وقتی ستارههای سینما به دنیای گیم هجوم میآورند
بازی جدیدی که گرفته بودم را نصب کردم و شروع کردم به بازی کردن. همان ساعتهای ابتدایی با شخصبت کالیستا رو به رو شدم. به محض اینکه کالیستا دهان باز کرد و صدایش را شنیدم، ...
بازی جدیدی که گرفته بودم را نصب کردم و شروع کردم به بازی کردن. همان ساعتهای ابتدایی با شخصبت کالیستا رو به رو شدم. به محض اینکه کالیستا دهان باز کرد و صدایش را شنیدم، از جا پریدم. چقدر صدایش آشنا بود. مطمئن بودم هرروز دارم این صدا را میشنوم ولی هرچه بیشتر فکر میکردم، کمتر یادم میآمد. خودم را قانع کردم که دژاوویی وهمی چیزی است. اما ذهنم ول کن ماجرا نبود. بازی را به اولین نقطهی امن رساندم و به سوی گوگل دویدم. صدای کالیستا مال چه کسی است؟ نتیجه شگفت انگیز بود. بله! من هرروز آن صدا را میشنیدم.
صدای کالیستا در بازی Dishonered متعلق به لنا هدی (Lena Hedey) بازیگر نقش سرسی لنیستر در سریال بازی تاج و تخت بود. در آن مقطع (۹۱) من تازه با این سریال آشنا شده بودم و تقریبا هرروز تماشا میکردم. این تصادف جالب باعث شد تا دوره بیفتم در گوگل و ببینم چه بازیگران مطرح دیگری در ویدیوگیمها صداپیشگی کردهاند که نتیجه شگفتانگیز بود. راستش را بخواهید تا آن روز من تصور نمیکردم که اسامی مطرح سینما و تلویزیون ویدیوگیم را اصلا داخل بازی حساب کنند چه برسد به اینکه در تولید آنها مشارکت هم بکنند. تصوری که البته همان دوره هم غلط بود، ولی امروز کاملا مسخره است.
بیشتر بخوانید:
- سریال The Last of Us – ده بازیگری که برای ایفای نقش الی و جوئل مناسب هستند
- هر آنچه که از Far Cry 6 میدانیم
- گاس فرینگ با خود چه به Far Cry 6 میآورد؟
امروز حضور بازگران مطرح نه فقط با صدا، بلکه با چهره و فیزیک خودشان به یک امر عادی تبدیل شده و دیگر کسی از حضور بازیگران تراز اول سینما در یک بازی ویدیویی تعجب نمیکند. در همین یکی دو سال اخیر چندین بازی معرفی شدهاند که چهرههای مطرحی در آن نقشهای اصلی را بازی میکنند. از کیانو ریوز محبوب که E3 2019 را با حضورش به نام خود در تاریخ ثبت کرد، تا جانکارلو اسپوزیتو که در فارکرای6 قرار نقش یک دیکتاتور تمام عیار را برایمان بازی کند. اما چه عواملی باعث حضور بازیگران سینما در ویدیوگیمها میشود و چرا این روند هرروز پررنگ تر میشود؟ دو عامل اصلی وجود دارد:
عامل اول: پول
درست است که پول را اگر روی مرده بگذاری، زنده نمیشود و این فقط یک ضرب المثل است. اما اگر مقدار زیادی از آن را به یک بازیگر بدهی واقعا در بازیات بازی میکند. اما بازیسازها اصولا با تردید بیشتری این پول را پرداخت میکنند. در ویدیوگیم هم مثل سینما، حضور یک چهرهی مطرح ممکن است فروش را به مقدار قابل توجهی افزایش دهد، اما احتمال این اتفاق بسیار کمتر از سینماست. چرا؟ چون مخاطب گیم نسبت به محصولی که تهیه میکند وسواس بیشتری دارد.
گیمرها اصولا با وسواس بیشتری بازیهایشان را انتخاب میکنند. چون اولا پول خیلی زیادی بابت یک بازی میپردازند، دوما قرار است 20-30 ساعت وقت در آن بگذرانند. همین عامل باعث میشود که حضور یک بازیگر مطرح در یک گیم ریسک بازگشت هزینه بالاتری داشته باشد. بعنوان مثال کیت هارینگتون (جان اسنو) یک فیلم افتضاح را (pompeii) صرف حضورش در گیشه نجات میدهد، اما یک بازی نه چندان بد از یک سری محبوب (CoD: Infinite Warfare) با حضور او هم شکست میخورد. به همین دلیل کمپانیها ترجیح میدهند بیشتر روی کیفیت فنی و بصری بازیها هزینه کنند.
در سالهای اخیر اما با استفادهی بازیسازهای مطرح (مثل کوجیما و CDPR) از چهرهها و انتشار بازیهای باکیفیت باحضور آنها، اعتماد مخاطب تا حدود قابل توجهی افزایش یافته است. از طرفی با پیشرفت و گسترش ابزارها و پلتفرمهای گیمینگ و شبکههای اجتماعی روند درآمدزایی بازیها دگرگون شده و کمپانیها میتوانند سالیان سال از یک بازی درآمد زایی کنند. پس ریسک پرداخت پول هنگفت به یک چهرهی محبوب را به جان میپذیرند. از طرف دیگر بازیگرها هم متوجه شدند که این روند سرعت و شدت بیشتری خواهد گرفت، پس آنهایی که زرنگتر هستند زودتر جای پای خودشان را در بین گیمرها محکم میکنند، تا بعدا در شلوغیها گم نشوند.
