نقد فیلم مولان – دختری با کفشهای آهنی
در همان سال ۱۹۹۸ که والت دیزنی انیمیشن خود بر اساس داستان فولکوریک چینی مولان را ساخت، یک انیمیشن دیگر به نام Secret Of Mulan به طور همزمان عرضه شد و دیدن دو عنوان انیمیشن ...
در همان سال ۱۹۹۸ که والت دیزنی انیمیشن خود بر اساس داستان فولکوریک چینی مولان را ساخت، یک انیمیشن دیگر به نام Secret Of Mulan به طور همزمان عرضه شد و دیدن دو عنوان انیمیشن درباره یک کاراکتر آن هم در یک سال، کمی عجیب به نظر میرسید. هرچند به طور قاطع میتوان گفت انیمیشن دیزنی یک شاهکار تمام عیار بود و انیمیشن Secret Of Mulan بیشتر شبیه یک شوخی بد! ولی میخواهم بگویم از این قبیل اتفاقات بعدها هم رخ داد، مثلا کمی از ساخته شدن فیلم لایو اکشن کتاب جنگل دیزنی، فیلم Mowgli: Legend of the Jungle روانه سینماها شد و یا زمانی که در سال ۱۹۹۹ انیمیشن تارزان دیزنی اکران شد و در همان سال انیمیشن دیگری با نام Tarzan of the Apes روانه بازار شد. اساسا به نظر میرسد استودیوها با دیدن فرمولاسیون موفق دیزنی، بدشان نمیآید به اصطلاح عام روی موج سینمایی که او به وجود میآورد اسکی کنند و این وسط پولی به جیب بزنند!
فیلم Matchless Mulan ساخته سینمای چین نیز دقیقا در ایامی به بازار عرضه شده که میلیونها طرفدار در سراسر جهان چشم به راه دیدن فیلم لایو اکشن مولان والت دیزنی هستند و اگر ویروس کرونای لعنتی نبود، تا به امروز چشمشان به اثر جدید دیزنی (که گفته میشود پرخرج ترین فیلم تاریخ سینما به حساب میآید) خورده بود. Matchless Mulan در بزنگاه بسیار درستی در بستر اینترنت عرضه شده و در این وانفسای انتظار چند ساله طرفداران، میتواند عطش آنها را کمی تا قسمتی برطرف کند.
مولان یک افسانه قدیمی چینی است و قدمت آن به شعری در قرن ششم میلادی برمیگردد. حکایت مولان (یا به بیان درستتر افسانههای چینی، هوا مولان) داستان دختری را روایت میکند که خودش را جای پدرش میزند و به ارتش چین ملحق میشود تا پدر سالمندش از رفتن به جنگ باز بماند. او با سر و شکلی مردانه در این ارتش مشغول به کار میشود و پس از دوازده سال خدمت خالصانه و شرکت در نبردهای بسیار، بدون آنکه پاداشی بخواهد و بی هیچ چشمداشتی به خانه خود بازمیگردد. افسانه مولان به چند شکل متفاوت با پایانبندیهای گوناگون روایت شده که در یکی از دیگر نسخههای معروغ آن، مولان پس از بازگشت به خانه متوجه میشود پدرش مرده و مادرش نیز با مرد دیگری ازدواج کرده و به کاخ رفته تا کنیز دربار شود. او در نهایت خودش را میکشد تا پیش روح پدرش برود.
البته که در نسخه ۱۹۹۸ والت دیزنی این پایان تاریک و غمانگیز استفاده نشد (اساسا در تمام فیلمهایی که از روی کاراکتر مولان ساخته شده چنین پایان بندی مشاهده نشده) و بازگشت مولان به خانه و کاشانه خویش بیشتر مورد پسند سازندگان آثار سینمایی قرار گرفته است. کشور چین به این افسانه میبالد و در سال ۲۰۰۹ یک فیلم متفاوت از روی کاراکتر خیالی مولان ساخت به نام Mulan: Rise of a Warrior که جوایز متعددی نیز دریافت کرد و فیلم درخور و قابل توجهی از آب در آمده بود. Matchless Mulan جدیدترین تلاش چین برای ساخت یک اثر اقتباسی از کاراکتر مولان است و همانطور که گفته شد در ایامی عرضه شده تا بتواند بیشتر دیده شود.
