به نظر من ماریو دیگر یک نام بازی یا اسم یک فرنچایز دنیای سرگرمی نیست. ماریو یا همان قارچخور خودمان، یک شخصیت در دنیای ماست؛ یک چهره محبوب و بینالمللی که دیگر بعد از بیش از چهل سال، گیمر و غیرگیمر او را میشناسد. بعید میدانم قیافه ماریو و یا صدای پرش او را دیگر کسی که چند دقیقه هم با اینترنت سر و کله زده باشد، نشناسد. ماریو کسی بوده که صنعت ویدیو گیم را یکبار در دهه هشتاد میلادی نجات داد و آن را به سمتی سوق داد که تبدیل به یک صنعت پولساز و مهم شود و حالا پس از دهها سال فعالیت، با بازی Super Mario Bros Wonder نشان میدهد که میتواند یک فرمول موفق قدیمی را، با عنصر خلاقیت بهروز کند و همچنان در صدر جدول باقی بماند. بازی سوپرماریو واندر دقیقا همان چیزی است که از یک ماریو کلاسیک در سال ۲۰۲۳ انتظار میرود و کاری میکند که جادوی نینتندو در اواخر عمر نینتندو سوییچ، طوری سر و صدا کند که نظر همگان جلب شود.
فکر کنم دیگر همه شما درباره ابهت و ارزش ماریو در صنعت بازیهای ویدیویی بدانید، در واقع حتی اگر یک شماره از ماریو را بازی نکرده باشید، حتما او را میشناسید و میدانید که شهرت جهانیاش چقدر زیاد است. بر اساس آخرین آمارها، سری بازی ماریو بیش از ۷۵۰ میلیون نسخه در سراسر فروش داشته است و ارزش فرنچایز ماریو نیز بیش از ۳۵ میلیارد دلار تخمین زده شده است. این عددها شوخی نیست و با کمی تأمل در آنها میتوانیم بفهیم با چه غول عظیمالجثهای روبرو هستیم.
همانطور که گفته شد ماریو حالا بیش از ۴۰ سال قدمت دارد و پا به ۴۲ سالگی گذاشته است و رسما برای دو یا سه نسل، خاطرهسازی کرده است. دنیای ماریو دیگر از قارچ خوردن و روی سر و کله دشمنان پریدن گذر کرده و مدتهاست که وارد ژانرهای دیگر هم شده است. اما در بین عرضه بازیهای گوناگون ماریو از جمله بازیهای ورزشی و پارتی آن، فقدان یک بازی کلاسیک ماریویی، سالها بود که حس میشد. کنسول نینتندو سوییچ تنها یک بازسازی از عنوان موفق بازی کنسول شکستخورده Wii U را در چنته داشت و سازندگان با خلق بازیهای مختلفی از ماریو، به دنیای دیگری از این شخصیت رسیده بودند. با این حال بازی Super Mario Bros Wonder بالاخره به ریشه این شخصیت برمیگردد و با حفظ المانهای همیشگی این سری، یک گیمپلی کاملا نوآورانه و درگیرکننده را عرضه میکند که شخصا میتوانم آن را ورود ماریو به یک مرحله جدید از زندگیاش بدانم. Mario 2.0 رسما با همین بازی Wonder رونمایی شده و این عبارت برازنده بازی است چرا که در تمامی دقایق بازی، جادو و شگفتی وجود دارد و گیمر را مبهوت خود میکند. بازی ماریوی جدید تمامی بازیهای قدیمی این سری را به حریفی طلبیده و با چالش کشیدن خودش و نبرد با خودش، پیروز میدان شده است. این بزرگترین موفقیتی است که یک شخص، کمپانی، تیم میتواند در کسبوکار خود به آن دست پیدا کند.
