نگاهی به Hyper Scape – بتل رویال جدید یوبیسافت
وقتی سه سال پیش استودیویی گمنام، شوتری تحت عنوان Player Unknown Battle Grounds عرضه کرد، کمتر کسی تصور میکرد روزی به مهمترین ژانر بازیهای آنلاین تبدیل شود و قطاری از عناوین را به دنبال خود ...
وقتی سه سال پیش استودیویی گمنام، شوتری تحت عنوان Player Unknown Battle Grounds عرضه کرد، کمتر کسی تصور میکرد روزی به مهمترین ژانر بازیهای آنلاین تبدیل شود و قطاری از عناوین را به دنبال خود راه بیندازد که غولهای صنعت ویدیوگیم برای سوار شدن به آن صف بکشند. حالا قطار بتل رویال به ایستگاه یوبیسافت رسیده و این خاطرهساز فرانسوی عنوان Hyper Scape را همین دو سه روز قبل در این ژانر معرفی کرد. هایپراسکیپ یک بتل رویال سرعتی است که در کنار شباهتها و مولفههای مشترکی که با اسلافش دارد، نوآوری ها و تفاوتهای جذابی هم دارد که در این مطلب آنها را بررسی مختصری میکنیم.
اولین چیزی که بعد از ورود به هایپراسکیپ جلب توجه میکند، فضای متفاوت آن است. فضای بازی سایبرپانک محض است. بلوکهای جامد و تیرهی فیبر کربن با نورپردازی های موضعی و نوارهای نئون در لوکیشن آموزشی ابتداری بازی، فضای آثار علمی-تخیلی مثل Tron را تداعی میکند و سعی دارد به مخاطب همان اتمسفر را القا کند. اینجا همه چیز خیلی پیشرفته، چابک و سریع است. چیزی که بازیکن تنها چند دقیقه بعد از ورود به میدان مسابقه گستردگیاش را درک میکند. محیط بازی کاملا شهری و مدرن است. نئو آرکیدیا نام شهری است که مسابقه در آن برگزار میشود. شهری که تجسم دیجیتال شدهی پاریس است و تقریبا هیچ فضای مسطح گستردهای در آن وجود ندارد. شما باید راهتان را از میان سازههای کوتاه و بلند بیشمار بازی پیدا کنید.
اما چگونه از میان این حجم از ساختمان و آسمانخراش باید راهی جست؟ با استفاده از امکانات گستردهای که گیمپلی بازی در اختیارتان قرار میدهد. علیرغم تنوع خوب کاراکترهای بازی، آنها چیزی به جز آواتار شما در بازی نیستند، و خبری از کلاسها و قابلیتهای مخصوص به هر کاراکتر نیست. قابلیتها پیدا کردنی اند. درواقع شما در بازی علاوه بر سلاحهای مختلف، میتوانید قابلیتهای مختلف (که در این بازی اصطلاحا به آنها Hack گفته میشود) را هم از گوشه و کنار نقشهی بازی پیدا کنید و به دلخواه از آنها استفاده کنید.
به بیان دیگر سیستم قابلیتهای بازی وابسته به کاراکتری که انتخاب میکنید نیست. شما دو جای خالی برای سلاحهایی که حمل میکنید دارید و دو جای خالی برای قابلیتهایتان. داخل نقشهی بازی هم چیزی به جز سلاح، قابلیت و مهمات برای برداشتن وجود ندارد. نه خبری از نارنجک و آرمور هست و نه خبری از آیتمهای کمیاب و نادر. همه چیز بسیار سخاوتمندانه در محیط بازی تقسیم شده است. تنها راه بهتر کردن سلاحها و قابلیتهایتان در این بازی دوباره برداشتنشان است. یعنی اگر یک اسلحه مشابه اسلحهتان ببینید و آن را بردارید، آن سلاح به یک سطح بالاتر آپگرید میشود. همین قاعده برای قابلیتها هم وجود دارد.
سلاح ها آنقدرها متنوع نیستند. از هر کلاس دو سه مدل مختلف موجود است. اما هک ها یا همان قابلیتها تنوع خوبی دارند. اغلب به شما امکانات حرکتی بیشتر میدهند. پرشهای عمودی بلند، تلهپورت و یا حتی تبدیل شدن به یک توپ غول پیکر و جست و خیز کردن بین ساختمانها. به جز اینها محیط بازی پر از جامپ پدهای کوچک و بزرگ است و بازیکن هم به صورت پیش فرض قابلیت دبل جامپ دارد. البته بعضی از قابلیتهای بازی هم دفاعی هستند و بعضی هم برای کنترل جمعیت مناسب است. اما چیزی که به روشنی در گیم پلی بازی به چشم میخورد این نکته است که در این بازی حرکت کردن از تیراندازی مهم تر است. چیزی که به نظر من تفاوت اصلی این بازی با عناوین مشابه را رقم میزند. هایپراسکیپ بیشتر از اینکه بخواهد شوتر باشد، یک پلتفرمر محسوب میشود. همه چیز در خدمت این است که بازیکن تمام تمرکزش روی پیدا کردن مسیر حرکت خودش و رقبا روی زمین، داخل ساختمانها، روی بامها و یا حتی در آسمان باشد.
