داستان کامل بازی The Last of Us 2
The Last of Us 2 قطعا یکی از مهمترین بازیهای تاریخ است. این حرف را به خاطر گرافیک خیره کننده بازی و گیمپلی جذابش نمیگویم. نه، لست اف اس ۲ در جریان قصه پرماجرایش حرفهایی ...
The Last of Us 2 قطعا یکی از مهمترین بازیهای تاریخ است. این حرف را به خاطر گرافیک خیره کننده بازی و گیمپلی جذابش نمیگویم. نه، لست اف اس ۲ در جریان قصه پرماجرایش حرفهایی برای گفتن داشت که شاید تا همین چند وقت پیش هیچ استودیویی حاضر به صحبت در موردشان هم نبود. قطعا داستان The Last of Us 2 و شیوه روایت هنرمندانه آن، تاثیر مهمی روی قصهگویی بازیهای بعد از خود میگذارد و بازیسازان بیشتری جرات این را پیدا میکنند که آزادانه در مورد عقاید و اتفاقات روز صحبت کنند.
با این حال، برای افرادی که بازی را تمام کردهاند و خیلی از داستان نسبتا پیچیدهاش سر در نیاوردند یا حتی آنهایی که به خاطر قیمت عجیب و غریب دلار امروز نه کنسول دارند و نه توانایی خرید بازی، سعی کردیم در این مقاله به صورت مختصر و مفید داستان بازی the last of us 2 را برایتان شرح دهیم.
البته قبل از اینکه شروع کنیم، بگذارید بگویم که داستان قسمت دوم The Last of Us به صورت سر راست روایت نمیشود و دارای فلشبکهای بسیاری است. برای همین در این متن روایت قصه بازی را بر اساس ترتیب تایملاین وقایع جلو میبریم تا از خواندن متن سر در گم نشوید.
از یک سری از جزئیات ریز داستانی هم فاکتور گرفتیم تا در کمترین زمان ممکن بتوانید از آنچه در قسمت دوم The Last of Us اتفاق افتاده با خبر شوید. در ضمن قبل از اینکه پاراگراف بعدی را بخوانید، بگذارید بگویم که این متن به طور کامل داستان بازی را لو خواهد داد و اگر هنوز The Last of Us 2 را تجربه نکردهاید، این متن را بوکمارک کنید و بعدا سراغش بیایید. با ویجیاتو همراه باشید.
بخشش
قصه The Last of Us 2 چند روز بعد از پایان وقایع قسمت اول شروع میشود. الی و جوئل به منطقه امن جکسون که توسط برادر جوئل یعنی تامی اداره میشود برگشتهاند و دارند آرام آرام سر و سامان میگیرند. با این حال، تامی میخواهد بداند اوضاع از چه قرار است و چطور شده که جوئل با الی برگشته.
جوئل هم با آرامش خاصی که در کلامش دارد، گیتاری به دست میگیرد و حین تمیز کردنش سیر تا پیاز ماجرا را برای تامی شرح میدهد. تامی از شنیدن قصه و قتل عامی که جوئل در مرکز تحقیقاتی فایرفلای انجام داده و دروغی که به الی گفته، زبانش بند میآید. اما از آنجایی که میداند که روزگار چه بلایی سر برادرش آورده، او را درک میکند و به جوئل میگوید که حرفی از این موضوع با الی نمیزند.
در سوی دیگر اما الی هنوز کاملا با شرایط کنار نیامده و سعی دارد خودش را با اوضاع وفق دهد. نسبت به جوئل حس دوگانهای پیدا کرده. میداند که جوئل برای حافظت از او هر کاری میکند اما به همین خاطر هم نسبت به حرفهایی که در مورد فایرفلایها زده بود نیز شک کرده. جوئل هم این را میداند و سعی دارد با نزدیک کردن خودش به الی، ذهن او را با چیزهای دیگری مشغول کند.
گیتاری که مشغول تمیز کردنش بود را برای الی آورده تا قولی که به او داده بود را ادا کند. اما قبل از اینکه گیتار را به او بدهد و وعده آموزش نواختن گیتار را به الی بدهد، آهنگ «Future Days» را برای الی میخواند. آهنگی که الی هیچوقت آن را فراموش نخواهد کرد. همانطور که او هیچوقت سرنوشتی که به دستان فایرفلایها گره خورده بود را فراموش نمیکند.
چند سال بعد، الی به صورت ناگهانی از جکسون غیب میشود و جوئل با نگرانی هر چه تمامتر برای پیدا کردنش اقدام میکند. البته نگرانی جوئل از پیدا نکردن الی نیست. بلکه او از مقصد دخترخواندهاش میترسد و دوست ندارد با برملا شدن دروغ بزرگی که گفته، او را از دست بدهد. اما متاسفانه کار از کار گذشته. جوئل جلوی درب ورودی مرکز تحقیقاتی فایرفلای الی را پیدا میکند و میفهمد که او همه چیز را فهمیده.
پس دیگر دلیلی نمیبینید که بیش از این راز دردآورش را پنهان کند و همه چیز را برای الی میگوید. الی در هم میشکند و جوئل را به خاطر فرصت از دست رفتهاش برای نجات دنیا ملامت میکند. رابطه جوئل و الی بعد از کلی ماجرای عجیب و غریب، شکراب میشود و الی با اینکه قبول میکند به جکسون برگردد و در آنجا زندگی کند، دیگر حاضر نیست با کسی که او را مثل دخترش دوست دارد وقت بگذارند.
البته این قهر الی، یک قهر معمولی نیست که بعد از چند روز شعلهاش فرو کش کند. سالها میگذرند، الی قد میکشد و تعداد موهای سفید جوئل نیز بیشتر میشوند. اما الی همچنان حاضر به آشتی کردن با این پیرمرد خسته نیست و هنوز هم او را به خاطر خودخواهی و سرنوشت متفاوتی که برایش رقم زده، مقصر میداند. البته خود الی هم میداند که آتش این قهر دیگر مثل قبل سوزان نیست.
در یکی از جشنهای شبانه اهالی جکسون، ابراز علاقه دینا به الی باعث ناراحتی افراد حاضر در مجلس میشود و با اینکه الی سعی دارد جواب افراد شاکی را بدهد اما این جوئل است که با مداخله به موقعش جلوی اهالی جکسون میایستد و از الی دفاع میکند. این قضیه تاثیرش را روی الی هم میگذارد. به قدری که در انتهای شب سر و کلهاش جلوی درب خانه جوئل پیدا میشود که بعد از چند سال با همسفر پیرش دیداری صمیمی داشته باشد. الی همچنان ناراحت است و به جوئل میگوید شاید هیچوقت نتواند او را ببخشد. اما به این هم اعتراف میکند که دلش آرام گرفته و دوست دارد که برای بخشش جوئل تلاش کند. اتفاقی که هیچ وقت رخ نخواهد داد.
تراژدی
فردای آن شب، جوئل و تامی برای گشتزنی به خارج از مناطق امن میروند و در مسیر خود دختر جوانی به نام ابی را پیدا میکنند که توسط رانرها محاصره شده. ابی نجات پیدا میکند و به تامی و جوئل در مورد محل سکنای گروهش میگوید. از آنجایی هم که راه برگشت به خانه فعلا توسط افراد آلوده مسدود شده، تامی و جوئل قبول میکنند ابی را تا رسیدن به مقر دوستانش همراهی کنند و خودشان هم سر و گوشی آب دهند.
اما وقتی پایشان به مخفیگاه میرسد، جوئل به یک چیز شک میکند. دوستان ابی او را خوب میشناسند و طوری نگاهش میکنند که انگار مدتهاست به دنبالش میگردند. جوئل تا بیاید به خودش بیاید و کاری برای این موضوع بکند، ابی با یک شاتگان به زانویش شلیک و دوستانش نیز تامی را بیهوش میکنند.
در این میان، الی به همراه دینا که هنوز درگیر مسائل شب گذشته است، در حال گشتزنیست که یک دفعه سر و کله جسی که جزو اهالی مهم جکسون به حساب میآید، پیدا میشود و به الی میگوید که جوئل هنوز به مقصدش نرسیده و احتملا توی دردسر افتاده. الی از جسی و دینا جدا میشود و با نگرانی به سمت ایستگاهی که مقصد جوئل بوده حرکت میکند.
در میانه راه به خانه بزرگی میرسد که چراغهایش روشن است و از دودکشش حرارت آتش شومینه بیرون میزند. با نزدیک شدن به این خانه، صدای نالههای یک مرد از زیر زمین شنیده میشود. اما وقتی الی درب زیر زمین را باز میکند، با صحنهای مواجه میشود که هیچوقت دوست نداشت آن را ببینید.
جوئل خونین و بیجان روی زمین افتاده و ابی با یک چوب گلف دارد شکنجهاش میدهد. الی سلاحش را بالا میبرد و سعی میکند جلوی ابی را بگیرد. اما دوستان ابی برای هر کسی که بخواهد برای نجات جان جوئل اقدام کنند کمین کردهاند و الی را روی زمین میاندازند تا ابی آخرین ضربهاش را به سر جوئل وارد کند.
ابی در اصل یکی از اعضای سابق فایرفلای و دختر پزشکی است که قرار بود الی را برای ساخت واکسن بیماری عمل کند. بعد از کشته شدن این پزشک به دست جوئل، ابی به گروهی شبه نظامی به نام WLF ملحق شده تا بتواند یک روز انتقام پدرش را بگیرد. هدفی که در نهایت هم به آن دست مییابد؛ آن هم جلوی چشمان الی. البته، هدف ابی، الی یا تامی نیست. برای همین آنها را بیهوش و در کلبه رها میکند.