جادو و شگفتی بازی از همان شروع بازی به چشم مخاطب برخورد میکند. سبک گرافیکی بازی و رنگ آمیزی محیط، تداعیکننده بازیهای قدیمی بوده اما کاملا حس و حال امروزی دارد. انیمیشنها به شدت بامزه و جذاب هستند و طراحی شخصیتها به زیباترین شکل ممکن صورت گرفته است. ما با شخصیتهای همیشگی و آشنای این سری روبرو هستیم و دشمنان بازی نیز متشکل از موجوداتی آشنا و یک سری دشمن جدید هستند. ماریو و دوستانش این بار به سرزمین گلها رفتند تا با پادشاهی این کشور ملاقات کنند. مثل همه بازیهای ماریو، باوزر سر از راه میرسد و سرزمین گلها را به تاریکی فرو میبرد. ماریو و رفقایش نیز به پادشاه این منطقه قول میدهند که به او کمک کنند تا بتواند سرزمین را از این تاریکی رهایی ببخشد و مانند قبل، آن را تبدیل به سرزمین گل و سبزه کند.
داستان در بازیهای ماریو هیچگاه جایگاه ویژهای نداشته و حتی بازیهای نقش آفرینی این سری که در ژانری کاملا متفاوت به سر میبرند، داستان ساده و سرراستی دارند. این یکی از جادوهای نینتندو است که با یک داستان سرراست، همه نوع قشری را راضی نگه میدارد و سعی نمیکند تا یک قصه پیچیده را وارد این قضیه کند. نینتندو با گیمپلی بازیهای ماریو است که کار اصلی را میکند و در اینجا نیز کافیست به گیمپلی شاهکار بازی توجه کرد و به معنای واقعی لذت بازی کردن را تجربه کرد.
سازندگان کلی عناصر خلاقانه در بازی جاری ساختند. گلهای سخنگویی که در طول مراحل بازی وجود دارند یکی از بهترین و بامزهترین این عناصر جدید هستند. این گلها در طول بازی با شما سخن میگویند و جملاتی که به کار میبرند کاملا درباره خود بازی و شخصیتها و محیط بازی است. آنها بسیار بامزه هستند و لذت پیشروی در مراحل را دو چندان کردهاند. به جز این گلهای عجیب و غریب، سازندگان در همان ابتدای بازی بسیاری از آسهای خود را رو میکنند و نشان میدهند که دشمنان جدید باحالی خلق کردهاند که قرار است حسابی حین سر و کله زدن با آنها سرگرم شوید.
فرمول اصلی بازی همان قانون همیشگی این بازیها است. شما میتوانید به صورت تکنفره، دو نفره و یا سه و چهار نفره در مراحل حضور پیدا کنید. شخصیتهای یوشی و مینت، کاراکترهایی هستند که ضدضربه هستند و به آنها آسیبی وارد نمیشود. حضور این شخصیتها برای گیمرهای کم سن و سالتر خیلی ضروری به نظر میرسد و میتواند یک بالانس مناسب برای بازی دو قشر سنی مختلف ایجاد کند. به عنوان مثال میتوانید با یک همبازی کوچکتر، بازی را سپری کنید و مطمئن باشید که قرار نیست با اشتباهات و سوتیهای این گیمر کوچولو، جانهایتان را یک به یک از دست بدهید.
در هر مرحله باید از نقطه A به نقطه B که همانا پرچم همیشگی این سری بازیها است بروید و در هر مرحله یک یا دو دانه ویژه وجود دارد که باید آنها را جمع آوری کنید تا هم بتوانید مراحل جدیدتری را باز کنید و هم بتوانید به قلعه نهایی بازی برسید. قلعه باوزر در بازی با کلی ابرهای سیاه وحشی احاطه شده که شما به مرور در گشت و گذارتان در ۶ دنیای بازی (که خودش به زیرشاخههایی تقسیم میشود) میتوانید به یک سری Royal Seed دست پیدا کنید که هر یک از آنها، میتواند یک ابر گندهبک را داغون کند و شما را به نبرد نهایی نزدیکتر کند.
