پایان سریال Game of Thrones؛ سوالاتی که بیپاسخ ماندند
پایان سریال Game of Thrones پس از سالها خاطرهسازی و فراز و فرود، نهایتاً به خانه همه طرفداران آمد. با این حال، سوالات بسیاری باقی مانده که همچنان پاسخشان را نمیدانیم و همین مسئله انتقادات ...
پایان سریال Game of Thrones پس از سالها خاطرهسازی و فراز و فرود، نهایتاً به خانه همه طرفداران آمد. با این حال، سوالات بسیاری باقی مانده که همچنان پاسخشان را نمیدانیم و همین مسئله انتقادات زیادی را برای سریال به همراه داشته است. در این مقاله در ویجیاتو قصد داریم برخی از این سوالات را مورد بررسی قرار دهیم؛ با ویجیاتو همراه باشید.
همه میدانستیم که پایان دادن به سریال بزرگ و محبوبی چون «بازی تاج و تخت» بدون شک کار دشواری خواهد بود؛ سریالی حماسی با چاشنی اژدها و قدرتهای ماورایی که بازیگرانش نزدیک به ده سال درکنار یکدیگر، یکی از برترین سریالهای تاریخ را خلق کردند. در این میان، بسیاری با دانستن آنکه شاهد پایان سریال Game of Thrones هستیم، احساس خوبی داشتند و فکر میکردند همهچیز در نهایت به نتیجه خواهد رسید. با اینحال جدا از رضایت و یا عدم رضایتمان از نوع پایانبندی، میدانیم که همچنان نکات بسیاری وجود دارد که بدون غایت و فرجام رها شدند. در اینجا به برخی نکات مهم که ممکن است برای شما هم سوال باشد میپردازیم:
توجه: این مطالب حاوی اسپویل است؛ اگر سریال را تا قمست پایانی تماشا نکردهاید، خواندن این مطالب توصیه نمیشود.
- 1 دروگون (Drogon)، آخرین اژدهای دنریس
- 2 گله دوتراکیها (The Dothraki)
- 3 داریو ناهاریس (Daario Naharis)
- 4 جوک معروف تیریون (The Honeycomb and the Jackass)
- 5 برندون استارک، ملقب به Bran the Broken
- 6 پرندههای لرد وریس (Varys)
- 7 بانک آهنین، بدون تخت آهنین
- 8 اسب سفید آریا (Arya)
- 9 شاهزادهای که وعدهاش داده شده بود چه شد؟
دروگون (Drogon)، آخرین اژدهای دنریس
آنطور که در قمست آخر گفته شد، قدرتمندترین سلاح در تمام وستروس دارد به سمت شرق میرود. میتوان گفت او از لحاظ قدرت مانند یک بمب اتم است که از قضا دوبال هم دارد! در اینصورت دروگون احتمالاً دارد تمام گوسفندان و حیوانات مختلف سرزمین اسوس (Essos) را میبلعد و بدون شک این مسئله امنیت اکثر افراد را به خطر میاندازد. در فصول اخیر حتی دیده بودیم که او یک پسر بچه را سوزانده بود؛ پس قضیه میتواند خیلی بدتر شود. حال فکر کنید یک ساحره یا کسی دیگر به نوعی موفق شود Drogon را بدست آورد. اینگونه تمام جریانات «بازی تاج و تخت» از نو آغاز میشود!
برَن در قسمت پایانی عنوان کرد که به شخصه بهدنبال دورگو بگردد (احتمالاً با استفاده از توانایی Wraging). آیا نمیشد با استفاده از همین توانایی وارد ذهن دورگو شود و به نوعی او را نابود کند؟ پاسخ این سوال را هیچگاه نخواهیم فهمید.
گله دوتراکیها (The Dothraki)
یکی از سوالات اساسی که ذهن خیلیها را مشغول کرده بود درباره گله دوتراکیها بود که بهنظر میرسید در مبارزه با نایت کینگ (Night King) و لشکر مردگان در وینترفل (Winterfell) همگی از بین رفته باشند. امّا در قسمت پایانی مشاهده کردیم که تعداد بسیار قابلتوجهی از آنها همچنان تحت فرمان دنریس بوده و کینگزلندینگ (King’s Landing) را به تسخیر خود درآوردند.