انتقام
روز بعد از حادثه، داغ مرگ جوئل هنوز در چهره الی و تامی حس میشود. الی میخواهد به دنبال ابی برود اما تامی از او میخواهد که یک روز صبر کند و به کاری که قصد انجامش را دارد نگاه عمیقتری بیندازد. البته، قبل از اینکه الی بار سفر ببندد، متوجه میشود که تامی پیشدستی کرده و برای گرفتن انتقام قتل برادرش راهی سیاتل شده. الی نیز بیشتر از این وقت تلف نمیکند و به همراه دینا، جکسون را به مقصد سیاتل ترک میکند. شهری که پس از جنگهای متوالی دیگر توسط اداره امنیت ملی کنترل نمیشود و حالا به دست WLF افتاده.
بعد از رسیدن به شهر، دینا و الی متوجه حضور اعضای WLF میشوند، تعدادی از آنها را میکشند و سعی میکنند آدرسی از ابی گیر بیاورند. با این حال، شهر پر از تله است و یکی از همین تلهها باعث کشته شدن اسب الی و دینا میشود. دینا به داخل حفرهای میافتد و سربازان او را پیدا نمیکنند. اما الی که به خاطر انفجار شوکه شده، توسط اعضای WLF دستگیر، بیهوش و به نزدیکترین مقر این سازمان برده میشود.
البته این دستگیری برای الی خیلی هم بد نمیشود. چراکه در میان افراد حاضر در این مقر، یکی از قاتلین جوئل را میبیند. با دخالت دینا، الی آزاد و پس از یک کشمکش اساسی، فردی که برایتان گفتم کشته میشود. الی در اینجا میفهمد که دیگر راه برگشتی نیست. چراکه نه تنها تمام اعضای WLF به دنبال دینا و الی میگردند، بلکه آنها مجبور میشوند برای زنده ماندن، با فرقهای به شدت افراطی نیز مقابله کنند. این فرقه افراطی، سرافایت نام دارند و دشمن اصلی WLF به حساب میآیند. گروهی به شدت وحشی و خطرناک که دشمنان خود را دار میزنند و شکمهایشان را با چاقو پاره میکنند.
متاسفانه دیگر چارهای وجود ندارد و الی باید در کنار پیدا کردن رد ابی، از وسط منطقه سرافایتها عبور کند. جالب اینکه اینها تنها مشکلات الی نیستند. بلکه در انتهای روز اول در سیاتل، میفهمد که دینا از معشوقه قبلیاش یعنی جسی باردار است و حال خوشی ندارد. برای همین مجبور میشود، دینا را در تئاتری متروکه رها کند و خودش به تنهایی از میان WLFها و گروه سرافایت عبور کند. خوشبختانه در میانه راه، جسی از راه میرسد. او برای پیدا کردن تامی از جکسون خارج شده و در مسیرش به الی برمیخورد.
سرنخها این دو را به بیمارستان سیاتل میرساند. جایی که یکی دیگر از دوستان ابی فعالیت دارد و الی احتمال میدهد که او از محل اختفای قاتل جوئل با خبر باشد. حدس الی درست هم از آب در میآید و میتواند با آن فرد، از لوکیشن احتمالی ابی و همچنین دلیل او برای قتل جوئل با خبر شود. سرنخها همه به یک آکواریوم اشاره دارند. برای همین الی هم وقت تلف نمیکند و رهسپار آکواریومی میشود که قاتل جوئل در آن مخفی شده. با این حال، وقتی الی به آنجا میرسد، خبری از ابی نیست.
بلکه به جای او، عشق سابقش یعنی اوون را به همراه معشوقه تازهاش میبینید و از آنها در مورد ابی سوال میکند. البته اوون همکاری نمیکند و مداخله اضافهاش باعث کشته شدن خود و معشوقهاش، مِل میشود. وقتی که الی به جسد بیجان مل نگاه میاندازد، متوجه برآمدگی شکمش میشود و میفهمد که یک زن حامله را کشته.
الی به یاد دینا میافتد و به خاطر گناهی که مرتکب شده در هم میشکند. نفسش بند میآید و روی زمین مینشیند اما در همین میان جسی و تامی از راه میرسند و او را به تئاتر برمیگردانند. مرگ مل تاثیرش را روی الی میگذارد. طوری که او دیگر نمیخواهد مسیر خونینی که پا در آن گذاشته را ادامه دهد و دوست داردبیخیال انتقام گرفتن از ابی شود. به جسی میگوید که تصمیم گرفته به جکسون برگردد و تمام قضایایی که پیش آمده را فراموش کند. اما در یک غافلگیری بزرگ ابی از راه میرسد و در چشم بر هم زدنی، یک گلوله در سر جسی خالی میکند. او تامی را هم گروگان گرفته و از الی میخواهد برای حفظ جان عمویش هم که شده، سلاحش را روی زمین بیندازد.
فقدان
حال نوبت به شنیدن قصه از جانب ابی است. بازی ما را به سه روز قبل میبرد. ابی در مقر اصلی WLF بیدار میشود و هنوز به خاطر اتفاقاتی که در حوالی جکسون رخ داده، حالش خوش نیست. با این حال، WLF همچنان با سرافایتها درگیر است و ابی وقتی برای تلف کردن ندارد. اما قبل از اینکه ابی با دوستانش رهسپار ماموریت تازهاش شود، شاهد چند فلشبک به خاطرات او هستیم.
در مرکز تمام این فلشبکها اوون را میبینیم. کسی که به عنوان یک معشوقه سابق تاثیر بسزایی روی زندگی ابی گذاشته و هنوز هم رابطه عاطفی پنهانی میان هر دوی آنها برقرار است. ابی و اوون سعی میکنند احساسشان را مخفی کنند اما به خوبی میتوان با طرز نگاه ابی به مل فهمید که این رابطه هنوز تمام نشده.
به خاطر همین احساسات تهنشین شده هم هست که ابی دوباره به سمت اوون کشیده میشود. از طرفی، اوون حالا به دستور رئیس گروه WLF تحت تعقیب است. چون او به خاطر حفظ جان یک سرافایت، جلوی همرزمهایش ایستاده و یکی از افراد خودی را کشته. حالا اوون یک فراری است اما از آنجایی که ابی خوب او را میشناسد، میداند که کجا مخفی شده. بله، اوون به آن آکواریوم متروکه متواری شده و قصد دارد از آنجا با قایق به سمت سانتا باربارا حرکت کند. جایی که شایعه شده گروه فایرفلای در آن دوباره در حال قدرت گرفتن است.
ابی هم تقریبا از همه چیز با خبر است. برای همین، به سمت آکواریوم راه میفتد تا شاید بتواند اوون را از تصمیمی که گرفته برگرداند. با این حال، در میانه مسیر، ابی توسط سرافایتها دستگیر میشود و او را از درختی آویزان میکنند. اما قبل از اینکه سرافایتها برای پاره کردن شکم او اقدام کنند، دو عضو طرد شده سرافایتها به نامهای لِو و یارا از راه میرسند و باعث نجات جان ابی میشوند.
ابی نیز این لطف آنها را بیپاسخ نمیگذارد و در ادامه مسیر کمکشان میکند که جان شیرینشان را حفظ کنند. اما دست یارا به شکل بدی آسیب دیده و نیازمند عمل حرفهای جراحی است. برای همین، ابی تصمیم میگیرد که یارا را به آکواریوم ببرد تا مل دست او را جراحی کند.
با این حال، تجهیزات پزشکی لازم برای جراحی در آکواریوم موجود نیست. به همین خاطر، ابی و لو مجبور میشوند تمام مسیری که آمده بودند را به سمت بیمارستان سیاتل برگردند و تجهیزات پزشکی لازم برای عمل را فراهم کنند. این سفر نسبتا طولانی که تقریبا یک روز به طول میانجامد، داستان لو را بازگو میکند. لو در اصل دختری است که احساسات و عواطفی مردانه داشته و تنها درخواستش این بوده که از طرف فرقه خود پذیرفته شود. اما این تمایلات از سوی سرافایتها قابل پذیرش نیست و آنها به جای درک کردن، او و خواهرش را از فرقه طرد و برای قتلشان اقدام میکنند.
بعد از کلی ماجرا و قصههایی که لو در مورد زندگیش برای ابی تعریف میکند، بالاخره آنها به بیمارستان میرسند. ابی از لو میخواهد که در نزدیکی بیمارستان مخفی شود تا WLFها او را به خاطر سرافایت بودنش نکشند. خودش به داخل بیمارستان میرود اما به خاطر اینکه از دستورات رهبر WLF سرپیچی کرده، توسط اعضای این گروه دستگیر میشود. با این حال، نورا (همان شخصی که الی از او با شکنجه اعتراف گرفت) از راه میرسد و ابی را آزاد میکند. نورا جای دارو و تجهیزات مورد نیاز برای عمل را نیز به او میدهد و ابی میتواند بالاخره و پس از مشقتهای بسیار، به هدفش برسد و به آکواریوم برگردد.
خوشبختانه تجهیزات لازم هم زود به دست مل میرسند و یارا میتواند زندگیش را حفظ کند. همه چیز دارد خوب پیش میرود و همه آماده هستند که به سمت سانتا باربارا حرکت کنند. اما یک دفعه لو غیبش میزند و یارا احتمال میدهد که او برای تغییر نظر مادرش در مورد شخصیت واقعی خود به دهکده سرافایتها رفته باشد.
ابی و یارا به سرعت برای نجات جان لو راهی دهکده سرافایتها میشوند و بعد از یک مواجهه خشونت بار با تامی، خود را با هزار زحمت به مقصد مورد نظر میرسانند. طبق برنامه ارتش WLF به محل سکونت اعضای سرافایت حمله کرده اما این بزرگترین تراژدی این ماجرا نیست. چراکه لو به خاطر دفاع از خود مجبور شده در مقابل مادرش بایستد و او را به شکلی ناخواسته به قتل برساند.
