به تازگی رمانهای لهستانی را دنبال میکنم و شروعش با سری کتابهای ویچر نوشته آندژی ساپکوفسکی بود. در بین این رمانها، اثر مرموز و جذابی به نام شکست ناپذیر وجود دارد که تا قبل از انتشار بازی هم نامش، چیزی از آن نشنیده بودم. بازی The Invincible آنقدر تجربه دوست داشتنی و به یادماندنیای بود که من را مجاب کند تا رمان ستانیسلاو لم را مطالعه کنم. با بررسی بازی The Invincible همراه ویجیاتو باشید.
ماجرا از یه کشتی فضایی تحقیقاتی به اسم دراگونفلای آغاز میشود و شما به جای یسنا، زیستشناس فضایی تیم به چند ماموریت مختلف رفتهاید. آخرین ماموریت تیم، سفر به ریجیس سه هست، سیارهای که در آن نشانههایی از حیات مثل آب و اکسیژن دیده میشود.
تیم شما، شما را در سفینه تنهای میگذارد و برای تحقیقات بیشتر وارد جو سیاره میشود. چشمانتان را میبندید که کمی استراحت کنید و به محض آن که بیدار میشوید، خودتان را در صحرای با آب(!) و بیعلف ریجیس پیدا میکنید و هیچ چیز به یاد ندارید.
کمی که پیش میروید و خودتان را پیدا میکنید، با اعضای گروهتان مواجه میشوید که از نظر عقلی دچار مشکل شدهاند و بدتر از همه، به زودی قرار است تا یکی از سفینههای دشمن به نام شکستناپذیر روی جو سیاره فرود بیاید.
حال چگونه از این اوضاع فرار کنید؟ چه بلایی سر هم تیمیهایتان افتاده و در ادامه، راز مخوف سیاره ریجیس ۳ چیست؟ اینها سوالاتی است که باید در طول بازی پاسخشان را پیدا کنید و بازی به خوبی و تا حد زیادی به سوالات شما جواب میدهد.
بازی به نوعی پیش درآمد رمان اصلی محسوب میشود و حداقل از ابتدا تا نزدیک به انتهای بازی آنقدر جذاب روایت میشود که شما را مجاب کند تا پس از اتمام بازی، رمان ۲۰۰، ۳۰۰ صفحهای ستانیسلاو را نیز مطالعه کنید تا با خیال راحت از داستان کامل بازی لذت ببرید.
راستش من خیلی به گیمپلی بازیهای شبیهساز پیادهروی یا به اصطلاح واکینگ سیمولیتور سخت نمیگیرم. چرا که ذاتا بازی قرار بوده تا گیمپلی سادهای داشته باشد و داستان را دنبال کند و از همین رو، دقت و سختگیریام را روی داستان بازی متمرکز میکنم.
داستان شکستناپذیر واقعا جذاب روایت میشود و شما را تا مدت زیادی به فکر فرو میبرد. فضاسازی بازی، گفت و گوی بین یسنا و استروگیتر یا منجم بازی و البته روند پیشبرد داستان به بهترین شکل ممکن پیادهسازی شده و اگر علاقهمند به این سبک بازیها باشید، ابدا خسته نخواهید شد.
شاید شبیهترین بازی موجود به The Invincible را بتوان Firewatch دانست که از تماسهای رادیویی بازی با یک شخصیت و دیالوگهای بین این دو گرفته تا محیط و آرت و جست و جو در محیط به دنبال اطلاعات بیشتر در هر دو دیده میشود.
هرچقدر سعی کنید که ریجیس ۳ را بیشتر بگردید، بازی با اطلاعات تازهای مزد صبر شما را میدهد و این به نظرم واقعا جذاب است. البته که در این بین صداگذاری کاراکترهای داخل بازی واقعا مثال زدنی است و دیالوگها واقعا تمیز و دوست داشتنی انتخاب شدهاند.
البته که روایت بازی کاملا هم بینقص نیست و در بخشهای انتهایی بازی و خصوصا یک ساعت آخر کمی شاهد افت روند پیشرفت داستان هستیم که میتواند آزاردهنده ظاهر شود. مشکل اینجاست که وقتی رازهای بازی تقریبا برملا میشود، بازی شما را مجبور میکند که یکسری انتخاب غیر منطقی انجام دهید.
برای مثال در بخش انتهایی بازی که بازیکن میتواند تا برای پایان داستان تصمیمگیری کند، آنقدری بازی دست شما را باز نمیگذارد تا تصمیمگیری کنید و راههای پیش رو بیشتر مثل انتخاب بین بد و بدتر است.
در کل میتوان پکیج داستان بازی را باورپذیر و جذاب دانست که فضاسازی بسیار خوبی دارد و بازیکن را حسابی غرق خود میکند. البته که داستان دلهرهآور بازی صبر بسیاری میطلبد و بیشتر برای بازیکنانی مناسب است که حال و حوصله گشت و گذار در محیط و گوش کردن به مکالمات رادیویی را داشته باشند.
اما به گیمپلی بازی میرسیم که عموما به گشت و گذار و راه رفتن در محیط، مبارزات بسیار بسیار کوتاه و یک سری تعقیب و گریز خلاصه میشود که جالب از کار در آمدهاند، اما در برابر آثار اکشن و ماجراجویی حرف زیادی برای گفتن ندارند که منطقی است.