دوتراکیها پیش از دنریس هیچگاه در وستروس پای نگذاشته بودند و با راهنماییهای تیریون (Tyrion) در نهایت از Narrow Sea عبور کردند. این قبیله وفاداری بیچون و چرایی نسبت به دنریس داشتند و اینکه پس از کشته شدن او توسط جان (Jon) هیچ واکنش خاصی نشان ندادند، دور از ذهن و عجیب بهنظر میرسد. در نهایت مشاهده کردیم که جان توسط آنسالید (Unsullied) دستگیر شده و در زندان، کاملاً سالم و سلامت بهنظر میرسید. عجیب است که قبیلهای وحشی و خونخوار اجازه دهند قاتل ملکهشان اینگونه به زندگی ادامه دهد.
دومین مسئله حضور آنها در وستروس است. حال که رهبر دوتراکیها کشته شده، آیا آنها صرفاً بدون هیچ واکنشی به خانه بازمیگردند؟ پس از تمام این اتفاقات قرار است چه کاری انجام دهند؟ اصلاً چه کسی میخواهد به آنها کشتی دهد تا وستروس را ترک کنند؟
در نهایت این که سرنوشت دوتراکیها چه خواهد شد، یکی از بزرگترین سوالاتی و مسائل سریال پس از پایان است. شاید بهتر بود در همان قسمت سوم و در جنگ با لشکر مردگان، با آنها وداع میشد.
داریو ناهاریس (Daario Naharis)
اگر به یاد داشته باشید ناهاریس یکی از فرماندهان Two Sons بود که با خیانت به دیگر فرماندهان، به خدمت دنریس تایگرین درآمد. باتوجه به تواناییهای فوقالعادهاش، وی در ادامه به یکی از کلیدیترین متحدان دنریس تبدیل شد و در کنار آن، به او علاقهمند بود. در پایان فصل ۶، ملکه او را با سپاهی کوچک در مرین رها میکند تا از خلیج اژدها محافظت کند. داریو یک جنگجوی قهار بود امّا عشقش موجب شد دنریس او را با خود به وستروس نبرد.
جوک معروف تیریون (The Honeycomb and the Jackass)
یکی از رازهایی که در سریال Game of Thrones هیچگاه فاش نشد، جوک مشهور تیریون لنیستر بود. او دوباره در طول سریال سعی کرد آن را بازگو کند که هربار به نوعی موفق نشد؛ اولین بار در فصل ۱، هنگاهی که در Eyrie زندانی بود و سپس فصل ششم، در حضور گرِیورم و میساندای. جوک مذکور راجع به خود تیریون است که به همراه یک موم عسل و یک قاطر به فاحشهخانهای میرود.
در دقایق پایانی آخرین قسمت، تیریون در حضور اعضای شورا دوباره سعی میکند آن را بازگو کند که نهایتاً بازهم با ورود برَن (پادشاه وستروس) ناکام میماند.
برندون استارک، ملقب به Bran the Broken
سوالاتی زیادی راجع به پادشاه جدید وستروس شنیده میشود، امّا بهتر است به سراغ مهمترین آنها برویم: هدف برن در این جهان چیست؟
برَن پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای بسیاری، در نهایت نقش «زاغ سهچشم» (Three-Eyed Raven) را برعهده گرفته و طبق گفتهی سموِل تارلی، به حافظه دنیای زندگان تبدیل میشود. او نگهدارندهی تمام داستانها و تاریخ سرزمین است. در کنار آن، برَن اصطلاحاً میتواند Wrag کند و کنترل موجودات زنده دیگر را به دست بگیرد. البته که در حین استفاده از این قابلیت، چشمهایش سفید میشوند و عملاً خودش از کار میافتد. برَن بارها به وضوح اعلام کرده که دیگر برندون استارک نیست و این موضوع، سوالات بزرگتر و ترسناکتری را به همراه میآورد.
آیا او میتوانست نابودی و مرگی که دنریس برای مردم کینگز لندینگ به ارمغان را از پیش ببیند؟ اگر میتوانست، در اینصورت او هم به نوعی در این کشتار شریک خواهد بود. به هرحال قدرت برن به گونهای است که انگار هیچکس در برابر او آزاد نیست و هر تصمیمی که افراد بگیرند، از چشم او پنهان نخواهد بود.
پرندههای لرد وریس (Varys)
بااینکه پادشاه وستروس به دست چندتن از والامقامترین افراد این سرزمین انتخاب شد، امّا یقیناً افرادی هستند که با این گزینه موافق نیستند. اگر احتمالاً لرد وریس پیش از سوزانده شدن توسط دنریس پرندههایی (نامهها) به نقاط مختلف ارسال کرده باشد، در اینصورت موضوع والدین جان اسنو در تمام وستروس خواهد پیچید.