با این حال، دهکده جایی برای افسوس خوردن نیست و ابی مجبور میشود یارا و لو را به سرعت از آن منطقه خارج کند. اما آنها توسط اعضای WLF محاصره میشوند و یارا با فدا کردن خود و کشتن رهبر این گروه، راهی برای فرار ابی و لو باز میکند. آنها به آکواریوم میرسند اما با صحنهای دردناکی رو به رو میشوند که الی چند لحظه قبل برایشان رقم زده. ابی با تماشای مرگ اوون، همه چیزش را از دست میدهد و با غم و اندوه فراوان به سمت تنها سرنخی که الی از خود به جا گذاشته میرود.
پرده آخر
حال تمام مهرهها رسیدهاند به آخرین مرحله و برگشتیم به نقطهای که ابی در مقابل الی قرار گرفته. هر دو در این نقطه دوستان و بخشهایی از انسانیت خود را از دست دادهاند. اما ابی با یک شلیک به سر تامی، سعی میکند که میزان باختها را برابر کند. حالا نوبت رویارویی نهایی است. ابی و الی به جان هم میافتند. اما طبیعتا الی قادر نیست جلوی مشتهای سنگین این دختر قویهیکل بایستد و دستش شکسته و صورتش له میشود.
با این حال، قبل از اینکه الی کشته شود، دینا مداخله میکند و با چاقو به جان ابی میافتد. البته این اقدام سهلانگارانه دینا، عاقبت خوشی برای او هم ندارد و ابی با چند ضربه مهلک معشوقه الی را هم بیهوش میکند. اما قبل از اینکه گلویش را ببرد، الی میگوید که دینا به کل این قضایا ربطی ندارد و حامله است. ولی گوش ابی به این حرفها بدهکار نیست و خون جلوی چشمانش را گرفته. اینجاست که لو مداخله میکند و ابی به خاطر او از خیر کشتن الی و دینا میگذرد. البته قبل از اینکه آنها را به حال خودشان رها کند، به الی میگوید که دیگر دنبالش نرود و بیخیال انتقام گرفتن شود.
پرده بعدی بازی لست اف اس 2 بازی ما را به یک سال بعد میبرد. جایی که الی در کنار دینا و فرزند کوچکش در مزرعهای ساکن شدهاند و زندگی آرام و به دور از هیجانی را در پیش گرفتهاند. اوضاع به نظر خوب میرسد اما هنوز ذهن الی به خاطر دیدن صحنه مرگ جوئل، آشفته است و با اینکه نشان نمیدهد اما کاملا هم بیخیال انتقام نشده. در همین گیر و دار، سر و کله تامی که به شکل معجزهآسایی از شلیک ابی به سرش زنده مانده، در خانه الی و دینا پیدا میشود و میگوید جای ابی را پیدا کرده. شواهد میگویند که ابی به سمت سانتا باربارا در حال حرکت است و به نظر میرسد که قصد پیدا کردن فایرفلایها را دارد.
دینا جلوی تامی میایستند و میگویند که کارشان با این قضیه تمام شده. اما همانطور که گفتم برای الی چنین نیست. فردای آن روز الی بار سفر میبندد و برخلاف نظر دینا، خانه آرامش را به مقصد سانتا باربارا ترک میکند. با این حال، سانتا باربارا نیز اصلا جای امنی نیست. نه برای الی و نه برای فرد نیرومندی چون ابی. با رسیدن الی به سانتا باربارا او متوجه میشود که ابی و لو چند ماه پیش توسط گروه خطرناکی که شغلشان خرید و فروش برده است، اسیر شدهاند.
الی رد این گروه سازماندهی شده را میزند و مقر اصلی آنها را پیدا میکند. تعدادی از آنها را میکشد و زندانیهایشان را آزاد میکند. با این حال، ابی در بین آنها نیست. زندانیها میگویند که او به همراه لو قصد فرار از زندان را داشته اما فرارش با شکست رو به رو شده و حالا به عنوان مجازات به تنههای درختی در نزدیکی ساحل بسته شده.
الی به سمت ساحل حرکت میکند و با صحنهای رو به رو میشود که به هیچ وجه انتظارش را ندارد. ابی زیر شکنجههای سخت این گروه تبهکار در هم شکسته و به شکل غیرقابل باوری وزن کم کرده. الی، او و لو را آزاد میکند و هر سه به سمت قایقهایی که در ساحل رها شدهاند حرکت میکنند. اما بعد از اینکه ابی لو را درون قایق میگذارد، الی ناگهان به یاد جوئل میافتد و رو به قاتلش میکند و میگوید که نمیتواند بیخیال گناه او شود.
با این حال، ابی نه قصد جنگیدن دارد و نه توانش را. اما از آنجایی که الی او را تهدید به قتل لو میکند، مجبور میشود که برای آخرین بار جلویش بایستد. پس از یک کشمکش طول و دراز، الی این بار ضربه نهایی را به ابی میزند و فرصت این را پیدا میکند که سرش را زیر آب ببرد.
ابی در حال دست و پا زدن است و دارد آخرین لحظات عمرش را تجربه میکند. الی هم به نظر مصمم میرسد و از چهرهاش میشود فهمید که قصد ندارد کوتاه بیاید. ابی در آخرین تلاشش دو انگشت الی را با دندان میکند اما الی همچنان بیخیال نمیشود این بار با قدرت بیشتری سر او را زیر آب میبرد. با این حال در یک لحظه، چهره مهربان جوئل در آخرین دیدارشان جلوی چشمش میآید و دستش را از روی گردن ابی برمیدارد.
الی، ابی را میبخشد. چراکه به نظرش ابی برای لو، حکم جوئل برای خودش را دارد. ابی هم در اولین فرصت قایق را برمیدارد و الی را که حالا به خاطر احساسات پیچیدهاش نمیتواند دست از گریه بکشد، تنها میگذارد.
حالا نوبت الی است که غم از دست دادن را بیشتر درک کند. شعله انتقام در دلش خاموش شده و کمی آرامتر است. اما باید تاوان تصمیماتی سختی که گرفته بود را پس دهد. الی بعد از ماهها به خانهاش برمیگردد. خانهای که حالا خالی است و صدای دینا و فرزند با نمکش دیگر در آن طنینانداز نمیشود. اما این بزرگترین تاوانی نیست که الی باید بپردازد. چراکه او به خاطر خشم بیش از حدش، حالا دو انگشتش را هم از دست داده و دیگر نمیتواند گیتار و آهنگ Future Days را بنوازد. تنها چیزی که یاد جوئل را زنده میکرد.
خب این هم از داستان بازی the last of us 2. با این حال، اگر دوست دارید در مورد پایان بازی بیشتر بدانید، میتوانید با کلیک روی این لینک، تحلیل داستان The Last of Us 2 را نیز مطالعه کنید. اما دوست داریم نظرتان را هم در مورد داستان بازی د لست اف اس ۲ بدانیم. حتما برای ما نظراتتان را کامنت کنید و بگویید که دوست دارید در ادامه به سراغ داستان چه بازیهایی برویم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چرت ترین بازی دنیا بدم میاد از سبک بازی های زامبی فرم اخه این چیه اونقد نظر میدینو پیگیرش هستین دوتا ساختمون کج تو بازی گذاشتنو دو تا زامبی میان میکشی اینم شد بازی جامعه بازی مرده وقتی به این بازی میگن یکی از بهترین های تاریخ والا خب بازی خوب یعنی انچارتد یا گاد اف وار یا هوریزون نه این بازی اشغال خداییش ۱ دلارم نمیارزه بخریش با دو تا زامبی دوتا ساختمون کجو یه دخترو یه تفنگ با این داستانه مسخرش
یسری از دوستان ایراد های الکی میگیرن آی اینا چرا همجنسگران یا چرا داستان اینه ببینید دوستان من هم لست یک رو بازی کردم هم لست دورو یسریا میگن که لست یک بهتر بود یسریا میگن نه ببیند جفتشون خوب بودن انقد این بازی داستانش چه خوب چه بد رو گیمر های عزیز تاثیر گذار بوده که به خیلی از تغییرات بازی از نسخه یک به دو صحبتی نکردن مثلا شما تنوع گان های بهتری داری و خیلی چیزای دیگه..
حالا برسیم سر داستان بازی جوری بوده که ما واقعا بگیم حق با کیه چون هر کدوم دلایل خودشونو دارن شما وقتی جوئل میمیره هی میگی آی ابی میکشمت فلانت میکنم همه همینیم اگه گیمر باشی سر مرگ گوستم میگی ای شپرد فلانت میکنم اخرم میزنی میکشیش اما اینجا ناتی داگ اومده نشون داده وقتی که میری انتقامو میگیری و عواقبشم باید بپذیری و طرف مقابلتم شاید به اندازه تو حق انتقام داشته باشه.شما اگه دقت کنین تمام اطرافیان ابیرو میکشین و هیچکس جز اون پسره واسش نمیونه حالا حوصله بحث این که دختره اینارو ندارم و دقت کنین ابی هی بیشتر واسش محم میشه اما این ور داستان الی تامیرو داره و....کسای دیگه بازی داستانش قوی بوده بله ایراداتی هم داشته مثلا شما الکی هی وارد فایت های الکی میشی میری پایین بیمارستان کلی میگردی که جعبه جراحی پیدا کنی اخرش دختره میمیره نمیگم بده. ولی احساس میکنی بعضی جاها واسه هیچی میجنگی.