عامل دوم: تکنولوژی
بیان و بدن، دو بازوی یک بازیگر برای انتقال حسش به تماشاچی هستند. بیان، لحن و صدای بازیگر است و بدن، شامل حرکات بدن و حالتهای چهره میشود. تا همین چندسال پیش، امکان ایجاد حالتهای چهره و حرکات باورپذیر و طبیعی در گیمها وجود نداشت. سالیان سال است که تکنولوژی موشن کپچر (تکنولوژی ضبط حرکات و حالتهای چهره از بازیگر و انتقال آن به مدل دیجیتال) در سینما و انیمیشن استفاده میشود، اما به دلیل محدودیتهایی که گیم به دلیل پردازش لحظهای ایجاد میکند، استفاده از آن خروجی مطلوبی نداشت.
از این رو کمپانیها ترجیح میدادند هزینهی بسیار کمتری بدهند و فقط از صدای بازیگر استفاده کنند، و میلیونها دلاری که برای چهرهی یک ستاره باید بپردازند را صرف چیزی که از کیفیت خروجی آن مطمئن هستند کنند. از سوی دیگر بازیگرها در سینما هم خیلی سخت زیر بار پوشیدن لباس تنگ و سنگین موشن کپچر میرفتند، چه برسد به یک بازی که که معلوم نیست چقدر در آن کج و معوج و زشت به نظر برسند. از اواخر نسل قبل این روند کم کم تغییر کرد.
تکنولوژی هم بازی کردن در موشن کپچر را برای بازیگران سهل تر کرد، هم دست بازیسازها را برای اعمال جزئیات بیشتر در حرکات و چهرهی شخصیتهای بازی بازتر کرد. همچنین نسل جدید بازیگرها که جوانتر و جسورتر بودند هم با تکنولوژی راحتتر کنار آمدند و داوطلبانه خودشان را در معرض چالشهای جدید قرار میدادند. جمیع این عوامل، بازی کردن در یک گیم را ارزانتر، آسانتر و به صرفه تر -هم برای بازیساز و هم برای بازیگر- تبدیل کرد.
برآیند این دو فاکتور، یعنی پول و تکنولوژی روندی را در طول زمان ایجاد کرد که ما را به این نقطهای که الان هستیم رساند. حضور ستارههای سینما و تلویزیون در ویدیوگیم ها، هرچند که قبلا هم به صورت پراکنده وجود داشته (یک مطلب راجع به حضور ستارهها در گیمهای محبوب قدیمی طلب شما از من) اما یکی دو سالی هست که به صورت جدی شروع شده است. مطمئنا این روند در سالهای پیش رو و نسل نهم شتاب فزایندهای خواهد گرفت و به صورت جدیتر ادامه پیدا خواهد کرد.
صرف نظر از اینکه حضور ستارهها در بازیها چقدر به کیفیت بازیهای میافزاید و یا چه تغییری در تجربهی گیمینگ کا ایجاد میکند، موج تازهای از روایت، خلاقیت و رقابت را در میدان ویدیوگیمها وارد میکند که به عقیدهی من در نهایت به نفع مخاطبان خواهد بود. نظر شما چیست؟ ستارههای سینما و تلویزیون توفیقشان را در گیم هم تکرار میکند؟ اصلا برای شما مهم است که شخصیت اصلی بازی توسط یک بازیگر مطرح بازی شده باشد؟ خیلی مشتاقم که نظرات شما را هم در این رابطه بدانم، پس دریغ نکنید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به نظر من استفاده از بازیگر ها کار درستی نیست و خلق یک کاراکتر جذاب در بازی خیلی بهتره الان شخصیت جویل در last of usبا هیچ بازیگری قابل مقایسه نیست و فقط از خودش بر می آمد
خب ببین خود جول هم، هم صدا و هم حرکاتش توسط یه بازیگری که حالا خیلی معروف نبوده بازی شده، با چهرهی شناخته شده مخالفی یعنی؟
توی مکس پین 2 ،صداگذاری شخصیت Mona sax
به عهده Mila kunis بود.
وقتی فهمیدم خیلی جا خوردم
یادش بخیر?
بنظرمن بازیگرها مخصوصا اونهایی که تا الان وارد فضای گیمینگ شدن واسه این بوده که خودشون رو به یک جامعه نسبتا بزرگ بشناسونن و در ذهنشون تسبیت بشند و طرفدار هاشون زیاد شه مثلا وقتی گیمر چندین ساعت داخل بازی کوانتوم بریک Aidan Gillen یا همون پروفسور رو میبینه خب این شخصیت وارد ذهن وقلبش میشه و اون بازیگر رو بیشتر دوست خواهد داشت و احتمالش هست حتی بره فیلم هایی که اون بازیگر توش هست رو ببینه و اینها همه برای بازیگرها که دنبال طرفدار هستند مهمه
دقیقا، این اتفاق دههی قبل با سریالها افتاد. بازیگرای سینما کلا تلویزیون رو خیلی داخل آدم حساب نمیکردن، ولی وقتی دیدن چقد روی محبوبیتشون تاثیر میذاره یکی یکی اومدن...راجع به گیمم دقیقا داره همین اتفاق میفته، دقتم بکنی همون بازیگرایی که خودشونو سریع به تلویزیون رسوندن، راجع به گیمم سریع وارد شدن، کوین اسپیسی، مدز میکلسن و...
رشد چشمگیر صنعت گیم نسبت به صنایع دیگه مثل سینما (با اون قدمت) نشاندهنده آینده دار بودن این صنعته. خوشحالم که ماهم جز این جامعه هستیم.(البته فعلا)
وقتی بی عدالتی قانون میشه، اعتراض وظیفه میشه
دقیقا همینه