۷ نشان‌شده اوتسایدر را بشناسید

اوتسایدر در فرانچایز Dishonored نشان خود را به کسانی می‌دهد که نظرش را جلب می‌کنند و از دیدگاهش افراد جالبی هستند. این وجودیت برای هزاران سال است که در ووید حضور دارد و طبیعتاً افرادی در طول تاریخ بوده‌اند که نشان او را دریافت کرده‌اند. ولی در فرانچایز Dishonored تنها از وجود ۷ نفر از نشان‌شده‌های اوتسایدر اطلاعات در دسترس است.

در این نوشتار شما را با ۷ نشان‌شده اوتسایدر آشنا می‌کنیم؛ افرادی که اوتسایدر با برگزیدنشان به دلایل گوناگون و گاه ناآشکار، نشان خود را به آن‌ها داده است تا از این طریق توانایی‌ها و قابلیت‌های فراانسانی و جادویی به دست آورند.

زن ناشناس

در یکی از کتاب‌های درون‌بازی که در این فرانچایز وجود دارد، درباره زنی نوشته شده است که به همراه فرزندش در حال فرار از یک منطقه به منطقه دیگر بود. این زن در مورد رویاهایش می‌گوید که در آن‌ها اوتسایدر به او زمزمه می‌کند و به مرور توانایی‌های همچون دیدن از چشم حشرات و باز کردن قفل درها و پنجره‌ها از بیرون خانه‌ها را به دست می‌آورد. از این زن چیز دیگری آشکار نیست. حتی نام او نیز مشخص نشد. فقط نمایان است که این ماجرا نزدیک به سه دهه پیش از رویدادهای Dishonored اتفاق افتاد و پسر این زن نیز اعدام شد.

ورا موری

زمانی ورا موری یک زن از قشر مرفه به شمار می‌آمد که ثروت و زیبایی بسیارش زبان‌زد همه بود. گفته می‌شود دوره‌ای بود که مردان آرزوی دیدار با او را داشتند و حتی امپراتور الکسی اولاسکیر هم از ورا درخواست ازدواج کرد. او در پایان همسر لرد پرستون موری شد و به همراه او به سفرهای اکتشافی در سراسر دنیا پرداخت. اما یکی از این سفرها آغاز دگرگونی زندگی ورا برای همیشه بود؛ سفری که با تاریکی و مرگ همراه شد و علاقه او را به جادو جلب کرد. این جا بود که اوتسایدر برای نخستین بار با ورا موری دیدار کرد و نشان خود را به او داد.

در ادامه ورا کم‌کم عقل و بینایی خود را از دست داد تا در بازی Dishonored به شکل یک پیرزن مرموزِ بی‌خانمان حضور پیدا کند که اکنون با نام گرنی رگز شناخته می‌شود. با این که در نگاه اول گرنی رگز چندان نیرومند نیست ولی با انجام دادن یک سری از مأموریت‌های مربوط به او می‌توان متوجه شد که قابلیت‌هایی به مانند احضار و کنترل موش‌ها، جابه‌جایی آنی، پدید آوردن مه، ساخت رون و حتی اهدای توانایی‌های فراانسانی به فرد دیگر را دارد.

داود

اگر تجربه‌تان از جهان Dishonored فقط محدود به بازی نخست از این سری باشد، نه چندان داود را می‌شناسید و نه از او خوشتان می‌آید. با این وجود، به لطف دی‌ال‌سی‌ها این بازی، دنباله‌هایش و کتاب‌های دیسانرد، سویه‌های بیش‌تر و جذاب‌تری از چاقوی دانوال نمایان شد. کسی که برای کشتن شهبانو جسمین کالدوین استخدام شده بود، اولین نمایش فرانچایز Dishonored از قابلیت‌های فراانسانی را در این دنیا دارد.