بد این که دوستان اسمش روشه لست آف اس یعنی اخرین باز مانده شما واسه زنده موندن خودت تلاش میکنی حالا افردایم توی این نقش خیلی واجبن مثل جوئل شما فورزا بازی نمیکنی که همه چی خوبو خوش باشه خیلیا میمیرن خیلی های زنده میمون و اول اخر باید قبول کنی اخرشم خودتی جوئل الان نمیمرد سری بدی میمرد منم سر مرگش خیلی ناراحت شدم دوستان ولی داستان اینه بعضیاهم درست میگن مگین که رفت دنبال انتقام انتقامشو نگرفت دوتا انگشتشم رفت ببینید دوستان من خودم دلم واقعا واسه ابی سوخت واسه الیم سوخت جفتشون حق داشتن و ادمای خوبی بودن ولی یکی دیگه باید سر این داستانو ول میکرد الی اون جا که داره ابی خفه میکنه یاد خاطرات جوئل میفته و به ابیم حق میده بازم میگم جفتشون حق داشتن
ابی چون ادم بدی نبود الی نمیکشه الیم ابیو نمیکشه دلش واسش میسوزه چون دقت کنین جفتشون به هم حق میدن من خودم اون جا که ابی بر میگیرده میبینه سگه مرده خیلی ناراحت میشم و الیم ادم های بی گناه کشت ولی تقصیر خودشم نبود نمیدونست که حاملس واین چیزا به نظرم جفتشون حق داشتن و من با جفتشون حال کردم بازی توی تایم کم تمام داستان ابی و الی به خوبی توضیح داد و جفتشونم داستان ناراحت کننده بود و بتون قول میدم اگه لست ۳ساخته شه یجایی این زوج دوست داشتنی یعنی ابی والی به داد هم میرسن.
حق ترین کامنت درباره بازی????
واقعا آدم باید از هردو طرف به قضیه نگاه کنه
خیلی خواستم جلو خودمو بگیرم و داستانو نخونم و خودم بازی کنم ولی نتونستم ولی الان که داستانو خوندم واقعا با اون شوقی که داشتم ناامیدم کرد
البته بازی میخواست بگه آدم خوبی وجود نداره و اینکارم خوب انجام داد
والبته با این کار گند زد به کارکتر الی و داستان عالی بازی و من اگر نسخه دیگه از بازی بیاد واقعا سمتش نمیرم
سلام
فقط به دوستانی که بازی رو تجربه نکردن بگم بازی نکنین
غلطی کردم بازی رو شروع کردم اعصابم ریخته بهم ی حس عجیبی به جوئل و الی و دینا پیدا کردم نمیدونم چ مرگمه چند روزه از خواب و خوراک افتادم…
کاری ندارم بازی خیلی خوبیه یا نه ولی به طرز واقعا شگفت انگیزی تاثیرگذاره
دقیقا مثل صحنه ای کشته شدن آرتور مورگان یا صحنه ی دیدن دوباره ی سارا تو بازی دیزگان واقعا تاثیر ناجوری گذاشته روم اصلا آروم و قرار ندارم فقط به فکر اینم برم سرکار زود بیام خونه و فقط و فقط کنسول رو روشن کنم و بازی رو برم تا آخر…
کسی میتونه کمک کنه بدبخت شدددددددددم
به نظر من جوئل شخصیت فوق العاده و مهربونی داشت از یه سمت وقتی سارا رو از دست داد الی رو مثل دخترش نگاه میکرد اما حق نداشت بخاطره احساس خودش تمام دنیا و اون افراد فایرفلایز رو قربانی احساساته خودش کنه.ابی نمیگم کارش درست بود اما این حق رو داشت که انتقام پدرش رو بگیره از یه طرف هم قاتل نبود چون خیلی راحت میتونست تامی و الی رو بکشه اما اینکارو نکرد.درسته که جوئل و الی واقعا مثل یه خانواده بودن و الی هم حق انتقام رو داشت ولی از نظره احساسی نگاه کنیم حق داشت از نظر منطق هیچ حقی نداشت چون جوئل قتل عام کرد همشونو و پدر ابی رو اما ابی فقط یک نفر و که پدرش رو کشت کشتش همین.الی خیلی از بهترین دوستاشو کشت کاری ندارم از قصد بود یا نه اما کشت به نظرم این داستان حق با ابی بود
بنظرم بازی و داستان بدک نبود بازی کلافه کننده بود و گیمر رو از لحاظه سختی مراحل بازی کلافه میکرد داستانهم چیزه خاصی نداشت که عجیب غریب باشه و خیلی شگفت انگیز یک داستانه تخیلی که با یک داستانه واقعی در آمیخته و مخاطب رو در طول داستان سردرگم میکنه و فقط قصد کارگردان برای کش دادن روایت داستانه که گیمر با طولانی بودن بازی خسته میشه که اون طعم شیرینی داستان از ذهن گیمر میره کارگردان نباید اینقدر داستان رو کش میداد بنظرم من به شخصه خیلی کلافه شدم و فوش به سازنده ای بازی دادم تا یک حدی بازی باید چالش توش داشته باشه نه اینقدر که گیمر رو کلافه کنه و استرس زا باشه
این الی خیلی نامرده
باید ميزد آبی رو می کشت و تمومش می کرد این داستان رو.
هی روزگار چقدر غمگین?? زدن هم دیگه رو اخر به چوخ دادن?? کرم از خود ابی بود نباید جول رو میکشت و کرم از جول بود که نباید پدر ابی رو میکشت
با سلام سایتتون که عالیه اصلا هیچ
ممنون از ویجیتو
دوستان عزیز کاملا حرف شما درسته که پایان بازی باید دست خودمون باشه
و این منطقی نیست که الی بخواد ببخشه
ولی این جنجال بزرگ برمیگرده به هدف نویسنده
وگرنا داستان بازی از نظر احساس الی هیچ منطقی نداره
پس نمیشه گفت شاهکار چون داستان بازی مورد پسند مخاطب نیست!
من هم داستان بازی رو نخوندم تا بازی رو تموم کنم
خب مرسی از دوستانی که قبول داشتن نقص های داستان رو و کور کورانه به به و چه چه نکردن
بازم میگم برا بار n ام چرا بعضیا میگن انتقام بده و بازی میخواد اینو نشون بده؟ چرا برا ابی بد نیست و فقط الی باید منقلب بشه اونم یهو؟؟ اصلا چرا این اخرین بازمانگان یه مشت ترنس و نمیدونم لز و نمیدونم فلان و فلانن؟ این چیزا چیه؟ (هیچ کاری به فمینیست و جنبش های حامی ندارم داستان رو میگم) اقا اونایی که میگن باید در زندگی سختی بکشی تا درک کنی مگه دراکمن تو یمن زندگی کرده و تیشه زده؟ شما بهانه جویید برا همین تا ابد نمیشه شمارو با منطق قانع کرد، بدبختی نسل مام همینه که همه لجباز و علامه خود خواندن. تا هم حوصلشون سر بره مغلطه میکنن میگن ما اینجوری دوس داریم و خلاص (دیگه به ما کار نگیرید)
اگه دنیای پست اپوکالیپتیکی باشه توش کسایی پیروز خواهند شد که این واقعیتو بفهمن و بدونن با همه نمیشه با منطق رفتار کرد بلکه بایس بعضیا(الانم خیلیارو) به زور قانع کرد. این خاصیت دنیاس همه چیز متحول بشه و بعید میدونم همچون دنیایی رو بشه با منطق تلو 2 تطابق داد.
واقعیت دنیای ماست اون یه بازیه، دنیای ما میدونه بی منطق باشه...
حالا ساخته دراکمن نمیتونه بی منطق باشه؟
اگر الزاما منطقیه پس میشه شبیه ساز و حسابش جداست! میدونیم که نیست پس انقدر توجیه نکنید، بازی تبدیل به the rest of us شده دیگه!
یعنی شماها هیچ پیشفرضی به عنوان خانواده و منطق و درستی و خوب ندارید که به زور و بدون باور میخواید همه چیزو قبول کنید و بهش لقب شاهکار بدید؟
من اسم از هیچ مسلک و مذهبی نمیارم اما بالاخره تکلیفتون با خودتون چیه؟ اگه این اخرالزمان فرضی تلو میامد شما توش چند چند بودید؟ توش وقتی یکی از عزیزانتون رو خدایی نکرده سلاخی میکرد میبخشیدین؟ که چی بشه؟ که بخشیده باشین؟ یا میزدین دوستاشو میکشتین تا خودشو بسوزونین؟؟
بازم میگم دست کم این حق گیمرا بعد سالها صبر بود که پایانو خودشون انتخاب کنن تا همچین جدالی پیش نیاد.
فکر میکنید با تلو 2 این شیوه روایت تمام شد؟ از چند سال دیگه خواهیم دید شرکتایی رو که این سناریو هارو در فیلم ها و انیمیشن ها و مانند گات سریالها میارن تا جا بیفته(کاری به هدفشون ندارم) ولی درسته ما حداقل ایرانیا به عادت کردن عادت داریم اما اینقدم سیب زمینی نشیم!
نباید هرچی که به خوردمون میدن راحت قبول کنیم که باید؟
ماها همو مقصر و فلان و فلان میدونیم یعنی شما دوستان موافق داستان حاضرید تمام مخالفارو هرجوری خواستین خطاب کنید اما قبول نکنید دراکمن خراب کرده؟
این دیگه انعطاف و خوش خیالی و روشنفکری نیست! جهالت جدید و مدرن میشه!
یک کارگردان عاقل و روشنفکر منتقدارو با اغوش باز میپذیره(اگر روشنفکری در دنیا باشه با این تفکرات و رفتار ها که دیدیم) نه اینکه بگه برن به درک!
درضمن دنیای تلو و این داستان خطیه نه ایمرسیو سیم پس بدونید باید و باید و باید امکان مخالفت باشه، چون اگه هر اشتباهی نویسندش بکنه نمیشه راحت قبول و توجیهش کرد مگر با حق انتخاب دادن به کاربراکه نداده! به زور یه چیزو به همه تحمیل کرده و این از خودخواهی سازندشه. الان که به این برهه رسیدیم من یاد تلو اصلی میفتم که با خودم میگفتم کاش میشد بعضی جاهارو گیمر خودش انتخاب کنه و پیش ببره (مثل دیسانرد)
الان که به اینجا رسیدیم میگم باید میشد اینکارو کرد تا دست کم کارکتر محبوب یه منفور اجباری نشه.
