Simogo در Sayonara Wild Hearts اما این توجه ویژه به موسیقی و صدا را به حد اعلای خود رسانده و با این رسالت خود اتمام حجت کرده است. همانطور که در سایت رسمی این تیم سازنده هم نوشته شده، واقعا Sayonara Wild Hearts یک آلبوم موسیقی است که شما آن را حس، بازی و تمام میکنید.
قلبهای وحشی در اینجا نتهای موسیقی هستند که مانند رگبار به سر و تن گیمر فرود میآیند تا احساسات او را به شدت درگیر کنند و او را وارد گیمپلی دیوانهوار بازی کنند. حس ریتمیکی که Simogo در بازی جدید خود خلق کرده، کاملا متفاوت و متمایز با سایر بازیهای موسیقایی است و خلاقیت در آن موج میزند.
شروع بازی Sayonara Wild Hearts مانند یک Intro آلبوم موسیقی است که قرار است مخاطب را از دنیای بیرونی کنده و با خود همراه سازد.
صدای کوئین لطیفه (بازیگر مطرح هالیوودی) در روایت خرده داستانی که در بازی وجود دارد، بینظیر از آب در آمده و با شنیدن همین صدای اعجاب برانگیز اوست که به جادویی بودن بازی کم کم عادت میکنیم. از اینجا به بعد با دختری روبرو هستیم که در هیبت ابرقهرمانان برآمده و میخواهد غم و اندوههای خودش را که در شکل دشمنان مختلف بر او ظاهر میشوند، شکست دهد.
توصیف مراحل و گیمپلی بازی در نوشتار خیلی سخت است، شما کاراکتری را کنترل میکنید و او را از تصادف با موانع سد راه و یا سقوط در درههای پیش رو با فشردن یک دکمه نجات میدهید و در این بین باید ستارههایی نیز جمعآوری کنید. این توضیح یک خطی بیشتر شبیه به یک بازی موبایلی رانری میماند ولی نکته قابل توجه عنوان Sayonara Wild Hearts در حال و هوا (اتمسفر و فضا) بازی است.
در تمام طول مراحل بازی یک موسیقی پاپ شنیده میشود که انگار از دل طراحی مراحل سربرآورده است. موسیقی به قدری با گیمپلی بازی هارمونی خاصی دارد که کاملا میتوانید با گوش دادن دقیق به آن، متوجه شوید باید چه کنید. سرعت برخی مراحل به قدری بالاست که عملا چشم نمیتواند برای جاخالی دادن از موانع کمکتان کند و اینجاست که نوازش موسیقی به دادتان میرسد.
تک تک این قطعات موسیقی با حال و هوای لوکیشنی که مرحله در آن قرار دارد و حتی با اسم مراحل بازی همخوانی دقیقی دارد. بازی از هیجان شروع میشود و گاهی به خشم، نوستالژی، انتقام و... نیز میرسد و باز موسیقی است که تمامی این حسها را برای گیمر بازآفرینی میکند. مراحل کوتاه بازی، چالش برانگیز هستند و اگر بخواهید با دقت چشم و حرکات فرز دستتان آنها را رد کنید، سخت در اشتباهید و برای بار سوم و با تاکید بیشتر میگویم که باید، باید، باید به موسیقی بازی گوش دهید. سعی خود را بکنید Sayonara Wild Hearts را با هدفون تجربه کنید و آنگاه متوجه میشوید که گاه با چشمان بسته هم میتوانید بازی را پیش ببرید اما این ظلم را به خود نکنید.
گرافیک بازی به معنای شگفت انگیزی جذاب است و با اینکه از سطح کیفی بصری بازیهای امروزی به هیچ وجه برخوردار نیست اما استایل هنری خاص آن (که کمی تا قسمتی آدمی را یاد انیمهها میاندازد) به شدت با اتمسفر بازی همسو و همنظر است. در واقع باید اعتراف کرد که تمامی اجزای Sayonara Wild Hearts یک هماهنگی بسیار کنترل شدهای دارند و خالق آنها با نظم و ترتیب بسیار خاصی آنها را آفریده است.
این تفاوتهای بصری و سمعی در تک تک مراحل همچنین باعث شده که بازی کاملا از حالت یکنواختی خارج شده و مانند یک آلبوم موسیقی شنیدنی باشد که دائما دوست داشته باشید بزنید Track بعدی و آن را دنبال کنید. Boss Fightهایی برای بازی نیز در نظر گرفته شده که دنیای جادویی بازی را بیش از پیش برای گیمر سحرامیز میسازد و همچنین چالشهای مهلکتری را پیش روی او قرار میدهد. برخی مراحل به شدت درگیرکننده هستند و برخی از آنها صرفا مانند نوشیدن یک لیوان چای داغ در بالکنی رو به مرغزار هستند و آرامش جان گیمر را میطلبند.
داستان اصلی: ۲ ساعت
داستان و ماموریت فرعی: ۲ ساعت
صد در صد کردن بازی: ۴ ساعت
مدت زمان کوتاه بازی (نسبتا دو ساعت) اما ترغیبم میکند که توصیه کنم به دخترک دلشکسته قهرمان بازی فرصت بدهید تا داستان غمانگیز خودش را برای شما بازگو کند؛ داستانی که پایانی آکنده از غم و اندوه توامان دارد و درسهای روانشناختی جالبی به گیمر میدهد: اینکه باید برای شکست غم نهایی با تمام دردها و رنجها و خوشیها همسفر شد و با گذر دوباره از آنها، به نبرد بغض نهایی رفت تا بترکد و تمام شود و برود پی کارش.
تیم سازنده بازی توانستهاند به ابعاد جدیدی از یک بازی ریتمیک (موسیقایی) دست پیدا کنند و موزیک را اندرون بطن گیمپلی قرار دهند. آنها عاشقانهای گنگ ولی دلنشین را روایت میکنند که با گیمپلی ساده ولی جذاب خود تقریبا تبدیل به یک اثر فراموش نشدنی میشود.
Sayonara Wild Hearts یک تجربه عجیب و غریب و جادویی است و دقیقا مانند یک آلبوم موسیقی یکی دو ساعته میماند که به جای صرفا گوش جان سپردن به آن، میتوانید تک تک قطعات موسیقی را بازی کنید و بیشتر درگیر حس و حال این صداها بشوید.
Sayonara Wild Hearts از آن دسته بازیهایی است که یا عاشقش میشوید یا از آن تنفر پیدا میکنید. اگر با موسیقی و تجربه عناوین جدید و خلاقانه میانهای ندارید و یا از گیمپلی بازی یک چیز درگیرکننده میخواهید، احتمالا نباید با قلبهای وحشی این بازی خداحافظی کنید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سلام بازی فوق العاده بود نقد هم بسیار زیبا بود ممنون
ممکنه چند بازی مثل این بازی معرفی کنید همینجا ؟