در بازی به شما یک سری ابزار داده میشود تا بتوانید تعاملات محدودی با محیط داشته باشید. مثل ردستگاه ردیاب که به شما موجودات زنده اطراف و یا جایگاه رباتها و افرادتان را نشان میدهد یا اسکنری که داخل زمین را نشان میدهد و برای پیدا کردن مسیرتان مناسب است.
در اواسط بازی هم به شما اجازه داده میشود تا از یک وسیله نقلیه جالب استفاده کنید که به شما اجازه میدهد تا سیاره را صرفا کمی سریعتر بگردید و رانندگی با آن واقعا آرامشبخش است.
شاید بهتر بود که سازندگان به گیمپلی بازی پازلهای بیشتری اضافه کنند و کمی تعامل بازیکن با بازی را طی این امر افزایش دهند که متاسفانه این اتفاق نیفتاده و از همین رو بازی اگر صرفا کمی طولانیتر میشد به گیمی خستهکننده تبدیل میگشت.
قبل از بررسی بازی از نظر هنری، بگذارید سری به بخش فنی بازی بزنیم. اگر کمی زودتر بازی را بررسی میکردم، میتوانستم بگویم که The Invincible از نظر فنی دستکمی از فاجعه ندارد اما درست وقتی که میخواستم بررسی بازی را شروع کنم، پچ جدید بازی منتشر شد و بسیاری اشکالاتی که از قبل بازیکنان مطرح کرده بودند را برطرف کرد.
البته که این مشکلات به صورت کامل رفع نشده و برای مثال برخی مواقع پیش میآید که جای وسیله نقلیه شما در محیط عوض میشود و یا این که مثلا دکمهای که به کمک آن سوار ماشین شده و یا از آن پیاده میشوید غیر فعال میشود.
این مشکلات گاهی منجر به خروج از بازی خواهد شد که قطعا اتفاق جالبی نیست، اما در کل نسبت به قبل امکان مواجهه با چنین اتفاقی کم خواهد بود.
داستان اصلی: ۶.۵ ساعت
داستان + ماموریتهای فرعی: ۸ ساعت
از نظر زیباشناسی، رنگبندی و فضاسازی The Invincible تجربه واقعا فوقالعادهای است و طراحی محیط به دقت انجام شده. استفاده از پوشش گیاهی فلزی و مرموز بازی و برکههایی که در دل بیابان قرار داده شدهاند به غرق شدن شما در این دنیا کمک میکنند.
سرمای شبهای بازی و حرارت آفتاب رجیس در ظهر کاملا محسوس است و این امر پیادهروی و رانندگی در محیطهای بازی را واقعا آرامشبخش جلوه میدهد.
تم خاصی در طراحی لوازم و ابزارها و بعضا سازههای بازی دیده میشود که طراحی جالبی دارند و این هماهنگی در جای جای بازی دیده میشود.
در کنار این زیبایی، موسیقی شدیدا گوشنواز بازی را قرار دهید که هوش از سرتان میپراند. موسیقی بازی تمی کیهانی دارد و ترکهای آن یادآور آثار دلهرهآور فضایی است که به هنگام تجربه بازی نفستان را تنگ میکند و دستتان را باز میگذارد که حسابی در رجیس سه و دنیایش غرق شوید و یک شش ساعت سرگرمکننده و دوستداشتنی را تجربه کنید.
بررسی بازی The Invincible بر اساس نسخه پیسی که ناشر در اختیار ویجیاتو قرار داده نوشته شده است.
خلاصه بگم که...
The Invincible تجربه آرامشبخشی است که اگر از طرفداران این سبک بازیها باشید تا مدتها به یادتان خواهد ماند.
اگر چه که بازی اشکالاتی در حفظ و کنترل روند روایت در قسمت نهایی و البته بخش فنی دارد که قابل چشمپوشی نیست.
میخرمش...
طرفدار بازیهای فضایی، فیلمهای علمیتخیلی دلهرهآور و گشت و گذار در محیطهای یک سیاره مرموز هستید؟ بازی هر آنچه که برای غرق شدن در دنیایش احتیاج دارید را در اختیارتان قرار خواهد داد.
نمیخرمش...
بازی تجربهای خاص پسند، کند و خالی از ویژگی به خصوصی در گیمپلی است که میتواند برای بسیاری از گیمرها خستهکننده شود. از طرفی فعلا میتوان منتظر آپدیتهای بیشتر برای حل مشکلات بازی ماند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
نویسنده عزیز که به آثار لهستانی علاقه مند شدید ، باید بگم گنجهای گرانبهایی پیدا کردید چون آثار لهستانی شدیدا جذابن
جناب استانیسلاو لم نویسنده پرآوازه لهستانی
یک داستان خارقالعاده داره به اسم سولاریس که حتما مطالعه بفرمایید
میشه گفت این کتاب به معنای واقعی کلمه آبرو و اعتبار ژانر علمی تخیلیه
تا حالا ۲ تا اقتباس سینمایی معروف هم داشته که البته به پای خود کتاب نمیرسن