واقعا من درک نمیکنم کسایی که از اندینگ این تلو 2 دفاع میکنن ایا بر خود نوعیشون هم میپسندن یا چی
بهرحال جمع کنیم این بحث دراز و تمام نشدنیرو
خیلی از به قول حضراتتون هیترا همون هایی هستن که انچارتد و کیل زون و تا حدی هم گوست او سوشیمارو به به و چه چه کردن و اونزمان ازونا بهتر نبود. حالا که دارن ناراحتیشونو میگن میشن هیتر و فلان. این نمیشه حتی اکس باکس فنا هم اگه به قول این تئوریسینای توطئه اومده باشن حمله با عقل جور نیست
گیرز و فورزا و هیلو و الانم مدیوم و شبیه ساز پرواز جدید و... عناوین دندان گیری هستن که یه اکس فن واقعی نمیاد اونارو ضعیف بدونه و بیاد به تلو هیت بده
بالاخره نمیشه همه رو خوب دونست ولی نبایدم ادم انقدر منفی ببینه
امیدوارم نه اینکه حرف منو هزاران تا مثل منو کور کورانه قبول کنید بلکه خودتون به این نتیجه برسین که تلو 2 اونقدرم نتونست عالی ظاهر بشه که باید حتی گوتی هم بشه میشه عین مون لایت و امثالهم...
داداش یواش تر برو ما هم بیایم
کسی نقطه ضعف های بازی رو انکار نکرد همه "شاهکار" ها هم نقطه ضعف دارن
من دقیقا نمیدونم مشکل شما چیه شاید همونطور که گفتم بدلیل حس بدی بود که بازی القا میکرد
ولی واقعا دیگه نمیشه به پایان بازی گیر داد شما تصور کن الی به ابی میرسید با یه بیسبال بت تیکه پارش میکرد. این قشنگ تره یا این که الی صورت جوئل رو دید و بخشید مگه جان ویکه
بازی اینهمه بار معنایی و احساسی روی اون سین آخر خرج کرده که بازیکن رو به گریه میندازه
من واقعا نمیفهمم مشکل شما چیه تمام کامنتا رو زیر و رو کردم ولی یه نفر یه دلیل منطقی بهم نشون نداد
همه با واکنش های احساسی شدید مثل خود شما به زمین و زمان گیر دادن ( که همین بار احساسی بازی رو نشون میده) آی دراکمن فلانه آی از الی بدش میاد
آی هفت سال صبر کردیم گند زدن تو بازی
من واقعا نمیتونم درک کنم
خواهشا یه نفر بیاد با من منطقی بحث کنه مشکلای بازی رو بگه
رفیق ، کلا انتقام بده چه الی و چه ابی فرقی نداره مطمعنم اگه الی ابی رو میکشت بازم شخصیت منفور نمیشد ، الی شخصیت اصلی داستانه من خودم به شخصه خوشحال شدم الی انتقامو گذاشت کنار و نشون داد از ابی سرتره چون ابی انتقامشو گرفته بود ، درسته با انتخواب کردن راه انتقام تاونشم داد .
ابی انتقامشو از جوئل گرفت ولی دیگه این دست بازیکناس که به ابی حق بدن و درکش کنن و یا اینکه ازش متنفر باشن درهر دو صورتم نظرشون قابل احترامه .
تنها چیزی که هممونو اذیت کرد مرگ زود هنگام جوئل بود.
و دلیل یهو منصرف شدن الی میتونه لو باشه که این چرخه انتقام به پایان برسه .
بین موضوع این هایپی که بازی برای انتقام تو سر پلیر میندازه به کجا میرسه؟
انتقام بد اخ و فلان قبول ولی خون های ریخته شده برای ابی چیشد؟
گفتم ما نمیتونیم به نتیجه برسیم بابتش، متاسفانه!
جدا از سایر ایرادات وارد به داستان که دیگه حوصله بحث سرش نیست!
ما و دست کم یه درصد چشم گیری نمیخوایم با ابی همذات پنداری کنیم.اگه قراری با خودخواهی پیش بریم ترجیح میدیم بگیم see no evil و خلاص و حق با ماست! همون کاری که فن های دو اتیشه و سازنده میکنن!
امیدوارم نفهم هایی مثل sam-fisherوSpidual ی چیزایی از این سخنان دندان شکن فهمیده باشن
باید قبول کرد که بازی داستانش در سری 2نقص داشته وگرنه این همه دعوا و کشمکش و دوگانگی بین player ها بوجود نمیومد چیزی ک اصلا در سری 1شاهدش نبودیم........
بخشش ابی و تغییر شخصیت الی در اصل مثل تغییر ناگهانی دنریس درGOTبود که خیلی ها از فصل8اون سریال هم به همین دلیل ناراضی بودند......
همه کسایی که از این بازی ناراضین بخاطر حس بدی که از این بازی گرفتن دارن به همه چی گیر میدن
این بازی ساخته نشده که بازیکن بعد از بازی کردن خوشحال و خندان بره بستنی بخوره
این بازی ساخته شده که بازیکن رو بهم بریزه
همه کسایی هم که به داستان و پایان بازی گیر میدن فقط دارن عصبانیت خودشونو حس بدی که این بازی درشون القا کرده نشون میدن و میگن دراکمن از جوئل و الی بدش میاد و از این حرفا
نه دراکمن از جوئل و الی بدش نمیاد دراکمن داره آسیب هایی دو نفر از انتقام گرفتن دیدن رو به تصویر میکشه
هم ابی حق داشت جوئل رو بکشه هم الی حق داشت ابی رو بکشه ولی این قطعا به قیمتی که براش دادن نمی ارزید
اتفاقا اینجا الی برد کرد که ابی رو نکشت درسته خیلی چیزا رو از دست داد ولی اگه ابی رو میکشت چیزای بیشتری از دست میداد
چه تضمینی وجود داشت که لِو که قلبا ابی رو دوست داشت (اصلا کار ندارم دختر بود یا پسر) بعدا از الی انتقام نگیره؟
من خودم بار ها با این بازی اشک ریختم و این بار احساسی یازی رو نشون میده
من به هیچ وجه نقطه ضعف های این بازی رو انکار نمیکنم حتی بهترین بازی ها هم نقطه ضعف دارن
به نظر من بازی اصلاً نمیخواد بگه کی بده و کی خوب ،
الی شخصیت منفی ویا ابی شخصیت منفی داستان نیست ،
الی رفیفای ابی رو کشت درسته ولی اینکارو عمدی نکرد که همتونم شاهد بودین ، ابی از الی گذشت به دلیل اینکه انتقامشو از جوئل گرفته بود و فهمیده بود انتقام هیچی رو درست نمیکنه و عطش انتقام درونش کمتر شده بود و همچنین درسته لو هم تاثیر خودش رو داشت . بریم سراغ الی که انتقام مرگ جوئل رو نگرفته برعکس ابی که انتقامشو گرفت ، و همچنین عطش بیشتری دره برای انتقام ، فکر میکنه که آرومش میکنه که آخرین لحضه خاطره خوبی از جوئل رو میبینه که آروم نشسته و گیتار میزنه آرامشی بهش دست میده و همین موجب میشه بیخیال چرخه خونین انتقام بشه. جوئل
شخصیت منفی نداره فقط خواست از دخترش محافظت کنه که جون دخترشو به کل دنیا ترجیح داد ولی ببینم شما که راحت قضاوت میکنید ببینم تو موقعیتش قرار بگیرید چیکار میکنید .
در آخر هم الی بود که بیخیال انتقام شد ، الی ای که انتقامشو نگرفته ابی رو بخشید ولی ابی انتقامشو گرفته بود بعدش الی رو بخشید . میگم هیچ کس بد و خوب نیست ، این داستان شخصیتاش که بهم گره خورده .
داستان بازی محشره .
اخیش یه نفر که واقعا لست اف اس رو بازی کرد (نه تو یوتوب نگاه کنه ) و بازی درک کرد من زبونم مو در اورد تا به اینا بگم که ماجرا از چه قراره طرف میشینه پشت ایکس باکس فورزا میره تو مسابقه سوم میشه میاد به داستان لست اف اس 2 گیر میده
جوجه sam-fisher من وقتی تو تو...بودی داشتم fifaبازی میکردم همین مونده تو به ما بگی ایکس باکس فن
فکلی دیسک لست رو از نزدیک دیدی؟ من دیسکش رو دارم ولی همه اینارو گفتم که بفهمی نسنجیده چرت و پرت نگی
اون زمان که که تو فرق سگا با اتاری رو نمیدونستی من داشتم مکس پین 1 با رزیدنت اویل 2 اورجینال میرفتم
اینو دارم به اونایی میگم که دارن الکی بحث میکنن آخه ادمای حسابی شما اگه اینو بازی کردین چرا میاین اینجا داستانشو میخونین واقغا چطور به سوتیا خودتون نمیخندین
هعی واقعا صحنه قتل جوئل خیلی دردناک بود هنوز هم نمیتونم اون صحنه رو هضم کنم X(
کاشکییه هشدار اسپویلم میزدی
دقیقا خیلی دردناک بود?