در طول بازی آیتمهای مختلفی به دست میآورید که دیگر قارچ خوردن در بین انبوه آیتمها گم شده است. حالا بازی آیتمهای جدید و باحالی دارد که برای اولین بار در سری ماریو عرضه شده و سرگرم شدن با آنها، لحظات مفرحی را ایجاد میکند. مهمترین آنها آیتم فیل است که کاراکتر شما را تبدیل به یک فیل بامزه میکند. این فیل میتواند با خرطومش همه را بزند و با همین خرطوم کذایی، میتواند آب را هم هورت بکشد و به موقع آن را به بیرون پرتاب کند. وزن کاراکتر فیل نیز در برخی جاها به کارتان میآید. این فیل گندهبک از تمامی لولهها و سوراخ سنبهها هم رد میشود و انیمیشنهای بسیار بامزهای برای این شخصیت طراحی شده است.
داستان اصلی: 12 ساعت
داستان + ماموریتهای فرعی: ۲۰ ساعت
جدا از فیل، ویژگیهای جدید دیگری هم در بازی وجود دارد. مثل ماریو حبابی و یا ماریو دریلی! ماریو دریلی میتواند در هر نقطه از زمین خواست فرو برود و از هر جا دلش خواست بیرون بیاید و ماریو حبابی هم با پرتاب یک سری حباب، هم میتواند مسیر جدیدی برای خود خلق کند و هم میتواند به یک سری آیتم و دشمن که دور از دسترس هستند برسد.
اما بجز ویژگیهای جدیدی که روی ظاهر فیزیکی شخصیت تاثیر میگذارد، بازی به معرفی یک سری Badge هم پرداخته که میتوانید آنها را هم در گشت و گذار در دنیاها به دست بیاورید و برخی از آنها را نیز باید از فروشگاههای بازی بخرید. این بجها، قدرت خاصی به شما میدهد که میتواند در برخی مراحل کاربردی باشد. مثلا یکی از آنها میتواند کاری کند که کلاهتان نقش گلایدر را در حین پرش بازی کند و شما در هوا به اهتزاز در بیایید و یا یکی از آنها میتواند کاری کند که در حین شنا کردن به دشمنان ضربه بزنید. یکی دیگر به شما قابلیت پرش بلندتر میدهد و یکی دیگر هم کاری میکند که از همان ابتدای بازی یک قارچ بخورید و بزرگ شوید. ده دوازده بج مختلف در بازی وجود دارد که شما میتوانید پیش از شروع هر مرحله انتخاب کنید که کدام یک از آنها را بر تن کنید و با چه قابلیتی وارد مرحله شوید.
مراحل بازی نیز درجهبندی سختی مختلفی دارند که با نشان ستاره مشخص شده است. مراحلی که دارای پنج ستاره سختی هستند حقیقتا کابوسهایی هستند که رد کردن آنها کار هرکسی نیست و میتوانند به تنهایی ده بیست جان شما را بگیرند! مراحل آسانتری هم در بازی وجود دارد که برای بازیهای تیمی بهتر است و یک سری مراحل هم وجود دارد که جزو خلاقیتهای تیم سازنده است. مثلا مراحلی نظیر Search Party یا وقت استراحت وجود دارد که هر یک گیمپلی خاص خودشان را دارند. در سرچ پارتی باید بتوانید در یک نقشه خاص بچرخید و پنج آیتم مخفی پیدا کنید و در مراحل برک تایم یا همان وقت استراحت، بازی یک معمای ساده و بامزه پیش روی شما میگذارد که مانند یک دوش آب سرد پس از رد کردن مراحل طاقتفرسا است!