باید بدانید جدا از این مولان جدید سینما که توسط چینیها ساخته شده، سونی پیکچرز نیز فیلمی با شرکت ژانگ زیای در دست ساخت دارد که اقتباسی از مولان است و قرار است یک محصول مشترک میان آنها و چین باشد، فیلمی که پروسه ساخت آن بیش از ده سال طول کشیده و هنوز هم به مرحله فیلمبرداری نرسیده است. اما فارغ از این ماجرا بیایید به خود Matchless Mulan نگاهی داشته باشیم و ببینیم مولان جدید سینما چه آشی برایمان پخته است.
داستان همان داستان همیشگی مولان است و تغییرات خاصی در آن اعمال نشده، فیلم بسیار تند و سریع وارد ریتم میشود و در عرض ده دقیقه مولان به ارتش پیوند میخورد و پدرش چشم به راه او در منزل میماند. فیلمنامه در ادامه بسیار کلیشهای روایت میشود و صحنههای طنز فیلم نیز لوس از آب درآمدهاند و کمدی از جنس کشور چین دارند که باید با آن آشنا باشید تا به حد لوس بودنش پی ببرید! بازیگران که عمدتا تازهکار هستند (خود بازیگر نقش مولان در واقع اولین نقش درست و حسابیاش در سینما را بازی میکند) بازی بسیار بدی از خود ارائه میدهند و به نظر میرسد همه چیز سرسری ساخته شده است. فیلم عجله خاصی دارد و این عجول بودن در صحنههای اکشن و رزمی فیلم نیز کاملا مشهود است.
بودجه پایین فیلم باعث شده که جلوههای ویژه فیلم در برخی موارد تصنعی از آب در بیایند و صحنههای رزمی نیز به خشکترین حالت ممکن و به دور از هیجان خاصی به نمایش در بیاید. خشونت در فیلم موج میزند (موضوعی که احتمالا نسخه دیزنی فاقد آن خواهد بود) و خون و خونریزی در برخی صحنههای نبرد، حال و هوای نوجوانانه بودن فیلم را کاملا تغییر میدهد. تکلیف فیلم با خودش مشخص نیست و دقیقا نمیداند میخواهد یک فیلم اکشن شوخ و شنگ عرضه کند یا یک فیلم جنگی درام. این بلاتکلیفی در صحنههای اکشن نیز کاملا مشهود است و کارگردان با مات کردن تصاویر نبرد و تکانهای بیش از حد دوربین، از خلق یک صحنه اکشن ناب سرباز زده است.
تدوین بسیار بد فیلم و کات خوردنهای بد موقع کاری کرده که فیلم بیشتر و بیشتر تکه پاره شود. نه گریم و چهرهپردازی دقیقی در کار است (مولان تقریبا فقط یک کلاه سرش میگذارد و همه فکر میکنند که مرد است.) و نه طراحی صحنه درست و حسابی در فیلم صورت گرفته، گافهای سینمایی زیادی در همین موضوع به چشم میخورد و به شخصه چندین بار سایه عوامل پشت پرده فیلم را درون تصویر مشاهده کردم.
همانطور که احتمالا میدانید، دیزنی اعلام کرده که نسخه لایواکشنی که از انیمیشن مولان در دست ساخت دارد، برخلاف سایر فیلمهای اقتباسی از انیمیشنهای کلاسیک این استودیو، قرار نیست یک بازسازی مو به مو باشد و داستان و سبک و سیاق کاملا متفاوتی به همراه دارد. Matchless Mulan این موضوع را جبران کرده و در بسیاری از سکانسها یک تقلید صرف از انیمیشن کلاسیک دیزنی انجام داده، به طوری که برخی سکانسها عینا کپی برداری از انیمیشن هستند.
فیلم Matchless Mulan شبیه به یک اثر ساخته شده توسط طرفداران میماند (به اصطلاح Fan Movie) و اصلا در حد و اندازه یک اثر سینمایی با کارگردان و عوامل متعدد سینمایی نیست. فیلم شبیه یک شوخی با حماسه بزرگ مولان است و صحنههای نبرد در آن با ناشیگری خاصی کات خوردهاند و هیجان جاری شده درون آنها کاملا مصنوعی است. Matchless Mulan میخواهد داستان مولان بیرقیب را روایت کند و او را تبدیل به زنی کرده که ناگهان بدون هیچ پیشینهای، از یک زن رخشتور تبدیل به جنگجویی بیبدیل میشود و عدم داشتن شناسنامه برای او و دیگر کاراکترها، به زخم عمیق ضعف فیلمنامه نمک فراوانی زده است.