در حالی که گفته می‌شد مادر داود هم ساحره‌ای بود که توسط اوتسایدر نشان شد اما خود او می‌گوید که مادرش فقط در استفاده از زهرها و مواد توهم‌زا مهارت فراوانی داشت. داود در کودکی یک زندگی خیابانی را گذارند و مهارت‌های ذاتی‌اش توجه مردی مرموز را جلب کرد تا او را برباید. سرانجام داود نوجوان راه به دانوال یافت و در آن جا توانایی‌های آدمکشی خود را به نمایش گذاشت.

چندان به درازا نکشید تا نظر اوتسایدر به این آدمکش ماهر جذب شود و نشانش را به او بدهد. داود با نشانی که به دست آورد حتی پیش از گذشته در آدمکشی موفق شد. بدین گونه او قابلیت‌هایی به مانند جابه‌جایی آنی، شکست زمانی، کِشش افراد و اشیا به سمت خود و نگاه ووید به دست آورد. داود همچنین می‌تواند به دیگران توانایی های فراانسانی بدهد. به این ترتیب است که وِیلِرز زیردست او با قابلیت‌های جادویی‌شان تبدیل به یک گروه خطرناک از آدمکشان شدند.

ممکن بود بگم دارم مجازات می‌شم، ولی می‌دونم که دنیا آدمای نابکار رو مجازات نمی‌کنه. ما انتخاب‌های خودمون رو انجام میدیم و هر چی پیش بیاد رو دریافت می‌کنیم، و بقیه‌ش پوچه.

داود در دی‌ال‌سی The Brigmore Witches بازی Dishonored

دلایلا کاپرسپون

در حالی که دلایلا دختر نامشروع امپراتور یوهورن کالدوین محسوب می‌شود، وقتی که شکاندن یک شی ارزشمند توسط جسمین گردن او افتاد به همراه مادرش از کاخ بیرون رانده شد. این شروع زندگی سخت دلایلا بود که منجر به مرگ مادرش و زندگی خیابانی خود او شد. با وجود سرگرم شدن به کارهای گوناگون برای زنده ماندن اما در کنار همه‌چیز، دلایلا به سمت نگارگری نیز رفت و از این طریق راه به حلقه نزدیکان آنتون سوکولوف یافت. هر چند، علاقه دلایلا کاپرسپون به جادو و انتقام از جسمین، باعث دور شدنش از سوکولوف شد و جلب توجه اوتسایدر شد تا سرانجام یکی از افرادی باشد که نشان او را دریافت می‌کند.

بدین گونه، دلایلا در حالی که هنوز عطش انتقام از پدر و خواهرناتنی خود را از دست نداده بود، شروع به افزایش قدرت و نفوذ خود کرد تا به هدفش برسد. از قابلیت‌های جادویی او می‌شود به جان دادن به تندیس و نقاشی‌ها، ارتباط برقرار کردن از طریق مجسمه‌ها و تبدیل دیگران به سازه‌های سنگی اشاره کرد. دلایلا کاپرسپون یکی دیگر از نشان‌شده‌های اوتسایدر است که می‌تواند به دیگران توانایی جادویی اهدا و به این ترتیب فرقه خود را پایه‌گذاری کند. دلایلا در مقطعی به اندازه‌ای قدرت جادویی به دست آورد که می‌توانست نشان اوتسایدر دیگران را از بین ببرد.

اگه نیمی از چیزی که من زندگی کردم رو زندگی می‌کردی، به زانو در میومدی.

دلایلا کاپرسپون در بازی Dishonored 2

پسر موشی تنها

«پسر موشی تنها» اسمی‌ست که به کودکی داده شد که سرنوشت تراژیکش در سراسر جزایر همچون یک داستان نقل می‌شود. این پسرک در حالی که هیچ کس را نداشت و توسط دیگران آزار داده می‌شد، به همراه تنها دوستش که یک موش سپید رنگ بود تلاش می‌کرد تا در کوچه‌های خلوت رفت و آمد داشته باشد و با دیگران برخورد نکند. در یکی از این کوچه‌ها، اوتسایدر بر او ظاهر شد و نشانش را به این پسر کوچک اهدا کرد.