داستانش بد نبود فقط اینکه جوئل مردش یه حس انتقام و غم به ادم تلقین میکنه هفت سال ادم منتظره این هستش که بازی رو با جوئل و الی ادامه بدیم که همون اول جوئل مرد
من نمیفهمم مقاومت مردم در مورد پایان لست ۲ برا چیه مگه بخشش چه ایرادی داره از نظر من ابی هیچ هدف بدی نداشته انتقام میخواسته که اونم گرفت و در آخر به خاطر لو از جون دینا گذشت در صورتی که الی زد مل و اوون رو کشت ولی ابی اینکارو نکرد آخرسرم الی واسه همین بخشیدش چون اونم یه بار به خاطر لو از جون دینا گذشته بود اتفاقا پایان بازی یه پایان غم انگیز و فوق العاده احساسی بود منتها درکش برای آدمایی که تو زندگی واقعی سختی نکشیدن به نظرم سخته چون فکر میکنن همه این زجر و بدبختی ها چرت و پرته ولی لست ۲ با همه حواشی هایی که داشت داره یاد میده دنیا با همه بدی هاش میتونه خوبی های خودش رو داشته باشه یاد میده عشق بهتر از نفرت یاد میده بخشش بهتر از انتقام بازی سراسر احساس بود جایی که خواهر لو میمیره و لو که هنوز به ابی اعتماد کامل نداره باهاش همراه میشه و از اون موقع به بعد به ابی مثل خواهر خودش نگاه میکنه و هواشو داره یا ابی که به اون به چشم یه داداش نگاه میکنه و موقعی که الی میاد همش میگه لو و در آخر وقتی الی برمیگرده خونه و میبینه دینا رفته و یه خونه خالی براش مونده نشون دادن هر کاری بهایی داره بخون فن
انقد اسکلی ک میگی به لو به چشم داداش نگاه میکنه در حالی ک لو دختر بود
خوش مغز مگه نمی خواست پسر باشه از اون لحاظ خدایی بازی کردیش ؟
خود یارا همش میگه My brother/he/him -_-
لو دو جنسه بود ?
نقدی تو یوتیوب بود از کانال angry joe طبق گفته خودش عاشق نسخه اوله ولی از نسخه دومش بدش اومد.گفت همه چیز نسخه دوم محشره به جز داستان.بازی جوئل رو ازتون میگیره و میگه اشکال نداره عوضش مجبورتون میکنم ۱۰ ساعت قاتل جوئل رو باهاش بازی کنین که اونم گیم پلی کاملا عین جوئل هست و خط داستانیشم شبیه جوئل هست.در گذشته عزیز ترین شخص زندگیشو از دست داده و الان با یه بچه همراه شده و یه رابطه عاطفی بینشون شکل گرفته.یه جمله ای که گفته بود خیلی جمله جالبی بود اونم این بود که این بازی the last of us نیست the last of them هست.این بازی همه چیز رو از الی میگیره میبخشه به ابی.یه جا هم ign رو مسخره کرد که به تلو ۲ ۱۰ داد و همون اول کار که کنترل ابی رو در دست گرفت رفت خودشو از دره پرت کرد پایین و با لحن تمسخر آمیز گفت من این بازیو دوست داشتم محشر بود ۱۰/۱۰
……………………..
کاملا مشخصه که دراکمن که یه شخص فمنیست”افراطی”هست هیچ جوره دلش نمیخواست ابی بمیره.داستان بازی یه وقتایی و متاسفانه تو مهم ترین لحظاتش از منطق میاد بیرون.تو یوتیوب میتونین برید ببینید که جوئل تو نسخه اول فقط به تس اعتماد داشت.
حتی به الی هم اعتماد نکرد و فکر میکرد infected هست تا اینکه با چشمای خودش دید الی تو هوای سمی نفس میکشه بدون ماسک تا باورش شد.وقتی اینو برای تامی هم تعریف کرد تامی به برادر خودش اعتماد نکرد اول.آیا این تامی و این جوئل همون تامی و جوئل نسخا اول بودن؟!قطعا نه.جوئل اون دکتر رو آخر بازی مجبور شد بکشه چون طرف تیغ جراحی گرفت سمتش و تهدیدش کرد که جلو نیا وگرنه میکشمت.وگرنه شما نگاه کنین اگه دکتره مثل اون دوتا پرستار میرفت یه گوشه از ترس پناه میگرفت جوئل کاری به کارش نداشت.دراکمن میخواد همه جوره الیو بد نشون بده،تامیو بد نشون بده و ابی رو خوب جلوه بده.برای چی من باید ۱۰ ساعت قاتل کارکتر محبوبمو تحمل کنم آخه؟من به گذشته اش هیچ اهمیتی نمیدم به اینکه چه کسایی رو از دست داده اهمیت نمیدم به اینکه گرفتنش اهمیتی نمیدم.من ۲۵ ساعت بازی کردم برسم به لحظه مرگ ابی و بازی همچین جوابی بهم داد.خداروشکر بروس استرلی زمان آنچارتد ۴ بود وگرنه معلوم نیست درکامن چیا قاطی بازی میکرد.
حالا من اینو میگم شما بیا به من بگو جعبه فن،هیتر.واسم مهم نیست.نسخه اول این بازی در کنار رد دد و ویچر بهترین بازی عمرم هست.
ر
.۷ سال صبر کردم که ماجراجویی جوئل و الیو ببینم ولی دراکمن گند زد توش.بهترین مرحله بازی قطعا اون مرحله ای بود که جوئل و الی میرن موزه.این دقیقا هموم چیزی بود که همه منتظرش بودن و میخواستن ببینن.جسی هم که کلا فقط کارکترش ساخته شد دینا بچه دار شه و الی و دینا باهم بزرگش کنند????
مطالبی که خوندید در واقع نظر عزیزی تو سایت گیمفا است که نظر مشترکی داریم.
بهخ اون دوستمون ای کاش میگفتی عزیز دل ناتی داگ شات گان ابی رو گرفت رو سرت که لست اف اس 2 بازی کنی خب گند زد تو بازی نکن خیلی راحت چرا 60دلار پول زبون رو هدر داد من از تو بیشتر به فکر جیبتم
ولشون کن بابا اینا نمیدونن بازی چیه.وقتی last of us 1 تموم میکنی،۸ سال وایمیستی ۲ بیاد قطعا حال میکنی باهاش هرچیم باشه که از نظر من هیچ ایرادیم نداشت ،ولی بلاخره حالتو میکنی.داستان از نظر من چنتا نکته داره یکی اینکه الی برمیگرده خونه میبینه دینا نیست به نظرم دینا و تامی برای کمک به الی رفتن.الی ابی رو نکشت چون به نظرم ابی و الی خواهرن چون اگه دقت کنین یهجای بازی روی شست دست ابی گازگرفتگیه یه رانر بود.و از اونجایی که خواهر خواهرو نمیکشه نه ابی الی رو کشت نه الی ابی رو.و آخر بازی الی میره دنبال ابی چون به احتمال زیاد ابی جای تامی و دینارو میدونه!
واقعا برات متاسفم که انقد سطحی به داستان نگاه میکنی. وقتی تو از یه داستان خوشت نمیاد دلیل نمیشه داستان مزخرف باشه
بله منم عاشق کاراکتر آرتور مورگانم ولی وقتی مرد باید بگم راک استار گند زد تو بازی و بدرد نمیخوره و از این حرفا؟
در ضمن طبیعیه جوئل و تامی بعد چند سال زندگی در امنیت و آرامش توی جکسون و افزایش سنشون نرم بشن
دراکمن سعی نمیکرد ابی رو خوب نشون بده. اون سعی میکرد بگه جوئل هم اشتباه میکنه، الی هم اشتباه میکنه و همه باید تاوان اشتباهاتشون رو بپردازن. اگه قرار بود همه چی به خوبی و خوشی پیش بره تو خودت دوست داشتی 30 ساعت گیم پلی به infected ها شلیک کنی؟
شما فقط داری عصبانیت خودتو از مرگ جوئل روی داستان بازی خالی کنی و همین واکنش های تند شما و امثال شما نشون میده بازی به هدفش رسیده
همه بازی ها قرار نیست حس خوبی به بازیکن بدن ولی این که شما از بازی کردن یه بازی لذت نمیبری دلیلی بر بد بودن بازی نیست
خوب که چی؟؟؟
مثلاً خونه خودم تمام هوشمند است که سیستم ایمنی بالایی داره؛ چون که خونه خودم سیستم امنیتی بالایی داره منم باید هر غریبه رو به خونه راه بدم؟؟؟
واقعا برات متاسفم که مرگ آرتور رو با مرگ جول مقایسه میکنید.
مرگ آرتور مورگان طوری طراحی شد که همه عاشق نحوه مرگ اون باشند.
من نمیگویم که جول مستحق مرگ نبود . ولی مرگش خیلی مزخرف بود
دقیقا منظورتو از مزخرف نمی فهمم
آدمی که یه بیمارستانو قتل عام کرد باید مرگ قهرمانانه داشته باشه؟
پس چرا آرتور تو زندگیش جنایت کرده و سعی کرده آدم خوبی بشه قهرمانانه مرد؟؟؟
جول با وجود اینکه تو بیمارستان قتل عام راه انداخت ولی تو لست 2 سعی کرد آدم خوبی بشه برای همین ابی رو نجات داد
دوست عزیز داستان بازی شاهکار بود یه تراژدی تمام عیار اگه دقت میکردی میدیدی جوئل به ابی میگه چرا زودتر کارو تموم نمیکنی چون نمیتونست قهر الی رو تحمل کنه و خسته شده بود
البته منظورم شما نبودی sam عزیز با اون دوست اسکارفیسمون بودم
اسپویلر ***
آرتور میمیره چه اسپویلی شدم خدا ازت نگذره???
Spidualاسکل جواب بده حالا .. حرف دل همه رو زد اسکارفیس
کاملا درسته ببین جویل در نسخه اول بازی شخصیتی بسیار بی اعتماد نسبت به اطرافیان و خشن بود چرا بی دلیل رفا تو پناهگاهWLF ها؟ دلیلش چیزی نبود جز اینکه دراکمن میخواست ک اون بمیره بی هیچ دلیلی و ی شخصیت منفور(ابی)رو به ما تلقین کنه که شخصیت خوبیه و واقعا درکش نمیکنم.......