در نهایت باید گفت که فریب پوستر و تریلرهای Matchless Mulan را نخورید و گمان نکنید که با این اثر میتوانید کنجکاوی خود نسبت به فیلم جدید دیزنی را کاهش دهید، دیدن Matchless Mulan اتفاقا ثابت میکند که حتی یک کشور میتواند به افسانههای خود خیانت کند و متاسفانه این غول قصه گوی آمریکایی است که میتواند اثری در خور و شان شعر متعلق به آن کشور (چین) بسازد. سینمای بلاک باستری چین پیش از شیوع ویروس کرونا جان تازهای گرفته بود و حرفهایی برای گفتن پیدا کرده بود، ورود کمپانی غول علی بابا با استودیو علی بابا پیکچرز به عالم سینما و ساخته شدن چند فیلم پرهزینه و قابل توجه در سینمای چین، امیدهای مثبت فراوانی برای آینده آن ساخته بود ولی به نظر میرسد که این موضوع با شیوع ویروس کرونا به حالتی تعلیق درآمده است و روند آن به خود یک روند بازگشتی به عقب گرفته است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من فیلمش را دیدم و به نظرم اتفاقا فیلم خوب و قوی بود احساس نمیکنید یه مقدار تو نقدتون زیاده روی کردید
فیلم اصلا قصد نداره تصویر طنزی را ارائه بده که گفتید طنزش ضعیفه
بله صحنههای خشنی داشته که این روزا تو خیلی از فیلمها متداوله و ایرادی بهش نمیشه گرفت بالاخره فیلم فیلم جنگی نه عاشقانه که توقع صحنههای ملو دارید فقط میشه گفت فیلمی نبوده که برای رنج سنی پایینی ساخته شده باشه
و اتفاقا بسیار متفاوت از انیمیشنش بوده تنها نقطه اشتراکش موضوع کلیش هست که مولان به خاطر نجات پدرش به جنگ میپیونده که اینم خب داستان مولان همین بوده و شخصیت باید همینطور باشه
تو این فیلم حقیقت جنگ را به تصویر کشیده نه پیچش های سینمایی که برای جذاب کردن داستان دادند تو انیمیشن هیچ جنگ واقعی در کار نبوده و فقط همه چی را مولان با هوشش جلو برده بوده
خوبه که فیلمی ساخته بشه که حقایق را نشون بده نه چیزی که ما دوست داریم ببینیم حقیقت جنگ تلخه خشنه غمانگیزه و بازیگران اتفاقا به نظرم خیلی خوب تونستند تصویر را انتقال بدند و بازیشون طبیعی بوده نمیشه صرفا چون تازه کارند مهارتشون را زیر سوال ببرید
از آسمون نازل نشده که هرچی امریکا و دیزنی درست کنه خوبه و هرچی کشورای دیگه بسازند تقلیده و کار ضعیفیه کمی دیدتون را منصفانهتر کنید
مگه چین سینما هم داره؟؟
بله علی جان. فیلمای خیلی خوبی هم داره که نباید ازش غافل شد سینمای چین.
من فیلمو ندیدم ولی چین اثار ارزشمند زیادی مثل فیلم صخره ی صرخ و افسانه ی شجاعان و افسانه ی عقابهای مبارز داره یا همین مولان یه سریال کارتونی قشنگ قبلا ااز تلویزیون پخش میشد فکر میکنم چینی بود خوبه اینا هم دیده بشه همینطور که دیزنی هم فیلم ضعیف زیاد داره ،فیلمهایی که تو بخش جلوه های ویژه،اکشن یا کمدی افراط زیادی می کنند ولی اینارو از فیلم بگیری تقریبا چیز دیگه ای برای فیلم نمی مونه
برای همین هم زیرتیتر زده شده : دنده عقب سینمای چین. یعنی پسرفت کرده در این فیلم. البته اصولا نباید این فیلم رو چندان توی سینمای چین جدی گرفت.