بدون شک خیلیها دوست ندارند یک مرد خداگونه که قدرتهای ماورایی دارد و میتواند افراد را کنترل کند، پادشاه تمام وستروس باشد. آنها خاطرات خوشی از چنین تجاربی ندارند.
بانک آهنین، بدون تخت آهنین
بانک آهنینِ براووس (The Iron Bank of Braavos) از همان ابتدای سریال معرفی شد امّا تا فصل چهارم، همچنان مفهومی انتزاعی بود و کسی نمیدانست این بانک دقیقاً کجا و به چه شکل است. در طول سریال شاهد همکاری این بانک ابتدا با استنیس (Stannis) و نهایتاً با سرسی (Cersei) بودیم.
در فصل هفتم، جیمی لنیستر و برن برای پرداخت بدهی بانک به هایگاردن (قلعه خاندان تایرل) لشکرکشی میکنند و پیش از حمله دنریس به آنها، جواهرات و ثروت هایگاردن را به سرزمین پادشاهی میفرستند. در این میان سرسی با کمک بانک آهنین توانسته کمپانی طلایی (Golden Company) را به خدمت خود درآورد. حال معلوم نیست سرسی چه مقدار از بدهی بانک را پرداخت کرده و مشخصاً در صورت عدم پرداختِ کامل، پادشاه جدید موظف به پرداخت آن خواهد بود. طبق چیزی که در قسمت پایانی دیدیم، خزانه فعلی به اندازه کافی پر نیست و نمیدانیم بانک چگونه مابقی پول خود را بازپس میگیرد.
اسب سفید آریا (Arya)
در پایان قسمت پنجم و پس از خاکستر شدن شهر، آریا اسب سفیدی مییابد و از آنجا میرود. در ادامه و قمست بعد میبینیم که آریا از فاصلهای دور جان را تماشا میکند، آن هم بدون اسب. قطعاً این مسئله اهمیت چندانی ندارد امّا ممکن است بپرسید آن اسب ناگهان کجا رفته است. خب، پاسخ این سوال را نیز کسی نمیداند.
شاهزادهای که وعدهاش داده شده بود چه شد؟
در طول سریال Game of Thrones ، زنان قرمزپوش بار از شاهزادهی موعودی حرف میزدند که هیچگاه متوجه نشدیم دقیقا به چه کسی اشاره میشود. Lord of the Light قول چنین فردی را داده بود که پس از اتمام سریال، بازهم از شخصیت وی رونمایی نشد. بحث شاهزادهی موعود در کتابهای جرج مارتین گستره وسیعتری را دربر میگیرد و به بسیاری از سوالات راجع به آن پاسخ داده میشود اما متاسفانه سریال کمتر به آن پرداخت و درنهایت هم بدون پاسخ دادن به سوال اصلی در این رابطه، به اتمام رسید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
این پیام رو برای نمایش تایید نکنید
فقط اومدم بگم خیلی غلط املایی داشتید
یه جاهایی نوشتید برن یه جا بران
قاتل رو نوشتید قابل
قمست
و...
داریو یکی از فرماندهان گروه second sons بود،
با اشتباه نوشتین tow sons
عذرخواهی میکنم. غلط تایپی بوده :)
با نظر من کارگردان ها و تهیه کننده ها اینقد عجله داشتند ک سریال رو زودتر تموم کنند خودشون هم نفهمیدن ک ریدن به کل خط داستان.
لیست انتقام آریا
اگه یادتون بیاد آریا قبل از خواب همیشه اسم افرادی که قراره بکشه رو تکرار میکرد که یکیش کوه بود
ولی دیدیم اخرش جور دیگه ای مرد
کوه که رابطش به کل باهاش عوض شد عزیز جان و از لیست خارج شد
اونی که رابطه ش باهاش عوض شد سندور کلیگین بود (مقلب به هاوند یا سگ شکاری)
بزرگترین درسی که میشه از قسمت پایانی این سریال گرفت اینه که وفاداری ؛ شجاعت ؛ پایبندی به اصول اخلاقی ؛ داشتن هدف حتی هدف بد و ثبات قدم در راه اون هدف ؛ برادری و خواهری ؛ ایمان ؛ صداقت ؛ ازخود گذشتگی واتحاد و معصومیت همه و همه عاقبتشون نابودی و مرگ و طرد شدنه اما اگر خائن و آدمکش مزدور و زنباره و بی عرضه و چلاق و بیخاصیت باشی به قدرت میرسی و در مورد اهمیت فاحشه خانه و فاضلاب بحث میکنی.