اکنون که پسر موشی تنها قابلیت‌هایی فراانسانی داشت، تصمیم به انتقام از کسانی گرفت که مایه آزارش بودند. تک توانایی نمایش‌داده‌شده از او احضار موش‌های طاعونی بود که به کمک آن‌ها به آزارگرانش یورش آورد. بخش تراژیک زندگی‌اش آن جا بود که یکی از همان موش‌ها دست پسر را گاز گرفت تا طاعون را به او منتقل کند. با وجود درگیری سختش با طاعون اما پسر موشی تنها خود را به زیارتگاهی از اوتسایدر رساند که پیش‌تر بر او ظاهر شده بود تا از او بابت این سپاس‌گزاری کند که اجازه داد برای مدت کوتاهی بدون ترس زندگی کند.

کوروو آتانو

در جایگاه یکی از پروتاگونیست‌های سری بازی‌های Dishonored، کوروو کسی‌ست که متهم به کشتن شهبانو جسمین می‌شود و به زندان می‌افتد. چندان از گریختن او از زندان نمی‌گذرد که اوتسایدر بر او ظاهر می‌شود تا بر او نشان بگذارد. این چنین می‌شود که کوروو آتانو توانایی‌های فراانسانی به دست می‌آورد تا بتواند با کمک آن‌ها خود را از رسوایی نجات دهد، دختر ربوده‌شده جسمین را بیابد و از امپراتوری در برابر خائنان پاسداری کند.

در حالی که کوروو قابلیت‌های طبیعی بسیاری به دست آورد تا تبدیل به محافظ شخصی شهبانو جسمین کالدوین شود، نشان اوتسایدر در کنار تقویت کردن مهارت‌های طبیعی او، یکی سری توانایی نیز به کوروو آتانو افزود. او اکنون به اضافه شماری قابلیت خرد تهاجمی و مخفی‌کاری می‌توانست در آن جابه‌جا شود، زمان را بشکند و متوقف کند، دیگر افراد و موجودات را به تسخیر درآورد، گله‌ای از موش‌های زنده‌خوار را احضار کند و دید بهتری از پیرامونش داشته باشد.

می‌دونم از دست دادن همه امید تو دستیابی به عدالت چه حسی داره. تسلیم میشی، و شروع به چنگ آوردن چیزی می‌کنی که برای توئه. ولی نباید از من میگرفتی.

کوروو آتانو در بازی Dishonored 2

امیلی کالدوین

بخشی از رویدادهای عنوان Dishonored حول محور این می‌چرخند که کوروو به همراه تعداد دیگری از افراد، امیلی کالدوین را بیابند و او را بر تخت بنشانند. نتیجه این تلاش را می‌توان در Dishonored 2 دید که امیلی نقش مادر خود را ادامه می‌دهد. هر چند روزی از راه رسید که امیلی از تخت به زیر کشیده و مجبور شد برای بازگشت به جایگاه پیشینش دست به کار شود.

او از پیش توسط کوروو برای سال‌ها آموزش رزمی دیده بود اما ظاهر شدن اوتسایدر بر شهبانو کالدوین نخست، درهای تازه‌ای برایش باز کرد. با نشان شدن توسط اوتسایدر، او همچون کوروو در کنار بهبود توانایی قبلی و به دست آورد شماری قابلیت خرد اکنون می‌توانست دید بهتری از پیرامونش داشته باشد، به نقاط دور از دسترس منتقل شود، دیگران را مسحور کند، سرنوشت چند نفر را به یکدیگر پیوند بزند، از خودش داپلگنگر پدید آورد و سایه‌وار جابه‌جا شود.

چیز خنده‌داریه، بلندپروازی. می‌تونه یکی رو به بلندای رفیع یا ژرفای دلخراش برسونه. و گاهی اونا یه چیز و یکسان هستن.

امیلی کالدوین در سریال The Tales from Dunwall