عجب نقد کوبنده ای???
میشه بگی چرا از لفظ متاسفانه برای ساخت این فیلم توسط دیزنی استفاده شده چون دیزنی برای امریکاهستش اینجوری نوشتی. عزیز دل دیزنی برای فیلمها وانیمیشنها و خصوصا مخاطبهاش ارزش قاعله نه مثل فیلمای چینی و خودمون که هیچ ارزشی برا مخاطب قاعل نمیشن ونیستن نخاهند بود.قبول کنید بهترین فیلمها چه اکشن چه احساسی چه خانوادگی چه کمدی خلاصه هر ژانر فیلمی که ساخته بشه ومیشه در راس همه اینها فیلم سازهای امریکایی و هالیوودی در راس هستن و بهترین هیتن ر نوع خودشون .
لطفا متاسفانه در انتهای متن رو با دقت بیشتری بخونین. مقصود این بوده که یک کمپانی آمریکایی در نهایت میتونه افسانههای فولکوریک یک کشور دیگه رو به تصویر بکشونه و متاسفانه فرهنگ اون کشور رو دیزنی میتونه درست نشون بده. این اتفاق نه فقط برای چین بلکه برای خیلی کشورها رخ داده. حتی فیلم پیامبر اسلام هم در نهایت ورژن هالیوودیش بهترینه و نه نسخههای مال کشورهای اسلامی. مقصود از متاسفانه اینه، اینکه داستانهای مذهبی، فرهنگی یک کشور یا قوم خاص حمایت نمیشه توسط خود اون کشورها و اقوام و در نهایت این هالیوود و آمریکاس که میتونه اونا رو درست به تصویر بکشه در حالیکه باید خود اون کشورها برای این تاریخ و فرهنگ و هنرشون ارزش قايل باشند که نیستند.
افرین این شد حرف حساب جالبه امریکاییها خیلی بیشتر از خود اون کشور اطلاعات دارن چون برای فیلمها و مخاطبهاشون ارزش قائل میشن میرن تا ته تاریخ اون فیلمی رو که میخوان بسازن رو در میارن بعد میرن سراغ فیلم سازی نه مثل بعضی کشورها که نمیدونن حتی تو کشورشون چند قوم و چند زبان دارن و ...خلاصه بگم باز هم میگم دنیای فیلم مال هالیود هستش و بس
البته در مورد نکته اول باهات مخالفم. لزوما فیلمایی که هالیوود از افسانهها و اسطورههای کشورهای دیگه میسازه با حقیقت اون افسانه مطابقت نداره و داستان بر اساس سلیقه مخاطب آمریکایی شخصی سازی میشه معمولا.
درسته که مطابقت نداره و در ساخت فیلمها اجحاف میشه و از حقیقت دوری میکنن و به سلیقه خودشون میسازن ولی در مورد انیمیشن پاندای کنگفوکار خود مسئولین چین یه فیلم سازها و کارگردانهای خودشون اخطار دادن وگفتن که چطور میشه یه کشور بیگانه مثل امریکا اینطور میتونه اینقدر فرهنگ چین رو داخل یک انیمیشن به خوبی به نمایش بزاره ولی خود ما که چینی هستیم نمیتونیم .من میخوام اینو بگم باز هم میگم حرف شما متین ولی خدایی تو هالیوود برای ساخت یه فیلم واقعا زحمت میکشن هزینه میکنن و اخر سر هم نتیجه خوبی میگیرن در واقع همون احترام به ما و شما و همه ما که فیلم دوست داریم میزارن واقعا دمسون گرم حالا یکی از اونها اومد درمورد تاریخ ما ایران خم فیلم ساختن تعجب نکنیم چون خدایی کارگردانان ما بیشتر به جای اینکه تاریخ ایران فیلم بسازن بیشتر تاریخ اعراب دان هستن تا ایران رو بدونن والا اینجا نمیشه درمورد این مسائل بحث کرد چون خودش یه چند یاعت تایم میبره بحثش .
ممنون آرش
سلام لطفا یک مطلب درباره بازی های طولانی که برایps4 منتشر شده هستند بنویسید (اونقدر پول نداریم که بازی های کوتاه ۲۰ یا ۳۰ ساعته رو تجربه کنیم)