یکی از بهترین نکاتی که تقریبا در همه مراحل بازی وجود دارد، دانههای ویژهای است که با گرفتن آنها، مرحله وارد فاز جدیدی میشود که تا پیش از این در سری بازیهای ماریو ندیدهاید. در این حالت بازیسازان انگار که چیزی بر بدن زده باشند، هر آنچه که فکر میکنید را در بازی پیاده میکنند. مثلا ممکن است یکهو دشمنان شروع کنند به آوازخوانی و یک صحنه موزیکال از گلهای گوشتخوار ببینید. یا ممکن است لولههای سبز همیشگی در بازی تبدیل به موجوداتی زنده بشوند و راه بروند. حتی امکان این وجود دارد که خود کاراکتر بازی تبدیل به یک سری چیز عجیب و غریب شود. از یک ماریو دراز زرافهای گرفته تا یک ماریو در کالبد قارچهای متحرک (دشمنان همیشگی) و یا یک ماریوی جوجه تیغی شده و یا حتی یک ماریوی آجری. بازی در این حالت برای یکی دو دقیقهای وارد یک جنون جادویی میشود و با این ترفند هر مرحله از بازی به دو بخش تبدیل میشود.
نقشه بازی بسیار پهناور بوده و تمام کردن مراحل بازی بیش از ۱۰ ساعت زمان میبرد. هر مرحله ارزش تکرار بالایی دارد و میتوانید با بجهای جدید خود، در برخی مراحل یک سری اکتشافات جدید داشته باشید. در پایان باید به موسیقی و صداگذاری بینظیر بازی اشاره کنم که در خدمت گیمپلی است. هیچ موسیقی و صدایی در بازی وجود ندارد که اضافه باشد و همه چیز بر اساس گیمپلی بازی طراحی شده است. بازیهای ماریو ثابت کردند که بهترین استفاده را از ترکیب صدا و تصویر با یکدیگر دارند و این موضوع در بازی Super Mario Bros Wonder به اوج خود رسیده است.
بازی Super Mario Bros Wonder یک شاهکار تمام عیار است و میتواند لحظات بسیار جذابی را خلق کند. تیم نینتندو نشان داده که ماریو بههیچ وجه تبدیل به یک فرنچایز کهنه نشده و میتوان با خلاقیت، از یک فرمول قدیمی، یک فرمول جدید و موفقتر ایجاد کرد. این یک درس بازیسازی برای همه استودیوها و یک بازگشت تمام عیار برای ماریویی است که یک تنه، دنیای گیم و سرگرمی را با جادوی خود در دست گرفته است.
خلاصه بگم که...
بازی Super Mario Bros Wonder یک شروع جدید برای ماریو در قرن حاضر است و همان فرمول موفق همیشگی این سری را با خلاقیتهایی جادویی ادغام کرده و به یک گیمپلی سرگرمکننده و بینهایت مفرح رسیده که چه به صورت تکنفره و چه چند نفره، تجربهای فراموش نشدنی را رقم میزند.
میخرمش...
بازی یک اثر بینظیر و ماندگار است و تجربه آن برای هر گیمری واجب است.
نمیخرمش...
شما ضرر میکنید یا نینتندو؟ قطعا شما!
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
متن عالی بود. دقیقا چیزی که میخواستم بگم.
من با ماریو اولی زیاد حال نمیکردم موقعی که بچه بودم و با میکرو بازی میکردم، اما با علاالدین و هرکول خیلی حال میکردم. این از همه اونا حتی تو اون عالم بچگی بهتر بود. تنوع خارقالعاده ای داشت. در عین اینکه کاملا حرفه ای و مناسب بازار هم بود. ماریو ۲ اسم دقیقا مناسبیه
بهترین بخشش اون گلای آوازه خون تو مرحله دوم بود تا اونجایی که من رفتم
خیلی سم بودن
چهار بازی با متای بالای 90 تو یه سال کار هرکسی نیست
دلیلی نمیخرمش خیلی خوب بود😂
افسوس که نینتندو در خانمان موجود نمی باشد.
با امولاتور هم میشه ولی حس نوستالژی و نینتندو را دیگه بهت نمیده