تو که از دراک من هم افراطی تر شدی
کاشکی لست 3 رو بسازن . بعد یهویی الی از خواب بپره و بفهمه همش خواب بوده جول هم اونجا خوابیده.اما حیف که نمیشه
دیگه اون وقت من اولین کسی هستم که کفو خون بالا میارم داداش فیلم تلقین نیست که این جوری شه
جوئل تا زمانی که زنده بود، الی قدرش رو نمیدونست و مردنش بهتر بود D:
حرفت صحیح ولی مطمعنی فیل اسپنسر f نداشت شایدم من اشتباه کردم
واقعا داستان افتضاحی داشت و سازندگان اصلا به مفهموم ارایه شده نپرداخته بودن اصلا کل داستان بر این اساس بود که الی بره برای انتقام ابی رو بکشه /خیلی هم خوب با این همه سختی و ۲۳ساعت بازی آخرش بی هیچ دلیلی بی خیالش شد ؟ این همه کشته داد تو این راه نورا بیچاره ک اصلا نقشی نداشت رو کشت جسی مرد و… واقعا وقتی بازی ای به اون هدف نرسه تهش یک بازی تهی و بی معناست باید ابی میمردددددددددددددددددددددددددددد
اولا مفهوم نه مفهموم عمویی دوما کلی دلیل وجود داشت که الی نخواست ابی رو بکشه سوما تو برو یاد بگیر مفهوم رو درست بنویس بعد بیا در مورد مفهوم بازی زر بزن
عمویی؟چند سالته خدایی????????اینقد باهوشی که به اشتباه تایپی مردم گیر میدی در حالی که حتی معتبر ترین رسانه ها هم اشتباه تایپی دارن?اصن همه ی اینا رو بیخیال شما دلیل بیار که چرا الی نباید ابی رو میکشت ما هم میگیم باشه.
تو چند سالته گوگولی خدا کنه کرونا تموم شه شما برین مهد کودک
از صحبت کردنت معلومه اسکلی بیش نیستی وگرنه به جای گیر دادن به تایپ ی دلیل میاوردی ک چرا الی ابی رو نکشت اسکل
زر رو تو میزنی که به بازی که90درصد رای منفی player هارو داشته میگی داستان بی نقص احمق
شما برو همون فورت نایت بازی کن ما هم میرم همون بازی بد (متای 97 )بازی میکنیم
دقیقا ایول به تو سم فیشر
نه پول میدن برای halo نسل هفتمی
داستان بازی red dead 2 رو هم بزارید
چشم. سر یه فرصت مناسب داستان رد دد هم میریم.
راست میگه پدرام جان هنوز 2 ماه بیشتر نشده اینو گزاشتین حالا رد دد 2 که بازی خیلی محبوبیه رو 2 ساله نزاشتین؟ ولی مرس از جواب امیدارم حتما برین
حقیقتا این بازی داستانش مقابل نسخه اول عین یه شوخی زشت میمونه
داستان نسخه دوم حالا که میببینم اونقدر هاهم بد نبود ولی این حرفم درسته
قشنگ بود
ماکه پیر شدیم ولی نفهمیدیم بعضیا چطور عیب و ایراداتو میذارن کنار و شاهکار میسازن!
دیگه چنتا از دوستان کامنتای مطالب قدیم مربوط به همین بازیو که اونجا گذاشتن دوباره اینجا پیست میکنن! ?
منم دیگه هرچی بوده گفتم ولی خب به قول یه بزذگی ممکنه بشه بعد هفته ها بحث به یه سنگ ویولون زدن اموخت اما نمیشه به ادمی که تصمیمشو درمورد نفهمیدن حقایقی گرفته با فدا کردن جان هم چیزی رو فهموند!
یه بار یک نفری در موردی بحث کردیم بعد 26 کادر نوشتن و 10 بیستا اضافه گذاشت رفت، یه جایی پیج جدید زد دیدم باز داره همون چیزا رو که ازم تقریبا قبول کرده بود که اشتباهه تکرار میکنه!
بهرحال من به شخصه اهمیتی به این به اصطلاح شاهکار روایی نمیدم به تمام دلایل مفصلی که تو بقیه پست های مربوط بهش گذاشتم و توجیه نشده و نمیشه!
به قول الانیا هرکی هرجور دوست داره فکر کنه(که این جمله واقعا اختراع! عجیبیه!)
من دست کم مثل میلیون ها نفر دیگه نمیتونم با این داستان ارتباط برقرار کنم!
چرا که تو واقعیت هم منطقی نیست یکی انتقام خودشو مشروع بدونه و بگیره ولی به دیگری توصیه کنه بیخیال شو و برو. اونم بعد کشتن چند 10 نفر بگه چشم و بای
این وسط کلی خون بی هدف ریخته شه و انگشتا الکی بپره و تمام هاطرات خوش یه عنوان فاتحه بشه و باز بخوان این تفلون محضو به زور بچسبونن به همه و بگن هرکی نمیخواد فلان و چنانه خیلی حرفه!
،قبلا گفتم لست 1 لست 2 رو (موفق!؟) کرده وگرنه اگه این داستان تو نسخه قبل بود الان تو زباله دان تاریخ باید دنبالش میگشتیم،
اصلا به نظرم توضیح منطقی برای این داستان فقط توجیه خلا های ابلهانه و عجولانس چون انحصاریه باید به زور موفق جلوه داده بشه در حالی که بهت گفتم قبلا نیما جان که deus ex mankind... هم پایانش بی نتیجه بود اما این کجا و ان کجا، شرایط و زمان عرضه و پلتفرم ها و پیشینه و این چیزا رو که در نظر بگیریم واقعا مقایسه نمیشه کرد، اما باید به زور جابیفته حباب لست 2 تا یه عده راضی بشن.
دیگه ارزش نداره کشش بدم
مرسی بابت نمک زدن این زخم ??️
ایول.خیلی خوب گفتی
مطمئنا خوندن این داستان براتون کافیه
اخه کی میره دو میلیون بده برای یه داستان 5 صفحه ای
شنیدن کجا بود مانند دیدن
البته داستان بازی طبیعتا ۵ صفحه نیست و توی مسیر بازی اتفاقات زیادی میفته. اما چون واقعا متن طولانی میشد، خلاصه کردیم داستان رو تا حدی که حوصلهتون هم سر نره.
چطور شما 2میلیون میدی هر دفه برای گیرز اف وار که ولا بعد از نسخه 2 کلا یه چیزه دشمنا همونه محیطا تقریبا یکی تفنگا گان پلی همون فقط داستان یکم عوض میشه
شما آدم نمیشی نه؟
من با کسی دشمنی ندارم فن بازی در میارم جوابشو میگم به خدا همتون رو اندازه برادرم دوست دارم ولی شما پست های XBox-Live
نگاه کن هی بی خود به سونی توهین میکنه
تو برو به ایکس باکست بچسب اینجا بحث بحث فنای ps4
بی خیال تو یه کامنت برگشت گفت به کمونیستا بگو برات sddبسازن کلا معنای فن بوی بودن این داداشه
داداش اشتباه اومدی پست ایکس باکس اونوره
چرا الی اونموقع دلش به حالش نسوخت؟؟
چرا ابی وقتی دید الی داره ضجه میزنه جول رو نکشه زد اونو کشت؟؟؟
یک لحظه ابی اگه فک میکرد الی دخترشه و حداقل اون لحظه الی به جول میگفت:(بابا تروخدا بلند شو) یا جول تو آخرین نفسش میگفت:(سارا دخترم دارم میام پیشت عزیزم) صد در صد صحنه احساسی تر میشد و همچنین جول رو نمیکشت
به نظرت اون وقت اگه تو لست اف اس 1 ابی ضجه میزد جلوی جول جول پدرشو نمیکشت حتما به خاطر الی اونو میکشت یکم منطقی باشین
جول اصلا نمیدونست اون یارو پدر ابی است.
اگه میدونست اینکارو نمیکرد چون خودش یکی از مهم ترین فرد زندگیش(سارا) از دست داده بود.
از پس چرا به خاطر الی این همه سربازو کشت یعنی علم غیب داشت که همه اونا مجرد هستن تازه مگه جول ادم خوبی بود دست کمی از انتاگونیست تو بازی های دیگه نداره مطمئن باش اگه به جای ست اف اس 1 اول بخش ابی تو لست 2 رو بازی کنی عاشق ابی میشی و از جول متنفر میشی همین طور الی هم این وسطا دو تا فحش میخورد
و همچنین الی اینقدر آدم کشت اعم از زن باردار و یک دختر نوجوان گیمر چطور بعدش تونست از کشتن ابی دست بکشه.
چرا همون لحظه از کشتن دست نکشید تا اینطوری این همه آدم زندا بمونند
ببینید با تمام احترامی که برای شما و همه اعضای عزیز سایت ویجیاتو قائل هستم.
۱ از پایان بندی داستان ناراضی هستم
۲از مرگ جول هم ناراضی هستم.
۳ابی نباید زندا بمونه هر کاری بهایی داره ولی ابی هیچ بهایی برای انتقام جول نداد فقط بهای انتقام الی قطع دو انگشتش است.
