند.
میخرمش...
اگر از دوستداران بازیهای ویژوال ناول و بهویژه علاقهمندان به فرنچایز Danganronpa هستید، این بازی برای شما درست شده است.
نمیخرمش...
بازی یک عنوان رمان مصور است و این یعنی زمین تا آسمان با بازیهای دیگر تفاوت دارد. اگر به این سبک بازی علاقهای ندارید، دور آن یک خط قرمز بکشید و اگر دوست دارید که ریسک کنید تا با این سبک آشنا شوید، بد نیست به این بازی یک فرصت دهید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من هیچ وقت ویژوال ناول بازی نکردم
چون خب انگلیسی خوب نیست و رو موبایل گزینه های جالبی پیدا نمیشه کرد
اما به طرز عجیبی عاشق ویژوال ناول ها هستم(مخصوصا اگه گیمپلی هم داشته باشن) به نظرم دنیای خیلی جالبیه و نسب به بازی های اپیزودیک داستان بیشتر تغییر میکنه
این عنوان هم به نظر جالبه
دوست دارم عناوین ویژوال ناول یکم گیمپلی بیشتری به خودشون بدن
خلاقیت گیمپلی همراه با ویژوال ناول خیلی باحال و جذابه