نکتهی جذاب دیگری که نظر من را حسابی جلب کرد این بود که طراحان بازی مقولهی محل فرود را تقریبا بی اهمیت کردهاند. حذف کردن درجهی کمیابی آیتمها و همچنین فضای شهری یکدست در طراحی نقشه، عملا پروندهی بحث محل فرود بهتر و بدتر را در بازی بسته است. بازیکن تقریبا در هر جایی از نقشه بعد از کمی جست و جو میتواند دستش را پر کند. هر زمانی هم که بخواهد میتواند با عوض کردن سلاحها و قابلیتهایش تغییر کلاس بدهد. بستههای سلامتی یا اصطلاحا هلث پک هم جز در یک حالت (که چند پاراگراف بعد توضیح میدهم) در بازی وجود ندارد. سلامتی همهی بازیکنها قابلیت ریجنریشن دارد. یعنی بعد از چند ثانیه آسیب نخوردن، به آرامی شروع به پر شدن میکند. بسته شدن حلقهی بازی هم متمرکز نیست و هر بار یکی از مناطق نقشه به صورت تصادفی در مسیر حذف قرار میگیرد. در مرکز آخرین منطقه یک تاج قرار میگیرد که اگر مدت مشخصی از آن محافظت کنید، برندهی بازی میشوید، حتی اگر افراد دیگری به جز شما زنده باشند. همهی اینها یعنی آنقدرها هم مهم نیست که کجا فرود میآیید.
همانطور که گفتم بازی طوری طراحی شده که تمرکز اصلی بازیکن روی پلتفرمینگ و نحوه و مسیر حرکتش باشد. حتی یک شرایط برد بدون تیراندازی هم در نظر گرفته است. اما مگر میشود تیراندازی را نادیده گرفت؟ مشخصا بزرگترین ضعف هایپراسکیپ سیستم شوتینگ آن است. بازی به قدری سریع و شتابان است که عملا چیز به اسم Aiming و هدف گیری تعریف ندارد. حالا در این شرایط لگدهای بعضا نامتعارف سلاح ها هم مزید بر علت میشود که تجربهی تیراندازی در این بازی کمی آزاردهنده شود و خارج از کنترل به نظر برسد. آنقدر که گاهی در یک نبرد رو در رو صرف اینکه تیرهای بیشتری را بدون توجه به نشانه گیری شلیک کردهاید، حریف را شکست میدهید. این عملکرد ضعیف در قسمت تیراندازی میتواند مهمترین دلیل نارضایتی یک بازیکن از بازی باشد.
بیشتر بخوانید:
- یوبیسافت رسما از بتل رویال جدید Hyper Scape رونمایی کرد
- بهترین بتل رویال موبایلی کدام است؟
- تاریخ رونمایی از عناوین جدید یوبیسافت مشخص شد
- Far Cry 6 یک بازی بسیار بزرگ با نقشآفرینی یکی از ستارههای Breaking Bad خواهد بود
اما نوآوری مهم دیگر یوبیسافت در هایپراسکیپ که نمیتوان به آن نپرداخت، دخیل کردن تماشاچیان در سرنوشت بازیست. بازی یک افزونهی رسمی توییچ دارد که به کسانی که استریم بازی را تماشا میکنند اجازه میدهد مودهای جالبی را برای بازیکنان انتخاب کنند. مودهایی مثل جاذبهی کم، بارش هلث پک (این همان تنها حالتیست که گفتم)، تیرهای بینهایت و از این دست. در زمانهای مشخص بازی سه مود تصادفی را بین تمام تماشاچیهای آن مسابقه در توییچ به نظرسنجی میگذارد و انتخاب تماشاچیان را برای چند دقیقه به اجرا میگذارد. علاوه بر این، تنها راه بازی کردن هایپراسکیپ در حال حاضر تماشا کردن استریم بازی است، کلید ورود به بازی به صورت رندوم بین کسانی که استریم بازی را تماشا میکنند، پخش میشود. این سیستم تعامل با تماشاچیهای بازی میتواند برگ برندهی یوبیسافت در نبرد بتل رویالها برای تسخیر توییچ باشد. چیزی که هم تولیدکنندگان محتوا و استریمرها را به استریم بازی ترغیب میکند و هم با اهمیت دادن به خواست تماشاچیان آنها را به تماشای بیشتر تشویق میکند.
هایپراسکیپ هنوز راه زیادی برای تبدیل شدن به یک بازی کامل را در پیش دارد. سیستم رنک وجود ندارد. تنوع سلاحها کم است. کازمتیکها و آیتمهای شخصی سازی علیرغم پتانسیل بالای بازی، هنوز تنوع چندانی ندارند. کاراکترهای بازی با اینکه گوناگونی نژادی-فرهنگی خوبی دارند (حتی یک شخصیت زن محجبه در بازی وجود دارد) ولی قابلیت خاصی به بازیکن اضافه نمیکنند. در مقابل نقاط قوت بازی هم درخور توجه اند. گیمپلی با وفادار ماندن به مولفههای آشنای ژانر، روند منحصر به فرد خودش را طی میکند و تجربهای یکتا در اختیار بازیکن میگذارد. طراحی محیط، فضا و اتمسفر بازی کاملا گیرا و جذاب است. جلوههای گرافیکی و افکتهای صوتی هم تمیز و در خدمت تجربهی کاربر اند. البته این را هم نباید فراموش کنیم که هایپراسکیپ هنوز در مرحلهی تست فنی است و طبیعتا خود سازندگان بازی هم میدانند که کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. با همهی این احوالات اما تجربهی این بازی در همین شکل کنونیاش هم سرشار از لذت و لحظات مفرح است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
این بازی واقعا جذابه
قابل رقابت با بزرگان این ژانر