۴جول چرا به افراد غریبه اعتماد کرد،تو نسخه اول گفت من به هیچ کسی اعتماد ندارم،اما تو نسخه دوم مثل یک آدم ساده لوح گول یک سری آدم رو میخوره و میمیره
۵ ابی باید جول رو میبخشید حداقل بخاطر انتقام گرفتن از جول پشیمون میشد یا از الی معذرت خواهی میکرد.ابی باید بخاطر قتل جول مجازات بشه
۶و همچنین بازی last of us فقط برای الی و جول است،نه هیچکس دیگه ای
اشتباه منظورمو متوجه نشید،لست ۲ همانقدر که داستانش نقطه ضعف داشت،نقطه قوت هم داشت
ولی متاسفانه از نقاط ضعف داستان نمیشه چشم پوشی کرد،زیرا داستان عنصر اصلی بازی است.
من کسی رو مجبور نمیکنم به من لایک بده
هر کی موافق بود لایک کنه
هر کی مخالف بود دیسلایک بده
و همچنین با تشکر از آقای بهادری عزیز
در ضمن خواهش میکنم دیگه لست ۲رو فراموش کنید و این موضوع دغدغه ذهنمون رو نکنید
مشکل همین جاست این هنر دراکمن بود که جول رو به عنوان شخصیت مورد علاقه ما قرار داد در حالی که اگه به جای لست اف اس 1 اول لست اف اس 2 رو بازی کنی از جول متنفر میشی که به خاطر یه دختر این همه آدمو کشته در ضمن چطور الی میره انتقام جول رو بگیره همه تشویق میکنن ولی ابی که جول پدرشو کشت و مقدرشون رو نابود کردو باید ببخشه 1یکم منطقی باشین زندگی هیچ وقت باب میل ما نیست2 همون قدر که ابی ادم بدی بود الی هم ادم بدی بود نه کم تر نه بیشتر 3 افرین به دراکمن ذات واقعی انتقامو نشون دادن برخلاف 90 درصد فیلم ها و بازی ها که توش طرف یا انتقام میگره یا کلی ادمو واسه هدف شخصی میکشه بعدشم همه چی گلو بلبل نیست در واقع لست اف اس چیزی رو میگه که همه تو زندگی نیاز داریم
چرا فک میکنی جول خودخواه بود؟
فرض کن زنت بمیره و تنها دارایی تو در زندگیت دخترت باشه، بعد دخترت جلو چشمت تیر بارون بشه و تو آغوشت گرمت آخرین نفس هاش رو بکشه.
حالا بعد ۲۰ سال بهت یک شانس داده شده که از یک دختر مواظبت کنی و اونو مثل دخترت بدونی.
تو لست ۱ موقعی که الی دیوید رو کشت و جول اومد اونو تو آغوش گرفت حس پدری جول بعد ۲۰سال زنده شد.
پس جول خودخواه نیست ففط تنها بوده تو زندگیش.
شما که جول رو تو لست ۱ درک نکردید اظهار نظر نکنید.
تو چرا فکر میکنی ابی ادم بدی بود پدر شو کشتن خودش اواره شد و شانس نجاتدنیا رو ازشون گرفتن گروه منحل شد و..... اون حق انتقام نداشت تازه اون مگه جول رو میشناخت به نظر اون جول یه خود خواه بود که پدرشو کشت و به خطر الی به نابودی دنیا رضایت داد اون از کجا باید میدونست که جول سارارو ازدستداده یا این اتفاقا مثل الی که فقط به فکر انتقام بود حتی به زن باردار رحم نکرد
واسه چی هر چیزی رو به ابی ربط میدی؟؟
یک جوری میگی که انگار هر کی ندونه ابی جزو ۱۴ معصوم است.
ابی میاد هم تیمی های بی گناه خودش رو میکشه و یک بچه رو هم بی پدر میکنه و شما می آیید به ابی حق میدید.
با این حساب چطور میتونیم عاشق آبی بشیم؟؟؟
خب شما چرا جول رو فرشته معصوم میدونین جول اگه ادم خوبی بود چرا به خاطر الی این همه سربازو کشت یعنی علم غیب داشت که همه اونا مجرد هستن یا جون یه ادم دیگه به اندازه الی مهم نیست اگه حق با جول بود پس ابی هم خوب کرد اونو کشت چون جون ادم ارزش نداره ولی اگه جون الی ارزش نجات دنیا رو داشت غلط کرد الی رو نجات داد
مشکل شما اینه که جول رو تو لست ۱ درک نکردی.
اگه اون سربازان رو نمیکشت اونا جول رو میکشتند
گل پسر من لست اف اس 1 رو تو ps3 تموم کردم دیگه به من نگو مشکل شما این که همیشه فکر مکینید شخصیت اصلی بازی یه ادم معصوم و بی گناهه که هر کاری کنه حتی کشتن ادمای خوب کاری بدی نکرده ولی زیبای لست اف اس همینه که ما رو عاشق شخصیت هاش میکنه یعنی همون ق4در که جول ادم خوبی بود کارای بد هم کرده بود الی هم هر چه قدر دختر خوبی بود ولی به زن حامله رحم نکرد و ابی ضعیف رو تهدید به مرگ کرد ابی هم قبول دارم کشتن جول ضد حال بود ولی انتقام گرفت تازه به جول گفتن حرکتی کنه بکشش جول یعنی مثلا واسه چند سال دیگه پدر بودن باید این کارو میکرد اشتباه برداشت نکن من جول رو دوست دارم ولی چشمو رو واقعیت نبستم
ابی ضعیف؟؟؟
ابی ماشاالله اندام نیرومند رستم رو داره
منظورم اخر لست اف اس 2 هستش تو اون جزیره کنار قایق عضله !!!!!!!!!
اتفاقا جول اصلا آدم خوبی نبود ! این هنر داستان پردازی قسمت اول بود که مخاطب جول رو با تمام کارهاش دوست داشت .
ولی چند نفر از بازیکنای قسمت دوم از ابی خوششون اومده بود ؟
از نظر من شخصیت پردازی بازی ایراد داشت
پایان بندی هم خیلی بهتر بود حق انتخاب میداد به مخاطب
البته که به سلیقه ی طرف هم بستگی داره و ممکنه خیلی ها هم خوششون اومده باشه و این فقط نظر شخصی منه
جوئل به هیچ وجه حق نداشت یه بیمارستان کامل رو بخاطر یه دختر قتل عام کنه
تمام اون پرستارا و دکترا هم بیگناه بودن اشتباه برداشت نکنید من نمیخوام جوئل رو سرزنش کنم چون میدونم چقد الی رو دوست داشت ولی باید تاوان کاری رو که کرد می داد
1. پایان داستان فوق العاده بار معنایی و احساسی داشت و دقیقا داشت منظور بازی رو میرسوند و به نظر من از این که ابی رو بکشه خیلی بهتر بود
2. کل داستان بازی بر اساس مرگ جوئل جلو میره رو خیلی سریع بودنش باهات توافق دارم ولی جوئل تاوان کاری که کرد رو باید میداد
3.ابی تمام دوستاش و تمام زندگیش رو بعد از مرگ جوئل از دست داد نمی دونم چطور میگی بهایی نداد
4. طبیعیه که جوئل بعد از اینهمه سال بودن کنار کسایی که دوستشون داره و بدون هیچ فشار روحی نرم بشه
5.همونطور که گفتم ابی مجازات شد همونطور که الی مجازات شد ولی درباره بخشیدن جوئل باید بگم وقتی تمام زندگیشو پایی انتقام گذاشت طبیعیه که نبخشه
6.خب این درسته که ما RDR2 رو بزنیم و بگیم این بازی فقط برای آرتوره و نه هیچکس دیگه ای
من نه میخوام از ابی دفاع کنم نه الی رو بزنم ولی با نظر دوست عزیزمون sam-fisher کاملا موافقم
هر دو طرف سوختن
البته یه سری از کاربرای یوتیوب تئوری هایی داشتن مبنی بر اینکه الی قبل از رفتن به اون خونه یه سر رفته به جکسون پیش دینا و بخاطر همین آخرش دستبند دینا همراهش بود در حالی که توی سانتا باربارا همراهش نبود و این نشون میده که الی با رفتن به اون خونه در حقیقت با خاطرات جوئل خداحافظی میکنه و برمیگرده به جکسون تا زندگی جدیدی رو شروع کنه که این یعنی یه پایان خوش برای هردوی الی و ابی . بنظرم داستان شایسته احترامه حتی اگه خیلی جاها طبق میل ما نباشه اما باید چنین داستان ها و ماجراهایی شنیده و تجربه بشه تا درس های ارزشمند خودشو برسونه
داستان لست اف اس 2 بیشتر از اینکه بخواد سرگرم کننده بازی داره کلیشه شکنی میکنه و ذات واقعی انتقام رو نشون میده اینکه هر کرای رو انجام بدی یه روزی جوابشو میگری مرگ جول و..........در کنار بایوشاک بهترین بازی زندگیم
هر کاری رو انجام بدی یه روزی جوابشو میگری، مگر این که ابی باشی!
ببینم مگه الی دوستاشو واسه انتقام نکشت دیدی اونم جواب کاراشو گرفت و چند تا از عزیزانشو از دست داد
شما هم فقط یه ذات واقعی انتقام یاد گرفتی هی همونو میگی.مشخصه فقط یه چیزی شنیدی.لعنت بر دراکمن✊
دوست عزیز 1 کل بازی اساسش روی انتقام الی چیکار کرد انتقام گرفت (خیلیم نتونست بگیره ) ابی چیکارکرد اونم انتقام گرفت دیدی تازه من خودم 3بار لست اف اس رو تموم کردم شاید کمی مشکل داستان باشه مثل ساد لوحی جول ولی خدایی خیلی ها درک نکردن دنیای واتقعی اینه فکر کردین همه جا فیلمو کارتونه مطموا باش اگه تو جای هر کدوم از کراکتر ها بودی 99درصد همون کارا رو میکردی (البته به جز کاراش با دینا ) و شایدم باید الی ابیرو میکشت ولی اون وقتم شکایت میکردن که الی یه حیوین وحشی شد تا یه دختر بچه